تفاوت فرهنگ و تمدن از نظر یک آدم خیلی معمولی !

این اولین مطلب در وب سایت کیش تک در خصوص فرهنگ و تاریخ و تمدن است و امیدوارم مورد توجه شما قرار بگیرد. بنده هیچ تخصصی در حوزه فرهنگ و تمدن و تاریخ شناسی و ایران شناسی و … ندارم و به همین دلیل این مطلب حاصل تحقیقات من از محیط اینترنت ، مطالعات و البته نظر شخصی من در مقوله فرهنگ و تمدن است و طبیعتا مطلب بدون اشکال نیست و از عزیزانی که مطلب را مطالعه می کنند درخواست دارم نظرات خودشان را حتما در ادامه عنوان کنند. قبل از اینکه نظر شخصی خودم را بیان کنم تعاریف مختلفی که در خصوص واژه های فرهنگ و تمدن از دیدگاه های مختلف وجود دارد را با هم بررسی می کنیم.

تفاوت فرهنگ و تمدن

آیا فرهنگ و تمدن دو چیز جدا از هم هستند ؟


در این خصوص هنوز نظر قطعی وجود ندارد ، برخی فرهنگ را زیرمجموعه از از تمدن می دانند ، برخی فرهنگ و تمدن را یک چیز و در قالب یک ماهیت می شناسند و آنها را جدا از هم نمی دانند و در نهایت برخی هم اعتقاد دارند که به کل فرهنگ و تمدن دو چیز کاملا جدا و غیروابسته هستند. اما نظمر شخصی من هم همینطور است ، به نظر من هم فرهنگ و تمدن دو چیز کاملا متفاوت هستند و هیچ دلیلی وجود ندارد که کشوری با تمدن چند هزار ساله دارای فرهنگ غنی باشد. این موضوع برای خودش بحث های فراوانی دارد که در ادامه حتما مطرح خواهیم کرد. علوم اجتماعی در واقع همان رشته ای است که به صورت ویژه برای بیان کردن تفاوت بین فرهنگ و تمدن بصورت علمی وارد کار شده است. در علوم اجتماعی فرهنگ و تمدن را درون دو کفه ترازو قرار می دهند یعنی بعضا ممکن است فرهنگ کشوری بیشتر از تمدن آن باشد و برعکس تمدن کشوری بیشتر از فرهنگ آن باشد.

تفاوت فرهنگ و تمدن

تفاوت تعریف فرهنگ و تمدن چیست ؟


خوب بصورت عامه اگر بخواهیم نظر بدیم فرهنگ آن چیزی است که در جامعه از رفتار و برخورد مردم مشاهده می شود و تمدن چیزی است که در تاریخ آن مردم درج شده است و باید برای مطالعه در خصوص تمدن کتاب های تاریخی آن کشور را مشاهده کرد. اما تعریفی که مثلا یونسکو از فرهنگ دارد به این شکل است که فرهنگ مجموعه ای از خصوصیات مادی و معنوی ، فکر و عاطفی است که به یک گروه اجتماعی یا به یک جامعه هویت می بخشد. به زبان ساده تر این فرهنگ است که هویت یک جامعه را نشان می دهد و دیگران جوامع بشری را با فرهنگ می شناسند. فرهنگ یک جامعه از هنر ، ادبیات ، باورها ، شیوه های همزیستی و حقوق اساسی بشر تشکیل شده است. اما تمدن بیشتر جنبه مادی قضیه را در بر می گیرید برای مثال تعریف تمدن را اینگونه هم بیان می کنند که تمدن به امور سطحی و زودگذر و آنی زندگی وابسته است و بیشتر جنبة اكتسابی و تقلیدی دارد؛ زودرس، زودیاب و معمولاً پایدار و تغییرپذیر است. در این مورد اصلا شک نکنید که یک تمدن ممکن است دارای فرهنگ نباشد اما یک فرهنگ قطعا دارای تمدن است . یکی از دلایلی که فرهنگ را زیرمجموعه ای از تمدن می دانند همین بحث عدم وجود فرهنگ در صورت نبودن تمدن است.

تفاوت فرهنگ و تمدن

آیا یک تمدن می تواند شامل چند فرهنگ باشد ؟


قطعا یک تمدن می تواند شامل چندین فرهنگ مختلف و متفاوت باشد . فرهنگ یک علم است که بسته به عوامل مختلف متفاوت است . برای مثال ما در کشور ایران یک تمدن چند هزار ساله داریم اما در همین تمدن فرهنگ های مختلفی وجود دارد که از آن جمله برای مثال کردها ، ترک ها ، بلوچ ها ، شمالی ها ، جنوبی ها و … هر کدام دارای ویژگی ها و فرهنگ های متفاوتی هستند اما فراموش نکنید که در یک تمدن معمولا نقاط مشترکی از ابعاد فرهنگی دیده می شود برای مثال اعتقادات و باورهای ترک ها و کردها بعضا با همدیگر متفاوت است با اینکه از نظر فرهنگی تقریبا فرهنگ های یکسان و مشابهی دارند.

تفاوت فرهنگ و تمدن در چیست

چه عواملی در شکل گرفتن فرهنگ یک جامعه تاثیر گذار هستند ؟


برخلاف تمدن که بیشتر عوامل جبری باعث شکل گیری آن هستند ، شکل گیری یک فرهنگ در هر تمدنی دارای عوامل بسیار زیادی است که از آن جمله می توانیم به به وجود آمدن شهرها ، قدرت های سیاسی ، قدرت های اقتصادی ، دین ، جامعه و زندگی ، کار ، طبیعتا و ثروت ، تکالیف و حقوق شهروندی ، آموزش و یادگیری ، حکومت ها و … تنها چند نوع از عواملی هستند که در سطح فرهنگی یک تمدن بسیار تاثیر گذار هستند. برای مثال اگر در کشوری مردم دارای رفاه و اقتصاد موفق تری باشند ، اگر آموزش های مناسبی دیده باشند ، اگر آزادی های لازم وجود داشته باشد ، اگر اعتقادات دینی سالمی داشته باشند و … این تمدن مستعد تبدیل شدن به یک تمدن با فرهنگ غنی است. و برعکس حتی اگر در گذشته تمدنی دارای یک فرهنگ غنی بوده باشد با گرفته شدن آزادی ها ، کار ، قدرت اقتصادی و آموزشهای نادرست و … این تمدن کم کم از فرهنگ خودش دور شده و تبدیل به یک تمدن کم فرهنگ یا بدفرهنگ می شود.

نتیجه گیری


تمدن و فرهنگ در واقع دو چیز متفاوت هستند ، فرهنگ بدون وجود تمدن به وجود نمی آید پس از این لحاظ می توان فرهنگ را زیر مجموعه ای از تمدن دانست. تشکیل شدن فرهنگ در یک تمدن به عوامل بسیار زیادی وابسته است و بعضا فاکتور زمان تاثیر چندانی در شکل گیری یک تمدن با فرهنگ ندارد برای مثال ممکن است تمدنی چند هزار ساله به دلیل نبود عوامل ذکر شده کم کم رو به بی فرهنگی برود. تمدن وایکینگ ها و تمدن ایرانی ها هر دو تمدن بودند اما یکی از آنها به عنوان تمدنی با فرهنگ و دیگری به عنوان تمدنی خشن و بی فرهنگ و ترسناک در تاریخ یاد شده است. فرهنگ قابل تغییر است و می تواند مرتب تغییر کند اما معمولا تمدن چیزی است که ثابت است و تغییر چندانی ندارد.

تمدن بیشتر جنبه ذاتی و اجتماعی دارد اما فرهنگ بیشتر جنبه اخلاقی و بعضا فردی دارد. فرهنگ را می توان به تکامل فردی مرتبط کرد ، هر چقدر انسانی در یک تمدن بیشتر به دنبال فهمیدن ، دریافتن ، اندیشیدن و کسب آگاهی بیشتر باشد آن تمدن دارای فرهنگ غنی تری است. در برخی تعاریف آمده است که فرهنگ می تواند بدون وجود تمدن هم به وجود بیاید ولی به نظر من این مورد منطقی نیست ! تا زمانیکه تمدنی وجود نداشته باشد هر چند کم سن و سال نمی توان منتظر وجود فرهنگ در آن بود. تمدن معمولا چیزی قابل لمس است اما فرهنگ یک مسئله غیرقابل لمس و بیشتر ادراکی است. فرهنگ یادگرفتی است و قابل انتقال از نسلی به نسل دیگر ، اما انتقال یک تمدن بسیار کار پیچیده ای است. امیدوارم مورد توجه شما قرار گرفته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *