زمانی که به فکر طراحی سایت و اجرای آن برای کسبوکارمان هستیم مهمترین اصل امنیت سایت است، که به آن اهمیت زیادی میدهیم. ازاین رو هرگاه به دنبال یک سیستم مدیریت محتوای خاص میگردیم که سایت خود را با آن طراحی و اجرا کنیم؛ سیستمی را انتخاب میکنیم که بتوان با آن امنیت سایت خود را بالا برد. هنگامیکه میخواهید امنیت وردپرس را بررسی کنید باید یک پایهی محکم را بنا کنید؛ تا در برابر نگاههای انتقادی آن را تحت نظر بگیرید.
چرا میگویند وردپرس امن نیست؟
عدهای دیگر از افراد نیز بهصورت خودسرانه و بدون داشتن آگاهی کافی اقدامات نادرستی در جهت تأمین امنیت سایت خود میکنند. اکیداً از این موضوع پرهیز کنید؛ تنها در صورتی اقدام به افزایش امنیت سایت خود کنید که بهصورت اصولی آموزشهایی دراینباره دیده باشید. در غیر این صورت نه تنها امنیت سایت را بالا نمیبرید بلکه صدمات زیادی را به سایت خود وارد میکنید.
درست است که پرکاربرد بودن سیستم مدیریت محتوای وردپرس یکی از حسنهای آن شناخته میشود؛ ولی همین پرکاربرد بودن باعث جذب شدن هکرها به سمت آن نیز میشود. امنیت فضاهای اینترنتی از عواملی است که صاحبان کسبوکار را از راهاندازی یک کسبوکار اینترنتی باز میدارد؛ پس تأمین امنیت در وردپرس از اهمیت بالایی برخوردار است. البته لازم به ذکر است که مدیران وردپرس در این زمینه راهکارهای زیادی ارائه کردهاند. مسلماً بهطور حتم نمیتوان گفت که امنیت وردپرس 100 میباشد اما با انجام راهکارهای ارائهشده توسط مدیران وردپرس شما میتوانید تا حد زیادی امنیت سایت خودتان را تأمین کنید. درواقع امنیت وردپرس علاوه بر کاربران دغدغهای برای مدیران و صاحبان خود وردپرس نیز میباشد.
نتیجه گیری درباره امنیت وردپرس
یکی از نگرانیهای اصلی که صاحبان کسبوکارهای اینترنتی با آن مواجه هستند میزان و چگونگی تأمین امنیت سایت آنها میباشد. ازاینرو همواره به دنبال افزونهها و راهکارهایی هستند که بتوانند از آنها در جهت افزایش امنیت سایت خود استفاده کنند. وردپرس در مقایسه با دیگر سیستمهای مدیریت محتوا از ایمنی بیشتری برخوردار است؛ اما این به معنی این نیست که امنیت بسیار بالایی دارد.
برخی از صاحبان کسبوکار برای اینکه متحمل هزینه نشوند اقدام به خریداری هاستهای پرقدرت نمیکنند و کار خود را با یکهاست ارزان و معمولی شروع میکنند. این افراد در طول کار خود با مشکلات عمدهای رو به رو میشوند. اما اگر این افراد با هوشمندی این هزینه را در ابتدای کار خود پرداخت کنند نتیجه این موضوع را در طی فعالیت خود به خوبی مشاهده میکنند.
وردپرس امن هست. نگران نباشید
پس وردپرس مطمئن و با امنیت بالا است. همانطور که گفتم اکثر سایتهای دنیا از وردپرس استفاده میکنند و تا حالا فکر نمیکنم بلاگ فیسبوک که از وردپرس استفاده میکند و یکی از پر بازدیدترین سایتهای جهان است هک شده و یا امنیتش به خطر افتاده باشد.
وردپرس از امنیت بسیار بالایی برخوردار است. اما امنیت یک مسئله نسبی است و هیچوقت صد در صد نخواهد بود. به همین دلیل وردپرس هرروز مشکلات را بررسی میکند و در بهروزرسانی رفع میکند. علاوه بر تیم وردپرس، برنامهنویس های زیادی در جهان هستند که روی امنیت وردپرس کار میکنند. علاوه بر اینکه وردپرس بهخودیخود تا حد زیادی ایمن است، افزونههایی نیز برای ایمنتر کردن سایت وجود دارد. از طریق آنها میتوانید تا حد زیادی سایت خود را امن کنید.
استفاده از SSL در وردپرس
استفاده از پروتکل امن HTTPS این امکان را به سایت شما میده که کلیه دادهها در محیطی امن رد و بدل شوند. بنابراین با استفاده از SSL در وردپرس میتونید امنیت سایت را در حالتهای مختلفی افزایش دهید. پیشنهاد میکنم حتما از SSL استفاده کرده و امنیت وردپرس را بیشتر کنید.
برای راهاندازی یک وب سایت سیستمهای مدیریت محتوای زیادی در دسترس هستند که برخی از آنها نسبت به بقیه برتریهایی دارند، وردپرس یک سیستم مدیریت محتوا متشکل از قالبها و پوستههای بسیار متنوع است که به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار میگیرد، شما با استفاده از این سیستم بدون داشتن مهارت در برنامهنویسی میتونید سایت خود را راهاندازی کنید.
دو روش برای ساخت سایت وجود دارد که شما بهدلخواه میتوانید از آنها استفاده کنید. روش اول سیستمهای مدیریت محتوا (CMS) و روش دوم طراحی و برنامهنویسی است.
سیستم مدیریت محتوا چیست؟
سیستم مدیریت محتوا یا همان content management system) CMS) یک سیستم نرمافزاری مدیریت محتوای تحت وب میباشد، که شما با استفاده از این سیستم نرمافزاری میتوانید، محتوا سایتتان (متن، فیلم ، تصویر و هر چیز دیگری) را مدیریت کنید.
با استفاده از این CMS میتوانید بدون دانش برنامهنویسی از صفر تا صد یک سایت را راهاندازی کنید، همچنین بدون نیاز به تغییر کدهای برنامهنویسی شده سایت، به سایتتان محتوا اضافه کنید و محتوا را به راحتی آب خوردن مدیریت کنید.
از ویژگیهای CMSها میتوان به ویرایش راحت و سریع مطالب، ویرایش قدرتمند صفحههای سایت، دستهبندی مطالب، صرفهجویی در زمان، پشتیبانی مطمئن و سفارشیسازی اشاره کرد. از سیستمهای مدیریت محتوای محبوب میتوان به WordPress, Joomla, Drupal اشاره کرد.
چرا از وردپرس استفاده کنیم
چون شما با استفاده از این سیستم میتوانید بدون کد نویسی و هیچ تخصص خاصی سایت خودتان را راهاندازی کنید. همینطور این امکان را دارید که کار با این سیستم را در زمان بسیار کوتاهی یاد بگیرید، چراکه استفاده از این سیستم بسیار راحت میباشد. همچنین با استفاده از وردپرس دیگر نیازی به استخدام یک فرد برای پشتیبانی سایتتان ندارید و خودتان به تنهایی میتوانید سایتتان را مدیریت کنید (در صورت نیاز میتوانید از دورههای آموزشی میهن وردپرس که در این راستا جمعآوریشده است استفاده کنید).
درصورتیکه بخواهید برنامهنویسی سایت و طراحی وب را آموزش ببینید نیاز به صرف هزینه و زمان بسیار زیادی هستید.
بنابراین با استفاده از سیستمهای مدیریت محتوا شما قادر خواهید بود سایتهای داینامیک(پویا) را راهاندازی کنید.
اما چرا وردپرس؟ وردپرس بهترین و پرطرفدارترین سیستم مدیریت محتوای جهان است و البته از همه مهمتر رایگان بودن وردپرس است. سایتهای بزرگی همچون فیسبوک و CNN از این سیستم مدیریت محتوا استفاده میکنند.
تاثیر تولید محتوا در سئو
تولید محتوا بر سئو سایت شما نیز تأثیر مستقیم دارد. به این معنی که شما اگر محتوایی تولید کنید که برای کاربران جذاب باشد تعداد کاربران شما افزایش پیدا میکند؛ درنتیجه سئو سایت شما نیز بالا میرود. شما برای جذب کاربر بایستی محتوایی بنویسید که کاربران به آن نیاز دارند یعنی تولید محتوای شما باید در ارتباط با نیاز افراد باشد.
وردپرس واکنش گرا است!
واکنش گرا بودن به این معنی است که زمانی که کاربر، سایت شمارا با یک صفحه نمایش بزرگ مشاهده کند چیدمان بخشهای مختلف سایت شما به گونهای تنظیم شود که خوانایی سایت شما در این صفحه نمایش بزرگ خوب و خوانا باشد. همچنین اگر کاربر سایت شما از یک صفحه نمایش کوچک مانند صفحه گوشی موبایل برای نمایش سایت شما استفاده کند، چیدمان سایت شما خوانایی و به نوعی تجربه کاربری خوبی داشته باشد.
