تنش در خاک

تنش در خاک

پردیس فناوری کیش- طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت-گروه مکانیک

مکانیک خاک soil mechanic

مکانیک خاک  شاخه‌ای از مهندسی است که به توضیح رفتار خاک می‌پردازد.

علم مکانیک خاک متفاوت ازمکانیک سیالات و مکانیک جامدات و است به این دلیل که خاک محیطی است ناهمگون و متشکل از سیالات (معمولاًهوا و آب) و ذرات گوناگون (معمولاً رس ، ماسه یا شن)یا گاهی مواد آلی ، مایعات، گازها .

soil mechanic

توزیع تنش در خاک

تأثیر فشار ناشی از فونداسیون، خاک زیر آن در اعمـاق مختلـف، تحـت افـزایش تـنش قـرار مـی‌گیـرد. افزایش خالص در تنش خاک، بستگی به بار وارد بر واحد سطح تماس شالوده، عمـق و فاصـله نقطـه مـورد مطالعه از شالوده و چند عامل دیگر دارد‌.

با تأثیر سربار، تنش‌های فشاری در لایه‌های خاک به وجود آمـده و باعث فشرده شدن آن می‌شود.

فشردگی خاک ناشی از تغییر شکل فشاری و جابجـایی ذرات خـاک، رانـده شدن هوا و آب از حفرات خاک و عوامل دیگر است‌.

در یک خـاک بخـصوص، یـک ‌یـا تعـدادی از عوامل فوق ممکن است مشارکت داشته باشند. از آنجایی که فشرده شدن خاک باعث نشست سازۀ واقع بـر روی آن می‌شود، از نقطه نظر مهندسی به این پدیده، نشست خاک می‌گویند.

برای محاسـبات نشـست، لازم است افزایش خالص تنش قائم خاک به علت احداث شالوده تعیین شود.‌ با استفاده از تئوری الاستیسیته، اصول تعیین افزایش تنش قائم در خاک مورد بررسی قرار می‌گیرد.

شرط های لازم برای پایداری

بارهای ناشی از یک سازه از طریق پی، به خاك منتقل می‌شود. در طراحـی هـر پـی دو شـرط پایداری زیر باید تامین شود.

‌⇐ پی نباید فرو بریزد، یا زیر هر بارگذاری قابل تصور ناپایدار شود.

‌⇐ نشست سازه باید در داخل محدوده مجاز باشد. اغلب نشست در طرح پی‌های کم عمق تعیین کننده هستند.

اگر مقدار نشست پـس از مقـادیر حداکثری بیشتر باشد، عملکرد پی در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته و بـرای سـازه اصـلی خطـر جـدی محسوب می‌شود.

نشست خاک

نشست‌های پی را باید با دقت زیادی برای ساختمان‌ها، پل‌ها، برج‌ها، نیروگاه‌ها و سازه‌هـای پرهزینـۀ مـشابه تخمین زد. در سازه‌هایی همچون خاکریزها، سدهای خاکی، بنـدها‌ی خـاکی، سـپرکوبی مهاربنـدی شـده معمولاً حاشیۀ خطای بزرگتری برای نشست وجود دارد.

به جز در مواردی که به طور تصادفی پیش‌بینی‌ها با واقعیت منطبق باشند، محاسبات نشست خاک را تنها می‌توان به بهترین شکل از تغییر شکل قابل انتظار پس از اعمال بار تخمین زد‌.

در زمان نشـست حالـت تـنش فعلی جسم (یا وزن خود) خاک تحت تأثیر بار اضافی اعمال شده به حالت جدیـدی تبـدیل مـی‌شـود. تغییـر تنش q‌∆ ناشی از این بار اضافی به تجمع زمانی غلتش، لغزش، خردشدگی و تغییر شکل‌های الاستیک ذرات در منطقۀ محدود نفوذ در زیر سطح بارگذاری منجر می‌شود. تجمع آماری ایـن حرکـات در جهـت مـورد نظر نشست نام دارد.

انواع نشست خاک

∗ نشست تحکیمی

∗ نشست آنی

بررسی اجزا و نحوه عملکرد سیستم ترمز خودرو

بررسی اجزا و نحوه عملکرد سیستم ترمز خودرو

پردیس فناوری کیش-طرح مشاور متخصص صنعت و مدیریت-گروه مهندسی مکانیک

هر خودرو علاوه بر اینکه به سیستم هایی برای تولید نیروی محرکه برای حرکت احتیاج دارد ، به سیستم های دیگری نیز جهت کنترل حرکت خودرو نیازمند است . یکی از این سیستم ها ،سیستم ترمز نام دارد.

وظایف سیستم ترمز خودرو

اساس کار این سیستم بر مبنای اصطحکاک است . وظیفه این سیستم کم کردن سرعت و نهایتا توقف خودرو میباشد . البته در خودرو های پیشرفته و گران قیمت ، این سیستم وظیفه ی کنترل پایداری خودرو سر پیچ ها و جلوگیری از چرخش های حاصل از ترمز را نیز دارد . حتی به عنوان سیستم کمک کننده برای بهبود عملکرد موتور که در خودرو ها مسابقه ای کاربرد دارد .

انواع سیستم ترمز خودرو

سیستم ترمز انواع مختلفی دارد ؛ مانند : ترمزهای هیدرولیک ، بادی ، سیمی (کابلی) . . . در اتومبیلهای سواری ترمزهای اصلی چهار چرخ از نوع هیدرولیک هستند و ترمز دستی (اضطراری) از نوع سیمی است .

در ترمزهای هیدرولیک ، از یک مایع (روغن ترمز) استفاده می شود که غیر قابل تراکم است و این حالت تراکم ناپذیری خود را در هر شرایطی حفظ می کند.سیستم های ترمز خودرو را میتوان طور دیگری نیز دسته بندی کرد. ۱-ترمز های کاسه ای ۲- ترمز های دیسکی .

