آنچه که باید درباره مبانی شیمی کوانتوم بدانید

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه مهندسی شیمی

آنچه که باید درباره مبانی شیمی کوانتوم بدانید

مقدمه

کوانتوم مکانیک شاخه‌ای از علم فیزیک است که دنیای ذرات بسیار کوچک را مورد بررسی قرار می‌دهد. این شاخه از فیزیک، نتایجی عجیب را در پی دارد که در دنیای واقعی قابل توجیه نیستند. در مقیاس الکترونی و اتمی، بسیاری از معادلات فیزیک کلاسیک که توصیف‌کننده نحوه حرکت اجسام هستند، نمی‌توانند فیزیک مسائل را توصیف کنند. در فیزیک کلاسیک، یک جسم در یک لحظه مشخص، در مکانی مشخص قرار می‌گیرد. این در حالی است که در کوانتوم مکانیک الکترون‌ها در فضایی احتمالی قرار دارند. در حقیقت احتمال وجود آن‌‌ها در نقطه‌ A، برابر با عددی مشخص بوده و در نقطه B، این احتمال عددی متفاوت است.

سه اصل انقلابی

فیزیک کوانتوم از ریاضیاتی برخوردار است که آزمایش‌های غیر قابل توصیف در مکانیک کلاسیک را توجیه می‌کند. سرآغاز این علم به ابتدای قرن بیستم و به زمانی باز می‌گردد که آلبرت انیشتین مقاله‌اش را در مورد نسبیت چاپ کرد. نسبیت انیشتین توصیف‌کننده نحوه حرکت اجسام در سرعت‌های بسیار بالا است. برخلاف نسبیت، فیزیک کوانتوم را نمی‌توان به دانشمندی خاص نسبت داد، چرا که فیزیکدانان بسیاری در توسعه آن نقش داشته‌اند.
در بین سال‌های ۱۹۰۰ تا ۱۹۳۰ سه اصل انقلابی توسط دانشمندان، توسعه داده شدند که با استفاده از آزمایش به تدریج مورد پذیرش جامعه علمی قرار گرفتند. این سه اصل، کوانتیزه بودن مشخصه‌های ماده، ذره‌ای بودن نور و موجی بودن ماده است.

کوانتیزه بودن مشخصه‌ها

ویژگی‌هایی خاص همچون موقعیت، سرعت و رنگ ممکن است به مقداری مشخص قابل اندازه‌گیری باشند؛ همچون حالتی را در نظر بگیرید که می‌خواهیم شماره تلفنی را بگیریم. در این حالت شماره‌ها به صورت مجزا و پشت سر هم وارد می‌شوند. این اصل با اصول مکانیک کلاسیک در تناقض است. در حقیقت در مکانیک کلاسیک ویژگی‌ها در یک طیف قرار می‌گیرند. به منظور توصیف حالت گسستگی ویژگی‌ها دانشمندان از کلمه کوانتیزه بودن آن ویژگی استفاده می‌کنند.

ذره‌های نور

نور در مواردی رفتاری ذره‌ای را از خود نشان می‌دهد. در ابتدا پذیرش ذره‌ای بودن نور مشکل به نظر می‌رسید، چراکه پس از ۲۰۰ سال آزمایش، دانشمندان به این نتیجه رسیده بودند که نور از جنس موج است. این فرض دقیقا همانند حالتی است که سنگی را در آب انداخته و در نتیجه آن موج تشکیل شود. در حالت کلی قله‌های نور (با توجه به موجی بودن آن) می‌توانند با یکدیگر جمع شوند که منجر به افزایش شدت آن شده و یا از هم کم شوند که منجر به ایجاد تاریکی می‌شود.
منبع نور را می‌توان همچون توپی در نظر گرفت که با نظم مشخصی به مرکز بستری از آب ضربه می‌زند. رنگ نور وابسته به فاصله بین قله‌ها است؛ توجه داشته باشید که این فاصله معادل با سرعت ضربه زدن توپ به آب است.

موج‌های ماده

ماده نیز می‌تواند رفتاری موجی از خود نشان دهد. این گزاره خلاف آزمایش‌هایی است که در مدت زمان ۳۰ سال انجام شده بود. این بیان نیز بسیار عجیب به‌نظر می‌رسد. در ادامه موجی بودن ماده و همچنین دو مورد بیان شده در بالا را با جزئیات بیشتری توضیح می‌دهیم.

کوانتیزه بودن مشخصه‌ها

در سال ۱۹۰۰، فیزیکدانی آلمانی به نام ماکس پلانک به دنبال توضیح رابطه بین رنگ نور تابش شده از اجسام داغ و دمای آن‌ها بود. او با توجه به رنگ نور‌های تابش‌شده، تلاش کرد تا این رابطه بین طیف نور و دمای جسم را فرمول‌بندی کند. پلانک نهایتا به این نتیجه رسید که ترکیبی از رنگ‌های خاص تابیده می‌شوند. در حقیقت او دریافت که نور به صورت ضریبی ثابت از مقداری ثابت تابش می‌شود. این گفته معادل با آن است که بگوییم نور به صورت ضریبی از رنگ‌های ثابت منتشر می‌شود! این گفته مغایر با فرض موجی بودن نور است؛ چرا که نور به صورت موجی بوده و باید طیفی پیوسته از رنگ‌ها را از خود ساطع کند.
چه چیزی مانع اتم‌ها برای تابش پیوسته رنگ‌ها می‌شود؟ این امر بسیار عجیب به نظر می‌رسد و خود پلانک فرض کوانتیزه بودن را تنها حقه‌‌ای ریاضیاتی می‌داند. معادله‌ای که پلانک به منظور توصیف رفتار تابشی جسم داغ ارائه داد، حاوی عددی است که بعد‌ها در علم فیزیک بسیار موثر بود. این عدد تحت عنوان ثابت پلانک شناخته می‌شود.
فرض کوانتیزه بودن نور راهی را باز کرد که دانشمندان با استفاده از آن توانستند دیگر رازهای فیزیک را نیز کشف کنند. در سال ۱۹۰۷ انیشتین و پلانک فرضیاتی را در نظر گرفتند و با استفاده از آن‌ها توانستند علت افزایش متفاوت دمای اجسام مختلف به ازای وارد کردن مقدار حرارتی یکسان به آن‌‌ها را توضیح دهند.
از ابتدای دهه ۱۸۰۰، علم طیف‌سنجی نشان داده بود که عناصر مختلف، طیف‌های خاصی از نور را جذب یا دفع می‌کنند. از این رو طیف‌سنجی، روشی قابل استناد به منظور تعیین جنس اجرامی هم‌چون ستارگان محسوب می‌شد که در فاصله‌ای بسیار دور از زمین قرار دارند. دانشمندان همواره این سوال را در ذهن داشتند که عناصر مختلف، طیف‌های خاصی از نور را نشر یا جذب می‌کنند. در سال ۱۸۸۸، «یوهانس ریدبرگ» (Johannes Rydberg)، دانشمند سوئدی، معادله‌ای را بدست آورد که با استفاده از آن امکان توجیه خطوط طیفی اتم هیدروژن وجود داشت؛ با این حال هیچکس نمی‌دانست که چرا این معادله کار می‌کند.
اولین سرنخ‌ها به منظور پاسخ به این سوال توسط نیلز بور شناسایی شد. او در سال ۱۹۱۳ فرض کوانتیزه بودن طیف‌ها توسط پلانک را به مدل اتمی رادرفورد اضافه کرد. رادرفورد فرض کرده بود که الکترون‌ها همچون سیاره‌های منظومه شمسی به دور هسته خود دوران می‌کنند. اما با اضافه کردن فرض کوانتیزه بودن توسط بور، او فرض کرد که الکترون‌ها در مدار‌هایی مشخص محدود شده‌اند. در حقیقت الکترون‌ها میان این خطوط جابجا می‌شوند.
برای نمونه فرض کنید الکترونی در مداری مشخص قرار دارد. در این صورت این الکترون می‌تواند انرژی گرفته و به ۱ یا چند لایه بالاتر صعود کند. اگر این الکترون انرژی از دست دهد، به مدارهای پایین‌تر سقوط خواهد کرد. در حقیقت این صعود یا سقوط الکترون‌ها است که منجر به جذب یا تولید نور با رنگ‌های مختلف می‌شود. این تصور از اتم، سرآغاز کشف رفتار‌های کوانتومی ذرات زیراتمی بود. از این رو می‌توان گفت مدل اتمی بور نقطه عطفی در توسعه مکانیک کوانتوم محسوب می‌شود.

