اب اکسیژنه

اب اکسیژنه:

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه فنی مهندسی

هیدروژن پراکسید یا آب‌اکسیژنه (H۲O۲) یک اکسنده متداول است که به عنوان سفیدکننده استفاده می‌شود.آب اکسیژنه برای حذف مواد آلی و معدنی که موجب فاسد شدن آب استخر می‌شوند بکار میرود. هیدروژن پراکسید ساده‌ترین پراکسید است (پراکسیدها ترکیباتی هستند که دارای یک پیوند یگانه اکسیژن-اکسیژن هستند). آب اکسیژنه خالص H۲O۲ یک مایع ناروانی است که کمی آبی رنگ می‌باشد و با زحمت زیاد می‌توان آن را تهیه نمود. آب اکسیژنه‌ای که در داروخانه‌ها به اسم آب اکسیژنه رقیق فروخته می‌شود محلولی است از آب اکسیژنه در آب که %۳ آن آب اکسیژنه است، مانند آب بی‌رنگ و بی‌بو است، مزه تلخی دارد و کمی اسیدی است. این مایع اکسیدکننده‌ای قوی است.

هیدروژن پروکسید
نام‌گذاری آیوپاکhydrogen dioxide
دیگر نام‌هاDioxidane
شناساگرها
شماره ثبت سی‌ای‌اس۷۷۲۲-۸۴-۱ 
پاب‌کم784
کم‌اسپایدر763 
UNIIBBX060AN9V 
شمارهٔ ئی‌سی231-765-0
شمارهٔ یواِن2015 (>60% soln.)
2014 (20–60% soln.)
2984 (8–20% soln.)
KEGGD00008 
ChEBICHEBI:16240 
ChEMBLCHEMBL۷۱۵۹۵ 
IUPHAR ligand2448
شمارهٔ آرتی‌ئی‌سی‌اسMX0900000 (>90% soln.)
MX0887000 (>30% soln.)
کد اِی‌تی‌سیA01AB02,D08AX01 (WHO)‎ S02AA06 (WHO)‎
جی‌مول-تصاویر سه بعدیImage 1
SMILES OO
InChI InChI=1S/H2O2/c1-2/h1-2H 
Key: MHAJPDPJQMAIIY-UHFFFAOYSA-N InChI=1/H2O2/c1-2/h1-2H
Key: MHAJPDPJQMAIIY-UHFFFAOYAL
خصوصیات
فرمول مولکولی2(HO)
جرم مولی34.0147 g/mol
شکل ظاهریVery light blue color; colorless in solution
بویslightly sharp
چگالی1.110 g/cm3 (20 °C 30-percent)
1.450 g/cm3 (20 °C pure)
دمای ذوب−۰٫۴۳ درجه سلسیوس (۳۱٫۲۳ درجه فارنهایت؛ ۲۷۲٫۷۲ کلوین)
دمای جوش‎150.2 °C, 423 K, 302 °F
انحلال‌پذیری در آبامتزاج
انحلال‌پذیریsoluble in اتر، الکل
insoluble in petroleum ether
اسیدی (pKa)11.75
ضریب شکست (nD)1.4061
گرانروی1.245 cp(20 °C)
گشتاور دوقطبی2.26D
ترموشیمی
ظرفیت گرمایی
ویژه C
1.267 J/g K (gas)
2.619 J/g K (liquid)
آنتالپی استاندارد
تشکیل ΔfHo298
-4.007 kJ/g
خطرات
MSDSICSC 0164 (>60% soln.)
شاخص ئی‌یو۰۰۸-۰۰۳-۰۰-۹
طبقه‌بندی ئی‌یوOxidant (O)
Corrosive (C)
Harmful (Xn)
کدهای ایمنیR۵, R۸, R20/22, R۳۵
شماره‌های نگهداری(S1/2), S۱۷, S26, S۲۸, S36/37/39, S45
لوزی آتشNFPA 704 four-colored diamond OX
نقطه اشتعالNon-flammable
LD501518 mg/kg
ترکیبات مرتبط
ترکیبات مرتبطWater
ازن
هیدرازین
دی‌سولفید هیدروژن
به استثنای جایی که اشاره شده‌است در غیر این صورت، داده‌ها برای مواد به وضعیت استانداردشان داده شده‌اند (در 25 °C (۷۷ °F)، ۱۰۰ kPa)
 ✔ (بررسی) (چیست: ✔/؟)
Infobox references

تجزیه این ماده باعث ایجاد رادیکالهای OH می‌شود که بیش از چند ثانیه در دسترس نمی‌باشند و در این مدت با خاصیت شدید اکسیدکنندگی خود، مواد آلی و معدنی را اکسید می‌کند.

خصوصیات آب اکسیژنه

به مرور آب اکسیژنه تجزیه و تبدیل به آب و اکسیژن می‌گردد. این عمل تجزیه در محیط بازی سریعتر و در محیط اسیدی کندتر از محیط خنثی صورت می‌گیرد. همچنین در نور یا گرما تجزیه می‌شود بنابراین باید در ظرف کدر و دور از گرما نگهداری شود. اگر مدت مدیدی آب اکسیژنه را انبار کنند، ممکن است کاملاً تجزیه و تبدیل به آب گردد. بر اثر گرد بعضی اجسام عمل تخریب آب اکسیژنه تسریع می‌گردد مانند گرد دی‌اکسید منگنز و گرد فلزات.

اگر بر روی محلول آب قدری از اجسام پایدارکننده مانند اسید فسفریک، اوره، اسید بنزوئیک و نظیر آن‌ها بیفزایند، عمل تخریب بسیار کند می‌گردد. آب اکسیژنه اثر میکروب کشی ، بوبری و سفیدکنندگی دارد چنانکه اگر یک تکه کالباس قرمز را درون ظرف محتوی آب اکسیژنه قرار دهیم پس از چند روز محتویات ظرف کاملاً بی‌بو است و بوی گندیده نمی‌دهد. آب اکسیژنه رنگها را نیز تخریب می‌کند به همین دلیل تکه کالباس درون ظرف بعد از مدتی بی‌رنگ می‌شود.

موارد استعمال آب اکسیژنه

لکه شراب قرمز، خون، قهوه و غیره را هم می‌توان به وسیلهٔ آب اکسیژنه پاک نمود. محلول غلیظ H۲O۲ به عنوان یک اکسیدان برای سوخت موشک‌ها نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. برخی از خمیر دندانها و سایر اجسامی که برای پاک کردن دندانها بکار می‌رود در موقع استعمال تولید آب اکسیژنه می‌کنند و اکسیژن این آب اکسیژنه دندان را سفید می‌نماید.

آب اکسیژنه در بی‌رنگ کردن شاخ، پشم گوسفند، پنبه، کتان، کنف، کاه، چوب، کاغذ، روغن، چربی، واکس، صابون، ابریشم، عاج، پر و غیره بکار می‌رود. رنگ بعضی لکه‌های صورت را هم آب اکسیژنه تخریب می‌کند. اگر موی سیاه را پس از شستن با کربنات سدیم (تا چربی آن برطرف شود) در محلول آب اکسیژنه بگذارند به رنگ روشن در می‌آید. اگر موی سیاه سر را با مخلوطی از ۱۰۰ گرم آب اکسیژنه ۳۰٪ و چهار قطره محلول ۲۵٪ آمونیاک تر نمایند و پس از ۱۰ تا ۲۰ دقیقه با آب خالص و سپس با محلول اسید استیک‌دار بشویند، بور مایل به قرمز می‌شود. وجود آمونیاک از این جهت لازم است که آب اکسیژنه در حضور قلیاییها سریعتر اکسیژن می‌دهد و در نتیجه موها تندتر بور می‌شوند. مصرف مکرر آب اکسیژنه برای مو مضر است زیرا که مو را شکننده می‌نماید. در جنگ جهانی دوم آب اکسیژنه ۸۵٪برای اکسیداسیون سریع الکل در زیر دریاییها و موشک‌ها مصرف می‌کردند.

هیدروژن پراکسید در سلول‌های جانوری و گیاهی نیز تولید می‌شود، در اندامکی به نام پراکسی زوم، چون پراکسید هیدروژن تولید شده ماده‌ای سمی است توسط آنزیم کاتالاز به سرعت بسیار بالا به آب H2O و اکسیژن O2 تجزیه می‌شود تاهم سمیتش از بین برود و هم به لیپیدهای تولید شده توسط اندامک شبکه آندوپلاسمی آسیبی نرساند.

کاربرد در پزشکی

آب اکسیژنه در گذشته به دلیل خاصیت ضدعفونی‌کننده آن در پانسمان زخمهای عفونی استفاده می‌شد ولی امروزه به دلیل آسیبی که به بافت‌های مجاور وارد می‌کند دیگر در پانسمان استفاده نمی‌شود و فقط گاه برای ضدعفونی لوازم یا سطوح استفاده می‌شود. از آنجایی که آب اکسیژنه بوبر است گاه در درمان زخمهای بدبو مورد استعمال قرار می‌گیرد. در قرصهای اریتزون ۳۶٪ آب اکسیژنه به ۶۴٪ اوره متصل است و چون این قرصها را در دهان بگذارند، اکسیژن می‌دهد. پس هم میکروبهای دهان را می‌کشد و هم دندانها را سفید می‌نماید. آب اکسیژن رقیق را برای قرقره کردن هم بکار می‌برند.,و در ساختن داروهای سرما خوردگی تأثیر دارد

کاربرد در بهداشت استخرها

آب اکسیژنه برای حذف مواد آلی و معدنی که موجب فاسد شدن آب استخر می‌شوند بکار می‌رود. تزریق این عنصر قبل از دستگاه UV باعث ایجاد رادیکالهای OH می‌شود که بیش از چند ثانیه در دسترس نمی‌باشند و در این مدت با خاصیت شدید اکسیدکنندگی خود، مواد باقی‌مانده آلی و معدنی را تجزیه می‌کند. بدین ترتیب نیاز به تعویض آب استخرها کاهش می‌یابد.

در صورتی که از آب اکسیژنه در آب استخرها استفاده شود دارای مزایا به شرح زیر است: ۱. آب اکسیژنه موجود در آب با دوز صحیح، برای شناگر غیرقابل تشخیص است. ۲. با آب به خوبی مخلوط می‌شود، غیر فرار است و تا زمان اکسید کردن مواد آلی در آب باقی می‌ماند. ۳. خالص است و ایجاد املاح نمی‌کند. ۴. خورنده نیست و در نتیجه به تجهیزات و تأسیسات آسیب نمی‌رساند. ۵. ایجاد کف نمی‌کند، بی‌بو و بی طعم است. ۶. غیر سمی است ۷. ایجاد رسوب نکرده و در نتیجه آب کاملاً شفاف می‌ماند.

شناسایی آب اکسیژنه

در یک لوله آزمایشی که قبلاً چند سانتی‌متر مکعب محلول بی‌کرمات پتاسیم و قدری اسید سولفوریک رقیق ریخته‌ایم آب اکسیژنه می‌افزاییم در نتیجه رنگ آبی تند که بعداً تبدیل به سبز می‌شود، ظاهر می‌گردد. به همین طریق می‌توان وجود آب اکسیژنه را در اریتزون ثابت نمود.

تهیه آب اکسیژنه در صنعت با روش خود اکسایش

در این فرایند یکی از مشتقات آتراکینون مانند ۲-اتیل انتراکوینون بر اثر واکنش با هیدروژن در مجاورت کاتالیزور پالادیوم به آنتراهیدروکینون تبدیل می‌شود. با عبور هوا از ماده اخیر، محلول پراکسید هیدروژن ۲۰ درصد وزنی بدست می‌آید.

Hydrogen peroxide production with the Riedl-Pfleiderer process process

گریدهای هیدروژن پراکسید (آب اکسیژنه):

هیدروژن پراکسید (آب اکسیژنه) با توجه به نیازهای متفاوت آن در صنایع مختلف، به چند دسته تقسیم‌بندی می شود:

گرید دارویی (Pharmaceutical Grade) – هیدروژن پراکسید ۳ درصد

این گرید را می توان از داروخانه به جهت تمیز کردن زخم ها و ضد عفونی کردن لوازم خانه تهیه کرد. این درجه از ماده به طور کلی حاوی تثبیت کننده است.

گرید آرایشگر (Beautician Grade) – غلظت معمولاً ۳ تا ۱۲ درصد

این گرید به عنوان سفید کننده و تقوییت کننده مو به کار برده می شود.

گرید معرف (Reagent Grade) – غلظت معمولاً ۳۰ درصد

این گرید در آزمایش های علمی، تحقیقاتی، و پژوهشی است و از آن جایی که حاوی لرزشگیر است، در واکنش های مختلف شیمیایی استفاده می شود.

روغن‌هاي روان‌كننده

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه مهندسی شیمی

بخش اول

چكيده

امروزه به دليل كاربرد زياد روغن‌هاي صنعتي، شيوه‌ها و روش‌هاي جديد براي بهبود كيفيت خواص روان‌كننده‌ها به كار برده مي‌شود. در گذشته فرايندهاي توليد روان‌كننده‌ها به چند روش خلاصه مي‌شد. امروزه به دليل دستيابي به فناوري‌ها و مواد جديد، تحولاتي در فرايندهاي سنتي توليد روغن صورت گرفته است. از جمله اين فناوري‌ها و مواد مي‌توان به مواد افزودني جديد، بهبود دهنده‌هاي خواص ويسكوزيته، و جلوگيري‌كننده‌ها اشاره نمود. در اين مقاله ابتدا فرايندهاي سنتي، و در ادامه فرايندهاي جديد توليد روان‌كننده‌ها شرح داده شده‌اند. سپس به روش‌هاي توليد و خواص مواد افزودني بهبود‌دهندة روان‌كننده پرداخته‌ايم.

 

  1. مقدمه

كاركرد و وظيفة اصلي روغن‌هاي روان‌كننده كاهش اصطكاك، انتقال گرما، و جلوگيري از آلودگي است. طراحي روان‌كننده‌اي كه بتواند وظايف فوق را با هم انجام دهد، كار بسيار پيچيده‌اي مي‌باشد. اين كار نيازمند دقت زياد در ايجاد تعادل بين خواص پايه‌هاي نفتي و خواص مواد افزودني است كه براي بالا بردن كارايي روان‌كننده به كار مي‌روند. اين مقاله اطلاعات كلي از همة فاكتورهاي مؤثر در يك روان‌كنندة خوب را در اختيار مي‌گذارد.

 

  1. پاية روغن‌هاي روان‌كننده

روغن‌هاي روان‌كننده معمولاً از يك سيال پايه كه اغلب منشأ نفتي دارد تشكيل شده‌اند كه با مواد افزودني شيميايي بركيب شده است. مواد افزودني براي ارتقاي خصوصيات سيال پاية نفتي به كار مي‌روند. سيال‌هاي پايه را مي‌توان از دو منبع عمده به دست آورد.

  1. مواد حاصل از پالايش نفت خام

  1. مواد مصنوعي كه از تركيبات تقريباً خالص تشكيل شده و داراي خواص روان‌كنندگي مناسبي هستند.

پاية نفتي روغن

نفت خام از طريق حفر چاه‌هايي در پوستة زمين به عمق حدود 5 مايل به دست مي‌آيد. نفت خام مرتباً تحت فشار بالايي همراه با مخلوطي از گازها به سطح زمين مي‌آيد. گاز را از نفت جدا كرده و براي جداسازي مايعات فرارتر استفاده مي‌كنند. اين گازها گاز طبيعي (گاز مايع) را تشكيل مي‌دهند. گاز خشك به عنوان سوخت به فروش مي‌رسد يا به زير زمين برگشت داده مي‌شود تا فشار سفرة نفتي را حفظ كند. با اين كار ميزان بهره‌وري نفت خام بيشتر مي‌شود.

نفت خام داراي انواع گوناگوني است با تركيباتي با رنگ‌هاي مختلف؛ از روشن تا تيره و سياه مانند آسفالت جامد. نفت خام مخلوط پيچيده‌اي است كه حاوي هيدروكربن‌هاي مختلف با زنجير يك تا 15 كربني و گاهي حتي بيشتر. محدودة نقطة جوش اين تركيبات با افزايش تعداد اتم‌هاي كربن نيز افزايش مي‌يابد.

تركيبات

دماي جوش تقريبي (ºC)

گاز طبيعي

كمتر از 20

گاز مايع (گازولين)

30 تا 200

ديزل و سوخت خانگي

200 تا 350

روغن‌هاي روان‌كننده و سوختهاي سنگينتر

بيش از 350

مواد آسفالتي سنگينتر توانايي تبخير ندارند و هنگامي كه در دماهاي بالاتر از دماي نرمال تقطير گرم كنند، تجزيه مي‌شوند. در اين حالت مولكول‌هاي آن‌ها به اشكال گاز، گاز مايع، سوخت‌هاي سبك يا تركيبي متشكل از مولكولهاي با وزن‌هاي مولكولي بالا شكسته مي‌شوند.

نفت خام همچنين داراي مقادير مختلفي از تركيبات حاوي گوگرد، نيتروژن، اكسيژن، فلزاتي مانند واناديوم و نيكل، آب، و نمك است. تمام اين مواد در طول فرايند پالايش يا فرايندهاي توليد بعدي مي‌توانند مشكل‌ساز شوند. كاهش مقدار اين مواد و يا حذف آن‌ها از نفت خام هزينه‌هاي پالايش را افزايش مي‌دهد.

اولين قدم در پالايش نفت خام معمولاً نمك‌زدايي است. به دنبال آن گرم كردن نفت خام در كوره‌ها باعث تبخير جزئي نفت خام مي‌شود. مخلوط نفت داغ و بخار وارد برج تقطير مي‌شود كه در فشاري كمي بالاتر از فشار اتمسفر كار مي‌كند. اين برج نفت خام را به گروه‌هايي از هيدروكربن‌ها بر اساس نقطة جوششان جدا مي‌كند. پسماند سياه سنگين از انتهاي برج اتمسفري خارج مي‌شود.

از آنجايي كه پسماند تمايل به تجزيه‌شدن در دماهاي بالاتر از 700 درجة فارنهايت دارد، برش‌هاي با نقطة جوش بالاتر مانند (روغن‌هاي روان‌كننده) را بايد در برج تقطير خلأ و جداگانه به دست آورد. فشار بسيار پايين اين برج به طور كاملاً محسوس نقطة جوش نفت خام و تركيبات داخل آن را كاهش مي‌دهد. مواد انتهايي برج خلأ براي تهية آسفالت يا انجام عمليات بيشتر و تهية مواد سبكتر استفاده مي‌شوند.

روغن‌هاي روان‌كنندة نفتي در واقع قسمتي از نفت خام با نقطة جوش بالا هستند كه پس از جداسازي تمام تركيبات سبكتر، در نفت خام باقي مي‌مانند. آن‌ها از نفت‌هاي خام مختلفي به دست مي‌آيند كه از نقاط مختلف جهان استخراج مي‌شود. خصوصيات اين نفت‌ها بسيار متفاوت است. به عنوان مثال پيچيدگي يك روغن روان‌كنندة نفتي به علت وجود ايزومرهاي گوناگون و يا تركيبات مختلفي است كه يك هيدروكربن با تعداد اتم‌هاي كربن مشخص مي تواند داشته باشد. يك مولكول پارافيني با 25 اتم كربن كه جزء اصلي يك روغن روان‌كنندة معمولي است، داراي 52 هيدروژن است و مي تواند حدوداً 37 ميليون ايزومر داشته باشد.

همچنين با به حساب آوردن تركيبات نفتني و آروماتيك با 25 اتم كربن، كه هر كدام تعداد زيادي ايزومر دارند، اين گوناگوني افزايش مي‌يابد. اين امر سبب متفاوت بودن خواص فيزيكي و كيفيت عملكرد پايه‌هاي روغني حاصل از نفت‌هاي خام مختلف مي‌شود.

توليد مواد پاية روغني از نفت خام نيازمند يك سري فرايندهاي حذفي (كاهش) براي جداسازي تركيبات نامطلوب است تا پاية روغني، خواص و كيفيت مطلوب را به دست آورد. به طور كلي اين فرايند شامل 5 مرحلة زير است

 

  1. تقطير خلأ

برج خلأ كه پسماند برج اتمسفريك را به يك سري از برش‌هاي نفتي با جرم مولكولي متفاوت يا ويسكوزيته‌هاي متفاوت از 100-90 تا 500 neutral جدا مي‌كند. (عدد neutral ويسكوزيتة مخلوط در 100 درجة فارنهايت است.) پسماند برج شامل مواد سبك است كه قبل از ورود به واحد استخراج بايد از مواد آسفالتيني و رزين‌ها جدا شود.

  1. استخراج

استخراج از طريق مايع (furfural) تركيبات آروماتيك را از تركيبات غير آروماتيك جدا مي‌كند. به عبارت ساده‌تر، در اين فرايند فرفورال با خوراك ورودي مخلوط مي‌شود به مخلوط اجازه داده مي‌شود تا به دو فاز مجزا تقسيم شود. Raffinate و استخراج دو لاية جداسازي شده و حلال را از هر فاز بازيافت مي‌كنند.

فاز استخراج حاوي مقدار زيادي آروماتيك است. فاز raffinate حاوي مقدار زيادي هيدروكربن‌هاي پارافيني است. فرايند استخراج خواص گرمايي و پايداري در مقابل اكسيداسيون را در مقايسه با پاية روغن قبل از فرايند افزايش مي‌دهد. علاوه بر اين خواص ويسكوزيته در برابر دما را نيز بهبود مي‌بخشد كه نشانگر ويسكوزيتة بالاتر مي‌باشد.

برای رفتن به بخش دوم کلیلک کنید

استون

استون:

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه فنی و مهندسی

استون
شناسنامه
نام‌گذاری آیوپاک پروپانون
نام‌های دیگردی متیل کتون، β-کتوپروپان
فرمول مولکولیCH3COCH3
SMILESCC(=O)C
جرم مولی58.09 g/mol
نما (ظاهر)مایع بی‌رنگ
CAS number[۶۷-۶۴-۱]
ویژگی‌ها
چگالی و فتن (حالت) فیزیکی0.79 g/cm3, آبگونه (مایع)
حلالیت در آبحل شدنی
دمای ذوب-۹۴٫۹ °C (178.2 K)
دمای جوش۵۶٫۳ °C (329.4 K)
توان اسیدی (pKa)?
توان بازی (pKb)?
چرخش دستگردی [?]D? °
گران روی0.32pcP در۲۰ °C
ساختار
نمای مولکولیسه گوش با دو راستا بر روی C=O
گشتاور دوقطبی۲٫۹۱D
ترکیب‌های وابسته
کتون‌های وابستهبوتانون
حلالهای وابستهآب
اتانول
ایزوپروپانول
تولوئن
به جز بخش‌های گفته شده، داده‌های داده شده دربارهٔ ی
ماده‌ها در سامه‌های استاندارد (در ۲۵°C، ۱۰۰ کیلو پاسکال)
بستهٔ داده‌های شیمیایی وسرزدنی‌ها (مرجع‌ها) ی ویکی‌پدیا

اَسِتون(نام‌گذاری ایوپاک “پروپانون”) ساده‌ترین کتون با فرمول مولکولی CH3)2CO) و یکی از لکه‌برها است. این ماده توسط حییم وایزمن کشف شده‌است. این ماده فرار، بی‌رنگ و به شدت آتش گیر است و مصرف بسیار زیادی در صنعت به عنوان حلال دارد.

