اگر به دنبال راه های موفقیت در کسب و کار خود هستید، باید بدانید که در فضای کسب و کارهای امروزی اقتصاد کشورمان پر از تهدیدهای متعدد و مختلف است. بنابراین راه های موفقیت در کسب و کار شما، تا حد زیادی به پتانسیل های موجود کسب و کارتان بستگی دارد.
هرچند صدها راه برای کسب موفقیت در کسب و کارها وجود دارد اما ما دراین مقاله به ذکر 7راه موفقیت در کسب و کار که بیشتر از همه دارای اهمیت بوده است را گردآوری کرده ایم:
1-به کسب موفقیت در کسب و کارتان خوشبین باشید
اگر می خواهید به موفقیت های زیادی در کسب و کارتان برسید، باید آرزوهای زیادی هم داشته باشید. فرقی نمی کند که در اول این راه پر فراز و نشیب هستید یا سالهاست که با شرایط های مختلف دست و پنجه نرم می کنید، این خوشبینی به آینده کسب و کارتان و موفقیت های متعدد در آن است که اعضای یک سازمان را به پیش می راند.
2-برای رسیدن به موفقیت در کسب و کارتان پرانرژی باشید
شما بعنوان یک کارآفرین یا صاحب کسب و کار، الگوی تمامی اعضای سازمانتان هستید و این سبب می شود که تمامی ویژگی های شما زیر ذره بین کارکنان باشد. یک سازمان زمانی برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار خود پرانرژی و کوشاست که مدیر سازمان پرانرژی باشد.
3- برای کسب موفقیت در کسب و کارتان هدفمند بازاریابی کنید
این موضوع که هرچه در زمینه بازاریابی فعالیت کنید، کم است؛ یک نگرش کاملا غلط است! بازاریابی وقتی باعث موفقیت در کسب و کار شما خواهد شد که هدفمند باشد. شما بعنوان یک مدیر موفق باید شیوه های بازاریابی موردنیاز کسب و کارتان را بشناسید و با استراتژی بازاریابی درست به فعالیت بازاریابی بپردازید تا انرژی، وقت و بودجه اختصاص یافته به بازاریابی به هدر نرود.
4- در انتظار وقایع غیرقابل پیشبینی باشید
کسب و کاری در اوضاع آشفته اقتصادی این روزها موفق خواهد بود که در عین خوشبینی، همیشه آماده وقایع غیر منتظره باشد. در واقع یک مدیر بعنوان یک رهبر سازمان باید همواره آماده باشد تا از تهدیدهای موجود، فرصت های جدیدی بیافریند.
5-برای موفقیت در کسب وکارتان به آمار توجه کنید
دنیای امروز، دنیای علم آمار است. پیشرفت علم آمار سبب شده است تا هر مدیری بتواند به تمامی اطلاعات سازمان خود، از سفارش خریدهای همه مشتریان (تازه و قدیمی) گرفته تا هرگونه اموال شرکت (ثابت و عینی و موجودی های گوناگون) دسترسی داشته باشد. یک مدیر مدبّر باید همواره متوجه این آمار و اطلاعات باشد و با توجه به تغییرات، بهترین تصمیمات را بگیرد.
6- برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار همواره به روز باشید
اگر فکر می کنید که با دانش سال های تحصیل خود در دانشگاه می توانید پیش بروید، در اشتباه هستید. کسب و کاری می تواند در این بحبوحه پیشرفت علم و فناوری، به موفقیت های زیادی برسد که همواره خود را به روز نگه دارد. شما بعنوان مدیر سازمان باید الگوی دیگر اعضای سازمان در یادگیری مطالب جدید و به روزرسانی اطلاعات علمی قبلی خود باشید.
7-برای دستیابی به موفقیت در کسب و کارتان، دیجیتال را از قلم نیندازید
این روزها کسب و کارهایی موفق خواهند بود که در حوزه دیجیتال فعالیت های مستمر و با برنامه ای داشته باشند و به اصطلاح کسب و کار خود را تبدیل به کسب و کار دیجیتال کنند. لازمه این امر، استفاده بهینه از بازاریابی دیجیتال یا در واقع همان دیجیتال مارکتینگ است. استفاده بهینه از پتانسیل های حوزه دیجیتال و اینترنت البته پس از تعیین استراتژی این حوزه از بازاریابی، کمک های شایانی به سازمان یا کسب و کار شما برای دستیابی به موفقیت های متعدد خواهد کرد.
«الکساندرگراهام بل» اختراعی را عرضه کرد که بازار به آن نیاز داشت، «بیل گیتس» هم همین کار را کرد. خانههای ۷۵۰۰۰ دلاری که به قیمت ۶۰۰۰۰ دلار به فروش گذاشته میشود و ۲۰۰۰۰ دلار برای فروشنده آب خورده است هم نتیجه قدر دانستن از فرصتی است که بازار در اختیار فرد قرار میدهد. یک نفر در نقش خریدار ظاهر میشود و دیگری فروشنده است.
۴- دانستن درمورد قانون :
آگاهی از اصول حسابداری ، قوانین شرکتها ، قوانین ملی و منطقهای و آییننامهها. پیشنهاد می کنیم که در مورد آشنایی با قوانین حتما دست به کار شوید.