ذرات نور

در سال ۱۹۰۵، آلبرت انیشتین مقاله‌ای را با عنوان «نقطه نظری ذهنی در مورد تولید و تغییر شکل نور» (Concerning an Heuristic Point of View Toward the Emission and Transformation of Light) منتشر کرد او فرض کرد نور به صورت موجی نیست و به صورت‌ بسته‌هایی از انرژی منتشر می‌شود. انیشتین فرض کرد که میزان انتشار بسته‌های انرژی وابسته به مود ارتعاشی اتم‌ها است. این جمله معادل نگاهی است که نیلز بور چند سال بعد در مورد پرش یا سقوط الکترون‌ها بیان کرد. اگر بسته‌های انرژی بیان شده توسط انیشتین را به ثابت پلانک تقسیم کنیم، نوع رنگ نور بدست خواهد آمد.
این نوع نگاه به انرژی نور، انیشتین را به سمتی هدایت کرد که ۹ پدیده مختلف را توضیح دهد. یکی از این پدیده‌ها، رنگ‌هایی بودند که از سیم داغ منتشر می‌شد. این رنگ‌ها توسط پلانک گزارش داده شده بودند. او همچنین رابطه میان نور‌های رنگ مختلف و میزان الکترون جدا شده از سطح فلزات را در بستری تحت عنوان اثر فوتوالکتریک توضیح داد. جالب است بدانید که انیشتین جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۱ به دلیل توضیح این اثر و نه به دلیل ارائه نسبیت عام بدست آورد.
دو دهه پس از انتشار مقاله انیشتین، فوتون واژه‌ای بود که فیزیکدانان به منظور توصیف بسته‌های انرژی از آن استفاده می‌کردند. این نامگذاری، نتیجه کار‌های «آرتور کامپتون» (Arthur Compton) در سال ۱۹۲۳ بود. او نشان داد که نور پراکنده شده، در نتیجه تابش پرتویی الکترونی به آن، رنگی می‌شود. در حقیقت این کار نشان می‌دهد که ذرات نور (فوتون) به ذرات ماده (الکترون) برخورد می‌کنند که تایید‌کننده نظر انیشتین است. پس از کار کامپون واضح بود که نور هم رفتاری موجی و هم رفتاری ذره‌ای دارد. از این رو دوگانگی موجی-ذره‌ای نور نیز یکی دیگر از ستون‌های مکانیک کوانتومی بود که با این فرض ایجاد شد.

امواج ماده

از زمان کشف الکترون در سال ۱۸۹۶، شواهد مبتنی بر ساخت مواد بر اساس ذرات بنیادی‌تر، به آرامی در حال شکل‌گیری بود. حتی امروزه نیز با کشف دوگانگی موجی-ذره‌ای، این سوال برای دانشمندان وجود دارد که آیا ماده تنها به صورتی ذره‌ای رفتار می‌کند؟
حال تصور کنید که فرض دوگانگی برای ماده جامد نیز درست باشد. اولین دانشمندی که در مورد پاسخ به این سوال پیشرفت قابل توجهی داشت، «لویی دو بروی» (Louis de Broglie) بود. در سال ۱۹۲۴، این دانشمند از معادله ارائه شده در نسبیت خاص انیشتین به نحوی استفاده کرد که می‌شد با آن هم ذره‌ای بودن و هم موجی بودن ماده را نشان داد.
در سال ۱۹۲۵ دو دانشمند به طور جداگانه تلاش می‌کردند تا با استفاده از توضیح دو بروی، نحوه حرکت الکترون‌ها اطراف اتم را توصیف کنند (پدیده‌ای که با استفاده از ریاضیات مکانیک کلاسیک قابل توجیه نبود). در آلمان، ورنر هایزنبرگ با استفاده از توسعه مفهومی تحت عنوان مکانیک ماتریسی شروع به توصیف نحوه حرکت الکترون کرد. فیزیکدان اتریشی، اروین شرودینگر نیز در اتریش با ایجاد بستری تحت عنوان مکانیک موجی به بررسی حرکت الکترون‌ها پرداخت. شرودینگر در سال ۱۹۲۶ نشان داد که روش خلق شده توسط او معادل با روش مکانیک ماتریسی است.
توصیف هایزنبرگ-شرودینگر از اتم، که بیان می‌کرد الکترون‌ها همچون امواج در اطراف هسته حرکت می‌کنند، جایگزین مدل‌های اتمی بور و رادرفورد شد. یکی از الزامات مدل جدید ارائه شده این بود که دو سمت امواجی که تشکیل‌دهنده الکترون است، باید به یکدیگر برسد. در این حالت تنها مقادیری صحیح را می‌توان برای قله‌ها و دره‌های امواج مذکور در نظر گرفت.
در توصیف هایزنبرگ-شرودینگر از اتم، الکترون‌ها از تابع موج پیروی می‌کنند و به جای مدار، اوربیتال‌ها را اشغال می‌کنند. بر خلاف مدار‌های دایره‌ای مدل بور، اوربیتال‌های اتمی دارای شکل‌های مختلفی از جمله کره‌ای، دمبلی و دیگر اشکال پیچیده هستند.
در سال ۱۹۲۷، «والتر هیتلر» (Walter Heitler) و «فریتز لاندن» (Fritz London) مکانیک کوانتوم را با این هدف توسعه دادند که نحوه پیوند بین اوربیتال‌های اتم‌ها را توضیح دهند. پیوند بین اوربیتال‌های اتمی منجر به تولید مولکول‌ها می‌شود. این توضیح نیز بدون استفاده از مکانیک موجی امکان‌پذیر نبود. توضیح نحوه ایجاد پیوندهای مولکولی، شاخه‌ای تحت عنوان شیمی کوانتومی را بوجود آورد.

اصل عدم قطعیت

در سال ۱۹۲۷، هایزنبرگ دیگر نقش مهمش را در فیزیک کوانتومی ایفا کرد. او عنوان کرد که با توجه به موجی بودن ذرات، بعضی از ویژگی‌های الکترون همچون سرعت و مکان را می‌توان تا حد محدودی تعیین کرد. در حقیقت هرچه دقت اندازه‌گیری یک پارامتر برای یک ذره بیشتر باشد، دقت اندازه‌گیری پارامتری دیگری کم خواهد بود. به این بیان، اصل عدم قطعیت هایزنبرگ گفته می‌شود. جالب است بدانید که این اصل را می‌توان برای اجسامی که در مقیاس بزرگ با آن‌ها سروکار داریم نیز به‌کار برد.
طبق اصل عدم قطعیت هایزنبرگ، اگر دقت اندازه‌گیری سرعت یک توپ بیسبال برابر با ۰.۱ مایل بر ساعت باشد، در این صورت در بهترین حالت، دقت اندازه‌گیری موقعیت توپ مذکور برابر با 0.000000000000000000000000000008 میلیمتر خواهد بود!