بهعنوان مثال منوی بالای سایتها در صفحهنمایش بزرگ تمام گزینههای آن قابلمشاهده است، اما در صفحه نمایشگرهای کوچک به دلیل کمبود فضا بهتر است این گزینهها در یک منوی کشویی قرار دادهشده باشد. با وردپرس شما میتوانید یک سایت واکنش گرا داشته باشید.
دبي سنج ها را مي توان بر اساس تكنولوژی به كار رفته در آنها طبقه بندی نمود، لذا دسته بندی كلی دبی سنج ها به صورت زیر مي باشد : دبی سنج های فشاری Head Meters دبی سنج های سرعتی Velocity Meters دبی سنج های جرمی Mass Meters دبی سنج های جابجایی مثبت Positive Displacement Meters
دیگردسته بندی های رایج دبی سنج ها :
دبی سنج های اختلاف فشاری دبی سنج های مكانيكی دبی سنج های الكترونيكی دبی سنج های جرمی بعضی از دبی سنج ها دبی جریان را مستقيما و بدون واسطه گزارش مي دهند ، دبی سنج های جرمی از این نوع هستند در حالي كه دبی سنج های حجمی بدین گونه نبوده و به طور غير مستقيم توسط اندازه گيری افت فشار یا سرعت سيال و یا … دبی را گزارش مي دهند.
دبی سنج فشاری Head Meter
هد متر ها یا دبي سنج ها اختلاف فشاري رایج ترین نوع وسایل اندازه گيري جریان در صنعت مي باشند و به طور غير مستقيم ، دبي سيال را به كمك افت فشار ایجاد شده در سيال توسط یك مانع مرتبط با نوع هدمتر مورد استفاده و قطر لوله ، افت فشار به دبي حجمي تبدیل مي شود. از معادله پيوستگي با فرض ثابت بودن دانسيته سيال ( سيال تراكم ناپذیر ) خواهيم داشت : V1A1 = V2A2 = QV این معادله یكي از مهترین روابط در مكانيك سيالات است و بيانگر آن است كه كاهش قطر لوله سيالات پایا و یكنواخت ، منجر به افزایش سرعت سيال مي شود. علاوه بر این ، در تبدیل انرژي به كمك معادله برنولي مشاهده خواهد شد كه هد فشار كل ( )Hدر طول جریان ثابت مي ماند .
اولين جمله این معادله هد پتانسيل ناميده مي شود و جمله دوم معروف به هد سرعت یا انرژي جنبشي مي باشد. به دليل ثابت بودن مجموع انرژي پتانسيل و جنبشي ، واضح است كه افزایش سرعت همراه با كاهش انرژي پتانسيل است. اساس تمامي هدمتر ها مبتني بر این رابطه بين سرعت و فشار مي باشد. مدل هاي متداول این دسته دبي سنج ها در زیر شرح داده شده است :
اریفیس ونتوری نازل جریان لوله پيتوت تارگت متر زانویی متر روتا متر Orifice Plate اریفيس
محبوبترین و متداول ترین وسيله اندازه گيري جریان مي باشد. اساس كار آن بدین گونه است كه اختلاف فشاري كه در طول این وسيله توسط یك صفحه واقع در خط فرآیند ایجاد شده است اندازه گيري مي شود تا دبي جریان تعيين شود. سه نوع متداول Orifice Plateوجود دارد كه عبارتند از : هم مركز ، مختلف المركز و قطعه اي ( . ) Segmentalاریفيس پليت هم مركز ساده ترین و ارزانترین هدمتر است . اریفيس پليت مشابه عملكرد وسایل ابتدایي ، به منظور توليد افت فشار ، جریان سيال را در طول مسير خودش به هم مي فشرد؛ نتيجه آن كه فشار سيال در ابتداي جریان بيشتر از فشار جریان در انتهاي جریان مي باشد. افت فشار ایجاد شده متناسب با مجذور سرعت سيال است.
مزیت اصلي این وسيله نداشتن قطعات متحرك و قيمت پایين آن مي باشد (خصوصاً آنكه با اندازه لوله افزایش نمي یابد ) . دقت اندازه گيري این وسيله به چگونگي نصب ، نسبت سطح لوله و خواص سيال بستگي دارد و باید در لوله هاي مستقيم نصب شود.
Venturi Tube ونتوری
دبي سنج ونتوري شامل یك قسمت ورودي مخروطي شكل همگرا مي باشد كه در طول آن سطح مقطع جریان كاهش مي یابد. قسمت واگراي ونتوري فشار سيال را به حالت اوليه بر مي گرداند. از افت فشار ایجاد شده در قسمت همگراي دبي سنج مي توان دبي جریان را بدست آورد. گلوگاه استوانه اي ونتوري مكان اندازه گيري افت فشار ایجاد شده در واحد سطح مي باشد.
ونتوري تيوب ها در موردي كه نياز به افت فشار كم و دقت بالاي اندازه گيري است استفاده مي شوند و عمدتاً در لوله هاي قطور ، شبيه مواردي كه در صنایع آب و فاضلاب یافت مي شود به كار مي روند. زیرا شيب ملایم آن به جامدات معلق در مایع اجازه حركت مي دهد. لذا براي اندازه گيري پساب ها و دوغاب ها ( یابه عبارتي مایعات ویسكوز یا حاوي مقدار زیادي از جامدات چسبناك ) مناسب مي باشند. عيب اصلي آن قيمت زیاد ان مي باشد و دقت آن نسبت به اریفيس كمتر است مگر آنكه جریان كاليبره شده باشد.
یاتاقان ها یاتاقان (به انگلیسی: Bearing) وسیلهای است که اجازه حرکت نسبی مشخصی را بین دو یا بیشتر از دو قطعه را میدهد که به طور نمونه به صورت چرخش یا حرکت خطی است. یاتاقانها میتوانند به صورت گستردهای بر طبق حرکتی که مجازند داشته باشند و یا براساس اصول کاریشان و همچنین جهت بارهای اعمالی که میتوانند تحمل کنند، طبقهبندی شوند.
تاریخچه و تکامل یاتاقان :
یک نوع متقدم از یاتاقانهای خطی از سه بدنه استفاده میکند که بر روی هم و در زیر قلمبند قرار دارند. گرچه هیچ مدرک قاطعی وجود ندارد اما این فناوری ممکن است به قدمت ساخت هرم گیزا مصر باشد.یاتاقانهای خطی مدرن از اصول مشابهی استفاده میکنند با این تفاوت که بعضی مواقع از ساچمه به جای غلتک استفاده میشود.
اجزای نخستین ساچمههای ساده و غلتکی، چوب بودهاست اما سرامیک، یاقوت کبود و شیشه نیز کاربرد داشتند. آهن، برنز، بابیت و فولادهای دیگر، سرامیکها و پلاستیک (برای مثال نایلون، پلیاکسیمتیلن، تفلون و UHMWPE) همگی امروز معمولند. یک ساعت جیبی مرصع برای کاهش اصطکاک از سنگها استفاده میکند و با این کار اجازه میدهد که زمان دقیقتر نگه داشتهشود. حتی مواد قدیمی هم میتوانند دوام خوبی داشته باشند. برای مثال، یاتاقانهای چوبی امروزه هنوز هم میتوانند در آسیابهای آبی قدیمی دیده بشوند که آب، سرد و روانکاریاش را تامین میکند.
یاتاقانهای چرخشی برای برای بسیاری از کاربردها مورد نیازند، از کاربردهای سنگین در محور چرخها و شفتهای ماشین گرفته تا قسمتهای دقیق ساعتها. سادهترین یاتاقان چرخشی یاتاقان بوش است که فقط یک سیلندر است که بین چرخ و محورش وارد میشود، این ساختار بوسیله یاتاقان غلتشی ادامه پیدا کرد که در آن بوش بوسیله تعدادی غلتک سیلندری جایگزین شد. هر غلتک به عنوان یک چرخ جدا رفتار میکند.اولین یاتاقان غلتکی اتاقدار عملی در اواسط دهه ۱۷۴۰ میلادی بوسیله جان هریسون که ساعتساز بود ابداع شد. این وسیله از یاتاقان برای یک حرکت نوسانی بسیار محدود استفاده میکرد ولی او همچنین در همان زمان از یک یاتاقان مشابه در یک وسیله واقعاً دوار در یک ساعت معمولی نیز استفاده کرد.یک مثال قدیمی از بلبرینگ چوبی که یک میز چرخنده را پشتیبانی میکرد، از کشتی رومی نمی در دریاچه نمی به جا ماندهاست. خرابی کشتی به ۴۰ قبل از میلاد برمی گردد. گفته میشود لئوناردو داوینچی یک نوع یاتاقان ساچمهای را در حدود سال ۱۵۰۰ شرح دادهاست. مسئلهای در ارتباط با بلبرینگها، مالش ساچمهها در مقابل یک دیگر است که موجب اصطکاک مضاعف میشود. اما مالش میتواند بوسیله محبوس کردن ساچمهها درون یک قفس جلوگیری شود. یاتاقان غلتشی اتاقدار در اصل بوسیله گالیله در دهه ۱۹۶۰ شرح داده شد. قرار دادن یاتاقانها در یک ردیف تا سالهای زیاد بعد از آن انجام نشد. اولین امتیاز حق ثبت کاسه ساچمه متعلق به فیلیپ وگان از کارمارتن در ۱۷۹۴ بود. ایده فردریش فیشر در سال ۱۸۸۳ برای فرزکاری و سنگ زدن ساچمهها در اندازهها و گردی یکسان به کمک وسیلهای با ماشین تولید مناسب، اساس خلق یک صنعت مستقل بلبرینگسازی را ایجاد داد.
یک حق امتیازی که به عنوان اولین حق امتیاز گزارش شدهاست، به یک تعمیرکار دوچرخه پاریسی در آگوست ۱۸۶۹ رسید. این یاتاقانها سپس در دوچرخهای که بوسیله جیمز مور در اولین دوره مسابقات جهانی دوچرخهسواری در جاده پاریس-روان در نوامبر ۱۸۶۹ به مقام قهرمانی رسید، گنجاندهشد.طراحی مدرن یاتاقان خودتنظیم به اسون وینگوئیست از شرکت تولیدکننده بلبرینگ اسکیاف در سال ۱۹۰۷ مربوط میشد.هنری تیمکن، یک رویاگرا و مبتکر در صنعت حمل و نقل در قرن ۱۹، امتیاز یاتاقان با غلتک مخروطی را در ۱۸۹۸ به ثبت رساند. سال بعد، او یک شرکت تأسیس کرد تا ابداعش را به تولید برساند. در طول یک سده، شرکت آنقدر رشد کرد که یاتاقانها را از همه نوعی درست میکرد، بهخصوص فولاد و ارائه محصولات و خدمات مربوطهاش.اریش فرانکه در سال ۱۹۳۴ بلبرینگ کاسه سیمی را اختراع و به ثبت رساند. توجه او در طراحی یاتاقان بر کوچک بودن سطح مقطع تا حداقل مقدار ممکن بود که بتواند در یک طراحی بسته جمع بشود. بعد از جنگ جهانی دوم او به همراه گرهارد هیدریچ، شرکت فرانک و گرهارد را تأسیس کرد تا به تولید و بسط بلبرینگ کاسه سیمی سرعت ببخشد.شرکت تیمکن، شرکت اسکیاف، گروه شافلر (خصوصی)، شرکت اناسکی، و شرکت یاتاقانسازی انتیان در حال حاضر بزرگترین تولیدکنندگان یاتاقان در جهانند.امروزه، یاتاقانها در کاربردهای متنوعی به کار میروند. یاتاقانهای فوق سریع در قطعات دستی دندانپزشکی به کار میرود، یاتاقانهای هوافضایی در مریخنورد به کار رفتهاند و یاتاقانهای خمشی در سیستمهای همتراز نوری استفاده شدهاند. چگونگی کاهش اصطکاک توسط یاتاقانیاتاقانهای ساده به طرز گستردهای استفاده میشوند و از سطوح برای تماس سایشی استفاده میکنند. بهخصوص با وجود روانکاری، آنها معمولاً عمر و اصطکاک کاملاً قابل قبولی میدهند.
از سوی دیگر، یاتاقانهای با اصطکاک کم معمولاً به خاطر راندمانشان، کاهش فرسایش و استفاده گسترده در سرعتهای بالا را تسهیل میکنند، دارای اهمیتاند. اصولاً یک یاتاقان میتواند اصطکاک را با امتیاز شکلش، با موادش و یا با معرفی و داشتن یک سیال بین سطوح و یا جدا کردن سطوح با یک میدان الکترومغناطیسی، کاهش دهد.با کمک شکل یاتاقانمعمولاً مزایایش را با استفاده از غلتکها و یا کرهها و یا با شکل دادن یاتاقانهای خمشی حاصل میکند.با کمک مواد یاتاقانبا بهرهگیری از طبیعت موادی که یاتاقانها را تشکیل میدهند. (یک مثال میتواند استفاده از پلاستیک باشد که اصطکاک سطحی کمی دارد.)به کمک یک سیال یاتاقانبا بهره بردن از ویسکوزیته کم یک لایه سیال مانند یک روانساز و یا یک واسطه فشرده شده که از برخورد دو سطح جلوگیری کند؛ یا با کاهش نیروی عمودی بین آنها.به کمک میدانهای الکترومغناطیسی یاتاقانبا استفاده از میدانهای الکترومغناطیسی، مانند میدان مغناطیسی، تا از برخورد سطوح جامد جلوگیری کند.حتی میتوان از ترکیبی از اینها در یک یاتاقان بهره برد. مثال این قسمت برای زمانی است که یک اتاقک از پلاستیک ساخته شده باشد و بین توپها (غلتکها) که با شکلشان اصطکاک را کم میکنند، فاصله ایجاد کند و تکمیلشان کند.اصول عملکرد یاتاقانحداقل شش اصل کاری معمول وجود دارد: یاتاقان ساده که معمولاً بوش، یاتاقانهای سرمحور، یاتاقان بوش، یاتاقانهای خاندار، یا یاتاقانهای ساده نامیده میشوند. یاتاقان غلتشی مانند یاتاقانهای ساچمهای (بلبرینگها) و یاتاقانهای غلتکی (رولربرینگها). یاتاقان مرصع که نیروها در آن بوسیله پیچیدن جزئی خارج از مرکز محور، تحمل میشود. یاتاقان لغزشی که در آن نیروها توسط یک سیال و یا گاز تحمل میشوند. یاتاقان مغناطیسی که در آن نیرو با کمک یک میدان مغناطیسی تحمل میشود. یاتاقان خمشی که در آن حرکت با المان نیرویی که خم میشود، تأمین میشود. حرکتهای یاتاقان هاحرکتهای معمولی که یاتاقانها اجازه آن را میدهند عبارتند از:چرخش محوری; مانند چرخش میله محور.حرکت خطی; مانند کشو.حرکت کروی; مانند لولای کاسه ساچمهای.حرکت مفصلی; مانند درها.
نیروهای یاتاقان ها تنوع گستردهای در اندازه و جهتی که میتوانند تحمل کنند دارند.نیروها میتوانند به صورت نیروی غالب شعاعی، محوری (یاتاقان کفگرد) یا ممان عمود بر محور اصلی یاافقی باشند.سرعتها در یاتاقان هاانواع مختلف یاتاقانها، محدودیتهای سرعت عملکردی متفاوتی دارند. سرعت به طور نمونه به عنوان حداکثر سرعت سطحی نسبی تعریف میشود که واحدش اغلب ft/s یا m/s میباشد. یاتاقانهای چرخشی به عنوان نمونه، عملکرد را به صورت DN توصیف میکنند که D قطر (اغلب به mm) یاتاقان و N سرعت چرخش با واحد دور بر دقیقه است.عموماً سرعت عملکرد یاتاقانها در بازه قابل توجهی با هم تداخل دارد. به عنوان نمونه یاتاقانهای ساده در سرعتهای پایین کارآیی دارند. یاتاقانهای غلتشی سریعتر هستند، به دنبال آن یاتاقانهای لغزشی و سرانجام یاتاقانهای مغناطیسی قرار دارند که در نهایت بوسیله نیروی مرکزگرا و با غلبه بر مقاومت مواد، محدود میشوند.لقی و الاستیسیته یاتاقان هابعضی کاربردها نیروهای یاتاقانها را در جهات متنوعی به کار میبرد و تنها لقی یا شیب محدودی را به عنوان نیروی متغیر اعمالی میپذیرد. یکی از منابع حرکت در یاتاقانها، فواصل یا لقیهاست. برای مثال یک شفت ۱۰ میلیمتری در یک سوراخ ۱۲ میلیمتری، ۲ میلیمتر لقی دارد. منبع دوم حرکت، الاستیسیته در خود یاتاقانهاست. برای مثال ساچمهها در یاتاقانهای ساچمهای (بلبرینگها) مانند یک لاستیک سفت میماند و تحت بار، از دایره به یک شکل جزئی مسطح تبدیل میشود. کاسه بلبرینگ نیز الاستیک است و یک فرورفتگی را در محلی که ساچمهها بر روی آن فشار میآورند ایجاد میکند.عمر یاتاقانیاتاقانهای مغناطیسی و لغزشی میتوانند به صورت بالقوه عمر نامحدود بدهند.عمر یاتاقانهای غلتشی آماری است اما بوسیله بار، دما، نگهداری و تعمیر، ارتعاش، روانکاری و سایر فاکتورها تعیین میشود.برای یاتاقانهای ساده بعضی از مواد عمر بیشتری نسبت به بقیه میدهند. بعضی از ساعتهای جان هریسون هنوز هم بعد از صدها سال کار میکنند چرا که از چوب درخت مقدس خشبالانبیاء در ساختشان استفاده شدهاست. درحالیکه ساعتهای فلزیاش با توجه به فرسودگی بالقوهشان به ندرت کار کردند.
