کارگاه پیشرفته آسانسور با نرم افزار نقشه کشی لیفت دیزاینر

پردیس فناوری کیش با هدف ارتقای سطح مهارت های شغلی برگزار میکند:   

کارگاه  پیشرفته آسانسور با نرم افزار نقشه کشی لیفت دیزاینر ، با رويكرد كاملا علمي و عملي براي توانمند سازي دانشجويان رشته هاي فني آسانسور، كارآموزان و شاغلين بخش آسانسور و پله برقي  توسط اساتيد برجسته پرديس فناوري كيش برگزار مي گردد

با ارائه مدرک بین المللی  

محل برگزاري : پردیس فناوری کیش

تاريخ برگزاري : ۲۵ مرداد ۹۸

شهريه كارگاه : ۳۳۰/۰۰۰ هزار تومان

ثبت نام هم اکنون در پرتال ثبت نام مركز

 برای مشاهده سرفصل_مقدماتی_و_پیشرفته_لیفت_دیزاینر بر روی لینک مذکور کلیک نمایید .

برای اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمایید .

www.kishindustry.ir

بزرگراه‌ برقی eHighway زیمنس در آلمان افتتاح شد

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت

بزرگراه‌ برقی eHighway زیمنس در آلمان افتتاح شد

در آلمان گروه فولکس واگن به‌طورجدی مشغول فعالیت درزمینه‌ی بزرگ‌راه‌هایی است که می‌توانند در حین حرکت، خودروهای برقی را شارژ کنند.
حتما بسیاری از شما قطارها و اتوبوس‌های برقی را دیده‌اید که ازطریق بازوی مخصوص روی سقف برق را از سیم‌های بالای دکل‌ها دریافت می‌کنند. این روشی ساده و مؤثر در حمل‌و‌نقل برقی است و به‌نظر می‌رسد برای خودروهای برقی نیز می‌تواند به‌طورمؤثری استفاده شود. در آلمان اولین جاده‌ای افتتاح شده که به روش سیم‌های بالای سر برق را به خودروهای برقی می‌رساند. در این جاده که eHighway نام دارد، کامیون‌های برقی و هیبریدی می‌توانند در حین حرکت برق را از سیم‌های بالای مسیر دریافت کنند و بدین‌ترتیب حمل‌و‌نقلی با آلایندگی صفر حاصل می‌شود.
این بزرگ‌راه چند روز پیش در ایالت هِس آلمان افتتاح شد و در نوع خود در جهان، اولین محسوب می‌شود. فعلا این جاده در مراحل اولیه قرار دارد و فقط مسیر ۱۰ کیلومتری در نزدیکی فرانکفورت را پوشش می‌دهد. از این جاده به‌طورآزمایشی تا سال ۲۰۲۲، کامیون‌های برقی استفاده خواهند کرد و پس‌ازآن و با بررسی نتایج، دولت آلمان تصمیم خواهد گرفت آیا این روش کارامدی است یا اینکه پروژه را تعطیل کنند.

Germany’s first eHighway

عملکرد جاده‌ی eHighway درست مثل همان چیزی است که در حمل‌ونقل ریلی برقی می‌بینیم. کامیون‌ها مجهز به باتری هستند و برقی که از سیم‌های بالای سر دریافت می‌شود، هم برای حرکت خودرو و هم برای شارژ باتری‌ها استفاده می‌‌شود. با شارژشدن باتری‌ها، کامیون می‌تواند درصورت تمام‌شدن مسیر eHighway نیز همچنان به‌صورت برقی به حرکت ادامه دهد. هنگام جدا‌شدن کامیون از مسیر کابل‌ها، عملکرد خودرو از حالت تمام‌برقی به هیبریدی تغییر پیدا می‌کند. یکی از محدودیت‌های eHighway این است که سرعت حرکت کامیون نباید از ۹۰ کیلومتر‌برساعت بیشتر شود. همچنین، فعلا همه‌ی کامیون‌های موجود در بازار قابلیت استفاده از کابل‌های برق بالای سر را ندارند و فعلا تنها گروه فولکس واگن کشنده‌ی اسکانیا R450 هیبریدی را با این قابلیت تولید کرده است.

Germany’s first eHighway

پشتیبان و مسئول اصلی این بزرگ‌راه، شرکت زیمنس است. زیمنس قرار است سیستمی طراحی کند تا با نصب آن روی کامیون‌های مختلف، بتوان از کابل‌های بالای سر استفاده کرد. به‌گفته‌ی زیمنس، اگر تنها ۳۰ درصد از کامیون‌ها و کشنده‌هایی که در جاده‌های آلمان تردد می‌کنند، بتوانند از نیروی برق برای حرکت استفاده کنند، سالانه از انتشار ۶ میلیون تن کربن‌دی‌اکسید جلوگیری خواهد شد. همچنین، این شرکت عنوان کرده هر کامیون ۴۰ تنی برقی درصورتی‌که ۱۰۰ هزار کیلومتر را در یک سال در eHighway طی کند، در پایان سال، ۲۲ هزار دلار در هزینه‌ی سوخت صرفه‌جویی خواهد کرد.
شرکت زیمنس از سال ۲۰۱۲ مشغول کار روی پروژه‌ی eHighway است و اولین‌بار این ایده را در لس‌آنجلس معرفی کرده بود. در سال ۲۰۱۶، سوئد اولین جاده‌ی eHighway را در مسیری دوکیلومتری افتتاح کرد و پس‌ازآن، زیمنس جاده‌ای مشابه را در کالیفرنیا در مسیر بین لس‌آنجلس تا لانگ‌بیچ احداث کرد. باتوجه‌به ارتفاع‌ کابل‌های برقی، این ایده در‌حال‌حاضر تنها برای کامیون‌ها کاربرد دارد و خودروهای سواری برقی نمی‌توانند از آن بهره ببرند.
منبع CNET

باید و نبایدهای تمیز کردن صفحه نمایش گوشی

پردیس فناوری کیش _طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت

باید و نبایدهای تمیزکردن صفحه‌ نمایش گوشی

آیا می‌خواهید بدانید موثرترین و بی‌خطرترین پاک‌کننده‌ها و روش‌ها برای تمیزکردن گوشی و صفحه‌نمایش آن چیست و از چه موادی اصلا نباید برای این کار استفاده کرد؟
تمیز نگه‌داشتن صفحه‌‌نمایش گوشی، مخصوصا گوشی‌های هوشمند و جلوگیری از ایجاد لکه و کثیفی روی آن، تقریبا کار دشواری است؛ به‌ویژه وقتی در‌حال‌خوردن چیزی با گوشی کار یا متنی تایپ می‌کنید. بااین‌حال، خوشبختانه مواد مناسب و کاربردی زیادی هستند که نمایشگر گوشی شما را در کمترین زمان ممکن پاک می‌کنند.
ممکن است گاهی اوقات برای پاک‌کردن صفحه‌نمایش زیاد وسواس به‌خرج ندهید و با پیراهن یا شلوار جین خود آن را پاک کنید؛ اما استفاده از مواد و روش‌های مخصوص برای پاک‌کردن نمایشگر به محافظت بهتر و دوام بیشتر آن کمک می‌کند و درمقابل، استفاده از مواد نامناسب در برخی از مواقع ممکن است باعث آسیب جدی به آن شود.
تمیز کردن صفحه نمایش گوشی
درادامه، ابتدا موادی را معرفی می‌کنیم که باید از استفاده از آن‌ها برای پاک‌کردن گوشی اجتناب کنید و سپس، شما را با روش‌های مناسب پاک‌کردن انواع لکه‌ها و کثیفی‌ها آشنا می‌‌کنیم.

موادی که هرگز نباید برای پاک‌کردن صفحه‌نمایش از آن‌ها استفاده کنید

شیشه پاک کن

دستمال کاغذی

معمولا وقتی نمایشگر گوشی‌‌تان کثیف می‌شود، از دستمال کاغذی به‌عنوان اولین چیز برای پاک‌کردن آن استفاده می‌کنید؛ زیرا همه‌جا دردسترس است. معمولا وقتی این دستمال‌ها را روی نمایشگر می‌کشید، ذره‌ذره می‌شوند و آن را کثیف‌تر می‌کنند. درضمن، دستمال‌ کاغذی باعث ایجاد خش روی نمایشگر نیز می‌شود.

شیشه‌پاک‌کن

بیشتر شیشه‌‌پاک‌کن‌‌ها شیشه‌ها و آینه‌ها را براق و تمیز می‌کنند؛ اما برای پاک‌کردن صفحه‌نمایش گوشی اصلا مناسب نیستند؛ زیرا نمایشگر برخی از گوشی‌های جدید مانند آیفون ایکس آر (iPhone XR) پوششی دارند که شیشه‌پاک‌‌کن‌‌ها و دیگر پاک‌کننده‌ها آن را به‌مرورزمان از بین می‌برند و صفحه‌نمایش دربرابر خط‌و‌خش آسیب‌‌پذیر می‌شود. درضمن، خودِ این مواد نیز می‌توانند باعث ایجاد خش روی نمایشگر شوند.

