چگونه مانند حرفه ای ها بحران را مدیریت کنیم!؟

پردیس فناوری کیش -طرح مشاوره تخصصی مدیریت و صنعت-مدیریت:

هیچ بحرانی وجود ندارد که قابل مدیریت نباشد. اما موفقیت شما در مدیریت بحران بستگی به قدرت اراده، مهارت‌ها و اسراتژی‌های‌تان دارد.

اهداف فروش یکی پس از دیگری محقق می‌شوند، کسب‌و‌کارتان رونق دارد و هر روز وارد بازاری جدید می‌شوید. اما کسب‌و‌کار بازی پیچیده‌ای است که همیشه مسیری هموار را طی نمی‌کند. بنابراین، پذیرش اصل تغییر مستمر در شرایط کسب‌وکار دیگر انتخاب نیست، ضرورت است.

درعین‌حال، ما اغلب زمانی به شناخت بیشتر از خود و کسب‌و‌کارمان می‌رسیم که دچار مسئله‌ای غیرمنتظره و شرایط بحرانی شویم. شاید کمتر فرد یا سازمانی را بیابیم که مدعی باشد تا به‌حال هیچ‌گونه بحرانی را پشت سر نگذاشته است. بحران شرایطی غیرمنتظره و غافلگیرکننده است که عموما نمی‌‏توان از راه‌‏های پیشین به آن عکس‏‌العملی مناسب نشان داد یا در قبالش تصمیم‌گیری درست کرد. بااین‌حال، عواملی چون تجربه، مهارت، سرعت، هوشمندی، خلاقیت و موقعیت‌سنجی مانع از سرگردانی و غافل‌گیری در هنگام بروز بحران می‌شود. نکاتی که در ادامه می‌خوانید نیز به شما کمک می‌کند تا مثل حرفه‌ای‌ها از پس بحران‌ها بربیایید:

از پیش برنامه‌ریزی کنید

فهرستی از پنج موردی را تهیه کنید که ممکن است در آینده‌ی نزدیک کسب‌و‌کار شما را دچار چالش جدی و مشکلات بزرگ کنند. فرض کنید که صاحب یک پیتزافروشی هستید. در این‌صورت مواردی مثل لانه‌کردن حیوانات موذی، یا حضور پیشخدمت گستاخی که همیشه باعث دلخوری مشتری می‌شود و نیز فست‌فود رقیبی که به‌تازگی در همسایگی‌تان افتتاح شده، مهم‌ترین موضوعاتی هستند که ممکن است روزی شما را حسابی به دردسر بیندازند.

لذا، علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد. در هنگام برنامه‌ریزی برای پیشگیری و مواجهه با مشکلات، احساسات شخصی و ملاحظات را کنار گذاشته و تصور کنید که می‌خواهید به یکی از دوستان خود مشورت بدهید. به‌علاوه فردی را به‌عنوان مسئول روابط‌عمومی خود انتخاب کنید تا با مشتریان، رسانه‌ها و سرمایه‌گذاران‌تان گفت‌و‌گو کرده، نظرات‌شان را انعکاس دهد و بتواند با آن‌ها ارتباط سازنده‌ای برقرار کند.

همدلی کنید

یک عذرخواهی ساده و صادقانه اغلب حتی عصبانی‌ترین مشتریان را آرام می‌کند. بااین‌حال، این هشدار را جدی بگیرید: بسیار مهم است که عذرخواهی از جانب شخص مدیر بوده و به انتشار بیانیه‌های غیرمستقیم عذرخواهی در وب‌سایت شرکت یا حساب توئیتر اکتفا نشود.

عذرخواهی شخصی و رودررو علاوه‌بر آنکه وجهه‌ای انسانی‌تر دارد، نشان می‌دهد که شما در مقام مدیر یک کسب‌و‌کار درد، خشم و دلخوری مشتری را درک می‌کنید. ضمن آنکه این رویکرد مانع از بالاگرفتن موضوع و داغ شدن بحث در شبکه‌های اجتماعی یا دیگر رسانه‌ها خواهد شد. در صورت امکان، به‌طور عمومی نیز متعهد به رسیدگی به موضوع و عدم تکرار آن شوید.

واقعه‌ی تلخ شرکت هواپیمایی یونایتد در سال ۲۰۱۷–یعنی هنگامی که یک مسافر به‌دلیل اشتباه شرکت در بلیت‌فروشی اضافه از ترک صندلی خود امتناع کرده و سپس به‌زور و کشان‌کشان از هواپیما بیرون انداخته شده بود– نمونه‌ای از شیوه‌ی نادرست و افتضاح مدیریت بحران و عذرخواهی است.

یک ویدئو از حادثه که چهره‌ی خونین مسافر و کشیده شدن او در راهروی هواپیما را به تصویر کشیده بود، تنها ظرف چند ساعت در سطح رسانه‌های مختلف پخش شد. بیانیه‌ی اولیه شرکت یونایتد در مورد این حادثه که بابت «جابجایی صندلی مسافر» عذرخواهی کرده بود، اوضاع را به مراتب بدتر کرد. چرا که صندلی مسافر جابه‌جا نشده بود، بلکه او به‌اجبار از صندلی خود به بیرون کشانده شده و در حادثه‌ای دردناک و تحقیرآمیز که مدت‌ها در صدر اخبار جهان بود از هواپیما بیرون انداخته شده بود. انتشار این عذرخواهی درکنار ویدئویی از ضرب‌وشتم و اخراج این مسافر در شبکه‌های سراسری موجی از خشم و اعتراض را در میان افکار عمومی برانگیخت.

متن بیانیه‌ی عذرخواهی یونایتد به‌ظاهر توسط یک وکیل تنظیم شده بود و تا روزها خبری از موضع مدیران این شرکت نبود. هرچند که اسکار مونوز، مدیر اجرایی این شرکت پس از ۴ روز اقدام به انتشار ویدئوی عذرخواهی خود کرد که البته بسیار دیرهنگام بود.

از خطرکردن نهراسید

تجربه نشان داده است که واحدهای روابط عمومی به‌ویژه در هنگام بحران، رویکردی اغلب بسیار تدافعی در قبال عملکرد خود اتخاذ می‌کنند. آن‌ها با رعایت جانب احتیاط از مشتری می‌خواهند که اگر موردی باعث خدشه‌وارد شدن به کسب‌و‌کار و سودآوری آن می‌شود، از بیان روشن و صریح آن خودداری کنند. اما مردم انتظاری جز شفافیت از مسئولان و رهبران کسب‌وکار ندارند. پس بدون ترس از مخاطرات احتمالی، مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرید و نسبت به رفع آن اقدام کنید. احتیاط بیش از حد به‌دلیل ناتوانی در تصمیم‌گیری به‌موقع می‌تواند موجب تشدید بحران شود.

اقدام کنید

در صورت لزوم، به هر طریق ممکن از مشتریان آسیب‌دیده حمایت کنید. به این‌ترتیب، صرف‌نظر از غیرمنتظره بودن شرایط پیش‌آمده، از روش‌های اصولی و نیروی انسانی مناسب برای واکنش صحیح به شرایط جدید استفاده کنید. وعده‌های واقع‌گرایانه و قابل تحقق بدهید. اشکال کار را پیدا کنید و سپس ضمن اقدام مناسب، به مستندسازی روند کار خود در رسیدگی به مشکلات پرداخته و سعی کنید که از مشکلات پیشین درس بگیرید.

آرامش‌تان را حفظ کنید

حتی باتجربه‌ترین و انعطاف‌پذیرترین افراد ممکن است در شرایطی آرامش خود را در مواجهه با موقعیت‌های آشفته از دست بدهند. احساس ترس از سرعت باورنکردنی رویدادها و نگرانی از بروز وقایع ناخوشایند قابل درک است. اما ادامه یافتن احساس ترس، خشم و عدم‌اطمینان می‌تواند به نابودی شما در بازار بینجامد. هرچند که باید با شتاب مناسب به بحران واکنش نشان دهید، اما این بدان معنا نیست که عجله کنید. سعی کنید سریع اما بدون عجله تصمیم بگیرید!

صدور یک بیانیه‌‌‌ی عجولانه یا اظهارنظر فوری و اقدام شتاب‌زده پیرامون بحران در نتیجه‌ی اطلاعات غلط و همچنین سردادن وعده‌های توخالی اوضاع را بدتر خواهد کرد. به‌قول قدیمی‌ها، یک صبر کن و هزار افسوس مخور! کمی در اطراف قدم بزنید و خود را به یک نوشیدنی مهمان کنید. ۱۵ تا ۲۰ دقیقه خلوت‌اندیشی، موجب دور شدن‌تان از کانون مشکلات شده و کمک‌تان می‌کند تا بهترین راه‌حل را برای آن‌ها پیدا کنید.

در نظر داشته باشید که ممکن است در عرض چند روز یا چند هفته، بحرانی جدید دوباره نام شرکت شما را سر زبان‌ها بیندازد. با‌این‌حال، اگر شرایط را به‌خوبی مدیریت کنید، می‌توانید خاطرات مثبت را جایگزین ذهنیت منفی افکار عمومی نسبت به خود کرده و در درازمدت به تقویت اعتبار و شهرت‌ خود و برندتان نیز کمک کنید.

توانمندسازی تیم‌های تغییرپذیر و تحول‌گرا

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت-مدیریت

کارمندان در مواجهه با تغییرات دنیای کسب‌وکار و نقش جدید خود، عصبی و مضطرب می‌شوند. اما مدیر می‌تواند آن‌ها را به تیم‌های تحول‌گرا و ریسک‌پذیر تبدیل کن

بیش از ۹۰ درصد از مدیران عامل بر این باورند که شرکت آن‌ها در طول پنج سال آینده، بیشتر از پنج سال گذشته دستخوش تغییر خواهد شد. بنابراین نیروی کاری که آماده است و می‌تواند این تغییرات را تحت کنترل خود درآورد، به وجه تمایز شکست و پیروزی شرکت‌ها تبدیل خواهد شد.

رهبران در همه‌ی سطوح، باید آموزش تعامل و اثرگذاری بر تغییرات را در اولویت قرار دهند. درست است که کارمندان باید رهبری و اشتغال شخصی را یاد بگیرند، ولی روند تحولات به این موضوعات ختم نمی‌شود. شما به‌منظور کاربردپذیر کردن تغییرات، باید الهام‌بخش تیم خود باشید و آن‌ها را به خلاقیت و نوآوری تشویق کنید. اما نوآوری زمانی اتفاق می‌افتد که کارمندان بتوانند در فضای خاکستری کار کنند. فضای خاکستری جایی است که وجود ابهام، بلامانع تلقی می‌شود و به‌جای قوانین سخت‌گیرانه، اصول کسب‌وکار در حال اجرا هستند.

پنج تمرینی که در ادامه‌ی مطلب توضیح می‌دهیم، به رهبران کمک می‌کند تیم خود را برای پذیرش و حتی ایجاد تغییرات، آماده کنند.

داستان افرادی را تعریف کنید که فراتر از وضعیت فعلی سازمان حرکت کرده‌اند: اگر از کارمندان بخواهید که در فضای خاکستری کار کنند، احتمالاً احساس عدم اطمینان خواهند کرد. آن‌ها باید با قاطعیت بدانند که حرکت به سمت عدم اطمینان، نتایج مثبتی به همراه دارد. داستان‌های موفقیت، نمونه‌های به‌یادماندنی و ملموسی از نتایج (فراتر رفتن از وضعیت موجود)، در اختیار کارمندان قرار می‌دهد. پیش از شروع داستان‌سرایی، از خودتان بپرسید:

  • برای افرادی که با آن‌ها کار می‌کنم، چه چیزی پرمفهوم و ارزشمند است؟
  • ایده‌ی اصلی داستان که کارمندان باید به خاطر بسپارند چیست؟
  • کدام قسمت‌های مهم داستان آن‌ها را جذب می‌کند تا پابه‌پای ماجرا پیش بروند؟

برای مثال به یکی از بیمارستان‌هایی اشاره می‌کنیم که تصمیم داشت مدل بخش مراقبت از بیمار خود را تغییر دهد. مشاوران بیمارستان برای طراحی بخش‌های کلیدی مدل جدید، از برخی کارمندان خواستند که در تیم‌های طراحی کار کنند. کارمندان پیش‌ازاین چنین نقشی به عهده نداشتند و به همین علت بسیار عصبی شده بودند. مشاوران ۵۰ نفر از کارکنان را در تالار اجلاس بیمارستان دورهم جمع کردند تا پروژه و نقش آن‌ها را معرفی کنند. مسئولان می‌دانستند که کارمندان از این تقاضا عصبی هستند، بنابراین یکی از صحنه‌های فیلم «انجمن شاعران مرده» را بازسازی کردند. در این صحنه رابین ویلیامز از دانش‌آموزان می‌خواست روی میز خود بایستند و جهان را به شیوه‌ای متفاوت ببینند. ویلیامز به دانش‌آموزان می‌گفت: «فکر نکنید که من نمی‌دانم این مأموریت، چقدر شما را می‌ترساند.» پس‌ازاین صحنه، یکی از پرستاران نزد مشاور رفت و اظهار کرد که او نیز دقیقاً احساس مشابهی دارد. مشاور با او صحبت کرد و اطمینان خاطر داد که تجربه و دانش او، تا حد زیادی در نقش جدید نیز مفید واقع می‌شود. در حال حاضر این پرستار، به‌عنوان یکی از بهترین مشارکت‌کنندگان طراحی جدید شناخته می‌شود.

درنهایت، داستان‌های شما باید یک پیام مشترک را به اشتراک بگذارند. داستان‌های قدرتمند، امنیت روانی ایجاد می‌کنند. به‌علاوه به کارمندان نشان می‌دهند که ایجاد تغییر، خوب است و پاداش می‌گیرد. شما باید تعریف کنید که چگونه شخصیت‌های داستان و همچنین خود شرکت، از قدم نهادن به فضای خاکستری سود می‌برند.

دیالوگ برقرار کنید: از دیگران دعوت کنید سؤال بپرسند و احساسات، تجربیات و بینش خود را به اشتراک بگذارند. تغییر باعث تشدید واکنش‌های احساسی می‌شود که نه‌تنها افراد را توانمند نمی‌کند بلکه برعکس، به عقب‌نشینی وامی‌دارد. شما برای تشویق کارمندان به پذیرش تغییرات، باید گفتمان‌هایی را برنامه‌ریزی کنید که آن‌ها را از واکنش، به کنش (عمل) هدایت کند. محققان توصیه می‌کنند در جلساتی نیم‌ساعته در مورد احساسات کارمندان نسبت به تغییرات و همچنین رفتارهایی که بر تغییرات اثرگذار خواهد بود، بحث کنید. این جلسات، «پست گوش دادن» نام دارند. پست گوش دادن در اصل تجهیزاتی است که امواج رادیویی و میکروویو را باهدف تحلیل محتوا، زیر نظر می‌گیرد. برنامه‌ی جلسات نیم‌ساعته نیز مثل همین تسهیلات به شما کمک می‌کند اطلاعات کلیدی را درک کنید و به دیگران هم کمک می‌کند دست به اقدام بزنند. مراحل این جلسات به شرح زیر است:

۱- دستور کار: هدف جلسه را برای تیم تعریف کنید. پرسنل را تشویق کنید در مورد اینکه تغییرات چگونه آن‌ها را متأثر می‌کند، صحبت کنند. به‌عنوان‌مثال بگویید: «ما اینجا هستیم تا درباره‌ی تغییراتی که تجربه می‌کنیم، حرف بزنیم. می‌خواهیم درک کنیم که این تغییرات، چگونه ما را چه به لحاظ شخصی و چه در قالب یک تیم، تحت تأثیر قرار می‌دهد.» از همه دعوت کنید نظر خود را در این خصوص بیان کنند. از آن‌ها بپرسید تیم چگونه می‌تواند کنترل بیشتری بر تغییرات داشته باشد.

۲- گوش دادن: اعضای تیم را تشویق کنید که گفت‌وگو را با بیان تجربیات خود در قالب استعاره و تمثیل، آغاز کنند. در این صورت آن‌ها احساس امنیت بیشتری برای بیان احساسات خود خواهند داشت. به‌عنوان‌مثال شما احساس می‌کنید که باید مانند یک تردست، همه‌ی توپ‌ها را در هوا نگه‌ دارید. این موضوع را با تیم به اشتراک بگذارید. زمانی‌که اعضای تیم استعارات خود را بیان می‌کنند، خوب گوش دهید و افرادی را که مخالف جریان هستند، یا تغییرات آن‌ها را شدیداً به چالش کشیده، به خاطر بسپارید. صدای افرادی که منزوی‌تر، یا خشمگین‌تر هستند، اطلاعات کلیدی خوبی در اختیار شما قرار می‌دهد.

۳- اشتراکات و تمایزات: از تیم بپرسید که چه موضوعات مشترکی بین تجربه‌ی افراد مختلف مشاهده می‌کنند. از آن‌ها بپرسید: «فکر می‌کنید وجه اشتراک همه‌ی ما چیست؟ چه چیزهایی را هر یک از ما به شیوه‌ی متفاوت حس می‌کنیم؟» موضوعات کلیدی را خلاصه و جمع‌بندی کنید و آنچه را که شنیده‌اید، تصدیق کنید.

۴- اقدام: اقدامات لازم را شناسایی کنید. این ایده‌ها باید از طرف تیم مطرح شود و شما نقش تسهیل‌کننده‌ی امور را به عهده بگیرید. در این مرحله نیز چنین سؤالاتی بپرسید: «چه چیزی را می‌توانیم کنترل کنیم یا روی چه چیزی می‌توانیم تأثیر بگذاریم؟» «چگونه می‌خواهیم این وضعیت را عوض کنیم؟» «هر یک از شما چه نقشی در اجرای برنامه به عهده می‌گیرد؟»

در جلسات تیمی و دیدارهای دونفره، از اعضای تیم سؤالات شرطی بپرسید: «اگر اتفاق دیگری رخ بدهد، چه کنیم؟» مطرح کردن سؤالات شرطی به تیم فرصت می‌دهد که با جسارت بیشتری نظر خود را ابراز کند. البته نباید در این سؤالات شرطی، شرایطی را مطرح کنید که تفاوت زیادی با راه‌حل‌ها و رفتارهای وضعیت فعلی ندارد. به‌عنوان‌مثال نظر آن‌ها را درباره‌ی وقوع بدترین حالت ممکن، یا حالات حدی جویا شوید. به‌عنوان‌مثال: «اگر همه‌ی ما فریلنسر بودیم، شما چگونه به این جریان نگاه می‌کردید؟» «اگر از ابتدا این فرایند را درست طراحی نکرده باشیم، چه می‌شود؟» «اگر محصول ما ناگهان از بازار خارج شود، چه‌ کنیم؟» سؤالات افراطی یا حدی، باعث می‌شوند که کارمندان هوشمندانه و جسورانه فکر کنند. اغلب کارمندان از ابتدا نمی‌دانند که چقدر توانایی دارند. شما باید اولین قدم‌های آن‌ها را شناسایی کرده و پاداش دهید. سپس درخواست‌های بیشتری را مطرح کنید. ایده‌های مطرح‌شده را با چنین جملاتی تقویت کنید: «این ایده عالی است. می‌توانیم آن را در یک سطح بالاتر نیز اجرا کنیم.» به‌این‌ترتیب شما پیام مهمی را به کارمندان ارسال می‌کنید، مبنی بر اینکه افراد تأثیرگذار بر تغییرات، مردم عادی هستند نه افرادی استثنا.

انتظاراتی را که از اعضای تیم ازجمله خودتان می‌رود به‌طور واضح بیان کنید و مسئولیت اشتباهات را نیز مشخص کنید. سپس، اشتباهات را به‌عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد معرفی کنید. مایکل آلتر، رئیس پیشین Sure Payroll، تصدیق اشتباهات را یکی از اصول کاربردپذیری استراتژی کسب‌وکار می‌دانست. زمانی‌که او به این شرکت ملحق شد، برای شتاب بخشیدن به اهداف رشد، به کارکنانی نیاز داشت که ریسک‌پذیر باشند و تغییر ایجاد کنند. آلتر پس از داستان‌سرایی در مورد تجربیات شخصی، استفاده از قیاس و تشبیه و تکنیک‌های دیگری که هیچ‌کدام به موفقیت قابل‌توجهی نرسیدند، به فکر رسمی سازی شکست افتاد. او رقابتی را بانام «بهترین اشتباهات جدید» راه‌اندازی کرد و جوایزی برای منحصربه‌فردترین و جالب‌ترین اشتباهات کارمندان در نظر گرفت. این رقابت، تنها دو قانون داشت: اول اینکه کارمندان صرفاً باید اشتباهات خودشان را معرفی می‌کردند. دوم، فقط اشتباهات جدید در مسابقه پذیرفته می‌شد. آن‌ها در جلسات شرکت، مورد اشتباهات معرفی‌شده بحث می‌کردند و به گزینه‌های واجد شرایط جایزه می‌دادند. ایده‌ی آلتر تا ۶ سال بعد نیز به‌عنوان یکی از نوآورانه‌ترین راهکارها شناخته می‌شد.

از مشارکت‌ها و شبکه‌های فرا سازمانی پشتیبانی کنید تا کارمندان، با ذهنی باز، دیدگاه‌های جدیدی ارائه دهند. کارمندان برای اینکه به یک تیم تحول‌گرا و پویا تبدیل شوند، باید صداهای مختلفی را بشنوند و با چشم‌اندازهای جدیدی آشنا شوند. با مطرح کردن سؤالات زیر به کارمندان کمک کنید که فراتر از مرزهای همیشگی بیندیشند:

  • چه افراد جدیدی را باید در برنامه درگیر کنیم؟
  • چه بخش‌هایی از سازمان می‌تواند به برنامه‌ی ما کمک کند؟
  • چه کسی را در خارج از شرکت می‌شناسید که چشم‌انداز خوبی در خصوص این موضوع/ مسئله دارد؟
  • چگونه می‌توانیم با ارتباط برقرار کنیم؟
  • من چگونه می‌توانم به برقراری ارتباط کمک کنم؟

حرف آخر: این روزها، سازمان‌های موفق دیگر همان سازمان‌هایی نیستند که از بالا به پایین تغییر می‌کنند یا نوآوری را از افراد خاصی انتظار دارند. تیم‌های موفق، تحول‌گرایی و چابکی را به قلب فرهنگ خود تبدیل می‌کنند. به همین دلیل هم رهبری تغییرات، نه یک وظیفه‌ی ضمنی، بلکه یکی از بزرگ‌ترین مسئولیت‌های شما است. پنج تمرین روزانه‌ای که در این مطلب معرفی شدند، گام‌هایی عالی برای آغاز این مسیر هستند.

ویژگی‌های رهبران برتر امروز؛ ذهنیت دیجیتال

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره ی تخصصی صنعت و مدیریت-مدیریت

رهبران برتر، گرایش به جستجوی روش‌هایی برای بهره‌گیری از فناوری‌های دیجیتال برای کسب مزیت رقابتی دارند.

اگر می‌خواهید رهبری بزرگ باشید، قطعاً باید ذهنیت دیجیتالی خود را توسعه دهید. این تنها راهی است که می‌توانید ازطریق آن به کسب‌وکار خود در حداکثر بهره‌برداری از فناوری‌های داده و اطلاعات در دستیابی به رشد و سودآوری کمک کنید. می‌پرسید چرا؟

این روزها فناوری‌های دیجیتال و رسانه در همه‌جا موجود است. ما از آن‌ها برای انجام وظایف، برقراری ارتباط، همکاری، حل مشکلات، اشتراک‌گذاری محتوا و ایجاد دانش استفاده می‌کنیم. این فناوری، ستون فقرات اجرای فعالیت‌ها به‌صورت اثربخش، کارآمد و انعطاف‌پذیر است.

هر شرکت نیازمند رهبرانی است که ظرفیت اینترنت اشیاء، رسانه‌های اجتماعی، کلان داده‌ها، هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل داده را درک می‌کنند. علاوه‌براین، یک رهبر مقتدر باید تمایل به ترکیب این فناوری‌های دیجیتال با هم را داشته باشد تا بتواند نتایج مطلوب را کسب کرده و ارزش پنهان آن‌ها را در درون شرکت‌هایشان آشکار کنند.

ضعف در مدیریت این فناوری موجب از دست‌رفتن فرصت‌ها و ریسک از دست‌دادن بازار می‌شود. برای این منظور ابزارهای ارزیابی ذهنیت دیجیتالی ایجاد شده که باید بخشی از هر برنامه استخدام یا ارتقاء مدیران باشد.

یک ذهنیت دیجیتال مناسب لزوماً تضمین‌کننده‌ی موفقیت نیست؛ بااین‌حال، موقعیت شما را به‌عنوان یک همیار عالی تثبیت می‌کند. به‌طور مشابه، هرگونه نقصی که ازطریق ارزیابی شناسایی شود، به فرد (و سازمان) در ایجاد یک برنامه‌ی توسعه کمک می‌کند تا نقاط ضعف را برطرف سازد.

به‌طورخاص، شما به‌دنبال این پنج ویژگی در رهبران خود هستید. ویژگی‌های زیر نشان می‌دهند که آیا فرد از ذهنیت دیجیتال «مناسب» برای ایجاد یک تفاوت در کسب‌وکار شما برخوردار است یا خیر.

۱. کنجکاوی

چارچوب ذهنی دیجیتال نیازمند تفکری باز است. رهبران امروز نیاز به اشتیاق درک همه‌ی توانمندی‌های فراهم‌شده توسط فناوری دارند و باید بتوانند با هنر به‌کارگیری امکانات فناوری، انرژی خود را افزایش دهند. جیمز کر، نویسنده مقاله نقل می‌کند:

وقتی اولین‌بار به نیروی کار وارد شدم، یک مربی با ذهن کنجکاو داشتم که همیشه از ایده‌های جدید استقبال می‌کرد، در مورد فردی که آن ایده را ارائه می‌کرد، زود قضاوت نمی‌کرد. او همیشه از من می‌پرسید: «چگونه می‌توان از تکنولوژی برای بهترکردن این کار استفاده کرد؟

۲. پذیرش ابهامات

فناوری دیجیتال همواره در حال تکامل است. درنتیجه، عدم‌اطمینان و ابهام زیادی در این حوزه وجود دارد. رهبران امروز باید به‌راحتی در ناحیه‌ی خاکستری عمل کنند و به‌طور مداوم در روش‌های جدید استفاده از فناوری برای ارتقاء مشارکت کارکنان، رضایت مشتریان و به‌دست‌آوردن مزیت رقابتی پیش‌گام باشند.

استیو جابز در مناطق خاکستری بسیار راحت و خوب عمل می‌کرد. او برای خلق یک تلفن به‌ظاهر غیرمعمول که بتواند موسیقی پخش کند، عکس بگیرد و به اینترنت دسترسی پیدا کند، دیگر باید چه تلاشی می‌کرد؟

۳. مهارت تکنولوژیک

نیازی نیست که رهبران در استفاده از فناوری پیش‌گام باشند، هرچند که داشتن خصیصه‌ی پیش‌گام‌بودن عالی خواهد بود؛ بااین‌حال، رهبران باید استفاده از تکنولوژی جدید را تمرین کرده و هیچ ترسی از به‌کارگیری تکنولوژی‌های ناآشنا نداشته باشند. این خصیصه بخش مهمی از رهبری در عصر دیجیتال است.

۴. مطلع از فناوری‌های دیجیتال

انتظار می‌رود که رهبران امروز به معماران در راه‌حل‌های جدید دیجیتالی برای کسب‌وکار خود کمک کنند؛ بنابراین آن‌ها باید از آنچه در دسترس است، آنچه فناوری ارائه می‌دهد و چگونگی استفاده از آن برای تحول کسب‌وکار آگاه باشند. این تنها راه برای رهبران است تا به‌طور فعال فناوری را در جریان کار روزانه‌ی خود ادغام کنند.

شما درحال حاضر با مشتریانی کار می‌کنید که ممکن است از لحاظ اطلاعات دیجیتالی مطلع‌ترین افرادی باشند که تابه‌حال ملاقات کرده‌اید. آن‌ها آخرین ابزارها و اپلیکیشن‌ها را در مشت خود دارند و می‌دانند چگونه از آن‌ها به بهترین نحو استفاده کنند. این خصیصه آن‌ها را به رهبرانی فوق‌‎العاده برای عصر دیجیتال تبدیل می‌کند.

به‌همین ترتیب، درک ارزش داده‌ها و نحوه‌ی ایجاد آن، کلید آزادکردن ظرفیت‌های کسب‌وکار است. ازطریق ترکیب تکنولوژی‌های دیجیتالی و بینش‌های اطلاعاتی جدید است که راه‌حل‌های بنیادی برای شرکت‌ها ایجاد می‌شود. امروز نیاز به شناخت دانش عملی برای انجام کار مورد نیاز در فردا است.

۵. آینده‌نگری

یک رهبر با ذهنیت دیجیتال برتر دارای یک تمرکز خدشه‌ناپذیر بر آینده است. آن‌ها کسب رضایت مشتریان را در اولویت قرار داده و همیشه در حال فکرکردن به راه‌های بهتر برآورده‌کردن انتظارات آن‌ها ازطریق استفاده‌ی مناسب از تکنولوژی هستند.

جف بزوس آشکارا متمرکز بر آینده است. او همیشه روبه‌جلو عمل کرده و در حال شناسایی روش‌های جدید و جالب استفاده از تکنولوژی برای کسب رضایت کامل مشتری است. چشم‌انداز استارتاپ بلواوریجین، زندگی و کار کردن میلیون‌ها نفر از مردم در فضا است. این یعنی آینده‌نگری!

تمام این پنج ویژگی نشان‌دهنده‌ی پایه‌های ذهنیت «درست» دیجیتال برای اثربخش بودن در دنیای کسب‌وکار رقابتی امروز است. شما نیاز به شناسایی و توسعه رهبران نوآور، کارآفرین و منتقد دارید که تمایل دارند تا آینده را از طرف کسب‌وکار خود به جلو ببرند. آن‌ها با ترکیب و مهار فناوری‌های دیجیتال به روش‌های جدید و هیجان‌انگیز آینده را تعریف خواهند کرد.

چرا مدیران از ایده‌های کارمندان استقبال نمی‌کنند

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره ی تخصصی صنعت و مدیریت-مدیریت

هرچند مدیران باید مشوق اندیشه‌های خلاق و نوآورانه باشند، اما به دلایلی ممکن است سد راه جریان ایده‌پردازی در سازمان شوند.

طبیعتا زمانی‌که کارکنان با ایده‌های جدید در محل کارشان حاضر می‌شوند و برای حل مسائل و دغدغه‌های پیش‌روی سازمان چاره‌اندیشی می‌کنند، سازمان‌ها نیز باید متقابلا رو به نوآوری آورده و عملکرد بهتری از خود به نمایش بگذارند. چرا که نیروی انسانی شاغل در خط مقدم سازمان، اغلب اولین کسانی هستند که مسائل را از نزدیک می‌بینند. بنابراین دیدگاه آن‌ها می‌‌تواند کمک شایانی به بهبود تصمیمات مدیریتی و ارتقاء فرآیندهای سازمانی کند.

هرچند این یک اصل بدیهی به‌نظر می‌رسد، بااین‌حال مدیران همیشه روی خوشی به نظرات کارکنان خود نشان نمی‌دهند. در حقیقت، حتی ممکن است نگرانی‌ها و دغدغه‌های ملموس کارکنان خود را نادیده گرفته و به شیوه‌ای عمل کنند که آن‌ها را از صحبت کردن در موقعیت‌های مختلف باز می‌دارد.

این یک تناقض است: چرا مدیران با وجود سودمندی ایده‌ها و دیدگاه‌های زیردستان‌شان، تن به پذیرش این نظرات و ترغیب کارکنان به ایده‌پردازی نمی‌دهند؟ تحقیقات پرشمار اخیر در مورد این موضوع نشان می‌دهد که مدیران اغلب به روال موجود کارشان خو گرفته‌ و به‌شدت دچار روزمرگی شده‌اند. آن‌ها ترجیح می‌دهند تا وضعیت موجود خود را حفظ کنند، و به‌همین سبب از شنیدن صدای زیردستان و پذیرش ایده‌های جدید واهمه دارند. در مقاله‌ی اخیر که درنشریه‌ی علوم سازمانی منتشر شده است، محققان جنبه‌ی دیگری از این موضوع را بررسی کرده‌اند؛ تحقیقات آن‌ها حاکی از آن است که مدیران اغلب نه به‌خاطر خودمحوری و خودرأی بودن، بلکه به‌واسطه‌ی اقتضائات و روندهای موجود در سازمان، موفق به ایجاد فرهنگ گفت‌وگوی پایین به بالا نمی‌شوند.

یافته‌های محققان نشان داد که دو مانع موجب می‌شود تا مدیران در ایجاد فرهنگ گفت‌وگو و ایده‌پردازی ناکام بمانند: یا آنکه از قدرت کافی برای عمل به ایده‌های زیردستان‌شان برخوردار نیستند، یا احساس می‌کنند که ناچار هستند چشم‌اندازی کوتاه‌مدت برای خود اتخاذ کنند. 

این مثال را در نظر بگیرید: خانم جين، مدير توليدی متعهد به سازمان است که می‌خواهد در جایگاه خود به پیشبرد اهداف سازمان کمک کند. جین می‌داند که برخی از کارکنان نزدیک‌تر به خطوط تولید، احتمالا ایده‌های خوبی دارند که می‌تواند روند کار را در بخش کارگاهی بهبود بخشد. اما، در سازمان جین، مدیران بدون طی تشریفات اداری خسته‌کننده و مجوز دفتر مرکزی قادر به انجام هیچ‌گونه تغییراتی نیستند. به‌علاوه، جین چندان هم مشتاق نیست که زمان خود را صرف بهینه‌سازی و یافتن ایده‌های سازنده کند، زیرا او فقط بابت دستاوردهای قابل دسترس در کوتاه‌مدت مانند تحقق ضرب‌العجل‌ها و اهداف کوچک پاداش می‌گیرد.

مطمئنا، جین می‌تواند کارکنان خود را تشویق به گفت‌و‌گو و ایده‌پردازی کند. اما او می‌داند که اگر چنین کند، از او انتظار خواهد رفت که به‌سرعت این ایده‌ها را عملیاتی کند؛ کاری که البته در کوتاه‌مدت قادر به انجامش نیست. او همچنین می‌داند که اجرای تغییرات و شیوه‌های جدید، گرچه در دراز مدت سودمند است، اما در یک بازه‌ی زمانی کوتاه منجر به اختلال در جریان تولید می‌شود. و با نزدیک شدن به موعد دستیابی به اهداف فصلی تولید، جین فرصت گفت‌و‌گو پیرامون تغییر و تحول را نخواهد یافت.

مشاهدات پژوهشگران نشان می‌دهد که مدیران دیگر بسیاری با وضعیت مشابه جین رو‌به‌رو هستند. آن‌ها اغلب در محیط‌هایی کار می‌کنند که اختیار ایجاد تغییرات را ندارند. این قبیل مدیران گرفتار ساختارهای متمرکز تصمیم‌گیری‌اند که قدرت در دستان رأس سلسله مراتب قرار داشته و آن‌ها فقط واسطه و عامل اجرا هستند. حتی زمانی‌که مدیران اختیار عمل دارند، هم‌چنان شرایط و واقعیت‌های جاری در سازمان ایجاب می‌کند که به‌جای درنظرگرفتن ثبات و رشد بلندمدت به موفقیت‌های کوتاه‌مدت چشم‌ بدوزند. در چنین شرایطی، مدیران خوش‌قلب نیز ممکن است از اجرایی کردن ایده‌های کارکنان خود سر باز زده و حتی ایده‌های نو را در نطفه خفه کنند.

مطالعات محققان

محققان چهار مطالعه در این‌خصوص انجام دادند. ابتدا ۱۶۰ دانشجو در نقش مدیر و در یک آزمایش رفتاری به‌کار گرفته شدند. در این آزمایش آن‌ها باید بر کار یک کارمند مجازی نظارت می‌کردند. محققان یا با استفاده از دستورالعمل‌های متقن و بسیار دقیق اختیارات سوژه‌ها را محدود یا با تفویض اختیار کافی در نحوه‌ی تکمیل این وظایف، احساس استقلال را در آن‌ها تقویت کردند. دانشجویانی که در نقش مدیر بازی می‌کردند، می‌توانستند نظرات و ایده‌های کارکنان‌شان را جویا شوند. محققان تاثیر میزان خودمختاری و استقلال عمل دانشجویان بر تمایل آن‌ها به دریافت ایده‌های زیردستان‌شان را نیز مورد آزمایش قرار دادند. همان‌طور که انتظار می‌رفت، مدیرانی که اختیارات کمتری داشتند، میل چندانی به ترغیب کارمند خود به ایده‌پردازی و طرح موضوع نشان ندادند. درواقع، این دسته از مدیران در مقایسه با کسانی که اختیارات بالاتری داشتند، ۲۵ درصد زمان کمتری را صرف بحث در مورد مسائل کاری کردند.

پژوهشگران در مطالعه‌ی بعدی خود تعداد ۴۲۴ کارمند دورکار را جهت انجام آزمایش رفتاری دیگری استخدام کردند. طی یک مطالعه موردی، از شرکت‌کنندگان خواسته شد خود را به‌عنوان یک مدیر فرض کنند که این فرصت را دارد تا از پرسنل خود برای بهبود عملکرد تیم کمک بگیرد. احساس استقلال و میزان اختیارات شرکت‌کنندگان در دو طیف هدایت شد: در حالت اول آن‌ها دارای استقلال و نفوذ وسیع بودند و در حالت دوم، اختیارات‌شان توسط بوروکراسی‌های سفت و سخت محدود شده بود. نتایج این آزمایش نشان داد مدیرانی که اختیارات پایینی دارند در مقایسه با مدیران مستقل، ۳۰ درصد احتمال کمتری دارد که از کارکنان خود بازخورد بگیرند.

محققان همچنین به ارزیابی جهت‌گیری بلندمدت و دوراندیشی مدیران و میزان گرایش آن‌ها به تصمیم‌گیری‌های بلندمدت یا اکتفا به نتایج کوتاه‌مدت پرداختند. نتایج نشان داد حتی مدیران دارای  آزادی عمل اما فاقد چشم‌انداز طولانی‌مدت، تفاوتی با همتایان دیگرشان نداشتند. به این‌ترتیب آن‌ها نیز کمتر تمایل داشتند که فرصت گفتمان و ایده‌پردازی را در اختیار زیردستان‌شان قرار دهند. بنابراین، مدیران تنها زمانی به‌دنبال ایده‌ها و بازخوردهای زیردستان‌شان بودند که در عین اختیار عمل، به موفقیت درازمدت تیم خود نیز علاقه‌مند باشند.

پژوهشگران به تکرار نتایج آزمایش خود در میان تعداد دیگری از گروه‌های واقعی از مدیران و کارکنان در سازمان‌های مختلف در ایالات متحده (۱۴۵ گروه) و هند (۲۰۰ گروه) پرداختند. در طول این آزمایش، سطح اختیارات مدیران در سازمان و همچنین چشم‌انداز بلندمدت‌ آن‌ها در گزارش‌ها ثبت می‌شد. کارکنان نیز میزان استقبال از ایده‌هایشان را به محققان گزارش می‌کردند. می‌توان گفت که نتایج این آزمایش در هر دو کشور مشابه و قابل مقایسه بود.

ما مدیران را مقصر اصلی نهادینه‌نشدن فرهنگ گفتمان و مانع ایده‌پردازی در سازمان جلوه می‌دهیم

به‌عنوان مثال، مدیران غیرمستقل سازمان‌های آمریکایی به نسبت همتایان دارای اختیارات گسترده‌تر، ۱۵٪ کمتر از ایده‌های زیردستان‌ خود استقبال کردند. علاوه‌بر این، مدیران در صورت داشتن اختیارات کافی و نیز چشم‌انداز بلندمدت، از ایده‌های کارمندان خود بیشتر استقبال می‌کنند. از‌این‌رو،  تنها وجود یک عامل کافی نبوده و حمایت از جریان ایده‌پردازی در سازمان مستلزم آن است که مدیران هم دارای اختیارات بوده و هم چشم‌انداز داشته باشند.

نتایج

ما ترجیح می‌دهیم که مدیران را مقصر اصلی نهادینه‌نشدن فرهنگ گفتمان و مانع ایده‌پردازی در سازمان جلوه دهیم. چرا که ازدیدگاه ما، خودخواهی یا ترس مدیران میانی از تغییر، مانع از شنیده شدن صدای کارکنان توسط آن‌ها می‌شود. اما محققان نظر متفاوتی دارند. یافته‌های آن‌ها نشان می‌دهد که انتظار از مدیران برای تشویق کارکنان به ایده‌پردازی، آن هم زمانی‌که از اختیار کافی برخوردار نبوده و شرایط و واقعیات سازمان اقتضاء می‌کند که بر نتایج کوتاه‌مدت تمرکز کنند، توقعی غیرمنطقی و بیجا است.

ارزیابی میزان تاثیر رویکردهایی چون مدیریت ذره‌بینی روی احساس اختیار مدیران میانی و نیز بررسی چگونگی تاثیر عدم دوراندیشی مدیران بر نادیده انگاشتن ایده‌های سازنده‌ی کارکنان، امری ضروری برای سازمان‌ها است. در عین‌حال، تقویت دوراندیشی و اولویت‌ندادن به خواسته‌های کوتاه‌مدت، می‌تواند موجب ترغیب نوآوری و ارتقای خلاقیت در تیم‌های کاری شود. به‌این‌ترتیب، اختصاص منابع بیشتر و اختیاردهی گسترده‌تر به آن دسته از مدیرانی که دوراندیشی‌شان را به اثبات رسانده‌اند، می‌تواند مزایای فراوانی را عاید سازمان کرده و جریان ایده‌پردازی در آن را تقویت کند.

استعداد بیش از حد می‌تواند قاتل بهره‌وری‌ تیم شود

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت-مدیریت

اثر موسوم به «بیش‌استعدادی» به این موضوع می‌پردازد که چرا فوق‌ستاره‌ها نمی‌توانند درکنار یکدیگر تیم‌های ستاره بسازند.

فرض کنید ایده‌ی بزرگی داشتید که اکنون در عرصه‌ی عمل به شکوفایی رسیده است. پس از جذب سرمایه‌ی کافی، حالا وقتش رسیده که برای تحقق اهداف خود تیمی کارآمد و متشکل از افراد مناسب استخدام کنید. در این حالت فکر می‌کنید که باید به‌دنبال جذب چه نوع افرادی باشید؟ عقل سلیم حکم می‌کند که درپی استخدام باهوش‌ترین‌ها باشید. اما به نظر برخی متخصصان در این‌صورت در «دام هوش» گرفتار خواهید شد.

دیوید رابسون، در کتاب خود با عنوان «تله‌ی هوش»، به بررسی پدیده‌ی استعداد زیادی می‌پردازد. او در این کتاب بر نکته‌ای فراموش‌شده اما فراگیر تأکید می‌کند:

بیش‌استعدادی در یک تیم همیشه معادل عملکرد بهتر نیست. برعکس، استعداد بیش از حد گاهی اوقات می‌تواند موجب شکست یک پروژه شود!

مالکوم گلادول نویسنده‌ی کتاب «در یک چشم به‌هم زدن» نیز در مقاله‌ای در نشریه‌ی نیویورکر که در سال ۲۰۰۲ به چاپ رسیده است، به تشریح اثرات قابل‌توجه پدیده‌‌ی «استعداد زیادی» در فروپاشی شرکت انرون در سال ۲۰۰۱ می‌پردازد. به‌گفته‌ی گلادول، تاکید بیش از حد بر استعداد، موجب پرورش فرهنگی در این سازمان شد که در آن توهم استعداد بر مواردی چون تعامل و اعتراف به اشتباه سایه می‌انداخت.

بااین‌حال، رابسون تاکید دارد که استعداد زیادی یا همان بیش‌استعدادی در تمام زمینه‌ها هم تعیین‌کننده و اثربخش نیست. به‌طورمثال، نتایج مطالعه‌ی مشترک محققان دانشگاه‌های اینسید، کلمبیا و وریجه هلند در سال ۲۰۱۴ نشان داد زمانی یک تیم بیشتر نسبت به آثار «بیش‌استعدادی» آسیب پذیر است، که پویایی و شالوده‌ی آن تیم بر مبنای تعامل و تشریک‌مساعی باشد.

شاید مسابقات قهرمانی فوتبال یورو ۲۰۱۶ را به‌خاطر بیاورید. در جریان این مسابقات، تیم انگلیس در کمال ناباوری و با بیست و یک ستاره، بازی را به تیم تک‌ستاره‌ی ایسلند واگذار و از جام حذف شد. اما اثر بیش‌استعدادیدر ورزشی مثل بیسبال که به نسبت فوتبال نیاز به مشارکت کمتری دارد، نسبتا نادر و ناچیز است.

رابسون در کتاب تله‌ی هوش، به بررسی برخی از استراتژی‌های استخدامی می‌پردازد که می‌توانند مانع از بروز تناقض «بیش‌استعدادی» شوند.

بیش‌استعدادی، آتش جنگ قدرت را شعله‌ور می‌کند

یک تیم پرستاره، بیشتر از تیمی متشکل از افرادی عادی که به زیردست‌بودن خو گرفته‌اند، در معرض دعوا بر سر قدرت قرار دارد.

در تیم‌های پرستاره، هر کدام از پرچمداران نیازمند حفظ موقعیت و محکم کردن جای پای خود به‌عنوان رهبر تیم هستند. این خواسته‌های موازی عموما باعث ایجاد تنش و اصطکاک در میان نقش‌های کاری شده و پویایی تیم را تهدید می‌کند.

نسبت به تعریف ساختار تیم و نقش هر فرد، و نیز اختصاص قلمروی عملکرد به هر یک از اعضای تیم توجه کنید. تعیین یک استراتژی تصمیم‌گیری قبل از اتخاذ تصمیم می‌تواند تعارض‌های خودخواهانه را در طول فرایند تصمیم‌گیری به حداقل برساند.

بیش‌استعدادی، رقابت را بر مشارکت مقدم می‌داند

چنانچه یکی از اعضای تیم احساس کند که موقعیت او توسط همکاران بلندپروازش تهدید می‌شود، ممکن است در واکنش به آن و به‌جای همکاری تیمی، اولویت را بر حفظ موقعیت شخصی خود بگذارد. تهدید موقعیت موجب از میان رفتن اعتماد و کمرنگ‌شدن فضای همکاری در تیم می‌شود.

استخدام نیروی کار ماهر در ارتباطات اجتماعی که به ارتقاء تعامل و مشارکت در تیم کمک می‌کند، تاثیر مثبت بیشتری بر بهره‌وری تیم خواهد داشت تا اینکه تنها به جذب استعدادها اکتفا کنیم.

رابسون پیشنهاد می‌کند: «در مورد درک عاطفی افراد قضاوت کنید و افرادی را در تیم به‌کار بگیرید که در همدلی و برقراری ارتباطات مهارت داشته باشند. آیا آن‌ها گاه‌و‌بی‌گاه همکارانشان را به گوشه‌ای می‌کشند و به صحبت‌های او گوش می‌دهند، یا اینکه تمایل دارند مکالمه را قطع و بر آن مسلط شوند؟»

بیش‌استعدادی منجر به هدررفت ظرفیت‌ها می‌شود

رهبران سلطه‌جویی که مانع از ایده‌پردازی افراد مستعد می‌شوند، باعث اتلاف بخش قابل‌توجهی از استعداد‌ و ظرفیت بالقوه‌ی تیم می‌شوند.

در‌عین‌حال، افراد مستعدی که به نقش‌ها و جایگاه‌های رهبری و مدیریت عادت کرده‌اند، از عزت نفس پایین، بدبینی و کاهش انگیزه رنج می‌برند.

می‌توان ازطریق تخصیص مرتب زمان به هر یک از اعضا برای مشارکت در جلسات تیمی و به اشتراک‌گذاری شفاف تصمیم‌ها از اتلاف ظرفیت‌ها اجتناب کرد. تضمین موقعیت افراد در تیم نیز، ارزش کارکنان با استعداد را به آن‌ها نشان می‌دهد.

رابسون اشاره می‌کند که اگرچه نسبت مطلوب حضور فوق‌ستاره‌ها در یک تیم مشارکتی طبق برخی مطالعات عددی بین ۵۰ تا ۶۰ درصد است، اما این ارقام می‌تواند با وجود مدیریت بهینه تغییر کند. منظور از مدیریت بهینه، وجود یک رهبر استراتژیک است که نقشی شفاف در تیم ایفا می‌کند، تهدیدات متوجه موقعیت افراد را حذف و موانع همکاری را برطرف می‌سازد. به‌این‌ترتیب، او قادر است تیم خود را از اثرات و پیامدهای منفی بیش‌استعدادی محافظت کند.

توصیه‌های متخصصان برای عبور از بحران و رونق کسب‌و‌کار

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت-مدیریت

هیچ صنعتی از گرداب بحران اقتصادی در امان نخواهد بود. اما با آمادگی مناسب، می‌توان ضمن پیشگیری از آسیب‌ها، رشد کسب‌و‌کار را نیز محقق کرد.

شرایط فعلی حاکم بر اقتصاد، بسیاری از کسب‌و‌کارها را دچار چالش و تنگنا کرده است. در چنین موقعیتی، کسب‌و‌کار دچار رکود می‌شود، فروش افت محسوسی کرده و یافتن نیروی کار ماهر و امین دشوار می‌شود. بحران و آشفتگی اقتصادی، شرکت‌ها را با محدودیت‌های زیادی مواجه می‌سازد. با‌این‌حال، کتمان بحران نمی‌تواند مانع از بروز آن شود. ضمن آنکه بسیاری از متخصصان نیز بر این باورند که ظرفیت واقعی بنگاه‌های اقتصادی و توانمندی مدیران آن برای رهبری، در زمان بحران مشخص می‌شود.

اما روی دیگر سکه‌ی بحران، فرصت‌ است. در هنگام بروز نشانه‌های بحران، باید با اتخاذ دیدگاهی متفاوت، فرصت‌های نهفته در دل بحران را کشف کرده و اسباب رشد و توسعه‌ی کسب‌و‌کار خود را فراهم سازید. با این توصیف و در ادامه‌ی این مقاله، توصیه‌های ۲۱ متخصص برجسته برای عبور از مشکلات و مهار موانع پیش‌رو و فرصت‌های رونق کسب‌وکار را بررسی می‌کنیم.

راه‌های دسترسی به مشتریان‌ خود را متنوع‌تر و بیشتر کنید

چنانچه کسب‌و‌کاری سنتی هستید و فعالیتی در فضای آنلاین ندارید، قبل از هرچیز و به منظور رونق و گسترش مسیرهای فروش خود به فکر راه‌اندازی یک فروشگاه اینترنتی یا پایگاه داده‌ی آنلاین باشید.

ترتیبی اتخاذ دهید که کاربران بتوانند اطلاعات تماس و به‌ویژه ایمیل خود را در این پایگاه ثبت کنند. در مرحله‌ی بعد و پس از دریافت تعداد مناسبی ایمیل از مخاطبان‌تان می‌توانید ضمن راه‌اندازی یک کمپین ایمیل‌مارکتینگ، پیام خود را در معرض دید مخاطبان بیشتری قرار دهید. به‌علاوه، از کمک متخصصان بازاریابی دیجیتال در ایجاد و اداره‌ی شبکه‌های اجتماعی متناسب با محصول و برند خود غافل نشوید.

اما اگر کسب‌و‌کاری کاملا آنلاین هستید، می‌توانید همچنان از استراتژی‌های سنتی‌تر و ابزارهای رایج ترویج مستقیم مانند ارائه‌ی کاتالوگ محصولات به منظور جذب مشتریان بالقوه‌ی جدید بهره ببرید.

حال پس از به‌کارگیری رویکرد چند کاناله (بهره‌گیری از چند کانال ارتباطی با مشتریان) و ارزیابی میزان اثربخشی هریک از این کانال‌ها در دستیابی به اهداف فروش، می‌توانید شیوه‌ی درست و به‌صرفه‌ی هزینه‌کرد بودجه‌ی بازاریابی خود را معین کنید.

نیروی کاری را که مشتاق فرصت دیگری برای ادامه‌ی زندگی خود هستند جذب کنید

فقدان نیروی کار ماهر و کارامد، یکی از موانع اصلی بر سر راه رشد و توسعه‌ی بنگاه‌های اقتصادی به‌ویژه در زمان بحران است. برای جذب نیروهای مستعد به روش‌های مرسوم اکتفا نکنید و دامنه‌ی جست‌و‌جوی خود را گسترده‌تر سازید. به‌طور‌مثال، هرچند کارفرمایان چندان راغب به جذب افراد سابقه‌دار نیستند و نداشتن سوءسابقه عمدتا یکی از پیش‌شرط‌های اصلی استخدام توسط آن‌ها است، اما متخصصان توصیه می‌کنند که از فرصت جذب افراد ماهر و مستعدی که ممکن است به‌نوعی دارای محکومیت‌های قضایی باشند چشم‌پوشی نکنید. البته، افرادی که مرتکب جرایم سنگین و خطرناک نشده، مهارت داشته و در دوران محکومیت نیز مهارت‌های مفید دیگری را نیز درکنار دانسته‌های پیشین‌شان آموخته باشند.

این قبیل افراد عموما اشتیاق فراوانی به کار و بازگشت به جامعه دارند و به دلایل متعدد، انگیزه‌ی بیشتری هم از خود نشان می‌دهند. برخی کشورها نیز با ارائه‌ی مشوق‌های متنوع از جمله بخشش‌های مالیاتی و برنامه‌های توسعه‌ی انسانی، اعتبارات و امتیازهایی را برای کارفرمایانی که اقشار آسیب‌پذیر و افراد دارای سوءسابقه را جذب می‌کنند قائل می‌شوند.

از روش ۶۰ /۲۰/۲۰ برای مدیریت زمان استفاده کنید

یشنهاد متخصصان این است که به‌جای آنکه زمان‌تان را صرف امور بیهوده و برنامه‌ریزی‌های نادرست کنید، رویکردی استراتژیک به مدیریت زمان در پیش بگیرید.

در ابتدا، ۶۰ درصد وقت خود را صرف وظایفی کنید که ارزشی واقعی عاید کسب‌و‌کارتان می‌کنند یا قابل انجام توسط دیگران نیستند. ۴۰ درصد دیگر وقت‌تان را به دو بخش تقسیم کنید: ۲۰ درصد در برنامه‌ریزی و ۲۰ درصد در استراتژی. برنامه‌ریزی به‌معنای اختصاص وقت به منابع و برنامه‌های عملیاتی کسب‌و‌کار است؛ و منظور از استراتژی، زمانی است که برای ارزيابی چگونگی ارتقاء عملکرد کسب‌و‌کار، تجربه‌ی مشتری و يا مدل سودآوری صرف می‌شود.

سر از حساب و کتاب دربیاورید

استفاده از یک نرم‌افزار حسابداری مناسب، به‌ویژه برای کسب‌و‌کارهایی که اصطلاحا از آب و گل درآمده‌اند ضرورت دارد. هنگامی که اصول اولیه‌ی حسابداری را درک کنید، می‌توانید شناختی درست از مباحثی مثل تغییرات موجودی و تبدیل آن به جریان نقدینگی داشته باشید و به رونق کسب‌و‌کارتان کمک کنید. الان زمانش رسیده که دست به حساب شوید و با استفاده از شاخص‌های عددی به ارزیابی وضعیت موجود کسب‌و‌کارتان پرداخته و برای رونق بیشتر آن برنامه‌ریزی کنید.

امنیت سایبری را جدی بگیرید

شرکت‌ها باید نسبت به تقویت زیرساخت‌های سایبری خود اقدام کنند. ایجاد زیرساخت‌های امنیت سایبری صرفا شما را آماده‌ی مقابله با تهدیدات پیش‌رو نمی‌کند. بلکه آنچه اهمیت بیشتری دارد این است که یک جایگاه امنیتی مستحکم در فضای سایبر موجب پدیدار شدن فرصت‌هایی می‌شود که می‌توان از آن به سود خود و در جهت رونق تجارت بهره برد.

امنیت اطلاعات را به منزله‌ی شکلی از سرمایه‌گذاری برای رشد در نظر بگیرید

شرکت‌ها اکنون باید خود را برای به چالش کشیدن زیرساخت‌های امنیت اطلاعات خود آماده کنند. ازاین‌رو باید موقعیت‌شان را مستحکم و امنیت سایبری کسب‌و ‌کار خود را در حد آن چیزی که از شرکت‌های بزرگ و نهادهای دولتی انتظار می‌رود تقویت کنند. امنیت اطلاعات را نه صرفا به منزله‌ی سپری برای محافظت در مقابل تهدیدات، بلکه شکلی از سرمایه‌گذاری برای رشد در اقتصاد دیجیتالی در نظر بگیرید.

با نگاهی استراتژیک اقدام به تملّک‌ کسب‌و‌کارهای مکمل کنید

یک کسب‌‍و‌کار، به‌کمک کنترل هزینه‌ها و به‌حداکثر رساندن سود رشد می‌کند. به‌این‌ترتیب، از محل تملک کسب‌و‌کارهای کوچکی که خدمات جانبی و مکمل شما را ارائه می‌کنند، نه‌تنها هزینه‌های اصلی کسب‌و ‌کار خود را کنترل خواهید کرد بلکه مشتریان این شرکت‌ها را نیز به دست می‌آورید. ضمن آنکه با تصاحب برندهایی که مورد اعتماد بازار هستند، در بازارهای جدید و صنایعی ورود خواهید کرد که پیش از آن سهمی در آن نداشتید.

یک جعبه ابزار تجاری ایجاد کنید

جعبه ابزار کسب‌و‌کار شما باید شامل موارد زیر باشد:

  • یک طرح کسب‌و‌کار (بیزنس پلن) به منظور حفظ سازمان در مسیر رشد و جلوگیری از شکست در مسیر پیشرفت.
  • یک طرح بازاریابی (مارکتینگ‌پلن) که موجب رشد سهم شما در بازار شده و پایگاهی از مشتریان وفادار برای‌تان فراهم می‌کند.
  • یک دستورالعمل در حوزه‌ی منابع انسانی که به منظور حفظ نیروی کار ماهر، تنظیم قوانین و مقررات و اطمینان از رعایت قوانین کار تدوین شده است.
  • یک نرم‌افزار حسابداری یا داشبورد مدیریتی که می‌تواند گزارش‌های مالی جاری را با لمس یک دکمه تولید کند، و از این طریق امکان پیگیری تمام فعالیت‌های تجاری را فراهم کند.
  • سخت‌افزار، شبکه‌های کامپیوتری و زیرساخت فناوری اطلاعات.

استفاده‌ی نادرست از رسانه‌های اجتماعی را متوقف کنید

عادت فروختن ازطریق شبکه‌های اجتماعی را از سرتان بیرون کنید. بازاریابی و فروش دو موضوع متفاوت از یکدیگر هستند و استراتژی فروش‌محوری در رسانه‌های اجتماعی نیز راهبردی شکست‌خورده و نخ‌نما است. در عوض، اقدام به تولید و انتشار محتوای کاربرپسند کرده و امکان ارتباط عمیق‌تر با مخاطبان‌تان را به این طریق فراهم کنید. محتوای شما می‌تواند شامل اخبار و تازه‌ها، نکات و ترفندها، فیلم‌های آموزشی و حتی ویدیوهای سرگرم‌کننده از پشت صحنه‌ی کسب‌و‌کارتان باشد.

بازاریابی و فروش دو موضوع متفاوت از یکدیگر هستند

مبنای تمام روابط، بخشندگی است. پس درنهایت سخاوت، دانش و بینش خود را به مشتریان‌تان عرضه کنید. به این ترتیب زمانی‌که یک مشتری بالقوه تصمیم به خرید می‌گیرد، به برندی رجوع خواهد کرد که پیشینه‌ی ذهنی خوبی به آن داشته و به آن اعتماد دارد.

از قدرت گوگل و امکانات آن استفاده کنید

سرویس Google My Business یک ابزار شگفت انگیز و رایگان برای کسب‌و‌کارهای کوچک و محلی است. کسب‌و‌کارهای کوچک می‌توانند به کمک خدمات رایگان گوگل در این زمینه که با نام رسمی Google Places نیز شناخته می‌شود، به‌صورت رایگان و بجای اینکه از سرویس تبلیغات کلیکی پولی PPC یا Pay-Pay-Click گوگل استفاده کنند، برند خود را در گوگل تبلیغ کنند

در ابتدا اقدام به ایجاد صفحه‌ی رایگان خود در سرویس Google My Business کنید، سپس:

  • آن را تکمیل کنید (به‌ویژه بخش توضیحات مرتبط با کسب‌وکار).
  • به داشبورد مدیریت این سرویس مسلط شوید.
  • به‌طور مرتب محتوا بگذارید.
  • پاسخ تمام دیدگاه‌ها به‌ويژه نظرات منفی را بدهید.
  • صفحه‌ی خود را به‌روز نگه دارید.

نسل جدید نیروی کار را جذب کنید

بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی برای استخدام نیروی کار جوان و نسل جدید بازار کار به اندازه‌ی کافی آماده نیستند. از‌این‌رو، شرکت‌ها باید ضمن برنامه‌ریزی پیش‌دستانه برای استخدام نیروهای تازه‌نفس، در مورد توانایی‌ها و نقاط ضعف گروه‌های سنی مختلف تحقیق کنند. در مرحله‌ی بعد، به بازنگری در سوالات مصاحبه‌های شغلی خود بپردازید تا به این ترتیب بتوانید برترین استعدادهای شغلی را از میان نسل‌های جدید استخدام کنید. شیوه‌ی درست برقراری ارتباط و صحبت‌کردن با نسل‌های جدید را بیاموزید تا آن‌ها نیز متقابلا به اهمیت مسئولیت‌ها، وظایف و موقعیت خود در سازمان شما پی ببرند.

وقتی همه ترمز می‌گیرند شما گاز بدهید

مایكل شوماخر، قهرمان چندین سال متوالی در مسابقات رالی جهان، در جواب به سوالی پیرامون رمز موفقیتش گفته بود:

تنها رمز موفقیت من این است كه زمانی كه دیگران ترمز می‌گیرند، من گاز می‌دهم!

پس زمانی‌که دیگران در حال تعلل هستند، وقت خود را صرف بررسی داده‌ها، ساده‌سازی سیستم‌ها، و برنامه‌ریزی برای روزها و هفته‌های بعدتان کنید. اختصاص زمانی هرچند کوتاه به این موارد، علاوه‌بر فراهم کردن امکان برنامه‌ریزی استراتژیک، به شما کمک می‌کند تا مشکلات کوچک را قبل از تبدیل شدنشان به مسائل مهم، شناسایی و مرتفع کنید.

تلاش کنید تا حد امکان از همه‌چیز باخبر باشید

سعی کنید که همواره از آمار و ارقام مرتبط با کسب‌و‌کارتان مطلع باشید: حاشیه سود، سود خالص، نمرات اعتباری، نقدینگی و آمارهای دیگر از جمله اعدادی است که باید همیشه در معرض دیدتان باشد. به این ترتیب همواره در خصوص وضعیت مالی و عملکرد کسب‌و‌کار خود در هر لحظه آگاهی خواهید داشت. علاوه‌بر این بکوشید که مشتریان خود را نیز بشناسید: اینکه چه کسی هستند، کجا هستند، و برای جذب و حفظ آن‌ها باید چه کرد

یک شورای مشورتی تشکیل دهید

تشکیل یک هیئت مشورتی، از بهترین اقداماتی است که می‌توانید در راستای افزایش راندمان و رشد کسب‌و‌کار خود انجام دهید. ایجاد شورای مشاورین به تناسب چالش‌ها و فرصت‌هایی که شرکت با آن مواجه است،یک ابزار قدرتمند مدیریتی است که می‌تواند دسترسی به متخصصان را با هزینه‌ای نسبتا اندک میسر کند. چنین رویکردی ایده‌های جدید را وارد کسب‌وکارتان کرده و به شما کمک می‌کند تا سازمان خود را به شکل بهتری اداره کنید.

تیمی کوچک را گلچین کنید و دست‌کم هر فصل جلسه‌ای با آن‌ها به‌منظور رسیدگی به مسائل جاری، تدوین استراتژی، و ارزیابی مستمر روند پیشرفت خود ترتیب دهید. برخورداری از یک هیئت مشورتی، ضمن ارزش‌افزایی و تسریع روند رشد کسب‌وکار، به منزله‌ی چراغ راه شما در تمرکز روی اهداف و دستیابی به آن‌ها است.

در دام فرار از مالیات نیافتید

سعی نکنید که با فرار از مالیات و کاهش درامدهای مشمول مالیات، کسب‌و‌کار خود را دچار چالش کنید. هدف کسب‌و‌کار شما نه مقابله و پیروزی دربرابر دولت، بلکه سودآوری است.

سوالات خود را بپرسید و دانش‌تان را به اشتراک بگذارید

از ترس آنکه به کم‌تجربگی متهم شوید، هرگز از پرسیدن ابهامات خود و نظرخواهی از صاحبان دیگر کسب‌و‌کارها طفره نروید. حقیقت این است که شما کارشناس نیستید، بلکه کارآفرین هستید! خودتان نیز همواره بکوشید تا تجربه‌ها و دانش‌‌تان از بازار را با دیگران به اشتراک بگذارید. تبادل اطلاعات و تسهیم دانش موجب می‌شود که دیگران به جدیت و قابل اطمینان بودن‌تان در راه‌اندازی کسب‌و‌کار و اراده‌ی محکم شما در مشارکت و همکاری با خود پی ببرند.

برای فروش کسب‌و‌کار خود برنامه‌ریزی کنید

برنامه‌ی جانشینی و واگذاری سهام کسب‌و‌کار یکی از مهم‌ترین تصمیمات در حفظ برند و جایگاه آن در بلندمدت است. سونامی کارآفرینانی که زاده‌ی نسل انفجار جمعیت (نسل ایکس) هستند (بیش از نیمی از کسب‌و‌کارهای کوچک در سطح جهان در اختیار این نسل است) به این معنی است که امروز بیشتر از همیشه، موضوع تغییر و انتقال مالکیت از نسل ایکس به کارکنان نسل‌های جدیدتر در قالب تعاونی‌های کارگری و اعطای سهام پرسنلی اهمیت یافته و باید مورد توجه قرار گیرد.

به‌موجب طرح مالکیت سهام کارکنان (ESOP)، پرسنل شرکت در منافع بنگاه سهیم شده و شرکت سهام خود را اغلب بدون هیچگونه تحمل هزینه اضافی و در قالب بخشی از پاداش کارکنان به آن‌ها عرضه می‌کند.

نتقال تدریجی مالکیت به کارکنان و واگذاری سهام به کسانی که به‌خوبی کسب‌و‌کار شما را می‌شناسند، ضمن حفظ عملکرد برند شما موجب حفظ میراث‌تان خواهد شد. همچنین اجرای چنین طرحی درکنار شاغل نگاه‌داشتن نیروی انسانی، آن‌ها را در مالکیت سهام و منافع آن سهیم می‌کند. ضمن آنکه علاوه‌بر افزایش انگیزه‌ی پرسنل، موجب کاهش برخی هزینه‌ها در سازمان خواهد شد.

یک برنامه استراتژیک تدوین کنید

اهداف کوتاه مدت سه‌ماهه، شش‌ماهه یا سالیانه تعیین و برنامه‌ای منعطف برای دستیابی به این اهداف تدوین کنید. اما قبل از هرچیز مطمئن شوید که برنامه‌ی شما منابع مورد نیازتان را پیش‌بینی و شامل شود: نقدینگی، نیروی انسانی، تجهیزات، موجودی، و هزینه‌های سربار عملیاتی. به‌علاوه، اطمینان حاصل کنید که نتیجه و خروجی نهایی این برنامه، خدمات یا محصولاتی باشد که مشتریان به‌دنبال آن هستند.

شاخص‌هایی را نیز به‌منظور نظارت بر روند پیشرفت خود در دستیابی به اهدافتان تنظیم کنید. برنامه‌های‌تان را مبتنی بر میزان اختلاف عملکرد خود با اهدافتان تنظیم کنید. اگر قادر به تحقق اهداف خود نبوده‌اید، علل آن را جویا شوید: آیا عدم تحقق اهداف، ناشی از کمبود منابع بوده است؟ آیا عملکرد واحد بازاریابی مطلوب نبوده است؟ یا در انتخاب درست مشتریان هدف مرتکب اشتباه شده‌اید؟

اعداد دروغ نمی‌گویند!

ایجاد سیستم‌های با عملکرد صحیح و استقرار فرایندهای سالم و بدون نقص، در شناسایی نابسامانی‌ها در هزینه‌ها و درآمدها و در نتیجه افزایش سودآوری ضروری است. پیاده‌سازی سیستم‌های فروش؛ و استقرار نظام مدیریت موجودی و فرایندهای حسابداری، و نیز تدوین فرایندها و رویه‌ها به شما کمک می‌کند تا بتوانید سریع‌تر به اشتباهات و نقائص خود و کسب‌و‌کارتان پی‌ببرید. درعین‌حال، مدیران باتجربه‌تر و صاحبان‌ باسابقه‌ی کسب‌و کار، بیشتر ترجیح می‌دهند تا بجای اعداد و ارقام و خروجی‌های سیستمی، به داده‌های کیفی و دیدگاه‌های تجربی خود اکتفا کنند.

CFIMITYM

دنیای کسب‌‌و‌کار، شیفته‌ی کلمات اختصاری مثلROI، URL، EIN، SMART،SWOT است، اما CFIMITYM یکی از مهم‌ترین آن‌ها است که تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته است. منظور از CFIMITYM این است که جریان نقدینگی مهم‌تر از هر عامل دیگری در کسب‌و‌کار است. زیرا عدم نقدینگی، یکی از بزرگ‌ترین دلایل شکست کسب‌و‌کارهای کوچک است. ذخایر نقدی ناکافی (یا به‌قول بازاری‌ها «کفگیر ته دیگ خوردن») سریع‌تر از هر عامل دیگری قادر است شما را متوقف کند. چون به این ترتیب حتی توانایی پرداخت صورتحساب‌ها و حقوق پرسنل را نیز نخواهید داشت.

فقدان پول نقد یکی از بزرگ‌ترین دلایل شکست کسب‌و‌کارهای کوچک است

هرچند که کسب‌و‌کار شما ممکن است در عین نداشتن نقدینگی، همچنان سودآوری داشته باشد. اما با این وجود پولی در اختیار ندارید. سود، یک مفهوم حسابداری است، درحالی‌که نقدینگی پولی است که در حساب شرکت قرار دارد. به همین ترتیب شما می‌توانید دارایی‌های ثابت، مانند موجودی انبار یا مطالبات و بستانکاری داشته باشید؛ اما اگر نتوانید مطالبات خود را وصول و سرمایه‌های ثابت‌تان را سریعا به پول تبدیل کنید، نقدینگی ندارید. و اگر نقدینگی نداشته باشید، در بازار دوام نخواهید داشت.

از هزینه‌ی فرصت غافل نشوید

هرچند که عموما سطری با عنوان هزینه‌ی فرصت در صورت سود و زیان شرکت‍‌ها دیده نشده است، اما شناسایی و تعیین هزینه‌ی فرصت در  یک کسب‌وکار  اهمیت بالایی در مدیریت بهینه‌ی سازمان دارد. هدف اصلی از طرح هزینه‌ی فرصت، بررسی تخصیص بهینه‌ی منابع موجود است. لذا این مفهوم، نقش مهمی در تضمین استفاده‌ی کارا از منابع کمیاب بازی می‌کند. هزینه‌ی فرصت محدود به هزینه‌های مالی نمی‌شود و شامل هر آن چیزی می‌شود که دارای ارزش بوده ولی از آن صرف‌نظر شده باشد.

 هزینه‌ی فرصت به چندین صورت خود را نشان می‌دهد. شایع‌ترین مثال آن، مالک کسب‌و‌کاری است که وقت خود را صرف وظایفی می‌کند که کارایی لازم را نداشته و اولویت هزینه‌کرد نیستند. در حالی‌که می‌توان از محل برونسپاری برخی امور، در استفاده از منابع صرفه‌جویی کرد. مثال دیگر، در مورد کسب‌و‌کارهایی است که مخارج زیادی را به‌دلیل جذب مشتریانی که تناسبی با مدل کاری و بازار هدفشان ندارند متحمل می‌شوند. چنین رویکردی در جذب مشتری ممکن است باعث تخصیص نادرست منابع شود، که به نوبه خود باعث کاهش رشد یا تضعیف برند سازمان خواهد شد. روی‌هم‌رفته، رشد سریع‌تر زمانی اتفاق می‌افتد که هزینه‌ی فرصت مورد توجه قرار گیرد.

در انزوا نمانید

راه‌اندازی و مالکیت یک کسب‌و‌کار می‌تواند شما را به لاک انزوا فرو ببرد. شاید تنها پرواز کردن در اوج وسوسه‌انگیز باشد، اما ارمغان آن چیزی جز اضطراب و تنهایی نیست. همیشه گروهی شاخص از افراد قابل اعتماد را کنارتان داشته باشید، در غیر‌این‌صورت ارتش یک‌نفره‌ی شما نهایتا به بن‌بست خواهد رسید. چون نمی‌توانید بدون کمک دیگران به جایگاه قابل قبولی در بازار برسید. بنابراین شروع به شبکه‌سازی و ایجاد تیمی از افراد غیرهم‌فکر و در عین‌حال همدل، و تعامل با مشاوران باتجربه و راهنمایان دلسوز کنید. کسانی را که می‌توانند در هزارتوی بازار همراهتان شوند و برایتان ارزش‌آفرینی کنند با خود هم‌مسیر سازید تا به کمک یکدیگر از گردنه‌های سخت اقتصادی عبور کنید.

تولد حضرت علی اکبر و روز جوان

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت ومدیریت

حضرت علی اکبر فرزند امام حسین علیهما السلام در بین سال های 33 تا 35 ه از مادری به نام لیلا دختر ابی مرّه در شهر مدینه چشم به جهان گشود. وی در مکتب انسان ساز پدر شیوه های صحیح دفاع از مکتب و اطاعت از امامت و حمایت از آرمان های مقدس آن را آموخت. او در روز عاشورا اولین نفر از بنی هاشم بود که پس از مبارزه جانانه جام شهادت سر کشید. روز میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام به روز جوان نامگذاری شده است.

شناسنامه حضرت علی اکبر علیه السلام
حضرت علی اکبر (ع) فرزند بزرگ امام حسین در سال 33 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود.

مادر بزرگوار وی لیلا دختر ابی مره است. لیلا برای امام حسین پسری آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیه ترین کس به رسول خدا، رویش روی رسول، گفتگویش گفتگوی رسول خدا ، هر کسی که آرزوی دیدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست، تا آنجا که پدر بزرگوارش می فرماید “هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم”؛ به همین جهت روز عاشورا وقتی اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد، امام حسین چهره به آسمان گرفت و گفت «اللهم اشهد علی هؤلاء القوم فقد برز الیهم غلام اشبه الناس برسولک محمد خلقا و خلقا و منطقا و کنا اذا اشتقنا الی رؤیة نبیک نظرنا الیه…».

حضرت علی اکبر علیه السلام اولین شهید عاشورا از بنی هاشم بود. شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر و رزم آوری و بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. سخنان و فداکاریهای وی نیز به خوبی مؤید این مطلب است .



زندگی نامه حضرت علی اکبر علیه السلام
وقتی حضرت اعلام کرد عزم سفر دارد و می خواهد از مدینة النّبی بیرون برود، حضرت علی اکبر علیه السلام پرچم وفاداری نسبت به امام را پیشاپیش قافله به اهتزاز درآورد.

کاروان حماسه و ایثار پس از پشت سر نهادن منازل ذو حُسم، بیضه و عُذیب الهجانات به موقفی به نام بنی مقاتل رسید. عقبة بن سمعان که از یاران و همراهان امام بود و بسیاری از روایات واقعه عاشورا از وی نقل شده می گوید: شب هنگام در رکاب امام حرکت کردیم و چون ساعتی را پیمودیم، امام حسین علیه السلام را خواب سبکی فرا گرفت. در حالی که سر مبارکشان روی قربوس زین اسب بود و به زودی دیدگان آن سرور آزادگان گشوده شد و فرمود: «انّا لله و انّا الیه راجعون الحمد الله ربّ العالمین» و دو یا سه بار آیه استرجاع را تکرار فرمود؛ حضرت علی اکبر علیه السلام با درایت و فراستی که داشت، متوجّه حال پدر گردید مشاهده کرد آن ستاره پرفروغ اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مدام آیه مذکور را بر زبان جاری می نماید. مرکب خویش را به سوی اسب پدر هدایت کرد و خطاب به ایشان گفت: «پدر جان! از چه جهت آیه استرجاع را تلاوت می کنید. امام فرمود: فرزند عزیزم اندکی که خواب رفتم، سواری عنان اسب را کشید و گفت: «القوم یسیرون و المنایا تسری الیهم» این قوم در حال حرکتند در حالی که مرگ به سوی آنان می آید.

علی اکبر علیه السلام پس از لحظه ای مکث، با قوّت قلب وشهامتی شگفت روی به پدر بزرگوار خویش کرد و گفت: «یا ابة لا اراک الله السوء و السنا علی الحقّ» پدر جان! خداوند حادثه ای ناگوار پدید نیاورد. آیا ما بر حق نیستیم؟ امام در جوابش فرمود: «بلی والّذی الیه مرجع العباد؛ آری، به خداوندی که بازگشت بندگان به سوی اوست، ما بر حقّیم.» علی اکبر با شنیدن این پاسخ چون گُل شکفت و با آرامشی خاصّ امام علیه السلام را مورد خطاب قرار داد و گفت: «یا ابه اذا لانبالی نموت محقّین» ای پدر! [وقتی بر حق بودن ما مسلّم است] در این صورت باکی نیست و بر حق جان می دهیم. امام علیه السلام وقتی مشاهده فرمود فرزند در این مصاحبه معرفتی سربلند و پیروز بیرون آمد، شاد شد. او را مخاطب قرار داد و فرمود: «جزاک الله من ولد خیر ما جزی ولدا عن والده» خدایت پاداشی نیکو عطا کند؛ نیکوترین پاداش که باید فرزندی از پدر خویش دریافت کند.

شمه ای از فضائل و مناقب حضرت علی اکبر علیه السلام
تربیت شایسته امام حسین (ع) سبب شد که علی اکبر به بهترین صفات کمال آراسته شود. عواملی همچون: اصالت خانوادگی، تربیت و وراثت، کسب علم و فضایل که از عناصر تشکیل دهنده شخصیت هر کس است، در وجود و زندگی او فراهم بود. خلق و خوی او و رفتار و حرکات و ادب و متانتش در حدّ اعلای برجستگی و درخشندگی بود. آن گونه که گفته و نوشته اند، رفتارش یادآور حرکات و رفتار پیامبر خدا (ص) بود و همین سبب می گشت تا در چهره او شخصیت پیامبر را مشاهده نمایند و با دیدن او یاد حضرت رسول (ص) را در ذهن ها زنده کنند. علی اکبر، نسخه ای برابر با اصل نسبت به رسول خدا و شاخه ای از آن شجره طیبه و ریشه پاک بود و وارث همه خوبی های خاندان عصمت و طهارت به شمار می رفت.

علی اکبر (ع)، از جوانی مجموعه ای از خوبی ها و فضیلت ها و نمونه ای روشن از فضایل عترت پاک پیامبر بود. حتی کسی چون معاویه هم که دشمن خاندان عصمت بود، به فضایل او اقرار داشت.

رابطه سرشار از ادب و احترام علی اکبر (ع) به پدر و علاقه و محبت پدر به فرزند، در همه مراحل زندگی این دو الگوی فضیلت وجود داشت و نهایت و اوج آن، در صحنه عاشورا دیده می شود که به آن اشاره می کنیم.

تربیت ولایی و تأدیب شایسته، سبب شده بود علی اکبر همواره در خدمت و اطاعت پدر بزرگوارش باشد و در نهایت ادب، گوش به فرمان و آماده جان نثاری شود.



میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام، روز جوان
جوانی، بهار عمر و فصل طربناک زندگی است. هیچ دوره ای از زندگی چون روزگار جوانی، سرسبز و خرّم نیست، و هیچ انسانی همانند زمان جوانی، توان مند و پرانرژی نیست. بسیاری از پیروزی ها و کامیابی ها، تنها در سایه جوانی امکان پذیر است و بسیاری از آرزوها و هدف ها، فقط در فرصت جوانی قابل دست یابی است. جوانی فرصتی است که بر خلاف بسیاری از فرصت های دیگر، تنها یک بار در اختیار همه قرار می گیرد و چون به انجام خویش برسد، هرگز امکان تکرار نخواهد داشت. پس «فرصت جوانی»، طلایی ترین فرصت ها و ناب ترین موهبت هاست و نمی توان در این نکته تردید کرد که هدر دادن روزگاران خوش جوانی و تباه کردن این بهار زندگانی، به اندوهی انبوه و حسرتی متراکم خواهد انجامید، اما این روزگار، اقتضاهایی دارد؛ اقتضاهایی که بخشی از آنها به جوان بر می گردد و بخشی نیز به آنها که با جوان در تعاملند. آنها که به جوان بر می گردد، «نازها» و «نیازها»ی جوانی است. نازها، یعنی «سرزندگی، شیک پوشی، آراستگی، جمال گرایی، آرمان گرایی و…؛ و نیازها، یعنی عبادت و تضرع؛ دانش اندوزی، مهار و تعدیل غرایز، تهذیب نفس، ورزش، مطالعه، مسئولیت پذیری و….

حضرت علی اکبر علیه السلام، الگوی جوانان
جوان، محتاج اسوه و الگوست. اسوه و الگوی جوان، باید جوان باشد؛ تا فضایل و کمالات این جوان دست یافتنی و ملموس باشد.

قرآن برای زندگی بشر، اُسوه و الگو معرفی می کند؛ «و لکم فی رسول الله اسوه حسنه». اگر پیامبر و سبک زندگی نبوی اسوه و الگوست، هر شخص و سبک دیگری اگر بخواهد اسوه و الگو باشد، باید رنگ و بوی پیامبر را داشته باشد و «اشبه الناس خلقاً خُلقاً و منطقاً برسول الله» باشد.

امام حسین علیه السلام حضرت علی اکبرعلیه السلام را عصارة بنی هاشم و شبیه ترین مردم به پیامبر صلی الله علیه وآله دانسته، فرمود هر وقت دلمان برای رسول الله تنگ می شد، مشتاق زیارت علی اکبر می شدیم و زیارت و ملاقات علی اکبر علیه السلام بود که دلمان را در فراق پیامبر صلی الله علیه وآله تسلی می بخشید.

پس اگر کسی شیفتة جمال و کمال پیامبر صلی الله علیه وآله است، می تواند از رخسار و فضایل علی اکبر هم به پیامبر صلی الله علیه وآله برسد.

در سایه سار قلم
همه در حیرتم امشب، که شب هفده ماه ربیع است و یا یازده غره ی شعبان معظم، شب میلاد محمد شده یا آینه ی طلعت نورانی احمد، به سر دست حسین است و یا آمده از غار حرا باز محمد؛ عجبا این گل نورسته علی اکبر لیلاست، بگو یوسف زهراست، بگو اینه ی طلعت طاهاست، بگو دسته گل فاطمه ی ام ابیهاست، بگو روح بتول است، بگو جان رسول است، سلام و صلوات همه بر خُلق و خصالش، به جلالش به جمالش همه مبهوت کمالش همه مشتاق وصالش که سراپاست همه اینه ی احمد و آلش، چه به خلقت چه به طینت چه به صورت چه به سیرت چه به قامت چه به هیبت، همه بینید در این خال و خط و چهره ی گل روی رسول دو سرا را.

 

علائم اعتیاد به بازی های کامپیوتری + بهترین روش های ترک

ّپردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت ومدیریت_گروه فناوری

علائم اعتیاد به بازی های کامپیوتری + بهترین روش های ترک

معضلی خصوصا در میان نوجوانان وجوددارد بنام: اعتیاد ذهنی، اعتیاد بـه بازی هاي کامپیوتری. علائم اعتیاد بـه بازی هاي کامپیوتری چیست؟ بهترین روش ترک بازی هاي کامپیوتری چیست؟ از عمده نشانه هاي اعتیاد گیمی خصوصا در نوجوانان اختلالات خواب و رفتارهای اکتسابی از این بازی ها اسـت، یعنی فرد چنان تحت تاثیر این بازی قرار می گیرد کـه رفتارهایی شبیه بـه شخصیت هاي بازی از خود نشان می دهد.

بازی‌هاي کامپیوتری بـه ویژه بازی‌هاي آنلاین گسترده، بـه بازیکنان این اجازه را میدهند کـه رفتار بسیار متفاوتی از شخصیت عادی خود نشان دهند، مثلاً یک نوجوان خجالتی میتواند یک باره تبدیل بـه یک شخص اجتماعی و یا یک فرد منفعل تبدیل بـه شخصیتی تهاجمی شود. اعتیاد بـه کامپیوتر و بازی کامپیوتری در دسته‌بندی‌هاي اختلالات روانی و ذهنی قرار نمیگیرند.

تعداد زیادی از متخصصان امر روانشناسی، این اعتقاد را دارند کـه بازی‌هاي کامپیوتری مانند قمار یک فرآیند اعتیاد آور اسـت. بر اساس برخی برآوردها درحدود ۱۰ درصد بازیکنان و کاربران بازی‌هاي کامپیوتری، رفتاری کـه حاکی از اعتیاد آن‌هاست از خود بروز میدهند.

چگونه اعتیاد به بازی‌ های کامپیوتری را درمان کنیم؟

وقتی کـه افراد بازی می کنند، مغز انها اندروفین تولید میکند، اتفاقی کـه توسط قماربازان و یا افراد معتاد بـه مواد مخدر تجربه شده اسـت. اگر یک نوجوان معتاد بـه بازی‌هاي کامپیوتری برای انجام تکالیف و کارهای درسی خود نیاز بـه استفاده از کامپیوتر را داشته باشد، دچار وسوسه خواهد شد. دراین شرایط برای رفع مشکل چگونه باید عمل کرد؟

تعداد زیادی از متخصصان امر روانشناسی، این اعتقاد را دارند کـه بازی‌هاي کامپیوتری مانند قمار یک فرآیند اعتیاد آور اسـت. بر اساس برخی برآوردها درحدود ۱۰ درصد بازیکنان و کاربران بازی‌هاي کامپیوتری، رفتاری کـه حاکی از اعتیاد آن‌هاست از خود بروز میدهند.

چگونه اعتیاد به بازی‌ های کامپیوتری را درمان کنیم؟

وقتی کـه افراد بازی می کنند، مغز انها اندروفین تولید میکند، اتفاقی کـه توسط قماربازان و یا افراد معتاد بـه مواد مخدر تجربه شده اسـت. اگر یک نوجوان معتاد بـه بازی‌هاي کامپیوتری برای انجام تکالیف و کارهای درسی خود نیاز بـه استفاده از کامپیوتر را داشته باشد، دچار وسوسه خواهد شد. دراین شرایط برای رفع مشکل چگونه باید عمل کرد؟

یک نوع برنامه درمانی کـه مختص نوجوانان اسـت با جدا کردن شخص از محیط زندگی فعلی آغاز میشود. برای مثال اردوی تابستانی یا یک برنامه تفریحی در طبیعت و خارج از شهر کـه نوجوان را از محیط عادی روزانه خود جدا کند و وی را در وضعیتی قرار دهد کـه دنیای واقعی را تجربه کند.

بعد از حضور در فضای جدید، زمان رابا فعالیت‌هایي کـه از قبل طراحی کرده اید، سپری کند. البته دراین زمینه باید این مسئله را مدنظر داشته باشیم کـه برنامه‌ریزی درست و انتخاب‌هاي مناسب دراین راه حل بسیار اثر گذار هستند. بـه گفته کارشناسان، در همین روش، فرستادن نوجوانان بـه چالش‌هاي اجتماعی پرجنب و جوش و یا اردوهایی با محیط رقابتی شدید باعث میشود کـه این عمل نتیجه عکس بدهد.

نه تنها اثرگذاری مثبتی نخواهد داشت بلکه اثرات مخربی از خود بر جای خواهد گذاشت. بنابر این استفاده از اردوهای تفریحی و حضور در طبیعت بـه نحوی کـه اگر درست و مطابق با نیازهای شخص طراحی و برنامه ریزی شود می تواند موثر باشد ودر مراحل حادتر استفاده از عناصر درمانی با مشورت روانشناسان خبره اثر بخش خواهد بود.

عوارض فیزیکی اعتیاد به بازی‌ های کامپیوتری

= سندروم تونل کارپال «نوعی بیماری مربوط بـه مچ دست»

= میگرن

= اختلال خواب

= کمردرد

= اختلال در غذا خوردن

= عدم توجه بـه بهداشت شخصی

علایم فیزیکی اعتیاد به بازی های کامپیوتری

= سندروم تونل کارپال «نوعی بیماری مچ دست کـه مربوط بـه عصب هاي مچ دست می شود»

= اختلالات خواب

= کمردرد و گردن درد

= سردرد

= ضعیف شدن چشم

= بی نظمی در خوردن وعده هاي غذایی

= بی توجهی و غفلت از بهداشت شخصی

در موارد شدید:

اگر فردی دو یا سه مورد از این نشانه‌ها را داشته باشد، می تواند در دسته بندی افراد معتاد بـه اینترنت و بازی هاي کامپیوتری قرار گیرد:

= تمایل و علاقه شدید

= بی اهمیت نشان دادن زمان

= عدم بازرسی زمان

= از دست دادن زمان

= تاثیر منفی بر دیگر بخش هاي زندگی

= پنهان بردن بـه بازی و اینترنت بـه هنگام بروز مشکلات

= دفاع از عملکرد

= استفاده غلط از پول

= احساسات چند گانه

و در ادامه بهترین روش های ترک بازی های کامپیوتری

ممکن اسـت از اینکه تمام شب را صرف بازی کنید لذت ببرید اما بازی از زندگی واقعی، کار و عملکرد شـما در مدرسه مهم‌تر نیست. اگر دارید بـه یک معتاد بـه بازی تبدیل میشوید، خیلی مهم اسـت کـه یک قدم بـه عقب برگردید و بـه کاری کـه انجام میدهید نگاه کنید.

محرک‌ ها را مشخص کنید

نخستین کاری کـه باید برای ترک اعتیاد بـه بازی هاي کامپیوتری انجام دهید، مشخص کردن محرک‌هاي این اعتیاد اسـت. محرک‌ها، عوامل فیزیکی و ذهنی هستند کـه باعث می شوند شـما در اعتیادی بنام « بازی کردن» غرق شوید. ابتدا باید تلاش کنید کـه بفهمید چـه چیزهایی باعث می شوند بازی ویدئویی انجام دهید.

این محرک میتواند یک سایت بازی آنلاین باشد کـه اعتیاد شـما بـه بازی ازآن‌جا شروع شده اسـت. هم چنین می تواند یک انگیزه بیرونی نیز باشد، مثلاً اطرافیان‌تان از شـما بخواهند با آن‌ها بازی کنید. شـما باید تمام تلاش‌تان را بکنید تا محرک‌هایي کـه شـما رابه سمت بازی می کشند را بشناسید.

وقت بیشتری را صرف بیرون رفتن با دوستان کنید

دوستان یکی از مهم ترین عواملی هستند کـه زندگی شـما را شکل میدهند ودر زمان نیاز از شـما حمایت میکنند: آن‌ها همیشه نصیحت‌هاي خوبی بشما می دهند و بعد ها در زندگی نیز ممکن اسـت بـه واسطه همین دوستان، شغل مناسبی پیدا کنید.

بنابر این، بجای اینکه بی‌حرکت روی صندلی بنشینید و بازی کنید، باید با دوستان‌تان بیرون بروید و خوش بگذرانید. هم چنین برای افزایش سلامتی خود، باید در پارک یا بازار، قدم بزنید.

وقتی که صرف کامپیوتر می‌کنید را روی فعالیت‌های مفیدتر بگذارید

در واقع، شـما میتوانید کارهای زیادی کـه برای سلامت و زندگی شـما مفید هستند مانند ورزش منظم، خواندن کتاب‌هاي مورد علاقه و کارهای دیگری کـه مغزتان را تحریک کرده و باعث آرامش شـما میشوند را انجام دهید.

برای درمان اعتیاد به بازی های کامپیوتری زودتر به رخت خواب بروید

افراد معتاد بـه کامپیوتر یا بازی‌هاي ویدئویی، اغلب اوقات تا دیروقت بیدار می مانند. اگر شـما نیز یکی از این افراد هستید، باید هرروز زودتر بـه رختخواب بروید.

بـه هر حال، نباید آن‌قدر زود بخوابید کـه وادار شوید فقط در تخت دراز بکشید و سقف را نگاه کنید. اگر طبق معمول ساعت ۱۰ شب بـه رختخواب می روید، باید تلاش کنید دفعه بعد ساعت ۹، سپس ساعت ۸ و پس ازآن ساعت ۷ بخوابید.

قبل از نشستن پای کامپیوتر، مسئولیت‌ های دیگرتان را تکمیل کنید

زمانی کـه از مدرسه بـه خانه برمی‌گردید باید اول کارهای مدرسه خودرا انجام دهید. بجای نشستن پای کامپیوتر و بیدار ماندن شب، تکلیف‌ها و دیگر اولویت‌هاي خودرا انجام دهید.

گاهی وقت‌ ها از اعتیادتان برای ترک استفاده کنید

اگر شـما یک بازی را دوست دارید کـه اهداف آن بازی بـه گونه‌اي اسـت کـه آزادی شـما را میگیرد، بـه این فکر کنید کـه این بازی چـه‌قدر بد و بی‌ارزش خواهد بود. باید برآورد کنید کـه انجام انچه‌قدر زمان می برد. هم چنین باید مثبت فکر کردن را یاد بگیرید و بدانید کـه زندگی، چیزهای جذاب‌تر از بازی نیز دارد.

کامپیوتر را به جایی انتقال دهید که به آن عادت ندارید

اگر کامپیوتر در اتاق خواب یا نشیمن باشد، بـه اسانی پشت آن می نشینید و بازی می کنید. بنابر این، اگر کامپیوتر رابه اتاق دیگری ببرید، تمایل شـما بـه بازی کردن بـه میزان قابل توجهی کاهش مییابد.

روزی را در آینده نزدیک تعیین کرده و شروع کنید و به آن متعهد شوید

برای اینکه بـه خودتان انگیزه دهید و آمادگی بهتری پیدا کنید، خوب اسـت کـه روزی را در آینده نزدیک – مثلاً دوشنبه آینده – انتخاب کنید. اگر تصمیم بگیرید کـه در روز، فقط یک ساعت را صرف بازی کامپیوتری کنید، باید بـه آن متعهد بمانید.

بنابر این می توانید بـه درستی بازی‌هاي مناسب را انتخاب کنید. اگر در حال انجام نوعی بازی هستید کـه ساعت‌ها طول می کشد و یا یک بازی بی‌پایان اسـت، باید آن رابا بازی دیگری جای گزین کنید. برای داشتن یک برنامه مثبت‌تر برای آینده و نظارت بهتر زندگی، باید روش‌هاي بازرسی ذهن و زندگی را یاد بگیرید.

تصمیم بگیرید که می‌خواهید بازی را به تدریج ترک کنید و یا به صورت یک باره

برخی افراد اعتیاد رابه طور یک‌باره کنار میگذارند در حالیکه ممکن اسـت اینکار برای برخی دیگر، شرایط را بدتر کند. اگر تصمیم گرفتن درمورد ترک بازی برای شـما سخت اسـت و اگر می خواهید قدرت مغزتان را برای ترک اعتیاد بالا ببرید، باید یاد بگیرید چگونه توانایی ذهنی خودرا سریع افزایش دهید.

خودتان را متعهد کنید که به سمت بهتر شدن تغییر کنید

شـما باید باور کنید کـه مشکل دارید و اثرات این مشکل را ببینید تا بتوانید برای خودتان کاری کنید. این مسئله، دلیلی برای تغییر خواهد شد و بشما انگیزه می دهد کـه بـه این تغییر پایبند بمانید. زمانی کـه سعی میکنید کار دیگری را برای خوش بودن انجام دهید، بـه احساسی کـه دارید توجه کنید.

می توانید قبل از اینکه بـه بازی برگردید، چند دقیقه اینکار را انجام دهید. اینکار باعث می شود احساسات فوق‌العاده دیگر بـه غیر از بازی را نیز تجربه کنید. هم چنین می توانید کاری را انجام دهید کـه معنای بیشتری داشته باشد و یا مثلاً یک زبان را یاد بگیرید.

یک فهرست اولویت‌ های جدید تهیه کنید و اولویت‌ های‌ لازم خود را بنویسید

باید بخاطر داشته باشید کـه بازی‌هاي کامپیوتری فقط باید در اوقات فراغت انجام شوند. بنابر این زمان اوقات فراغت خودرا تعیین کنید.

فهرستی صادقانه از اولویت‌ های کنونی خود تهیه کنید

اینکار برای تاکید کردن روی اعتیاد اسـت. نباید فهرستی از اینکه اولویت‌هاي شـما باید چـه چیزهایی باشند تهیه کنید بلکه این لیست باید درباره اولویت‌هاي واقعی کـه دارید باشد. اگر نمی توانید درجه اهمیت یک اولویت را برای خود تعیین کنید باید بـه این نگاه کنید کـه در گذشته چـه کرده اید.

زمانی کـه تکلیف خود رابه خانه می‌آوردید، آیا تا لحظه آخر بازی کامپیوتری انجام می‌دادید یا همان موقع تکلیف خودرا کامل میکردید؟ زمانی کـه دوستان‌تان میخواستند بیرون بروند، شـما می خواستید در خانه بمانید و بازی کنید یا دوست داشید با آن‌ها بیرون بروید؟ وقتی تکلیفی برای انجام دادن داشتید، آیا بازی را تا مرحله آخر می‌رساندید یا بلند می‌شدید و تکلیف‌تان را انجام می‌دادید؟

نظارت فعال والدین

اگر پدر و مادر هستید و کودک شـما در حال اعتیاد پیدا کردن بـه بازی اسـت، باید وی را بازرسی کنید. اگر بچه‌ها بشما گوش نمی دهند شـما باید کنسول بازی را جدا کرده یا کامپیوتر وی را بازرسی کنید تا مشکل را در دست بگیرید.

برنامه‌هاي کنترلی زیادی وجود دارند کـه بـه اسانی می توانید دانلود کنید. شـما باید با کودکان خود قایم باشک بازی کنید تا تاثیر بازی بر خانواده‌تان رابه حداقل برسانید.

برای درمان اعتیاد به بازی های کامپیوتری مثبت بمانید

با اینکه درک تاثیرات منفی اعتیاد بـه بازی بسیار اهمیت دارد اما لازم اسـت کـه بر اهداف و پیشرفتی کـه داشته‌اید نیز تمرکز کنید. باید بـه دقت بـه هدفی کـه تعیین کرده اید فکر کنید و مراحلی راکه دریک زمان مشخص پشت سر گذاشته‌اید را یادداشت کنید.

سرزنش نکنید

سرزنش کردن دیگران برای اشتباهی کـه از شـما سر زده اسـت و باید بـه تنهایی با آن مواجه شوید، مشکلی را حل نمیکند. تولید کنندگان و صنعت تهیه بازی، چیزی نیست کـه شـما سرزنش کنید و سرزنش کردن نیز دردی را دوا نمیکند. خیلی از افراد معتاد بـه بازی انسان‌هاي سالمی هستند و پذیرفتن مسئولیت، نخستین گام برای رفع مشکل اسـت.

تاثیر را مشخص کنید

باید ساعت‌هایي کـه در روز صرف بازی میکنید را درست تعیین کنید. در آخر هفته، بجای ماندن در اتاق و بازی کردن، باید بیرون بروید یا یک کتاب جالب بخوانید.

در واقع، شـما باید اثرات منفی این اعتیاد رابه طور واضح و صادقانه مشخص کنید. اینکار بـه تمرکز روی پیشرفت‌هاي مثبت و بـه دست آوردن چیزهای از دست رفته کمک می کند.

برای درمان اعتیاد به بازی های کامپیوتری مسئولیت را بپذیرید

مشکل بـه فرد برمی‌گردد نه بـه بازی. تا زمانی کـه وجود اعتیاد را نپذیرید، هیچ تلاشی برای ترک آن جواب نمیدهد. مشکل، محتوای بازی‌ها و وجود بازی‌هاي کامپیوتری نیست، مشکل، فردی اسـت کـه آن‌ها را بازی میکند.

پول خود را صرف علایق دیگری کنید

بازی‌ها پول زیادی را از شـما می برند، بیشتر ازآن چیزی کـه تصور کنید زیرا هزینه آن‌ها هرروز بیشتر می شود. شـما باید پول خود رابه جای بازی‌هاي بی‌اهمیت صرف چیزهای لذت‌بخش دیگر کنید و باید بـه یاد داشته باشید کـه:

بازی فقط برای استراحت کردن اسـت نه برای زندگی و زنده ماندن. شـما می توانید هزینه یک بازی کامپیوتری را صرف یک شام خوب یا یک کتاب خوب کنید زیرا اینها ارزش هزینه کردن دارند.

چه صنایع و بازارهایی در ۱۰ سال آینده متحول خواهند شد؟

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصص صنعت ومدیریت_گروه مدیریت

تمامی ساخته‌ها و صنایع بشر که تابه‌حال دنیا به‌خود دیده، حاصل میل سیری‌ناپذیر آدمی به جست‌وجو و کندوکاو پدیده‌های نو و متفاوت است.

کارآفرینان درحقیقت میوه‌ی میل بشری و نتیجه‌ی اراده‌ی انسان برای کشف ناشناخته‌ها و نوآفرینی هستند. آن‌ها در لبه‌ی تیز بازار حرکت می‌کنند و همواره باید خلاق و نوآور باشند. کارآفرینان موفق همواره می‌کوشند تا قواعد جاری و چهارچوب‌های موجود را به روش خلاقانه، بشکنند یا تغییر دهند؛ به‌گونه‌ای که مناسب موقعیت باشند.

اگر قصد دارید چهارچوب‌ها را بشکنید، روی بازارهای بزرگ و صنایع مختلفی تمرکز کنید که به‌تدریج آماده‌ی ساختارشکنی و نوآوری می‌شوند. درعین‌حال، این نکته را در نظر بگیرید که قرار نیست ایده‌ها در این صنایع نوآفرینی و ساختارشکنی کنند؛ بلکه ساختارشکنی در این صنایع، ازطریق حل مشکلاتی حاصل می‌شود که نسل جدید مصرف‌کنندگان با آن مواجه هستند. این‌ها مسائل و مشکلاتی هستند که شرکت‌های فعلی و رقبای موجود نمی‌توانند یا به این زودی‌ها نخواهند توانست آن‌ها را حل کنند.

می‌توانید با ژیلت‌ها هم دربیفتید!

این مثال را در نظر بگیرید: طی بیش از یک قرن گذشته، ژیلت در میان پیشروان نوآوری و فناوری‌های جدید در شیوه‌ی اصلاح مصرف‌کنندگان قرار داشته است. مطمئنا ژیلت با درنظرگرفتن جایگاهش، هیچ‌گاه به فکر کاهش قیمت محصولاتش نیفتاده است؛ اما برندی ناشناخته به‌نام دالر شیو کلاب از این خلأ به‌نفع خود استفاده کرد و حالا این شرکت به‌سرعت در‌حال‌گرفتن سهم ژیلت در بازار اصلاح مو و ابزارهای مراقبت شخصی است.

مرور تجربه‌های مشابه با دالر شیو نشان می‌دهد در بسیاری از صنایع، به‌شرط نوآوری و ارائه‌ی خدمات متناسب با نیازهای نسل‌های جدید همچنان امکان ورود و گرفتن سهم بازار وجود دارد. در اینجا، هفت صنعت را بررسی می‌کنیم که در دهه‌ی پیش‌ رو، بیشترین نوآوری ساختارشکنانه را تجربه خواهند کرد.

۱. خدمات مالی

بسیاری از شاخه‌ها و ابعاد این صنعت به تغییرات اساسی نیاز دارند تا بدین‌ترتیب، سرمایه‌گذاری برای همه‌ی آحاد جامعه به فرایندی جامع‌تر و شفاف‌تر و یکپارچه‌تر تبدیل شود. نسل هزاره (میلنیال) باوجودآنکه به پس‌اندازکردن تمایل نشان می‌دهد، در‌حال‌حاضر، هیچ سرنخ یا ایده‌ی درستی در‌باره‌ی روش صحیح سرمایه‌گذاری ندارد. استارتاپ‌هایی مثل آکورن و رابین‌هود با درک این خلأ تلاش می‌کنند راهکاری متناسب با نیاز نسل‌های جدید در حوزه‌ی خدمات مالی ارائه کنند؛ درحالی‌که برندهای سنّتی مثل مورگان استنلی می‌کوشند پیش‌ازآنکه از بازار کنار زده شوند، با نسل جدید ارتباط بگیرند.

۲. بهداشت و درمان

صنایع درمانی و پزشکی نیز به‌‌حتم به مرحله‌ی ساختارشکنی و بازآفرینی کلیشه‌های سنّتی خود دست یافته‌اند. نسل فعلی برای درمان ناخوشی‌های کوچکی مانند گلودرد یا گرفتگی بینی یا ناراحتی معده واقعا به درمانگاه‌های مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌های بزرگ نیاز دارد؟ این نسل کم‌تحمل می‌تواند زمان خود را در صفوف انتظار و نوبت‌گیری صرف کند؟

با گسترش بیشتر فناوری‌های ارتباط ویدئویی فناوری‌های دیگر در صنعت درمان، قابلیت «پرکردن شکاف» میان بیماران و پزشکان بسیار ساده‌تر و کارآمدتر شده است. در‌حال‌حاضر، شرکت CVS برای رفع نیازهای سرپایی بهداشتی و درمانیخدمات ۱۰ دقیقه‌ای و ویزیت پزشکی ازراه‌دور ارائه می‌کند. بااین‌حساب، شرکت‌های سنّتی خدمات درمانی در آینده باید چه تحولاتی در خدمات خود ایجاد کنند؟

۳. صنعت مُد و لباس

صنعت مُد همواره صنعتی ساختارشکن بوده است؛ چراکه سبک پوشش و سلیقه‌ی مردم مدام درحال‌تغییر است. باوجوداین، همیشه فرصت برای کسب‌و‌کارهای نوپا و استارتاپ‌ها به‌منظور ایجاد و ارائه‌ی راه‌حل‌های ساختارشکنانه و بدیع وجود دارد که زحمت مشتری را به‌حداقل می‌رساند.

ما همیشه از خرید محصولات مرتبط با مُد و پوشاک استقبال می‌کنیم؛ اما خریدکردن در این حوزه همیشه هم آسان نیست. فرض کنید شرکتی پیدا شود و «ما را دیجیتالی کند»، به این معنا که دقیقا اندازه‌ها و سلیقه‌ی پوشش ما را بداند و بتواند امکان پرو آنلاین لباس را برایمان فراهم کند. بدین‌ترتیب، سرویس آنلاین فروش پوشاک می‌تواند به‌راحتی و هوشمندانه لباس‌های باب سلیقه‌ی ما را از هر برندی ارائه کند و ما نیز بابت اندازه‌نبودن لباس نگرانی نخواهیم داشت. این مسئله یکی از دشواری‌ها و دغدغه‌های همیشگی خرید لباس از اینترنت بوده است؛ ازاین‌رو، هرکسی که بتواند این مشکل را حل کند، باید در انتظار آینده‌ی درخشانی برای برند خود باشد. برای ورود به این عرصه حتی نیاز نیست که خودتان تولیدکننده‌ی لباس باشید یا انبار پوشاک داشته باشید.

۴. صنعت بیمه

تمام انسان‌ها و بلکه بنگاه‌های اقتصادی به بیمه نیاز دارند. بااین‌حال، نسل‌های در‌حال‌رشد که بیمه می‌تواند آینده‌شان را تضمین کند، درک و شناخت چندانی از بیمه و چیستی آن ندارند. نسل‌های جدید وفاداری چندانی نیز به برندها ندارند.

نسل جدید برای خریدن بیمه به‌جای تماس با کارگزاران سنّتی، تحقیق و مقایسه‌ی آنلاین گزینه‌های موجود برای خرید مستقیم بیمه را شروع می‌کند. بنابراین، راهکارهای آنلاین، فوری، بی‌واسطه و ارزان می‌تواند انقلابی در صنعت بیمه ایجاد و توجه نسل‌های جدید را به‌خود جلب کند.

۵. خدمات حقوقی

خدمات حقوقی و قانونی حوزه‌ای بکر برای نوآوری‌اند. یافتن راه‌های بهتر و ارزان‌تر برای ارائه‌ی خدمات حقوقی به افراد حقیقی و صاحبان کسب‌و‌کار یکی از ظرفیت‌هایی است که می‌تواند در کانون نوآوری‌ها در حوزه‌ی خدمات حقوقی قرار گیرد. 

رندهای قدیمی نظیر Legal Zoom سال‌ها است که خدمات خود را به‌صورت آنلاین نیز ارائه می‌کنند؛ اما آن‌ها همچنان نتوانسته‌اند برند خود را با نیازهای نسل‌های جدید و به‌ویژه هزاره‌ها وفق بدهند.

۶. صنعت جابه‌جایی و حمل‌و‌نقل

این صنعت ۱۲ میلیارد دلاری برخلاف سهم بزرگ خود از بازار، کمتر از دیگر صنایع درزمینه‌ی نوآوری کامیاب بوده است. در این حوزه، از آگاهی درباره‌ی برند و معرفی درست خدمات خبری نیست و فعالان در صنعت جابه‌جایی نیز از استراتژی قیمت‌گذاری مشخص بی‌بهره هستند. به‌همین‌سبب، ظرفیت‌های بی‌استفاده‌ی فراوانی در این صنعت وجود دارد و شرکت‌های نوآور می‌توانند با ارائه‌ی قیمت‌های استاندارد و خدمات باکیفیت کم‌نظیر و استفاده از ابزارهای جدید برای نشان‌دادن ارزش برند خود، وارد این صنعت پول‌ساز شوند و به‌موفقیت برسند.

۷. مبلمان و اثاث خانه

این صنعت نیز در مسیر نوآوری ساختارشکنانه قرار گرفته است. با فراگیرشدن خرید آنلاین مبلمان، مصرف‌کنندگان کمتر از گذشته به خرید از شرکت‌ها و فروشگاه‌های سنّتی مبلمان راغب هستند و بیشتر مایل‌اند محصولات دلخواهشان، مانند تشک را ازطریق وب‌سایت‌های فروش آنلاین تهیه کنند.

کاسپر یکی از شرکت‌های فروش آنلاین تشک است که در فروش اینترنتی این محصول رکورددار است. اگرچه آمازونو وی‌فیر رقبای سرسخت و بزرگی برای کاسپر به‌نظر می‌رسند، مصرف‌کنندگان آنلاین به‌دنبال بهترین‌ها هستند و مستقیما سراغ برندهایی می‌روند که توأمان بتوانند محصولاتی باکیفیت و مقرون‌به‌صرفه ارائه کنند. این قابلیتی است که برگ برنده‌ی کاسپر در مواجهه با رقبای ریزودرشت خود است.

نگاهتان به فرصت‌های خالی باشد

اگر قصد دارید کسب‌و‌کاری راه‌اندازی دارید، پیش از ورود به بازار، نگاهی تحلیلی به صنایع بزرگی بیندازید که به‌نظر می‌رسد ازحیث نوآوری و ارائه‌ی خدمات جدید و مشتری‌پسند، حرف تازه‌ای برای گفتن ندارند. افزون‌براین، مشتریانی را بررسی کنید که از این برندها سرخورده شدند و به‌دنبال خدمات جدید و نوآورانه هستند. نیاز بازار را درک کنید و با ارائه‌ی محصولاتی شگفت‌انگیز و نوآورانه و متناسب با نیازهای تازه‌ی بازار، پاسخی برای خواسته‌های نسل جدید مشتریان بیابید.