یکی از ساده‌ترین روش‌های ساخت این ماده تقطیر استاست.

کاربرد استون

کاربرد استون برای تولید – تینرها – رنگ – چسب – لوازم آرایشی – پارچه و…میباشد استون با توجه به ویژگی های منحصر به فرد خود کاربرد های گسترده ای در صنعت و مصارف دیگر دارد. یک سوم مقادیر تولید شده این ماده به عنوان حلال و لکه بر (پاک کننده) در ترکیبات آلی استفاده می شود. این در حالیست که یک چهارم کل ماده تولیدی در مواد سازنده متیل، متاکریلات اسید، متیل متاکریلات (MMA)  مانند استون سیانوهیدرین استفاده می شود. این مواد در مراحل بعدی برای تولید محصولات اکریلیک (PMMA) مانند ورقه های اکریلیکی استفاده می شوند.

حلال مواد شیمیایی

استون به طور کلی به عنوان حلال در فرمولاسیون مواد زیر استفاده می شود:

  • پلی اکریلات ها
  • صنایع الکتریکی
  • اکریلیک و رنگ ها
  • چسب و واکس ها
  • رنگ برای عصاره گیری
  • کفپوش های براق کننده
  • جوهرهای چاپ در پرینترها
  • رزین الکل های نیترو سلولز
  • مواد دارویی و لوازم آرایشی
  • حمل کننده استيلن سيلندرها
  • گریس ها، چربی ها و روغن ها
  • صنایع سیمان و بی دود کردن پودرها
  • رزین های آلکیدی و پلی وینیل استات
  • صنعت رزین های طبیعی و مصنوعی
  • چربی گیری فلزات پیش از رنگ آمیزی
  • پوشش های سطوح مواد شوینده، تمیز کننده و تینر ها

این ماده همچنین در تولید حلال های دیگر اعم از متیل ایزوبوتیل کتون و متیل ایزوبوتیل الکل کاربرد دارد. از حلال های وابسته به این ماده می توان به آب، اتانول، تولوئن و ایزو پروپانول اشاره کرد.

اتانول

اتانول:

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه فنی و مهندسی

اتانول یا الکل اتیلیک یا اتیل الکل یا الکل میوه با فرمول C۲H۵OH ترکیب شیمیائی با بوی خاص و آتش‌گیری است که در نوشیدنی‌های الکلی وجود دارد. این الکل همان ماده‌ای است که دارای خاصیت مست‌کنندگی است و در نوشیدنی‌های الکلی با درصدهای مختلف پیدا می‌شود. علاوه بر این در صنایع مختلف کاربرد فراوان دارند. این کاربردها در عطر‌ها و ادکلن‌ها و همچنین در وانیل و همچنین به عنوان سوخت در برخی ماشین‌های جدید می‌باشد. از این الکل در صنایع عطر سازی و برخی دهان‌شویه‌ها هم استفاده می‌کنند.

اتانول
نام‌گذاری اتحادیه بین‌المللی شیمی محض و کاربردیethanol[۱]
شناساگرها
شماره ثبت سی‌ای‌اس۶۴-۱۷-۵ 
پاب‌کم۷۰۲
کم‌اسپایدر۶۸۲ 
جی‌مول-تصاویر سه بعدیImage 1
SMILES CCO
InChI InChI=1S/C2H6O/c1-2-3/h3H,2H2,1H3 
Key: LFQSCWFLJHTTHZ-UHFFFAOYSA-N InChI=1/C2H6O/c1-2-3/h3H,2H2,1H3
Key: LFQSCWFLJHTTHZ-UHFFFAOYAB
خصوصیات
فرمول مولکولیC۲H۵ OH
جرم مولیخطای عبارت: کلمه ناشناخته «oh» g mol−1
چگالی0.789 g/cm3 (at 25°C)
دمای ذوب−۱۱۴ درجه سلسیوس (−۱۷۳ درجه فارنهایت؛ ۱۵۹ کلوین)
دمای جوش‎78.37 °C, 352 K, 173 °F
اسیدی (pKa)15.9 (H2O) 29.8 (DMSO)[۲][۳]
خطرات[۵]
کدهای ایمنیR۱۱
شماره‌های نگهداریS۲, S۷, S۱۶
نقطه اشتعال۱۶ درجه سلسیوس (۶۱ درجه فارنهایت؛ ۲۸۹ کلوین)
دمای خودآتشگیری۳۶۵ درجه سلسیوس (۶۸۹ درجه فارنهایت؛ ۶۳۸ کلوین)
LD507060 mg/kg (oral, rat)[۴]
ترکیبات مرتبط
ترکیبات مرتبطمتانول
اتان
به استثنای جایی که اشاره شده‌است در غیر این صورت، داده‌ها برای مواد به وضعیت استانداردشان داده شده‌اند (در 25 °C (۷۷ °F)، ۱۰۰ kPa)
  (بررسی) (چیست: ✔/؟)
Infobox references

مدل مولکول اتانول

مخمر آبجو، یا مخمر نانوایی قارچی است که با جوانه‌زدن تکثیر می‌شود، اگر این قارچ در مجاور یک ماده قندی تخمیر شود، موادی از خود خارج می‌کند که خاصیت آنزیمی داشته و موجب دگرگونی قند می‌شود. در بین قندها، فروکتوز یا قند میوه به فرمول C۶H۱۲O۶ است که در میوه‌های شیرین و انگور وجود دارد که پس از تخمیر باعث ایجاد الکل و گاز دی‌اکسید کربن می‌شود.

تاریخچه

اتانول برای انسان از دوران باستان شناخته شده بود، زیرا این ماده، جزء اصلی مشروبات الکلی است. جداسازی آن به صورت اتانول نسبتاً خالص احتمالاً اولین بار توسط جابر بن حیان که صنعت تقطیر را گسترش داد، انجام شده‌است. البته بیشتر گمان می‌رود که اتانول خالص توسط ابوبکرمحمدبن زکریای رازی دانشمند ایرانی تولید شده باشد.

فرایند تولید

اتانول مورد استفاده در نوشابه‌های الکلی توسط فرایند تخمیر از متابولیسم گلوکز توسط گونه مخصوصی از مخمرها در غیاب اکسیژن تولید می‌شود و در پایان فرایند تخمیر غلظت اتانول را با تقطیر بالا می‌برند. برای مخلوط اتانول با آب بالاترین نقطه آزئوتروپ جوش برای ۹۵٪ الکل و ۵٪ آب است؛ بنابراین جزء تقطیر شده مخلوط اتانول و آب نمی‌تواند خالصتر از ۹۵ درصد باشد. برای تولید اتانول خالص‌تر، مقدار کمی بنزن به آن اضافه می‌شود.

بنزن، آزئوتروپ سه‌گانه‌ای با آب و اتانول تشکیل می‌دهد و مخلوط دوباره تقطیر می‌شود. نتیجه این فرایند بدست آوردن اتانول بدون آب است. با این همه چند ppm بنزن در اتانول باقی می‌ماند که جذب آن در بدن از مشخصه‌های آسیب کبدی است که در افراد الکلی دیده می‌شود.

برای آب زدایی از اتانول استفاده از پمپ خلا نیز مرسوم است.

تولید اتانول صنعتی

سوخت اتانول، سوخت نسبتاً خوبی برای موتورهاست و در صنعت، به‌صورت‌های مختلفی استفاده می‌شود. اتانول مورد مصرف در صنعت را معمولاً از واکنش کاتالیزوری آب با اتیلن تولید می‌کنند. این یک واکنش افزایشی است که در آن یک مولکول آب شکافته شده، قطعات حاصل از آن به اتم‌های کربن در پیوند دوگانه اضافه می‌شود. این فرایند تولید اتانول اقتصادی‌تر از تولید آن با مخمر است.

خواص فیزیکی

اتانول، مایعی قابل احتراق و بی‌رنگ بوده، یکی از انواع الکل‌های موجود در نوشابه‌های الکلی است. گرانروی آن، مانند آب است و بوی نسبتاً تندی دارد. در صنعت به عنوان حلال و ماده واسطه شیمیایی برای تولید بیشتر ترکیبات آلی استفاده می‌شود. به دلیل تشکیل پیوند هیدروژنی با هر نسبتی در آب حل می‌شود. اتانول در مقایسه با ترکیبات آلی که وزن مولکولی یکسانی با آن دارند، نقطه جوش بالاتری دارد.

به عنوان مثال نقطه جوش پروپان که تقریباً وزن مولکولی برابری با اتانول دارد، ۴۲- درجه سانتی‌گراد است، درحالی‌که نقطه جوش اتانول ۷۸ درجه سانتی‌گراد است. دلیل این اختلاف، وجود پیوندهای هیدروژنی مربوط به گروه OH است که نیروی جاذبه میان مولکول‌های مجاور را افزایش می‌دهد. اتانول خاصیت ضعیف اسیدی و بازی از خود نشان می‌دهد که خاصیت بازی آن به دلیل جفت الکترون تنهای اکسیژن بوده و خاصیت اسیدی آن، بخاطر پیوند هیدروژن با عنصر الکترونگاتیو اکسیژن است. اتانول با فلزات فعال (Na و K و Mg و …) وارد واکنش شده، اتوکسید ایجاد می‌کند.

کاربرد

اتانول به دلیل نقطه انجماد پائین در صنعت ضدیخ‌سازی استفاده می‌شود. حلال بسیار خوبی است و در صنعت عطرسازی، رنگسازی و … استفاده می‌شود. محلول ۷۰ تا ۸۰ درصد آن به عنوان محلول ضدعفونی‌کننده کاربرد دارد. اتانول با تغییر دادن پروتئین و حل کردن چربی، میکرو ارگانیسم‌های آن‌ها را از بین می‌برد. البته این عمل فقط در برابر باکتری‌ها و ویروس‌ها و قارچها مؤثر است، ولی در مقابل هاگ قارچ ها و اسپور باکتری‌ها تأثیری ندارد. اتانول همچنین در صنایع مشروبات الکلی به میزان گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. فواید استفاده از الکل در حد عادی (رنگ سبز) و مضرات استفاده بیش از حد (رنگ قرمز)

مصرف مشروبات الکلی، به دلیل وجود اتانول در ترکیب آن‌ها باعث ایجاد عوارض بسیاری در سلامتی انسان می‌شود که عبارتند از:

  • عوارض حاد و خواب آلودگی
  • تهوع، استفراغ، افسردگی، تنگی نفس.
  • عوارض مزمن
  • الکلیسم، سیروز کبدی، تأثیر در سلسله اعصاب مرکزی، تأثیر در حافظه در بلند مدت.
  • سرطان

متانول

متانول:

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه فنی و مهندسی

متانول، متیل الکل، الکل متیلیک، کاربینول یا الکل چوب که ساده‌ترین نوع الکل هاست با فرمول شیمیایی CH۳OH شناخته می‌شود. متانول از فعالیت بی هوازی گونه‌های زیادی از باکتری‌ها تولید می‌شود و در نتیجه مقدار اندکی از بخار متانول وارد جو می‌شود و پس از چندین روز به‌وسیله اکسیژن و با کمک نور خورشید اکسید شده به آب و دی‌اکسید کربن تبدیل می‌گردد. البت سوختن متانول هم از نظر مواد بدست آمده چنین اتفاقی رخ می‌دهد ولی بسیار سریعتر. در ضمن شعله سوختن متانول بی‌رنگ است و باید مراقب بود تا شعله آن سبب سوختگی نشود.با این حال متانول به مراتب سمی تر از اتانول است. با تولید بیش از 20 میلیون تن در سال ، از آن به عنوان پیش ماده دیگر مواد شیمیایی کالایی از جمله فرمالدئید ، اسید استیکس ، متیل ترت بوتیل اتر و همچنین میزبان مواد شیمیایی تخصصی تر استفاده می شود.