چون بیشترین فشار هنگام ترمزگیری روی چرخ های جلو است ، این چرخ ها مجهز به ترمز دیسکی هستند که نسبت به مدل کاسه ای عملکرد بهتری دارند و کمتر داغ میشوند .(هزینه نصب و نگهداری یترمز دیسکی از کاسه ای بیشتر است) . برای مثال خودروی پراید که ترمز های جلوی آن دیسکی و عقب آن کاسه ای است.

نحوه ی عملکرد سیستم ترمز خودرو

به طور خلاصه میتوان گفت : زمانی که راننده  به وسیله  پای خود روی پدال  ترمز  فشار میاورد ، این فشار وارد سیستم هیدرولیکی میشود  و باعث جلو رفتن پیستون پمپ اصلی ترمز شده و پیستون روغن ترمز موجود در سیلندر ترمز که جلوی پیستون قرار دارد را تحت فشار قرار داده و هم زمان با حرکت خود در داخل سیلندر انرا با فشار زیاد از  طریق لوله های فولادی رابط که در مقابل فشارهای جانبی بسیار مقاوم می باشد  به سمت سیلندر چرخها رانده و به  این  وسیله  باعث  جابجائی  پیستونهای داخل سیلندر چرخ میشود.

  کاسه ای

در سیستم ترمز کاسه ای  پیستونها  فشار خود را به  کفشکهای ترمز منتقل کرده و کفشکها  را  به کاسه  چرخ  می چسباند . واضح  است  که این عمل  باعث  به وجود  امدن اصطکاک  بین  کاسه  و کفشکها  شده و انها را از حرکت باز میدارد یا سرعت آنها را کم میکند .

ﺗﺮﻣﺰ ﮐﺎﺳﻪ ﺍﻱ ﻳﮏ ﮐﺎﺳﻪ ﺗﺮﻣﺰ ﻓﻠﺰﻱ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺗﺮﻣﺰ ﻫﺮ ﭼﺮﺥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ . ﺩﺭﻭﻥ ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺳﻪ ﺗﺮﻣﺰ ﺩﻭ ﮐﻔﺸﮏ ﺧﻤﻴﺪﻩ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺎﺭﺝ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﭼﺮﺧﺶ ﮐﺎﺳﻪ ﺗﺮﻣﺰ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭼﺮﺥ ﻣﻲ ﭼﺮﺧﺪ ﮐﺎﻫﺶ ﺩﻫﻨﺪ ﻳﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﮐﻨﻨﺪ .

این عمل به اینصورت انجام میپذیرد که روغن ترمز پس از منقبض شدن سیلندر اصلی در اثر فشار پدال ، از طریق لوله های فلزی به کاسه چرخ ها میرسد و با فشار آوردن بر کفشک های ترمز، آنها را به کاسه میچسباند و عمل ترمز گیری انجام میشود .

 کفشک ها از جنس فلز هستند و روی آنها ، لنت ترمز چسبانده میشود و یا پرچ میشود ، لنت ترمز باید مقاومت خوبی در برابر گرمای حاصل از اصطحکاک تماس با کاسه داشته باشد به این منظور لنت ها را از جنس فایبرگلاس و یا مواد نیمه فلزی میسازند . در گذشته این لنت ها را از جنس آزبست میساختند اما این ماده برای محیط زیست بسیار زیان آور است .

ترمز های کاسه ای بر اساس نحوه قرارگیری کفشک ها ها درون کاسه به حداقل چهار نوع تقسیم میشوند :

  •   Loading and training shoe brakes
  •  Dou-servo shoe beakes
  • Two leading shoe brakes
  • Two training shoe brakes
دیسکی

در مورد سیستم ترمز دیسکی ، پیستون ها فشار خود را به لنت های ترمز وارد میکنند و لنت ها به دیسک ترمز میچسبند و عمل ترمزگیری انجام میشود .

ساختار و مکانیسم این نوع ترمز تا حدود زیادی با ترمزهای کاسه ای متفاوت است ، به جای کاسه از یک دیسک چرخان استفاده شده است و به جای کفشک های خمیده از یک جفت کفشک صاف که به آن لنت ترمز میگویند استفاده شده است . این لنت ها در دو طرف دیسک قرار دارند و و از پشت به یک سیلندر و پیستون مجهز اند .

هنگامی که پدال ترمز فشرده میشود و روغن توسط نیروی هیدرولیکی از مجاری فلزی به سیلندر چرخ میرسد ، پیستون را به سمت بیرون فشرده میکند و لنت ها به دیسک میچسبند و باعث توقف یا کاهش سرعت چرخش آن میشوند .

کلاچ خودرو

کلاچ خودرو

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره متخصص صنعت و مدیریت-گروه مهندسی مکانیک

کلاچ وسيله ايست براي انتقال حرکت چرخشي از يک شفت به شفت ديگر. کلاچ در واقع يک وسيله قطع کردن و يا وصل کردن است که در سيستم‌هاي انتقال نيرو بکار مي‌رود. اصولاً در سيستم‌هاي انتقال نيرو، توان و نيروي توليد شده در موتور براي استفاده به شکلي ديگر يا استفاده در جايي ديگر نياز به جابجايي و انتقال دارد.  براي آنکه بتوان بر روي اين انتقال نيرو کنترلي را اعمال کرد. ساده‌ترين راه استفاده از يک کلاچ است تا هر زمان که نياز به توقف انتقال نيرو باشد، اين عمل انجام پذيرد.

کلاچ يک اتصال اصطکاکي ميان موتور اتومبيل به عنوان منبع توليد توان و جعبه دنده اتومبيل برقرار مي‌کند. در حالي که کلاچ اتومبيل درگير است توان از موتور به جعبه دنده و از آنجا به چرخها انتقال مي‌يابد. ليکن گاهي لازم مي‌شود که دنده مورد استفاده در جعبه دنده ماشين بر حسب شرايط جاده و سرعت حرکت ماشين تغيير کند..

