مقایسه طراحی سنتی در مقابل طراحی به کمک QFD

پردیس فناوری کیش_ طرح ملی مشاوره_ متخصصین صنعت و مدیریت _مهندسی صنایع

در موضوع مقایسه طراحی سنتی در مقابل طراحی به کمک QFD به منظور درک فلسفه وجودی QFD بهتر است.

طراحی را از دو دیدگاه سنتی و جدید (با استفاده از QFD) مقایسه کنیم.

استفاده از QFD در فعالیت‌های طراحی محصولات جدید:

مستلزم سرمایه‌گذاری اولیه نسبتاً زیاد زمان، پول و نیروی انسانی است.

نکته قابل توجه و مهم در مورد روش‌های سنتی:

استفاده بسیار کند از منابع در ابتدای پروژه است.

که به مرور زمان این مصرف به حداکثر مقدار خود می‌رسد.

در حقیقت در روش سنتی:

نقطه اوج به کارگیری و استفاده از منابع، هنگامی اتفاق می‌افتد.

که مشکلات بسیار عمده‌ای در محصول نمایان شده است .

و مشتری همچنان منتظر انجام اقدامات اصلاحی است.

البته در بیشتر اوقات، راضی کردن مدیران برای تزریق منابع مالی از ابتدای پروژه تا اندازه‌ای مشکل است.

• معرفی QFD به سازمان

در ادامه مطلب مقایسه طراحی سنتی در مقابل طراحی به کمک QFD :

به نوع معرفی آن به سازمان ها میپردازیم .

اولین سوال اغلب کارشناسان و مشاوران QFD:

در مراحل اولیه استفاده از این ابزار، چگونگی معرفی و ارائه آن به مدیریت ارشد سازمان است.

پاسخ به این سوال از آن جهت که معرفی و ارائه مناسب ابزار QFD .

در مراحل مقدماتی انجام پروژه، بسیاری از مشکلات آتی تیم اجرایی را حل می‌کند از اهمیتی ویژه برخوردار است.

ارزیابی مقدماتی از سیستم موجود،
فاصله واقعی سیستم جاری کیفیت سازمان (آنچه که هست.) و سیستم مورد نیاز (آنچه که باید باشد) را مشخص می‌کند.

از این طریق می‌توان تا حد زیادی ریسک ناشی از شکست یا پیاده سازی ناموفق QFD را کاهش داد .

و با جلب تعهد مدیریت می‌توان هماهنگی لازم را برای کسب موفقیت پروژه‌های QFD نظیر:

تأمین به موقع منابع،
به کارگیری نیروی انسانی مرتبط و حمایت‌های مرحله‌ای در روند اجرایی پروژه، به دست آورد.

یکی از ابزار موفق در این راستا، نمودار رادار است.

شکل کلی نمودار رادار دایره‌ای است که هر یک از شعاع‌های آن از ۱ تا ۹ درجه‌بندی شده است.

عدد ۱ در مرکز به این معنی است که سازمان شما به هیچ وجه با معیارها و خواسته‌های مورد ارزیابی تطابق ندارند .

و در مقابل عدد ۹ مندرج در محیط دایره، بیانگر تطابق کامل معیار مورد نظر با شرایط مورد سازمانی می‌باشد.

شرایط موجود سازمان حداقل با شش معیار کلی:
شناسایی مشتریان،
مشتری مدار بودن سازمان، تناسب خروجی‌های فرآیند طراحی با الزامات واحدهای ساخت و مونتاژ،
استفاده از منابع مورد نیاز در مراحل اولیه طراحی،
چند وظیفه‌ای بودن فرایند طراحی و مشخص بودن زمینه‌های مختلف کاربرد محصول،
ارزیابی می‌شود.

نکته مهم و حیاتی در این میان، توجه دقیق تیم اجرایی QFD به معیارهای ارزیابی و فهم دقیق و یکسان آنها می‌باشد.

چرا که ممکن است اعداد بسیار بالا تا اندازه‌ای به واسطه واقعی نبودن و فقدان صداقت در نظرات، مطرح شده باشند.

اگر چه امتیازات پایین نیز به نوبه خود تا اندازه ای ناامید کننده و چالش زاست .

و شاید هم موجب تأکید بیشتر بر لزوم استفاده از QFD و حمایت بیشتر مدیریت ارشد سازمان در این راستا شود.

مراحل QFD

پردیس فناوری کیش _ طرح ملی مشاوره _ متخصصین صنعت و مدیریت _ مهندسی صنایع

QFD در مراحل مختلف و تکنیک‌های متفاوت، کمابیش به این موارد توجه دارد:

who (درک مشتری)

what (خواسته مشتری)

که در اینجا مباحث زیر مطرح می‌شود؛

لزوم جمع آوری اطلاعات از طریق مشاهده، پیمایش، گروه متمرکز، شکایت‌ها، آئین نامه‌های دولتی

Who-What (تعیین وابستگی‌های موجود بین اهمیت خواسته‌های مشتریان)

now (مقدار کنونی ارضای مشتری در کالای موجود (اصلا، کمی، کاملاً)

How (نحوه پاسخ به مشتری قابل سنجش و کمی باشد، …)

How to What (روابط خواسته‌ها و پاسخ‌ها)

توجه به موارد و اهداف مهندسی

How on Hows (روابط بین پاسخ فنی)

انواع خواسته‌های مشتریان:

در ادامه مطلب خواسته‌های مشتریان که می‌بایستی در محصول بروز یابند در ۸ حیطه اصلی طبقه بندی شده‌اند.

تا بتوان بر اساس آنها تجزیه و تحلیل کرد.

به این نکته توجه کنید که با دقت در ۸ حیطه یاد شده می‌توان دریافت که:

کاربرد QFD صرفاً به سطح ظاهری محصول محدود نمی‌شود .

و می‌تواند شامل موارد درون سازمانی نیز شود.

۱.عملکرد وظیفه‌ای

• جریان انرژی
• جریان اطلاعات
• گام‌های عملیاتی
• توالی سلسله عملیات

۲.عوامل انسانی

ظاهری

کنترل اجباری و انگیزشی

تسهیل کنترل و درک موقعیت

خواسته‌های فیزیکی (خصوصیات فیزیکی)

 قابلیت اعتماد (امنیت کالا و دیر خراب شدن آن)

۳.موارد مربوط به چرخه عمر

حمل و نقل کالا

قابلیت نگهداری

توانایی درک آن

قابلیت امتحان آن

قابلیت تعمیر آن

قابلیت تنظیف آن

۴.موارد مربوط به منابع

زمان

هزینه

سرمایه

واحد

تجهیزات

ملزومات تولیدی

مواد استفاده شده

کمیت و مقدار آنها

ظرفیت‌های سازمان و شرکت

•از میان رویکردها و روشهای اجرای QFD، روشهای زیر معروف ترند:

تحلیل مشترک

TRIZ

مدیریت تعارض

روش‌های تاگوشی

آزمایش شده

QFD بر مبنای گسترش موازی چند چرخه عمر (طرح ریزی‌های ارزش) استوار بوده و به طرح کیفیتی که قبلاً در QFD استفاده می‌شده، اضافه می‌شود.

سپس، سعی می‌کند یکپارچگی خود را در خانه‌ای به نام «خانه ارزش‌ها» جلوه دهد.

فرموله شده:

همزمان با توجه به نیاز مشتری به هزینه‌های سازمان نیز توجه می‌کند.

و سعی دارد با حداقل کردن ممکن هزینه‌ها، راه حلی بهینه از طریق محاسبات ریاضی پیدا کند.

دغدغه این روش آن است که با توجه به اهداف فنی تعیین شده، تخصیص منابع را چگونه انجام دهیم.

در این روش، برای مدل کردن روابط بین نیازهای مشتری و شاخصه‌های فنی و همچنین روابط بین رابطه‌های فنی با خودشان، ابتدا از رگرسیون خطی فازی سه گوش متقارن به ضرایب فازی سه گوش غیر متقارن استفاده می‌شود.

سپس، ضریب فازی سه گوش متقارن به ضرایب فازی سه گوش غیر متقارن بسط داده می‌شود.

اولین بار «کیم و مسکوویتز» نمونه‌ای اولیه از تلفیق فرمول برنامه‌ریزی ریاضی و رویکرد حل مسأله ایجاد کردند.

«فونگ و دیگران» مدلی استنباطی را برای تسهیل طراحی تصمیم گیری بر اساس ارزش اهداف مشخصات فنی با استفاده از قوانین فازی را پیشنهاد دادند.

در سال ۲۰۰۲، فرمولی فازی بر اساس رویکرد تعامل ژنتیکی برای برنامه ریزی QFD ساخته شد (چن، تانگ و رن).

مراحل QFD

●گسترش عملکرد کیفیت QFD در مهندسی صنایع

پردیس فناوری کیش _ طرح ملی مشاوره_متخصصین صنعت و مدیریت_مهندسی صنایع

گسترش عملکرد کیفیت.
در دهه‌های اخیر:
با پیشرفت روزافزون علوم و فنون،
توسعه فناوری‌های جدید
و گسترش ارتباطات،
رقابت میان شرکت‌های تولیدی و خدماتی جدی‌تر شده است.

لری سلدن و یان مک میلان در مقاله‌ای با عنوان:

«مدیریت نظام‌مند نوآوری مشتری مدار»

آورده‌اند:

امروزه رویکرد شرکت‌ها؛
به نوآوری، با وجود تلاش‌های فراوان از سوی این شرکت‌ها به رشد پایدار، سودآور و مورد رضایت سهامداران منتهی نمی‌شود.

 برنامه‌های کسب و کار بسیاری از شرکت‌ها متناسب با انتظار بازار رشد آنان نیست.

شرکت‌ها به جای تلاش برای شناسایی نیازهای مشتریان و استفاده از این درک حاصله در جهت نوآوری، پول خود را در آزمایشگاه‌های جزیره‌ای تحقیق و توسعه، هزینه میکنند.

امروزه کیفیت و مشتری مداری به عنوان یکی از چالش‌های جدی رقابتی مطرح شده است.

و حفظ و گسترش بازارهای داخلی و خارجی، مستلزم ارائه محصولات و خدمات :

با کیفیت قابل اعتماد از طریق تأمین نیازهای مشتریان در طراحی و تولید محصولات یا ارائه خدمات است.

گسترش عملکرد کیفیت (QFD):

به عنوان یکی از ابزارهای مدیریت کیفیت جامع امکان تحقق خواسته‌های فوق را برای صنایع تولیدی و خدماتی فراهم می‌کند.

QFD برای اولین بار به عنوان مفهومی برای توسعه محصولات جدید بر اساس کنترل کیفیت جامع (TQC) به وجود آمد، QFD ترجمه واژه کنجی (Kanji) است که ژاپنی‌ها برای توصیف تعمیم گسترش کیفیت از آن استفاده می‌کنند.

تعریف QFD با توجه به منابع آموزشی مؤسسه Goal/QPC (یکی از بزرگترین مراکز مشاوره QFD) عبارت است از:

روش و فرآیندی نظام‌مند و ساخت‌یافته به منظور شناسایی و استقرار نیازمندی‌ها و خواسته‌های کیفی مشتریان در هر یک از مراحل تکوین محصول از طراحی‌های اولیه تا تولید نهایی که برای استقرار مناسب آن نیاز به همکاری همه جانبه بخش های مختلف سازمان از جمله بازاریابی، فروش، برنامه‌ریزی، مهندسی تولید، خدمات پس از فروش و … می‌باشند.

در تعریفی دیگر آمده است:

«اگر چه QFD اغلب با فعالیت‌های بهبود محصول همراه است، اما کاربردهای تولیدی نیاز دارد. ابزار و مفاهیم QFD برای افرادی که در مسیر تولید، درگیر تقاضای بلندمدت می‌باشند مفید است.

به سازمان برای جهت گیری مؤثر درخواست‌ها به سمت مباحث با اهمیت برای مشتریان کمک می کند تا بتواند به صورت بهتری برنامه ریزی کند.

به طور خلاصه می‌توان گفت وظیفه QFD را در دو جمله تعریف کرد:

•تبدیل و ترجمه نیازمندی‌های مشتریان به مشخصات فنی محصول

• تعیین فعالیت‌های کیفیتی متناسب با مشخصات فنی محصول

●شناسایی ریسک ها

پردیس فناوری کیش_طرح ملی مشاوره_متخصصین صنعت و مدیریت_مهندسی صنایع

پروژه شناسایی ریسک ها، فرآیند تعیین ریسک های اثر گذار بر پروژه، و مستندسازی خصوصیات آنها بسیار مهم است.

مشارکت کنندگان در فعالیت های شناسایی ریسک، می توانند شامل موارد زیر باشند:

مدیر پروژه،
اعضای تیم پروژه،
تیم مدیریت ریسک (درصورت انتصاب)،
مشتریان،
کارشناسان موضوعی از خارج از تیم پروژه،
کاربران پایانی،
دیگر مدیران پروژه،
ذی نفعان،
و متخصصان مدیریت ریسک،
اگر چه این افراد، مشارکت کنندگان کلیدی در بحث شناسایی ریسک می باشند.

اما تمامی افراد تیم باید به این موضوع ، تشویق شوند.

این اقدام ، یک فرآیند تکراری است .

زیرا ریسک های جدید ممکن است با پیشرفت پروژه در چرخه حیاتش، نمود پیدا کند.

فراوانی تکرار و فرد شرکت کننده در هر چرخه، بسته به شرایط، تغییر می کنند.

فرمت بیانیه های ریسک باید ثابت باشد تا توانایی مقایسه اثر نسبی وقوع ریسک ها با یکدیگر، در پروژه تضمین گردد.

و تیم پروژه باید در فرآیند، دخالت داده شود. تا آنها بتوانند حس مالکیت و مسئولیت پذیری در مورد ریسک ها و اقدامات پاسخی مرتبط را توسعه و حفظ کنند.

ذی نفعان خارج از تیم پروژه ممکن است اطلاعات اضافی تری در رابطه با اهداف، فراهم سازند.

●شناسایی ریسک ها: ورودی ها

۱٫ برنامه مدیریت ریسک

۲٫ برآورد های هزینه فعالیت

۳٫ برآورد های مدت زمان فعالیت

۴٫ خط مبنای محدوده

۵٫ ثبت کننده ذی نفعان

۶٫ برنامه مدیریت هزینه

۷٫ برنامه مدیریت زمانبندی

۸٫ برنامه مدیریت کیفیت

۹٫ اسناد پروژه

۱۰٫ عوامل محیطی

۱۱٫ سرمایه های فرآیندی سازمان

●شناسایی ریسک: ابزار ها و تکنیک ها

۱٫ بازنگری های مستند سازی

۲٫ تکنیک های جمع آوری اطلاعات

۳٫ تحلیل چک لیست ها

۴٫ تحلیل فرضیات

۵٫ تکنیک های نمودارسازی

۷٫ قضاوت کارشناسی

●شناسایی ریسک ها: خروجی ها

١. ثبت کننده ریسک

(خروجی های اصلی شناسایی ریسک ها، نوعاً در ثبت کننده ریسک گنجانده می شوند.)

لیست ریسک های شناسایی شده:

ریسک های شناسایی شده، تا حدی که معقول باشند به تفصیل ،توضیح داده می شوند.

از یک ساختار ساده برای ریسک ها در لیست، ممکن است استفاده شود.

مانند:
اگر واقعه اتفاق افتد ،موجب اثر می شود، یا اگر سبب بوجود آید، واقعه ممکن است اتفاق افتد که منجر به اثر شود.

علاوه بر لیست ریسک های شناسایی شده، دلایل ریشه ای آن ها هم ممکن است آشکار شوند.

اینها وقایع یا شرایط اساسی هستند که ممکن است در یک یا چند ریسک ؛ شناسایی شده اتفاق افتند.

آنها باید ثبت و جهت پشتیبانی شناسایی آینده در این پروژه و پروژه های دیگر استفاده گردند.

لیست پاسخ های بالقوه:

پاسخ های بالقوه به یک موارد ممکن است در خلال فرآیند شناسایی ریسک ها مورد شناسایی قرار گیرند.

اینگونه پاسخ ها اگر در این فرآیند شناسایی شوند، ممکن است به عنوان ورودی های فرآیند برنامه ریزی پاسخ های ریسک، مفید واقع شوند.

مدیریت ریسک پروژه

پردیس فناوری کیش_طرح ملی فناوری _متخصصین صنعت و مدیریت_مهندسی صنایع

مدیریت ریسک پروژه شامل:

فرآیند های هدایت برنامه ریزی مدیریت ریسک، شناسایی، تحلیل، برنامه ریزی پاسخ، و نظارت و کنترل پروژه است. اهداف مدیریت ریسک پروژه، افزایش احتمال و اثر وقایع مثبت، و کاهش احتمال و اثر وقایع منفی در پروژه است.
مدیریت ریسک پروژه شامل عناوین زیر می شود:

•برنامه ریزی مدیریت ریسک:

فرآیند تعریف نحوه هدایت فعالیت های مدیریت ریسک پروژه.

•شناسایی ریسک ها:

فرآیند تعیین ریسک هایی که ممکن است بر پروژه و مستندسازی خصوصیات آنها اثر بگذارند.

•انجام تحلیل کیفی ریسک:

فرآیند اولویت بندی ریسک ها برای تحلیل بیشتر یا اقدام توسط ارزیابی و ترکیب احتمال رخداد اثر.

•انجام تحلیل کمی ریسک:

فرآیند تحلیل عددی اثر ریسک های شناسایی شده بر اهداف کلی پروژه.

•برنامه ریزی پاسخ های ریسک:

فرآیند توسعه گزینه ها و اقدامات در راستای ارتقای فرصت ها و کاهش خطرات در مورد اهداف پروژه.

•نظارت و کنترل ریسک ها:

فرآیند پیاده سازی برنامه های پاسخ به ریسک،

ردگیری ریسک های شناسایی شده ،

نظارت بر ریسک های باقیمانده،

شناسایی ریسک های جدید و ارزیابی اثربخشی فرآیند ریسک در سراسر پروژه.

 این فرآیند ها با یکدیگر و با فرآیند های دیگر حوزه دانش، در تعامل می باشند.

هر فرآیند می تواند با تلاش یک یا چند نفر، براساس نیاز های پروژه، در ارتباط باشد.

هر فرآیند، حداقل یک بار در هر پروژه

، و در یک یا چند فاز پروژه، اگر پروژه چند فازه باشد، اتفاق می افتد.

اگرچه فرآیند ها در اینجا به صورت عناصر مجزا با ارتباطات دوسویه به خوبی تعریف شده ،ارائه می شوند.
اما در عمل، به روش هایی که در اینجا به تفصیل بیان نشده اند، هم پوشانی و تعامل دارند.

ریسک پروژه معمولاً در آینده است.

ریسک، یک وضعیت یا واقعه غیر مسلم است که اگر اتفاق افتند، حداقل بر یکی از اهداف پروژه، اثر دارد.

اهداف می توانند محدوده، زمانبدی، هزینه و کیفیت باشند.

یک ریسک ممکن است یک یا چند علت داشته باشد. و اگر اتفاق افتد، ممکن است یک یا چند اثر در بر داشته باشد.

یک علت ممکن است

یک الزام، یک فرض، محدودیت، یا وضعیتی باشد که موجب ایجاد احتمال نتایج مثبت یا منفی گردد.

برای مثال:

علت ها می توانند شامل نیاز ها به مجوز محیط زیست جهت انجام کار، یا پرسنل برای طراحی پروژه باشند.

واقعه ریسک در اینجا آن است

که مؤسسه ارائه دهنده مجوز ممکن است دیر تر از آنچه در برنامه دیده شده است، مجوز را صادر کند.

یا در حالت یک فرصت، اینکه پرسنل محدوده طراح، هنوز توانایی انجام به موقع طراحی را داشته باشند.

در نتیجه کار با مصرف منابع کمتری انجام می شود.

اگر هریک از این وقایع غیر مسلم، واقع شوند، ممکن است بر هزینه، زمانبندی یا عملکرد پروژه، اثر بگذارند.

شرایط ریسک می تواند شامل:

جنبه های محیطی پروژه یا سازمان باشد که امکان دارند در ریسک پروژه، سهیم شوند مانند:

راهکار های کمتر رشد یافته مدیریت پروژه،

فقدان سیستم های مدیریت یکپارچه،

پروژه های متعدد همزمان، یا وابستگی به شرکای خارجی که قابل کنترل نیست.

منشا ریسک پروژه، نامعلومی موجود در تمامی پروژه ها است.

ریسک های معلوم آنهایی هستند که شناسایی و تحلیل گشته اند و امکان برنامه ریزی پاسخ برای آنها وجود دارد.

ریسک های نامعلوم خاص را نمی توان به صورت مؤثر، مدیریت نمود . که پیشنهاد می شود تیم پروژه یک برنامه احتیاطی را تهیه نماید.

ریسک پروژه ای که اتفاق افتاده است را می توان یک مسئله با موضوع فرض کرد.

سازمان ها، ریسک ها را به صورت اثر عدم قطعیت بر اهداف پروژه و سازمان دریافت می کنند.

سازمان ها و ذی نفعان، درجات مختلفی از ریسک را می پذیرند که به آن تحمل ریسک گفته می شود.

ریسک هایی که تهدید محسوب می شوند ممکن است:

اگر درون حدود تحمل واقع شوند و با پاداش های حاصل از ریسک، متوازن شوند، پذیرفته گردند.

برای مثال:

قبول یک زمانبندی تسریعی ریسکی است که با کسب پاداش حاصل از تکمیل زودتر، همراه است.

گروه ها و افراد، شییوه هایی را در مواجهه با ریسک اتخاذ می کنند

تا بر روش پاسخ دهی، اثرگذار باشند.

این شیوه های ریسک، توسط ادراک، تحمل یا دیگر تمایلات، به گونه ای سوق داده می شوند. که تا حد امکان صریح و آشکار گردند.

یک رویکرد استوار به ریسک که الزامات سازمان را تأمین نماید. باید برای هر پروژه، توسعه داده شود و ارتباطات مربوط به ریسک و اداره آن، باید باز و درست باشد .

پاسخ های ریسک، توازن دریافت شده سازمانی بین قبول ریسک و اجتناب از آن را منعکس می سازند.

برای موفق بودن، سازمان باید به توجه فعالانه و مداوم بر مدیریت ریسک در سراسر پروژه، متعهد باشد.

انتخاب هوشیارانه در تمامی سطوح سازمان

جهت شناسایی فعال، و پیگیری اثر بخش مدیریت ریسک در طی حیات پروژه باید مد نظر قرار گیرد .

ریسک، از زمانی که پروژه آغاز می شود، وجود دارد.

حرکت به سمت پروژه،

بدون تمرکز فعال بر مدیریت ریسک،

اثر یک ریسک تحقیق یافته را بر پروژه افزایش می دهد. و می تواند به صورت بالقوه به شکست پروژه منجر شود.

برخی از بزرگان مدیریت پروژه

پردیس فناوری کیش_طرح ملی مشاوره_متخصصین صنعت و مدیریت_مهندسی صنایع

برخی از بزرگان مدیریت پروژه را در اینجا برایتان نام برده ایم .

رودنی ترنر (Rodney Turner)

از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ رئیس هیئت مدیره، مدیر عامل و جزو مدیران ارشد انجمن بین المللی مدیریت پروژه IPMA بود. وی رئیس دپارتمان مدیریت پروژه دانشگاه لیل فرانسه است. حدود ۱۶ کتاب در زمینه مدیریت پروژه نوشته و همچنین رئیس انجمن مدیریت پروژه انگلستان است. همچنین وی برنده جایزه محقق برتر سال ۲۰۱۲ در انجمن IPMA نیز شده است.

علی جعفری (Ali Jafari)

استاد تمام و رئیس دپارتمان مدیریت پروژه دانشگاه سیدنی استرالیاست. در سال ۱۹۹۴ به عنوان یکی از مشاورین ویژه کمیسیون اروپا در زمینه پروژه های مدیریت و بهره وری به نام (TACIS) انتخاب شد. وی از سال ۱۹۶۹ تا کنون در بسیاری از پروژه های مختلف در اروپا، استرالیا و آسیا مشغول فعالیت و مشاوره بوده است.

لین کرافورد (Lynn Crawford)

پروفسور کرافورد استاد تمام دانشگاه باند BOND استرالیاست. وی از نظر فعالیت های حرفه ای در زمینه مدیریت پروژه بسیار فعال بوده است. آرشیتکت، مدیر پروژه، برنامه ریز منطقه ای، استراتژیست و مدیر عامل چندین شرکت در زمینه های مختلف صنعتی، نمونه هایی از فعالیت های حرفه ای ایشان است. در سال ۱۹۹۰ وی برنده جایزه شورای تحقیقات استرالیا در زمینه مدیریت پروژه شد. این جایزه یکی از اولین و مهمترین جایزه های دولتی مدیریت پروژه در دنیاست.
یکی از اتفاقات مهم در زندگی حرفه ای پروفسور کرافورد، انتخاب وی به عنوان یکی از اعضای رهبری برای تهیه استانداردهای مدیریت پروژه توسط موسسه PMI می باشد.

جیمز اشنایدر (James R.Snyder)

مسلما موسس معتبرترین موسسه مدیریت پروژه دنیا یعنی PMI را باید یکی از چهره های بزرگ مدیریت پروژه در نظر گرفت. جیمز اشنایدر در سال ۱۹۶۹، به عنوان اصلی ترین عضو هیئت موسسین ۵ نفره PMI می باشد.

آرون شتهار (Aeron Shenhar)

برنده جایزه سال ۲۰۱۳ موسسه IMPA و یکی از معروفترین افراد در زمینه مدیریت پروژه در دنیاست. وی دکترای خود را از دانشگاه استنفورد گرفته است. مقالات شنهار در زمینه مدیریت پروژه یکی از پر مراجعه ترین مقالات در این زمینه است.
وی همچنین مشاور مدیریت پروژه در شرکت های ایتل، ناسا، ارتش آمریکا و بسیاری از شرکت های دیگر است.
کتاب Reinventing Project Management وی به عنوان یکی از ۵ کتاب برتر در زمینه کسب و کار در دنیا انتخاب شده است. در حال حاضر وی مدیر عامل گروه مشاورین SPLWIN است.

آموزش مدیریت پروژه۴(پارت چهارم)

پردیس فناوری کیش_طرح ملی مشاوره_متخصصین صنعت و مدیریت_مهندسی صنایع

آموزش مدیریت پروژه۴(پارت چهارم) دراین آموزش قصد داریم به موارد زیر بپردازیم:(موارد ششم و هفتم)

۱. تعریف برنامه ریزی و اهمیت آن

۲. تعریف پروژه و مشخصات آن

۳.تعریف مدیریت پروژه

۴. استاندارد PMBOK

۵.ذینفعان پروژه

۶.آشنایی با برخی از پروژه های موفق در دنیا

۷.آشنایی با برخی از بزرگان مدیریت پروژه در دنیا

آشنایی با برخی از پروژه های موفق در دنیا

دوستان عزیز به یاد داشته باشد که به طور کلی، موفقیت پروژه ها با سودآوری آنها سنجیده می شود. تاکنون پروژه های زیادی در دنیا انجام شده که در آن ها از تکنیک های مدیریت پروژه استفاده شده است. در چنین پروژه هایی، سود و منافع زیادی عاید پیمانکار و کارفرما شده است.
پروژه هایی مانند:

احداث پل کابلی روی دریا بین دو کشور سوئد و دانمارک، احداث یک جزیره به شکل نخل در سواحل دبی و تبدیل آن به یک مرکز تجاری بسیار مهم در دنیا،

همینطور ساخت برج های دوقلوی پتروناس در کشور مالزی با ارتفاع بیش از ۴۰۰ متر و موارد دیگر.
دوستان من، علت موفقیت این پروژه ها و تمام پروژه های موفق در دنیا،

این است که مدیران و مسئولین ارشد چنین پروژه هایی، قبل از انجام هر کار،

ابتدا برنامه ریزی و همفکری می کنند و به هیچ وجه شتاب زده عمل نمی کنند.
سپس با استفاده از تکنولوژی و امکاناتی که در اختیار دارند، به بهترین نحو کارها را انجام می دهند.
در واقع آن ها به این دانش و تجربه رسیده اند که

با برنامه ریزی، همفکری و تعامل سازنده با ذینفعان پروژه می توانند

بزرگترین و سخت ترین کارها را انجام دهند و این درس بسیار مهمی است

برای همه کسانی که به دنبال موفقیت در اجرای پروژه ها هست.
اما در پایان این مطلب قصد دارم

تا شما مخاطبان عزیز را با برخی از بزرگان مدیریت پروژه در دنیا آشنا کنم.

آشنایی با برخی از بزرگان مدیریت پروژه در دنیا
Harold Kerzner هارولد کرزنر

شکی نیست که کرزنر را به عنوان برترین چهره مدیریت پروژه در دنیا می شناسند. خلاصه مشخصات آقای کرزنر:

دارای مدرک دکترای مهندسی هوا فضا از دانشگاه ایلینویز و مدرک MBA از دانشگاه یوتا در آمریکاست

و هم اکنون استاد مدیریت سیستم ها در دانشگاه Baldwin Wallace است. حدود ۳۷ سال در زمینه مدیریت پروژه در دانشگاه یوتا تحقیق و تدریس کرده است.
حدود ۵۰ کتاب در زمینه مدیریت پروژه نوشته (تقریبا اکثر آن ها کتاب های مرجع هستند)

هر ساله به حدود ۲۰ کشور رفته و کنفرانس برگزار می کند. دانشگاه اوهایو جایزه سالیانه ای در زمینه مدیریت پروژه به اسم کرزنر دارد. همینطور موسسه بین المللی PMI جایزه سالیانه خود را که در زمینه مدیریت پروژه

و جهت ارائه به برترین مدیر پروژه سال دنیاست، به نام کرزنر ارائه می دهد.

هنری گانت (Henry Gantt)

متولد ۱۸۶۱٫ دارای مدرک مهندسی مکانیک از دانشگاه جان هاپکینز آمریکا. گانت به عنوان پدر مدیریت پروژه شناخته می شود. در سال ۱۸۶۱ میلادی متولد شد

و بین سال های ۱۸۸۰ تا ۱۹۰۱ به عنوان معاون با تیلور همکاری می کرد.
پس از آن، مهندس مشاور شد و زمینه هایی از مدیریت علمی را در تعدادی از شرکت ها گسترش داد. او به نوبه خود کمک های شایانی به نهضت مدیریت علمی کرد. برای مثال،

سیستم پرداخت عملکرد که بر اساس آن، کارگر با کوشش برای دستیابی به سطح استاندارد

، جایزه یا پاداش دریافت می کرد. گانت هر یک از اعضای سازمان را ترغیب می کرد

تا در جهت دستیابی به دستمزد بهتر، آن دسته از وظایفی را انتخاب کند

که توانایی انجام بهینه آن را در خود سراغ دارد.
نمودار گانت که اجرای برنامه ای و عملیاتی کار را بر حسب زمان نشان می دهد. این موضوع را به اثبات رسانده که

همواره در عملیات، یک چارچوب و طرح کنترلی و برنامه ریزی پایدار و ارزشمند وجود دارد.
به هر حال این منطق کلی نمودارهای گانت که کارها را به اجزای کوچک شکسته

و در واحد زمان آنها را کنترل کنیم

مبنای مدیریت و کنترل پروژه در سال های بعدی قرار گرفت. به این دلیل است که گانت را پدر مدیریت پروژه می شناسند.

آموزش مدیریت پروژه۳(پارت سوم)

پردیس فناوری کیش_طرح ملی مشاوره_متخصصین صنعت و مدیریت_مهندسی صنایع

آموزش مدیریت پروژه۳ دراین آموزش قصد داریم به موارد زیر بپردازیم:(مورد چهارم و پنجم )

۱. تعریف برنامه ریزی و اهمیت آن

۲. تعریف پروژه و مشخصات آن

۳.تعریف مدیریت پروژه

۴. استاندارد PMBOK

۵.ذینفعان پروژه

۶.آشنایی با برخی از پروژه های موفق در دنیا

۷.آشنایی با برخی از بزرگان مدیریت پروژه در دنیا

استاندارد PMBOK

PMBOK مخفف این کلمات است: Project Management Body of knowledge (مجموعه جامع دانش مدیریت پروژه) در واقع PMBOK مجموعه ای هست از الگوهای موفق و پذیرفته شده در زمینه مدیریت پروژه یا به عبارت دیگر، مجموعه ای از تجارب موفق مدیران پروژه مجرب در دنیاست.
این استاندارد توسط موسسه بین المللی PMI گردآوری و تهیه شده است. جالب است بدانید که این موسسه بیش از ۱۰۰۰۰۰ عضو در بیش از ۱۲۵ کشور دنیا دارد و مرکز آن در فیلادلفیای آمریکاست.
دو نکته بسیار مهم در مورد استاندارد PMBOK وجود دارد:

مبنای علمی این استاندارد، تئوری محض نیست بلکه حاصل تجارب و عملکرد موفق بسیاری از بزرگان مدیریت پروژه در دنیاست.

ما هیچ وقت نمی توانیم ادعا کنیم که مدیریت پروژه را دقیقا طبق PMBOK انجام می دهیم زیرا پیاده سازی همه دستورالعمل ها و فرآیندهای این استاندارد در یک پروژه ممکن نیست، کاری که ما باید انجام دهیم این است که ابتدا شرایط و محدودیت های پروژه خود را در نظر بگیریم سپس بخش هایی از PMBOK را که در پروژه ما قابل اجرا هستند در پروژه اجرا کنیم.

ذینفعان پروژه

ذینفعان افراد یا سازمان هایی هستند که درگیر اجرای پروژه هستند. این ها می توانند روی پروژه اثر بگذارند یا از آن تاثیر بپذیرند.
ذینفعان به دو دسته کلی تقسیم می شوند:

ذینفعان مستقیم: شامل کارفرما، مشاور، مدیر طرح، پیمانکار اصلی، پیمانکاران دسته دوم و سهامداران اصلی

ذینفعان غیر مستقیم: شامل جامعه، شهروندان، ادارات و سازمان های دولتی، سهامداران فرعی جالب است بدانید که در یک پروژه حتی کسانی که از اجرای پروژه ضرر می کنند نیز ذینفع محسوب می شوند

۲ نکته بسیار مهم در مورد ذینفعان و نقش آنها در پروژه وجود دارد:

موفقیت در اجرای هر پروژه ای، مستلزم شناخت ذینفعان و در نظر گرفتن خواسته های آنان است.

گاهی اوقات خواسته های ذینفعان بر خلاف هم است و با هم ضدیت دارد. مثل داستان آن دو مرد کشاورز و کوزه گر روشنایی یکی دعا می کرد باران ببارد تا محصولاتش به بار بنشیند و دیگری دعا می کرد باران نبارد تا کوزه هایش خشک شوند.

در یک پروژه هم ممکن است چنین اتفاقاتی رخ دهد.
اما نکته مهم این است که ما می توانیم در حد توازن و توان، خواسته ها و نیازهای ذینفعان را تامین کنیم، نه همه آن ها را.

آموزش مدیریت پروژه ۲(پارت دوم)

پردیس فناوری کیش_طرح ملی مشاوره_متخصصین صنعت و مدیریت_مهندسی صنایع

آموزش مدیریت پروژه ۲ دراین آموزش قصد داریم به موارد زیر بپردازیم:(در این پارت به مورد سوم : تعریف مدیریت پروژه پرداخته میشود)

۱. تعریف برنامه ریزی و اهمیت آن

۲. تعریف پروژه و مشخصات آن

۳.تعریف مدیریت پروژه

۴. استاندارد PMBOK

۵.ذینفعان پروژه

۶.آشنایی با برخی از پروژه های موفق در دنیا

۷.آشنایی با برخی از بزرگان مدیریت پروژه در دنیا

تعریف مدیریت پروژه

مدیریت پروژه یعنی:

تخصیص، پیگیری و کاربرد موثر منابع برای رسیدن به یک هدف مشخص و در یک دوره زمانی خاص.
در استاندارد PMBOK نیز که در ادامه با آن آشنا خواهید شد مدیریت پروژه اینگونه تعریف شده است:
مدیریت پروژه یعنی :

به کار گیری دانش، مهارت ها، ابزارها و تکنیک ها در اجرای فعالیت های پروژه جهت تامین الزامات پروژه.
مدیر پروژه در راس ساختار تشکیلاتی پروژه قرار دارد و مستولیت های مهمی دارد که در صورت انجام موفق آن ها احتمال موفقیت پروژه بسیار زیاد خواهد بود
مهمترین وظایف یک مدیر پروژه عبارتند از:

تحرک بخشیدن به پرسنل:

در این مرحله مدیر پروژه باید افراد شایسته و توانمند را استخدام کرده و نقش آنها را به طور دقیق مشخص نماید. یعنی هر شخص باید دقیقا بداند که چه مسئولیت هایی دارد و سازمان چه انتظاری از او دارد.
فقط با انجام این کار است که مدیر پروژه می تواند از نیروهایش کار بخواهد و خودش نیز پیشرفت کارها را کنترل کند.

تعدیل روابط بین پرسنل ارشد و زیردست:

گاهی اتفاق می افتد که بین اعضای تیم پروژه در سطوح مختلف تعارض با اختلاف نظر پیش می آید. در این گونه مواقع، وظیفه مدیر پروژه بررسی موضوع و عادی سازی روابط بین اعضای تیم پروژه است.

مدیر پروژه باید بتواند توجه اعضای تیم پروژه را روی اهداف پروژه متمرکز کند و این موضوع بسیار مهمی است.
چرا که زیاد این اتفاق می افتد که اعضای تیم پروژه به هر دلیلی گرفتار مسائل جانبی و نسبت به اهداف پروژه بی تفاوت می شوند.
در این مواقع مدیر پروژه می تواند

از طریق روش هایی مانند راهنمایی پرسنل، قدردانی از زحمات آنها گوشزد نمودن اهداف پروژه در جلسات و روش های دیگر همه اعضا را به مشارکت جهت تحقق اهداف پروژه ترغیب کند.

تصمیم گیری: تصمیم های صحیح و به موقع، قطعا باعث پیشرفت پروژه خواهد شد. بنابراین

مدیر پروژه باید ضمن پرهیز از فشارهای روانی، تعصب و شتاب زدگی، مصلحت پروژه را در درنظر بگیرد و تصمیمات مفید و قاطع اتخاذ کند.

تخصیص منابع به صورت موثر:

مدیر پروژه باید سعی کنند منابع و امکانات مورد نیاز پروژه را به موقع تامین کند
یک مدیر پروژه می داند

که با انجام درست این کار، می تواند تا اندازه زیادی تأخیرات پروژه را کاهش دهد.

مدیر پروژه باید به طور منظم امور مربوط به زمانبندی، هزینه و استانداردهای کیفیت کار را کنترل نماید.

آموزش مدیریت پروژه(پارت اول)

پردیس فناوری کیش_طرح ملی مشاوره_متخصصین صنعت و مدیریت_ مهندسی صنایع

آموزش مدیریت پروژه؛ در این آموزش قصد داریم به توضیح موارد زیر بپردازیم : (در این پارت دو مورد را بررسی میکنیم)

۱. تعریف برنامه ریزی و اهمیت آن

۲. تعریف پروژه و مشخصات آن

۳.تعریف مدیریت پروژه

۴. استاندارد PMBOK

۵.ذینفعان پروژه

۶.آشنایی با برخی از پروژه های موفق در دنیا

۷.آشنایی با برخی از بزرگان مدیریت پروژه در دنیا

تعریف برنامه ریزی و اهمیت آن

برنامه ریزی یعنی اینکه قبل از انجام کار، تصمیم بگیریم که چه کاری، چگونه در چه صورت و توسط چه کسی انجام شود.
در واقع در بحث برنامه ریزی، ۶ سوال مهم مطرح است اینکه:

چه کاری باید انجام شود؟

 چرا این کار باید انجام شود؟

چه زمانی کار باید انجام شود؟

کجا باید کار انجام شود؟

چگونه کار باید انجام شود؟

کار توسط چه کسی باید انجام شود؟

مهمترین دلایل اهمیت برنامه ریزی عبارتند از:

برنامه ریزی کمک می کند تا مدیران، ضعف های سازمان خود را شناسایی کرده و آن ها را برطرف نمایند.

برنامه ریزی یک سازمان را برای تغییرات مداوم آماده می سازد.

برنامه ریزی از اتلاف زمان، هزینه و منابع سازمان جلوگیری می کند و در نتیجه باعث افزایش کارایی و بهره وری در سازمان خواهد شد.

در ادامه آموزش مدیریت پروژه و تکمیل اهمیت بحث برنامه ریزی باید گفت: در دنیا و حتی کشور عزیزمان ایران، سازمان هایی وجود دارند که با تکنینک های برنامه ریزی کاملا اشنا هستند و با به کارگیری این تکنیک ها توانسته اند سازمان خود را در زمینه های مختلف از جمله مدیریت زمان، مدیریت هزینه، مدیریت منابع و … توانمند سازند. در واقع مدیران ارشد چنین سازمان هایی معتقدند که اگر زمان و انرژی کافی صرف برنامه ریزی کارها شود، قطعا می توانند بهره وری را در سازمان خود افزایش دهند.

تعریف پروژه و مشخصات آن

به مجموعه تلاش های موقت و مقداری که برای ایجاد یک محصول خاص و یا ارائه یک خدمت معین صورت می گیرد، پروژه می گویند.

نکته مهم این است که محصول نهایی یک پروژه جدید و منحصر به فرد است.
فرض کنید شما یک پیمانکار سد ساز هستید و تا کنون چند سد خاکی را ساخته اید و به کارفرما تحویل داده اید.
در حال حاضر یک پیشنهاد تازه دارید: ساخت یک سد خاکی جدید در منطقه ای خاص و با مشخصات و اندازه های مشخص مطمئنا این سد با تمام سدهایی که تا کنون ساخته اید متفاوت است؟

شاید بپرسید از چه نظر تفاوت دارد؟
در پاسخ به شما خواهم گفت: سال جدید از نظر شرایط خاص منطقه جغرافیایی، ابعاد و اندازه مثل طول، عرض و ارتفاع نهایی بدنه سد، همینطور طول، عرض و ارتفاع نهایی فراز بند.

طول سازه سرریز، مشخصات فنی، حجم آب ذخیره شده پشت بدنه سد و بسیاری از موارد دیگر با سدهای قبلی فرق دارد.
دوستان من تفاوت پروژه با خط تولید هم دقیقا همین است.
به عنوان مثال خط تولید نوشابه را در نظر بگیرید.

محصول نهایی یعنی نوشابه ها، همه مشابه هم و تکراری هستند اما محصول نهایی پروژه، جدید و غیر تکراری است.
اما مهمترین مشخصات یک پروژه عبارتند از:

محصول نهایی پروژه، عینی، جدید و غیر تکراری است (فقط یک بار اتفاق می افتد)

پروژه موقت است یعنی تاریخ شروع و پایان مشخصی دارد

پروژه هدف مشخصی دارد به عنوان مثال در پروژه احداث سد خاکی، هدف، تامین آب آشامیدنی یک شهرستان است.

پروژه محدودیت دارد: پروژه ها با محدودیت هایی مثل محیط جغرافیایی، امکانات، زمان، پول و موارد دیگر روبرو هستند و تحت چنین محدودیت هایی باید اجرا شوند.

پروژه ریسک دارد: در اجرای هر پروژه ای ریسکهایی وجود دارد مثل: ریسک مالی، سیاسی، طبیعی و موارد دیگر. به عنوان مثال در پروژه احداث تونل زیر دریا بین کشورهای انگلیس و فرانسه، این احتمال وجود داشت که آب دریا وارد تونل شود که علیرغم تلاش های صورت گرفته توسط پیمانکار، این اتفاق افتاد و پروژه را چند هفته به تأخیر انداخت.