متانول
نام‌گذاری اتحادیه بین‌المللی شیمی محض و کاربردیMethanol[۱]
دیگر نام‌هاHydroxymethane
Methyl alcohol
Methyl hydrate
Methyl hydroxide
Methylic alcohol
Methylol
Wood alcohol
شناساگرها
شماره ثبت سی‌ای‌اس۶۷-۵۶-۱ 
پاب‌کم۸۸۷
کم‌اسپایدر۸۶۴ 
UNIIY4S76JWI15 
شمارهٔ ئی‌سی200-659-6
شمارهٔ یواِن1230
KEGGD02309 
MeSHMethanol
ChEBICHEBI:17790 
ChEMBLCHEMBL۱۴۶۸۸ 
شمارهٔ آرتی‌ئی‌سی‌اسPC1400000
مرجع بیلشتین1098229
مرجع جی ملین449
3DMetB01170
جی مول-تصاویر سه بعدیImage 1
Smiles CO
InChI=1S/CH4O/c1-2/h2H,1H3 
Key: OKKJLVBELUTLKV-UHFFFAOYSA-N InChI=1/CH4O/c1-2/h2H,1H3
Key: OKKJLVBELUTLKV-UHFFFAOYAX
خصوصیات
فرمول مولکولیC۱H۴O۱
جرم مولی۳۲٫۰۴ g mol−1
شکل ظاهریColorless liquid
چگالی0.7918 g cm−3
دمای ذوب−۹۸ تا −۹۷ درجه سلسیوس (−۱۴۴ تا −۱۴۳ درجه فارنهایت؛ ۱۷۵ تا ۱۷۶ کلوین)
دمای جوش‎65 °C, 338 K, 149 °F
Log p-0.69
فشار بخار13.02 kPa (at 20 °C)
اسیدی(pKa)15.5
گرانروی5.9×10−4 Pa s (at 20 °C)
گشتاور دو قطبی1.69 D
خطرات
شاخص ئی‌یو603-001-00-X
طبقه بندی ئی یو F T
کد های ایمنیR۱۱, R23/24/25, R39/23/24/25
شماره های نگهداری(S1/2), S۷, S۱۶, S36/37, S45
لوزی اتشNFPA 704 four-colored diamond
نقطه اشتعال11–12 °C
دمای خوداتش گیری385 °C
محدودیت های انفجار۳۶٪
ترکیبات مرتبط
ترکیبات مرتبطمتان تیولسیلانول
به استثنای جایی که اشاره شده‌است در غیر این صورت، داده‌ها برای مواد به وضعیت استانداردشان داده شده‌اند (در 25 °C (۷۷ °F)، ۱۰۰ kPa)

متانول. ۲CH۳OH + 3 O۲ → ۲ CO۲ + ۴ H۲O

در سال ۱۹۲۳ شیمیدان آلمانی، «ماتیاس پیِر»، متانول را از گاز سنتز (مخلوطی از CO و H۲ که از کُک به دست می‌آید) تولید کرد. در این فرایند، از کروماتِ روی به عنوان کاتالیزور استفاده می‌شد و واکنش در شرایط سختی مانند فشار ۱۰۰۰–۳۰۰ اتمسفر و دمای حدود ۴۰۰ درجه سانتی‌گراد انجام می‌گرفت. در شیوهٔ مدرنِ تولید متانول، از کاتالیزور هایی استفاده می‌شود که در فشارهای پایین عمل می‌کنند و کارایی مؤثرتری دارند.

امروزه گاز سنتز مورد نظر برای تولید متانول مانند گذشته از زغال به دست نمی‌آید، بلکه از واکنش متان موجود در گازهای طبیعی تحت فشار ملایم ۱۰–۲۰ اتمسفر و دمای ۸۵۰ درجه سانتی‌گراد با بخار آب و در مجاورت کاتالیزور نیکل تولید می‌شود. CO و H۲ تولید شده، تحت تأثیر کاتالیزوری که مخلوطی از مس و اکسید روی و آلومینیوم است، واکنش داده، متانول ایجاد می‌کنند. این کاتالیزور نخستین بار در سال ۱۹۶۶ توسط ICI استفاده شد. این واکنش در فشار ۵۰–۱۰۰ اتمسفر و دمای ۲۵۰ درجه سانتی‌گراد صورت می‌گیرد.

روش دیگر تولید متانول، واکنش دی‌اکسیدکربن با هیدروژن اضافی است که تولید متانول و آب می‌کند.

کاربرد

به‌عنوان ضد یخ، حلال و سوخت بکار برده می‌شود. از متانول برای تقلیب اتانول نیز استفاده می‌شود، این عمل به منظور غیرقابل شرب نمودن اتانولی که برای مصارف صنعتی تولید می‌شود انجام می‌پذیرد (در کشورهای اسلامی به جهت مسائل شرعی و در کشورهای دیگر به جهت معافیت از مالیات فروش مواد مست‌کننده) بدین منظور از مواد دیگری چون پریدین و تربانتین نیز استفاده می‌شود.

متانول به صورت محدود به عنوان سوخت در موتورهایی با سیستم احتراق داخلی استفاده می‌شود. متانول تولید شده از چوب و سایر ترکیبات آلی را متانول آلی یا بیو الکل می‌نامند که یک منبع تجدید شدنی برای سوخت است و می‌تواند جایگزین مشتقات نفت خام شود. با این همه، از بیو الکل ۱۰۰ درصد نمی‌توان در ماشین‌های دیزلی بدون ایجاد تغییر در موتور ماشین استفاده کرد. متانول به عنوان حلال، ضدیخ و در تهیه سایر ترکیبات شیمیایی استفاده می‌شود.

۴۰ درصد از متانول تولیدی برای تهیه فرمالدئید استفاده می‌شود که آن هم در تهیه پلاستیک، تخته سه لایی، رنگ و مواد منفجره استفاده می‌شود. برای تغییر ماهیت اتانول صنعتی و جلوگیری از کاربرد آن به عنوان نوشیدنی، مقداری متانول به آن اضافه می‌کنند. دی متیل اتر از مشتقات متانول است که به جای CFCها در افشانه‌های آتروسل به عنوان پیشرانه استفاده می‌شود. همچنین از متانول در تهیه استیک اسید و متیل ترشیو بوتیل اتر نیز استفاده می‌شود.

شناسایی خطرات

متانول اثرات مخربی بر روی بینائی داشته و از راه پوست جذب می‌شود. فوق‌العاده قابل احتراق بوده اما در دمای محیط آتش نمی‌گیرد. بین متانول و فلزاتی از قبیل پتاسیم، منیزیم، اکسیدکننده‌هایی مثل پرکلرات باریم، برومین کلرین، پراکسید هیدروژن و سدیم در صورت وجود حرارت خاصیت انفجاری ایجاد می‌کند متانول با کلروفرم، دی اتیل روی، کلریدسیانوریک و نیتریک اسید شدیداً واکنش می‌دهد. در صورت تجزیه حرارتی متانول به دی اکسید کربن (CO2,CO) و فرمالدئید تولید می‌شود.

نکات ایمنی

متانول ماده‌ای سمی است و نوشیدن آن موجب نابینایی و حتی مرگ می‌شود. هنگام استفاده از متانول باید از ماسک و دستکش استفاده کرد چون از طریق تنفس و پوست وآشامیدن نیز می‌تواند جذب شود.

اقدامات اورژانسی

پس از مسمومیت با متانول باید سریعاً الکل اتانول به صورت وریدی یا خوراکی برای بیمار شروع ودیالیز انجام شود.

کمیت های ماکروسکوپیکی ومیکروسکوپیکی

کمیت های ماکروسکوپیکی و میکروسکوپیکی

پردیس فناوری کیش ارتباط با صنعت

مطالعه ی هر شاخه ی خاص از فیزیک با جدا کردن قسمت محدودی از ماده از محیط انجام می شود که قسمت انتخاب شده را سیستم (دستگاه) می نامند. همچنین به هر چه که در خارج آن محدوده (سیستم) قرار دارد و در نحوه ی رفتار آن نقش مستقیم دارد (یعنی می تواند با آن تبادل انرژی کند) محیط می گویند.

وقتی یک سیستم خاص انتخاب شد، قدم بعدی توصیف آن بر حسب کمیت هایی است که به رفتار سیستم مربوط می شود؛ به طور کلی در فیزیک برای بررسی هر ماده دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه ماکروسکوپیکی و دیدگاه میکروسکوپیکی.

بررسی های تجربی و نظری نشان داده اند که رفتار ماده را می توان بر حسب کمیت هایی چون فشار، دما، گرما و … توضیح داد. این کمیت ها به وضعیت ماده در مقیاس بزرگ بستگی دارد و به جزئیات رفتار تک تک مولکول های ماده وابسته نیستند.

این موضوع را می توان در این مثال مشاهده کرد که دمای یک لیوان آب که در دمای اتاق به تعادل گرمایی رسیده است، ثابت می ماند در حالی که مولکول های تشکیل دهنده ی آب پیوسته به اطراف حرکت می کنند و سرعت شان تغییر می کند.

کمیت هایی که وضیعت ماده را در مقیاس بزرگ توصیف می کنند، کمیت های ماکروسکوپیک نامیده می شوند.

علم ترمودینامیک رفتار ماده را بر حسب کمیت های ماکروسکوپیک توصیف می کند.

 اگر به ماده ای به جرم m  و گرمای ویژه ی c  مقدار Q  گرما بدهیم، دمای آن با اندازه ی T=Q/mc∆  افزایش می یابد. در این مثال ما برای توضیح دادن چگونگی رفتار ماده از کمیت های ماکروسکوپیک:

دما، گرما و گرمای ویژه استفاده کرده ایم یعنی برای توصیف رفتار ماده، علم ترمودینامیک را به کار برده ایم.

از جمله کمیت هایی ماکروسکوپیکی دیگر می توان به فشار و حجم اشاره کرد.

کمیت های ماکروسکوپیک عموما دارای ویژگی های مشترکی هستند که عبارتند از:

 

1.  هیچ گونه فرض خاصی درباره ی ساختار ماده ندارند.
2.  تعداد آن ها کم است.
3.  آن را کم و بیش به طور مستقیم با حواس خود درک می کنیم.
4.  عموماً می توان آن را مستقیم اندازه گرفت.
به طور خلاصه توصیف ماکروسکوپیکی یک سیستم عبارت است از:

مشخص کردن چند ویژگی اساسی و قابل اندازه گیری آن سیستم.

در توصیف میکروسکوپیک در یک سیستم، تعداد بسیار زیادی مولکول قرار دارد که هر مولکول می تواند انرژی خاصی داشته باشد (همان طور که در مثال آب گفتیم چون مولکول ها پیوسته در حرکت هستند و سرعت شان متغیر است انرژی مولکول در حال تغیر است) بنابراین فرض می شود که حالت تعادل سیستم حالتی است که احتمال آن بیشینه است.

بنابراین توصیف میکروسکوپیکی یک سیستم شامل مشخصات زیر است:

1.  فرض هایی درباره ی ساختار ماده مثلا مولکول ها می شود.

2.  کمیت های زیادی باید مشخص شود.

3.  کمیت های مشخص شده توسط حواس ما درک نمی شود.

4.  این کمیت ها را نمی توان اندازه گرفت.

اگر چه ممکن است این طور به نظر برسد که این دو دیدگاه با هم متفاوت اند اما رابطه ای بین آن ها وجود دارد؛ وقتی هر دو دیدگاه در مورد یک سیستم به کار روند، باید نتیجه ی یکسانی حاصل شود.

آن رابطه این است که در واقع میانگین های زمانی تعداد زیادی از کمیت های میکروسکوپیکی در یک زمان معین، یکی از کمیت های ماکروسکوپیکی سیستم است.

مثلا کمیت فشار (F) عبارت است از میانگین تغییرات نیروی (F) ناشی از برخوردهای مولکولی در واحد مساحت (A) که فشار کمیت ماکروسکوپیکی و نیرو و مساحت کمیت های میکروسکوپیکی سیستم هستند.

 

تفاوت اصلی ماکروسکوپی و میکروسکوپی در این است که اصطلاح ماکروسکوپی به موادی اطلاق می شود که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده هستند در حالی که اصطلاح میکروسکوپی به موادی اطلاق می شود که برای چشم غیر مسلح نامرئی هستند.

اصطلاحات ماکروسکوپی و میکروسکوپی به دو مقیاس مختلف اشاره دارد که در تعیین اندازه ترکیبات مختلف مفید هستند. مواد ماکروسکوپی به اندازه کافی بزرگ هستند که با چشم غیر مسلح و بدون هیچ ابزار بزرگنمایی قابل مشاهده هستند. در مقابل ، مواد میکروسکوپی بسیار کوچک هستند که به اندازه کافی بزرگ نیستند که با چشم غیر مسلح دیده شوند. بنابراین ، برای بررسی این مواد به یک ابزار ذره بین مانند میکروسکوپ نیاز داریم.

فهرست

1. بررسی اجمالی و تفاوت کلیدی 2. ماکروسکوپی چیست 3. میکروسکوپی چیست؟ مقایسه جانبی با یکدیگر – ماکروسکوپی در مقابل میکروسکوپی در فرم جداول 5. خلاصه

ماکروسکوپی چیست؟

اصطلاح ماکروسکوپی به موادی گفته می شود که به اندازه کافی بزرگ هستند که با چشم غیر مسلح قابل دیدن هستند. این بدان معناست که می توانیم بدون داشتن ذره بین این مواد را مشاهده کنیم. به دلیل همین اندازه واحدهای اندازه گیری که می توانیم برای اندازه گیری ابعاد این مواد استفاده کنیم میلی متر ، سانتی متر ، کیلومتر و غیره است.
علاوه بر این ، به عنوان نمونه ای از مواد در مقیاس ماکروسکوپی ، می توانیم از هر ماده ای که از یک رشته مو به یک وسیله نقلیه بزرگ می بینیم ، نام ببریم.

میکروسکوپی چیست؟

اصطلاح میکروسکوپی به موادی که بسیار اندک هستند اشاره دارد ، بنابراین ، بدون دستگاه ذره بین نمی توانیم آنها را مشاهده کنیم. بنابراین برای رعایت این مواد باید از ابزارهای نوری مانند ذره بین ، میکروسکوپ نوری ، میکروسکوپ الکترونی و… استفاده کنیم. این مقیاس بین مقیاس ماکروسکوپی و مقیاس کوانتومی است.
از این رو واحدهای اندازه گیری این مقیاس میکرومتر ، نانومتر و … به عنوان نمونه هایی از مواد در مقیاس میکروسکوپی ، می توانیم به میکروارگانیسم هایی از قبیل باکتری ، قارچ ، ویروس و غیره بدهیم.

تفاوت بین ماکروسکوپی و میکروسکوپی چیست؟

اصطلاح ماکروسکوپی به موادی گفته می شود که به اندازه کافی بزرگ هستند که توسط چشم غیر مسلح قابل مشاهده هستند در حالی که اصطلاح میکروسکوپی به موادی گفته می شود که بسیار اندک هستند و بدون دستگاه ذره بین نمی توانیم آنها را مشاهده کنیم. بنابراین ، این تفاوت اساسی بین ماکروسکوپی و میکروسکوپی است. به همین دلیل می توان ابعاد مواد ماکروسکوپی را در واحد هایی مانند میلی متر ، سانتی متر ، کیلومتر و غیره اندازه گیری کرد در حالی که می توان ابعاد مواد میکروسکوپی را در واحدهایی مانند میکرومتر و نانومتر اندازه گیری کرد. همچنین ، یکی دیگر از تفاوت های مهم بین مواد ماکروسکوپی و میکروسکوپی در این است که برای مشاهده مواد ماکروسکوپی نیازی به هیچ ابزار نوری ذره بین نیست در حالی که برای مشاهده مواد میکروسکوپی به ابزارهای نوری مانند لنزها ، میکروسکوپ سبک ، میکروسکوپ الکترونی احتیاج داریم.

خلاصه – ماکروسکوپی در مقابل میکروسکوپی

اصطلاحات ماکروسکوپی و میکروسکوپی به دو مقیاس مختلف اشاره دارد که ما مواد مختلف را با توجه به اندازه و دید آنها دسته بندی می کنیم. تفاوت اصلی ماکروسکوپی و میکروسکوپی در این است که اصطلاح ماکروسکوپی به موادی اطلاق می شود که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده هستند در حالی که اصطلاح میکروسکوپی به موادی اطلاق می شود که برای چشم غیر مسلح نامرئی هستند.

منبع:https://article.tebyan.net/179592/%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%88%D8%B3%DA%A9%D9%88%D9%BE%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%88-%D9%85%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D9%88%D8%B3%DA%A9%D9%88%D9%BE%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AF

موتور جت

موتور جت

پردیس فناوری کیش ارتباط با صنعت

موتور جت سیستمی است که بر مبنای قانون سوم نیوتن، نیروی مورد نیاز جهت حرکت اجسام را ایجاد می‌کند. بیشترین استفاده این نوع از موتورها، در اجسامی است که به سرعت بالا نیاز دارند. بنابراین در اکثر وسایل پرنده همچون هواپیما و موشک از آن‌ها استفاده می‌شود. توجه داشته باشید که موتور جت نیز هم‌چون موتور استرلینگ، موتور دیزل و موتور مبتنی بر سیکل اوتو، دستگاهی درون‌سوز محسوب می‌شود. توجه داشته باشید که در تحلیل موتور‌های جت از فرض گاز ایده آل استفاده می‌شود.
هدف اصلی سیستم پیشرانش هواپیماها، ایجاد نیرویی رو به جلو است که منجر به حرکت اینگونه از وسایل شود. به نیروی ایجاد شده، «تراست» گفته‌ می‌شود. مبنای کاری هواپیماهای مبتنی بر جت و مدل‌های پره‌ای، همین مفهوم است. نیروی تراست در چنین وسایلی با شتاب دادن به هوا ایجاد می‌شود. این نیرو به طور مستقیم با اختلاف سرعت هوای ورودی به موتور و خروجی از آن ارتباط دارد.

موتور جت

هواپیماهای پره‌ای حجم زیادی از هوا را به اندازه کمی سرعت می‌دهند. این در حالی است که در جت‌ها حجم اندکی از هوا به میزان زیادی شتاب می‌گیرد. نیروی وارد شده به سیستم، که ناشی از این تغییر سرعت است را می‌توان با استفاده از قانون دوم نیوتن توضیح داد. بنابراین موتورهای جت به نحوی طراحی می‌شوند که به ازای نرخ مشخصی از جریان هوا بیشترین شتاب ممکن را ایجاد کنند. از نظر نیروی ایجاد شده، موتورهای مبتنی بر توربین گاز نسبت به نوع پیستونی، بسیار قوی‌تر هستند.

یک موتور جت مبتنی بر توربین گاز به سیستمی گفته می‌شود که در آن، از هوا به عنوان سیال کاری بهره می‌گیرند. به منظور دست‌یابی به نیروی تراست مد‌نظر، هوای ورودی به موتور باید شتاب گرفته و یا به بیانی دیگر انرژی جنبشی آن بایستی افزایش یابد.

مراحل کاری موتور جت مبتنی بر توربین گاز به ترتیب زیر هستند:
کمپرسور فشار هوای ورودی را افزایش می‌دهد.
سوخت توسط محفظه احتراق به درون هوای ورودی پاشیده شده و با استفاده از احتراق، هوا را داغ می‌کند. در مدت زمان فرآیند احتراق، فشار تقریباً ثابت خواهد ماند؛ بنابراین با زیاد شدن دمای هوا، این سیال حجم بیشتری را اشغال خواهد کرد.
توربین، انرژی ذخیره شده در هوای داغ را به کار مکانیکی تبدیل خواهد کرد. این انرژی، نیروی مورد نیاز به منظور چرخش محور کمپرسور را فراهم می‌کند.
نازل، هوای ورودی را شتاب و سرعت آن را افزایش می‌دهد.

موتور جت
کمپرسور

در موتورهای توربینی، هوا در کمپرسور و به دو صورت عمده فشرده می‌شود. این فرآیند در بعضی از کمپرسورها به شکل محوری و در بعضی دیگر به صورت گریز از مرکز رخ می‌دهد. در هر دو نوع کمپرسور مورد اشاره انرژی چرخشی لازم، از طریق توربین تامین می‌شود. شایان ذکر است که معمولا در این سیستم‌ها کمپرسور و توربین روی یک محور قرار گرفته‌اند.

کمپرسورهای گریز از مرکز معمولا از پره به عنوان شتابدهنده هوا و هم‌چنین از دیفیوزر به منظور بالا بردن فشار آن استفاده می‌کنند. در این نوع از کمپرسورها، هوا به صورت شعاعی (در زاویه 90 درجه نسبت به جهت پرواز) از کمپرسور خارج می‌شود.

در کمپرسورهای محوری از مجموعه‌ای پره روی یک محور به منظور شتاب دادن هوا استفاده می‌شود. در این کمپرسورها با استفاده از ورقه‌های ثابتی (استاتور) فشار هوای ورودی افزایش می‌یابد.

توجه داشته‌ باشید که میزان فشردگی حاصل شده در یک کمپرسور گریز از مرکز، بسیار بیشتر از نوع محوری آن است. این بیان به این معنا است که به منظور افزایش فشار به یک میزان مشخص، به کمپرسوری چند مرحله‌ای از نوع محوری نیازمند هستیم و این در حالی است که احتمال دارد همان میزان افزایش فشار تنها در یک مرحله در یک کمپرسور گریز از مرکز انجام شود.

کمپرسور

طراحی موتوری که مبتنی بر کمپرسور گریز از مرکز باشد، به نسبت موتوری که در آن از کمپرسور محوری استفاده شده باشد، به سطح ورودی بیشتری نیازمند است. این اختلاف سطح مقطع ورودی به این دلیل است که در کمپرسور محوری، جریان پس از فشرده شدن بایستی دوباره به سمت محفظه احتراق هدایت شود؛ هم‌چنین خود کمپرسور محوری نیز از حجم بیشتری برخوردار است. بنابراین موتوری که در آن از کمپرسور گریز از مرکز استفاده شده به نسبت کمپرسورهای محوری از نظر ظاهر، چاق‌تر و هم‌چنین کوتاه‌ تر به نظر می‌رسد.