تعمیر و نگهداری یاتاقان :یاتاقانهای بسیاری احتیاج به تعمیرات دورهای دارند تا از خرابی پیش از موعد جلوگیری شود. گرچه بعضی از آنها نظیر یاتاقانهای لغزشی یا مغناطیسی ممکن است احتیاج به نگهداری کمتری داشتهباشند.بیشتر یاتاقانها در عملکرد در دورهای بالا نیازمند روانکاری و تمیزکاری دورهای هستند و ممکن است احتیاج به تنظیمات مجدد داشتهباشند تا اثر فرسایش را به حداقل برسانند.
میل لنگ در راستای معرفی اجزای موتور ماشین قصد داریم تا در این مطلب با میل لنگ خودرو آشنا شویم و بدانیم نقش آن در موتور خودرو و مکانیزم حرکتی ماشین چیست. میل لنگ همان محور اصلی موتور است که به صورت طولی قرار گرفته و به همراه چند یاتاقان به بلوکه وصل است. کلاچ حرکت دورانی میل لنگ را به گیربکس منتقل می کند.
میل لنگ خودرو چیست؟ در حقیقت میل لنگ خودرو قطعه ای است که باعث تبدیل حرکت خطی پیستون های داخل سیلندر به حرکت دورانی می شود. تقریبا تمام میل لنگ ها از جنس فولاد هستند که به روش فورج و با ترکیب کربن متوسط یا آلیاژ فولاد با کروم ساخته می شوند. همچنین در این قطعه از فلز وانادیوم برای خنک شدن سریع در برابر هوا استفاده شده است. البته از فولادهای ارزانتری در میل لنگ خودرو های ارزانتر استفاده می شود. همچنین شاتون به وسیله یاتاقان به راحتی حول محور میل لنگ می چرخد.همچنین ارتعاشات میل لنگ توسط قطعه ای به نام فلایویل که به انتهای میل لنگ متصل است خنثی می شود. اما درانتهای دیگر یا همان سر دیگر میل لنگ چرخ دنده ای وجود دارد که باعث چرخش میل بادامک می شود. همچنین در جلوی این چرخ دنده یک قطعه ای به نام پولی کار گذاشته شده که به منظور به حرکت دراوردن دینام، پمپ هیدرولیک، کمپرسور کولر و واتر پمپ استفاده می شود.
اما میل لنگ ماشین را به برخی از روش های حرارتی، سمانتاسیون و نیز به وسیله آبکاری، سخت می نمایند. عمل سخت کاری، محورها توسط روش های القایی یا سمانتاسیون تا عمق معینی انجام می شود. پس از این مرحله، سنگ زنی و صاف کاری سطوح انجام می شود و به منظور کاهش اصطکاک، محورها را پولیش کاری می نمایند. البته امروزه سخت کاری سطحی معمولا با روش های جدیدتری انجام می گیرد. در روش اول گاز نیترات با دمای ۵۸۳ درجه سانتی گراد را در مجاورت محور میل لنگ قرار می دهند و پس از جذب شدن گاز نیتروژن توسط فولاد تا عمق کمی، به شدت سفت و سخت می شود. و به ان لایه سفید می گویند و به منظور افزایش استحکام میل لنگ، دمای داخلی ان در حد کم نگه داشته می شود و سطح طعه پولیش زده می شود. و در روش بعدی سطح میل لنگ در معرض نمک مذاب قرار می گیرد و به رنگ خاکستری در می آید و تا عمق ۰.۰۳ میلی متر سخت می شود. و سخت کاری با نیکل یا کرم هم از روش های دیگر می باشد.
همچنین در قسمت جلوی میل لنگ خودرو یک یا دو عدد جای خار برای قرار دادن پولی ها و چرخ دنده وجود دارد و در قسمت عقب آن فلانچی برای اتصال به فلایویل طراحی گردیده است. در موتورهای خطی، تعداد لنگ ها برابر تعداد سیلندرهاست و در موتورهای خورجینی برابر با نصف سیلندرها می باشد. همچنین در میل لنگ خودرو وزنه هایی قرار دارند که وجودشان برای حفظ تعادل در برابر فشار پیستون و شاتون است و همچنین روان تر کار کردن موتور خودرو و بالارفتن دور موتور می شوند. از این رو در موتورهای ۸سیلندر که به شکل خورجینی ساخته می شوند احتمال تاب برداشتن آن به دنبال گرما و حرارت بالای موتور کاهش پیدا کند. اما به منظور طولانی شدن عمر مفید موتور ماشین نباید درجه حرارت مایع خنک کننده ماشین از حدمجاز نباید بیشتر شود و زمانی که موتور ماشین جوش می آورد، نباید موتور را خاموش کرد بلکه با ریختن آب بر روی رادیاتور که باعث کاهش حرارت شد، درب رادیاتور را با احتیاط باز نمایید و آب و مایع خنک کننده را چک نمایید. و در برخی از خودروها مانند پژو ۴۰۵ باید پس از ریختن مایع خنک کننده، عمل هواگیری را انجام دهید. در نظر داشته باشید که دفترچه راهنمای خودرو بهترین کمک کننده شما در راستای نگهداری سریع خودرو می باشد.
میل لنگ خودرو وظیفه دارد نیروی چرخشی مورد نیاز برای حرکت خودرو را تامین کند . میل لنگ نیروی خود را از شاتون دریافت می کند و شاتون نیز نیروی خطی را از پیستون خودرو می گیرد.
در شکل زیر ، یک مدل میل لنگ خودرو را مشاهده می کنید.
اگر با مباحث بالا آشنا شده اید اکنون می توانید اجزای مختلف میل لنگ و وظیفه هر کدام را بشناسید.به طور کلی میل لنگ از دو قسمت تشکیل شده است.1- یاتاقان های میل لنگ2- وزنه های متعادل کننده ( بالانس کننده )ابتدا یاتاقان های موجود در میل لنگ را تشریح می کنیم.یاتاقان های میل لنگهمانطور که از مبحث یاتاقان ها آموخته اید ، یاتاقان ها ، امکان حرکت و لغزش شفت و بوش ، داخل یکدیگر را فراهم می کنند. میل لنگ برای گردش خود باید بر روی یاتاقان قرار بگیرد تا امکان گردش پیدا کند ؛ همانطور که می دانید در صنعت ، هر جسمی که می چرخد ، باید بر روی یاتاقان باشد در غیر این صورت امکان چرخش ندارد. میل لنگ که در بدنه سیلندر ( بلوک سیلندر ) قرار می گیرد ، بر روی یاتاقان بلوک سیلندر قرار می گیرد.یاتاقان های میل لنگ را به دو دسته تقسیم می کنیم ، یاتاقان های اصلی و یاتاقان های لنگ ، منظور از یاتاقان اصلی میل لنگ ، یاتاقانی می باشد که میل لنگ ، توسط آن یاتاقان می تواند بر روی بدنه سیلندر چرخش کند. و منظور از یاتاقان های لنگ ، یاتاقان هایی هستند که اتصال و چرخش میل لنگ و شاتون به یکدیگر را امکان پذیر می کنند ، همانطور که می دانید شاتون ها نیروی لازم برای چرخش را به میل لنگ منتقل می کنند ، شاتون ها با ایجاد نیرو و همچنین گردش ، حول یاتاقان های لنگ میل لنگ ، باعث گردش میل لنگ می شوند. این یاتاقان ها از این جهت به یاتاقان های لنگ نامگذاری می شوند چون خارج از محور اصلی میل لنگ قرار دارند. در شکل زیر یاتاقان اصلی میل لنگ با فلش سبزرنگ و یاتاقان های لنگ با فلش قرمز مشخص شده است. نکته :در یاتاقان لغزشی ، به قسمتی از بدنه یاتاقان ، که شفت روی آن سوار می شود بوش یاتاقان یا برای سادگی همان یاتاقان گفته می شود. همچنین به قسمتی از شفت که داخل بوش یاتاقان ، گردش می کند نیز قسمت یاتاقانی شفت گفته می شود که آن هم برای سادگی و رعایت اختصار یاتاقان نامیده می شود. بنابراین در نهایت به قسمتی از میل لنگ که روی بدنه سیلندر لغزش میکند ، یاتاقان گفته شده و همچنین به قسمتی از بلوک سیلندر که میل لنگ ، روی آن لغزش می کند نیز یاتاقان گفته می شود.
در شکل زیر ، میل لنگ سوار شده بر روی یاتاقان بلوک سیلندر را مشاهده می کنید. ( آن چیزی که مشاهده می کنید ، کف بلوک سیلندر می باشد.)