ويژگيهاي لحاظ شده در طراحي بهينه کلاچ:

جهت طراحي بهينه کلاچ بايد موارد گوناگوني را در نظر گرفت که در زير به آنها اشاره مي کنيم:

  •  انتقال ماکزيمم گشتاور : طراحي کلاچ بايد بگونه اي باشد که بتواند 125 تا 150 درصد ماکزيمم گشتاور توليدي موتور را منتقل کند.
  •  درگيري و خلاصي تدريجي : کلاچ و سيستمهاي عملگر آن بايد بگونه اي طراحي شوند که حين خلاصي و درگيري صفحات کمترين تکان را به خودرو منتقل کند.
  •  پخش سريع حرارت توليد شده : حين درگيري کلاچ بعلت وجود لغزش در ابتداي امر، گرماي زيادي توليد مي شود که بايد به طرقي دفع شود.
  •  بالانس ديناميکي : چون کلاچ عضو دوار متحرک است، بنابراين در سرعتهاي زياد جهت جلوگيري از بوجود آمدن نيروهاي جانبي بايد از لحاظ ديناميکي بالانس باشد.
  •  استهلاک نوسانات : طراحي کلاچ بايد به گونه اي باشد که سبب از بين رفتن نوسانات انتقالي از موتور به سيستم انتقال قدرت و نوسانات انتقالي از چرخها به موتور شود.
  • ابعاد کلاچ : از لحاظ ابعادي، کلاچ بايد کمترين فضاي ممکن را اشغال کند.
  •  اينرسي : قطعات متحرک کلاچ بايد کمترين اينرسي ممکن را داشته باشند.
  •  سادگي در تعويض و تعمير : تعويض قطعات و تعمير آنها بايد به سادگي صورت گيرد.
  •  سهولت در عملکرد کلاچ نزد راننده : عمل کلاچ گيري و تعويض دنده نبايد براي راننده حالت خسته کننده و طاقت فرسايي داشته باشد.
  انواع کلاچ:
  • بدون لغزش : اين نوع کلاچها دو حالت دارند؛ حالت خلاصي و حالتي که کلاچ کاملاً درگير است. بنابراين در اين حالت لغزش يا سايش در کلاچ به هيچ عنوان مشاهده نمي شود. 
  • يکطرفه : اين کلاچها در گردش از يک طرف همانند کلاچ بدون لغزش عمل مي کند، اما اگر چرخش در جهت مخالف صورت گيرد دو صفحه کاملاً روي هم سر مي خورند و هيچگونه انتقال نيرويي صورت نمي گيرد؛ بنابراين در اين کلاچها گشتاور تنها از يک طرف منتقل مي شود
  • اصطکاکي : اساس عملکرد اين کلاچها درگيري دو صفحه داراي ضريب اصطکاک نسبتاً بالاييست که اين درگيري سبب انتقال نيرو از يکي از صفحات به صفحه ديگر مي شود. انواع مورد استفاده اين نوع کلاچها شامل ديسکي، مخروطي، صفحه اي و تسمه اي مي باشد.
  • هيدروليک : در اين نوع کلاچها نيرو از يکي از صفحات به سيال و سپس از سيال به صفحه متحرک مورد نظر منتقل مي شود.

    از ميان انوا کلاچهاي فوق تنه دو نوع آخر در خودروهاي امروزي مورد استفاده قرار مي گيرد .
کلاچ اصطکاکي:

اين نوع کلاچها به پنج نوع عمده زير تقسيم مي شوند :

  •   کلاچ مخروطي
  •  کلاچ تک صفحه اي
  • کلاچ چند صفحه ای
  • کلاچ نيمه گريز از مرکز
  • کلاچ گريز از مرکز
  کلاچ مخروطي (Con Clutch) :


در اين کلاچها همانگونه که از اسم آن پيداست سطوح اصطکاکي به شکل مخروطي هستند. هنگامي که کلاچ در گير مي شود، گشتاور از طريق فلايويل که سطح داخلي آن به شکل مخروطي است به سطح مخروطي ديگري که درون فلايويل جاي مي گيرد منتقل مي شود. براي خلاص کردن کلاچ نيز سطح مخروط خارجي کمي از درون فلايويل بيرون کشيده مي شود تا تماس دو سطح قطع شود.

کلاچ مخروطي

مزايا : براي فشار يکسان وارده بر پدال، نيروي اعمالي برروي سطوح اصطکاکي در اين حالت بزرگتر از نيروي محوري اعمال شده نسبت به کلاچ صفحه اي است.

معايب : اگر زاويه مخروط کوچکتر از حدود 20 درجه انتخاب شود، ممکن است حالت خود قفلي پيش بيايد و جدا کردن دو سطحي که با هم در حالت چرخش هستند مشکل شود.

کلاچ تک صفحه اي با فنر ديافراگمي (Diaphragm Spring Clutch ):

اساس کار اين نوع کلاچها همانند کلاچ تک صفحه اي است با اين تفاوت که در اينجا بجاي فنرهاي پيچشي از فنر ديافراگمي استفاده مي شود؛ اين فنرها در حالت عادي به شکل مخروط ناقص هستند، اما هنگامي که فشرده مي شوند حالت تخت به خود مي گيرند.

مزايا : 
  • به علت ذخيره انرژي در امتداد شعاعي طرح نهايي اين کلاچ در امتداد محوري به مراتب کوچکتر و جمع و جورتر خواهد بود.
  • فنر ديافراگمي در مقايسه با فنرهاي تخت کمتر تحت تاثير نيروي گريز از مرکز قرار مي گيرند، لذا براي استفاده در دورهاي بالاتر مناسب تر مي باشند.
  • در اين طرح فنر ديافراگمي هم بعنوان فنر فشارنده و هم بعنوان قطعه ناخني عمل مي کند، لذا اين قطعات از سيستم حذف شده اند و باعث کاهش وزن کل و سر و صداي سيستم مي شوند. 