دیگر مواد پاک‌کننده

مواد پاک‌کننده تأثیری روی شیشه‌‌ی ضدخش روی نمایشگر ندارد؛ اما به لایه‌‌ی محافظ روی صفحه‌نمایش آسیب می‌زنند؛ بنابراین برای پاک‌کردن شیشه‌‌های دارای پوشش محافظ هرگز نباید از مواد پاک‌کننده‌ی قوی استفاده کرد.اپل هم توصیه می‌کند کاربران برای پاک‌کردن گوشی‌ خود از مواد پاک‌کننده استفاده نکنند.

مواد پاک‌کننده‌ی آرایشی

برخی از این مواد ترکیباتی دارند که باعث آسیب به صفحه‌نمایش می‌شوند؛ بنابراین، پیشنهاد می‌کنیم به‌جای این مواد، از پارچه‌ای نرم و کمی آب استفاده کنید.

الکل

ایزوپروپیل الکل (الکل ضدعفونی‌کننده یا الکل طبی) یا مواد حاوی اتانول نیز به لایه‌ی محافظ روی شیشه‌ی صفحه‌نمایش آسیب می‌زند؛ بنابراین، استفاده از این مواد هم چندان پیشنهاد نمی‌شود. اپل هم کاربران را از پاک‌کردن محصولات خود با الکل منع کرده است. درصورت تمایل برای استفاده از پاک‌کننده‌های حاوی الکل، از پاک‌کننده‌هایی مخصوص پاک‌کردن صفحه‌‌نمایش با برچسب Safe to Use استفاده کنید.

هوای فشرده

گوشی قطعات حساسی دارد که فشار زیاد هوا ممکن است به آن‌ها آسیب بزند؛ مخصوصا میکروفون. شرکت‌های مطرح فناوری مانند اپل درباره‌ی استفاده از اسپری‌های هوای فشرده برای تمیزکردن تجهیزات الکترونیکی هشدار داده‌اند.

صابون مخصوص ماشین ظرف‌شویی و صابون دست‌شویی

اگرچه این صابون‌ها مواد کاملا لطیفی هستند؛ اما باید با آب ترکیب شوند و آب هم به بسیاری از گوشی‌ها آسیب می‌زند؛ پس، بهتر است به‌جای آب از دستمال مرطوب استفاده کنید.

سرکه

برای تمیزکردن گوشی خود می‌توانید از سرکه‌ی رقیق‌شده استفاده کنید. البته، سرکه نیز برای بخش‌های شیشه‌ای گوشی که دربردارنده‌ی پوشش دافع چربی هستند، کاملا مضر است. سرکه، تنها به قسمت پشت گوشی آسیب نمی‌زد و در هنگام استفاده باید آن را با نسبت پنجاه‌پنجاه با آب مقطر ترکیب کنید.

مواد ضدعفونی‌کننده (مواد از بین‌برنده‌ی ارگانیسم‌های موجود در محیط یا اجسام غیرزنده)

اگر نوشته‌های درج‌شده روی این مواد را خوانده باشید، می‌دانید پس از هربار استفاده از آن‌ها باید دست‌های خود را بشویید؛ بنابراین، استفاده از این مواد برای پاک‌کردن وسایلی که با صورت تماس پیدا می‌کنند، اصلا ایده‌ی خوبی نیست. درضمن، معمولا این مواد حاوی الکل هستند که باعث آسیب به پوشش‌های دافع آب و چربی گوشی می‌شوند. دلیل اصلی مقاومت صفحه‌نمایش برخی از گوشی‌ها دربرابر خط‌و‌خش، انجام فرایند تبادل یونی روی شیشه‌ی صفحه‌نمایش آن‌ها است که در آن، فسفر جایگزین سدیم سطح شیشه می‌شود.

نحوه‌ی تمیز لکه‌های اثرانگشت از روی صفحه‌نمایش

تمیز کردن صفحه نمایش گوشی

پوست انسان همیشه چربی ترشح می‌کند و با تماس دست با صفحه‌نمایش گوشی، سطح آن پر از لکه‌های اثرانگشت می‌شود. موثرترین و بی‌خطر‌ترین روش برای تمیزکردن این لکه‌ها، استفاده از دستمال‌های نانو است که یکی از بهترین انواع پاک‌کننده‌های گوشی نیز محسوب می‌شوند. چنانچه صفحه‌نمایش گوشی به‌راحتی پاک نمی‌شود، می‌توانید دستمال را با کمی آب مقطر مرطوب کنید و سپس آن را به‌آرامی از بالا به پایین بکشید. البته، از پاشیدن آب به‌صورت مستقیم روی نمایشگر خودداری کنید. از این روش می‌توانید برای پاک کردن قسمت‌های کناری و پشتی گوشی نیز استفاده کنید.

نحوه‌ی پاک‌کردن ذرات ماسه و پرز

گاهی اوقات ماسه و پرز بین پورت‌ها و قسمت‌های اتصال صفحه‌نمایش به گوشی گیر می‌کند و پاک‌کردن آن‌ها کار دشواری است. بهترین روش برای بیرون‌آوردن و پاک‌کردن این ذرات، استفاده از نوار چسب است. برای انجام این کار باید نوارچسب را به‌آرامی روی شکاف‌ها و بلندگو بچسبانید یا تکه‌ای بسیار کوچک از آن را بپیچانید و در پورت‌ها قرار دهید تا ذرات به آن بچسبند. برای تمیزکردن سوراخ‌های کوچک‌تر بلندگو می‌توانید از خلال دندان استفاده کنید.

ضدعفونی‌کردن گوشی

تماس گوشی با برخی مواد زمانی‌که آشپزی می‌کنیم، امری بسیار طبیعی است. اغلب افراد پس از آنکه گوشی با موادی چرب آلوده می‌شوند، سعی می‌کنند گوشی خود را با استفاده از الکل ضدعفونی و تمیز کنند؛ حال آنکه الکل به پوشش‌های دافع آب و چربی گوشی‌ها آسیب می‌زند. برخی از افراد توصیه می‌کنند برای ضدعفونی‌کردن از آب و الکل استفاده شود؛ اما بهترین کار این است گوشی از ابتدا دور از گوشت خام و مواد مشابه آن باشد. با تمام این‌ها، اگر گوشی شما به ضدعفونی‌کردن نیاز داشت، توصیه می‌کنیم برای از دستمال نانوی مرطوب استفاده کنید.

پاک‌کردن مواد آرایشی

صحبت کردن با گوشی

زمانی‌که صورت شما پر از کرم و دیگر مواد آرایشی باشد، وقتی می‌خواهید با گوشی خود تماس بگیرید، ذرات و مواد زیادی به نمایشگر گوشی می‌چسبند و ظاهر گوشی هم واقعا بد می‌شود. ممکن است پاک‌کننده‌های مواد آرایشی به صورتتان آسیبی نزند؛ اما به‌دلیل داشتن ترکیبات شیمیایی قوی، اصلا برای پاک‌کردن صفحه‌نمایش مناسب نیستند.
توصیه می‌کنیم برای پاک‌کردن مواد آرایشی از روی گوشی‌های خود از  پاک‌کننده‌هایی استفاده کنید که فاقد موادی مثل الکل، کلر، آمونیاک و فسفات باشند. این نوع از پاک‌کننده گوشی به‌راحتی در بازار یافت می‌شود. استفاده از دستمال نانوی مرطوب برای پاک‌کردن این مواد نیز گزینه‌ی خوبی است. درصورت نیاز به رطوبت بیشتر، تنها چند قطره آب بیشتر با بطری‌های شیشه‌پاک‌کن به صفحه‌نمایش اسپری کنید.

گوشی‌های ضدآب قابل‌شست‌وشو هستند؟

شستن گوشی

گوشی‌های دارای استاندارد ضدآب IP67 و بالاتر، قابل‌شست‌وشو با آب هستند. اگرچه گوشی‌های ضدآب نسبتا جدید مانند آیفون ۷ (iPhone 7) و مدل‌های بالاتر یا گوشی‌های سری گلکسی اس سامسونگ، می‌توانند به مدت ۳۰ دقیقه در زیر آب تا عمقی درحدود ۹۰ سانتی‌متر مقاومت کنند؛ اما بهتر است حتی همین گوشی‌ها را نیز با دستمالی مرطوب یا خیس تمیز و سپس، با دستمالی نرم آب بخش‌های مختلف ازجمله سوراخ بلندگوها و پورت‌ها را خشک کنید.
زمانی‌که گوشی خود را در زیر شیرآب می‌گیرید، آب وارد پورت‌های آن می‌شود و تا زمانی‌که خشک نشود، نمی‌توانید آن را شارژ کنید. درکل، استانداردهای مرتبط با ضدآب‌بودن گوشی بیشتر برای این طراحی شده‌اند که به کاربر درباره‌ی آسیب‌پذیرنبودن گوشی دربرابر آب اطمینان‌خاطر دهند.
منبع CNET

An Apple for the Teacher

In the early of public   education ,schoolteachers were not salaried and would  often be paid in goods and services . Nowadays ,presenting an apple to the teacher  is interpreted as a gesture of goodwill or as an element  of bribery .The practice  probably arose from the student  desire to soften the  teacher  disposition ,thus in increasing the student chances for a more favorable grads . This  custom has now given way to parental contributions of  money ,food, or candy for the enhancement and enrichment of the basic classroom program.

در روزهای اولیه آموزش عمومی معلمان به مدارس حقوق ودستمزد نداشتند واغلب با کالاهاوخدمات دستمزد آنها پرداخت میشد .درحال حاضر دادن سیب به معتم به عنوان یک ژست حسن نیت یاباعنوان عنصررشوه برداشت میشود .این عمل احتمالا ناشی از تمایل دانشجویان برای احترام به مقام معتم است .درنتیجه شانس دانش آموزان را برای ارزیابی مطلوبتر افزایش میدهد. این رسم راهی را به خانواده ها از لحاظ کمکهای مالی وغذایی برای افزایش وغنی سازی برنامه ی کلاس پایه ارائه میدهد.

منبع:101 داستان

Spin the Bottle

Spin the bottle is a kissing game that has been popular in American culture. In this game a participant must spin an empty bottle and kiss the person the spun bottle points to. this game is a popular especially among teenagers because it allows contact with the opposite sex without having to get really personal.

 

چرخاندن بطری

چرخاندن بطری یک بازی بوسه زنی است که در فرهنگ آمریکایی مشهور بوده است. در این بازی شرکت کنندگان باید بطری خالی را بچرخاند و شخصی را که بطری چرخان به آن اشاره میکند را ببوسند. این بازی بخصوص در میان نوجوانان مشهور است زیرا این اجازه را میدهد که با جنس مخالف تماس برقرار کنید بدون اینکه خودمانی شوید.

منبع : 101 داستان

Going with a Date to the Prom

The prom is a very special high school dance that is held is the spring .This formal occasion is usually for the third and fourth year students.The boys and girls go to the dance in elegant attire ,and dance away the evening to the music of a live band.

در تاریخ معینی به مجلس رقص رفتن

پروم یک رقص مخصوص دبیرستانی ها میباشد که در بهار برگزار میشود. این موقعیت رسمی برای دانش آموزان 3 و 4 ساله میباشد. دختران و پسران با لباس ظریف میرقصند و شب را با موسیقی گروه زنده با رقص میگذرانند.

منبع : 101 داستان

چرا مدیران از ایده‌های کارمندان استقبال نمی‌کنند

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت ومدیریت-گروه فناوی اطلاعات و ارتباطات: 

طبیعتا زمانی‌که کارکنان با ایده‌های جدید در محل کارشان حاضر می‌شوند و برای حل مسائل و دغدغه‌های پیش‌روی سازمان چاره‌اندیشی می‌کنند، سازمان‌ها نیز باید متقابلا رو به نوآوری آورده و عملکرد بهتری از خود به نمایش بگذارند. چرا که نیروی انسانی شاغل در خط مقدم سازمان، اغلب اولین کسانی هستند که مسائل را از نزدیک می‌بینند. بنابراین دیدگاه آن‌ها می‌‌تواند کمک شایانی به بهبود تصمیمات مدیریتی و ارتقاء فرآیندهای سازمانی کند.

هرچند این یک اصل بدیهی به‌نظر می‌رسد، بااین‌حال مدیران همیشه روی خوشی به نظرات کارکنان خود نشان نمی‌دهند. در حقیقت، حتی ممکن است نگرانی‌ها و دغدغه‌های ملموس کارکنان خود را نادیده گرفته و به شیوه‌ای عمل کنند که آن‌ها را از صحبت کردن در موقعیت‌های مختلف باز می‌دارد.

سازمان

این یک تناقض است: چرا مدیران با وجود سودمندی ایده‌ها و دیدگاه‌های زیردستان‌شان، تن به پذیرش این نظرات و ترغیب کارکنان به ایده‌پردازی نمی‌دهند؟ تحقیقات پرشمار اخیر در مورد این موضوع نشان می‌دهد که مدیران اغلب به روال موجود کارشان خو گرفته‌ و به‌شدت دچار روزمرگی شده‌اند. آن‌ها ترجیح می‌دهند تا وضعیت موجود خود را حفظ کنند، و به‌همین سبب از شنیدن صدای زیردستان و پذیرش ایده‌های جدید واهمه دارند. در مقاله‌ی اخیر که در نشریه‌ی علوم سازمانی منتشر شده است، محققان جنبه‌ی دیگری از این موضوع را بررسی کرده‌اند؛ تحقیقات آن‌ها حاکی از آن است که مدیران اغلب نه به‌خاطر خودمحوری و خودرأی بودن، بلکه به‌واسطه‌ی اقتضائات و روندهای موجود در سازمان، موفق به ایجاد فرهنگ گفت‌وگوی پایین به بالا نمی‌شوند.

چشم انداز

یافته‌های محققان نشان داد که دو مانع موجب می‌شود تا مدیران در ایجاد فرهنگ گفت‌وگو و ایده‌پردازی ناکام بمانند: یا آنکه از قدرت کافی برای عمل به ایده‌های زیردستان‌شان برخوردار نیستند، یا احساس می‌کنند که ناچار هستند چشم‌اندازی کوتاه‌مدت برای خود اتخاذ کنند. 

این مثال را در نظر بگیرید: خانم جين، مدير توليدی متعهد به سازمان است که می‌خواهد در جایگاه خود به پیشبرد اهداف سازمان کمک کند. جین می‌داند که برخی از کارکنان نزدیک‌تر به خطوط تولید، احتمالا ایده‌های خوبی دارند که می‌تواند روند کار را در بخش کارگاهی بهبود بخشد. اما، در سازمان جین، مدیران بدون طی تشریفات اداری خسته‌کننده و مجوز دفتر مرکزی قادر به انجام هیچ‌گونه تغییراتی نیستند. به‌علاوه، جین چندان هم مشتاق نیست که زمان خود را صرف بهینه‌سازی و یافتن ایده‌های سازنده کند، زیرا او فقط بابت دستاوردهای قابل دسترس در کوتاه‌مدت مانند تحقق ضرب‌العجل‌ها و اهداف کوچک پاداش می‌گیرد.

ایده

مطمئنا، جین می‌تواند کارکنان خود را تشویق به گفت‌و‌گو و ایده‌پردازی کند. اما او می‌داند که اگر چنین کند، از او انتظار خواهد رفت که به‌سرعت این ایده‌ها را عملیاتی کند؛ کاری که البته در کوتاه‌مدت قادر به انجامش نیست. او همچنین می‌داند که اجرای تغییرات و شیوه‌های جدید، گرچه در دراز مدت سودمند است، اما در یک بازه‌ی زمانی کوتاه منجر به اختلال در جریان تولید می‌شود. و با نزدیک شدن به موعد دستیابی به اهداف فصلی تولید، جین فرصت گفت‌و‌گو پیرامون تغییر و تحول را نخواهد یافت.

مشاهدات پژوهشگران نشان می‌دهد که مدیران دیگر بسیاری با وضعیت مشابه جین رو‌به‌رو هستند. آن‌ها اغلب در محیط‌هایی کار می‌کنند که اختیار ایجاد تغییرات را ندارند. این قبیل مدیران گرفتار ساختارهای متمرکز تصمیم‌گیری‌اند که قدرت در دستان رأس سلسله مراتب قرار داشته و آن‌ها فقط واسطه و عامل اجرا هستند. حتی زمانی‌که مدیران اختیار عمل دارند، هم‌چنان شرایط و واقعیت‌های جاری در سازمان ایجاب می‌کند که به‌جای درنظرگرفتن ثبات و رشد بلندمدت به موفقیت‌های کوتاه‌مدت چشم‌ بدوزند. در چنین شرایطی، مدیران خوش‌قلب نیز ممکن است از اجرایی کردن ایده‌های کارکنان خود سر باز زده و حتی ایده‌های نو را در نطفه خفه کنند.

تفویض اختیار

مطالعات محققان

محققان چهار مطالعه در این‌خصوص انجام دادند. ابتدا ۱۶۰ دانشجو در نقش مدیر و در یک آزمایش رفتاری به‌کار گرفته شدند. در این آزمایش آن‌ها باید بر کار یک کارمند مجازی نظارت می‌کردند. محققان یا با استفاده از دستورالعمل‌های متقن و بسیار دقیق اختیارات سوژه‌ها را محدود یا با تفویض اختیار کافی در نحوه‌ی تکمیل این وظایف، احساس استقلال را در آن‌ها تقویت کردند. دانشجویانی که در نقش مدیر بازی می‌کردند، می‌توانستند نظرات و ایده‌های کارکنان‌شان را جویا شوند. محققان تاثیر میزان خودمختاری و استقلال عمل دانشجویان بر تمایل آن‌ها به دریافت ایده‌های زیردستان‌شان را نیز مورد آزمایش قرار دادند. همان‌طور که انتظار می‌رفت، مدیرانی که اختیارات کمتری داشتند، میل چندانی به ترغیب کارمند خود به ایده‌پردازی و طرح موضوع نشان ندادند. درواقع، این دسته از مدیران در مقایسه با کسانی که اختیارات بالاتری داشتند، ۲۵ درصد زمان کمتری را صرف بحث در مورد مسائل کاری کردند.

