با توجه به اهمیت ساختار سرمایه و تاثیر تصمیمات مالی مدیران بر ارزش شرکتها، این تحقیق به بررسی مولفه های اصلی ساختار سرمایه می پردازد.این مولفه ها عبارتند از : ساختار دارایی ، سودآوری ، نقدینگی ، اندازه و فرصتهای رشد که در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار مورد بررسی قرار می گیرد.نتایج نشان می دهد که بین ساختار داراییها و فرصتهای رشد شرکت با ساختار سرمایه رابطه معناداری وجود ندارد ، اما بین مولفه های سودآوری ، نقدینگی و اندازه شرکت با ساختار سرمایه رابطه معکوس معناداری وجود دارد.
طی چهار دهه ی گذشته مطالعات متعددی در حوزه ساختار سرمایه صورت پذیرفته و مدلهای نظری متعددی در خصوص توصیف الگوی ساختار سرمایه شرکتها ارائه گردیده است. همچنین مطالعات تجربی فراوانی به منظور ارزیابی توانایی این مدل های نظری در توصیف رفتار تامین مالی شرکتها صورت پذیرفته است (چن ، ۲۰۰۴). اگرچه بخش مهمی از مطالعات انجام شده در خصوص ساختار سرمایه بر توصیف رفتار تامین مالی شرکتهای آمریکایی تمرکز داشته ولی طی چند سال گذشته مطالعات ساختار سرمایه جنبه بین المللی پیدا کرده و در کشورهای متعددی انجام پذیرفته است. تئوری نوین ساختار سرمایه اولین بار در سال ۱۹۵۸ پس از انتشار مقاله مشور مودیلیانی و میلر ارائه گردید و پس از آن محققین بسیاری در زمینه ساختار سرمایه تحقیق نمودند.طی چند دهه ی گذشته شماری از الگوها جهت تشریح نوسانهای نسبت بدهی در شرکتهای مختلف ارائه شده است و ازاواخر دهه ی ۱۹۷۰ دو تئوری توازی ایستا و تئوری سلسله مراتبی مطرح گردیده اند.
روش جریان وجوه نقد :
یک نسبت بسیار مهم که در زمان برنامه ریزی ساختار سرمایه مورد بررسی قرار می گیرد نسبت خالص جریانات نقدی به هزینه های ثابت ( نسبت بازپرداخت اقساط وام ) است . این نسبت توان شرکت را در تعداد دفعات هزینه های ثابت تعهد شده نشان می دهد که هر چه این نسبت بزرگ تر باشد قدرت شرکت را در ایفای تعهدات هزینه های ثابت نشان داده و شرکت می تواند بدهی بیشتری متحمل شود – همچنین شرکتی که توان پرداخت دهی پایینی دارد می تواند با استفاده از مدیریت نقدینگی قوی به شرط آنکه اولا جریانات نقدی ورودی سالانه شرکت نوسان زیادی نداشته باشد و دوما : احتمال اینکه شرکت نتواند تمامی تعهدات خود را در رابطه با هزینه های ثابت ایفا کند کم باشد از بدهی بیشتری استفاده کند .