در بحث مربوط به اجزای محرک ( یا همان متحرک ) به نحوه به وجود آمدن گشتاور صحبت کردیم ، گشتاور یک مدل نیروی چرخشی می باشد که از نیروی خطی به وجود آمده ، به عنوان مثال ، شما جهت باز و بسته کردن درب های منزل ، ماشین و… باید نیروی عمود به طول درب وارد کنید ، این نیروی عمودی در طول درب ، باعث گردش درب می شود و شما به همین راحتی نیروی عمودی و خطی ( در راستای یک خط ) دستتان را به نیروی گردشی ، چرخشی و یا به گشتاور تبدیل کردید.
در میل لنگ نیز همین اتفاق می افتد ، نیروی خطی وارد شده از شاتون ، در طول میل لنگ ، باعث چرخش میل لنگ حول محورش شده و گشتاور و یا همان نیروی گردشی به وجود می آید. در شکل زیر ، وارد شدن نیروی خطی از پیستون به شاتون و تبدیل آن به گشتاور را مشاهده می کنید. نیروی خطی در پیستون و گشتاور در میل لنگ ، با فلش های سبز ، نشان داده شده است.
اتاقان های میل لنگ نیز مانند سایر یاتاقان ها ، می بایست دائما روغن کاری شوند ، در رابطه با روغن کاری میل لنگ ، در مبحث روغن کاری موتور خودرو ، به تفصیل نگارش شده و در اینجا به آن ، اشاره ای نمی کنیم. تا اینجا درباره یاتاقان های میل لنگ صحبت کردیم و اکنون نوبت به بررسی وزنه های بالانس کننده میل لنگ می رسد.
وزنه های متعادل کننده ( بالانس کننده ) وزنه های متعادل کننده وظیفه بالانس کردن میل لنگ را بر عهده دارند. همانطور که در مبحث اجزا محرک اشاره شد ، هر جسمی که می چرخد می بایست بالانس شود ، برای بالانس کردن اجسام چرخان ، می بایست وزن تک تک قسمت های مختلف جسم را حول محور چرخش آن به صورت یکسان تقسیم کنیم تا نیروی گریز از مرکز تولید نشود چرا که در صورت ایجاد نیروی گریز از مرکز ، فشار بسیار زیادی به یاتاقان های وارد می شود و باعث خرابی سریع آنها می شود ، به علاوه ، نیروی گریز از مرکز ، باعث ایجاد لرزش های شدید در یاتاقان ، پایه ی یاتاقان ، جسم چرخان و سایر اجزای متصل به آنها می شود. برای درک بهتر این موضوع به شکل زیر نگاه کنید ، استوانه ی توپری را مشاهده می کنید که چند قطعه کوچک زردرنگ در قسمت های مختلف آن نصب شده است. اگر استوانه ، بدون قطعات زردرنگ بچرخد ، به علت تقسیم برابر وزن آن نسبت به محور چرخشش ، استوانه کاملا بالانس می باشد . ولی با وجود قطعات زردرنگ در قسمت های مختلف استوانه ، نیروی گریز از مرکز ، در محل نصب استوانه ها به وجود می آید که تمایل دارد ، استوانه را از محور چرخشش خارج کند ( این نیرو با فلش قرمز نشان داده شده است )
در تمامی میل لنگ ها به علت وجود یاتاقان های لنگ درخارج از محور میل لنگ ، نیروی گریز از مرکز شدیدی در میل لنگ ایجاد می شود ، برای جلوگیری از ایجاد این نیرو ، از وزنه هایی در مقابل یاتاقان های لنگ ، خارج از محور میل لنگ استفاده می کنند تا این وزنه ها ، نیروی گریز از مرکزی بر خلاف جهت نیروی گریز از مرکز ایجاد شده توسط یاتاقان های لنگ ایجاد کند و در نهایت این دو نیرو ، همدیگر را خنثی کرده و در نتیجه ، ارتعاش و فشار به یاتاقان ها در میل لنگ به وجود نمی آید. در شکل زیر وزنه های متعادل کننده در میل لنگ نشان داده شده است.
اگر میل لنگ را از وسط ( از محورش ) به دو قسمت مساوی تقسیم کنیم ، وزن هر دو قسمت یکسان خواهد بود ، در شکل زیر ، میل لنگ یک سیلندر ، از وسط نصف شده و هر دو قسمت دارای وزنی مساوی (نسبت به محور میل لنگ) می باشند.
همانطور که در تصاویر مشاهده کردید ، در ابتدا ، انتها و سایر قسمت های میل لنگ ، چرخ دنده ، چرخ زنجیر ، چرخ تسمه ، فلانچ و … وجود دارد که از هر کدام برای ایجاد ارتباط میل لنگ با سایر قسمت های خودرو استفاده می شود. برای مثال پمپ روغن ، پمپ آب ، سیستم تایمینگ ، گیربکس و قسمت های دیگری از خودرو ، انرژی خود را از میل لنگ دریافت می کنند.
فلانچ و فلایویل میل لنگفلانچ ، دایره ای سوراخ دار می باشد که برای اتصال فلایویل به میل لنگ استفاده می شود ، به این صورت که با قرار دادن پیچ و مهره مشترک در طول سوراخ فلانچ و سوراخ فلایویل ، اتصالی قوی بین این دو قطعه برقرار می شود و انرژی پس از فلایویل به گیربکس و از آنجا به چرخ های خودرو منتقل می شود.در شکل زیر ، فلانچ گیربکس (جهت اتصال به فلایویل) با رنگ زرد ، یاتاقان های اصلی با رنگ قرمز ، یاتاقان های لنگ با رنگ سبز نشان داده شده است.
در شکل زیر ، یک عدد فلایویل ، به فلانچ میل لنگ متصل شده است ، فلایویل علاوه بر انتقال قدرت از میل لنگ به گیربکس ، چرخ و … وظیفه مهم دیگری نیز دارد و آن امکان روشن شدن خودرو می باشد ، برای روشن کردن موتور خودرو از موتور الکتریکی به نام استارت استفاده می شود که این موتور الکتریکی فلایویل میل لنگ را می چرخاند و با چرخش فلایویل کل میل لنگ و موتور به حرکت در می آیند.
امروزه در میان ما ایرانیها، آشنایی با مسائل حقوقی خود خیلی باب نیست. مگر این که در آن حوزه متخصص باشیم.
این در حالیست که هر شهروند باید با حقوق خود در نقشی که دارد آشنا باشد. به خصوص که با روشن شدن وظایف و اختیارات هر فرد در هر جایگاهی از دنیای ورزش، عمدهی سوتفاهمها و درگیریهای میان از گروه از بیین میرود.
از طرفی آشنایی با حقوق ورزشی برای ورزشکاران یا علاقمندان به ورزش موجب میشود پردهی ابهام از اصطلاحات مختلف حقوقی همچون 《رابطهی علیت》 و 《ارتکاب عمل》 برداشته شود.
این امر فاصلهی میان جرم و شبه جرم را مشخص میکند.
از آنجایی که حادثه از ورزش قابل تفکیک نیست برای سالمسازی هر چه بیشتر فضای ورزشی کشورمان، تصمیم گرفتیم دورهای در حوزهی 《حقوق ورزشی》 برگزار کنیم.
در این دوره در کنار هم :
آیین نامههای بینالمللی را بررسی میکنیم
با مسائل حقوقی ورزش آشنا میشویم
تشخیص مسئولیتهای قانونی ورزش را یاد میگیریم.
دوره آنلاين حقوق ورزشي
ويژه: كليه رشته هاي ورزشي و تربيت بدني، رشته هاي گروه حقوق، مديريت ، قراردادها ، امور بين الملل ، ورزشكاران حرفه اي،علاقه مندان و افراد جوياي كسب و كار در حوزه ورزش ( تخفيف ويژه دانشجويان)
پمپ ها (pumps) دستگاه های هیدرولیکی هستند که با دادن انرژی مکانیکی (تولید شده توسط موتور) به سیال عبوری، باعث افزایش انرژی سیال می شوند.
عملا از پمپ ها برای انتقال و جابجایی سیالات تراکم ناپذیر در سیستم استفاده می شود، این سیال می تواند خالص یا به صورت مخلوط با مواد جامد دارای چگالی و دمای متفاوت باشد.
دسته بندی انواع پمپ
پمپ ها براساس هندسه و مکانیزم عضو انتقال دهنده نیرو به دو دسته کلی ذیل تقسیم می شوند:
پمپ هایجابجایی غیرمثبت
پمپ های جابجایی مثبت
پمپهای جابجایی غیرمثبت
این پمپها قابلیت ایجاد و جریانهای بالا را در فشارهای پایین دارا هستند. با افزایش فشار دبی و خروجی این پمپها كاهش می یابد . پمپ گریز از مركز نمونه ای از این نوع پمپها می باشد.
این پمپها عموماََ در مدارات هیدرولیك ( جریان در لوله های سر بسته تحت فشارهای بالا ) تنها نقش تقویت دبی ورودی به پمپهای اصلی را دارا می باشند.