۵- یافتن فرصتهایی که دیگران متوجهاش نمی شوند :
شما فرصتی را که دیگران با چشمشان نمیبینند با استفاده از فکرتان تشخیص میدهید. به عنوان نمونه یکی از دوستان خانه قدیمی و کلنگیای را خریده بود که آدم میترسید به آن نگاه کند. همه ما از این خرید او تعجب کرده بودیم نکتهای که وی درمورد این خانه می دانست این بود که خانه به همراه ۴ قطعه زمین دیگر فروخته میشد. وی با مراجعه به شرکت مالک خانه متوجه این موضوع شده بود وی آن را خانه را خراب کرد و ۵ قطعه زمین را به قیمت ۳ برابر کل قیمتی که برای خرید خانه داده بود فروخت.
۶- مهارت فراهم کردن پول :
یک فرد معمولی صرفاً به بانک مراجعه میکند تا پول فراهم کند. یک فرد سرمایه گذار بایستی بداند چطور پول جمع کند. برای این کار راه های بسیاری هم هست که نیازی به بانک ندارد. در شروع کارم یاد گرفتم که چگونه بدون کمک گرفتن از بانک خانه بخرم. این وسط خانههایی که میخریدم مهم نبودند بلکه یاد گرفتن مهارت فراهم آوردن پول تجربهای بود که نمیشد رویش قیمت گذاشت.
۷- مهارت سازماندهی افراد باهوش :
آدم باهوش کسی است که یا با کسی که با هوش تر از خودش است کار میکند یا وی را استخدام میکند تا برایش کار کند.
وقتی لازم باشد با کسی مشورت کنید از طرف مشورتتان مطمئن شوید. چیزهایی که باید یاد بگیرید خیلی زیادند اما پاداشی که در ازایشان میگیرید نجومی است. اگر در جستجوی ثروت هستید برخوردار بودن از این زیر بنای اساسی یا ترکیبی از این مهارتها نیازی اساسی است .حال فرق نمیکند بخواهید ثروتتان را از چه راهی بدست آورید، از راه خرید خانههای کوچک یا آپارتمانهای متراژ بالا، خرید سهام اوراق قرضه، سرمایه گذاری در شرکتهای سرمایه گذاری فلزات گرانبها و یا مانند اینها . . .
افراد در زندگی روزمره خود برای پولدار شدن روش خاص خودشان را دارند. بعضیها از راه شانس ثروتمند میشوند؛ برخی دیگر ممکن است از طریق فعالیت و کار زیاد درآمدشان را افزایش دهند. معمولاً اشخاصی که همیشه ثروتمند هستند، نقاط مشترکی باهم دارند. با اینحال، چه آنهایی که شانس داشتهاند و چه آنهایی که از طریق کار زیاد پولدار شدهاند، ممکن است به دلیل عادتهای بد مالی نتوانند پولشان را حفظ کنند. اینکه چرا برخی افراد همیشه پولدار باقی میمانند و برخی دیگر همیشه دچارمشکل هستند سؤالی است که ممکن است ذهن همهی ما را درگیرکند. برای پاسخ به این سؤال، محققان در یک مطالعه به مدت ۵ سال دو گروه از افراد ثروتمند و فقیر را با یکدیگر مقایسه کردند. منظور از افراد بیپول لزوماً قشر کمدرآمد نیست، چه بسا افرادی که درآمد خوبی دارند ولی در مدیریت پول خود مهارت کافی ندارند و بنابراین همیشه جیبشان خالی است. نتایج مطالعه نشان داد بزرگترین تفاوتهای ثروتمندان و فقرا به عادات رفتاری آنها مربوط است. بنابراین اگر میخواهید پولدار شوید، این مطلب را بخوانید و عادتها و طرز تفکر افراد بی پول را ترک کنید.
۱- افرادکم درآمد تنها روی شانس و سرنوشت خود حساب باز می کنند.
فقط در موارد بسیارکمی میتوان روی شانس و تقدیر اتکا کرد؛ مثل مواقعی که نمیدانید رنگ بلوز خود را سبز انتخاب کنید یا بنفش . اما هرگز نباید در مسائل بسیار مهم زندگی به این چیزها اعتقاد داشته باشید. افراد ثروتند معتقدند که مسیر زندگیشان را خودشان تعیین میکنند. در مقابل، ۹۰ درصد مردمی که بیپول هستند برای بدبختی و عواملی که نمیتوانند آنها را کنترل کنند سرنوشت را سرزنش میکنند. این افراد برای بهبود رفاهشان بهجای آنکه پولشان را در راستای یادگیری و تحصیل خرج کنند، آن را برای پدیدههای ماورایی و بختآزماییها خرج میکنند.
۲- افراد کم درآمد از آشنایی با افراد جدید اجتناب میکنند.
بیش از ۶۵ درصد افراد ثروتمند عاشق آشنایی و برقراری ارتباط با افراد جدید هستند، درحالیکه فقط ۱۱ درصد از افراد بیپول اینگونه رفتار میکنند. بیشتر اشخاصی که از لحاظ مالی ثبات دارند ، برای داشتن یک حس عالی و حفظ آن تلاش میکنند. آنها حتی ممکن است روزهای مهم مانند روزهای عید و مناسبت های مهم و نظایر آن را به دوستان جدید (و البته آشنایان قدیمی) تبریک بگویند، درحالیکه بسیاری از افراد فقیر معمولاً تمایلی برای انجام این کارندارند.
