اگر به دنبال راه های موفقیت در کسب و کار خود هستید، باید بدانید که در فضای کسب و کارهای امروزی اقتصاد کشورمان پر از تهدیدهای متعدد و مختلف است. بنابراین راه های موفقیت در کسب و کار شما، تا حد زیادی به پتانسیل های موجود کسب و کارتان بستگی دارد.
هرچند صدها راه برای کسب موفقیت در کسب و کارها وجود دارد اما ما دراین مقاله به ذکر 7راه موفقیت در کسب و کار که بیشتر از همه دارای اهمیت بوده است را گردآوری کرده ایم:
1-به کسب موفقیت در کسب و کارتان خوشبین باشید
اگر می خواهید به موفقیت های زیادی در کسب و کارتان برسید، باید آرزوهای زیادی هم داشته باشید. فرقی نمی کند که در اول این راه پر فراز و نشیب هستید یا سالهاست که با شرایط های مختلف دست و پنجه نرم می کنید، این خوشبینی به آینده کسب و کارتان و موفقیت های متعدد در آن است که اعضای یک سازمان را به پیش می راند.
2-برای رسیدن به موفقیت در کسب و کارتان پرانرژی باشید
شما بعنوان یک کارآفرین یا صاحب کسب و کار، الگوی تمامی اعضای سازمانتان هستید و این سبب می شود که تمامی ویژگی های شما زیر ذره بین کارکنان باشد. یک سازمان زمانی برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار خود پرانرژی و کوشاست که مدیر سازمان پرانرژی باشد.
3- برای کسب موفقیت در کسب و کارتان هدفمند بازاریابی کنید
این موضوع که هرچه در زمینه بازاریابی فعالیت کنید، کم است؛ یک نگرش کاملا غلط است! بازاریابی وقتی باعث موفقیت در کسب و کار شما خواهد شد که هدفمند باشد. شما بعنوان یک مدیر موفق باید شیوه های بازاریابی موردنیاز کسب و کارتان را بشناسید و با استراتژی بازاریابی درست به فعالیت بازاریابی بپردازید تا انرژی، وقت و بودجه اختصاص یافته به بازاریابی به هدر نرود.
4- در انتظار وقایع غیرقابل پیشبینی باشید
کسب و کاری در اوضاع آشفته اقتصادی این روزها موفق خواهد بود که در عین خوشبینی، همیشه آماده وقایع غیر منتظره باشد. در واقع یک مدیر بعنوان یک رهبر سازمان باید همواره آماده باشد تا از تهدیدهای موجود، فرصت های جدیدی بیافریند.
5-برای موفقیت در کسب وکارتان به آمار توجه کنید
دنیای امروز، دنیای علم آمار است. پیشرفت علم آمار سبب شده است تا هر مدیری بتواند به تمامی اطلاعات سازمان خود، از سفارش خریدهای همه مشتریان (تازه و قدیمی) گرفته تا هرگونه اموال شرکت (ثابت و عینی و موجودی های گوناگون) دسترسی داشته باشد. یک مدیر مدبّر باید همواره متوجه این آمار و اطلاعات باشد و با توجه به تغییرات، بهترین تصمیمات را بگیرد.
6- برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار همواره به روز باشید
اگر فکر می کنید که با دانش سال های تحصیل خود در دانشگاه می توانید پیش بروید، در اشتباه هستید. کسب و کاری می تواند در این بحبوحه پیشرفت علم و فناوری، به موفقیت های زیادی برسد که همواره خود را به روز نگه دارد. شما بعنوان مدیر سازمان باید الگوی دیگر اعضای سازمان در یادگیری مطالب جدید و به روزرسانی اطلاعات علمی قبلی خود باشید.
7-برای دستیابی به موفقیت در کسب و کارتان، دیجیتال را از قلم نیندازید
این روزها کسب و کارهایی موفق خواهند بود که در حوزه دیجیتال فعالیت های مستمر و با برنامه ای داشته باشند و به اصطلاح کسب و کار خود را تبدیل به کسب و کار دیجیتال کنند. لازمه این امر، استفاده بهینه از بازاریابی دیجیتال یا در واقع همان دیجیتال مارکتینگ است. استفاده بهینه از پتانسیل های حوزه دیجیتال و اینترنت البته پس از تعیین استراتژی این حوزه از بازاریابی، کمک های شایانی به سازمان یا کسب و کار شما برای دستیابی به موفقیت های متعدد خواهد کرد.
افراد در زندگی روزمره خود برای پولدار شدن روش خاص خودشان را دارند. بعضیها از راه شانس ثروتمند میشوند؛ برخی دیگر ممکن است از طریق فعالیت و کار زیاد درآمدشان را افزایش دهند. معمولاً اشخاصی که همیشه ثروتمند هستند، نقاط مشترکی باهم دارند. با اینحال، چه آنهایی که شانس داشتهاند و چه آنهایی که از طریق کار زیاد پولدار شدهاند، ممکن است به دلیل عادتهای بد مالی نتوانند پولشان را حفظ کنند. اینکه چرا برخی افراد همیشه پولدار باقی میمانند و برخی دیگر همیشه دچارمشکل هستند سؤالی است که ممکن است ذهن همهی ما را درگیرکند. برای پاسخ به این سؤال، محققان در یک مطالعه به مدت ۵ سال دو گروه از افراد ثروتمند و فقیر را با یکدیگر مقایسه کردند. منظور از افراد بیپول لزوماً قشر کمدرآمد نیست، چه بسا افرادی که درآمد خوبی دارند ولی در مدیریت پول خود مهارت کافی ندارند و بنابراین همیشه جیبشان خالی است. نتایج مطالعه نشان داد بزرگترین تفاوتهای ثروتمندان و فقرا به عادات رفتاری آنها مربوط است. بنابراین اگر میخواهید پولدار شوید، این مطلب را بخوانید و عادتها و طرز تفکر افراد بی پول را ترک کنید.
۱- افرادکم درآمد تنها روی شانس و سرنوشت خود حساب باز می کنند.
فقط در موارد بسیارکمی میتوان روی شانس و تقدیر اتکا کرد؛ مثل مواقعی که نمیدانید رنگ بلوز خود را سبز انتخاب کنید یا بنفش . اما هرگز نباید در مسائل بسیار مهم زندگی به این چیزها اعتقاد داشته باشید. افراد ثروتند معتقدند که مسیر زندگیشان را خودشان تعیین میکنند. در مقابل، ۹۰ درصد مردمی که بیپول هستند برای بدبختی و عواملی که نمیتوانند آنها را کنترل کنند سرنوشت را سرزنش میکنند. این افراد برای بهبود رفاهشان بهجای آنکه پولشان را در راستای یادگیری و تحصیل خرج کنند، آن را برای پدیدههای ماورایی و بختآزماییها خرج میکنند.
۲- افراد کم درآمد از آشنایی با افراد جدید اجتناب میکنند.
بیش از ۶۵ درصد افراد ثروتمند عاشق آشنایی و برقراری ارتباط با افراد جدید هستند، درحالیکه فقط ۱۱ درصد از افراد بیپول اینگونه رفتار میکنند. بیشتر اشخاصی که از لحاظ مالی ثبات دارند ، برای داشتن یک حس عالی و حفظ آن تلاش میکنند. آنها حتی ممکن است روزهای مهم مانند روزهای عید و مناسبت های مهم و نظایر آن را به دوستان جدید (و البته آشنایان قدیمی) تبریک بگویند، درحالیکه بسیاری از افراد فقیر معمولاً تمایلی برای انجام این کارندارند.
۳- عدم عشق ورزی افراد کم درآمد نسبت به شغل خود
در حدود۹۰ درصد افرادی که در زمینه مالی موفق هستند ، به شغلشان عشق میورزند . برعکس افراد بیپول فقط معایب و ایرادات شغلشان را میبینند. با چنین نگرشی، هرگز وضع مالیتان بهبود پیدا نخواهد کرد. اگر کارتان را دوست ندارید به دنبال شغل مورد علاقهتان بروید، اما گله نکنید. اگر هم نمیتوانید آن را تغییر دهید سعی کنید جنبههای مثبت آن را ببینید.
۴- افراد کم درآمد توجهی به وضعیت سلامتی خود ندارند
افرادثروتمند زمان زیادی را برای سلامتی صرف میکنند. این اشخاص به طور مرتب به پزشکشان مراجعه میکنند، شیوه زندگی سالم را انتخاب کردهاند، از فواید ورزش برای سلامتی خود کاملاً آگاهاند و مرتب ورزش میکنند (۷۵ درصد از افراد پولدار به طور متوسط روزانه ۱ ساعت ورزش میکنند.، رژیم غذایی آنها سالم و درجهت خفظ سلامت آنهاست و موفق به ترک عادتهای بد زندگیشان شدهاند. اما در بین افراد بیپول، فقط ۱۵درصد قبول دارند که سلامتی و موفقیت با یکدیگر ارتباط نزدیک دارند.
۵- افراد کم درآمد قدرت ریسک پایینی دارند.
تنها ۷ درصد از افراد فقیر حاضرند برای بهبود وضعیت مالیشان ریسک کنند. درحالیکه میزان این ریسک پذیری برای افراد پولدار بیش از ۶۰درصد است. بسیاری از افراد ثروتمند در این مطالعه ابراز داشتهاند که در طول زندگیشان حداقل یک بار با ریسکهایی مواجه شدهاند که به شکستهای بزرگ منجر شده است. اما آنها سعی کردهاند بهجای گیرکردن در آن، با موفقیت از آن عبور کنند.
۶- وابستگی زیاد افراد کم درآمد به برنامههای تلویزیونی
معمولاً ۸۰ درصد افراد کم بضاعت جامعه علاقه شدیدی به برنامههایی تلویزیون دارند که در آن جزئیات زندگی خصوصی دیگران نمایش داده میشود. درحالیکه تنها ۸درصد پولدارها چنین عادتی دارند. بهطور کلی افراد پولدار زمان زیادی را صرف تماشای تلویزیون نمیکنند و شاید کمتر از یک ساعت در روز را به آن اختصاص میدهند (شاید اگر افراد با ضررهای اعتیاد به تلویزیون آگاه میشدند ، زمان کمتری را به تماشای آن اختصاص بدهند همین امر در مورد استفاده زیاد از اینترنت و شبکههای اجتماعی نیز صادق است؛ افراد موفق کمتر از یک ساعت در روز در محیط اینترنت گشت میزنند، مگر اینکه بهطور کلی کارشان بر مبنای اینترنت باشد.
۷- افراد کم درآمد اهل مطالعه نیستند.
افراد موفق روزانه بخشی ازوقت خود را صرف مطالعه میکنند. داستایوسکی نویسنده بزرگ میگوید: «مطالعهنکردن به معنای فکرنکردن است». ۸۸ درصد افراد پولدار با این گفته موافق هستند و آنها حداقل روزانه ۳۰ دقیقه در روز کتابهایی دربارهی مسائل حرفهای و شغلی، رشد فردی و ادبیات تاریخی مطالعه میکنند. درحالیکه فقط ۲درصد درصد افراد کمدرآمد چنین کاری انجام میدهند. البته همانطور که گفته شد، منظور از افراد بیپول، لزوما قشر کمدرآمد جامعه نیست. بسیاری از افراد بهاندازهی کافی درآمد دارند و آن را خرج چیزهای غیرضروری میکنند، اما به کتاب که میرسند دیگر پول ندارند. خوشبختانه امروزه روشهای زیادی برای مطالعه وجود دارد مانند کتابخانهها، کانالهای تلگرام مخصوص مطالعهی کتاب و نظایر آنها و حتماً نیاز نیست کتاب بخرید تا مطالعه کنید. بنابراین بهانه نیاورید و سعی کنید عادت به مطالعه را در خود بپرورانید.
۸- افراد کم درآمد صبحها دیر از خواب برمیخیزند.
تقریباً بیش از ۶۰ درصد از صاحبان کسب و کار با درآمد بالا، حداقل ۳ ساعت پیش از آغاز روز و ساعت کاری ازخواب بیدار میشوند. آنها این ساعتهای صبح را برای ورزش، برنامه ریزی برای کارهایی که باید انجام دهند، بررسی و انجام پروژههای شخصیشان و نظایر آنها صرف میکنند. بسیاری از افراد موفق ۱۰ تا ۱۵ دقیقه را به مراقبه اختصاص میدهند یا اینکه در سکوت فکر میکنند. البته زود بیدارشدن این افراد به این معنا نیست که کمبود خواب دارند. اتفاقا ۹۰درصد از افراد ثروتمند به اندازه کافی می خوابند و بین ساعتهای ۹ تا ۱۰ شب به رختخواب میروند و ۷ تا ۸ ساعت در شب میخوابند.
۹- بیشتر افراد کم درآمد نمیتوانند افراد منفی را از خودشان دور کنند
اغلب افرادی که بی پول هستند، حداقل یک نفر را در اطرافشان دارند که عاشق شایعهپراکنی و شکایت از زندگی (یا افراد منفی) است. افراد موفق دوست دارند با کسانی معاشرت کنند که نهتنها جزو افراد منفیگرا نیستند، بلکه مثبت و الهامبخش نیز هستند. شما نیز میتوانید چنین افراد فوقالعادهای را در رویدادهای فرهنگی، کارهای داوطلبانه یا عضویت در سازمانهای غیرانتفاعی پیدا کنید. تمام وقتتان را صرف آشنایی با این افراد با ارزش کنید و ببینید که چگونه زندگیتان تغییر میکند.
۱۰- ولخرجی بدترین عادت کم درآمدهاست.
بسیاری از افراد بیپول بیش از آنچه عایدی دارند هزینه میکنند و روی هزینهها و مخارجشان تسلط ندارند و امور مالیشان را مدیریت نمیکنند. احتمالاً شما نیز اشخاصی را میشناسید که برای وسیله نقلیه، موبایل و وسایل گرانقیمت دیگر پول خرج میکنند، درحالیکه نه قدرت خرید آنها را دارند و نه حتی به آنها نیاز دارند. مثلا کسی را درنظر بگیرید که در حساب بانکیاش فقط ۲۰۰ هزار تومان پسانداز دارد، اما تلفن همراهش دو میلیون تومان ارزش دارد. اینکار ضعف در مدیریت مالیاش را نشان میدهد. افراد پولدار حساب و کتاب دخل و خرجشان را دارند و معمولا درآمدشان را به این شیوه تقسیم میکنند:
۲۰ درصد پسانداز
۲۵ درصد پرداخت اجاره، اقساط و نظایر آن
۱۵ درصد غذا
۱۰ درصد سرگرمی
۵ درصد هزینهی وسایلنقلیه اعم از اتومبیل شخصی یا حمل و نقل عمومی
و مابقی پول نیز برای مواردی مانند لباس، دارو و آموزش مصرف میشود
پیشنهاد ما به شما این است که این عادتها را هر چه زودتر ترک کنید. افراد موفق بیدلیل موفق نیستند. راز آنها این است که اول به دنبال کارهای مورد علاقهشان میروند و سپس آن کارها را به منبع درآمدشان تبدیل میکنند.
کارگاه آشنایی با استاندارد آسانسورهای الکتریکی ، با رويكرد كاملا علمي و عملي براي توانمند سازي دانشجويان رشته هاي فني آسانسور، كارآموزان و شاغلين بخش آسانسور و پله برقي توسط اساتيد برجسته پرديس فناوري كيش برگزار مي گردد.
انواع استراتژی بازاریابی توسط کسب و کارهای مختلف برای ارتقا بخشیدن به سطح محصولات و خدمات خود ایجاد میشود. بیاید به تعریف استراتژی بازاریابی نگاهی دقیقتری بیندازیم.
تعریف استراتژی بازاریابی
استراتژی بازاریابی، توسط شرکتهای مختلف و برای همسویی و هماندیشی با مصرف کنندگان خود استفاده میشود. این استراتژیها برای آگاهی از مشتریان و دانستن نقطه نظر آنها درباره ویژگیها، مشخصات و مزایای محصولات شرکت مورد استفاده قرار میگیرد. اساساً هدف اصلی استراتژی بازاریابی، تمرکز بر تشویق کردن مردم و گروه هدف جهت خرید محصولات و خدمات خاص آن شرکت میباشد. انواع استراتژی بازاریابی میتوانند کاملاً خلاقانه و نوآورانه باشند و یا اینکه میتوانند از قبل مورد استفاده قرار گرفته باشند. یک استراتژی بازاریابی موثر و موفق به شرکت شما کمک میکند تا در بازار رقابت از بقیه رقبا پیشی بگیرید.
همانطور که قبلا هم اشاره کردیم انواع مختلفی از استراتژیهای بازاریابی وجود دارد. شما باید با شرایط و نیازمندیهای کسب و کار خود بتوایند، استراتژی مورد نظر و مناسب را برای خود برگزینید. قبل از هرگونه انتخابی جهت استراتژی بازاریابی شرکت خود، باید نکات زیر را در نظر بگیرید.
۱. جمعیت گروه هدف را تعیین کنید.
تعیین میزان جمعیت گروه هدف، شما را در انتخاب نوع استراتژی بازاریابی مناسب برای کسب و کارتان کمک میکند. اطلاعات جمعیتی بهدست آمده میتواند شما را در انتخاب مناسبترین طرح بازاریابی برای کسب و کار خود کمک کند.
۲. مخاطبهای خود را به صورت دائمی آزمایش کنید.
ایجاد یک فرآیند فرضی برای خرید جهت تست مخاطبان و مشتریان شما امری ضروری و لازم است. با دانستن رفتارهای خرید مخاطبان و مشتریان مورد نظر، شما میتوانید انتخاب درست و مناسبی در مورد استراتژی بازاریابی خود انجام دهید.
۳. انواع استراتژیهای بازاریابی را در نظر بگیرید.
با در دست داشتن اطلاعات کافی در مورد میزان جمعیت گروه هدف، دیگر شما دانش، نگرش و رفتار آنها را میدانید. بدین ترتیب شما میتوانید استراتژی بازاریابی مناسبی همسو با این دانشها و نگرشها انتخاب کنید.
۴. انواع استراتژی بازاریابی خود را ارزیابی کنید.
بعد از بررسی و انتخاب استراتژیهای بازاریابی از میان آنها که در نظر گرفته بودید و اعمال بعضی از آنها، به شما توصیه میشود که هر لحظه استراتژیهای بازاریابی خود را ارزیابی کنید. با آزمایش همیشگی استراتژیهای بازاریابی، شما متوجه خواهید شد که آیا انتخاب درستی کردهاید و استراتژی مناسب و سازنده برای بازاریابی خود انتخاب کردهاید یا نه.
انواع استراتژی بازاریابی
انواع مختلفی از استراتژیهای بازاریابی موجود است. جمع آوری و آماده سازی یک استراتژی بازاریابی، شامل تجزیه و تحلیل نیازهای کسب و کار شما، مخاطبان یا مشتریان گروه هدف و مشخصات محصولاتتان میگردد.
دو نوع اصلی از انواع استراتژی بازاریابی عبارتند از:
۱. استراتژی بازاریابی بیزینس به بیزینس یا همان B۲B
۲. استراتژی بازاریابی بیزینس به مصرف کننده B۲c
شایعترین نوع از انواع با استراتژی بازاریابی، استراتژی بازاریابی بیزینس به مصرف کننده یا همان B۲C میباشد.
برای داشتن اطلاعات بیشتر و سهولت درک مطلب در زیر تعداد بیشتری از انواع مختلف استراتژیهای بازاریابی را برای شما ارائه میکنیم.
مثالهای بیشتر از انواع استراتژی بازاریابی
۱. بازاریابی از طریق تبلیغات پولی
تبلیغات پولی که شامل رویکردهای متعددی برای انواع استراتژی بازاریابی است. تبلیغات شامل روشهای سنتی مانند تبلیغات از طریق تلویزیون و یا رسانههای چاپی میباشد. همچنین یکی دیگر از شناخته شدهترین روشهای بازاریابی، بازاریابی اینترنتی میباشد. بازاریابی اینترنتی میتواند شامل روشهای مختلف و متفاوتی باشد. مانند پرداخت مبلغ مشخصی در ازای هر یک کلیک و یا روشهای دیگر.
۲. بازاریابی خیرخواهانه
بازاریابی خیریهای خدمات و یا محصولات یک شرکت را به یک علت اجتماعی و یا مشکلات مردمی مربوط میکند. مثلاً شرکتی برای تبلیغات بیشتر جهت فروش کفشهایش یک سیستم قوی برای مشتریان ایجاد میکند که توسط آن به ازای هر یک جفت کفش که مشتریان میخریدند، این شرکت یک جفت کفش هم به افراد بیبضاعت اهدا میکرد. این شرکت کفش فروشی از این طریق و از راه این نوع بازاریابی خیرخواهانه توانست شهرت جهانی بهدست بیاورد.
۳. بازاریابی رابطهمند
این نوع بازاریابی اساساً بر روی ساختار مشتری متمرکز است و در جهت بهبود روابط موجود با مشتریان و بهبود میزان وفاداری مشتری به شرکت انجام میپذیرد.
۴. بازاریابی مخفیکاری
این نوع استراتژی بازاریابی بر بازاریابی محصول تمرکز دارد و به گونهای انجام میشود که مشتریان از استراتژیهای بازاریابی آن شرکت بیخبر بمانند. نام دیگر این بازاریابی، بازاریابی خفا نیز میباشد.
۵. بازاریابی دهان به دهان
این نوع استراتژی بازاریابی کاملاً بر این پایه عمل میکند که شما به عنوان تولید کنندهی خدمات و یا محصول چه احساسی را در مردم ایجاد کردهاید. یکی از مهمترین و سنتیترین اسم انواع استراتژی بازاریابی به حساب میآید. شنیدن در جهان کسب و کار بسیار مهم است. به یاد داشته باشید اگر شما خدمات و محصولات با کیفیت را به مشتریهایتان ارائه دهید، احتمال دارد که آنها شما را به روشهای بسیار جالبی تبلیغ کنند. امروزه بازاریابان مدرن آموختهاند که چگونه میتوانند از راه دهان به دهان اعتبار شرکت و محصولات عرضه شده و خدمات آن را بالا ببرند.مطلب پیشنهادی: نیروهای پنهان در استراتژی رقابتی را دریابید
۶. بازاریابی اینترنتی
از این نوع بازاریابی اینترنتی به عنوان بازاریابی ابری هم یاد میشود. این نوع بازاریابی معمولاً در فضای اینترنتی اتفاق میافتد. تمام اقلام بازاریابی، محصولات و خدمات شما در اینترنت بهاشتراک گذاشته میشوند و از طریق روشهای مختلف بر روی سیستم عاملهای مختلف در دسترس افراد معمولی قرار میگیرند.
۷. بازاریابی تراکنشی
عملیات فروش یکی از چالش برانگیزترین عملیات موجود در امر بازاریابی میباشد. حتی برای بزرگترین خرده فروشان هم عملیات فروش، همیشه کار دشواری بوده است. به ویژه هنگامی که اهداف با حجم بالا وجود داشته باشند. با این حال با حضور استراتژیهای بازاریابی جدید، عملیات فروش دیگر به سختی گذشته نیست. در بازاریابی تراکنشی خردهفروشان مشتریان را تشویق میکنند تا با کوپنهای خرید، برگههای تخفیف و یا رویدادهای بزرگ خرید، دعوت به خرید محصولات یا خدمات شما کنند. این اتفاقات باعث افزایش شانس فروش و ایجاد انگیزه در گروه هدف شما و یا همان مشتریانتان میشود.
۸. بازاریابی تنوع گرا
سلیقهها، انتظارات، نگرشها، فرهنگ، اعتقادات و نیازمندیهای اشخاص مختلف با همدیگر متفاوت است و همین تفاوتها میتوانند در طرح بازاریابی باعث ایجاد یک استراتژی موفق گردند. در این روش آنها با سفارشی کردن و ادغام استراتژیهای بازاریابی مختلف سعی در گرد هم آوردن گروه وسیعی از مخاطبان و مشتریان مختلف در یک قالب مشترک میکنند.
چند نکتهی آخر
انواع استراتژی بازاریابی و تمام فعالیتهایی که در این زمینه انجام میشود، همگی تنها و تنها به خاطر یک هدف که آن هم ارتقاء محصولات و خدمات ارائه شده بهمشتریان میباشد، به وجود آمدهاند. با هدف قرار دادن گروه بزرگتری از مخاطبان با مشتریان و بالا بردن رضایت شخصی آنها از محصولات و خدمات شما که در نهایت باعث پیشرفت مناسب کسب و کارتان خواهد شد.
بازاریابی با یک تولید کننده شروع میشود و به یک مصرف کننده پایان مییابد. همان فرآیندی است که توسط آن مشتریان از شرایط محصول باخبر میشوند و یا آن را به دست میآورند. بازاریابی فراتر از تبلیغات است. هر چند که تبلیغات هم میتواند بخشی از این روند باشد. همچنین بازاریابی شامل رسانهای است که از طریق آن یک محصول یا خدمات به همراه تحقیقات به ثمر نشسته درباره چگونگی بستهبندی و روشهای فروش آن باعث تبلیغات میگردد. کسبوکارها براساس شرایط خود یکی از انواع بازاریابی را انتخاب میکنند.
ما در این قسمت به شما ۱۰ مدل رایج از انواع بازاریابی را معرفی میکنیم، که به ترتیب زیر است:
بازاریابی از طریق برندسازی و یا نام تجاری
یکی از رایجترین انواع بازاریابی مربوط به بازاریابی از طریق برندسازی است. محصولات و خدمات ارائه شده نیاز به تمرکز و جایگاهی در بازار هدف دارند. برای این منظور یک نام تجاری و یا همان برند لازم است تا بتوانند این جایگاه را بدست بیاورند، تا تبدیل به یک پروژهی موفق گردند. نام تجاری و یا همان برند یک مورد بازاریابی است که به عنوان پایهای برای آگهیها و تبلیغات آینده عمل میکند. نام تجاری کمک میکند که محصول یا خدمات ارائه شده جذابتر شده و بیشتر در یاد بمانند. نامهای تجاری اغلب شامل اسامی متمایز، شعارها و همینطور طرحهای گرافیکی مانند لوگو میگردند.
بازاریابی از طریق روابط عمومی
روابط عمومی گونهای از تبلیغات است که توسط بیانیهها، جوایز، کارهای بزرگ و قابل توجه یک شرکت جمعآوری میشود. روابط عمومی از انواع بازاریابی میباشد که به همراه کمپین تبلیغات دوشادوش پیش میرود. این هم یکی از روشهای تبلیغاتی برای برند خاصی میباشد که توسط برنامهریزی دقیق و از طریق صدور بیانیههای مطبوعاتی و یا انتشارات رسانههای خبری و اطلاعاتی مانند رادیو تلویزیون روزنامه انجام میپذیرد.
بازاریابی از طریق پخش تبلیغات
تبلیغات از طریق خریدن وقت از رادیو و تلویزیون یکی از شایعترین انواع تبلیغات است. بازاریابی برای مشتریان بالقوه از طریق رادیو بر روی سر و صدا و عباراتی متمرکز میشود تا بتواند توجه سمعی مشتری را به محصول مورد نظر جذب کند. اما در عوض بازاریابی تلویزیونی میتواند بهراحتی به مخاطبان برنامههای مختلف از طریق جمعیت شناسی ارائه گردد و عموماً شبکههایی مورد هدف این گروه قرار میگیرد که از مخاطبین و جمعیتشناسی بالایی برخوردار باشند.
بازاریابی خرید و یا بستهبندی
بستهبندی از مهمترین ویژگیهای یک محصول از نظر بازاریابی میباشد، که اغلب جایگاه محصولات در قفسههای فروش فروشگاهها تعیین میکند. بستهبندی بیشتر از اینکه ظرفی باشد که محصول را نگهداری میکند، وسیلهای است که به شناخت نام تجاری محصول، ایمنی مصرف کننده، تضمین مشتری و فرصتهای خردهفروشی تاثیر بسزایی میگذارد. برای بسیاری از شرکتهای مهم تجاری، بستهبندی شامل معرفی، تصویر و تبلیغات میباشد.
بازاریابی با حضور آنلاین
یکی از رایجترین انواع بازاریابی که امروزه با استقبال زیادی از سمت کسبوکارها مورد استقبال گرفته است، بازاریابی آنلاین میباشد. اینترنت و تمام ابزارهای جایگزین آن آخرین مدل و مرز برای بازاریابان است. حضور آنلاین تقریباً یکی از ضروریات قرن بیست و یکم و به عنوان بخشی از هرگونه تلاش بازاریابی به حساب میآید. بازاریابی میتواند در یک گستره عظیمی از فرمتها، وبسایتها و یا شبکههای اجتماعی و برنامههای کاربردی تلفن همراه انجام شود. همینطور میتواند برای سفارشیسازی و تبلیغات مبتنی بر محتوا و تعامل مخاطبان امکانات زیادی ایجاد کند.
بازاریابی مستقیم
هنگامی که تولیدکنندگان بهصورت مستقیم با مصرف کنندگان تعامل میکنند، در بازاریابی مستقیم شرکت کردهاند. منظور از این نوع تعامل این است که هیچ واسطهای بهعنوان شخص ثالث، مانند خرده فروش و یا عمده فروش در میان نباشد. بازاریابی مستقیم میتواند از طریق پست، تلفن و اینترنت انجام شود، زیرا شرکتها، محصولات و خدمات خود را به طور مستقیم به دست مصرف کنندگان خود میرسانند و بدین ترتیب فروش میکنند.
بازاریابی چند سطحی یا چند منظوره
بازاریابی چند سطحی نوعی از فروش مستقیم است که شامل زنجیرهای از ارتباطات میگردد که از طریق شرکت اقدام میکند و محصولات و یا خدمات خود را به فروش میرساند. نام دیگر بازاریابی چند سطحی بازاریابی شبکه ای است. زیرا فروشندگان درآمد حاصل از فروش محصولات و خدماتی را که به فروش میرساند از طریق شبکه دریافت میکنند.
بازاریابی از طریق تیمهای خیابانی
از بازاریابی در تیمهای خیابانی در تعامل شخصی برای بیان فضایل یک محصول، خدمات یا رویداد به مشتریان بالقوه استفاده میشود. در واقع نوعی تبلیغات مستقیم خیابانی میباشد. بازاریابی خیابانی به طور مستقیم مشتریان را در مقابل یک مکان یا فروشگاه جمع میکند و با یک شیوه سرگرم کننده و جذاب برای رسیدن به فروش از شخصیتهایی با لباسهای خاص و یا کارها و حرکات خاص کمک میگیرد تا بتواند توسط این تیم خیابانی مشتریان را به طرف محصول و یا خدمات خود جذب کند.
بازاریابی خیرخواهانه
برخی از شرکت ها سعی میکنند با حمایت خود از موسسات خیریه و گروههای غیرانتفاعی محبوب در میان مردم، برای افزایش تصویر خود و تبلیغ مارکها و برندهای تجاریشان استفاده کنند. گاهی هم از طریق حمایت و مشارکت در حوادث، جمعآوری کمکهای مالی، بازاریابی افراد خیرخواه و یا روشهای خیرخواهانه دیگری که به گونهای حس اعتماد به نفس جامعه را بالا میبرد، سعی در بالا بردن جذابیتهای محصول خود و یا خدماتشان میکنند.
کارگاه پیشرفته آسانسور با نرم افزار لیفت دیزاینر ، با رويكرد كاملا علمي و عملي براي توانمند سازي دانشجويان رشته هاي فني آسانسور، كارآموزان و شاغلين بخش آسانسور و پله برقي توسط اساتيد برجسته پرديس فناوري كيش برگزار مي گردد
براي حسابداري تعاريف بسياري وجود دارد در كتبهاي قديمي حسابداري را فن ثبت ، ضبط ، جمع آوري ، تجزيه وتحليل ، اندازه گيري ، طبقه بندي و تلخيص اطلاعات و معاملات مالي يا رويدادهايي كه اثرات مالي دارند تعريف نموده اند . وليكن امروزه ، حسابداري را ديگر فن نمي دانند بلكه آن را فرايند يا سيستم اطلاعاتي در نظر مي گيرند و حسابداري را به اين گونه تعريف نموده اند . حسابداري دانشي است كه با بكارگيري آن اطلاعات مربوط به معاملات و عمليات مالي و رويدادهاي داراي اثر مالي بر يك مؤسسه ، جمع آوري ، تجزيه و تحليل ، اندازه گيري، ثبت ، طبقه بندي ، تجميع و تلخيص و گزارش مي شود .
آنچه كه در تعريف حسابداري مورد اهميت است اين مي باشد كه هر كدام از كلمات داراي دنيايي از مفاهيم و روشها بوده كه جزء به جزء داراي بحث و تفكر مي باشند كه اگر اين مفاهيم با دقت درك و ياد گرفته شوند فراگيري حسابداري سهل و آسان خواهد شد . بخشهايي از تعريف حسابداري را بررسي مي كنيم .اول آنكه : حسابداري دانشي است كه اطلاعات مالي را تجزيه و تحليل و اندازه گيري مي نمايد :دقت كنيد در گذشته دفتر دار راكه در واقع اطلاعات دريافت و پرداختها را در دفاتر ثبت مي كرد حسابدار مي خوانند ولي بايد توجه داشت امروز ، حسابدار يك فرد ثبات نيست بلكه بازوي مديريت در تصميم گيريهاي اقتصادي مي باشد حسابدار بايد اطلاعات مالي را تجزيه و تحليل نمايد و اثرات اقتصادي ومالي آنها را بررسي نموده و نتايج حاصله را ارزيابي كند . اين تجزيه و تحليل حسابدار است كه به حرفه و دانش حسابداري اعتبار و اهميت مي بخشد . دوم آنكه : اطلاعات مالي پس از آنكه تجزيه و تحليل شدند بايد ثبت وجمع آوري و طبقه بندي شوند . در واقع حسابداري يك سيستم منظم و مرتب براي ثبت و نگهداري اطلاعات مي باشد ( ثبت در حسابداري در دفاتر روزنامه و طبقه بندي در دفاتر كل صورت مي پذيرد كه در جاي مناسب توضيح داده خواهند شد )سوم آنكه : حسابداري اطلاعات مالي را تلخيص مي نمايد : پس از آنكه مراحل فوق الذكر طي شد اطلاعات مالي ثبت شده به شكل مناسب طبقه بندي مي گردد كه به صورت خلاصه و قابل استفاده گزارش مي شوند لازم به توضيح است عموماً اطلاعات گزارش شده ، در قالب صورتهاي مالي خواهند بود ( كه اين مطلب نيز در جاي مناسب خود توضيح داده خواهد شد )حال كه حسابداي را تعريف كرديم بهتر است با مؤسساتي كه از حسابداري استفاده مي نمايند آشنا شويم بطور كلي مؤسساتي كه از سيستمهاي حسابداري استفاده مي نمايند به شرح ذيل مي باشند . 1- مؤسسات خدماتي 2- مؤسسات بازرگاني 3- مؤسسات توليدي
مؤسسات خدماتي
مؤسساتي هستند كه خدماتي را به مشتريان عرضه و در ازاي آن كارمزد يا حق الزحمه دريافت مي كنند . مؤسساتي كه توسط صاحبان حرفه هاي تخصصي براي انجام خدمات حرفه اي تشكيل و اداره مي شوند نيز در شمار مؤسسات خدماتي قرار دارند مانند مؤسسات خدمات حسابداري و حسابرسي . بنابراين مؤسسات خدماتي بايد از سيستمهاي حسابداري خدماتي استفاده نمايند .