پمپهای جابجایی مثبت
این پمپها قابلیت ایجاد دبی های lit/min 0.1 تا lit/min 3500 را در دامنه فشار بالایی فراهم می كنند. اساس كار سیستم های هیدرولیكی قدرت به این پمپها وابسته است.
در این نوع پمپ، انتقال انرژی به سیال متناوب یا دوره ای است. این پمپ ها با کاهش حجم محفظه پمپ و در نتیجه افزایش فشار، سیال را منتقل می کنند. تغییر حجم محفظه سیال به طور متناوب بین خطوط لوله فشار و سیستم مکنده رخ می دهد.
از اولین سیستمهای تعلیق ساخته شده برای خودروها است که بیشتر در محورهای جلو خودرو قرار میگیرد .و به واسطه قابلیتهای خاص این سیستم در تحمل وزنهای بالا هنوز هم این سیستم تعلیق در برخی خودروهای سنگین استفاده میشود. این سیستم تعلیق بسته به نوع استفاده آن در محور جلو یا عقب خودرو میتواند با استفاده از فنر تخت یا فنر لول طراحی و به کار برده شود.
سیستم تعلیق اکسل نیمه مستقل
به دلیل مشکلاتی که در سیستم تعلیق یک پارچه یا اکسل صلب وجود داشت مهندسین به این فکر افتادند تا سیستمی را با کارایی بیشتر طراحی و تولید کنند. سیستم تعلیق اکسل نیمه مستقل همانگونه که از نام آن پیداست آزادی عمل بیشتری نسبت به سیستم تعلیق یکپارچه دارد. به گونهای طراحی شده که دو چرخ در مرکز محور به یکدیگر متصل میشوند و میتوانند تا حدودی مستقلتر نسبت به یکدیگر تغییر حالت بدهند.
سیستم تعلیق بازویی
همانگونه که از نام این سیستم مشخص است در این سیستم هریک از چرخهای خودرو با استفاده از یک یا چند بازو با فنر لول به شاسی خودرو متصل میشوند.
مزیتهای این سیستم :
کوچکتر بودن ابعاد آن
دارا بودن آزادی عمل
انعطاف بیشتر
سیستم تعلیق میله پیچشی
این سیستم به نوعی از زیر مجموعههای سیستم تعلیق بازویی محسوب میشود که در آن بازوهای عقبی چرخها به وسیله میلههایی به یکدیگر متصل میشود. البته این میله ی متصل به شکل صلب است و تا حدودی میتواند حرکت پیچشی از خود نشاندهد. به همین دلیل این سیستم را سیستم تعلیق میله پیچشی مینامند.
مزایارسیستم میله پیچشی:
نسبت به سیستم بازویی درجه آزادی بیشتری را ارائه میدهد
در جذب ارتعاشات سطح حرکت خودرو موثرتر نسبت به سیستم بازویی عمل کند
به دلیل کم حجم بودن این سیستم و عدم نیاز آن به قطعات بیشتر و اضافی در خودروهای بسیاری میتوان این سیستم را در محورهای عقب مشاهده کرد که بیشتر با دو فنر به کار برده میشود
سیستم تعلیق مک فرسون
این سیستم تعلیق از سیستمهای جدید محسوب میشود که با حذف طبق بالا و متعلقات آن باعث کم حجم شدن فضای اشغال شده توسط آن میشود . در خودروهایی که به صورت دیفرانسیل جلو تولید میشوند کاربرد بالایی دارد. با توجه به استفاده از میله موجگیر برای حفظ تعادل در این سیستم تعلیق، استفاده از آن بر روی خودرو موجب ایجاد یک رانندگی با کیفیت و راحت میشود . به دلیل کمتر بودن قطعات این مجموعه از لحاظ قیمت نیز اقتصادی تر است. نمونههای این سیستم تعلیق را میتوان در بیشتر خودروهای دیفرانسیل جلو مشاهده کرد از جمله خودروهای پژو و پراید تولیدی در ایران.
سیستم تعلیق جناغی دوبل
این سیستم تعلیق از نوع مستقل است که با استفاده از دو طبق قوی ، موجب کنترل بهتر در حرکات اتاق خودرو میشود. این سیستم در محور جلوی اکثر خودروهای امروزی قابل مشاهده است . به دلیل نوع طراحی آن سیستم تعلیق بهینه ای به شمار میآید. که با استفاده از فنر لول و کمک فنر واقع در درون آن طراحی و ساخته میشود.
سیستم تعلیق چند اتصاله
این سیستم تعلیق یک سیستم مستقل محسوب میشود که دارای بیش از دو طبق یا لینک اتصالی است. و موجب تأثیرپذیری مستقل چرخها از شرایط سطح حرکت خودرو میشود. و سکون و راحتی بیشتری را در اتاق خودرو ایجاد میکند. شرکتهای خودروسازی همچون هیوندای و بی ام.. از این سیستم تعلیق با اضافه کردن قسمتهایی به آن ، به شکل انحصاری انواع مختلفی از این سیستم را تولید میکنند. در برخی از خودروها این نمونه از سیستم تعلیق را میتوان تلفیقی از سیستم تعلیق بازویی و سیستم تعلیق چند اتصاله مشاهده کرد. این سیستم تعلیق امروزه در اکثر خودروهای با فناوری بالا مورد استفاده قرار میگیرد.البته این سیستم تعلیق به دلیل پیچیدگیهای بالای آن،هزینههای تولید، نصب و نگهداری بالایی نیز دارد.
سیستم تعلیق هیدرولیکی
در این نوع سیستم تعلیق از سیلندرهای روغنی با کنترل کنندههای الکترونیکی استفاده میشود که با توجه به نیروی وارد به خودرو، میزان روغن ورودی به سیلندر را کم و زیاد میکند تا سفتی یا نرمیمناسبی را نسبت به ناهمواریهای سطح مسیر ایجاد کند و موجب کنترل بهتر حرکات اتاق خودرو شود.
سیستم تعلیق الکترومغناطیسی
این سیستم تعلیق یکی از جدیدترین سیستمهای تعلیق موجود بر روی خودروها محسوب میشود.که از آن به عنوان سیستم تعلیق فعال نیز یاد میشود. در این سیستم از سیلندرهای حاوی روغن و ذرات ریز آهن استفاده میشود که توسط سنسورها و عملگرهایی با توجه به شرایط ناهمواری سطح جاده و وزن خودرو، میتواند میزان انعطاف پذیری سیستم تعلیق را کم و زیاد کند تا با توجه به همه شرایط موثر بر روی خودرو، راحتی مناسبی را در داخل اتاق خودرو ایجاد کند.
اندازه گيری جریان یكي از مهمترین جنبه های كنترل فرآیند است و در حقيقت رایج ترین پارامتر اندازه گيری فرآیند مي باشد . دبي سنج ها براي تعيين مقدار سيال عبوری از لوله به كار مي روند. جریان عموما توسط اندازه گيری سرعت در یك سطح مقطع مشخص اندازه گيری مي شود. دبي حجمي با رابطه ساده QV = A * Vبدست مي آید. در اینجا Aسطح مقطع لوله و Vسرعت سيال است. از عوامل موثر بر دبی جریان در لوله عبارتند از : سرعت سيال ، اصطكاك سيال در تماس با لوله ، ویسكوزیته و دانسيته سيال
دبی سنج
دبی سنج ها در دو نوع اساسي تقسيم بندي مي شوند : دبی سنج هایي كه در مسير جریان می باشند و دبی سنج هایی كه از لوله منشعب شده اند . هد متر ها یا دبی سنج ها اختلاف فشاری رایج ترین نوع وسایل اندازه گيری جریان در صنعت مي باشند . مبنای محاسبه دبی در این نوع دبی سنج ها بر اساس سنجش سرعت سيال و سپس توليد سيگنالي متناسب با سرعت سيال است.
عوامل موثر بر انتخاب دبی سنج ها
دقت و اطمينان پذیری: اندازه گيری غير دقيق منجر به خسارت به تجهيزات و محصولات كارخانه مي شود و با اندازه گيری دقيق مي توان مقدار توزیع و یا تركيب سيالات را مشخص كرده و دقيقا سود و زیان توليد را محاسبه كرد.
چگونگی انتخاب دبی سنج
انتخاب دبی سنج مناسب مستلزم شناخت شرایط عملياتي فرآیند و نيازمندي هاي عملكرد تجهيزات است. شرایط عملياتی فرآیند ها شامل مواردی چون تخمين دبی حداكثر و حداقل فرآیند ، دما و فشار عملكرد و خواص فيزیكی اعم از ویسكوزیته ، دانسيته ، فرسایش و خوردگی مي باشند. از معيار های دیگر انتخاب دبی سنج ها در فرآیند ها توجه به مزایا و عيوب آنها مي باشد . مزایا و عيوب دبی سنج ها بر اساس معيار هایی چون دقت ، قابل اعتماد بودن ، قيمت خرید ، هزینه نصب ، هزینه مالكيت ، سهولت استعمال ، قابليت اندزه گيری دبی مایع ، بخار و گاز ، محدودیت پذیري ، تكرار پذیری ، قابليت نگهداری ، حساسيت به لرزش ، افت فشار ، وجود اندازه های مختلف و … مي باشد.
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه مهندسی شیمی
آنچه که باید درباره مبانی شیمی کوانتوم بدانید
مقدمه
کوانتوم مکانیک شاخهای از علم فیزیک است که دنیای ذرات بسیار کوچک را مورد بررسی قرار میدهد. این شاخه از فیزیک، نتایجی عجیب را در پی دارد که در دنیای واقعی قابل توجیه نیستند. در مقیاس الکترونی و اتمی، بسیاری از معادلات فیزیک کلاسیک که توصیفکننده نحوه حرکت اجسام هستند، نمیتوانند فیزیک مسائل را توصیف کنند. در فیزیک کلاسیک، یک جسم در یک لحظه مشخص، در مکانی مشخص قرار میگیرد. این در حالی است که در کوانتوم مکانیک الکترونها در فضایی احتمالی قرار دارند. در حقیقت احتمال وجود آنها در نقطه AA، برابر با عددی مشخص بوده و در نقطه BB، این احتمال عددی متفاوت است.
سه اصل انقلابی
فیزیک کوانتوم از ریاضیاتی برخوردار است که آزمایشهای غیر قابل توصیف در مکانیک کلاسیک را توجیه میکند. سرآغاز این علم به ابتدای قرن بیستم و به زمانی باز میگردد که آلبرت انیشتین مقالهاش را در مورد نسبیت چاپ کرد. نسبیت انیشتین توصیفکننده نحوه حرکت اجسام در سرعتهای بسیار بالا است. برخلاف نسبیت، فیزیک کوانتوم را نمیتوان به دانشمندی خاص نسبت داد، چرا که فیزیکدانان بسیاری در توسعه آن نقش داشتهاند.
در بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۳۰ سه اصل انقلابی توسط دانشمندان، توسعه داده شدند که با استفاده از آزمایش به تدریج مورد پذیرش جامعه علمی قرار گرفتند. این سه اصل، کوانتیزه بودن مشخصههای ماده، ذرهای بودن نور و موجی بودن ماده است.
کوانتیزه بودن مشخصهها
ویژگیهایی خاص همچون موقعیت، سرعت و رنگ ممکن است به مقداری مشخص قابل اندازهگیری باشند؛ همچون حالتی را در نظر بگیرید که میخواهیم شماره تلفنی را بگیریم. در این حالت شمارهها به صورت مجزا و پشت سر هم وارد میشوند. این اصل با اصول مکانیک کلاسیک در تناقض است. در حقیقت در مکانیک کلاسیک ویژگیها در یک طیف قرار میگیرند. به منظور توصیف حالت گسستگی ویژگیها دانشمندان از کلمه کوانتیزه بودن آن ویژگی استفاده میکنند.
ذرههای نور
نور در مواردی رفتاری ذرهای را از خود نشان میدهد. در ابتدا پذیرش ذرهای بودن نور مشکل به نظر میرسید، چراکه پس از ۲۰۰ سال آزمایش، دانشمندان به این نتیجه رسیده بودند که نور از جنس موج است. این فرض دقیقا همانند حالتی است که سنگی را در آب انداخته و در نتیجه آن موج تشکیل شود. در حالت کلی قلههای نور (با توجه به موجی بودن آن) میتوانند با یکدیگر جمع شوند که منجر به افزایش شدت آن شده و یا از هم کم شوند که منجر به ایجاد تاریکی میشود.
منبع نور را میتوان همچون توپی در نظر گرفت که با نظم مشخصی به مرکز بستری از آب ضربه میزند. رنگ نور وابسته به فاصله بین قلهها است؛ توجه داشته باشید که این فاصله معادل با سرعت ضربه زدن توپ به آب است.
موجهای ماده
ماده نیز میتواند رفتاری موجی از خود نشان دهد. این گزاره خلاف آزمایشهایی است که در مدت زمان ۳۰ سال انجام شده بود. این بیان نیز بسیار عجیب بهنظر میرسد. در ادامه موجی بودن ماده و همچنین دو مورد بیان شده در بالا را با جزئیات بیشتری توضیح میدهیم.
کوانتیزه بودن مشخصهها
در سال ۱۹۰۰، فیزیکدانی آلمانی به نام ماکس پلانک به دنبال توضیح رابطه بین رنگ نور تابش شده از اجسام داغ و دمای آنها بود. او با توجه به رنگ نورهای تابششده، تلاش کرد تا این رابطه بین طیف نور و دمای جسم را فرمولبندی کند. پلانک نهایتا به این نتیجه رسید که ترکیبی از رنگهای خاص تابیده میشوند. در حقیقت او دریافت که نور به صورت ضریبی ثابت از مقداری ثابت تابش میشود. این گفته معادل با آن است که بگوییم نور به صورت ضریبی از رنگهای ثابت منتشر میشود! این گفته مغایر با فرض موجی بودن نور است؛ چرا که نور به صورت موجی بوده و باید طیفی پیوسته از رنگها را از خود ساطع کند.
چه چیزی مانع اتمها برای تابش پیوسته رنگها میشود؟ این امر بسیار عجیب به نظر میرسد و خود پلانک فرض کوانتیزه بودن را تنها حقهای ریاضیاتی میداند. معادلهای که پلانک به منظور توصیف رفتار تابشی جسم داغ ارائه داد، حاوی عددی است که بعدها در علم فیزیک بسیار موثر بود. این عدد تحت عنوان ثابت پلانک شناخته میشود.
فرض کوانتیزه بودن نور راهی را باز کرد که دانشمندان با استفاده از آن توانستند دیگر رازهای فیزیک را نیز کشف کنند. در سال ۱۹۰۷ انیشتین و پلانک فرضیاتی را در نظر گرفتند و با استفاده از آنها توانستند علت افزایش متفاوت دمای اجسام مختلف به ازای وارد کردن مقدار حرارتی یکسان به آنها را توضیح دهند.
از ابتدای دهه ۱۸۰۰، علم طیفسنجی نشان داده بود که عناصر مختلف، طیفهای خاصی از نور را جذب یا دفع میکنند. از این رو طیفسنجی، روشی قابل استناد به منظور تعیین جنس اجرامی همچون ستارگان محسوب میشد که در فاصلهای بسیار دور از زمین قرار دارند. دانشمندان همواره این سوال را در ذهن داشتند که عناصر مختلف، طیفهای خاصی از نور را نشر یا جذب میکنند. در سال ۱۸۸۸، «یوهانس ریدبرگ» (Johannes Rydberg)، دانشمند سوئدی، معادلهای را بدست آورد که با استفاده از آن امکان توجیه خطوط طیفی اتم هیدروژن وجود داشت؛ با این حال هیچکس نمیدانست که چرا این معادله کار میکند.
اولین سرنخها به منظور پاسخ به این سوال توسط نیلز بور شناسایی شد. او در سال ۱۹۱۳ فرض کوانتیزه بودن طیفها توسط پلانک را به مدل اتمی رادرفورد اضافه کرد. رادرفورد فرض کرده بود که الکترونها همچون سیارههای منظومه شمسی به دور هسته خود دوران میکنند. اما با اضافه کردن فرض کوانتیزه بودن توسط بور، او فرض کرد که الکترونها در مدارهایی مشخص محدود شدهاند. در حقیقت الکترونها میان این خطوط جابجا میشوند.
برای نمونه فرض کنید الکترونی در مداری مشخص قرار دارد. در این صورت این الکترون میتواند انرژی گرفته و به ۱ یا چند لایه بالاتر صعود کند. اگر این الکترون انرژی از دست دهد، به مدارهای پایینتر سقوط خواهد کرد. در حقیقت این صعود یا سقوط الکترونها است که منجر به جذب یا تولید نور با رنگهای مختلف میشود. این تصور از اتم، سرآغاز کشف رفتارهای کوانتومی ذرات زیراتمی بود. از این رو میتوان گفت مدل اتمی بور نقطه عطفی در توسعه مکانیک کوانتوم محسوب میشود.
ذرات نور
در سال ۱۹۰۵، آلبرت انیشتین مقالهای را با عنوان «نقطه نظری ذهنی در مورد تولید و تغییر شکل نور» (Concerning an Heuristic Point of View Toward the Emission and Transformation of Light) منتشر کرد او فرض کرد نور به صورت موجی نیست و به صورت بستههایی از انرژی منتشر میشود. انیشتین فرض کرد که میزان انتشار بستههای انرژی وابسته به مود ارتعاشی اتمها است. این جمله معادل نگاهی است که نیلز بور چند سال بعد در مورد پرش یا سقوط الکترونها بیان کرد. اگر بستههای انرژی بیان شده توسط انیشتین را به ثابت پلانک تقسیم کنیم، نوع رنگ نور بدست خواهد آمد.
این نوع نگاه به انرژی نور، انیشتین را به سمتی هدایت کرد که ۹ پدیده مختلف را توضیح دهد. یکی از این پدیدهها، رنگهایی بودند که از سیم داغ منتشر میشد. این رنگها توسط پلانک گزارش داده شده بودند. او همچنین رابطه میان نورهای رنگ مختلف و میزان الکترون جدا شده از سطح فلزات را در بستری تحت عنوان اثر فوتوالکتریک توضیح داد. جالب است بدانید که انیشتین جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۱ به دلیل توضیح این اثر و نه به دلیل ارائه نسبیت عام بدست آورد.
دو دهه پس از انتشار مقاله انیشتین، فوتون واژهای بود که فیزیکدانان به منظور توصیف بستههای انرژی از آن استفاده میکردند. این نامگذاری، نتیجه کارهای «آرتور کامپتون» (Arthur Compton) در سال ۱۹۲۳ بود. او نشان داد که نور پراکنده شده، در نتیجه تابش پرتویی الکترونی به آن، رنگی میشود. در حقیقت این کار نشان میدهد که ذرات نور (فوتون) به ذرات ماده (الکترون) برخورد میکنند که تاییدکننده نظر انیشتین است. پس از کار کامپون واضح بود که نور هم رفتاری موجی و هم رفتاری ذرهای دارد. از این رو دوگانگی موجی-ذرهای نور نیز یکی دیگر از ستونهای مکانیک کوانتومی بود که با این فرض ایجاد شد.
امواج ماده
از زمان کشف الکترون در سال ۱۸۹۶، شواهد مبتنی بر ساخت مواد بر اساس ذرات بنیادیتر، به آرامی در حال شکلگیری بود. حتی امروزه نیز با کشف دوگانگی موجی-ذرهای، این سوال برای دانشمندان وجود دارد که آیا ماده تنها به صورتی ذرهای رفتار میکند؟
حال تصور کنید که فرض دوگانگی برای ماده جامد نیز درست باشد. اولین دانشمندی که در مورد پاسخ به این سوال پیشرفت قابل توجهی داشت، «لویی دو بروی» (Louis de Broglie) بود. در سال ۱۹۲۴، این دانشمند از معادله ارائه شده در نسبیت خاص انیشتین به نحوی استفاده کرد که میشد با آن هم ذرهای بودن و هم موجی بودن ماده را نشان داد.
در سال ۱۹۲۵ دو دانشمند به طور جداگانه تلاش میکردند تا با استفاده از توضیح دو بروی، نحوه حرکت الکترونها اطراف اتم را توصیف کنند (پدیدهای که با استفاده از ریاضیات مکانیک کلاسیک قابل توجیه نبود). در آلمان، ورنر هایزنبرگ با استفاده از توسعه مفهومی تحت عنوان مکانیک ماتریسی شروع به توصیف نحوه حرکت الکترون کرد. فیزیکدان اتریشی، اروین شرودینگر نیز در اتریش با ایجاد بستری تحت عنوان مکانیک موجی به بررسی حرکت الکترونها پرداخت. شرودینگر در سال ۱۹۲۶ نشان داد که روش خلق شده توسط او معادل با روش مکانیک ماتریسی است.
توصیف هایزنبرگ-شرودینگر از اتم، که بیان میکرد الکترونها همچون امواج در اطراف هسته حرکت میکنند، جایگزین مدلهای اتمی بور و رادرفورد شد. یکی از الزامات مدل جدید ارائه شده این بود که دو سمت امواجی که تشکیلدهنده الکترون است، باید به یکدیگر برسد. در این حالت تنها مقادیری صحیح را میتوان برای قلهها و درههای امواج مذکور در نظر گرفت.
در توصیف هایزنبرگ-شرودینگر از اتم، الکترونها از تابع موج پیروی میکنند و به جای مدار، اوربیتالها را اشغال میکنند. بر خلاف مدارهای دایرهای مدل بور، اوربیتالهای اتمی دارای شکلهای مختلفی از جمله کرهای، دمبلی و دیگر اشکال پیچیده هستند.
در سال ۱۹۲۷، «والتر هیتلر» (Walter Heitler) و «فریتز لاندن» (Fritz London) مکانیک کوانتوم را با این هدف توسعه دادند که نحوه پیوند بین اوربیتالهای اتمها را توضیح دهند. پیوند بین اوربیتالهای اتمی منجر به تولید مولکولها میشود. این توضیح نیز بدون استفاده از مکانیک موجی امکانپذیر نبود. توضیح نحوه ایجاد پیوندهای مولکولی، شاخهای تحت عنوان شیمی کوانتومی را بوجود آورد.
اصل عدم قطعیت
در سال ۱۹۲۷، هایزنبرگ دیگر نقش مهمش را در فیزیک کوانتومی ایفا کرد. او عنوان کرد که با توجه به موجی بودن ذرات، بعضی از ویژگیهای الکترون همچون سرعت و مکان را میتوان تا حد محدودی تعیین کرد. در حقیقت هرچه دقت اندازهگیری یک پارامتر برای یک ذره بیشتر باشد، دقت اندازهگیری پارامتری دیگری کم خواهد بود. به این بیان، اصل عدم قطعیت هایزنبرگ گفته میشود. جالب است بدانید که این اصل را میتوان برای اجسامی که در مقیاس بزرگ با آنها سروکار داریم نیز بهکار برد.
طبق اصل عدم قطعیت هایزنبرگ، اگر دقت اندازهگیری سرعت یک توپ بیسبال برابر با ۰.۱ مایل بر ساعت باشد، در این صورت در بهترین حالت، دقت اندازهگیری موقعیت توپ مذکور برابر با 0.000000000000000000000000000008 میلیمتر خواهد بود!
کاربردهای فیزیک کوانتوم
امروزه استفاده از دستگاههای الکترونیکی اجتنابناپذیر شده است. یکی از قطعاتی که بهمنظور پردازش اطلاعات از آن استفاده میشود، ترانزیستور است. میتوان گفت علمکرد ترانزیستور بر اساس فیزیک کوانتوم است. همانطور که در بالا بیان شد، الکترونها خواص موجی و ذرهای را با هم دارند. در حقیقت الکترون موجی است که در اطراف هسته در حال چرخش است. از این رو میتوان از مسیر و سرعت این موج بهمنظور شناسایی رسانایی یا نارسانایی یک فلز بهره برد. بهطور دقیقتر میتوان گفت با دستکاری این موج (تغییر ناخالصی یا تحریک الکتریکی) میتوان یک ماده را بین حالت رسانا و نارسانا نوسان داد. این حالات معادل با صفر و یک در دنیای دیجیتال هستند.
همانطور که میدانید یکی از ابزارهای پرکاربرد در تلفن همراه، سیستم موقعیتیاب جهانی یا جی پی اس است. اساس کار جی پی اس مبتنی بر مفاهیم کوانتوم مکانیک است. در حقیقت یک سیستم موقعیتیاب، مبتنی بر ماهوارهها و ساعتهای اتمی کار میکند. به بیانی دقیقتر، در هر لحظه موقعیت ماهواره به تلفن همراه مخابره میشود. بهمنظور شناسایی دقیق یک موقعیت باید محاسبات هندسی مربوط به تمامی ماهوارهها انجام شده، سپس نقطه اشتراک آنها به عنوان موقعیت نهایی اعلام میشود. هماهنگی میان ماهوارهها با استفاده از ساعتهایی اتمی انجام میشود. نحوه کارکرد ساعتهای اتمی مبتنی بر فیزیک کوانتومی است. در حقیقت یک ثانیه برابر با ۹,۱۹۲,۶۳۱,۷۷۰ بار نوسان موجی است که منجر به برانگیخته شدن الکترون در اتم سزیم میشود.
احتمالا این تجربه را داشتهاید که فلش خود را به کلی پاک کنید. شاید برایتان جالب باشد که این فرآیند با استفاده از پدیدهای تحت عنوان تونلزنی کوانتومی انجام میشود. این پدیده حالتی را توصیف میکند که در آن یک الکترون میتواند از میان یک لایه نارسانا عبور کرده که به آن اصطلاحا تونلزنی کوانتومی گفته میشود. تونلزنی کوانتومی تنها با استفاده از کوانتوم مکانیک قابل توجیه بوده و فیزیک کلاسیک نمیتواند آن را توجیه کند.
البته تنها کاربرد این پدیده در پاک کردن فلش نیست! برای نمونه در دهه ۷۰ میلادی مهندسان شرکت IBM موفق به ساخت میکروسکوپی شدند که با استفاده از آن برای اولین بار امکان مشاهده اتمها بهصورت مجزا فرآهم شد. البته این پدیده میتواند جنبههایی منفی نیز داشته باشد. برای نمونه این پدیده در پردازندههای سرعت بالا پتانسیل ایجاد اتصال کوتاه را فرآهم میکند که میتواند به کل دستگاه آسیب برساند.