پژوهشگران در مطالعه‌ی بعدی خود تعداد ۴۲۴ کارمند دورکار را جهت انجام آزمایش رفتاری دیگری استخدام کردند. طی یک مطالعه موردی، از شرکت‌کنندگان خواسته شد خود را به‌عنوان یک مدیر فرض کنند که این فرصت را دارد تا از پرسنل خود برای بهبود عملکرد تیم کمک بگیرد. احساس استقلال و میزان اختیارات شرکت‌کنندگان در دو طیف هدایت شد: در حالت اول آن‌ها دارای استقلال و نفوذ وسیع بودند و در حالت دوم، اختیارات‌شان توسط بوروکراسی‌های سفت و سخت محدود شده بود. نتایج این آزمایش نشان داد مدیرانی که اختیارات پایینی دارند در مقایسه با مدیران مستقل، ۳۰ درصد احتمال کمتری دارد که از کارکنان خود بازخورد بگیرند.

محققان همچنین به ارزیابی جهت‌گیری بلندمدت و دوراندیشی مدیران و میزان گرایش آن‌ها به تصمیم‌گیری‌های بلندمدت یا اکتفا به نتایج کوتاه‌مدت پرداختند. نتایج نشان داد حتی مدیران دارای  آزادی عمل اما فاقد چشم‌انداز طولانی‌مدت، تفاوتی با همتایان دیگرشان نداشتند. به این‌ترتیب آن‌ها نیز کمتر تمایل داشتند که فرصت گفتمان و ایده‌پردازی را در اختیار زیردستان‌شان قرار دهند. بنابراین، مدیران تنها زمانی به‌دنبال ایده‌ها و بازخوردهای زیردستان‌شان بودند که در عین اختیار عمل، به موفقیت درازمدت تیم خود نیز علاقه‌مند باشند.

پژوهشگران به تکرار نتایج آزمایش خود در میان تعداد دیگری از گروه‌های واقعی از مدیران و کارکنان در سازمان‌های مختلف در ایالات متحده (۱۴۵ گروه) و هند (۲۰۰ گروه) پرداختند. در طول این آزمایش، سطح اختیارات مدیران در سازمان و همچنین چشم‌انداز بلندمدت‌ آن‌ها در گزارش‌ها ثبت می‌شد. کارکنان نیز میزان استقبال از ایده‌هایشان را به محققان گزارش می‌کردند. می‌توان گفت که نتایج این آزمایش در هر دو کشور مشابه و قابل مقایسه بود.

ما مدیران را مقصر اصلی نهادینه‌نشدن فرهنگ گفتمان و مانع ایده‌پردازی در سازمان جلوه می‌دهیم

به‌عنوان مثال، مدیران غیرمستقل سازمان‌های آمریکایی به نسبت همتایان دارای اختیارات گسترده‌تر، ۱۵٪ کمتر از ایده‌های زیردستان‌ خود استقبال کردند. علاوه‌بر این، مدیران در صورت داشتن اختیارات کافی و نیز چشم‌انداز بلندمدت، از ایده‌های کارمندان خود بیشتر استقبال می‌کنند. از‌این‌رو،  تنها وجود یک عامل کافی نبوده و حمایت از جریان ایده‌پردازی در سازمان مستلزم آن است که مدیران هم دارای اختیارات بوده و هم چشم‌انداز داشته باشند.

نتایج

ما ترجیح می‌دهیم که مدیران را مقصر اصلی نهادینه‌نشدن فرهنگ گفتمان و مانع ایده‌پردازی در سازمان جلوه دهیم. چرا که ازدیدگاه ما، خودخواهی یا ترس مدیران میانی از تغییر، مانع از شنیده شدن صدای کارکنان توسط آن‌ها می‌شود. اما محققان نظر متفاوتی دارند. یافته‌های آن‌ها نشان می‌دهد که انتظار از مدیران برای تشویق کارکنان به ایده‌پردازی، آن هم زمانی‌که از اختیار کافی برخوردار نبوده و شرایط و واقعیات سازمان اقتضاء می‌کند که بر نتایج کوتاه‌مدت تمرکز کنند، توقعی غیرمنطقی و بیجا است.

مدیران

ارزیابی میزان تاثیر رویکردهایی چون مدیریت ذره‌بینی روی احساس اختیار مدیران میانی و نیز بررسی چگونگی تاثیر عدم دوراندیشی مدیران بر نادیده انگاشتن ایده‌های سازنده‌ی کارکنان، امری ضروری برای سازمان‌ها است. در عین‌حال، تقویت دوراندیشی و اولویت‌ندادن به خواسته‌های کوتاه‌مدت، می‌تواند موجب ترغیب نوآوری و ارتقای خلاقیت در تیم‌های کاری شود. به‌این‌ترتیب، اختصاص منابع بیشتر و اختیاردهی گسترده‌تر به آن دسته از مدیرانی که دوراندیشی‌شان را به اثبات رسانده‌اند، می‌تواند مزایای فراوانی را عاید سازمان کرده و جریان ایده‌پردازی در آن را تقویت کند.

چگونه کارآفرینانی داخل سازمانی را تشخیص دهیم؟

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت ومدیریت-گروه فناوری اطلاعات وارتباطات:

کارآفرینی سازمانی (Intrapreneurship) فرایندی است که در آن، فرد یا گروهی در داخل سازمان فعالیت‌های کارآفرینی انجام می‌دهند. کارآفرینان سازمانی نقش مهمی در رشد شرکت ایفا می‌کنند و ایده‌های نوآورانه‌ی آن‌ها نباید برای مدت طولانی نادیده گرفته شود. این افراد را باید مدیر شرکت آموزش دهد و تقویت کند؛ زیرا درغیر این‌صورت، ممکن است استارتاپ یا شرکت خودشان را راه‌اندازی کنند. بااین‌حال، پیش از هر چیزی بهتر است با کارآفرینان سازمانی و راه‌های تشخیص آن‌ها از میان سایر کارمندان آشنا شویم.

کارآفرین سازمانی (Intrapreneur) به شخصی گفته می‌شود که روحیه‌ی کارآفرینی دارد و در سازمان کار می‌کند. این افراد می‌توانند بین رؤیاپردازی و انجام کارها تعادل ایجاد و ایده‌های نوآورانه‌ی خود را محل کارشان اجرا کنند. کارآفرینان سازمانی نوآوری شرکت را افزایش می‌دهند؛ به‌همین‌دلیل، آموزش‌دادن و تشویق‌کردن آن‌ها بسیار مهم است.

سؤالی که مطرح می‌شود این است: ویژگی‌های اخلاقی کارآفرینان سازمانی چیس و چگونه این افراد را از میان سایر کارمندان تشخیص دهیم؟

innovation

۱. کارآفرینان سازمانی خودآغازگر و پرشور هستند

کارآفرینان سازمانی افرادی خلاق و نوآور هستند؛ اما اگر هنوز ایده‌های نوآورانه‌ی خود را بازگو نکرده‌اند؛ یعنی پیداکردن آن‌ها ساده نیست. برای پیداکردن این افراد دنبال کارمندانی باشید که علاقه‌ی زیادی به کارشان دارند و خودآغازگر هستند. کارآفرینان سازمانی افراد بلندپروازی هستند که بدون کمک دیگران شغل خود را گسترش می‌دهند. آن‌ها برای رسیدن به اهداف خود می‌کوشند، مشکلات را حل می‌کنند، حساب‌شده ریسک می‌کنند و خود را ارتقا می‌دهند. برای یافتن کارآفرینان سازمانی دنبال کارمندانی باشید که در خانه هم کار می‌کنند. معمولا کسانی که پروژه‌های جانبی در خانه انجام می‌دهند، همان کارآفرینان سازمانی هستند که به رشد شرکت کمک می‌کنند.

۲. کارآفرینان سازمانی دنبال پول نیستند

یکی دیگر از ویژگی‌های کارآفرینان سازمانی این است که دنبال پول نیستند. این افراد از گرفتن پاداش مالی استقبال می‌کنند؛ اما معیار آن‌ها برای موفقیت پول نیست. نتیجه‌ی یکی از تحقیقات دانشکده‌ی کسب‌وکار هاروارد نشان می‌دهد هرقدر مردم بیشتر روی حقوق تمرکز می‌کنند، کمتر به حس کنجکاوی و یادگرفتن مهارت‌های جدید و به‌طورکلی بهبود عملکرد خود در محیط کار اهمیت می‌دهند. به‌یاد داشته باشید کارمندانی که معیار مالی ندارند، به آزادی عمل خود اهمیت بیشتری می‌دهند. این افراد می‌خواهند ایده‌های خود را آزادانه در محیط کار اجرا کنند و به‌طورکامل از حمایت مدیریت برخوردار باشند.

innovation

۳. کارآفرینان سازمانی تشنه‌ی یادگیری هستند

مقاله‌ی مرتبط:

  • کارآفرینی درون‌سازمانی، از افسانه تا واقعیت

هر کارآفرین سازمانی همیشه تشنه‌ی یادگیری و در‌حال‌آموختن مهارت‌های جدید است. کارمندی که همواره مهارت‌های جدید یاد می‌گیرد، همان شخص مدنظر، یعنی کسی است که می‌تواند ایده‌های نوآورانه‌ای برای کسب‌وکار داشته باشد. هرقدر کارمندان بیشتر یاد بگیرند، قدرت بیشتری برای به‌کاربردن مهارت‌های جدید در محیط کار دارند.

رابرت اپستین، روان‌شناس و پژوهشگر خلاقیت و نوآوری، معتقد است چهار توانایی اصلی می‌تواند خلاقیت شخص را افزایش دهد:

  • گرفتن ایده‌های جدید
  • دنبال‌کردن کارهای دشوار
  • گسترش‌دادن دانش
  • احاطه‌کردن خود با موضوعات و آدم‌های جالب

این موضوع اهمیت دارد که فرد تشنه‌ی یادگیری باشد؛ یعنی تحصیلات خود را ادامه دهد، کتاب بخواند، پادکستگوش دهد یا درباره‌ی شغل سایر کارمندان سازمان کنجکاوی کند. این افراد معمولا خلاق هستند و هرقدر میزان خلاقیت افراد بیشتر باشد، ایده‌های نوآورانه‌ی بیشتری ارائه می‌دهند.

۴. کارآفرینان سازمانی ایده‌های نوآورانه را پرورش می‌دهند

کارآفرین سازمانی، تنها به گفتن ایده‌ی جدید اکتفا نمی‌کند؛ بلکه با صرف وقت و انرژی برای پرورش آن هزینه می‌کند. کارهایی که معمولا برای پرورش ایده انجام می‌شوند، عبارت‌اند از:

  • طوفان ذهنی
  • تحقیق
  • برنامه‌ریزی با جزئیات
  • ساختن پروپوزال

هر کارمندی می‌تواند ایده‌ی جدیدی ارائه دهد؛ اما کارآفرین سازمانی شخصی است که درباره‌ی ایده‌ی جدید خود تحقیق می‌کند و نقشه‌ای قوی برای اجرای آن طراحی می‌کند.

innovation

۵. کارآفرین سازمانی آماده‌ی تغییر مسیر است

پذیرفتن تغییرات یکی دیگر از ویژگی‌های کارآفرین سازمانی است. کارآفرینان سازمانی معمولا ایده‌هایی عالی دارند؛ اما می‌دانند ممکن است ایده‌ی آن‌ها با شرایط فعلی تطبیق نداشته باشد؛ به‌همین‌دلیل می‌توانند آن را باتوجه‌به وضعیت شرکت تغییر دهند. کارآفرینان سازمانی نه‌تنها از شکست دلسرد نمی‌شوند؛ بلکه از آن‌ها برای پیشرفت درس می‌گیرند. زمانی‌که به وی فرصت داده می‌شود از شکست‌ها درس بگیرد، قوی‌تر از گذشته ظاهر می‌شود و ایده‌های بهتر و خلاقانه‌تری ارائه می‌دهد.

جمع‌بندی

کارمندان بااستعداد به رشد و توسعه‌ی شرکت کمک می‌کنند و نکات بررسی‌شده در این مقاله به پیداکردن این کارمندان کمک می‌کند. هر شرکتی کارمندان مستعدی دارد که فقط کافی است به آن‌ها آموزش و اعتمادبه‌نفس داده شود تا توانایی‌های خود را بروز دهند. کارمندان بااستعداد خود را به کلاس‌های آموزشی یا کنفرانس‌های مرتبط بفرستید و به آن‌ها قدرت دهید تا ایده‌های خلاقانه‌ی خود را در شرکت یا سازمان به‌کار بگیرند.

توسعه ویژگی مکالمه مبتنی بر هوش مصنوعی کورتانا

ویژگی مکالمه‌ و تعامل مبتنی‌ بر هوش مصنوعی کورتانا درحال‌ساخت است تا دستیار هوشمند مایکروسافت بتواند از سایر رقبا پیشی بگیرد و به ابزاری کاربردی برای حوزه کسب‌وکار تبدیل شود. 

سال ۲۰۱۸ در حالی به‌پایان رسید که کورتانا، دستیار هوشمند مایکروسافت، در بازار رقابتی پس از گوگل اسیستنت و الکسا آمازون قرار گرفت. غول بزرگ نرم‌افزاری تلاش می‌کند کورتانا را به ابزاری کاربردی تبدیل کند تا در رقابت با سایر دستیاران مجازی، ازجمله گوگل و آمازون و اپل حرفی برای گفتن داشته و در هر جایی دردسترس کاربران باشد تا بتوانند از آن استفاده کنند.

همچنین، مایکروسافت می‌کوشد ویژگی مکالمه و تعامل کورتانا را ارتقا دهد تا به‌عنوان سرویسی کاربردی در سازمان‌دهی امور و در حوزه‌ی کسب‌وکار کاربردی باشد و کاربران شرکت‌ها از کورتانا استفاده کنند. سال جاری در جریان کنفرانس توسعه‌دهندگان، مایکروسافت نشان داد چگونه کورتانا می‌تواند با ویژگی مکالمه‌ در جلسات به‌کار برده شود تا بتواند به دستورهای صوتی واکنش نشان دهد و برای سازمان‌دهی جلسات و یادآوری موارد خواسته‌شده، بیش‌ازپیش در حوزه‌ی کسب‌وکار ایفای نقش کند. 

براساس آخرین اخبار، ویژگی مکالمه‌‌ی مبتنی بر هوش مصنوعی کورتانا ارتقا یافته است. سال گذشته، مایکروسافت برای تقویت قابلیت مکالمه کورتانا، Semantic Machines را تصاحب کرد. استارتاپ Semantic Machines درزمینه‌ی توسعه‌ی سیستم‌های مکالمه مبتنی‌بر هوش مصنوعی فعالیت می‌کند. چنین سیستم‌هایی به دستیاران مجازی همچون کورتانا کمک می‌کنند بتوانند قابلیت‌های بهتری در مکالمه و اجرای فرمان‌های صوتی داشته باشند که از آن‌ها خواسته می‌شود. درنتیجه، دستیاران مجازی همچون کورتانا می‌توانند به درخواست‌هایی همچون اضافه‌کردن برنامه در تقویم یا سازمان‌دهی رزروها، واکنش و عملکرد بهتری از خود نشان دهند.

مایکروسافت قصد دارد چنین قابلیت‌های ارتقایافته‌ای در حوزه‌ی کسب‌وکار استفاده شود. قابلیت مکالمه‌ی مبتنی‌بر هوش مصنوعی کورتانا به کارمندان کمک می‌کند براساس برنامه‌های جلسه پیش بروند و درصورت لزوم، تغییراتی در برنامه ایجاد کنند. ردموندی‌ها پیش‌بینی می‌کنند در آینده‌ای نزدیک، همان‌طورکه شرکت‌ها وب‌سایت اختصاصی خودشان را دارند، با سیستم اختصاصی دستیار مجازی خود کار خواهند کرد که برای تعاملات کاری و ارتباطی می‌تواند بسیار مؤثر باشد.

موتور مکالمه‌ی جدید مایکروسافت ازطریق Bot Framework شرکت دردسترس توسعه‌دهندگان قرار دارد و با کورتانا یکپارچه‌سازی خواهد شد. دراین‌صورت، تغییرات عمده‌ای در کورتانا را شاهد خواهیم بود. سال گذشته‌ی میلادی، مایکروسافت توسعه‌ی کورتانا را از بخش تحقیقاتی هوش مصنوعی به گروه ابزارها و تیم کاربری (Experiences and Devices) منتقل کرد تا این دستیار صوتی بتواند به‌عنوان دستیاری هوشمند در محصولات و پلتفرم‌های مختلف استفاده شود.همچنین یکی دیگر از اتفاقات سال گذشته، جداسازی کورتانا از جست‌وجوی ویندوز در نسخه‌ی جدید ویندوز ۱۰ بود.

راهنمای جامع توسعه قیف فروش

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت_گروه بازاریابی:

قیف فروش بخش مهمی از فرایند فروش است که تجربه‌ی مخاطبان بالقوه از شرکت را شکل می‌دهد و عامل تعیین‌کننده‌ی خرید نهایی شناخته می‌شود.

قیف فروش درحقیقت، سفر مشتری یا مسیر مخاطبان بالقوه است که در فاصله‌ی زمانی «آگاهی از برند» تا لحظه‌ی «اقدام خرید» طی می‌شود. معمولا در حوزه‌ی بازاریابی و فروش، این سفر را با تصویری گرافیکی نشان می‌دهند که توسعه‌ی «لید» را به مجموعه‌ای از مراحل افزایش تعامل و اعتماد تقسیم می‌کند.

آماده‌سازی سند قیف فروش به تیم‌ها کمک می‌کند فعالیت‌های بازاریابی و فروش مرتبط را شناسایی کنند؛ فعالیت‌هایی که به اعتمادسازی و افزایش تعامل مشتریان بالقوه منجر می‌شود. پس از تصویرسازی این وظایف، تیم به‌کمک ابزارهای CRM لیدها را مدیریت می‌کند و روی وظایف و مسئولیت‌های خود متمرکز می‌ماند و تلاش‌های بعدی خود را اولویت‌بندی می‌کند. در این مطلب، مفاهیم و مراحل کامل ساخت و بهبود قیف فروش را برای شما شرح می‌دهیم.

قیف فروش چیست؟

پیش‌ازآنکه از مزایای ساخت قیف فروش صحبت کنیم، بیایید مفاهیم پایه‌ای آن را باهم مرور کنیم. اصولا در طول فرایند فروش، با سه گروه از مردم در ارتباط هستیم:

  • لیدها یا مخاطبان بالقوه
  • مشتریان بالقوه
  • مشتریان

«لید» کسی است که از وجود شرکت و محصول شما باخبر می‌شود یا حتی کسی است که به‌دنبال خرید است؛ هرچند هنوز با محصول شما آشنا نشده باشد. همان‌طورکه می‌بینید، گروه لیدها بسیار بزرگ خواهد بود؛ هرچند شما بعدا از این گروه لیدهای واجدشرایط را انتخاب می‌کنید؛ یعنی لیدهایی که از ویژگی‌های خاصی برخوردار هستند و به‌احتمال بیشتری به مشتریان شما تبدیل می‌شوند. به‌عنوان‌ مثال، اگر غذای حیوانات خانگی می‌فروشید، افراد دارای حیوان خانگی را درمقایسه‌با افراد منتشرکننده‌ی عکس حیوانات خانگی در وبلاگشان، بیشتر واجدشرایط می‌دانید.  

«مخاطب بالقوه» (Prospect) واژه‌ای است که برحسب نوع شرکت استفاده‌های مختلفی دارد. در بسیاری از مواقع، مخاطب بالقوه را با لیدهای واجدشرایط یکی میدانیم. بااین‌حال، اگر به‌دنبال معنی دقیق‌تر این واژه باشید، مخاطبان بالقوه افرادی هستند که به‌نوعی با شرکت شما در تماس بوده‌اند و هنوزهم به کار شما علاقه‌مند هستند. بنابراین، همه‌ی مخاطبان بالقوه لید هستند؛ ولی عکس این جمله درست نیست.

سومین گروه مشتریانی هستند که همه‌ی ما آن‌ها را می‌شناسیم. «مشتریان» افرادی هستند که از شما خرید کرده‌اند. در سطحی بالاتر، می‌توانید مشتریانی را که فقط یک‌بار از شما خرید کرده‌اند، از مشتریانی متمایز کنید که چندین‌بار خرید کرده‌اند. گروه دوم «مشتریان تکراری» نامیده می‌شوند.

همه‌ی این افراد نقش خاصی در قیف فروش شما ایفا می‌کنند. برای مجسم‌کردن قیف فروش، می‌توانید هرم برعکس یا قیف آشپزخانه را در ذهن خود تصور کنید. به تصویر زیر توجه کنید:

همان‌طورکه می‌بینید، لیدها در بالای قیف قرار دارند. این بخش جایی است که شما شبکه‌ی وسیعی راه‌اندازی و سعی می‌کنید تاحدممکن لیدهای بیشتری به قیف فروش خود وارد کنید.

درصد کمی از این لیدها مخاطبان بالقوه‌ی شما خواهند بود؛ یعنی افرادی که واقعا به محصول یا خدمات شما علاقه‌مند هستند و شرایط خرید را نیز دارند. درواقع، ما با نوعی بازی اعداد رو‌به‌رو هستیم. هرچه لیدهای بهتری به قیف فروش جذب کنید، مخاطبان بالقوه‌ی بیشتری خواهید داشت. این موضوع خیلی مهم است؛ زیرا مخاطبان بالقوه‌ی بیشتر به‌معنی افزایش نرخ مشتریان واقعی شما در آینده است.

آخرین بخش قیف ساده‌ی فروش ما به مشتریان اختصاص دارد. درصد کمی از افرا علاقه‌مند به محصولات شما سرانجام خرید می‌کنند. نکته‌ی مهم محاسبه‌ی درصد افرادی است که در قیف فروش به بخش پایین می‌رسند. بنابراین، هنگام کار با قیف فروش، باید دو هدف را دنبال کنید:

  • یافتن لیدهای وفادار و هدایت آن‌ها به فرایند
  • افزایش نرخ افرادی که در قیف فروش به پایین حرکت می‌کنند.

اگر دوست دارید فروش بیشتری تجربه کنید، باید هر دو هدف را جدی تلقی کنید. البته، تصویر بالا نسخه‌ی بسیار ساده‌شده‌ی قیف فروش است. در این مرحله، نگاهی می‌اندازیم به فرایند عمومی فروش و تطبیق آن با قیف بالا.

فرایند فروش

ویژگی‌های فرایند فروش به نوع محصولی بستگی دارد که تولید می‌کنید؛ اما معمولا در اغلب فرایندها، مشتریان مسیر زیر را طی می‌کنند:

آگاهی: در اولین مرحله، باید مشتریان بالقوه را از وجود محصول خود باخبر کنید. برای این منظور، می‌توانید از روش‌های مختلفی مانند بازاریابی رسانه‌های اجتماعی، بازاریابی ایمیلی، تماس‌های سرد (Cold Calls)، شرکت در رویدادها، تبلیغات و بازاریابی دهان‌به‌دهان استفاده کنید. اینکه چگونه می‌خواهید دیگران را از محصول خودآگاه کنید، واقعا به نوع محصولتان برمی‌گردد. به‌عنوان‌ مثال، اگر طراح برنامه‌های تلفن‌همراه هستید، بازاریابی موبایلی راه مؤثرتری برای آگاه‌سازی لیدها است؛ اما اگر محصول شما ماشین چمن‌زنی و قطعات مرتبط با آن است، تبلیغات سنّتی در رادیو راه بهتری برای معرفی برندتان محسوب می‌شود.

آموزش: در مرحله‌ی بعد، باید به مخاطبان بالقوه‌ی خود آموزش دهید. منظور از آموزش، این است که به مردم یاد دهید چرا به محصولات یا خدمت شما نیاز دارند و این محصولات یا خدمات چگونه کار می‌کند. در این مرحله، می‌توانید پروموت‌کردن فروش را آغاز کنید؛ ولی افراط در اقدامات پروموت، تاحدی مشتریان را دل‌زده می‌کند. درعوض، بهتر است به راه‌های دوست‌شدن با مشتریان بالقوه فکر کنید.

ارزیابی: مخاطبان بالقوه می‌خواهند بررسی کنند که خریدکردن از شما بهترین گزینه است یا خیر. در این مرحله، بهتر است کمی عقب بمانید و به آن‌ها اجازه دهید ارزیابی خود را انجام دهند. بازهم بسته به صنعتی که در آن کار می‌کنید، ممکن است نسخه‌ای آزمایشی یا دمو محصول را دراختیار مشتریان قرار دهید تا آن را امتحان کنند. اگر فروش مستقیم ندارید، فیلم و ویدئو به‌کمک شما می‌آید. معمولا مخاطبان بالقوه در مرحله‌ی ارزیابی، می‌خواهند درباره‌ی خرید احتمالی خود با دیگران صحبت کنند. بنابراین، پایه‌ی طرفداران وفادار در همین مرحله ساخته می‌شود.

تعامل: شما همه‌ی اطلاعات موردنیاز مخاطبان برای تصمیم‌گیری را دراختیار آن‌ها قرار داده‌اید. حالا آن‌ها فقط باید تصمیم‌گیری کنند. بسیاری از مردم در این مرحله از قیف فروش گیر می‌کنند؛ بنابراین، وظیفه‌ی شما این است که بدون هیچ افراط یا فشار یا تلنگری آن‌ها را نزدیک‌ونزدیک‌تر کنید تا از قیف فروش رد شوند. یکی از گزینه‌های مناسب پاداش یا تخفیف‌های ویژه به‌مدت محدود است.

تعهد: تعهد به این معنی است که افراد تصمیم گرفته‌اند محصول شما را بخرند. برخی از بازاریابان این مرحله را با مرحله‌ی خرید معادل می‌دانند؛ اما بسته به صنعت شما، وقوع گزینه‌های دیگری نیز محتمل است. گاهی اوقات مردم از خریدکردن صحبت می‌کنند (تعهد کلامی)؛ اما پس‌ازآن راه خودشان را می‌روند و هرگز برای خرید بازنمی‌گردند. به‌یاد داشته باشید احتمال بازگشت مخاطبانی که برند یا محصولات شما را رها کرده‌اند، بسیار کم است. بنابراین، اگر کسی می‌گوید قصد خرید دارد، باید بلافاصله پول را دریافت کنید. اجازه ندهید آن‌ها بروند و هفته‌ی دیگر برگردند. هر کاری که می‌توانید، همین حالا انجام دهید.