۳- عدم عشق ورزی افراد کم درآمد نسبت به شغل خود
در حدود۹۰ درصد افرادی که در زمینه مالی موفق هستند ، به شغلشان عشق میورزند . برعکس افراد بیپول فقط معایب و ایرادات شغلشان را میبینند. با چنین نگرشی، هرگز وضع مالیتان بهبود پیدا نخواهد کرد. اگر کارتان را دوست ندارید به دنبال شغل مورد علاقهتان بروید، اما گله نکنید. اگر هم نمیتوانید آن را تغییر دهید سعی کنید جنبههای مثبت آن را ببینید.
۴- افراد کم درآمد توجهی به وضعیت سلامتی خود ندارند
افرادثروتمند زمان زیادی را برای سلامتی صرف میکنند. این اشخاص به طور مرتب به پزشکشان مراجعه میکنند، شیوه زندگی سالم را انتخاب کردهاند، از فواید ورزش برای سلامتی خود کاملاً آگاهاند و مرتب ورزش میکنند (۷۵ درصد از افراد پولدار به طور متوسط روزانه ۱ ساعت ورزش میکنند.، رژیم غذایی آنها سالم و درجهت خفظ سلامت آنهاست و موفق به ترک عادتهای بد زندگیشان شدهاند. اما در بین افراد بیپول، فقط ۱۵درصد قبول دارند که سلامتی و موفقیت با یکدیگر ارتباط نزدیک دارند.
۵- افراد کم درآمد قدرت ریسک پایینی دارند.
تنها ۷ درصد از افراد فقیر حاضرند برای بهبود وضعیت مالیشان ریسک کنند. درحالیکه میزان این ریسک پذیری برای افراد پولدار بیش از ۶۰درصد است. بسیاری از افراد ثروتمند در این مطالعه ابراز داشتهاند که در طول زندگیشان حداقل یک بار با ریسکهایی مواجه شدهاند که به شکستهای بزرگ منجر شده است. اما آنها سعی کردهاند بهجای گیرکردن در آن، با موفقیت از آن عبور کنند.
۶- وابستگی زیاد افراد کم درآمد به برنامههای تلویزیونی
معمولاً ۸۰ درصد افراد کم بضاعت جامعه علاقه شدیدی به برنامههایی تلویزیون دارند که در آن جزئیات زندگی خصوصی دیگران نمایش داده میشود. درحالیکه تنها ۸درصد پولدارها چنین عادتی دارند. بهطور کلی افراد پولدار زمان زیادی را صرف تماشای تلویزیون نمیکنند و شاید کمتر از یک ساعت در روز را به آن اختصاص میدهند (شاید اگر افراد با ضررهای اعتیاد به تلویزیون آگاه میشدند ، زمان کمتری را به تماشای آن اختصاص بدهند همین امر در مورد استفاده زیاد از اینترنت و شبکههای اجتماعی نیز صادق است؛ افراد موفق کمتر از یک ساعت در روز در محیط اینترنت گشت میزنند، مگر اینکه بهطور کلی کارشان بر مبنای اینترنت باشد.
۷- افراد کم درآمد اهل مطالعه نیستند.
افراد موفق روزانه بخشی ازوقت خود را صرف مطالعه میکنند. داستایوسکی نویسنده بزرگ میگوید: «مطالعهنکردن به معنای فکرنکردن است». ۸۸ درصد افراد پولدار با این گفته موافق هستند و آنها حداقل روزانه ۳۰ دقیقه در روز کتابهایی دربارهی مسائل حرفهای و شغلی، رشد فردی و ادبیات تاریخی مطالعه میکنند. درحالیکه فقط ۲درصد درصد افراد کمدرآمد چنین کاری انجام میدهند. البته همانطور که گفته شد، منظور از افراد بیپول، لزوما قشر کمدرآمد جامعه نیست. بسیاری از افراد بهاندازهی کافی درآمد دارند و آن را خرج چیزهای غیرضروری میکنند، اما به کتاب که میرسند دیگر پول ندارند. خوشبختانه امروزه روشهای زیادی برای مطالعه وجود دارد مانند کتابخانهها، کانالهای تلگرام مخصوص مطالعهی کتاب و نظایر آنها و حتماً نیاز نیست کتاب بخرید تا مطالعه کنید. بنابراین بهانه نیاورید و سعی کنید عادت به مطالعه را در خود بپرورانید.
۸- افراد کم درآمد صبحها دیر از خواب برمیخیزند.