    معایب
  • نيروي فنر نسبت فنرهاي پيچشي کمتر است، بنابراين فقط در ماشينهاي سبک مي تواند مورد استفاده قرار گيرد

عملکرد اين کلاچ همانند کلاچ تک صفحه اي است با اين تفاوت که در اينجا بجاي يک صفحه کلاچ، به تناسب گشتاور انتقالي مورد نظر از چندين صفحه اصطکاکي استفاده مي شود. اين امر باعث مي شود که کلاچ بتواند گشتاور بزرگتري را منتقل کند. بنبراين اين کلاچها بيشتر در خودروهاي سنگين يا خودروهاي مسابقه اي که به انتقال گشتاور بزرگتري نياز دارند، مورد استفاده قرار مي گيرد.

 کلاچ نيمه گريز از مرکز

در اين نوع کلاچها، فنرها براي انتقال گشتاور در سرعتهاي معمولي طراحي مي شوند، در حاليکه در سرعتهاي بالاتر نيروي گريز از مرکز به انتقال گشتاور کمک مي کند. در اين کلاچها نيروي گريز از مرکز از طريق وزنه هايي بوجود مي آيد که همراه ساير اجزا دوار کلاچ مي گردند

انواع تسمه

انواع تسمه

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره متخصصین ضنعت و مدیریت-گروه مکانیک

تسمه

تسمه یک نوار پلاستیکی یا لاستیکی بوده که برای انتقال حرکت و ایجاد پیوند بین دو یا چند شفت و محور استفاده می‌شود. در این انتقال حرکت، جهت حرکت پولی ها می‌تواند یکسان باشد و یا با ضربدری بستن تسمه می‌توان جهت حرکت را تغییر داد.

انواع تسمه

تسمه تخت     ( Flat belts )

اين تسمه ها به طور گسترده در قرن هاي 19 و اوايل قرن 20 کاربرد بسياري داشته که براي انتقال قدرت در کارخانه ها استفاده مي شده. کاربرد آن ها در مزارع و معادن و …. از قبيل کارخانه هاي چوب بري، خرمن کوب نوار نقاله و …. مي باشد.

اين تسمه  مي تواند  قدرت هاي بالا را در سرعت هاي بالا تحويل  دهد.(500 اسب بخار در سرعت 10000 فوت بر دقيقه ، که در مورد تسمه هاي بزرگ صدق مي کند)

اين محرک هاي بزرگ نياز به فشاربسيار زيادي دارد ، که منجر به بارهاي قوي مي شودو براي سيستم هاي بسته کاربرد چنداني ندارد.

 جنس تسمه تخت از چرم ، پارچه و يا لاستيک ،پليمر است.

flat belt

تسمه گرد   (  round belts)

تسمه هايي با سطح مقطع دايره اي شکل هستند و  براي اجرا در پولی هايي با شيارهاي  v شکل با زايه 60 درجه طراحي شده اند.

شيارهاي V  شکل گشتاور را از طريق گوه انتقال مي دهند بنابراين اصطکاک افزايش مي يابد با اين وجود تسمه هاي گرد فقط در موقعيت هايي که گشتاور نسبتا پاييني داريم استفاده مي شود.

round belt

تسمه  v شکل ذوزنقه‌ای (v-belts)

اين تسمه که هم به عنوان تسمه v و هم به عنوان طناب گوه شناخته مي شود به طور کلي بدون محدوديت و سطح مقطع آنها ذوزنقه اي شکل است ومشکل هاي از جمله لغزش و هم ترازي را حل مي کند.

اين تسمه ها به خاطر ضخامت بزرگترشان نسبت به تسمه هاي تخت ، نياز به پولي هاي بزرگتري دارند و داراي طول هاي قابل تنظيم  با قابليت جداسازي قطعات و متعلقات در هنگام لزوم مي باشد.

براي بدست آوردن قدرت بالاي مورد نياز 2 يا چند تسمه ذوزنقه اي را در آرايشي به نام multi-v  در کنار يکديگر به هم متصل مي کنند که در خوشه هاي چند شيار قابل اجرا مي باشند.

v belt

 

تسمه چند شیار  (multi-groove belts)

این تسمه معمولاً از ۵ یا ۶ تسمه V شکل در کنار یکدیگر ساخته می‌شود. به همین خاطر برای همان سطح دیسک، تسمه نازکتری نسبت به ذوزنقه‌ای به ما می دهد که باعث انعطاف پذیری بیشتر تسمه می‌شود. این افزایش بهره‌وری در عمل، به دلیل کاهش اثرات حرارت بر روی تسمه است. این امر موجب کاهش دمای کارکرد و افزایش طول عمر تسمه در حین بهره برداری می گردد.

چند شیاره

تسمه آجدار  (ribbed belt)

تسمه آجدار، تسمۀ انتقال قدرتی است که شامل شیارهای طولانی می‌باشد. این تسمه، ترکیبی از تسمه مسطح و تسمه v شکل است. این تسمه در کمپرسور، دوچرخۀ تناسب اندام، ماشین‌آلات کشاورزی، میکسر مواد غذایی، ماشین لباسشویی، ماشین چمن‌زنی و … استفاد می‌شود.

تسمه تایمینگ  (timing belts)

این تسمه با نام‌های دیگری از جمله ” تسمه دندانه‌دار”، ” تسمه همزمان” و ” تسمه تایم” نیز شناخته می‌شود. این تسمه دارای دندانه هایی با پروفیل (شکل) مشخص و دقیق بوده که آنرا با پولی دندانه‌دار (پولی تایمینگ) مناسب تطبیق می‌دهند تا هنگامی که به درستی رگلاژ گردید، بعد از آن هیچ لغزشی نداشته باشد و در سرعت ثابت عمل کند. این تسمه اغلب برای انتقال حرکت مستقیم با رعایت زمان بندی دقیق استفاده می گردد.

timing belt

 

یاتاقان چیست؟

یاتاقان چیست؟

پردیس فناوری کیش- طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت-گروه مکانیک

یاتاقان

اصلی ترین قسمت مربوط به چرخش موتور یاتاقان ها هستند و باعث از بین رفتن اختلالات و اصطکاک بین فلزات و آلیاژ های خورو می شوند.

یاتاقان در واقع نوعی بیرینگ به شکل ورقه‌ فلزی نسبتا باریک است که ضمن تنظیم لقی میل لنگ و شاتون‌ها، حرکت روان آنها حین روشن بودن موتور را تضمین می‌کند.

bearing

یاتاقان‌ها در موتورهای احتراقی به دو نوع ثابت و متحرک دسته‌بندی می‌شوند.

یاتاقانهای ثابت بین محل تماس میل لنگ با بلوک سیلندر و کپه‌های آن قرار گرفته و لقی عمودی میل لنگ نسبت به بدنه را تنظیم می‌کنند.

یاتاقان متحرک نیز به گونه‌ای مشابه در محل تماس میل لنگ و دسته شاتون‌ها نصب شده و لقی شاتون نسبت به میل لنگ را تنظیم می‌کند. معمولا یک یا دو جفت بغل یاتاقان نعلی شکل نیز برای تنظیم لقی افقی میل لنگ در پیشرانه‌های احتراق داخلی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

زمانی که موتور خودرو روشن می‌شود، لایه نازکی از روغن در فضای باریک میان یاتاقان‌ها و میل لنگ تشکیل شده و موجب از بین رفتن اصطکاک این قسمت‌ها می‌شود تا میل لنگ بتواند حرکت دورانی خود را به سهولت تداوم بخشیده و پیشرانه خودرو به کار خود ادامه دهد.

یاتاقان زدن چیست؟

یکی از اصطلاحات مکانیکی و فنی خودرو یاتاقان است که در صورت خراب شدن یاتاقان ها به اصطلاح می گویند خودرو یاتاقان زده است. 

هر عاملی که باعث دفرمه شدن یا آسیب دیدن یاتاقان‌ها شود، به طوری که یاتاقان به میل لنگ بچسبد یا بیش از حد از آن فاصله بگیرد، لایه روغن دیگر قادر نخواهد بود به درستی فضای خالی میان این دو را پر کند؛ اصطلاحا در این وضعیت گفته می‌شود که موتور یاتاقان زده است.

یاتاقان زدن

در صورتی که تماس مستقیم بین فلزات بر قرار شود، گرمای زیاد تولید شده سبب از بین رفتن لایه هایی از داخل یاتاقان می شود و در این صورت راننده باید از صدای تلق و تلق خودرو متوجه شده و فورا به یک تعمیرگاه مراجعه کند.

همچنین در صورت ذوب شدن زیاد بابیت ها و پس از سرد شدن موتور، بابیت ها به میل لنگ چسبیده و از روشن شدن خودرو جلوگیری می کند و اما اگر میزان ذوب شدن زیاد نباشد، موتور روشن شده اما صدای تلق تلق خواهد داد.

به این نکته توجه کنید که در صورت یاتاقان زدن بلافاصله ماشین را خاموش کنید.

دلایل یاتاقان زدن

♦ خراب شدن پمپ روغن

♦ تمام شدن آب موتور و راندن خودرو در این صورت و داغ شدن بیش از حد موتور به هر علتی مانند سوختن واشر سر سیلندر

♦ کهنه شدن بیش از حد روغن موتور و حتی کثیف بودن فیلتر روغن

♦ رانندگی با سرعت های بالا در محدوده قرمز دور موتور

♦ خوردگی در یاتاقان های غلتشی ممکن است به شکل های مختلف وبه دلایل گوناگون رخ دهد.

♦ استفاده کردن از روغن موتور نامرغوب

♦ لقی شاتون

الکتروگالوانیزاسیون

الکتروگالوانیزاسیون

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره متخصص صنعت ومدیریت-گروه مهندسی مواد

الکتروگالوانیزاسیون فرایندی است که در آن یک لایه فلز روی به سطح فولاد متصل می‌شود تا از خوردگی آن محافظت کند. این فرایند جز فرایندهای آبکاری محسوب می‌شود، استفاده از یک جریان الکتریسیته در یک محلول نمکی روی با آند روی و کاتد فولادی منجر به این فرایند می‌شود. آبکاری روی دارای موقعیت غالب در میان سایر گزینه‌های فرایند آبکاری الکتریکی، بر اساس تناژ آبکاری در سال است. پرکاربردترین فولاد نورد سرد گالوانبزه، فولاد SECC است. در مقایسه با گالوانیزه گرم آبکاری روی با مزایای قابل توجهی ارائه می‌شود:

  • رسوب با ضخامت کم برای دستیابی به عملکرد مشابه
  • در دسترس بودن پوشش بیشتر برای افزایش کارایی و رنگ
  • رسوب روشن‌تر و زیباتر
فرایند الکتروگالوانیزاسیون

حفاظت در برابر خوردگی که توسط لایه الکترودی از روی ایجاد می‌شود، عمدتاً به دلیل اختلاف پتانسیل الکترودی روی در برابر آهن (و یا سطح زیرلایه) است. روی به عنوان محافظ از آهن (فولاد) عمل می‌کند. در حالی که پتانسیل کاهشی فولاد نزدیک به E SCE = -400 mV است (پتانسیل مربوط به جدول استاندارد پتانسیل کاهشی (SCE)است)، بسته به ترکیب آلیاژ، پتانسیل کاهشی روی در حدود E SCE = -980 mV است. در این فرایند فولاد تحت حفاظت کاتدی قرار می‌گیرد. پوشش‌های تبدیلی (کروم شش ظرفیتی (CrVI) یا کروم سه ظرفیتی (CrIII) بسته به نیاز OEM) برای افزایش شدید محافظت از خوردگی با ایجاد یک لایه مهارکننده ای از کروم و هیدروکسید روی استفاده می‌شوند. بازه ضخامت این فیلم‌های اکسیدی از 10nm برای باریک‌ترین تا ۴μm برای ضخیم‌ترین کروماتهای سیاه می‌باشد.