مؤسسات بازرگاني
مؤسساتي هستند كه به خريد و فروش نوعي خاص و يا انواعي از مواد خام و فراورده ها و يا كالاي ساخته شده اشتغال دارند . مانند تمامي فروشگاههاي كالا و لوازم خانگي و يا ساير موارد مشابه . اينگونه مؤسسات نيز بايد از سيستمهتي حسابداري بازرگاني جهت فعاليتهاي خود استفاده نمايند .
مؤسسات توليدي
مؤسساتي هستند كه كالاهاي مصرفي و يا بادوام را با بكار گرفتن سرمايه و نيروي انساني و با استفاده از ابزار و ماشين آلات و تجهيزات توليد مي نمايند و توليدات خود را به مؤسسات بازرگاني يا مستقيماً به مصرف كنندگان مي فروشند . اين مؤسسات نيز بايد از سيستمهاي حسابداري فعاليت خود بهره گيرند .استفاده كنندگان از اطلاعات و نتايج حسابداري چه كساني هستند ؟ پس از آنكه حسابداري را شناختيم بايد بدانيم استفاده كنندگان از حسابداري چه كساني مي باشند به طور علمي استفاده كنندگان از حسابداري را به دو بخش تقسيم نموده اند . الف- استفاده كنندگان درون سازماني از اطلاعات حسابداريب- استفاده كنندگان برون سازماني از اطلاعات حسابداري استفاده كنندگان درون سازماني هيأت مديره و مدير عامل و مديران اجرايي و سرپرستان عمليات يك مؤسسه استفاده كنندگان درون سازماني مي باشند .
استفاده كنندگان برون سازماني
هر فرد يا مراجع ذي نفع كه حق دريافت اطلاعات مالي از يك مؤسسه را دارد و بر مبناي آن اطلاعات با مؤسسه دادو ستد كرده و درباره آن مؤسسه قضاوت وتصميم گيري مي كند . استفاده كننده برون سازماني مي باشد كه مي تواند به سرمايه گذاران ، اعطاء كنندگان وام و اعتبار ، فروشندگان ، مشتريان ، كاركنان دولت به عنوان استفاده كنندگان برون سازماني اشاره نمود . حال كه استفاده كنندگان برون سازماني را شناختيم به طور خلاصه بيان مي كنيم كه چرا آنها از استفاده كنندگان حسابداري مي باشند . سرمايه گذاران : اشخاصي كه به عنوان شريك يا سهامدار مي خواهند تصميم به سرمايه گذاري در صنعت يا مؤسسه اي نمايند نياز به اطلاعات وضعيت مالي مؤسسات دارند كه در نتيجه جزء استفاده كنندگان اطلاعات حسابداري قرار خواهند گرفت . اعطا كنندگان وام و اعتبار و ساير تسهيلات بانكي : بانكها و مؤسسات مالي و اعتباري جهت پرداخت تسهيلات و وام به مؤسسات نيازمند شناخت وضعيت مالي و توان مالي و قدرت باز پرداخت وام توسط مؤسسات مي باشند بنابراين آنها نيز نياز به اطلاعات مالي مؤسسات دارند . فروشندگان كالاها و خدمات : فروشندگان نيز جهت معامله و دادو ستد با مؤسسات براي تصميم گيري و ارتباط با شركتها و مؤسسات طرف حساب خود نياز به كسب اطلاعات از توانايي هاي مالي و نقدينگي مؤسسات دارند كه نياز اينگونه فروشندگان به اطلاعات مالي نيز واضح و روشن است . مشتريان : مشتريان نيز با توجه به اينكه بطور مستمر از يك مؤسسه انتفاعي كالا يا خدمات خريداري مي نمايند براي تصميم گيريهاي خود نياز به اطلاعات در ارتباط با قيمتها و شرايط فروش و بطور كلي اطلاعات مالي دارند . كاركنان : كاركنان نيز براي شناخت توانايي مؤسساتي كه خود در آن شاغل مي باشند و درك بهر وري ونقش پاداش افزايش توليد و توانايهاي محل كار خود نيز نياز به اطلاعات مالي محل كار خود دارند تا بهتر عمل كرده و محيط كار خود را بهتر بشناسند . دولت : دولتها براي اجراي قوانين و اجراي سياستهاي خود و برنامه ريزيهاي اقتصادي و اتخاذ تصميمات در جهت تعادل و رشد اقتصاديو كسب درآمد از طريق ماليات و عوارض و نظارت برقيمتها نيز نياز به اطلاعات مالي مؤسسات و توان نقدينگيآنها دارند . پس استفاده كنندگان از اطلاعات مالي و حسابداري را نيز شناختيم .
رشته هاي تخصصي حسابداري كدامند ؟
پس از آن كه استفاده كنندگان از اطلاعات مالي و حسابداري را شناختيم لازم است رشته هاي تخصصي وابسته و در واقع شاخه هاي درخت عظيم حسابداري را نيز بشناسيم شما با شناخت رشته هاي حسابداري مي توانيد بر حسب علاقه خود يكي از آنها را جهت ادامه تحصيل انتخاب نماييد . شاخه هاي فني حسابداري به شرح ذيل مي باشد :
1-حسابرسي
2-حسابداري مالي
3-حسابداري مالياتي
4- حسابداري صنعتي
5- حسابداري مديريت
6-حسابداري صنعتي
7-حسابداري
8-حسابداري دولتي
9-مديريت
10-حسابرسي
11-حسابداري دولتي
12-حسابداري مالياتي
حسابداري مالي چيست ؟
سيستم حسابداري مرتبط با مؤسسات بازرگاني و انتفاعي كه در واقع با استفاده از اين روش مي توان نتايج حاصله از فعاليت بازرگاني مؤسسات را در قالب صورتهاي مالي خلاصه و قابل استفاده نمود را حسابداري مالي گويند. در حسابداري مالي بحث تجارت و بازرگاني مي باشد حال تجارت مي خواهد مربوط به يك مؤسسه و يا شركت تك صاحبي و خواه مربوط به يك مؤسسه يا شركت سهامي با صاحبان سرمايه باشد آنچه كه مسلم است براي آنكه بتوان نتايج حاصله را در قالب صورت مالي آورد از سيستم حسابداري مالي مي باشد . حسابداري صنعتي چيست ؟فعاليت بازرگاني تنها در قالب داد و ستد نمي تواند باشد بلكه توليد و استفاده ، از منابع و مواد اوليه و تبديل آن به كالا وفروش محصولات نيز نياز به ثبت و ضبط و نگهداري حسابها دارد و براي آنكه بتوان اطلاعات مالي حاصله را بدرستي خلاصه نمود بايد از سيستم حسابداري صنعتي استفاده كرد يعني در واحدهاي توليدي بايد قيمت تمام شده محصولات را با در نظر گرفتن هزينه مواد مصرف شده و دستمزد پرداختي براي تبديل آن به كالا و هزينه ماشين آلات مورد استفاده درتوليد را با استفاده از سيستمهاي حسابداري مشخص نمود . كه اين روشهاي خاص حسابداري را در تعيين قيمت تمام شده كالاهاي ساخته شده حسابداري صنعتي گويند .
حسابداري مديريت چيست ؟
حسابداري مديريت هم اطلاعات واقعي و هم اطلاعات برآوردي را براي كمك به مديرا ن در عمليات روزانه و برنامه ريزي عملياتي آتي بكار مي گيرد و با مسائلخاصي كه مديران واحد تجاري و سطوح مختلف با آن روبرو هستند سروكار دارد . حسابدار مديريت غالباً وظايف شناخت راه حلهاي مختلف و كمك براي انتخاب بهترين آنها ها را بر عهده دارد . براي مثال حسابدار مديريت با مدير امور مالي شركت در زمينه برنامه ريزي براي تأمين وجوه مالي مورد نياز آتي و با مدير فروش در زمينه تهيه اطلاعات لازم به منظور تعيين قيمت فروش محصولات جديد همكاري مي كند .
حسابداري دولتي چيست ؟
از زمانهاي بسيار قديم نياز حكومتها به اطلاعات به ويژه اطلاعات مربوط به مالياتها و خراجها وجود داشته بنابراين با وجود گسترش روابط جهاني و بين المللي حكومتها و گسترش فعاليتهاي دولتي نياز دولتها نيز به استفاده از روشهاي حسابداري كه مطابق با نيازهاي حكومتي و اعمال قدرت توأم باشد توسعه يافته كه بطور خلاصه مي توان گفت كه حسابداري دولتي به عنوان رشته اي خاص در همين راستا تكامل يافت و حساب درآمدها و هزينه ها به سيستم پيچيده اي كه شامل :الف – درآمدها و مخارج دستگاههاي دولتي در قالب برنامه و فعاليتها ب- اطلاعات ، صورت حسابها و گزارشهاي لازم براي تصميم گيري مديران دولتيج – بررسي و كنترل صحت عمل كارگزاران امور مالي دولت د – و در نهايت گزارشهايي از وضع اداره امور مالي كشور فراهم آورد . حسابرس كيست ؟و حسابرسي يعني چه ؟ نتايج فعاليت حسابداران مؤسسات بياد براي اينكه قابل اتكاء و اعتماد باشد مورد رسيدگي حسابداران درستكار و داراي مهارت و صلاحت تخصصي قرار گيرد تا با رسيدگي به اسناد و مدارك و حسابهاي مؤسسه هر گونه تقلب و سوء استفاده كشف گردد و درستي و قابليت قبول بودن صورتها و گزارشهاي مالي مؤسسات بي طرفانه اعلام گردد حسابداران حرفه اي كه اين وظيفه را به عهده گرفته اند را حسابرس و كاري را كه انجام مي دهند حسابرسي گويند . عزيزان تا به اينجا با مقدمات حسابداري آشنا شديم از اين به بعد وارد مباحث عملي و كاربردي حسابداري مي شويم با دقت مطالب را دنبال كنيد به شما اطمينان مي دهم اگر سه فصل اول را به خوبي فرا گيريد خواهيد ديد حسابداري فن و دانشي جذاب و آسان خواهد بود .
اجزاءو عناصر حسابداري كدامند ؟
داراييها و بدهيها و سرمايه و درآمدها و هزينه ها عناصر حسابداري مي باشند كه آنها را به صورت ذيل در حسابداري تعريف نموده اند .
داراييها
كليه اموال ، مطالبات و ساير منابع متعلق به يك مؤسسه كه در نتيجه معاملات ، عمليات مالي يا ساير رويدادها ايجاد شده و قابل شناسايي به پول بوده و داراي منافع آتي مي باشد را دارايي گويند . اگر بخواهيم چند دارايي اساسي را نام ببريم به موارد زير اشاره مي كنيم :1- وجوه نقد 2- مطالبات ( بدهكاران ) 3- موجوديهاي جنسي و كالا 4- داراييهاي ثابت و تجهيزات حال هر كدام از داراييها را تعريف كرده و موارد ديگري از داراييها را كه در اين 4 طبقه اصلي قرار مي گيرند را معرفي مي كنيم . 1- وجوه نقد : شامل پول نقد در صندوق و چكهاي بانكي و موجوديهاي نقد در بانكها مي باشد . 2- مطالبات ( بدهكاران ) : شامل بدهكاران ما و اسناد دريافتي وسفته هاي دريافتي ما از ديگران مي باشد . 3- موجوديهاي جنسي و كالا : اجناسي است كه مؤسسات در جريان فعاليت خود به قصد فروش يا توليد كالا يا مصرف در عمليات خود خريداري و نگهداري مي كنند . كه موجوديهاي جنسي خود به سه طبقه تقسيم مي شود : 1- مواد 2- موجودي كالا 3- ملزومات 4- داراييهاي ثابت : اموال بادوامي هستند كه به قصد نگهداري بلند مدت خريداري و يا ساخته شده و در عمليات يك مؤسسه مورد استفاده قرار مي گيرند نمونه هاي داراييهاي ثابت : زمين ، ساختمان ، ماشين آلات ، اثاثيه و …. مي باشد . دقت كنيد كه هر طبقه از داراييها ونمونه هاي اشاره شده را به خوبي فرا گيريد چرا كه ازاين به بعد در حسابداري بسيار مورد استفاده قرار مي گيرند . به عنوان مثال وقتي صحبت از خريد اثاثيه كرديم شما بايد سريع متوجه مي شديد اولاً اثاثه يك داراي است و ثانياً دارايي ثابت مي باشد . قبل از تعريف بدهيها هميشه اين را مد نظر داشته باشيد كه بدهي ها با بدهكاران كه يك نوع دارايي مي باشد فرق دارد و اين دو را با هم تداخل نكنيد . بدهيها : تعهداتي است كه يك مؤسسه درمقابل اشخاص و مؤسسات ديگر دارد و از معاملات و رويدادهاي گذشته ناشي شده اند و بايد با پرداخت پول يا تحويل كالا يا انجان خدمات يا انتقال ساير اقلام داراييها تسويه گردند . مؤسسات بر حسب نوع و حجم فعاليت و معملات خود بدهيهاي گوناگوني دارند . نمونه هاي زير مي تواند از بدهيهاي يك مؤسسه باشد . 1- بستانكاران 2-اسناد پرداختني 3- وامهابستانكاران يعني چه : بستانكاران تعهدات يك مؤسسه است كه در اثر خريد نسيه اموال ، كالا و خدمات از اشخاص و مؤسسات ديگر ايجاد شده است . اسناد پرداختني يعني چه : بدهيهاي ناشي از معاملات يك مؤسسه كه در مقابل آن سند تجاري نظير سفته يا برات صادر شده است ، اسناد پرداختني گويند . وام چيست : مبالغي كه يك مؤسسه از بانكها و مؤسسات اعتباري يا ساير اشخاص و مؤسسات استقراض و به موجب قرار داد يا اسناد تجاري مبادله شده ، تعهد مي كند كه اصل و فرع (بهره ) آن را در موعد معين يا به اقساط بپردازد وام مي گويند . حال كه تعريف بدهيها را ياد گرفتيم اگر گفته شود كه ما يك سفته صادر كرده ايم به يقين متوجه خواهيد شد كه اين سفته جزء بدهيهاي ما و در طبقه اسناد پرداختني قرار خواهد گرفت . سرمايه چيست : حق مالي صاحب يا صاحبان سرمايه يك مؤسسه نسبت به داراييهاي آن مؤسسه را سرمايه گويند و يا در واقع با كسر كردن بدهيهاي يك مؤسسه از كل داراييهاي ْن مؤسسه سرمايه بدست خواهد آمد . يعني اگر ما بدهيهاي خود را از داراييهايمان پرداخت كنيم هر چه باقي ماند سرمايه ما است .
نوعی ریزپردازنده است که دارای حافظهٔ دسترسی تصادفی (RAM) و حافظهٔ فقطخواندنی (ROM)، تایمر، پورتهای ورودی و خروجی (I/O) و درگاه ترتیبی (Serial Port پورت سریال)، درون خود تراشه است، و میتواند به تنهایی ابزارهای دیگر را کنترل کند. به عبارت دیگر یک میکروکنترلر، مدار مجتمع کوچکی است که از یک CPU کوچک و اجزای دیگری مانند تایمر، درگاههای ورودی و خروجی آنالوگ و دیجیتال و حافظه تشکیل شدهاست
در واقع یک ریزپردازنده درون میکروکنترولر قرار گرفتهاست که با استفاده از آن میتواند محاسبات منطقی و حسابی را انجام دهد.
وجود RAM و ROM و پورتهای I/O در میکروکنترلرها آنها را یک انتخاب ایده ال برای کاربردهایی میکند که قیمت و اندازه در آنها مهم است. در بسیاری از کاربردها مثل کنترل از راه دور تلویزیون نیازی به محاسبات سنگین در حد یک ۴۸۶ یا حتی ۸۰۸۶ وجود ندارد. در این گونه موارد و بسیاری دیگر از کاربردها فضای مورد استفاده توان مصرفی و قیمت هر واحد مهم تر از قدرت محاسبات است. در این گونه موارد اغلب لازم است تعدادی I/O خوانده شده و بیتهای مشخصی را خاموش یا روشن کند. به همین دلیل این گونه پردازندهها را (IBP (ITTY-BITTY PROCESSOR نیز مینامند.
میکروکنترلرها عموماً برای کاربردهای کوچک طراحی میشوند، بنابراین برخلاف ریزپردازندهها در اینجا مهمترین مسائل، سادگی و مصرف کم توان است.
اجزا
یک میکروکنترلر از بخشهایی مانند پردازنده، RAM، ROM و یک سری پایانه (پورت، درگاه) تشکیل شدهاست.
از سوی دیگر، از آنجا که میکروکنترلر معمولاً برای مقاصد کنترلی استفاده میشوند، نیاز به برقراری ارتباط با دستگاه تحت کنترل خود دارند. اما از آنجا که اکثر سیگنالهای لازم برای این منظور سیگنالهای آنالوگ هستند، باید ابتدا این سیگنالها به صورت دودویی تبدیل شوند تا برای پردازنده قابل درک باشند. این کار توسط مبدل آنالوگ به دیجیتال صورت میگیرد. همچنین در برخی از میکروکنترلرها مبدل دیجیتال به آنالوگی هم وجود دارد که امکان فرمان دادن میکروکنترلر به دستگاههای با ورودی آنالوگ را فراهم میکند.
از دیگر اجزای معمول و پرکاربرد در میکروکنترلرها، تایمرها هستند. تایمرها عموماً از یک شمارنده تشکیل میشوند که پس از تعداد مشخصی از شمارش، یک وقفه تولید میکنند که میتواند برای انجام متوالی یک کار مورد استفاده قرار گیرد.
بسیاری از میکروکنترلرها از واحد تولید مدولاسیون عرض پالس نیز برخوردارند. این واحد به خصوص در کاربردهای الکترونیک قدرت و کنترل موتور و نیز به عنوان مبدل دیجیتال به آنالوگ کاربرد دارد.
كاربرد میكروكنترلرها
میكروكنترلر برای كاربردهایی كه در آنها قیمت و اندازه سیستم مهم است، مناسب است. زیرا اضافه كردن حافظه، پورت I/O تایمرها و مدار واسط لازم به میكرپروسسور سبب افزایش قیمت و اندازه سیستم میشود. میكروكنترلرها بهطور گستردهای در تولید سیستمهای تكمنظوره به كار میروند. منظور از سیستم تکمنظوره سیستمی است كه از میكروكنترلر یا میكرپروسسور فقط برای یك كار استفاده میكند. مانند پردازنده درون یك موس كه تنها به منظور یافتن مكان اشاره گر موس و ارسال آن به PC برنامهریزی شدهاست.
این سیستمها در مقابل سیستمهای چند منظوره قرار میگیرند. كه نمونه بارز آن یك PC است كه میتواند برای كاربردهای متعدد و گوناگونی همچون واژهپردازی، بازیهای ویدئویی، سرویس شبكه و … مورد استفاده قرار گیرد. این توانایی PC در اجرای كارهای گوناگون به دلیل وجود سیستم عاملی است كه نرم افزار كاربردی را در RAM بار می كند تا PC بتواند آن را اجرا كند. اما در یك سیستم تکمنظوره تنها یك نرمافزار كاربردی موجود است كه معمولاً درROM نوشته میشود. چند نمونه ساده از وسایلی كه در ساخت آنها از میكروكنترلرها استفاده شدهاست، عبارت اند از كنترل از راه دور تلویزیون، تلفن، دوربین فیلمبرداری، فاكس، چاپگر، دستگاه فتوكپی،سیستمهای حفاظتی، دزدگیر و سیستمهای كنترل صنعتی.
بهطور كلی میتوان كاربرد میكروكنترلرها را در طراحی مدارهای كنترل و اتوماسیون خلاصه كرد .