محفظه احتراق

وظیفه محفظه احتراق در یک موتور، سوزاندن مقدار زیادی سوخت است. این سوخت به همراه هوایی می‌سوزد که از کمپرسور خارج شده. سوخت مد نظر نیز توسط نازل‌هایی که در محفظه قرار گرفته‌اند، درون هوای فشرده شده اسپری می‌شود. این عمل در حالت ایده‌آل با کمترین افت فشار ممکن و بیشترین انتقال حرارت انجام می‌شود.

میزان سوخت اضافه شده به هوای فشرده شده، به دمایی وابسته است که می‌خواهیم به آن دست یابیم. با این حال با توجه به محدودیت ساخت، بیشترین دمایی که می‌توان به آن رسید بین 850 تا 1700 درجه سانتی‌گراد است. توجه داشته باشید که قبل از ورود هوا به محفظه احتراق دمای هوا به میزان 650 تا 1150 درجه افزایش یافته است.
دمای گاز پس از احتراق به عددی معادل 1800 تا 2000 درجه سانتی‌گراد خواهد رسید. قریب به 60 درصد از حجم هوای ورودی، در احتراق شرکت نخواهد کرد و مستقیم به سمت مشعل حرکت خواهد کرد. مابقی هوایی که در احتراق شرکت نکرده کار خنک کردن دیواره نازل را انجام می‌دهد.

در حالت کلی سه نوع اصلی محفظه احتراق وجود دارد.
محفظه احتراق چند بخشی
حلقوی شکل (Annular)
حلقوی شکل با اتاقک جدا (Can Annular)
محفظه احتراق چند بخشی

این نوع از محفظه احتراق در کمپرسورهای گریز از مرکز و مدل‌های اولیه کمپرسورهای محوری استفاده می‌شود. احتراق چند‌بخشی، الهام گرفته از محفظه احتراق Whittle است. اتاقک‌ها مطابق شکل به صورت شعاعی و دور تا دور موتور قرار گرفته‌اند، هم‌چنین هوایی که از سمت کمپرسور می‌آید مستقیما به درون آن‌ها هدایت می‌شود. هر اتاقک شامل یک مشعل است که هوای ورودی از کمپرسور، اطراف آن قرار می‌گیرد. تمامی این مشعل‌ها نیز با هم ارتباط دارند. این ویژگی به اتاقک‌ها کمک می‌کند تا در یک فشار کاری یکسان، فعالیت کنند و هم‌چنین امکان پخش مشعل اطراف موتور وجود داشته‌ باشد.


محفظه حلقوی شکل با اتاقک جدا

این نوع از محفظه احتراق در واقع پلی میان نوع چند‌بخشی و حلقوی است. در این مدل تعدادی مشعل احتراق، به صورت حلقوی و در معرض هوا قرار داده می‌شوند. هم‌چنین جریان هوا همانند مدلی است که در بخش قبل به آن اشاره شد. این ترتیب قرار‌گیری مشعل‌ها، به نگه‌داری و تعمیرات و هم‌چنین کم‌حجم‌تر کردن موتور مذکور کمک می‌کند.

محفظه حلقوی

این نوع از محفظه احتراق شامل فقط یک مشعل است که به صورت حلقوی (همانند مدل قبلی) در معرض جریان هوای ورودی قرار می‌گیرد. مهم‎‌ترین مزیت در این مدل از محفظه احتراق این است که با فرض یک توان خروجی ثابت، فقط 75 درصد از قطر مدل قبلی نیاز و درنتیجه این مدل از وزن و قیمت کم‌تری برخوردار است.

توربین

وظیفه توربین در یک موتور جت، تولید نیرو به منظور به حرکت در آوردن کمپرسور و دیگر اجزای آن است. این کار با  گرفتن انرژی از گاز داغ انجام می‌شود، به نحوی که نهایتا دما و فشار آن افت خواهد کرد. دمای گازی که در معرض توربین قرار می‌گیرد، بین 850 تا 1700 درجه است، که از دمای ذوب موادی که با تکنولوژی کنونی ساخته می‌شوند، فاصله دارد.

به منظور ایجاد گشتاور مورد نیاز کمپرسور و دیگر اجزا موتور، چندین مرحله افت فشار و دما در توربین اتفاق می‌افتد. تعداد این مراحل به توان مد نظر، سرعت دورانی توربین و قطر آن وابسته است.

از نظر تئوری، هرچه دمای ورودی به توربین بیشتر باشد، راندمان موتور افزایش می‌یابد. اما در عمل به دلیل محدودیت در مواد استفاده شده در ساخت توربین، این مهم امکان‌پذیر نیست و یک حد بالایی از دمای ورودی به توربین قابل تعریف است. در حقیقت دمای توربین تا مقداری افزایش خواهد یافت که قطعات آن به شدت داغ و سرخ خواهند شد. در این حالت مواد انتخاب شده بایستی این قدرت را داشته‌ باشند تا بتوانند گشتاور و نیروی مد نظر را بدون ذوب شدن، انتقال دهند.

سوراخ‌های کوچکی در پره‌های توربین تعبیه شده که با جریان یافتن هوا میان آن‌ها سبب خنک شدنش می‌شوند.

نازل خروجی

موتور‌های مبتنی بر توربین گاز که در هواپیماها استفاده می‌شوند، از سیستمی تحت عنوان «اگزاست» (Exhaust) بهره می‌برند که وظیفه آن تخلیه گاز داغ به درون اتمسفر است. با بهره‌گیری از این سیستم، گاز خروجی سرعت خواهد گرفت، بنابراین امکان دستیابی به تراست مد نظر وجود خواهد داشت. طراحی اگزاست می‌تواند تاثیر به‌سزایی در کارکرد توربین گاز داشته‌ باشد. عملکرد این سیستم به دمای گاز ورودی، نرخ جرمی جریان، فشار و دمای گاز خروجی مد نظر طراحی وابسته است.

وظیفه اصلی اگزاست، جلوگیری از هدایت حرارتی به بقیه اجزاء موتور و هم‌چنین تنظیم سطح مقطع مناسب برای گاز خروجی است. اضافه کردن برخی ویژگی‌ها هم‌چون «معکوس‌کننده تراست» (به منظور کاهش سرعت هواپیما هنگام فرود آمدن)، دمپر صدا و یا سطح مقطع متغیر، طراحی این سیستم را پیچیده‌تر خواهد کرد.

پس‌سوز

علاوه بر اجزا استفاده شده در توربین گاز، از جزء دیگری نیز به منظور افزایش تراست خروجی استفاده می‌شود. پس‌سوز (بازگرمایش)، سیستمی است که به منظور افزایش نیروی تراست در مواقع معینی استفاده می‌شود، از جمله این مواقع می‌توان به هنگامی که هواپیما در حال بلند شدن و یا مشغول مانورهای جنگی است اشاره کرد.

از نظر مهندسی، تعبیه سیستم پس‌سوز در یک موتور، منجر به مصرف سوخت بسیار بیشتری نسبت به حالت عادی خواهد شد؛ بنابراین از این سیستم فقط در زمانی استفاده می‌شود که مسئله سوخت در موتورها اهمیت کمتری داشته باشد.

منبع:https://blog.faradars.org/jet-engine/

تقطیر

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه فنی و مهندسی

تقطیر:

تَقطیر (به انگلیسی: Distillation) یکی از مهم‌ترین و متداول‌ترین روش‌های جداسازی است و اساس آن بر توزیع اجزا بین دو فاز مایع و گاز بنیان گذاشته شده‌است. تقطیر یکی از متداول‌ترین راه‌های جداسازی مواد از یکدیگر به علت تفاوت نقطه جوش است.
نمایش آزمایشگاهی تقطیر: ۱: منبع گرما ۲: فلاسک ته گرد ۳: سرلوله دستگاه تقطیر ۴: دماسنج / دمای نقطه جوش ۵: کندانسور ۶: ورود آب خنک‌کننده ۷: خروجی آب خنک‌کننده ۸: تقطیر / فلاسک دریافت ۹: خلاء / ورودی گاز ۱۰: ورودی دستگاه تقطیر ۱۱: کنترل گرما ۱۲: کنترل سرعت همزن ۱۳: همزن / صفحهٔ گرم‌کنند ۱۴:حوضچه گرمایش (روغن / شن و ماسه) ۱۵: نیاز به هم زدن. (دیده می‌شود)، با تراشهٔ جوش سنگ یا همزن مکانیکی ۱۶: حوضچه خنک‌کننده.[۱] of distillation: .[۲]

تقطیر یک فرایند فیزیکی برای جداسازی اجسام با دمای جوش متفاوت است. برای پی بردن به این که فرایند تقطیر چگونه انجام می‌گیرد به رفتار محلول‌ها هنگام جوشیدن و متراکم شدن می‌توان توجه کرد. محلول‌هایی با نسبت‌های متفاوت از دو ماده را در دمای جوش با بخار خود به تعادل درمی‌آیند. سپس ترکیب فاز مایع و فاز بخار اندازه‌گیری و نمودار تغییر درصد مولی هر یک از فاز مایع و فاز بخار را در دماهای مختلف می‌توان رسم کرد. مختصات y هر نقطه بر روی منحنی نمایانگر دمای جوش محلولی است که ترکیب درصدآن با مختصات x دراین نقطه داده می‌شود. در آزمایشگاه برای جداسازی مایعات فرار، اغلب از دستگاه تقطیر جزء به جزء استفاده می‌شود. یک ستون تقطیر یا جداسازی شامل یک استوانه عمودی حاوی دسته‌ای از بشقابک‌ها، یا حلقه‌های فولادی زنگ‌نزن، گلوله‌های شیشه‌ای یا تکه‌های سرامیک می‌باشد؛ که این مواد دارای سطح ویژه گسترده‌ای بوده و تماس خوبی را بین مایع – بخار در طول واحد تقطیر ممکن می‌سازند. در بالای ستون یک مبرد و در پایین آن یک واحد تبخیر کننده به نام بازجوشان (reboiler) قرار دارد. بالای ستون چون از منبع گرمایش دورتر است سردتر از پایین ستون می‌باشد و ترکیب درصد مایع و بخار در حال تعادل در بالای ستون با ترکیب درصد مایع و بخار در حال تعادل در پایین ستون می‌باشد؛ بنابراین در بالای ستون درصد ماده‌ای که دمای جوش کمتری دارد بیشتراست. در صنعت برای تقطیر در مقیاس تجارتی و جداسازی مخلوط چند ماده از برج تقطیر جزء به جزء مانند آنچه که دراینجا ملاحظه می‌نمایید استفاده می‌شود. در هر طبقه از برج از بشقابی حبابی مانند () به کار رفته‌است. با اجرای مراحل گوناگون تقطیر نفت خام به فراورده‌های سودمندی تفکیک می‌شود؛ و بر مبنای دمای جوش خود از ترازهای مختلف برج خارج می‌شود.
تقطیر، روشی جهت استخراج اسانس از گیاهان دارویی و معطرویرایش

فرایند تقطیر نوعی روش استخراج اسانس است که قدمت طولانی داشته و در آن، مایع به ترکیباتی که نقطه جوش متفاوت دارند تقسیم می‌شود. تکنولوژی تقطیر نسبتاً ساده بوده و قابل استفاده در مناطق روستایی نیز می‌باشد. تقطیر با آب قدیمی‌ترین و ارزان‌ترین روش تقطیر است که طراحی و ساخت آن ساده و کم هزینه می‌باشد. این روش به‌طور عمومی برای استخراج اسانس از مواد خشک یا پودر شده گیاهی (مانند ادویه‌های پودر شده، مواد چوبی پودر شده مانند پوست درخت دارچین)، گل‌هایی مانند گل محمدی و اندام‌هایی که بسیار سخت و محکم هستند مانند ریشه‌ها، چوب‌ها و میوه‌های فندقه استفاده می‌شود. به عمل تبخیر و میعان متوالی تقطیر گویند. یعنی در این فرایند مایعات ابتدا به بخار تبدیل شده و پس از فرایندی بخار سرد و به مایع تبدیل می‌گردد. طی این فرایند بخارات حاصل از گرما تحت تأثیر سرما تبدیل به قطرات مایع می‌گردد و با جمع‌آوری این قطرات که از میعانات پشت سرهم حاصل می‌گردد؛ موادی خالص و مقطر به دست می‌آید. معمولاً با عمل تقطیر می‌توان ترکیب مختلف معطر را بدون تغییر از گیاه خارج کرد. اسانس‌ها معمولاً با عمل تقطیر شامل ترکیبات مختلفی هستند ولی یک یا چند ترکیب عامل اصلی بوی اسانس محسوب می‌شود.[۳]
اجزای یک سیستم تقطیر سادهویرایش

به‌طور کلی یک سیستم تقطیر ساده دارای چهار بخش است: مشعل (به عنوان منبع گرما)، مخزن تقطیر، مبرّد و قسمت جداکنندهٔ اسانس[۴]
انواع روش‌های تقطیرویرایش

تقطیر در فشار محیط[۵]: در این روش، فرایند تقطیر در فشار محیط صورت می‌گیرد.
تقطیر با بخار آب[۶]: وقتی که تقطیر در مجاورت بخار ماده مخلوط نشدنی و باویسکوزیته بالا صورت می‌گیرد. فشار بخار یکی تحت تأثیر دیگری قرار نگرفته و مخلوط در دمایی که مجموع فشارهای جزئی آن‌ها برابر فشار محیط گردد تقطیر می‌شود. دو نوع تقطیر با بخار آب داریم ۱-روش مستقیم ۲-تقطیر با بخار زنده
تقطیر در خلاء: در این روش فرایند تقطیر در خلاء (در فشار ۴۰ میلی‌متر جیوه) صورت می‌گیرد.
تقطیر در خلاء و بخار: این روش با انتقال گرما توسط بخار آب و با استفاده هم‌زمان از پمپ خلأ جهت کاهش فشار کلی صورت می‌گیرد. به‌طور کلی این روش دارای اشکالاتی بوده و از آن زیاد استفاده نمی‌شود.
تقطیر در فشار: این روش برعکس تقطیر در خلأ بوده و باعث می‌شود که فرایند تقطیر در دمای بیشتری نسبت به آن در فشار محیط صورت گیرد و دمای بالاتر باعث گسسته شدن مولکول‌های نفت گردیده و ترکیب آن‌ها را تغییر می‌دهد.

روش‌های جدید تقطیر: این روش‌ها شامل یک یا دو مرحله تقطیر در فشار محیط بوده که توسط تقطیر با بخار همراه می‌شود.
انواع تقطیر از نظر اجزاویرایش

تقطیر دو جزئی
تقطیر چند جزئی

تقطیر دو جزئی [۳]ویرایش

تقطیر تعادلی
تقطیر جزئی
تقطیر مداوم

تقطیر چند جزئی [۲]ویرایش

روش‌های میانبر (Short Cut Method)

روش فنسکی
روش آندروود
روش گیلیلان
روش براون و مارتین
روش ادولج
روش ادمیستر
روش تخمینی سینی به سینی
روش اسمیت
روش لویس- ماتسون
روش ترسیمی هنگستیبک
روش تیلی- گدس
روش وینکل و تاد

روش‌های دقیق (Exact Solution)

MESF
روش همگرایی تتا
روش همگرایی تتا برای برج‌های پیچیده
روش همگرایی تتا برای برج‌های تقطیر آزئوتروپی و استخراجی

تقطیر مداومویرایش

امروزه به‌علت اقتصادی بودن مداوم در تمام عملیات پالایش نفت از این روش استفاده می‌شود. در تقطیر مداوم برای یک نوع خوراک مشخص و برش‌های تعیین شده شرایط عملیاتی ثابت بکار گرفته می‌شود. بعلت ثابت بودن شرایط عملیاتی در مقایسه با تقطیر نوبتی به مراقبت و نیروی انسانی کمتری احتیاج است. با استفاده از تقطیر مداوم در پالایشگاه‌ها مواد زیر تولید می‌شود:

گاز اتان و متان به‌عنوان سوخت پالایشگاه، گاز پروپان و بوتان به‌عنوان گاز مایع و خوراک واحدهای پتروشیمی، بنزین موتور و نفت‌های سنگین به‌عنوان خوراک واحدهای تبدیل کاتالیستی برای تهیه بنزین با درجه آروماتیسیته بالاتر، حلال‌ها، نفت سفید، سوخت جت سبک و سنگین، نفت گاز، خوراک واحدهای هیدروکراکینگ و واحدهای روغن‌سازی، نفت کوره و انواع آسفالتها.
تقطیر جزء به جزءویرایش

برای تفکیک برش‌های متشکله نفت خام عملیات فیزیک و شیمیایی چندی بر روی آن به عمل می‌آورند تا فراورده‌های مورد نیاز جامعه امروزی را تولید نمایند. از مهم‌ترین آن‌ها تقطیر جز به جز نفت و استخراج [۴] می‌باشد. تقطیر جز به جز عبارت است از یکسری تبخیر و تبرید که در سینی‌های یک برج استوانه‌ای صورت می‌گیرد. مایعات خالص در فشار محیط در دمایی به جوش می‌آیند که در آن دما فشار بخار آن برابر فشار محیط گردد. مایعات مخلوط در حدود دمایی که حاصل جمع فشارهای جزئی عوامل تشکیل دهنده آن‌ها برابر فشار محیط گردد به جوش می‌آید.

در نقطه جوش فازهای بخار و مایع در حال تعادل می‌باشند. چنانچه فشار کاهش یابد تبخیر صورت می‌گیرد و در حالت معکوس تبرید اتفاق می‌افتد. از فشار بخار برای محاسبه ترکیب گازهای مخلوط در حالت تعادل استفاده می‌شود. وقتی که اجزا تشکیل دهنده یک محلول در برج تقطیر به‌طور دائم جدا می‌شوند بخارهایی که به سمت بالا حرکت می‌کند ترکیبات فرارتر مایع برگشت‌کننده به سمت پایین سرازیر است برخورد کرده و غلیظ‌تر می‌شود.

شیمی بسپار

پردیس فناوری کیشطرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت گروه صنعت و مدیریت شیمی

شیمی بسپار یا پلیمر (به انگلیسی: Polymer Chemistry) یا شیمی

درشت‌مولکول (به انگلیسی: Macromolecular Chemistry) ،

شاخه‌ای از دانش شیمی است که در آن خواص

شیمیایی و روش ساخت درشت‌مولکول‌ها و بسپارها مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

بسپارها، از بسپارش تک‌پارها تشکیل می‌شوند. در شیمیِ بسپار، درجه بسپارش ، توزیع جرمی

مولی ، تاکتیسیته ، هم‌پار و بسیاری موضوعات دیگر مورد بررسی هستند.

مقدمه:


بشر نخستین ، آموخته بود چگونه الیاف پروتئینی پشم و ابریشم و الیاف سلولزی پنبه و کتان را عمل آورد،

رنگرزی کند و ببافد. بومیان جنوبی از لاستیک طبیعی ، برای ساختن اشیاء کشسان و

پارچه‌های ضد آب استفاده می‌کردند.

 پلی کلروپرن ، نخستین لاستیک سنتزی است که در آمریکا تهیه شد و گسترش یافت. پلی بوتادین ،

نخستین کائوچوی سنتزی است که آلمانی‌ها به نام بونا- اس به مقدار کافی تهیه کردند. 

بوتیل کائوچو ، یکی از چهار لاستیک سنتزی است که اکنون به مقدار بیشتری تهیه و مصرف می‌شود.

نخستین لاستیک مصنوعی ، سلولوئید است که از نیترو سلولز و کافور توسط “پارکر” در سال 1865 تهیه شد.

ولی در سال 1930، عمل پلیمریزاسیون و الکلاسیون کشف شد و در صنعت بکار گرفته شد.

در این دوران ، آمونیاک برای تولید مواد منفجره ، تولوئن برای TNT و بوتادین و 

استیرن برای تولید لاستیک مصنوعی به مقدار زیادی از نفت تولید شد.

ستات سلولز در سال 1894 توسط “بران دکرس” سنتز شد و در سال 1905 توسط “میلس” کامل شد.

در سال 1900، “رم” ، پلیمریزاسیون ترکیبات آکریلیک را آغاز کرد

و در سال 1901، “اسمیت” نخستین فتالات گلسیرین (یا فتالات گلسیریل) را تهیه کرد.

در اواسط قرن بیستم در آلمان ، “اشتودینگر” ، قانون مهم ساختار مولکولهای بزرگ را وضع کرد.

در سال 1934، کارخانه (ICI) موفق به تهیه مولکولهای بزرگ پلی اتیلن شد.

دوپن” بطور منظم در زمینه تراکم مواد بررسیهایی انجام دارد که در نتیجه ، به تهیه پلی آمیدها یعنی

الیاف نایلون نایل شد و الیاف پلی آمید را از کاپرولاکتام تهیه کرد که به الیاف پرلون شهرت یافت

کاغذ ، چوب ، نایلون ، الیاف پلی استر ، ظروف ملامین ، الیاف پلی اتیلن ، اندود تفلون ظروف آشپزی ، نشاسته ،

گوشت ، مو ، پشم ، ابریشم ، لاستیک اتومبیل و… ، ماکرومولکولهایی هستند که روزانه با آنها برخورد می‌کنیم.

در مورد پلیمرها با مفاهیمی همچون خواص فیزیکی و مکانیکی ، مکانیسم پلیمر شدن ،

 فرآورش پلیمرها روبرو هستیم.

خواص فیزیکی و مکانیکی پلیمرها

پردیس فناوری کیشطرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت گروه صنعت و مدیریت شیمی

در بر گیرنده مفاهیم زیر است:

مورفولوژی ، رئولوژی ، انحلال پذیری ، وزن مولکولی ، روشهای آزمودن ، روشهای شناسایی.

مکانیسم پلیمری شدن

از سه طریق زیر است:

پلیمرشدن تراکمی ، پلیمرشدن افزایشی ، کوپلیمرشدن.

فرآورش پلیمرها

در برگیرنده مباحث زیر است:

پر کننده‌ها ، توان دهنده‌ها ، نرم سازها ، پایدار کننده‌ها، عمل آورنده‌ها ، رنگ‌ها و غیره.

چند کاربرد مهم پلیمرها

پلی آمید (نایلون)

برای تهیه الیاف ، طناب ، تسمه ، البسه ، پلاستیک صنعتی ، جایگزین فلز

 در ساخت غلتک یا تاقان ، بادامک ،دنده ، وسایل الکتریکی بکار می‌رود.

پلی استر

بصورت الیاف ، جهت تهیه انواع لباسها ، نخ لاستیک ، بصورت لایه

برای تهیه نوار ضبط صوت و فیلم بکار می‌رود.

پلی اتیلن (کم‌چگالی ، شاخه‌دار)

بصورت لایه ورقه در صنایع بسته بندی ، کیسه پلاستیکی ، الیاف پارچه بافتنی ،

بسته‌بندی غذای منجمد ، پرده ، پوشش پلاستیکی ، عایق ، سیم و کابل ، بطری بکار می‌رود.

پلی استیرل

برای تهیه رزینهای تبادل یونی ، انواع کوپلیمرها ، رزینهای ABC ، مواد اسفنجی ،

وسایل نوری ، وسایل خانگی، اسباب بازی ، مبلمان بکار می‌رود.

پردیس فناوری کیشطرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت گروه صنعت و مدیریت شیمی

نفت خام

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه فنی و مهندس

نفت خام:

نَفت یا پترولیوم مایعی غلیظ و افروختنی به‌رنگ قهوه‌ای سوخته یا سبز تیره یا سیاه است که در لایه‌های بالایی بخش‌هایی از پوستهٔ کره زمین یافت می‌شود. نفت شامل آمیزهٔ پیچیده‌ای از هیدروکربن‌هایی گوناگون است. بیش‌تر این هیدروکربن‌ها از زنجیرهٔ آلکان هستند؛ ولی ممکن است از دید باطن، ترکیب یا خلوص تفاوت‌های زیادی داشته باشند. نفت را طلای سیاه می‌نامند. نفت جز سوخت‌های فسیلی به حساب می‌آید و تجدید ناپذیر است که در کشور برای انتقال آن از توربو دینامهای غول پیکر در تلمبه ی خانه ی عبدالخان سیالات تحت فشار را منتقل می کنند .
نمودار جهانی مصرف انرژی در سال‌های اخیر. نفت در صدر قرار دارد.
واژه‌شناسیویرایش

ریشهٔ واژهٔ «نفت» از واژهٔ اوستایی «نپتا» گرفته شده‌است. کلدانیان و اعراب آن را از زبان مادی گرفته و «نفتا» خوانده‌اند.[۱] در برخی منابع قدیمی به صورت «نفط» نیز آمده‌است. در فرانسه نیز «Naphte» گفته می‌شود و پیش از آن تا سال ۱۲۱۳ میلادی «Napte» گفته می‌شد که از واژهٔ لاتین «Naphta» برگرفته شده بود. ریشهٔ این کلمه واژه یونانی «Naphtha» به‌معنی روغن شرقی می‌باشد.

کلمهٔ نفت در زبان انگلیسی «پترولیوم» (Petroleum)نامیده می‌شود که از دو کلمهٔ «پترا» (Petro)(معادل یونانی واژهٔ سنگ) و کلمهٔ «اولئوم» (Oleum)(روغن) تشکیل شده‌است.

نفت مایعی است که عمدتاً از دو عنصر آلی هیدروژن و کربن تشکیل شده و دارای مقادیر کم‌تری از عناصر سنگین مانند نیتروژن، اکسیژن و گوگرد می‌باشد و به‌صورت طبیعی در زیر زمین و به‌صورت استثنایی در روی زمین به صورت چشمه یافت می‌شود.
تاریخچهویرایش

اقوام متمدن دوران باستان، به‌ویژه سومری‌ها، آشوری‌ها و بابلی‌ها، در حدود چهارهزار و پانصد سال پیش در سرزمین بین‌النهرین (عراق امروزی) با برخی از مواد نفتی که از دریاچه قیر به‌دست می‌آمد، آشنایی داشتند. آنان از خود قیر به‌عنوان مادهٔ غیرقابل نفوذ برای عایق‌کاری کشتی‌ها استفاده می‌کردند. در قرون وسطی دانشمندان مسلمان با تولید نفت سفید و نفت ضروری از آن برای چراغ‌ها استفاده کردند و خیابان‌ها و حمام‌های شهر بغداد به وسیله قیر و ماسه پوشانده می‌شد. اولین میدان نفتی دنیا در باکو در قرن نهم ساخته شد که به گفته مارکو پولو که در قرن سیزده به آنجا سفر کرده محصولات آن با صدها کشتی حمل می‌شد. در داستان‌ها آمده‌است که نوح نیز کشتی خود را با قیر پوشاند تا آب به درون آن نفوذ نکند[نیازمند منبع].

اولین چاه اکتشافی مدرن نفت در سال ۱۷۴۵ در فرانسه و اولین چاه استخراج نفت توسط کلنل دریک در سال ۱۸۵۹ در پنسیلوانیا حفاری شد.[۱]

با توسعه و پیشرفت تکنولوژی حفاری در اواسط قرن نوزدهم و تکنولوژی تقطیر و پالایش نفت در اواخر قرن نوزدهم و استفاده از آن در موارد غیر سوختی، جهش حیرت‌آوری به‌وجود آمد. به‌طوری‌که امروزه صنایع پتروشیمی نقش اساسی و بنیادی در رفع نیاز عمومی جامعه به عهده دارد.
منشأویرایش

بیشتر دانشمندان منشأ تشکیل نفت را گیاهان و موجودات آلی موجود در اقیانوس‌های اولیه می‌دانند. به دلیل وجود یک سلسله خواص خاص که تنها مولکول‌های آلی، مشمول آن‌ها می‌شوند.

باقی‌ماندهٔ جانوران و گیاهانی (اعم از جلبک‌ها و مرجانها) که میلیون‌ها سال قبل (قبل از پدید آمدن دایناسورها) در محیط دریا (آب) زندگی می‌کرده‌اند، طی میلیون‌ها سال توسط لپه‌های گل و رسوبات مدفون شده‌اند و تحت فشار و دمای بالا، نبود اکسیژن و مدت زمان طولانی تبدیل به نفت و گاز گردیده و در صورت وجود این شرایط همراه با سنگ مخزن مناسب و پوش سنگ، طی مدت زمان بسیار طولانی نفت مهاجرت نموده و به مقدار زیاد در حوضچهٔ نفتی جمع می‌گردد.

نفت خام حالت روغنی دارد و به شکل‌های جامد (قیرهای نفتی) و مایع دیده می‌شود. برخی اوقات به تمام اشکال نفت هیدروکربن نیز گفته می‌شود. اگر نفت در لایه‌ای رسوبی جمع گردد به‌آن محل «حوضچهٔ نفتی» می‌گویند. از مجموع چندین حوضچهٔ نفتی، یک «میدان نفتی» حاصل می‌شود. به سنگ متخلخل دربرگیرندهٔ نفت که قابلیت تولید نفت را داشته باشد، «سنگ مخزن» می‌گویند.
اکتشافویرایش
یک پمپ‌جک در کوبا

تا قبل از حفر نخستین چاه نفتی به کمک وسایل جدید حفاری، این ماده مهم فقط از چشمه‌های سطحی نفت، یا چاه‌های کم عمق که به وسیله دست حفر می‌شد، استخراج می‌گردید و موارد استفاده از نفت خام نیز محدود بود.[۲] از زمان پیدایش نفت تا امروز فعالیت‌های اکتشافی برای کشف ذخایر جدید نفت و گاز و تأمین تقاضای بازارهای نفت و همچنین جایگزینی حجم‌های تولید شده، به صورت مستمر در جریان است. امروز با پیشرفت تکنیک‌های اکتشافی جدید، دقت فعالیت‌های اکتشافی بیشتر شده و شانس بیشتری برای موفقیت وجود دارد، اما با وجود این پیشرفتها، اکتشاف هنوز به صورت یک فعالیت با ریسک بالا باقی مانده‌است، زیرا قدیمی‌ترین نظریه برای اکتشاف نفت، نظریه طاقدیس (Anticline Theory) است. کاربرد این نظریه برای یافتن نفت در قله طاقدیس‌ها ابزار موفقی بود. این نظریه به عنوان نظریه اصلی برای اکتشافات مهم نفتی در بسیاری از نقاط دنیا از جمله مسجد سلیمان ایران مورد استفاده قرار گرفت. نفت در سال ۱۸۸۰ در رسوبات دریایی پنسیلوانیا کشف شد که ارتباطی با ساختارهای طاقدیسی نداشت و تجمع نفت و ایجاد نفت‌گیر صرفاً ناشی از تغییر رخساره رسوبات بود؛ بنابراین مشخص شد که ذخایر نفتی می‌توانند در حوزه‌های غیر چین خورده هم وجود داشته باشند. در نتیجه مفهوم نفت‌گیرهای چینه‌ای (Stratigraphic Traps) با این کشف وارد عرصه مفاهیم نفت شد. تا اواسط دهه ۱۹۲۰، تهیه و استفاده از نقشه‌های سطحی و طاقدیس‌ها ابزار اصلی اکتشافات نفتی بود و یافتن نفت‌گیرهای چینه‌ای به صورت تصادفی رخ می‌داد. یک منطقهٔ انتخاب شده را با مطالعهٔ نمونه‌های سنگی و لرزه‌نگاری مشخص می‌کنند. اندازه‌گیری‌ها انجام می‌شود و اگر مکان از نظر میزان ذخیره نفت موجود و ملاحظات اقتصادی، موفقیت‌آمیز باشد، حفاری آغاز می‌شود. بالای چاه ساختاری به نام «دکل حفاری» برای جادادن وسایل و لوله‌های مورد استفاده در چاه ساخته می‌شود. زمانی که حفاری تمام می‌شود، پس از تکمیل چاه حفرشده، یک جریان ثابتی از نفت را به سطح زمین خواهد آورد. به سنگ‌هایی که غالباً از سنگ‌های رستی (شیل) یا انیدریت تشکیل‌شده و خاصیت پلاستیک دارند و قسمت بالایی مخزن نفت همانند پوششی قرار می‌گیرند، «سنگ پوششی» گفته می‌شود.
پالایشویرایش

نفت به‌صورت خام نمی‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و باید در پالایشگاه نفت در برج تقطیر (مخصوص نفت) مورد جداسازی بر اساس اختلاف چگالی قرار گیرد.
انواع نفت خامویرایش
بیشتر ذخایر نفتی دنیا از نفت‌های فوق‌سنگین و شن‌های نفتی تشکیل شده‌است.

ارزش نفت خام معمولاً بر اساس دو معیار وزن مخصوص و میزان گوگرد تقسیم‌بندی می‌شود. نفت‌هایی که وزن مخصوص، گرانروی و چگالی پایینتری دارند نفت سبک و نفت‌هایی که وزن مخصوص، گرانروی و چگالی بالاتری دارند نفت سنگین نامیده می‌شوند. نفت‌هایی که گوگرد آن‌ها کمتر است نیز نفت شیرین و نفت‌های دارای گوگرد بیشتر نفت ترش نامیده می‌شوند که معمولاً نفت‌های میدان‌های جوان، به دلیل پختگی اندک، سنگین تر هستند و میزان گوگردشان بالاست. استخراج، جابجایی و پالایش نفت‌های سبک و شیرین ساده‌تر و کم‌هزینه‌تر است و میزان بیشتری از محصولاتی چون بنزین، نفتا، نفت سفید و سوخت‌های جت برگرفته از نفت سفید، و گازوئیل‌های مرغوب را می‌توان از آن‌ها به دست آورد، به همین دلیل این نوع نفت‌ها بیشتر مورد علاقه پالایشگاه‌ها بوده و قیمت بالاتری دارند. شاخص‌های بین‌المللی تعیین قیمت نفت یعنی وست تگزاس اینترمیدیت و برنت از نوع نفت سبک و شیرین هستند. اما میزان نفت‌های ترش و سنگین در ذخایر نفتی دنیا بسیار بیشتر است.

.