خرید: در این مرحله، مشتری محصول شما را خریده؛ یعنی سرانجام فروش را تجربه کرده‌اید.

هواداران وفادار یا مشتریان تکرارشونده: گرچه زمانی‌که مشتری واقعی از شما خرید می‌کند، قیف فروش هم به‌پایان می‌رسد، سطح دیگری در خارج از قیف فروش وجود دارد. درواقع، دو سطح وجود دارد که به‌صورت هم‌زمان کار می‌کنند: هواداران وفادار و مشتریان تکراری. هر مشتری می‌تواند به هوادار وفادار شما تبدیل شود. هواداران وفادار ممکن است باردیگر از شما خرید کنند و شاید نکنند. به‌عنوان‌ مثال، کسی که از شما خانه خریده، حتی اگر هوادار وفادار شما باشد، تا مدت‌ها از شما خرید نخواهد کرد. بااین‌حال، مزیت هواداران وفادار این است که شرکت و محصول شما را به دیگران معرفی و توصیه می‌کنند و آن‌ها را به خرید از شما تشویق می‌کنند. این امر به برنامه‌ی «یافتن لیدها» و آگاهی‌بخشی شما کمک زیادی می‌کند. مزیت مشتریان دائمی از هواداران برند هم بیشتر است؛ زیرا آن‌ها بارهاوبارها از شما خرید می‌کنند. ممکن است این افراد برای خرید مجدد به کمک شما نیازی نداشته باشند؛ اما این احتمال هم وجود دارد که دوباره به قیف فروش برگردند. در‌این‌صورت، مراحل آموزش، ارزیابی، تعامل و تعهد تکرار می‌شود. در بخش‌های بعدی این مطلب، بازهم از مشتریان تکراری صحبت می‌کنیم.

تولید لید

در یکی از مطالب قبلی زومیت، توضیح داده‌ایم نرخ تبدیل لید خوب بین ۲۰ تا ۲۵ درصد است. نرخ تبدیل ۲۰ درصد، یعنی ۲۰ نفر از ۱۰۰ لید محصولات یا خدمات شما را خریده‌اند. در این بخش، برخی از راه‌های یافتن و افزایش لید را شرح می‌دهیم:

شبکه‌های اجتماعی: شبکه‌های اجتماعی مکان بسیار مناسبی برای برقراری ارتباط با هواداران هستند؛ اما نباید هیچ‌کدام از فرصت‌های جذب لید را نادیده بگیرید. به گروه‌ها و انجمن‌های مختلف ملحق شوید و با آن‌ها گفت‌وگو و تبادل بازخورد کنید. به‌جای اینکه صرفا لینک وب‌سایت یا وبلاگ خود را زیر همه‌ی پست‌ها به‌اشتراک بگذارید، روی ارزش‌آفرینی متمرکز شوید. از شبکه‌های اجتماعی کوچک‌تر ارزشمند برای صنعت شما غافل نشوید. برای دریافت اطلاعات مشتری، فرم آنلاین تهیه و در پایین پست‌های خود منتشر کنید. از مخاطبان علاقه‌مند به خواندن مطالب مرتبط بخواهید این فرم را پر کنند. در این بخش، ارزیابی عملکرد محتوا مفید واقع می‌شود.

وبلاگ‌نویسی: وبلاگ‌نویسی فرم شخصی و محبوب بازاریابی محتوا است که کارایی فوق‌العاده‌ای در جذب لید دارد. شاید وبلاگ شما اخبار و اطلاعات مرتبط با شرکت و محصولات را به‌اشتراک بگذارد؛ اما هم‌زمان ازطریق سئو، لیدهای زیادی هم به قیف فروش جذب می‌کند. پیشنهاد می‌کنیم برای کسب اطلاعات بیشتر دو مطلب آموزش سئوی داخلی و خارجی وب‌سایت را مطالعه کنید. اگر از وبلاگ خود برای تولید لید استفاده می‌کنید، چند نکته‌ی زیر را به‌یاد داشته باشید:

  • راهی برای جمع‌آوری اطلاعات مثلا دریافت ایمیل مخاطبان در نظر بگیرید؛ زیرا ممکن است برخی از مخاطبان فقط یک‌بار پست‌های وبلاگ را بخوانند و دیگر برنگردند. اگر راه تماسی با آن‌ها نداشته باشید، نمی‌توانید آن‌ها را در قیف فروش حرکت دهید.
  • از تبلیغات بنر اجتناب کنید. البته، کسب درآمد این تبلیغات وسوسه‌انگیز است؛ اما تبلیغات بنر معمولا ازطریق Adwords نمایش داده می‌شوند و برنامه‌های دیگر ‌به رقیبان مستقیمتان تبدیل می‌شوند.
  • پست‌های وبلاگ را هدفمند تنظیم کنید. محتوای شما باید مشتریان را به خرید محصولات خودتان ترغیب کند. به‌علاوه، اگر پست‌های جذابی منتشر کنید که ارتباطی به محصول شما ندارند، نرخ لیدها را افزایش نمی‌دهید.

آیتم‌های ارزشمند و تقریبا رایگان به مردم پیشنهاد کنید. یکی از راه‌های برتر افزایش لید، این است که چیزی را به‌رایگان عرضه کنید. به‌جای اینکه از مردم پول بخواهید، درخواست کنید آدرس ایمیل یا اطلاعات ارتباطی خود را دراختیارتان قرار دهند. همان‌طورکه در این مطلب توضیح داده‌ایم، آیتم رایگانی که دراختیار مخاطبان بالقوه قرار می‌دهید، «آهن‌ربای لید» (Lead Magnet) نام دارد. آهن‌ربای لید باید مرتبط و مفید باشد و زندگی مخاطبان بالقوه را به طریقی راحت‌تر کند. برخی از گزینه‌های رایج آهن‌ربای لید عبارت‌اند از: کتاب الکترونیکی، اینفوگرافیک، وبینار یا دوره‌های آموزشی، ابزارها، تحقیقات و گزارش‌ها.

تبدیل لید به مشتری واقعی

مسئله‌ی واقعی قیف فروش افزایش لید نیست؛ بلکه هدایت لیدها از بالای قیف به سطوح پایین و درنهایت، تبدیل آن‌ها به مشتریانی است که برای خرید پول پرداخت می‌کنند. درادامه، برخی از بهترین راه‌های افزایش نرخ تبدیل لید را به‌طور خلاصه مرور می‌کنیم:

  • کاری کنید که لیدها احساس خاص‌بودن کنند. هیچ‌کس دوست ندارد حس کند که فقط به چشم عدد به او نگاه می‌کنند.
  • ازطریق وجوه مشترک با افراد رابطه برقرار کنید. به‌عنوان‌ مثال، افرادی که گزارش ورزشی مشابهی لایک کرده‌اند.
  • در سریع‌ترین زمان به پرسش‌ها پاسخ بدهید. وقتی کسی اطلاعات خاصی درخواست می‌کند، اطلاعات را در همان لحظه نیاز دارد تا بتواند تصمیم‌گیری کند.
  • دائما با مخاطبان گفت‌وگو و معاشرت کنید. البته، منظور این نیست که رفتار آزاردهنده‌ای نشان دهید؛ اما کاری کنید که آن‌ها همیشه شما را به‌یاد داشته باشند.
  • به مردم انگیزه بدهید. اگر مردم همین حالا خرید کنند، چه پاداش‌ها یا گزینه‌های خاصی می‌توانید برای آنان در نظر بگیرید؟
  • مفید و یاریگر باشید. در صنعت خود، تخصص پیدا کنید تا به‌عنوان نیرویی تأثیرگذار شناخته شوید. دراین‌صورت، مردم توصیه‌های شما را جدی و اعتمادکردنی می‌دانند.
  • به‌اندازه‌ی کافی تحقیق کنید تا بتوانید توصیه‌ها و پیشنهادهای مناسبی به هر فرد ارائه کنید. لیدهای شما چقدر توان مالی دارند؟ بزرگ‌ترین مشکلات آن‌ها چیست؟
  • تاحدممکن لیدها را بخش‌بندی کنید. بخش‌بندی فهرست به شما امکان می‌دهد با روش‌های مرتبطی به مردم دسترسی پیدا کنید و به‌تبع، نرخ فروش افزایش پیدا می‌کند.

بخش‌بندی لیدها

پس از مرحله‌ی جذب لیدها به قیف فروش، زمان بخش‌بندی فرامی‌رسد؛ یعنی باید فهرست اسامی مخاطبان بالقوه را به گروه‌های کوچک‌تر تقسیم کنید. طبیعتا در اولین قدم، باید فهرست خود را به دو گروه مشتریان بالقوه (افرادی که ممکن است از شما خرید کنند) و لیدهای غیرخریدار تقسیم کنید. پس‌ از این گام، متوجه می‌شوید تعداد زیادی از لیدها هرگز به پایین قیف فروش راه پیدا نمی‌کنند. فرض کنیم شما مالک پیتزافروشی هستید. در‌این‌صورت، فرم ساده‌ی قیف فروش به‌شکل زیر است:

البته در حالت بهینه، باید مراحل بیشتری به قیف فروش اضافه کنید که بعدا به آن اشاره می‌کنیم. به‌منظور تولید لید و جمع‌آوری اطلاعات مشتری، برنامه‌ی وفاداری تنظیم کنید. طبق این برنامه، مردم به‌ازای خرید خود امتیازاتی دریافت می‌کنند که در خرید بعدی، تخفیف نقدی محسوب می‌شود. سپس، برای آن‌ها کوپنی ویژه ازطریق ایمیل ارسال کنید. یک درصد از لیدها ایمیل را بازمی‌کنند و ۱ درصد از افرادی که ایمیل را بازکرده‌اند، بعدا از شما پیتزا می‌خرند. در اینجا، این سؤال مطرح می‌شود: اگر به‌جای طی‌کردن این فرایند لیدها را بخش‌بندی کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟

فرض کنیم به‌جای اینکه ایمیل یکسان را برای کل فهرست لیدها ارسال کنید، آن‌ها را براساس نوع پیتزاهایی تقسیم‌ می‌کنید که معمولا می‌خرند؛ مثلا پیتزای پنیر ساده، پیتزای پپرونی، پیتزای مخلوط، پیتزای ویژه و انواع دیگر. هرکسی که در گروه «انواع دیگر پیتزا» قرار دارد، تخفیف عمومی دریافت می‌کند؛ اما برای افرادی که در گروه‌های دیگر هستند، ایمیل‌های متفاوتی می‌فرستید. برای مثال، اگر کوپن تخفیف پیتزای ویژه را برای افرادی ارسال کنید که غالبا پیتزای مخلوط یا پپرونی می‌خرند، تلاش بی‌فایده‌ای کرده‌اید؛ اما اگر همین کوپن را برای افرادی بفرستید که عاشق پیتزای ویژه هستند، تأثیر شگفت‌آور آن را مشاهده کنید. پس، باید تخفیف‌های خود را برمبنای گروه‌های مختلف سفارشی‌سازی کنید.

راه‌های دیگری نیز برای بخش‌بندی لیدها وجود دارد. برای مثال، می‌توانید مردم را براساس حجم سفارش گروه‌بندی کنید؛ مثلا افرادی که بیشتر از ۱۰۰,۰۰۰ تومان سفارش می‌دهند و افرادی که بین ۵۰,۰۰۰ تا ۱۰۰,۰۰۰ تومان سفارش می‌دهند و افرادی که کمتر از ۵۰,۰۰۰ تومان سفارش می‌دهند. اگر کوپن ۱۰ درصد تخفیف را برای افرادی در نظر بگیرید که بیش از ۱۰۰,۰۰۰ تومان سفارش می‌دهند، فقط افرادی که در این حجم بالا سفارش می‌دهند، از تخفیف شما بهره‌مند می‌شوند و افرادی که کمتر از ۵۰,۰۰۰ تومان خرید می‌کنند، هیچ مزیتی نمی‌برند. باوجوداین، افرادی تشویق می‌شوند که در گروه سفارش‌های بین ۵۰,۰۰۰ تا ۱۰۰,۰۰۰ تومان قرار دارند و در نوبت‌های بعدی، حجم سفارش خود را کمی افزایش دهند.

برای بخش‌بندی فهرست لیدها، می‌توانید به عوامل مهم دیگری نیز توجه کنید؛ مثلا رویکرد متفاوتی برای مردان و زنان در پیش بگیرید یا افرادی که فرزند دارند و افرادی که ندارند. موقعیت مکانی لیدها می‌تواند عامل مهمی در بخش‌بندی شما محسوب شود. هرچه روابط شخصی‌تری با لیدها داشته باشید، بهتر می‌توانید آن‌ها را به پایین قیف فروش هدایت کنید.

مشتریانی که مکررا خرید می‌کنند

بخش مهمی از فرایند فروش که غالبا در قیف‌های فروش نشان داده نمی‌شود، جذب مشتریان با هدف افزایش فروش آتی است. گاهی اوقات مشتری تکرارشونده ندارید؛ زیرا برخی محصولات فقط یک‌بار فروخته می‌شوند؛ اما در اغلب مواقع، به مشتریان تکرارشونده نیاز دارید. مشتریان تکرارشونده به دو گروه تقسیم می‌شوند:

  • افرادی که محصول مشابهی را دوباره می‌خرند
  • افرادی که محصولات دیگری از شما می‌خرند

به‌عنوان‌ مثال، اگر گل‌فروشی داشته باشید، ممکن است شخصی هر هفته یک دسته‌گل از شما بخرد؛ اما اگر نویسنده هستید، احتمالا کسی که یک‌بار یکی از کتاب‌های شما را خریده، باردیگر همان کتاب را نمی‌خرد؛ هرچند اگر کتاب بعدی خود را منتشر کنید، او با علاقه‌ی زیاد آن را تهیه می‌کند. در هر دو حالت، وقتی دو اتفاق رخ می‌دهد، مردم به مشتریان تکرارشونده تبدیل می‌شوند:

  • زمانی‌که مردم محصولات یا خدماتی را دوست دارند که در ابتدا خریده‌اند.
  • آن‌ها شرکت شما را دوست دارند.

هرگز تأثیر اولیه را دستِ‌کم نگیرید. مطمئن شوید مشتریانی که اولین‌بار از شما خرید می‌کنند، محصولات یا خدماتی باکیفیت دریافت می‌کنند. همچنین، همیشه روی هویت و شخصیت برند و فرهنگ‌ سازمانی خود متمرکز بمانید؛ زیرا این عناصر جذابیت شرکت شما را تعیین می‌کنند.

علائم مشکلات اساسی در قیف فروش

در یکی دیگر از مقالات زومیت، به تحقیقات سیلزفورس درزمینه‌ی راه‌اندازی قیف فروش در شرکت‌های سراسر دنیا اشاره‌ کرده بودیم. طبق این تحقیقات، حدود ۶۸ درصد از شرکت‌های مطالعه‌شده حتی زحمت ارزیابی و بررسی قیف فروش‌ را به‌خود نداده‌اند. برخی نشانه‌ها حاکی از این هستند که قیف شما با مشکلات جدی مواجه است. این نشانه‌ها عبارت‌اند از:

مسیر خرید مشتری هموار نیست: مخاطبان بالقوه باید به‌راحتی در قیف فروش حرکت کنند. اگر روندی که در پیش‌گرفته‌اید، مشتری را گیج و سرگردان می‌کند، نباید انتظار سودآوری داشته باشید. برای مثال، اگر فرایند خرید در وب‌سایت شما طولانی و مستلزم تکمیل فرم‌های متعدد و ورود چندباره‌ی اطلاعات است، حتی مشتریان سایق خود را نیز از دست می‌دهید.

تعداد مشتریان وفادار کمتر از نرخ موردانتظار است: اگر میزان فروش شما کمتر از میزانی است که پیش‌بینی می‌کردید، قطعا جایی از قیف فروش شما با مشکل مواجه است. اغلب اوقات دلیل اصلی ناتوانی در گلوگاه‌های قیف فروش است. بهتر است هرچه‌زودتر به‌کمک ابزارهایی مانند گوگل آنالیتکس (GoogleAnalytics) پیشرفت قیف فروش خود را رصد و پیگیری کنید. همچنین، آزمون A/B نیز به شما کمک می‌کند عواملی را بیابید که به فروش بیشتر منجر می‌شوند.

بی‌توجهی به مشتریان قدیمی: اگر همه‌ی وقت و منابع بازاریابی شرکت را صرف تولید لیدهای جدید کنید و از مشتریان قدیمی غافل بمانید، اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اید. طبق آمار، مشتریان وفادار حدود ۶۷ درصد بیشتر از مشتریان جدید خرید می‌کنند. اگر به مشتریان سابق خود بی‌توجهی کنید، درآمد زیادی از دست می‌دهید؛ زیرا آن‌ها اصلی‌ترین منبع درآمدزایی کسب‌و‌کار شما هستند.

جمع‌بندی

درپایان، به این سؤال جواب می‌دهیم که چه کسانی، در چه زمانی، چرا و چگونه باید از قیف فروش استفاده کنند:

چه شرکت‌هایی: همه‌ی شرکت‌ها باید قیف فروش داشته باشند تا ازطریق آن لیدها را به مشتریان واقعی تبدیل کنند.

چگونه: قیف فروش برنامه‌ای است که مشتریان را از وجود محصولات شما باخبر می‌کند و به آن‌ها آموزش می‌دهد تا پس از ارزیابی اولیه، درباره‌ی خرید تصمیم‌گیری کنند.

چه زمانی: می‌توانید از همان روز اول عرضه‌ی محصول، فرایند قیف فروش را آغاز و به‌آرامی مخاطبان بالقوه را به‌سمت خرید هدایت کنید.

چرا: قیف فروش به شما اجازه می‌دهد ROI خود را پیگیری کنید و راهکارهای بهتری برای حفظ مشتریان در نظر بگیرید.