تقریباً بیش از ۶۰ درصد از صاحبان کسب و کار با درآمد بالا، حداقل ۳ ساعت پیش از آغاز روز و ساعت کاری ازخواب بیدار میشوند. آنها این ساعتهای صبح را برای ورزش، برنامه ریزی برای کارهایی که باید انجام دهند، بررسی و انجام پروژههای شخصیشان و نظایر آنها صرف میکنند. بسیاری از افراد موفق ۱۰ تا ۱۵ دقیقه را به مراقبه اختصاص میدهند یا اینکه در سکوت فکر میکنند. البته زود بیدارشدن این افراد به این معنا نیست که کمبود خواب دارند. اتفاقا ۹۰درصد از افراد ثروتمند به اندازه کافی می خوابند و بین ساعتهای ۹ تا ۱۰ شب به رختخواب میروند و ۷ تا ۸ ساعت در شب میخوابند.
۹- بیشتر افراد کم درآمد نمیتوانند افراد منفی را از خودشان دور کنند
اغلب افرادی که بی پول هستند، حداقل یک نفر را در اطرافشان دارند که عاشق شایعهپراکنی و شکایت از زندگی (یا افراد منفی) است. افراد موفق دوست دارند با کسانی معاشرت کنند که نهتنها جزو افراد منفیگرا نیستند، بلکه مثبت و الهامبخش نیز هستند. شما نیز میتوانید چنین افراد فوقالعادهای را در رویدادهای فرهنگی، کارهای داوطلبانه یا عضویت در سازمانهای غیرانتفاعی پیدا کنید. تمام وقتتان را صرف آشنایی با این افراد با ارزش کنید و ببینید که چگونه زندگیتان تغییر میکند.
۱۰- ولخرجی بدترین عادت کم درآمدهاست.
بسیاری از افراد بیپول بیش از آنچه عایدی دارند هزینه میکنند و روی هزینهها و مخارجشان تسلط ندارند و امور مالیشان را مدیریت نمیکنند. احتمالاً شما نیز اشخاصی را میشناسید که برای وسیله نقلیه، موبایل و وسایل گرانقیمت دیگر پول خرج میکنند، درحالیکه نه قدرت خرید آنها را دارند و نه حتی به آنها نیاز دارند. مثلا کسی را درنظر بگیرید که در حساب بانکیاش فقط ۲۰۰ هزار تومان پسانداز دارد، اما تلفن همراهش دو میلیون تومان ارزش دارد. اینکار ضعف در مدیریت مالیاش را نشان میدهد. افراد پولدار حساب و کتاب دخل و خرجشان را دارند و معمولا درآمدشان را به این شیوه تقسیم میکنند:
۲۰ درصد پسانداز
۲۵ درصد پرداخت اجاره، اقساط و نظایر آن
۱۵ درصد غذا
۱۰ درصد سرگرمی
۵ درصد هزینهی وسایلنقلیه اعم از اتومبیل شخصی یا حمل و نقل عمومی
و مابقی پول نیز برای مواردی مانند لباس، دارو و آموزش مصرف میشود
پیشنهاد ما به شما این است که این عادتها را هر چه زودتر ترک کنید. افراد موفق بیدلیل موفق نیستند. راز آنها این است که اول به دنبال کارهای مورد علاقهشان میروند و سپس آن کارها را به منبع درآمدشان تبدیل میکنند.
کارگاه آشنایی با استاندارد آسانسورهای الکتریکی ، با رويكرد كاملا علمي و عملي براي توانمند سازي دانشجويان رشته هاي فني آسانسور، كارآموزان و شاغلين بخش آسانسور و پله برقي توسط اساتيد برجسته پرديس فناوري كيش برگزار مي گردد.
انواع استراتژی بازاریابی توسط کسب و کارهای مختلف برای ارتقا بخشیدن به سطح محصولات و خدمات خود ایجاد میشود. بیاید به تعریف استراتژی بازاریابی نگاهی دقیقتری بیندازیم.
تعریف استراتژی بازاریابی
استراتژی بازاریابی، توسط شرکتهای مختلف و برای همسویی و هماندیشی با مصرف کنندگان خود استفاده میشود. این استراتژیها برای آگاهی از مشتریان و دانستن نقطه نظر آنها درباره ویژگیها، مشخصات و مزایای محصولات شرکت مورد استفاده قرار میگیرد. اساساً هدف اصلی استراتژی بازاریابی، تمرکز بر تشویق کردن مردم و گروه هدف جهت خرید محصولات و خدمات خاص آن شرکت میباشد. انواع استراتژی بازاریابی میتوانند کاملاً خلاقانه و نوآورانه باشند و یا اینکه میتوانند از قبل مورد استفاده قرار گرفته باشند. یک استراتژی بازاریابی موثر و موفق به شرکت شما کمک میکند تا در بازار رقابت از بقیه رقبا پیشی بگیرید.
همانطور که قبلا هم اشاره کردیم انواع مختلفی از استراتژیهای بازاریابی وجود دارد. شما باید با شرایط و نیازمندیهای کسب و کار خود بتوایند، استراتژی مورد نظر و مناسب را برای خود برگزینید. قبل از هرگونه انتخابی جهت استراتژی بازاریابی شرکت خود، باید نکات زیر را در نظر بگیرید.
۱. جمعیت گروه هدف را تعیین کنید.
تعیین میزان جمعیت گروه هدف، شما را در انتخاب نوع استراتژی بازاریابی مناسب برای کسب و کارتان کمک میکند. اطلاعات جمعیتی بهدست آمده میتواند شما را در انتخاب مناسبترین طرح بازاریابی برای کسب و کار خود کمک کند.