علاوه بر این، پوشش روی ممکن است توسط یک پوشش فوقانی برای افزایش مقاومت خوردگی و عملکرد اصطکاک تقویت شود.

الکترولیت‌های سیانیدی

این الکترولیت‌ها حاوی سولفات سدیم و هیدروکسید سدیم (NaOH) هستند. همه آن‌ها از عوامل روشن‌کننده اختصاصی استفاده می‌کنند. روی به عنوان یک ترکیب سیانیدی Na2Zn(CN)4 و همچنین یک ترکیب زینکاته Na2Zn([[[:en:Hydroxide|OH]]])4 محلول است. کنترل کیفیت این الکترولیتها نیاز به تجزیه و تحلیل منظم Zn, NaOH و NaCN دارد. NaCN: روی می‌تواند بین سطح ۲ تا ۳، بسته به درجه حرارت حمام و میزان روشنایی مورد انتظار باشد. 

الکترولیتهای قلیایی غیر سیانیدی

این الکترولیت‌ها حاوی هیدروکسید روی و سدیم است. در اکثر آن‌ها عوامل افزودنی اختصاصی روشن‌کننده سطح مشابه با حمام‌های سیانید استفاده می‌شوند. اضافه کردن افزودنی‌های آمینی، به بهبود توزیع فلز بین مناطق با شدت جریان بالا و پایین کمک می‌کند. با توجه به کارایی مورد نظر، آبکار می‌تواند بیشترین میزان روی را برای افزایش بهره‌وری یا کمترین میزان روی برای انتقال قدرت بهتر (در مناطق تراکم جریان پایین) انتخاب کند. برای توزیع ایده‌آل فلز، غلظت فلز روی بین 6-14 g/L و سدیم هیدروکسید در 120 g/L باید باشد. اما برای بالاترین بهره‌وری، غلظت فلز روی بین 14-25 g/L و سدیم هیدروکسید120 g/L باید باشد. فرایندهای قلیایی غیر سیانیدی می‌تواند شامل غلظت‌های کم یا زیاد از روی باشند، غلظت‌های زیاد می‌توانند توزیع یکنواخت بهتری مستقل از کم یا زیاد بودن شدت جریان در مقایسه با محلول‌های اسیدی بدهند.

الکترولیت‌های با سرعت بالا

توجه به سرعت بالا در کاربردهایی که در آن کوتاهترین زمان آبکاری بحرانی است هایز اهمیت می‌باشد (به عنوان مثال کویل فولادی). حمام حاوی سولفات روی و کلرید تا حداکثر میزان حلالیت است. اسید بوریک ممکن است به عنوان یک بافر pH یا برای کاهش اثر سوختگی در تراکم‌های جاری بالا استفاده شود. این حمام‌ها حاوی تعداد کمی از یکنواخت کننده‌های دانه می‌باشند. اگر یک مورد استفاده شود، ممکن است سدیم ساخارین باشد.

الکترولیت‌های سنتی

این الکترولیت‌های بر اساس آمونیوم کلرید، گزینه‌های امروز شامل آمونیم، پتاسیم یا الکترولیت‌های آمونیوم پتاسیم مخلوط می‌شوند. غلظت روی بالا باعث افزایش کارایی حمام می‌شود (سرعت آبکاری)، در حالی که سطوح پایین‌تر غلظت توانایی حمام را برای استفاده با شدت جریان پایین بهبود می‌بخشد. به‌طور معمول، غلظت فلز روی بین ۲۰ تا ۵۰ گرم در لیتر (۲٫۷–۶٫۷ اونس / گال) متغیر است. pH بین ۴٫۸ و ۵٫۸ متغیر است. 

گالوانیزه کردن

گالوانیزه کردن

پردیس فناوری کیش-طرح متخصص صنعت و مدیریت-گروه مهندسی مواد

گالوانیزه کردن یک فرآیند تخصصی برای حفاظت از فولاد است. در صنایع بسیاری به فولاد مقاوم نیاز داریم. به همین علت در صنایع تولید و شکل دادن فولاد از فرآنید گالوانیزه استفاده می شود. گالوانیزه به معنای خلق یک لایه بسیار نازک بروی سطح رویی یک فولاد می باشد. این لایه نازک، به عنوان پوست و محافظ این فولاد عمل خواهد کرد. این محافظت جلوگیری از خوردگی فولاد می باشد. 

 

گالوانیزه کردن به روش های مختلفی انجام می شود:

  • گالوانیزه گرم

  •  گالوانیزه سرد

گالوانیزه گرم

گالوانیزه گرم یک روش بسیار مناسب برای گالوانیزه کردن فولاد می باشد. در این روش از مذاب استفاده می شود. این روش به این صورت انجام می شود که قطعه فولاد مورد نظر را در یک مذاب شناور و غوطه ور خواهیم کرد. این غوطه ور سازی فولاد باعث می شود یک پوسته از جنس روی به قطعه مورد نظر اضافه شود و در این صورت خوردگی فلز کنترل خواهد شد.

روش گالوانیزه گرم البته به این سادگی ها هم انجام نمی شود. برای اینکه این پوسته روی به فولاد اضافه شود، مراحل زیادی انجام خواهند شد. تمیز کاری و آماده سازی فولاد و روی خود دو الی سه مرحله از این فرآیند می باشند. این تمیز کردن بسیار مهم و حیاتی می باشد. در این صورت پوشش روی اعمالی بهتر وظیفه خود را انجام خواهد داد . پس از این مراحل گالوانیزه گرم شروع خواهد شد. پس از اتمام این مراحل و غوطه کردن فولاد و نیز اضافه شدن روی به فولاد حالا نوبت به سرد کردن و کار های نهایی خواهد رسید. این اعمال جهت کارکرد بهتر و چسبیدن روی به فولاد انجام می شوند. دقت داشته باشید تمامی این مراحل تک به تک بررسی می شوند و بسیار مهم می باشند.