کاربرد‌های فیزیک کوانتوم

امروزه استفاده از دستگاه‌های الکترونیکی اجتناب‌ناپذیر شده است. یکی از قطعاتی که به‌منظور پردازش اطلاعات از آن استفاده می‌شود، ترانزیستور است. می‌توان گفت علمکرد ترانزیستور بر اساس فیزیک کوانتوم است. همان‌طور که در بالا بیان شد، الکترون‌ها خواص موجی و ذره‌ای را با هم دارند. در حقیقت الکترون موجی است که در اطراف هسته در حال چرخش است. از این رو می‌توان از مسیر و سرعت این موج به‌منظور شناسایی رسانایی یا نارسانایی یک فلز بهره برد. به‌طور دقیق‌تر می‌توان گفت با دست‌کاری این موج (تغییر ناخالصی یا تحریک الکتریکی) می‌توان یک ماده را بین حالت رسانا و نارسانا نوسان داد. این حالات معادل با صفر و یک در دنیای دیجیتال هستند.
همان‌طور که می‌دانید یکی از ابزار‌های پرکاربرد در تلفن همراه، سیستم موقعیت‌یاب جهانی یا جی پی اس است. اساس کار جی پی اس مبتنی بر مفاهیم کوانتوم مکانیک است. در حقیقت یک سیستم موقعیت‌یاب، مبتنی بر ماهواره‌ها و ساعت‌های اتمی کار می‌کند. به بیانی دقیق‌تر، در هر لحظه موقعیت ماهواره به تلفن همراه مخابره می‌شود. به‌منظور شناسایی دقیق یک موقعیت باید محاسبات هندسی مربوط به تمامی ماهواره‌ها انجام شده، سپس نقطه اشتراک آن‌ها به عنوان موقعیت نهایی اعلام می‌شود. هماهنگی میان ماهواره‌ها با استفاده از ساعت‌هایی اتمی انجام می‌شود. نحوه کارکرد ساعت‌های اتمی مبتنی بر فیزیک کوانتومی است. در حقیقت یک ثانیه برابر با ۹,۱۹۲,۶۳۱,۷۷۰ بار نوسان موجی است که منجر به برانگیخته شدن الکترون در اتم سزیم می‌شود.
احتمالا این تجربه را داشته‌اید که فلش خود را به کلی پاک کنید. شاید برایتان جالب باشد که این فرآیند با استفاده از پدیده‌ای تحت عنوان تونل‌زنی کوانتومی انجام می‌شود. این پدیده حالتی را توصیف می‌کند که در آن یک الکترون می‌تواند از میان یک لایه نارسانا عبور کرده که به آن اصطلاحا تونل‌زنی کوانتومی گفته می‌شود. تونل‌زنی کوانتومی تنها با استفاده از کوانتوم مکانیک قابل توجیه بوده و فیزیک کلاسیک نمی‌تواند آن را توجیه کند.
البته تنها کاربرد این پدیده در پاک کردن فلش نیست! برای نمونه در دهه ۷۰ میلادی مهندسان شرکت IBM موفق به ساخت میکروسکوپی شدند که با استفاده از آن برای اولین بار امکان مشاهده اتم‌ها به‌صورت مجزا فرآهم شد. البته این پدیده می‌تواند جنبه‌هایی منفی نیز داشته باشد. برای نمونه این پدیده در پردازنده‌های سرعت بالا پتانسیل ایجاد اتصال کوتاه را فرآهم می‌کند که می‌تواند به کل دستگاه آسیب برساند.

دوچرخه برقی

دوچرخه برقی

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت- گروه محیط زیست

تاریخچه دوچرخه برقی

طبق آمار موجود در منابع رسمی، اولین دوچرخه الکتریکی که تلفیقی از خلاقیت و دانش کارشناسان این حوزه بود، در سال ۱۸۹۵، ساخته و به بازار عرضه شد که البته تفاوت بسیار زیادی با دوچرخه های کنونی داشت. سیر تکاملی بسیاری در طی سال‎ها روی این دسته از محصولات اتفاق افتاد، تا آنجا که می‌توان گفت تا سال ۲۰۰۷ در کشور چین ۱۰ تا ۲۰ درصد از وسایل نقلیه را این محصول به خود تخصیص داد.

دوچرخه های اروپایی معمولا موتور ۲۵۰ وات دارند. در مقابل در آمریکا قدرت موتور دوچرخه ها به ۵۰۰ تا ۶۰۰ وات نیز می رسد. به همین دلیل دوچرخه های امریکایی شتاب بیشتری داشته و قدرت آن در سطوح شیبدار قابل ملاحظه است.

عملکرد موتور در دوچرخه های الکتریکی به این صورت است که نیروی الکتریکی توسط موتور به نیروی جنبشی تبدیل شده و چرخ های دوچرخه را به حرکت در می آورد.

باتری

در دوچرخه های الکتریکی معمولا از باتری های اسید سرب، نیکل هیرید و یا یون لیتیوم استفاده می شود. البته استفاده از باتری های یون لیتیوم و نیکل هیدرید در نسل جدید دوچرخه های الکتریکی مرسوم تر است.

برخی دیگر از دوچرخه ها به شما امکان انتخاب باتری ایده آل بین چند مدل باتری را می دهند در حالی که بعضی دیگر، تنها با یک مدل باتری خاص سازگارند.

سیستم کنترل کننده

معمولا دو نوع کنترل کننده وجود دارد که عبارتند از: کنترل کننده پیچشی و کنترل کننده پدالی.

سیستم کنترل کننده پیچشی نیز انواع مختلفی دارد، یک مدل از این سیستم مانند اهرم تعویض دنده بر روی فرمان نصب شده و با چرخاندن اهرم، موتور الکتریکی روشن می شود.در سیستم پدالی نیز، با پدال زدن نیروی الکتریسیته جریان یافته و موتور روشن می شود.

دوچرخه برقی و محیط زیست

بدیهی است، از آنجا که دوچرخه برقی گاز مصرف نمی کند، در نتیجه مقدار بسیار کمتری کربن تولید می کند. در واقع، در سال 2011، فدراسیون دوچرخه سواری اروپا دریافت که در مقایسه ی دوچرخه های برقی با اتومبیل، دوچرخه برقی به ازای هر شخص، فقط 8.1٪ کربن دی اکسید، در هر کیلومتر تولید می کند، و این واقعاً می تواند تاثیر قابل توجهی بر محیط زیست داشته باشد .

یک مطالعه که توسط موسسه ی جایگزین حمل و نقل ها انجام شد دریافت که اگر 10 درصد از مسافران نیویورک، تنها یک بار در هفته به جای رانندگی یا حمل و نقل عمومی، با دوچرخه برقی به محل کار بروند، می توانند 120 میلیون پوند از انتشار گازهای گلخانه ای در سال را کاهش دهند، که این برابر است با مقدار CO2 منتشر شده از 25000 خانه در نیویورک در یک سال!

خوردگی فلزات در شیمی

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه مهندسی شیمی

خوردگی فلزات در شیمی

 

 

مقدمه

خوردگی فلزات فرآیندی است که در آن فلزات به اعداد اکسایش اصلی خود می‌رسند. درحقیقت، خوردگی فلزات یک واکنش اکسایش و کاهش است که در آن، فلز توسط محیط اطراف خود اکسید می‌شود. به طور معمول،‌ اکسیژن هوا در این فرآیندها نقش اکسنده دارد. این واکنش از نظر الکتروشیمی نیز جزو واکنش‌های محبوب و خود به‌ خودی به حساب می‌آید. به عبارت دیگر، این فرآیند شامل تشکیل یک سلول گالوانی است که در آن فلز مورد بحث به صورت آند عمل می‌کند و به طور معمول دچار خوردگی یا از بین رفتن عملکرد خود می‌شود.

شرایط خوردگی فلزات

برای بروز این پدیده، وجود سه جزء اصلی الزامی است:
  1. فلز
  2. اکسیژن
  3. الکترولیت
بسیاری از فلزاتی که در صنایع تولیدی استفاده می‌شوند، به طور طبیعی در سنگ معدن‌ها وجود دارند و باید از آن‌ها جداسازی شوند. این فلزات همچون آهن، به طور خود به خودی به حالت اولیه خود باز می‌گردند. بررسی فلزات در قالب «سری‌های گالوانی» (Galvanic Series) به ما در فهم احتمال خوردگی آن‌ها کمک می‌کند.
این پدیده به عنوان تخریب مواد با استفاده از واکنش‌های شیمیایی نیز شناخته می‌شود. مهمترین این فرآیندها، واکنش‌های الکتروشیمیایی است که در آن اکسید شدن یک فلز در حضور یک پذیرنده الکترون سرعت می‌یابد.
علاوه بر این، همانطور که اشاره شد، این پدیده را می‌توان به صورت بازگشت فلزات به سنگ معدن‌های خود نیز تعریف کرد.

نحوه شروع خوردگی

خوردگی فلزات از دو راه بروز می‌کند: یا به صورت سطحی و در سطح فلز یا به صورت موضعی.
خوردگی سطحی
این نوع از خوردگی فلزات فقط در شرایط اسیدی بوجود می‌آید که به صورت کاملا یکنواخت در سطح فلز اتفاق می‌افتد و در نهایت سبب ورقه ورقه شدن فلز می‌شود.
خوردگی موضعی
معمول‌ترین نوع خوردگی موضعی (حفره‌ای)، پوسیدگی و ایجاد حفرات است. با بروز این پدیده در یک نقطه و ایجاد حفره،‌ پوسیدگی صورت می‌گیرد. پیشگیری از این نوع خوردگی فلزات معمولا بسیار پیچیده و شناسایی آن قبل از وقوع برای مهندسان دشوار است.

خوردگی به عنوان یک فرآیند الکتروشیمیایی

این پدیده حاصل انجام واکنش‌های اکسایش و کاهش است که با واکنش در باتری‌ها مقایسه می‌شود. فلز خورده شده به عنوان یک آند عمل می‌کند و با اکسید شدن، یون‌ها و الکترون‌های آزاد را تشکیل می‌دهد. الکترون‌های آزاد، اکسیژن را کاهش می‌دهند و در بیشتر موارد موجب تشکیل هیدروکسید و واکنش کاتدی می‌شوند. تجزیه فلز در آند دو پیامد را به دنبال دارد: یون‌های فلزی می‌توانند در محلول هیدراته شوند یا اینکه ترکیباتی جامد را در سطح فلز تشکیل دهند. در حالت اول، اکسیداسیون ادامه پیدا می‌کند و حفره ایجاد شده بزرگتر می‌شود. در حالت دوم، با تشکیل لایه‌ای در سطح خوردگی، مانعی برای ادامه فرآیند بوجود می‌آید.

سلول‌های خوردگی و واکنش‌ها

اصلی‌ترین مشخصه این پدیده، بروز مراحل اکسایش و کاهش در بخش‌هایی جداگانه از سطح فلز است. این امر به دلیل خاصیت رسانایی فلزات امکان‌پذیر است و الکترون‌ها می‌توانند در طول فلز از یک محیط آندی به یک محیط کاتدی منتقل شوند.
در این واکنش‌ها،‌ حضور آب برای ادامه فرآیند الزامی است؛ اما جذب رطوبت نیز برای این امر کفایت می‌کند. یک سیستم خوردگی را می‌توان به یک مدار اتصال کوتاه الکتروشیمیایی نسبت داد که فرآیند آندی آن به شکل زیر است:
Fe(s)→Fe2+(aq)+2e–
بخش کاتدی، شامل کاهش گاز اکسیژن است:
O2+2H2O+4e–→4OH–
همچنین این فرآیند می‌تواند به صورت کاهش پروتون نیز بیان شود:
H++e–→12H2(g)
علاوه بر این، بخش کاتدی را می‌توان به صورت کاهش یون‌‌های یک فلز بیان کرد. در رابطه زیر، M یک فلز است:
M2++2e–→M(s)
اینکه کدام بخش از فلز به عنوان کاتد یا آند عمل کند به عوامل مختلفی بستگی دارد. گواهی بر این بحث، وجود الگوهای نامتعارف زنگ‌زدگی در فلزات است. اتم‌ها در مناطقی از فلز که تحت تنش قرار گرفته باشند – مانند ماشین‌کاری یا برش و خمش – انرژی آزاد بیشتری دارند و می‌توانند به صورت آند عمل کنند.

اکسیژن و خوردگی فلزات

اگر بخشی از فلز، در مقابل اتمسفر محافظت شود و در نتیجه اکسیژن کافی برای تشکیل یک لایه اکسید شده وجود نداشته باشد، این بخش محافظت شده معمولا بخشی است که بیشترین خوردگی را متحمل می‌شود. به بیان بهتر، این مناطق به دور از چشم قرار دارند و شناسایی این پدیده و کنترل آن در این نوع از مناطق دشوار است.
در مقابلِ قسمت‌های آندی، که در محل‌های مشخصی از سطح فلز رخ می‌دهند، بخش کاتدی فرآیند تقریبا در هر محلی بوقوع می‌پیوندد. با توجه به اینکه بیشتر اکسیدهای فلزی نیمه‌هادی هستند، پوشش‌های اکسیدی از جریان الکترون‌ها به سطح جلوگیری نمی‌کنند، بنابراین هر منطقه‌ای که در معرض اکسیژن یا هر پذیرنده الکترونی قرار داشته باشد به عنوان کاتد عمل می‌کند. تمایل مناطق خالی از اکسیژن برای عمل کردن به عنوان آند، دلیل ایجاد محل‌هایی است که در آنها زنگ آهن مشاهده می‌شود.

خودروهای زنگ زده

اگر در خودروهای قدیمی دقت کرده باشید، زنگ‌زدگی در نقاط اتصال بخش‌های خودرو و حتی در زیرِ لایه‌های رنگ آنها وقوع پیدا می‌کند. همچنین زمانی که زنگ‌زدگی اتفاق می‌افتد،‌ ادامه آن به طور خود به خودی پیش می‌رود. یکی از دلایل وقوع این امر وجود یون هیدروکسید به عنوان محصول واکنش است. ‌pH بالایی که در این مناطق کاتدی ایجاد شده است،‌ لایه اکسید شده را تخریب می‌کند و حتی ممکن است لایه‌های رنگی را ضعیف‌تر کند که در نتیجه این امر، این مناطق می‌توانند به عنوان کاتد عمل کنند. مصرف الکترون‌ها سبب تشدید حالت کاتدی و به تبع آن تشکیل مناطق آندی بیشتر می‌شود.
از دلایل عمده بروز این پدیده زمانی است که دو فلز مختلف با یکدیگر در تماس باشند. این حالت بیشتر در اطراف بست‌ها و نقاط جوش اتفاق می‌افتد. وجود رطوبت و نمک‌‌های هادی الکتریسیته در خارج از سطح، موجب ایجاد حالت اتصال کوتاه در سلول و سرعت‌بخشیدن به خوردگی فلزات می‌شوند. به همین دلیل در جاده‌هایی که از نمک برای جلوگیری از یخ‌زدگی استفاده می‌کنند، سرعت خوردگی خودروها بیشتر است.
وقوع این پدیده حتی در حالتی که دو فلز در تماس مستقیم با یکدیگر نباشند نیز امکان‌پذیر است. به عنوان مثال در منازلی که از لوله‌های مسی در لوله‌‌کشی خود استفاده می‌کنند، همواره مقادیری از یون Cu2+ در آب وجود دارد. زمانی که این آب با لوله‌های استیل و کروم در سینک ظرفشویی تماس پیدا کند، سبب ایجاد سلول خوردگی فلزی می‌شود. در مورادی که سینک‌ها شامل روکش کروم باشند، نمک‌های Cr3+ تشکیل می‌شوند که به صورت لکه‌های سبز رنگ قابل تشخیص هستند.

زنگ آهن

شناخته‌شده‌ترین نوع خوردگی فلزات با نام زنگ آهن شناخته می‌شود. آهن به سادگی در معرض هوا و آب زنگ می‌زند. مراحل اصلی زنگ آهن در زیر آورده شده است. زمانی که آهن در معرض هوا و اتمسفر قرار بگیرد، به سرعت اکسید می‌شود:
بخش آندی:
الکترون‌ها در محلول اسیدی،‌ اکسیژن هوا را کاهش می‌دهند:
بخش کاتدی:
O2(g)+4H(aq)++4e–→2H2O(l)
معادله واکنش در حالت کلی به صورت زیر است:
2Fe(s)+O2(g)+4H(aq)+→2Fe(ag)2++2H2O(l)
آنچه که به عنوان زنگ آهن شناخته می‌شود، آهن (III) اکسید آبدار است که در واکنش آهن (II) اکسید با اکسیژن تشکیل می‌شود:
4Fe(aq)2++O2(g)+(4+2x)H2O(l)→2Fe2O3⋅xH2O(s)
تعداد مولکول‌های آب مصرف شده در واکنش متغیر است و به همین منظور با x نشان داده شده‌اند.

کنترل خوردگی فلزات

با توجه به اینکه وجود هر دو مرحله آندی و کاتدی برای وقوع این پدیده ضروری است، متوقف کردن هریک موجب توفق کل فرآیند می‌شود. یک استراتژی معمول این است که با رنگ کردن یا دیگر پوشش‌ها، از وقوع هر دو مرحله جلوگیری کنیم. حتی با وجود این کار، ممکن است مناطقی وجود داشته باشند که رنگ در آن‌ها نفوذ نکرده باشد یا به طور مشخص حفره‌هایی در فلز وجود داشته باشند. یک روش بهتر، اعمال مقداری بار منفی به فلز، و مشکل‌کردن وقوع فرآیند است.
روش اول: پوشش فدا شونده

یکی از روش‌های تامین بار منفی، اعمال پوششی از یک فلز فعال‌تر است. به طور مثال، در روش‌ حفاظت استیل از زنگ زدن، آن را با لایه‌ای از روی اندود می‌کنند. به این فرآیند «گالوانیزه کردن» (Galvanizing) می‌گویند. این لایه از روی، فعالیت بیشتری نسبت به آهن دارد و به اصطلاح، آهن از روی نجیب‌تر است. حل شدن این «پوشش فداشونده» (Sacrificial Coating)، الکترون‌هایی را به جا می‌گذارد که موجب افزایش غلظت این الکترون‌ها در آهن می‌شود و به آن خاصیت کاتدی می‌دهد. این خاصیت، به عنوان مانعی برای انحلال آهن عمل می‌کند.
روش دوم: حفاظت کاتدی
یک استراتژی مناسب، اعمال مداوم بار الکتریکی منفی بر یک فلز است تا انحلال آن به عنوان یون مثبت مهار شود. به دلیل اینکه تمامی سطح فلز در شرایط کاتدی قرار دارند، به این روش «حفاظت کاتدی» (Cathodic Protection) می‌گویند. منبع تامین الکترون، می‌تواند یک منبع تغذیه با برق مستقیم باشد. از این روش معمولا در حفاظت لوله‌های انتقال نفت و دیگر ابزارآلات که در زیر زمین قرار دارند استفاده می‌شود. منبع دیگر می‌تواند خوردگی یک فلز فعال‌تر، مانند روی یا آلومینیوم باشد که در نزدیکی آن در زمین دفن شده است. در حقیقت، دفن کردن موجب می‌شود تا خاک مرطوب در نقش یک الکترولیت عمل کند. در تصویر زیر، حفاظت کاتدی برای تانکر حاوی پروپان نمایش داده شده است:

تولید انرژی تجدیدپذیر از اقیانوس ها

تولید انرژی تجدیدپذیر از اقیانوس ها

پردیس فناوری کیش طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت گروه علوم ومهندسی محیط زیست

با در نظر گرفتن حجم آب موجود در اقیانوس‌های کره زمین، جای تعجب نیست که محققان سراسر جهان در چالش استخراج انرژی‌های تجدیدپذیر از دریا در حال تلاش هستند.

در حال حاضر تیم مستقر در استرالیا راه‌حلی را ارائه داده است که از نیروی فشار اسمزی برای انجام این ترفند استفاده می‌کند. در واقع از فشار وارد شده به غشاء برای تولید انرژی‌های تجدیدپذیر استفاده می‌شود.

اسمز به عبور آب از طریق غشاء گفته می‌شود. آب دریا شامل نمک و یون‌های بسیاری است.

اگر آب دریا توسط غشایی از آب شیرین جدا شود دو طرف غشاء به‌دنبال تعادل از نظر یون و نمک‌ها هستند.

بنابرین برای رسیدن به تعادل به غشاء فشار وارد می‌کنند که می‌توان این فشار را به انرژی تبدیل کرد.

این موضوع ساده به نظر می‌رسد، اما جزئیات انجام این کار با پیچیدگی همراه است.

تیم استرالیایی -مستقر در انستیتوی مواد مرزی در دانشگاه Deaking- توضیح می‌دهد: “غشاء اسمزی باید خواص مکانیکی بالا را با بار زیاد سطح، چگالی نانولوله، مقیاس‌پذیری تولید و مقاومت در برابر محیط زیست ترکیب کند.”

محققان حداقل از دهه 1970 با ایجاد فشار اسمزی برای تولید برق دست به گریبان بوده‌اند اما بخش عمده‌ای از کار آن‌ها در آزمایشگاه انجام شده است.

پتانسیل کاربردهای تجاری در سال‌های اخیر در حال پیشرفت است که بخشی از این پیشرفت‌ها در روش‌های ساخت است که محققان را قادر به جمع‌آوری مواد جدید در مقیاس نانو می‌کند.

پروژه در حال انجام توسط تیم استرالیایی مثال خوبی در مورد سرعت بخشیدن به تولید انرژی اسمزی (قدرت اسمزی یا انرژی آبی) است. این تیم از فعالیت اسمزی در بدن انسان الهام گرفته‌اند.

به‌طور خاص، محققان به تضاد شدید بین استخوان و بافت نرم، همراه با تضاد آن‌ها در توانایی حمل یون‌ها توجه کرده‌اند.

استخوان بسیار قوی است، بنابراین یک ماده جدید مبتنی بر ساختار استخوان می‌تواند یک غشاء قوی ایجاد کند.

با این حال استخوان در انتقال یون بسیار ضعیف است. بافت‌های نرم مانند غضروف و غشاء کلیه در انتقال یون‌ها بسیار مناسب هستند، اما ساختار آن‌ها باعث ایجاد غشاء بسیار ضعیف می‌شود.

راه‌حل ایجاد غشاء کامپوزیت با استفاده از لایه‌هایی در مقیاس نانو از هر ماده است. تیم تحقیقاتی از فیبر آرامید به‌جای بافت نرم و پلاکت‌های نیترید بور به‌جای استخوان استفاده کرد.

از نظر موفقیت تجاری غشاء جدید دارای اهمیت است، زیرا نسبتاً ارزان است.

پلاکت‌های نیترید بور ماده‌ای پودری را تشکیل می‌دهند که به‌طور گسترده برای کنترل گرما در لوازم الکترونیکی مصرفی، باتری‌ها و بسیاری از کاربردهای دیگر استفاده می‌شوند.

استفاده از الیاف آرامید بازیافت شده در غشاء جدید نیز به کنترل هزینه‌ها کمک خواهد کرد.

یکی از یافته‌های مهم این است که غشاء جدید حتی اگر در معرض افت فشار مکرر و شیب شوری قرار داشته باشد، سختی و استحکام کششی زیادی از خود نشان می‌دهد.

همچنین این غشاء نویدهایی را در زمینه چگالی نیرو و دامنه دما نشان می‌دهد.

چگالی توان تولید شده در مناطق بزرگ از 0.6 وات بر مترمربع فراتر رفته و تا 20 چرخه (200 ساعت) حفظ شده است که نشان‌دهنده استحکام استثنایی غشاء است.

علاوه بر این، غشاء عملکرد بالایی را در برداشت انرژی اسمزی در دامنه وسیعی از دمای 0 الی 95 درجه سانتی‌گراد و pH در رنج 2.8 الی 10.8 که برای حفظ تولید فشار اسمزی ضروری است، نشان داده‌اند.

نکته مهم این است که سیستم‌های اسمزی طیف وسیعی از گزینه‌های برداشت انرژی از اقیانوس را برعکس حفر چاه‌های نفت و گاز طبیعی در بستر اقیانوس گسترش می‌دهند.

توربین‌های بادی فراساحلی در حال حاضر کاملاً در بازار انرژی‌های تجدیدپذیر مستقر شده‌اند و توربین‌های بادی شناور به‌سرعت در حال ظهور هستند.

انرژی موج و دستگاه‌های انرژی جزر و مد نیز در حال بازی هستند و وزارت انرژی امریکا در ردیابی سایر اشکال نوظهور انرژی اقیانوس در تلاش است.

صنعت فلزکاری چه کاربردی دارد

صنعت فلزکاری چه کاربردی دارد

پردیس فناوری کیش -طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت -گروه صنعت

معرفی

کار با فلز برای ساخت یا سوارکردن یا مونتاژ | Mounting محصول فلزی را فلزکاری | Metal Working گویند. براساس این تعریف تمامی روش های ساخت و تولید مرتبط با مصنوعات فلزی از انواع جمله روش های اتصال مانند جوشکاری، لحیم کاری، پرچ کاری و پیچ و مهره، زیرمجموعه فلزکاری قرار خواهند گرفت.

در برخی از مراجع فلزکاری را چنین تعریف نموده اند: “فرایندی که طی آن ماده ای فلزی روی سطح ماده ای غیزفلزی نشانده می شود.” این فرایند نخستین بار در سال 1835 هنگامی که سطح شیشه ای با نقره پوشانیده شد تا آیینه به شکل امروزی آن ساخته گردد، متولد شد. لازم به ذکر است که فرایند فوق با منظور نظر نگارنده از تدوین این بلاگ متفاوت است. بنابراین از این پس و در این بلاگ، هر کجا که از عبارت “فلزکاری” استفاده شده، منظور همان تعریف نخست یا ساخت و مونتاژ محصولات فلزی است.

بخش بزرگی از تمدن کنونی مدیون فلزکاری است. علم فلزکاری مطالعه خاصیت های تمامی فلزات را در بر داشته و صنعت فلزکاری به دو بخش اصلی تقسیم می شود. بخش اول جدا و خالص ساختن فلز و بخش دوم شکل دادن پس از ذوب است. امروزه بیش از ۷۰ درصد فلزات مورد نیاز از سنگ های فلزی استخراج شده که پس از جداسازی، در صنایع گوناگون مورد استفاده قرار می گیرند. برخی از فلزات از طریق حرارت دهی و بعضی دیگر به وسیله واکنش شیمیایی استخراج می شوند.

یکی از مرسوم ترین انواع دسته بندی فلزات به شکل ذیل است:

  • فلزات قلیایی
  • فلزات قلیایی خاکی
  • فلزات واسطه
  • فلزات نجیب
  • فلزات پلاتینی
  • فلزات کمیاب
  • فلزات خاک های کمیاب
  • فلزات آکتینید
  • فلزات سبک
  • فلزات سنگین

 

تاریخچه فلزکاری

تحقیقات انجام شده نشان از برتری سفال نسبت به فلز در بخشی از تاریخ باستان دارد، اما این امر پایدار نمانده و به مرور و با افزایش آگاهی انسان از قابلیت‌های گوناگون و خواص متعدد فلزات از قبیل سختی، استحکام، دوام، امکان استفاده از آنها در ساخت برخی از آلات و ادوات شکار، جنگ و کشاورزی، فلز برتری بی چون و چرایی نسبت به سفال یافته است. از آغاز کاربرد فلز در هزاره هشتم پیش از میلاد مسیح، اشیای فلزی در شکل دهی تمدن بشری سهم عمده ای داشته و به عنوان جزئی از لوازم ضروری زندگی انسانها همواره همراه او بوده است.

جهت اطلاعات بیشتر به سایتwww.kishindustry.ir مراجعه فرمایید

بررسی اثر کربن سیاه بر گرمایش جهانی

بررسی اثر کربن سیاه بر گرمایش جهانی

پردیس فناوری کیش طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت گروه علوم ومهندسی محیط زیست

دانشگاه میشیگان با گروهی از محققین در مطالعه‌ای اثر ذرات حاوی کربن سیاه هم‌چون دوده‌ها را بر گرمایش جهانی بررسی کرده‌اند. شکل این ذرات ممکن است بر آب و هوا مؤثر باشند.

در اثر سوختن کربن که می‌تواند ناشی از پخت‌ و پز یا آتش‌سوزی در جنگل‌ها باشد دوده آزاد می‌شود؛ که در نهایت وارد جو می‌شود.

شکل ذرات حاوی کربن سیاه بر روی گرمایش جهانی اثرگذار هستند.

بنابراین شناخت تفاوت‌های ساختاری میان ذرات دوده و مطالعه برهم‌کنش میان مواد آلی یا غیرآلی که سطح ذرات حاوی کربن سیاه را در طی حرکتشان به سمت جو می‌پوشانند از اهمیت بالایی برخوردار است‌.

کربن سیاه در اتمسفر بیشتر از چند روز تا یک هفته باقی نمی‌ماند؛ اما دی‌اکسید کربن می‌تواند تا هزاران سال در جو ماندگار شود. با این وجود میزان جذب اشعه خورشید کربن سیاه با دی‌اکسید کربن قابل مقایسه است.

برای سال‌ها دانشمندان ذرات کربنی را به‌شکل ذرات کروی که اغلب با مواد آلی پوشیده شده‌اند مدل‌سازی می‌کردند.

همان‌طور که ذره به سمت جو بالا می‌آید پوشش آن موجب کاهش تمرکز نور بر روی کربن سیاه می‌شود، به همین سبب میزان جذب افزایش می‌یابد.

این اثر پوشش را “اثر عدسی” می‌نامند. اما مشخص شده است که پوشش مواد آلی موجود بر روی ذره دوده از یک ذره تا ذره دیگر متفاوت است.

مطالعه ذرات در زیر میکروسکوپ نشان می‌دهد که ذرات دوده به شکل یک کره کامل با یک پوشش مشابه نیستند.

اگر شما تحلیلی عددی را برای یک ذره کروی با یک غشاء انجام دهید، مدل تحلیل‌شده افزایش حداقل سه‌برابری جذب ذرات کربن سیاه را نشان می‌دهد‌.

مطالعات تجربی در مورد ذرات کربن سیاه نشان می‌دهند که جذب‌شان بسیار کمتر از مدل‌های تعریف شده است.

حال سؤال پیش می‌آید که این مدل‌ها چگونه می‌توانند به درک ما در رابطه با اثر کربن سیاه بر تغییرات آب و هوایی کمک کنند.

با ترکیب مطالعات تجربی و اندازه‌گیری‌های آزمایشگاهی، مدل‌های پیشگویی‌کننده، میزان جذب اشعه کمتری را نسبت به آنچه پیش‌تر تصور می‌شد نشان می‌دهند.

مدل‌سازی به‌روز شده، خروجی مدل‌ها را به آنچه در این حوزه اندازه‌گیری می‌شود نزدیک‌تر می‌کند.

مردم تصورمی‌کنند کربن سیاه اثر زیادی بر گرمایش جهانی دارد، اما اثرگذاری این ذرات به‌میزان جذب آن‌ها وابسته است که با توجه به شکل آن‌ها تغییرپذیر است.

این تحقیق مسیر را برای توسعه روش‌های پیش‌بینی تأثیرات تابشی کربن سیاه بر روی آب و هوا فراهم می‌کند.

و کم‌کردن کاهش نشر کربن سیاه در جو می‌تواند برخی از عوامل اثرگذار بر آب و هوا را کاهش دهد.

هم‌چنین مشخص شد که میزان جذب ذره نسبت به جرمش کمتر از آن چیزی است که تصور می‌شده است.

البته میزان نشر به برهم‌کنش با ابرها و فاصله ذرات از هم نیز بستگی دارد.

با اینکه کم کردن میزان ذرات کربن سیاه مؤثر است، اما مهم‌ترین عامل در رفع مشکل گرمایش جهانی کاهش میزان دی‌اکسیدکربن است.

بررسی نقش تغییرات آب و هوایی در تولید پاتوژن ها

بررسی نقش تغییرات آب و هوایی در تولید پاتوژن ها

پردیس فناوری کیش طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت گروه علوم و مهندسی محیط زست

طبق برآوردهای چند محقق، اثرات گرم‌شدن کره زمین قابل توجه است و این زنجیره حوادث به‌طور کلی وجهه خوبی ندارد.

میکروب‌ها به‌عنوان بازیافت‌کننده های محیط زیستی در زمین، نقشی بزرگ ایفا می‌کنند.

بسته به قدرت ژنومی خود، میکروب‌ها می‌توانند از ترکیبات خاصی استفاده کنند .

سپس طی مراحلی آن‌ها را به شکل دیگری تبدیل کنند که توسط گروه‌های دیگر موجودات زنده قابل استفاده باشند.

با رشد میکروب‌ها می‌توانیم ظهور پاتوژن‌های عفونی جدید را شاهد باشیم.

این پاتوژن‌ها در برابر دماهای بیشتر از حد تحمل بدن ما مقاوم هستند.

پاتوژن‌های عفونی تشکیل‌شده طی این شرایط، نسبت به دماهای بالاتر قابل تحمل تر است و نیز می‌توانند از سد دفاعی سیستم ایمنی بدن تجاوز کنند.


گرم‌شدن کره زمین بیشتر ناشی از تولید گازهای گلخانه‌ای و انتشار آن‌ها است؛ به‌عنوان مثال دی‌اکسید کربن و متان. میل طبیعی این گازها این است که انرژی گرمایی منعکس‌شده توسط سطح زمین را هدر دهند.

حساسیت میکروارگانیسم‌ها با گرم‌شدن کره زمین، مبحثی است که توسط محققان تشخیص داده شده است.

در حقیقت، بسیاری از گیاهان و حیوانات تا حد خیلی زیادی به میکروب‌ها وابسته هستند.

به‌عنوان مثال، در سیستم چرخه کربن، میکروب‌ها از ترکیبات آلی استفاده می‌کنند و سپس با تجزیه آن‌ها در طبیعت، دی‌اکسید کربن به‌عنوان محصول جانبی آزاد می‌شود.

پیش‌بینی ها حاکی از آن است که با افزایش دما این فرایندهای میکروبی قوت بگیرند؛ از جمله نشر دی‌اکسید کربن.

اثر متقابل دیگری که با افزایش دما شاهدش هستیم این است که ممکن است شمار زیادی از زیستگاه‌ها تحت تأثیر قرار بگیرد.

یخچال‌های طبیعی یکی از آن دسته منابع است که درجه حرارت بالا می‌تواند آن را از بین ببرد.

با آب شدن این یخ‌های طبیعی، برخی درختان که از آب آن‌ها تغذیه می‌شدند در معرض خطر قرار می‌گیرند.

بدون درختان، جذب دی‌اکسید کربن از جو کم می‌شود و این امر به نوبه خود باعث افزایش میزان دی‌اکسید کربن موجود در جو می‌شود.

گروهی از محققان این پیام را منعکس نمودند که تغییرات جهانی آب و هوا فقط ناشی از اثرات مخرب سیستم حاکم در طبیعت نیست، بلکه می‌تواند میکروب‌های خطرناک برای سلامتی انسان نیز پخش کند.

انسان می‌تواند گستره‌ای بزرگ از دمای محیط -ولو بیشتر از حد مجاز باشد- را تحمل کند. این در حالی است که برخی از میکروب‌ها می‌توانند همین کار را بهتر از ما آدم‌ها انجام دهند.

ساختار میکروب‌ها به‌نحوی است که می‌توانند دماهای بالاتر از آنچه آستانه تحمل انسان است را تاب آورد.

ظاهراً این عوامل بیماری‌زا نه صرفاً برای ما انسان‌ها، بلکه برای حیوانات و نیز محصولاتِ آسیب‌پذیر نیز تهدید کننده تلقی می‌گردند.

بنابراین این اثر منفی می‌تواند به لحاظ زیست‌محیطی، به‌ویژه در زنجیره غذایی رسوخ کند.

افزایش دما منجر به یک فعالیت میکروبی شدید می‌شود.

به همین دلیل، محققان در حال حاضر مشغول بررسی آن به‌منظور مبارزه با آلودگی گاز متان هستند.

این باکتری‌ها می‌توانند 11 کیلوگرم در سال متان مصرف کنند و بنابراین می‌توانند به کاهش میزان متان ساطع شده توسط کارخانه‌ها و محل‌های دفن زباله کمک کنند.

معرفی دوره کارشناسی ارشد مدیریت رسانه:

معرفی دوره کارشناسی ارشد مدیریت رسانه:

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت_گروه منابع انسانی

رشته میان رشته ای مدیریت رسانه در دپارتمانهای مختلف دنیا رویکردهای متفاوتی دارد.

1. این رشته برای اولین بار در ایران در سال 81 بوسیله دانشکده صداوسیما ارائه شد. بنابراین رشته مدیریت رسانه در این دانشگاه رویکردی ارتباطات محور دارد و در مجموعه دانشکده ارتباطات این دانشگاه قرار گرفته است و بیشتر معطوف به اداره ی رادیو وتلویزیون است. استفاده از اساتید باتجربه و ارزشی در حوزه رسانه ها، نزدیکی به محیط حقیقی رسانه ملی با تمام چالشها و سختیهایش و محیط یکدست دانشجویان دانشکده ارتباطات این دانشگاه مزیت ویژه ای را برای دانشجویان این دانکشده فراهم آورده است.

البته پذیرفته شدن در این دانشگاه فقط به رتبه کنکور محدود نشده است. مصاحبه علمی، گزینش اعتقادی، معاینات پزشکی، تحقیق محلی و … دیگر مراحل لازم برای پذیرفته شدن در این دانشگاه است. دانشگاه صداوسیما از پذیرفته شدگان به میزان دوبرابر مدت تحصیل تعهد خدمت به سازمان صدا وسیما اخذ می کند.

2. اما اوضاع در دانشگاه علامه طباطبایی به گونه دیگری است. رشته مدیریت رسانه در این دانشگاه زیرمجموعه دانشکده مدیریت جای گرفته است. اساتید این دانشگاه در حوزه ارتباطات حرف اول را در کشور می زنند. البته دانشجویان ارشد مدیریت رسانه این دانشگاه از این اساتید بهره ی چندانی نمی برند. چراکه اساتید ارتباطاتی در دانشکده مدیریت حضور ندارند!!!

3. این رشته در دانشگاه تهران هم زیرمجموعه ی دانشکده مدیریت است. نکته مثبت در دانشگاه تهران این است که دانشجویان این دانشگاه برای حضور در مقطع دکترا شانس بیشتری دارند. چرا که از طرفی تنها دانشگاه دولتی ارائه دهنده دکتری این رشته در ایران دانشگاه تهران است و از طرفی دیگر اساتید حاضر در مصاحبه دکتری این دانشگاه اساتید سابق دانشجویان مدیریت رسانه در همین دانشگاه در دوره ارشد بوده اند!!!

 

 

دروس دوره ارشد:

دروس پیش‌نیاز

ارتباط جمعی (۲ واحد)
مدیریت عمومی (۲ واحد)
کاربرد آمار در علوم اجتماعی (۲ واحد)
حقوق ارتباطات (۲ واحد)
ارتباطات انسانی (۲ واحد)
بنیادهای علم سیاست (۲ واحد)
جمع: ۱۲ واحد

دروس اختصاصی

نظریه‌های انتقادی در ارتباطات جمعی (۳ واحد)
ارتباطات بین‌الملل و میان فرهنگی (۳ واحد)
حقوق بین‌الملل ارتباط جمعی (۳ واحد)
مدیریت ارتباط و رفتار سازمانی (۳ واحد)
مدیریت اسلامی (۲ واحد)
مدیریت استراتژیک (۲ واحد)
مدیریت رسانه (۱) (۲ واحد)
مدیریت رسانه (۲) (۳ واحد)
روش تحقیق و ارزیابی (۲ واحد)
زبان تخصصی (۲ واحد)
پایان‌نامه (۴ واحد)

دروس اختیاری:

افکار عمومی (۲ واحد)

آشنایی با پروپزال(۲ واحد)

سمینار مدیریت(3واحد)

و….

کاربرد ارز دیجیتال

 

 

کاربرد ارز دیجیتال

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت -گروه فنی مهندسی

 

ارز دیجیتال(به انگلیسی: Digital currency) ارزهایی هستند که به صورت الکترونیکی ذخیره و منتقل می‌شوند و مبنای آن‌ها صفر و یک است.همان‌طور که از واژه آن نیز برمی‌آید، ارز دیجیتال به هر ارزش ایجاد شده در بستر دیجیتال اشاره دارد. این مفهوم در مقابل واسطه‌های فیزیکی مانند اوراق بانکی یا سکه مطرح می‌شود. ارز دیجیتال ویژگی‌هایی مشابه با ارزهای فیزیکی دارد، اما معمولاً تراکنش‌های انتقال سرمایه ارزهای دیجیتالی به‌صورت آنی و بدون مرز بین افراد قابل انجام است. ارزهای مجازی و رمزارزها (به انگلیسی: cryptocurrency) هر دو از نمونه‌های ارزهای دیجیتال هستند اما هر ارز دیجیتالی ارز مجازی یا رمزارز نیست.پول‌های دیجیتال مانند پول‌های فیزیکی، برای خرید کالا و خدمات مورد استفاده قرار می‌گیرند اما می‌توانند به استفاده در مجامع خاص نیز محدود شوند. مثلاً می‌توان یک پول مجازی مخصوص یک بازی یا شبکهٔ اجتماعی داشت.

پول‌های دیجیتال مانند بیت کوین و آتریوم به عنوان «پول‌های غیرمتمرکز دیجیتال» شناخته می‌شوند؛ به این معنی که مرکزی برای تولیداین پول وجود ندارد.ارز دیجیتال به‌عنوان یک واحد پولی یا واسطه تبادل (جدا از واسطه‌های فیزیکی مانند اوراق بانکی یا سکه) برپایهٔ اینترنت تعریف می‌شود که ویژگی‌هایی مشابه با پول فیزیکی را داراست،اما تراکنش‌های انتقال سرمایه را به‌صورت آنی و بدون مرز بین افراد انجام می‌دهد.پول‌های مجازی و ارز رمزی هر دو از نمونه‌های پول‌های دیجیتال هستند اما برعکس این عبارت صحیح نیست. در واقع نمی‌توان پول دیجیتال را به این دو گروه محدود کرد

ریشه‌های ارز دیجیتال به ایجاد شرکت دیجی‌کش در اواخر دهه ۹۰ توسط دیوید چاوم برمی‌گردد. دیجی‌کش که در آن از علم رمزنگاری استفاده شده بود، بستری برای بانک‌ها فراهم می‌کرد تا به وسیله آن قابلیت انتقال ارزش به صورت الکترونیکی فراهم شود

یکی از اولین ای-گلدها با پشتوانه طلا در سال ۱۹۹۶ ایجاد شد. یکی از پول‌های دیجیتال مطرح دیگر رزرو آزادی (به انگلیسی: Liberty Reserve) بود که در سال ۲۰۰۶ به‌وجود آمد. این سرویس به کاربران اجازه می‌داد تا پول دلار یا یوروی خود را به رزرو آزادی تبدیل کرده و بتوانند آن را آزادانه با دستمزد ۱٪ بین یکدیگر رد و بدل کنند. هر دوی این سرویس‌ها متمرکز بوده و برای استفاده در پول‌شویی شهرت داشتند.

همین امر سبب شد تا دولت آمریکا هر دو سرویس را تعطیل کند. علاقه به استفاده مجدد از پول‌های دیجیتال را افزایش داده‌است. این امر با معرفی بیت‌کوین در سال ۲۰۰۹ همراه بود که آن را به بزرگ‌ترین و موردِ قبول‌ترین پول دیجیتال تبدیل کرد. از جمله نقاط قوت بیت‌کوین در برابر سایر نمونه‌های پیشین استفاده از فناوری دفتر کل توزیع شده بود. همچنین بیت کوین یک راه جدیدی را در پیش روی افراد قرار داده تا بدون واسطه دارایی‌های خود را مبادله نمایند.

تاکید دارد که گسترش استفاده از رمزارزها تأثیرات بالقوهای بر سیاستهای پولی و ارزی کشور خواهد داشت و همراه ایجاد فرصتهای جدید، تهدیدهایی را متوجه عموم مردم و سازمانهای استفاده کننده از آن خواهد نمود. لذا بانک مرکزي جمهوري اسلامی ايران به منظور ممانعت از بروز صدمات، حمایت از حقوق مصرف کنندگان و تسهیل کسب و کار در این حوزه، چارچوب اولیه مقررات مرتبط با رمزارزها را که به تصویب شورای پول و اعتبار رسیده است اعلام مینماید.

بانک مرکزی بنابر وظایف مشخص شده در حوزه پولی و بانکی، برای آن بخش از حوزههایی که میتوانند بر سیاستهای پولی و مالی کشور تاثیرگذار باشد، سیاستهای مربوطه را در این سند تدوین نموده است. این حوزه ها شامل و نه محدود به موارد زیر است:

  1. عرضه اولیه سکه ( ICO )
  2. صرافیهای رمزارزی و سامانههای مرتبط
  3. کیف پول رمزارزی
  4. استخراج رمزارز

جهت اطلاعات بیشتر به سایت www.kishindustry.ir مراجعه فرمایید

خانه هوشمند smart home

خانه هوشمند

پردیس فناوری کیش- طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت- گروه فناوری

خانه هوشمند smart home

خانه هوشمند (ساختمان هوشمند) یا Smart Home مجموعه ابزارهایی است که به کمک آن شما کنترل برخی وسایل برقی و مکانیکی موجود در خانه را به عهده آنها میگذارید تا علاوه بر کاهش هزینه های مصرف انرژی ، افزایش ایمنی و آسایش را نیز برای شما به ارمغان بیاورند.

smart home

برای پیاده سازی ساختمان هوشمند شما بایستی در ابتدا زیرساخت های لازم برای این امر را ایجاد نمائید که غالباً این زیرساخت عبارت است از یک شبکه باسیم یا بیسیم که به نحوی تجهیزات خانه هوشمند تحت کنترل را به مرکز کنترل مرتبط مینماید و در صورت پیاده سازی زیرساختهای لازم شما میتوانید از مزایای زیر بهره مند گردید :

–  کنترل هوشمند روشنایی

–  کنترل هوشمند دما

– کنترل هوشمند پرده برقی

–  کنترل سیستم صوتی و تصویری

– سیستم اعلام حریق

–  سیستم حفاظتی و امنیتی

–  سیستم تغذیه گیاهان و حیوانات

بخش های مختلف خانه هوشمند

برای اینکه خانه هوشمند به خوبی کار کند بخش های مختلفی کنار هم قرار می گیرند و مجموعه ای هوشمند را ایجاد می کنند. این بخش ها با هم مرتبط هستند و به خوبی با هم کار می کنند تا خانه هوشمند هم به خوبی کار کند. قسمت های مختلف خانه هوشمند عبارتند از: کنترل کننده مرکزی ، پروتکل های ارتباطی ، رابط های کاربری ، سنسورها ، عملگرها.

چرا خانه هوشمند؟

زندگی در دنیای امروز بسیار متفاوت است. پس منطقی است که راه حل های ما هم در این دنیای مدرن، متفاوت باشد. خانه هوشمند مزیت های زیادی برای ساکنانش دارد مهمترین این مزیت ها را می تواند در ۴ دسته اصلی جای داد:

⇐ تحت کنترل قرار گرفتن همه وسایل خانه

⇐ تأمین ایمنی و امنیت بیشتر

⇐ بهینه سازی مصرف انرژی و زمان

⇐ کنترلی شدن تجهیزات و لوکس کردن قابلیت ها

در یک ساختمان هوشمند شما میتوانید کنترل سیستم سرمایش یا گرمایشی خود را بصورت هوشمند کنترل نمائید، در این صورت دمای محیط در حد معینی ثابت نگه داشته میشود .