۲. مخاطبهای خود را به صورت دائمی آزمایش کنید.
ایجاد یک فرآیند فرضی برای خرید جهت تست مخاطبان و مشتریان شما امری ضروری و لازم است. با دانستن رفتارهای خرید مخاطبان و مشتریان مورد نظر، شما میتوانید انتخاب درست و مناسبی در مورد استراتژی بازاریابی خود انجام دهید.
۳. انواع استراتژیهای بازاریابی را در نظر بگیرید.
با در دست داشتن اطلاعات کافی در مورد میزان جمعیت گروه هدف، دیگر شما دانش، نگرش و رفتار آنها را میدانید. بدین ترتیب شما میتوانید استراتژی بازاریابی مناسبی همسو با این دانشها و نگرشها انتخاب کنید.
۴. انواع استراتژی بازاریابی خود را ارزیابی کنید.
بعد از بررسی و انتخاب استراتژیهای بازاریابی از میان آنها که در نظر گرفته بودید و اعمال بعضی از آنها، به شما توصیه میشود که هر لحظه استراتژیهای بازاریابی خود را ارزیابی کنید. با آزمایش همیشگی استراتژیهای بازاریابی، شما متوجه خواهید شد که آیا انتخاب درستی کردهاید و استراتژی مناسب و سازنده برای بازاریابی خود انتخاب کردهاید یا نه.
انواع استراتژی بازاریابی
انواع مختلفی از استراتژیهای بازاریابی موجود است. جمع آوری و آماده سازی یک استراتژی بازاریابی، شامل تجزیه و تحلیل نیازهای کسب و کار شما، مخاطبان یا مشتریان گروه هدف و مشخصات محصولاتتان میگردد.
دو نوع اصلی از انواع استراتژی بازاریابی عبارتند از:
۱. استراتژی بازاریابی بیزینس به بیزینس یا همان B۲B
۲. استراتژی بازاریابی بیزینس به مصرف کننده B۲c
شایعترین نوع از انواع با استراتژی بازاریابی، استراتژی بازاریابی بیزینس به مصرف کننده یا همان B۲C میباشد.
برای داشتن اطلاعات بیشتر و سهولت درک مطلب در زیر تعداد بیشتری از انواع مختلف استراتژیهای بازاریابی را برای شما ارائه میکنیم.
مثالهای بیشتر از انواع استراتژی بازاریابی
۱. بازاریابی از طریق تبلیغات پولی
تبلیغات پولی که شامل رویکردهای متعددی برای انواع استراتژی بازاریابی است. تبلیغات شامل روشهای سنتی مانند تبلیغات از طریق تلویزیون و یا رسانههای چاپی میباشد. همچنین یکی دیگر از شناخته شدهترین روشهای بازاریابی، بازاریابی اینترنتی میباشد. بازاریابی اینترنتی میتواند شامل روشهای مختلف و متفاوتی باشد. مانند پرداخت مبلغ مشخصی در ازای هر یک کلیک و یا روشهای دیگر.
۲. بازاریابی خیرخواهانه
بازاریابی خیریهای خدمات و یا محصولات یک شرکت را به یک علت اجتماعی و یا مشکلات مردمی مربوط میکند. مثلاً شرکتی برای تبلیغات بیشتر جهت فروش کفشهایش یک سیستم قوی برای مشتریان ایجاد میکند که توسط آن به ازای هر یک جفت کفش که مشتریان میخریدند، این شرکت یک جفت کفش هم به افراد بیبضاعت اهدا میکرد. این شرکت کفش فروشی از این طریق و از راه این نوع بازاریابی خیرخواهانه توانست شهرت جهانی بهدست بیاورد.
۳. بازاریابی رابطهمند
این نوع بازاریابی اساساً بر روی ساختار مشتری متمرکز است و در جهت بهبود روابط موجود با مشتریان و بهبود میزان وفاداری مشتری به شرکت انجام میپذیرد.
۴. بازاریابی مخفیکاری
این نوع استراتژی بازاریابی بر بازاریابی محصول تمرکز دارد و به گونهای انجام میشود که مشتریان از استراتژیهای بازاریابی آن شرکت بیخبر بمانند. نام دیگر این بازاریابی، بازاریابی خفا نیز میباشد.
۵. بازاریابی دهان به دهان
این نوع استراتژی بازاریابی کاملاً بر این پایه عمل میکند که شما به عنوان تولید کنندهی خدمات و یا محصول چه احساسی را در مردم ایجاد کردهاید. یکی از مهمترین و سنتیترین اسم انواع استراتژی بازاریابی به حساب میآید. شنیدن در جهان کسب و کار بسیار مهم است. به یاد داشته باشید اگر شما خدمات و محصولات با کیفیت را به مشتریهایتان ارائه دهید، احتمال دارد که آنها شما را به روشهای بسیار جالبی تبلیغ کنند. امروزه بازاریابان مدرن آموختهاند که چگونه میتوانند از راه دهان به دهان اعتبار شرکت و محصولات عرضه شده و خدمات آن را بالا ببرند.مطلب پیشنهادی: نیروهای پنهان در استراتژی رقابتی را دریابید
۶. بازاریابی اینترنتی
از این نوع بازاریابی اینترنتی به عنوان بازاریابی ابری هم یاد میشود. این نوع بازاریابی معمولاً در فضای اینترنتی اتفاق میافتد. تمام اقلام بازاریابی، محصولات و خدمات شما در اینترنت بهاشتراک گذاشته میشوند و از طریق روشهای مختلف بر روی سیستم عاملهای مختلف در دسترس افراد معمولی قرار میگیرند.
۷. بازاریابی تراکنشی
عملیات فروش یکی از چالش برانگیزترین عملیات موجود در امر بازاریابی میباشد. حتی برای بزرگترین خرده فروشان هم عملیات فروش، همیشه کار دشواری بوده است. به ویژه هنگامی که اهداف با حجم بالا وجود داشته باشند. با این حال با حضور استراتژیهای بازاریابی جدید، عملیات فروش دیگر به سختی گذشته نیست. در بازاریابی تراکنشی خردهفروشان مشتریان را تشویق میکنند تا با کوپنهای خرید، برگههای تخفیف و یا رویدادهای بزرگ خرید، دعوت به خرید محصولات یا خدمات شما کنند. این اتفاقات باعث افزایش شانس فروش و ایجاد انگیزه در گروه هدف شما و یا همان مشتریانتان میشود.
۸. بازاریابی تنوع گرا
سلیقهها، انتظارات، نگرشها، فرهنگ، اعتقادات و نیازمندیهای اشخاص مختلف با همدیگر متفاوت است و همین تفاوتها میتوانند در طرح بازاریابی باعث ایجاد یک استراتژی موفق گردند. در این روش آنها با سفارشی کردن و ادغام استراتژیهای بازاریابی مختلف سعی در گرد هم آوردن گروه وسیعی از مخاطبان و مشتریان مختلف در یک قالب مشترک میکنند.
چند نکتهی آخر
انواع استراتژی بازاریابی و تمام فعالیتهایی که در این زمینه انجام میشود، همگی تنها و تنها به خاطر یک هدف که آن هم ارتقاء محصولات و خدمات ارائه شده بهمشتریان میباشد، به وجود آمدهاند. با هدف قرار دادن گروه بزرگتری از مخاطبان با مشتریان و بالا بردن رضایت شخصی آنها از محصولات و خدمات شما که در نهایت باعث پیشرفت مناسب کسب و کارتان خواهد شد.
بازاریابی با یک تولید کننده شروع میشود و به یک مصرف کننده پایان مییابد. همان فرآیندی است که توسط آن مشتریان از شرایط محصول باخبر میشوند و یا آن را به دست میآورند. بازاریابی فراتر از تبلیغات است. هر چند که تبلیغات هم میتواند بخشی از این روند باشد. همچنین بازاریابی شامل رسانهای است که از طریق آن یک محصول یا خدمات به همراه تحقیقات به ثمر نشسته درباره چگونگی بستهبندی و روشهای فروش آن باعث تبلیغات میگردد. کسبوکارها براساس شرایط خود یکی از انواع بازاریابی را انتخاب میکنند.
ما در این قسمت به شما ۱۰ مدل رایج از انواع بازاریابی را معرفی میکنیم، که به ترتیب زیر است:
بازاریابی از طریق برندسازی و یا نام تجاری
یکی از رایجترین انواع بازاریابی مربوط به بازاریابی از طریق برندسازی است. محصولات و خدمات ارائه شده نیاز به تمرکز و جایگاهی در بازار هدف دارند. برای این منظور یک نام تجاری و یا همان برند لازم است تا بتوانند این جایگاه را بدست بیاورند، تا تبدیل به یک پروژهی موفق گردند. نام تجاری و یا همان برند یک مورد بازاریابی است که به عنوان پایهای برای آگهیها و تبلیغات آینده عمل میکند. نام تجاری کمک میکند که محصول یا خدمات ارائه شده جذابتر شده و بیشتر در یاد بمانند. نامهای تجاری اغلب شامل اسامی متمایز، شعارها و همینطور طرحهای گرافیکی مانند لوگو میگردند.
بازاریابی از طریق روابط عمومی
روابط عمومی گونهای از تبلیغات است که توسط بیانیهها، جوایز، کارهای بزرگ و قابل توجه یک شرکت جمعآوری میشود. روابط عمومی از انواع بازاریابی میباشد که به همراه کمپین تبلیغات دوشادوش پیش میرود. این هم یکی از روشهای تبلیغاتی برای برند خاصی میباشد که توسط برنامهریزی دقیق و از طریق صدور بیانیههای مطبوعاتی و یا انتشارات رسانههای خبری و اطلاعاتی مانند رادیو تلویزیون روزنامه انجام میپذیرد.
بازاریابی از طریق پخش تبلیغات
تبلیغات از طریق خریدن وقت از رادیو و تلویزیون یکی از شایعترین انواع تبلیغات است. بازاریابی برای مشتریان بالقوه از طریق رادیو بر روی سر و صدا و عباراتی متمرکز میشود تا بتواند توجه سمعی مشتری را به محصول مورد نظر جذب کند. اما در عوض بازاریابی تلویزیونی میتواند بهراحتی به مخاطبان برنامههای مختلف از طریق جمعیت شناسی ارائه گردد و عموماً شبکههایی مورد هدف این گروه قرار میگیرد که از مخاطبین و جمعیتشناسی بالایی برخوردار باشند.