حتی برای بررسی این فرآیند ها استاندارد هایی تعیین شده است. این استاندارد ها تحت عنوان ASTM شناخته می شوند. این استاندارد ها بین المللی بوده و برای گالوانیزه کردن بسیار مهم شمار می شوند. اگر یکی از این مراحل نیز به درستی انجام نشود، این پوشش روی به درستی از فولاد محافظت نخواهد کرد. روش گالوانیزه کردن از اقتصادی ترین روش های محافظت از فولاد است. 

گالوانیزه سرد

بر خلاف گالوانیزه گرم که شامل چند فرآیند سخت و پیچیده بود، گالوانیزه سرد عملی ساده می باشد. این تفاوت گالوانیزه سرد و گرم است. پیچیدگی گالوانیزه گرم به خاطر استفاده از دستگاه های مخصوص و استفاده و به کارگیری از قسمت های خاص یک کارخانه می باشد. مهم ترین تفاوت گالوانیزه سرد و گرم این می باشد. در گالوانیزه سرد برخلاف گالوانیزه گرم نیازی به دستگاه های پیشرفته نیست و یک قلم مو کافی است. سادگی این فرآیند بسیار بالا می باشد و نتیجه کار یک فولاد با مقاومت نسبتا خوب در برابر خوردگی می باشد. پوششی که بر روی فولاد مربوطه قرار خواهد گرفت، یک پوشش تک جزئی می باشد. یکی از ویژگی های این مایع این است که ویسکوزیته این مایع بسیار بالا می باشد. یک تفاوت گالوانیزه گرم و سرد این است که در ترکیب مایعات و مذاب وسایل به کار رونده متفاوت است. در گالوانیزه سرد نیازی به میکسر های قوی نخواهیم داشت و یک میله هم برای هم زدن این مایع کافی خواهد بود. زمانی که تمیز کاری انجام شد با قلم مو این مایع که قبلا هم زده شده است، را روی سطح فولاد می زنیم. به این ترتیب پوشش فولاد اضافه می شود.

فولادی که توسط گالوانیزه سرد، مقاومت آن بالا برده می شود چند ویژگی بسیار مهم و اختصاصی خواهد داشت. در این روش تولید فولاد زنگ نزن، مایع چسبندگی قوی به سطح خواهد داشت و مایع در تمامی نقاط هم سطح می باشد. همچنین مایع روی فولاد انعطاف بالایی دارد که در برابر تحرکات فیزیکی و تنش های ایجاد شده، می تواند منعطف شود. همچنین از فولاد این چنینی می توان در مکان هایی با رطوبت بسیار بالا نیز استفاده ک

ساخت ترازوی دیجیتال

ساخت ترازوی دیجیتال

پردیس فناوری کیش-طرح مشاورین متخصصین صنعت و مدیریت-گروه مکانیک

ترازوی دیجیتال

ترازو وسیله ای هست که برای اندازه گیری وزن اجسام و یا مایعات مورد استفاده قرار می گیرد که امروزه تقریبا در هر صنعتی کاربرد دارد. 

در گذشته نیز انواع مختلفی از ترازوها وجود داشته و مورد استفاده قرار می گرفته است. تعدادی از آن ها عبارتند از: ترازو دو کفه ای ، قپان ، ترازوی عقربه ای ، ترازوی آبی ،ترازوی حکمت ، ترازوی ترکیبی  و غیره.

ترازوی حکمت

ترازو دیجیتال دستگاهی با مدار و اتصالات الکترونیکی می باشد که عمر مفید استفاده دارد ، با رعایت الزمات استفاده از ترازوی دیجیتال کمک به افزایش عمر ترازو می نماییم و در صورت عدم رعایت آن در تخریب هر چه سریع تر ترازو کوشیده ایم .

ساخت ترازو دیجیتال یکی از پروژه های کاربردی می باشد که نه تنها می توان از وسیله ساخته شده در منزل و یا محل کار استفاده کرد بلکه اطلاعاتی که از طریق ساخت این دستگاه به دست خواهید آورد می تواند مسیری برای ورود به صنعت ساخت باسکول های حرفه ای باشد.

ترازوی دیجیتال

 

قطعات مورد نیاز برای ساخت ترازوی دیجیتالی دقیق

  1. لودسل
  2. مبدل آنالوگ به دیجیتال
  3. پردازنده (میکروکنترلر)
  4. نمایشگر 2*16(LCD)
  5. پایه ترازو
  6. کفی ترازو
  7. آداپتور برای تغذیه ( 5 ولت 1 آمپر)

لودسل

لودسل یک مبدل یا ترانسدیوسر می باشد که نیرو و فشار را به سیگنال های الکتریکی استاندارد تبدیل می کند و در انواع كششی، خمشی، فشاری و پیچشی ساخته شده است.

اندازه‌گیری وزن بطریقه دیجیتال در ترازوهای الكترونیكی نیز نیازمند لودسل می‌باشد. امروزه انواع مختلف لودسل با ظرفیت‌های متفاوت در ساخت ترازوها و باسكول‌های الكترونیكی كاربرد فراوان دارد. سیستم‌های اتوماتیك بر اساس اندازه‌گیری وزن مواد در كارخانجات مواد غذایی – كارخانجات آسفالت – پلانت‌های مواد شیمیایی همه از لودسل استفاده می‌نمایند.

انواع لودسل

  • لودسل های تک پایه
  • لودسل های خمشی
  • لودسل های خمشی دو طرفه
  • لودسل فشاری
  • لودسل کششیS Type
  • لودسل های باسکولی
  • لودسل های خاص

loadcell

مبدل آنالوگ به دیجیتال

سیگنال های آنالوگ سیگنال هایی هستند که توالی مداوم با مقادیر مداوم دارند. این نوع سیگنال ها از طریق صدا، نور، دما و حرکت ایجاد می شوند. سیگنال های دیجیتالی با توالی از مقادیر گسسته نمایش داده می شوند.