بازاریابی خرید و یا بستهبندی
بستهبندی از مهمترین ویژگیهای یک محصول از نظر بازاریابی میباشد، که اغلب جایگاه محصولات در قفسههای فروش فروشگاهها تعیین میکند. بستهبندی بیشتر از اینکه ظرفی باشد که محصول را نگهداری میکند، وسیلهای است که به شناخت نام تجاری محصول، ایمنی مصرف کننده، تضمین مشتری و فرصتهای خردهفروشی تاثیر بسزایی میگذارد. برای بسیاری از شرکتهای مهم تجاری، بستهبندی شامل معرفی، تصویر و تبلیغات میباشد.
بازاریابی با حضور آنلاین
یکی از رایجترین انواع بازاریابی که امروزه با استقبال زیادی از سمت کسبوکارها مورد استقبال گرفته است، بازاریابی آنلاین میباشد. اینترنت و تمام ابزارهای جایگزین آن آخرین مدل و مرز برای بازاریابان است. حضور آنلاین تقریباً یکی از ضروریات قرن بیست و یکم و به عنوان بخشی از هرگونه تلاش بازاریابی به حساب میآید. بازاریابی میتواند در یک گستره عظیمی از فرمتها، وبسایتها و یا شبکههای اجتماعی و برنامههای کاربردی تلفن همراه انجام شود. همینطور میتواند برای سفارشیسازی و تبلیغات مبتنی بر محتوا و تعامل مخاطبان امکانات زیادی ایجاد کند.
بازاریابی مستقیم
هنگامی که تولیدکنندگان بهصورت مستقیم با مصرف کنندگان تعامل میکنند، در بازاریابی مستقیم شرکت کردهاند. منظور از این نوع تعامل این است که هیچ واسطهای بهعنوان شخص ثالث، مانند خرده فروش و یا عمده فروش در میان نباشد. بازاریابی مستقیم میتواند از طریق پست، تلفن و اینترنت انجام شود، زیرا شرکتها، محصولات و خدمات خود را به طور مستقیم به دست مصرف کنندگان خود میرسانند و بدین ترتیب فروش میکنند.
بازاریابی چند سطحی یا چند منظوره
بازاریابی چند سطحی نوعی از فروش مستقیم است که شامل زنجیرهای از ارتباطات میگردد که از طریق شرکت اقدام میکند و محصولات و یا خدمات خود را به فروش میرساند. نام دیگر بازاریابی چند سطحی بازاریابی شبکه ای است. زیرا فروشندگان درآمد حاصل از فروش محصولات و خدماتی را که به فروش میرساند از طریق شبکه دریافت میکنند.
بازاریابی از طریق تیمهای خیابانی
از بازاریابی در تیمهای خیابانی در تعامل شخصی برای بیان فضایل یک محصول، خدمات یا رویداد به مشتریان بالقوه استفاده میشود. در واقع نوعی تبلیغات مستقیم خیابانی میباشد. بازاریابی خیابانی به طور مستقیم مشتریان را در مقابل یک مکان یا فروشگاه جمع میکند و با یک شیوه سرگرم کننده و جذاب برای رسیدن به فروش از شخصیتهایی با لباسهای خاص و یا کارها و حرکات خاص کمک میگیرد تا بتواند توسط این تیم خیابانی مشتریان را به طرف محصول و یا خدمات خود جذب کند.
بازاریابی خیرخواهانه
برخی از شرکت ها سعی میکنند با حمایت خود از موسسات خیریه و گروههای غیرانتفاعی محبوب در میان مردم، برای افزایش تصویر خود و تبلیغ مارکها و برندهای تجاریشان استفاده کنند. گاهی هم از طریق حمایت و مشارکت در حوادث، جمعآوری کمکهای مالی، بازاریابی افراد خیرخواه و یا روشهای خیرخواهانه دیگری که به گونهای حس اعتماد به نفس جامعه را بالا میبرد، سعی در بالا بردن جذابیتهای محصول خود و یا خدماتشان میکنند.
کارگاه پیشرفته آسانسور با نرم افزار لیفت دیزاینر ، با رويكرد كاملا علمي و عملي براي توانمند سازي دانشجويان رشته هاي فني آسانسور، كارآموزان و شاغلين بخش آسانسور و پله برقي توسط اساتيد برجسته پرديس فناوري كيش برگزار مي گردد
مالیه عمومی بررسی عملیات و فعالیتهای مربوط به چگونگی انجام هزینههای دولتها، روشهای جمعآوری در آمدها و نحوه اداره وجوه و منابع مالی است. یکی از مسائلی که فکر اقتصاددانان امروز را بخود مشغول میکنید و در تمامی کشورهای جهان، چه کشورهای توسعه یافته و چه کشورهای در حال توسعه موضوع داغ روز است و آن تحت عنوان مالیه عمومی است. دلیل اهمیت آن را میتوان گسترش روزافزون وظایف دولتها، گسترش نیازهای ملتها و منابع محدود در حال کاهش کشور خلاصه کرد؛ و این باعث علم جدیدی بنام علم مالیه عمومی گردید.ماهیت مالیه عمومی: بیش از هرچیز، شناخت دولت و نقش دولتها لازم و ضروری است. عوامل متعددی، ماهیت و اندازه مالیه عمومی در هر جامعه را تبیین مینماید که عبارتاند از:
ماهیت مالیه عمومی: بیش از هرچیز، شناخت دولت و نقش دولتها لازم و ضروری است. عوامل متعددی، ماهیت و اندازه مالیه عمومی در هر جامعه را تبیین مینماید که عبارتاند از:
درجه و میزان حضور دولت در جامعه
درجه توسعه و پیچیدگی اقتصاد جامعه
بینش و نگرش حاکم بر جامعه
تعریف مالیه عمومی
یکی از موضوعاتی که مرز بیان اقتصاد و سیاست است، موضوع مالیه عمومی است. معادل اصطلاح انگلیسی مالیه است؛ که در معنای تدارک مالی بکار گرفته میشود که در آن رابطه با یک فرد یا خانوار، یک بنگاه یا یک جامعه یا در سطح بینالمللی مورد استفاده قرار دارد. برخی از صاحب نظران اعتقاد دارند که مالیه عمومی بررسی عملیات و فعالیتهای مربوط به چگونگی انجام هزینههای دولتها، روشهای جمعآوری درآمدها و چگونگی نحوه اداره وجوه و منابع مالی است. حوزه مطالعاتی مالیه عمومی، هزینههای عمومی، درآمدهای عمومی واداره وجوه و منابع مالی است. در مسیر حرکت و تحولات مالیه عمومی فرازهایی وجود دارد که میتوان چهار فراز نام برد:
فراز انقلاب صنعتی
جنگ جهانی اول و بحران ۱۹۲۹ میلادی
ایجاد شرکتهای و موسسات اقتصادی بزرگ
اهمیت مالیه عمومی
در تکامل جوامع بشری حضور جوامع بشری حضور دولتها چه از نظر کمی و کیفی در زمینه مسائل مختلف و اقتصادی و اجتماعی بهطور مداوم افزایش یافته و این افزایش حضور طبیعتاً به افزایش اهمیت مالیه عمومی منجر شدهاست.
وظایف مالیه عمومی
برای رسیدن به اهداف اقتصادی مالیه عمومی، چند وظیفه برای دولتهای مطرح است: از نظر ماسگرپو:
وظیفه تخصیص منابع
وظیفه توزیع درآمد و ثروت
وظیفه تثبت اقتصادی
تدارک خدمات اساسی
تشویقها و کنترل بخشهای مخصوص اقتصادی
انجام دادن سیاست اجتماعی در برابر خدمات اجتماعی
تشویق رشد اقتصادی روی هم رفته
موانع عمده سیاست تثبت اقتصادی
درنگ در تأثیر سیاست تثبت
انتظارات مردم نسبت به سیاست تثبیت
بیاعتمادی به سیاست تثبیت
اهداف اقتصادی مالیه عمومی
رشد و توسعه اقتصادی هماهنگ
توازن تراز پرداخت
عدالت اقتصادی و اجتماعی
مالیه از دیدگاه کلاسیک
حفظ بودجه در حداقل ممکن
حفظ توازن بودجه
اجازه استقراض برای اهداف تولیدی
لزوم تأدیه فوری بدهیها
تأکید بر مالیات بر مصرف و اجتناب از مالیات پسانداز
نادیده انگاشتن سیاستهای مالی
اصول مالیه از دیدگاه نوین
عدم ضرورت همیشگی حفظ بودجه در حداقل ممکن و حفظ توازن بودجه
تأکید بر سیاست کسر بودجه
پذیرش نقش مثبت استقراض
تأکید بر چنبههای منفی مالیات بر مصرف
اصول اختلاف نظریه کینزینها و کلاسیکها
تعادل مطلوب، خود بخودی و همیشگی
کارکرد عقلایی عوامل اقتصادی
انعطافپذیرش قیمت
آثار توزیع درآمد
کشش انتظارات قیمت
مالیه تبعی یا اقتصایی
مالیه تبعی یا اقتضایی را باید از تبعات تجزیه و تحلیل و تحلیلهای کنیز در اقتصاد تلقی نمود اصلاح مالیه تبعی اولین بار پروفسور لرنر بکار گرفتهاست. اصل پایه در مالیات تبعی این است که مالیه عمومی باید بهعنوان ابزاری جهت دستیابی به اهداف اصلی اقتصادی و اجتماعی مدنظر قرار گیرد. مطابق تحلیلهای نظری این دانشمند، تغییرات تقاضا، از راه ضریب تکاثری، اثری بسیار فزونتر از کمیت این تغییر بر میزان درآمد و اشتغال در کشور دارد.
ضریبی است که به پنج کمیت آن، درآمد ملی، در پی تغییر یکی از متغیرهای مؤثر براندازه تقاضای کل تغییر مینماید، اصلترین این متغیرها، مصرف خانوارها، سرمایهگذاری، مخارج دولتی، مالیاتها صادرات و واردات وپرداختهای انتقالی است.