خروجی لودسل یک خروجی کاملا آنالوگ با تغییرات بسیار جزئی می باشد که همین باعث گشته استفاده  از ان در پروژه ها با مشکلات متععدی روبه رو شود.
روش های مختلفی برای تقویت خروجی وجود دارد. مثلا می توان از یک لامپ استفاده کرد و یا از مبدلهای انالوگ به دیجیتال با دقت بالا.
برای استفاده از مبدل مناسب بهتر است از کسی که در این موضوع سر رشته دارد استفاده شود.

   

انواع کرنش سنج

انواع کرنش سنج

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره متخصص صنعت و مدیریت-گروه مهندسی مکانیک

سه نوع ترکیب بندی برای کرنش سنج ها میتوان تعریف کرد که عبارتند از :

  • quarter
  • half
  •  full-bridge

این نوع ترکیب بندی ها بر اساس تعداد کرنش سنج های فعال بر روی پل هایف پل وتستون بدست می ایند.  در ادامه سه نوع ترکیب بندی ذکر شده به صورت خلاصه مورد مطالعه قرار خواهد گرفت:

Quarter-Bridge Strain Gage

این نوع ترکیب بندی دارای ویژگی های زیر می باشد:

  •  توانایی اندازه گیری کرنش در جهت های محوری و خمشی
  • نیاز به یک مقاومت با مقاومتی برابر با مقاومت کرنش سنج ( مقاومت دامی نامیده میشود) .
  • نیاز به دومقاومت دیگر به منظور تکمیل پل وتستون.
نوع دوم:

ویژگی های نوع دوم را میتوان به صورت خلاصه شرح داد:

  • تنها قابلیت اندازه گیری کرنش در اثر نیروی خمشی وجود دارد
  • دو مقاومت به منظور تکمیل پل وتستون برای این نوع لازم می باشد.
  • R4  یک کرنش سنج فعال به منظور اندازه گیری کرنش در حالت کششی است
  • R3 یک کرنش سنج فعال به منظور اندازه گیری کرنش در حالت فشاری است.
Full-Bridge Strain Gage

این نوع ترکیب بندی دارای چهار کرنش سنج فعال در هریک از پایه های پل وتستون می باشد و به سه نوع ترکیب بندی در دسترس است.نوع اول و دوم آن قابلیت اندازه گیری کرنش در اثر نیروی خمشی را دارند و این در حالی است که نوع سوم اندازه گیری کرنش را در اثر نیروی محوری انجام میدهد. از طرفی تنها نوع دوم و سوم قابلیت  اندازه گیری کرنش در اثر ضریب پوانسون هستند. اما گفتن این نکته ضروری است که در هر سه نوع، تغییرات دما نمیتواند بر روی نتایج تاثیر بگذارد.

 full-bridge strain gage نوع 1
 full-bridge strain gage نوع 2
full-bridge strain gage نوع 3

کرنش سنج

کرنش سنج

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره متخصص صنعت و مدیریت-گروه مهندسی مکانیک

کرنش سنج ( Strain Gauge ) یک سنسور الکترونیکی است که برای اندازه گیری کرنش یا تغییرات نسبی طول یک جسم به کار گرفته می شود. کرنش برابر است با نسبت تغییرات طول یک ماده به حالت اولیه آن . کرنش میتواند مثبت یا منفی باشد. به صورتی که اگر ماده در حالت کشش باشد، کرنش مثبت و در صورتی که در حالت فشرده باشد، کرنش منفی می باشد.رابطه کرنش معمولا به صورت  in/in  یا  mm/mm بیان میگردد که یک عبارت بدون بعد میباشد و مقدار ان را استرین مینامند.اندازه گیری کرنش به وسیله کرنش سنج ها با استفاده از پل تستون انجام میگردد.

پل وتستون از چهار پایه تشکیل شده است که کرنش سنج به عنوان مقاومت مجهول به عنوان یکی از این پل ها در نظر گرفته می شود. این در حالیست که بر روی سه پل دیگر سه مقاومت با مقادیر ثابت در نظر گرفته میشود و در صورتی تغییر مقدار کرنش استرین گیج، تعادل پل وتستون به هم خرده و باعث ایجاد تغییر ولتاژ در خروجی ان می شود که معادل تغییر کرنش در استرین گیج مورد نظر است. 

کرنش سنج ها میتوانند برای چهار گروه کلی به کار برده شوند که شامل:

  •  محوری
  • برشی
  • خمشی
  • پیچشی 

با این وجود نوع محوری و خمشی متداول ترین نوع استرین گیج ها است . در نوع محوری کرنش ایجاد شده در ماده بر اساس نیروی محوری ایجاد شده است که میتواند کششی یا فشاری باشد، اندازه گیری میشود. 

کرنش سنج محوری و خمشی
چگونگی اندازه گیری کرنش با استفاده از کرنش سنج

 روش های گوناگونی به منظور اندازه گیری کرنش وجود دارد که متداول ترین ان استفاده از کرنش سنج ها می باشد.تغییرات مقاومت دراسترین گیج متناسب است بر تغییر کرنش در یک ماده. 

 حساسیت کرنش سنج مهمترین فاکتور این نوع سنسور می باشد. این حساسیت را میتوان با استفاده از فاکتور  GF تعریف نمود.GF برابر است با نسب تغییرات مقاومت در کرنش سنج به تغییرات کرنش که به صورت زیر تعریف میگردد:

 

گفتن این نکته ضروری است که مقدار دقیق ضریب حساسیت به وسیله تولید کننده و در کاتالوگ محصول ذکر میشود.

در عمل به ندرت مقدار اندازه گیری کرنش به وسیله کرنش سنج بیش از حد میلی استرین میشود. به همین منظور برای اندازه گیری این نوع تغییرات کوچک از پل وتستون (Wheatstone bridge) استفاده میگردد. 

پل وتسون

با توجه به شکل بالا ولتاژ خروجی پل وتستون به شرح زیر محاسبه میگردد: