سفر دوباره انسان به فضا

انسان در فضا

پردیس فناوری کیش_طرح مشاور صنعت و مدیریت_گروه هوافضا

آیا در سالهای آتی، سفر به شمال تبدیل به سفر به فضا خواهد شد؟؟!!

با ما همراه باشید.

آمریکا بار دیگر توانست فضاپیمای دراگون 2 با موشک فالکون را با موفقیت به فضا ارسال کند.

پس از این ماموریت که چند هفته پیش انجام شد، آمریکا موفق به اعزام مستقل فضانورد به فضا پس از 9 سال شد.

برنامه ریزی برای این ماموریت در زمان رئیس جمهوری باراک اوباما انجام شده بود .

همانطور که برنامه های فضایی دهه 60 آمریکا مدیون استراتژی و حمایت های کِنِدی (رئیس جمهور آمریکا قبل از انقلاب ایران) بود، این موفقیت نیز مدیون باراک اوباما می باشد.

باراک اوباما در زمینه صنعت فضانوردی علاوه بر این موفقیت اخیر، پدیده ایلان ماسک و شرکت اسپیس اکس را در کارنامه ی خود داراست.

باراک اوباما در حال بازدید از پروژه های فضایی
کِنِدی در حال تماشای موفقیت های فضایی آمریکا

با گسترش تکنولوژی از زمان کندی تا اوباما، شاهد پیشرفت صنعتی در ساختار هریک از فضاپیماها و بخصوص کابین فضاپیما هستیم.

تحول فناوری را بعد از سه نسل در تصاویر زیر مشاهده کنید.

از آپولو تا دراگون
درباره ی دراگون بیشتر بدانید:

این فضاپیما در 30 مه 2020 به فضا پرتاب شد.

این فضاپیما محموله های خود از جمله <موش های قدرتمند> با عضلات قوی، کرم های آفت کش و یک روبات هوشمند تشخیص دهنده ی عواطف را به ایستگاه فضایی بین المللی تحویل داد.

این سومین دیدار سفینه بازیافت شده ی دراگون از ایستگاه فضایی است.

دراگون حاوی حدود 3 تن تجهیزات و ملزومات از جمله 40 موش برای انجام یک آزمایش در هر عضلات و استخوان ها در فضاست.

هشت تا از این موشها طوری مهندسی ژنتیکی شده اند که دو برابر حد طبیعی توده عضلانی داشته باشند. بنابراین به آنها <موش های قدرتمند> می گویند.

دراگون خودنمایی میکند!!

برای اولین باردو فضانورد سازمان هوافضای آمریکا(ناسا) با یک فضاپیمای خصوصی راهی مدار زمین شدند. داگلاس جی.هارلی و روبرت ال. بهنکن   بعدازظهرشنبه به وقت شرق آمریکا سوار بر کپسول دراگون با موشک شرکت اسپیس اکس از مرکز فضایی کندی در فلوراید پرتاب شدند.

سفر آنها به ایستگاه بین المللی فضایی ابتدا قرار بود چهارشنبه انجام شود که به علت شرایط نامناسب آب و هوایی به عقب افتاد

دو فضانورد که توسط سفینه فضایی دراگون به فضا پرتاب شدند از اکتشافات جدید خود در فضا و کشف سیارات با اکوسیستم جالب، سخن گفته اند.

به راستی اکتشافات جدید فضایی در چه زمینه ای هستند؟؟

آیا کشور عزیز ما نیز لذت تجربه ی سفر به فضا را خواهد چشید؟؟

با ما باشید تا سخنان این دو فضانورد عزیز را در مقالات آتی به خدمت تان ارائه دهیم.

اموزش زبان روسی

 اموزش زبان روس 

-پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت -گروه زبانهای خارجی


توانایی یادگیری زبان روس از جمله زبانهای رایج میباشد که امروزه طرفداران زیادی جذب نموده بازار کاری خوب و پیشرفت عالی باعث شده که توانایی داشتن این زبان به یک اپشن خوب برای فرد تبدیل شود با دانستن روسی شما میتوانید اقدام به کاریابی در کشورهای روسی نموده و حتی مهاجرت پیگیری کارهای اقامت   نماینده کارگزار کشور خود بوده و حتی جهت ادامه تحصیل در رشته های پزشکی و دندانپزشکی رنکینگ عالی دارند مخصوصا دندانپزشکی که مورد تایید کشور خودمان میباشد و شما بعد از تحصیل قادر به تایید مدرک و کار میباشید .زبان شیرینی میباشد به عقیده ما اسانتر از زبان انگلیسی است با این تفاوت که تعداد هجا ها بیشتر میباشد و تعدادی از حروف بر اساس نوشتاری شبیه انگلیسی دارای دو نوع الفباست الفبای تحریری و الفبای خواندن یا به اصطلاح خواندن نوشتنن که در بعضی با هم تفاوت دارند با یادگیری این زبان توانایی سفر به تنهایی به کشورهای روس زبان را خواهید داشت و هزاران اتفاق جالب دیگر امتحان کنید  بهتر است بدانید که امروزه 117 میلیون نفر زبان مادری و 113 میلیون نفر زبان دوم انها محسوب میشود پنجمین زبان رایج میباشد بسیاری از مهاجران روسی در سراسر جهان به این زبان صحبت میکنند مانند بلاروس قزاقستان اکراین .خوب است بدانید زبان بین المللیفضانوردان روسی است این بدان معناست که روسیه یکی از کشورهای پیشتاز در عرصه هوا فضا به شمار میرود و حضور موثری در ایستگاه فضایی داردافرادی که قصد رفتن به فضا دارند میبایست اقامتگاهی در روسیه داشته باشند تا زبان محلی این کشور را یاد بگیرند زمان گذاشتن برای یادگیری و دقت تمرکز بر هجاها اواهای صدا دار و بی صدا در تلفظ جملات و حروف کمک شایانی میکند     شباهت بعضی حروف با انگلیسی ممکن است ایجاد ابهام کند ولی ساختار خاصی برای این زبان وجود ندارد 

گرایش طراحی فرآیند در مهندسی شیمی

مهندس شیمی در این گرایش واکنش‌های خاص را از شیمیست‌ها می‌گیرد و با توجه به شرایط محیطی، اقتصادی و … بهترین روش تولید مواد شیمیایی و خالص سازی آنها را طراحی می‌کند. در طراحی این فرآیند باید عوامل مهمی مثل انتقال جرم، انتقال حرارت و روابط ترمودینامیکی را محاسبه کند و به طراحی آن بپردازد.

تولید و توسعه‌ ی نقشه‌ ها ی P&ID طراحی مبدل حرارتی، طراحی پمپ، طراحی برج‌ های تقطیر و خنک کننده و طراحی رآکتور همه در حیطه‌ ی مهندسی فرآیند است.

نمای کلی رشته:

در مقطع کارشناسی ارشد این گرایش به دلیل اینکه شامل دروس تخصصی کاربردی در صنایع مهندسی شیمی می‌باشد علاقمندان زیادی دارد. در این گرایش دانشجویان با اصول طراحی فرآیندهای مهندسی شیمی و تجهیزات مربوطه آشنا می‌شوند و کارکردن با نرم‌افزارهای طراحی مهندسی شیمی را آموزش می‌بینند.

-بازار کار این رشته:

بازار کار این رشته به دو شکل است:
۱- استخدام دولتی مثل آگهی‌های استخدام پتروشیمی و صنعت نفت و …

۲- استخدام شرکت‌های خصوصی.

گرایش محیط زیست در مهندسی شیمی

F-14 گربه دوست داشتنی

به سایت ما حتما یک سری بزنید.

پردیس فناوری کیش_طرح مشاور متخصص صنعت و مدیریت_گروه هوافضا

هواپیمای جنگنده مافوق صوتی دوموتوره، دو سرنشین و با بال متحرک ساخت شرکت گرومن در آمریکا است که نخستین پرواز خود را در سال ۱۹۷۰ انجام داد و از سال ۱۹۷۴ برای خدمت در نیروی دریایی آمریکا پذیرفته شد. این هواپیما از ۱۹۷۴ تا ۲۰۰۶ در نیروی دریایی ایالات متحده به عنوان جنگنده برتری هوایی، هواپیمای رهگیر دفاعی و هواپیمای شناسایی تاکتیکی اصلی این نیرو خدمت کرد. اف-۱۴ بعد از اینکه در دهه ۱۹۹۰ مجهز به سامانه هدف‌گیری فروسرخ در شب و سیستم پرواز سطح پائین گردید، حملات موشکی هوا به زمین دقیقی را هم انجام داد.

F-14 دشمن سرسخت شوروی ها

آنچه که مورد نیاز نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بود، داشتن جنگنده‌ای دوربرد و پرطاقت بود که بتواند از ناوگان جنگی ایالات متحده در مقابل موشک‌های ضد کشتی شلیک شده از بمب‌افکن‌ها و زیردریایی‌های شوروی دفاع کند، در مقایسه با جنگنده اف-۴ فانتوم از رادار پرقدرت‌تر و موشک‌های دوربردتری به منظور رهگیری هواپیماها و موشک‌های دشمن برخوردار باشد و دارای خصوصیات برتری هوایی منحصربه‌فردی باشد.

موفقیت گرومن در پروژهٔ اف-۱۴ در آن بود که توانست دوباره از موتورهای بی‌کیفیت تی‌اف۳۰ که در هواپیمای اف-۱۱۱بی به‌کار رفته بود، در اف-۱۴-A استفاده کند. به دلیل مشکلات این موتور و ناکامی اف-۱۴ در نیروی دریایی آمریکا، موتور جدیدی با نام جنرال الکتریک اف۱۱۰ بر روی مدل‌های اف-۱۴-B و اف-۱۴-D نصب شد.

F-14 در یک قدمی مهاجم زمینی

این قابلیت زمان جنگ ایران و عراق توسط عباس بابایی مطرح شد که در ابتدا با آن مخالفت شد و پس از شهادت عباس بابایی این طرح مسکوت ماند. اطلاعات دقیقی از این طرح در دست نیست.

با چند تصویر از این تامکت دوست داشتنی همراه باشید.

گربه در آسمان



گرومن F-14
خودنمایی گروهی گربه ها

راز و رمز رسیدن به آرامش ذهن و درون

پردیس فناوری کیش_طرح ماشاوره متخصصین صنعت گروه منابع انسانی 

راز و رمز رسیدن به آرامش ذهن و درون

1. گوش دادن به موسیقی:

تا زمانی که از آن لذت می برید و به شما آرامش می بخشد،

مهم نیست که چه سبکی است.

موسیقی غذای روح است و یک راه فوری برای به دست آوردن آرامش ذهن می باشد. 

2. نفس عمیق :

هنگامی که شما بر تنفس خود تمرکز می کنید،

تمرکز ذهن روی فرآیند تقویت کننده زندگی، جذب هوا و بیرون آوردن آن است.

پنج نفس طولانی و عمیق را انجام دهید و همانطور که این کار را انجام می دهید، روی ریه ها و دیافراگم ها تمرکز کنید.

 

راز آرامش درون خویشتن داری است

3. پیاده روی کنید:

بودن در هوای تازه می تواند شما را به یک دنیای خوب ببرد و حس خوب و آرامش را ترویج می دهد.

بیرون بروید و نفس بکشید، به خصوص در زمان آفتابی بودن خورشید.

4. از طبیعت لذت ببرید:

زیاد در خانه و شهر بودن چیز خوبی نیست ،

کمی از شهر دور شوید.گوش دادن به آواز پرندگان و لذت بردن از سکوت و آرامش برایتان مفید است. 

5. با یک حیوان خانگی بازی کنید:

داشتن یک حیوان خانگی برای بازی کردن، راهی عالی برای کاهش استرس و آرامش درونی است.

لمس کردن یک حس قدرتمند است و می تواند تنش را کاهش دهد و آرامش ذهن را بهبود دهد. 

6. تمیز بودن:

تمیزکاری منظمی را داشته باشید. کثیفی می تواند احساس تنش اضافه کند و یک خانه تمیز اجازه می دهد تا ذهنتان آرام تر شود. 

7. پذیرش:

پذیرش برای آرامش روح و ذهن حیاتی است ؛

پذیرش اینکه ضمانت هایی در جهان وجود دارد و یادگیری تحمل عدم اطمینان، جهش بزرگی در آرامش است.

تمایز بین آنچه می توانید و نمی توانید کنترل نمی شود. 

8. آگاهی:

هنگامی که آگاه هستیم، ما در حال حاضر هستیم و از پنج احساس مان آگاهیم:

لمس، طعم، دید، شنیدن و بوییدن.

احساسات خود را درگیر کنید و این، زمان را برای نگرانی و فکرهای منفی کمتر می کند. 

9. عشق به خود :

هرچه بیشتر ما خودمان را دوست داشته باشیم، آرامش ذهنی بیشتر می شود ؛

ما بیشتر خودمان را قبول میکنیم و احساس بهتری خواهیم داشت، مهم نیست که چه وضعیتی داریم.

نا امنی کمتری را تجربه میکنیم و در نتیجه آرامش درونی و ذهنیمان افزایش مییابد. 

10. با خودتان روراست باشید:

این یکی دیگر از عناصر حیاتی آرامش درونی ذهنی است ؛

هنگامی که کاری می کنیم، به نحوی که احساس می کنیم و فکر می کنیم، رفتار می کنیم.

وقتی که خودمان را می بینیم و اینکه چگونه جهان ما را می بیند، یکسان است، ما همکاری می کنیم.

مشکلات زمانی بوجود می آیند که ما خودمان را یک راه می بینیم،

اما جوری رفتار کنید که دوست دارید ببینید.راه هایی را برای حفظ آرامش درونیتان پیدا کنید.

اقتصادی عمل کردن در همه چیز

اقتصادی عمل کردن در همه چیز

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_دپارتمان مدیریت بازگانی :

اقتصادی عمل کردن یعنی چه ؟

اقتصادی عمل کردن ، یعنی رهایی از رنج هایی که به صورت ناخود آگاه متحمل خود و دیگران می کنیم.

به گفته کنفوسیوس ( مشهورترین نظریه پرداز و فیلسوف چینی ) کسی که اقتصادی عمل کردن را نیاموزد ، در زندگی محکوم به رنج کشیدن است . احتمالا همه ما با عبارت رنج کشیدن در گفته کنفوسیوس کاملا موافق هستیم . ما همه در مراحلی از زندگی به علل تصمیمات خود و یا سر و کار داشتن با افراد متفاوت ، معنای رنج کشیدن را خوب درک می کنیم . گاهی اوقات نزد خودمان فکر می کنیم که یک انسان چقدر می تواند رسیدن به اصل مطلب را کش دهد ؟ هنوز شروع نکرده در حالی که اگر من به جای او بودم تا بحال موضوع را تمام کرده بودم .

کسب و کار ، جایی برای حاشیه رفتن و فکر و خیال ندارد .

حتی اگر زیباترین صحبت ها را انجام دهید ، هیچ تفاوتی ایجاد نمی کند .

کار شما هر چه هست ، آن را کوتاه ، سریع و مستقیم انجام دهید .

این یعنی اقتصادی عمل کردن .

اقتصادی عمل کردن در همه جنبه ها

با اقتصادی عمل کردن ، شما در وقت ، انرژی و هزینه ها صرفه جویی کرده اید .

ضمن اینکه مودبانه تر نیز هست ، چون بیشتر مردم برای وقت خود ارزش قائل هستند ، شاید منظور کنفوسیوس در جمله ای که ذکر شد تنها موضوعات مالی بوده باشد اما چرا ما این موضوع را در تمام جنبه های زندگی خود رعایت نکنیم ؟

حتی حرف زدن ، چرا باید با صحبت های صد تا یک غاز دیگران را عذاب دهیم ؟

دونالد ترامپ در کتاب ” مثل یک میلیاردر فکر کنید ” ذکر کرده :

شخصی فقط سه دقیقه وقت داشت تا پیشنهاد کاری خود را به من بگوید .

آن روز سرم خیلی شلوغ بود و اصلا حوصله گوش کردن به یک پیشنهاد کاری را نداشتم . پس تصور کردم که اگر به او پیشنهاد معرفی سه دقیقه ای را بدهم او قبول نخواهد کرد و به این شکل وقت من هم کمی آزاد خواهد شد . اما او نه تنها زمان سه دقیقه ای را پذیرفت بلکه در عرض سه دقیقه چنان پیشنهاد جالبی به من داد که با او قرار داد بستم .

کاری که ضرب الاجل با بعضی از افراد می کند ( خصوصا ما ایرانی ها ) واقعا حیرت آور است.

این جمله را به این منظور بیان می کنیم که گاهی اوقات لازم است تا برای خود ضرب الاجل تعیین کنیم . تمرین کنید که پیشنهاد های خود را در کمتر از ۵ دقیقه هم به راحتی و بدون مشکل ارائه کنید . تمرین کنید که معرفی خودتان را کمتر از ۳ دقیقه انجام دهید . با خلاصه کردن کل مطالب غیر ضروری ، مشاهده خواهید کرد که تا حد می توانید ویرایشگر خوبی باشید . مخاطب شما یا مافوق شما از اینکه شما توانایی خلاصه کردن مطلب را دارید همواره ممنون شما خواهند بود .

اقتصادی عمل کردن

توانایی شفافیت و عکس العمل سریع 

همه ی ما از ایمیل های به درد نخور و اسپم متنفریم .

مدام باید وقت خود را تلف کنیم تا بتوانیم یک ایمیل مهم بین آنها پیدا کنیم .

این مثال را مد نظر داشته باشید ، حرف های زائد مانند ایمیل های اسپم هستند . همیشه حرف درست و حسابی و موارد مهم را بازگو کنید . این عمل زودتر از آنچه تصور کنید شما را در زندگی به مقصود خواهد رساند . کسب و کار شیبه دوی استقامت است . برای بهترین تیم بودن ، نمی توانید شخصی را در تیم خود  داشته باشید که همیشه عقب تر از دیگران حرکت می کند ، چون همه تیم از کار او آسیب می بیند . سعی کنید در زندگی آن شخصی نباشید که کار را برای دیگران خراب می کند .

برخی اوقات باید در صحبت های خود شفاف و کوتاه عمل کنید .

مثل یک دونده سریع تر از بقیه حرکت کنید .

این امر میسر نخواهد شد مگر با تمرین .

با پرسیدن اینکه چطور می توانم موجز باشم ، خود را به چالش بکشید . و صاف بروید سر اصل مطلب . این توانایی که همیشه قبل از بقیه ، معامله را در ذهن خود نهایی کنید ، یک شبه به دست نخواهد آمد . زمان زیادی برای خبره شدن در آن لازم دارید اما بدانید که همه می توانند این تکنیک را بیاموزند . دقت کنید که افراد حاضر جواب و بی ادب صرفا عکس العمل سریع ندارند ، بی ادبی نشانه عدم اعتماد به نفس است ، برخی از افراد با گوشه گیری و سکوت عدم عزت نفس خود را نشان می دهند و برخی دیگر با حاضر جوابی غیر مودبانه .

عکس العمل سریع یعنی شما حتی در رستوران برای سفارش غذا وقت خود و گارسون را هدر ندهید .

خلاصه گویی ، هنری پنهان

اگر برنامه های استعداد یابی را مشاهده کرده باشید معمولا شرکت کنندگانی که واقعیت ها را رک و پوست کنده و بدون لفاظی بیان می کنند شانس بیشتری برای برنده شدن نسبت به دیگران دارند . زمانی که امکان دارد تا یک توضیح در ۳۰ ثانیه بیان شود و یک داوطلب در ۵ دقیقه آن را بیان می کند ، در ذهن ناخود آگاه داوران یک چراغ قرمز روشن می شود با این عنوان که ما وقت اضافی برای پر حرفی نداریم و این صحبت های اضافی معمولا به شکل بدی ، احتمال برنده شدن داوطلب را پایین می آورد .

درست است که این نصیحت ، خیلی ساده به نظر می رسد .

ولی درک و درایت زیادی در آموزش مختصر ، سریع و روان بودن وجود دارد .

این که بدانید اصل صحبت شما چیست ، و آن را در کوتاه ترین حالت به دیگران توضیح دهید ، به خودی خود ، قدم بزرگی برای پیشگام بودن و کسب احترام محسوب می شود . این مهارت ها را در هر زمان و هر فرصتی که برای شما رخ داد ، امتحان کنید . حالا اگر در صف نانوایی بودید یا در یکی از برنامه های استعداد یابی تلوزیون . می توانید .

یاد گیری اقتصادی عمل کردن در صحبت

برای پرورش استعداد اقتصادی عمل کردن در صحبت ها ،  در سطح حرفه ای ،  می توانید  از کلاس ها و مهارت های فن بیان بهره ببرید که از تکنیک ها و تمرینات بسیاری زیادی مانند بداهه گویی و … استفاده می شود تا ذهن فرد برای عکس العمل سریع آماده شود  . یکی دیگر از روشهای تقویت این موضوع ، مطالعه است ، مطالعه باعث افزایش دایره لغات شما می شود و ذهن ناخود آگاه شما هنگام مواجعه با شرایط ، می تواند کلمه مناسب را پیدا کند و سریع فکر کردن را بیاموزد . 

 اما اصل موضوع این است که شروع صحبت شما باید زیبا و تاثیر گذار باشد .

اگر بتوانید شروع صحبت را خوب انجام دهید توجه دیگران به شما جلب خواهد شد .

برای ماندگار بودن اثر صحبت های شما باید خاتمه صبحت ها نیز کاملا تاثیر گذار باشد .

هر چه خلاصه تر صحبت کنید ، موفق تر خواهید بود . توضیحات اضافه باعث خستگی در افراد خواهد شد .

اقتصادی عمل کردن را بیاموزید ، اقتصادی صحبت کردن را بیاموزید .

مردم در دنیای امروز عاشق این منش هستند . 

موفقیت در کسب و کار ، اکتسابی یا استعداد خدادادی؟

موفقیت در کسب و کار ، اکتسابی یا استعداد خدادادی؟

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_دپارتمان مدیریت بازرگانی :

موفقیت در کسب و کار ، خدادادی نیست 

اغلب مردم تصور می کنند که انسان های موفق ذاتا موفق هستند ، تصور می کنند هر کسی ، موفقیت در کسب و کار خود پیدا کرده است در آن کار استعداد داشته است ، مثلا می گویند : آقای X ذاتا تاجر به دنیا آمده است و تجارت در خون اوست . اگر بخواهیم از جنبه منطق به موضوع نگاه کنیم ،  شاید این حرف ها تا حدودی صحیح باشد ، ولی ، موفقیت یک مهارت اکتسابی است و راه رسیدن به آن انضباط و تمرکز کردن است .

درست همانطور که :

موسیقی دان شدن ، ورزشکار شدن و … مداومت و سالها تمرین مطلبد .

شاید در ابتدای تصمیمات مهم زندگی خودتان کمی تردید داشته باشید ، مثلا برای انتخاب رشته تحصیلی یا شغلی که قصد دارید موفقیت در کسب و کار تان را در آن حیطه تجربه کنید ، اما زمانی که تصمیم قطعی شد باید خیلی جدی و متمرکز مشغول انتخاب خود شوید . این راه رسیدن به موفقیت در کسب و کار است و هیچ ورد و جادویی در کار نیست .

کسب پول و کار کردن هنر است ، و داشتن یک کسب و کار خوب و موفق بهترین هنر .

رازی کوچک ، برای موفقیت در کسب و کار 

همیشه بیشتر از آنچه انتظار می رود کار کنید و بیشتر از آنچه از خود می خواهید بیاموزید .

کار کردن بیش از انتظار ، تنها زمانی به واقعیت تبدیل می شود که شما عاشق کارتان باشید .

منظور ما از کار بیش از اندازه این نیست که برای موفقیت در کسب و کار باید زجر بکشید :

این موضوع مفصل در مطلب کارتان را یک هنر بدانید شرح داده شده است .

خیلی از افراد موفق هم در طول زندگی خود همین موضوع را رعایت کرده اند و صرف نظر از رشته کاریشان ، همیشه بیش از انتظار کار و آموزش را انجام داده اند . « وینستون چرچیل » یک سخنران مشهور و سیاستمداری است که نامش به عنوان فردی باهوش و ذکاوت مادر زادی در بین جوامع مختلف برده می شود . اما اگر قصه زندگی او را مطالعه کنید ، متوجه خواهید شد که بعد از اشتباهات فاحش در ابتدای کار خود ، نا امید نشده ، وقت و انرژی بسیاری را صرف کسب این مهارت کرده است . پس این یک استعداد طبیعی نبوده ، چون دائم روی مهارت خود کار می کرده است .

استعداد او ، نتیجه ی کار متمرکز و آگاهانه بوده است .

اکثر موسیقی دانان نیز از همین روند پیروی کرده اند ،

آنها در سنین پایین اقدام به آموزش کرده و استعداد عادی خود را به دقت رشد داده اند .

موفقیت در کسب و کار

همه استعداد دارند 

« دونالد ترامپ » می گوید :

اگر بخواهم توانمندی ذاتی خود را بیان کنم ، استعداد ذاتی من به عنوان یک تاجر ، این است که می توانم در عین دقت به تمامی جزئیات ، نما و تصویری کلی را هم در ذهن خوب داشته باشم ، در این مرحله از کارم می توانم همزمان روی چند کار تمرکز داشته باشم ، و نتایج آنها را در ذهن ببینم . اما باز هم باید بگویم که این یک مهارت اکتسابی است که بخش اعظم آن را ،  در دوران تحصیل و تمرین بر روی انجام همزمان چند کار آموخته ام .

پس می توانیم نتیجه گیری کنیم که حتی اگر :

یک فرد استعداد ذاتی برای انجام یک کار داشته باشد ، و شما نداشته باشید

شما با تمرین می توانید به همان استعداد دست پیدا کنید .

تنها شما باید زمان و انرژی بیشتری صرف کنید . اما شرطش آن است که به آن کار علاقه داشته باشید

پس تکلیف استعداد مادر زادی چیست ؟

شاید بگوید : برخی از افراد قوی تخیل بالایی دارند .

افراد موفق و مطرح دنیا را مثال بزنید و بیان کنید این قماش از آدم ها در عین حال هم تاجر های خوبی هستند و هم تخیل بالایی دارند . در این بین استعداد چه نقشی دارد . برخی از انسان ها بدون تلاش زیاد به علت داشتن استعداد بالا کارهای خود را به راحتی انجام می دهند . شاید از نظر شما این افراد اعجوبه باشند ، ولی وقتی با دقت این انسان ها را زیر نظر داشته باشیم ، می بینیم که همین اعجوبه ها به دقت تحت آموزش ، تمرین بوده و معمولا هنوز هم هستند .

استعداد کاملا بستگی به کاری دارد که شما انجام می دهید . 

جمله معروف هر کسی را بهر کاری ساختند را شنیده اید ؟

بعضی از افراد کاری را انجام می دهند که برای آن ساخته نشده اند ، و همین افراد ، زمانی که کار مناسب خود را کشف کنند ، به موفقیت می رسند .

سخت کوشی و کار در زمینه درست باید کنار یکدیگر باشند .

استعداد یا شانس

وراثت و محیط دو عاملی هستند که باید در آنها دقت شود .

اگر شما پدری خود ساخته داشته باشید و در محیطی خوب رشد پیدا کنید ، این در نتیجه کار شما بی تاثیر نخواهد بود ، دقت کنید تاثیر را آنها ایجاد نمی کنند ، این دو عامل تنها آموزش شما را به نحو احسن پیش می برد وگرنه این خود شما هستید که نتایج را ایجاد می کنید . پس تصور نکنید که فردی با خوش شانسی در خانواده ای خوب متولد شده و این باعث ایجاد استعداد در وی شده است . ما تاثیر آموزش خوب در خانواده خوب را انکار نمی کنیم اما در نهایت این فرد آموزش دیده شده است که نتایج را خلق می کند .

نقش وراثت و محیط برای موفقیت در کسب و کار

بنابراین :

دقت کنید که گرفتار تله وراثت و محیط نشوید .

چون هیچ تضمینی وجود ندارد تا آموزش های شما درست باشد و اگر هم باشید هیچ تضمینی وجود ندارد که این راه  ، راه شما باشد . برای مثال دو برادر در کار ملک هستند  ، آنها پدری موفق داشته اند و پدر تمامی تجارب خود را به خوبی به فرزندان آموخته است ، اما این موضوع دلیل بر موفقیت آنها نخواهد بود . ممکن است یکی از این دو برادر که شرایط یکسانی داشته اند موفق و دیگر ناموفق شود و اگر علت را جویا شویم متوجه خواهیم شد که برادر ناموفق هیچ علاقه ای به کار ملک و مسکن نداشته و تنها به علت شغل خانوادگی به این کار پیوسته ، پس کلمه درست برای استعداد ، همان علاقه است .

اگر شخصی بهترین مجسمه را در کشور شما ساخته است .

عبارت درستی نیست که بگویم استعداد مجسمه سازی داشته ، این تنها ، مزیت فرد بوده که علاقه شدیدی به کار مجسمه سازی داشته است و قطعا برای خواسته اش که بهترین مجسمه این کشور بوده خیلی خیلی اشتیاق به خرج داده ، در حالی که شاید شما حتی با دیدن یک مجسمه یا کار مجسمه سازی ، حس بدی را به خود القاء کنید ، چون علاقه ای به این کار ندارید .

این به معنی نداشتن استعداد شما در آن کار نیست . 

موفقیت در کسب و کار

مهارت ها قابل پیشرفت هستند

امروزه آزمایش هایی در حال انجام هست برای تمرین متقابل مغز .

دانشمندان قصد دارند تا مهارت های رشد یافته یک انسان را در بقیه زمینه های فعالیت هم به کار ببندند تا آن مهارت ها نیز رشد کنند . راه ساده آن برای شما این است که در دل کاری که عاشق آن هستید ، کارهای دیگر را مرتبط کنید تا مهارت های شما نیز رشد پیدا کند ، برای داشتن افکار پیوسته و رشد دیگر مهارت ها بحث ساختن افکار مرتبط را مطالعه کنید . مثلا یک بازی که به تمرکز چندین حس و فعالیت مختلف نیاز دارد را انتخاب کنید ، خواهید دید که راه حل خیلی از مشکلات در حین انجام همین بازی به ذهن شما خواهد رسید . این کار شما را مجاب می کند تا یک سرگرمی خارج از کارتان نیز داشته باشید که در عین حال باعث تکمیل کارتان خواهد بود .

نقش شانس چیست ؟

شاید شما هم مانند خیلی از افراد ، به شانس اعتقاد داشته باشید .

شاید اگر به شما بگوییم که شانسی در جهان هستی وجود ندارد و همه چیز به خودمان بستگی دارد کمی کلیشه ای به نظر برسد . ولی حداقل قبول کنید که اگر باور داشته باشید خوش شانس خواهید بود . شاید اعتقاد داشته باشید که جهان این طور نیست که همه بتوانند بی اندازه موفق شوند ، اما حداقل قبول کنید که اگر باور داشته باشید ، شما خوش شانس خواهید بود و جز گروه موفق ها قرار می گیرید .

نکته اصلی در کسب و کار خلاقیت است .

خلاقیت هم همانطور که گفته شد بخش هنری کار است .

برای موفقیت صبور باشید 

هر صنعتی پیشگامانی دارد و این افراد در کارشان هوشمندانه و خلاقانه عمل می کنند .

گاهی اوقات مردم تصور می کنند که موفقیت در کسب و کار ، یک شبه اتفاق می افتد ، ولی همیشه این تصور صحیح نیست . حتی اگر در کسب و کار خود جا افتاده باشید هم ، معمولا موفقیت در آن یک شبه اتفاق نخواهد افتاد . موفقیت در کسب و کار با صبر و شکیبایی به دست می آید . صبر ، چیزی است که اگر ذاتن ندارید ، نمی توانید موفق شوید ولی نگران نباشید چون صبر هم یک ویژگی اکتسابی است و می توانید صبور بودن را بیاموزید .

اما در نهایت می توان گفت که موفقیت در کسب و کار :

ترکیبی از صبر ، تلاش ، علاقه ( خلاقیت و استعداد ) ، افکار و آموزش های شماست . 

۲۴ ساعت در روز خیلی کم است؟

۲۴ ساعت در روز خیلی کم است؟

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_دپارتمان مدیریت دولتی :

گاهی نمی‌توانیم باور کنیم که همهٔ ما روزانه ۲۴ ساعت زمان در اختیار داریم. سرعت انجام کار بر بهره وریتأثیر می‌گذارد. اما کسانی که از ۲۴ ساعت روزشان بیشترین استفاده را می‌کنند، دقیقا می‌دانند که چطور کارآمد باشند. موضوع این است که بدانیم کدام کار غیرضروری را حذف کنیم تا برای انجام کارهای واجب، زمان کافی داشته باشیم. درک تعادل و پیداکردن عادت‌های جدید نیز مهم است. سرعت تنها بخش کوچکی از این معماست. حالا ببینیم چطور می‌توانیم در طول روز، زمان بیشتری داشته باشیم تا برای رسیدگی به کارهای واجب و برنامه‌های شخصی وقت کم نیاوریم. در ادامه چند راهکار مفید را بررسی می‌کنیم.

۱. فهرستی از کارهای روزانه بنویسید

تهیه لیست کارهای روزانه

بی‌شک اولین‌ باری نیست که با این پیشنهاد مهم و واضح روبه‌رو می‌شوید، اما قرارگرفتن آن در جایگاه اولِ این مقاله دلیل دارد. اگر قبلا روش نوشتن فهرست کارهای روزانه را امتحان کرده‌اید اما فهرستتان کارآمد نبوده است، این بار یک فن جدید را امتحان کنید؛ مثلا در تلفن همراه یا تقویم کاغذی کارهایتان را یادداشت کنید. همچنین می‌توانید از برنامه‌های مخصوص افزایش بهره وری کمک بگیرید.

هر روز صبح، یادداشت‌کردن کارهای مهم به منظم‌بودن شما کمک می‌کند؛ علاوه‌برآن، باعث می‌شود درباره اهداف قابل‌دسترس، در هر روز، واقع‌بین باشید. همچنین، شب‌ها پیش از خواب، زمان مناسبی برای نوشتن فهرست کارهای روزانه است.

۲. انجام چند کار هم‌زمان باهم را محدود کنید

چند کار را همزمان انجام ندهید

بر اساس باور غلط رایجی که وجود دارد، اگر چند کار را به‌طور هم‌زمان انجام دهیم (multi-tasking)، سریع‌تر به نتیجه می‌رسیم. هرچند برخی از کارها مثل خوردن ناهار و تماشای فیلمی آموزشی را می‌توان هم‌زمان انجام داد، اما به‌طورکلی بهتر است بر انجام هر کار به‌صورت جداگانه متمرکز شویم.

اگر بیشتر وقت‌ها می‌توانید فقط یک کار انجام دهید، قدرت بهره‌وری‌تان به بیشترین حد خود خواهد رسید. انجام چند کار به‌طور هم‌زمان می‌تواند باعث ایجاد استرس شود. این در حالی است که تمرکز بر انجام یک کار کمک می‌کند که کنترل اوضاع را به دست بگیرید؛ درنتیجه همهٔ کارها را به‌موقع انجام می‌دهید.

۳. به اولویت‌ها بچسبید

بسیاری از کارمندان تمایل دارند که اول سراغ آسان‌ترین کارها بروند، چون این روش کمک می‌کند کارهای بیشتری را به پایان برسانند. این روش در برخی از موقعیت‌ها باعث صرفه‌جویی در زمان می‌شود، اما کنارگذاشتن کارهای واجب فقط موجب استرس شما خواهد شد. چون در این روش زمان کافی برای کارکردن روی اولویت‌ها نگذاشته‌اید، مشکلاتی پیش می‌آید.

تلاش کنید که انتخاب کارها بر اساس اولویت‌ را درونی کنید و به آن پایبند باشید. به‌زودی از دیدن تعداد پروژه‌های کامل، در طولانی‌مدت، شگفت‌زده خواهید شد.

۴. به‌صورت پیش‌فرض «نه» بگویید

پاسخ پیش‌فرض را «نه» قرار دهید

زمانی که پیشنهاد انجام کاری به شما داده می‌شود، بهتر است پاسخ پیش‌فرض ذهنی‌تان «نه» باشد. با وجود چنین ذهنیتی، بهتر می‌توانید آن پیشنهاد را بررسی کنید. فراموش نکنید که منظورمان این نیست که هر پیشنهادی به شما داده شد، در جا رد کنید.

در عوض، بهتر است که به همهٔ پیشنهادها چنین پاسخی بدهید: «باید مطمئن شوم که زمان کافی برای انجام این کار را دارم. اجازه دهید کارهای دیگری را که مشغول آنها هستم، بررسی کنم و خیلی زود به شما پاسخ دهم.»

۵. اگر می‌خواهید جواب مثبت دهید، ریشهٔ این کار را پیدا کنید

تجربه‌های پیشین، عادت‌ها و احساسات شما عامل‌های اساسی برای سخت‌شدن گفتن «نه» به دیگران است. زمانی را صرف بررسی این موضوع کنید که چرا ایجاد حدومرزها برای شما چالش‌برانگیز است. جواب این پرسش را به خودتان بدهید؛ آنگاه می‌بینید که ردکردن خواسته‌های غیرمعقول دیگران کار بسیار راحتی خواهد شد.

۶. زمان‌بندی خودتان را تنظیم کنید و کاری کنید که دیگران با شما هماهنگ شوند

این ایده از توانایی «نه گفتن» و واگذاری کارها به دیگران، بدون احساس گناه، برگرفته شده است. اولویت‌هایتان را زمان بندی کنید و درمورد کارهایی که در یک روز می‌توانید انجام دهید، واقع‌بین باشید. فراموش نکنید که زمانی را برای کارهای مهم مثل ورزش کردن و خواب هم به فهرست اضافه کنید.

برای هر روزتان برنامه بریزید و مطمئن شوید که دیگران خود را با آن هماهنگ می‌کنند. البته گاهی لازم است در برخی از موقعیت‌های ضروری سازش کنید و با طرف مقابل به توافق برسید. اگر همیشه این ایده را در پس ذهن‌تان داشته باشید، مطمئن خواهید بود که کسی از موقعیت‌تان سوءاستفاده نمی‌کند.

۷. از اعتیاد به تلویزیون و شبکه‌های مجازی خلاص شوید

اعتیاد به تلویزیون و شبکه‌های مجازی را محدود کنید

ممکن است که همه این مشکل را نداشته باشند، اما در دنیای پرسرعت امروز، این فعالیت‌ها در حال تبدیل‌شدن از ضداسترس‌ها به نوعی از اعتیاد هستند. اکثر ما هر زمان که ذهن‌ گرفتاری داریم، به بهانهٔ استراحت‌کردن سراغ شبکه های اجتماعی می‌رویم. این کار در واقعیت باعث شکل‌گیری عادت بد و تبدیل‌شدن به بخشی از کارهای روزمره می‌شود.

برای ازبین‌بردن هر عادت، ۲۱ روز زمان لازم است. سعی کنید این عادت را از بین ببرید و این فعالیت‌های سهل‌انگارانه را حذف کنید. با این کار کنترل بیشتری روی روزتان دارید و بدون اینکه مغلوب چیزی شوید، می‌توانید پروژه‌ها و کارهای مفیدی را انتخاب کنید و انجام دهید.

فراموش نکنید که زمان‌هایی که به استراحت نیاز دارید، قدم‌زدن یا نشستن در سکوت بدون روشن‌کردن هیچ صفحه‌نمایشی، بهترین کار است.

۸. نظم‌داشتن در خانه را به اولویت تبدیل کنید

اگر زندگی‌تان نظم داشته باشد، تمام کارهایی که باید انجام دهید نیز نظم خواهد گرفت. مثلا شاید فکر کنید زمان کافی برای شستن ماشین‌تان را ندارید، چون هفتۀ آینده باید یک مقاله تحویل دهید؛ اما اگر زمانی را به شستن ماشین‌تان اختصاص دهید، مشغولیت ذهنی کمتری خواهید داشت و روی مقاله‌تان هم بهتر کار خواهید کرد. این موضوع هم باید به یکی از عادت‌های خوب‌ شما تبدیل شود.

۹. هر شب خواب کافی داشته باشید

افرادی که به کار اعتیاد دارند به‌سختی می‌توانند خوابیدن را جزء اولویت‌هایشان به حساب بیاورند؛ اما این موضوع اهمیت ویژه‌ای دارد. درست مثل بسیاری از راهکارهای دیگر در این مقاله، خواب کافی باعث عملکرد بهتر و سریع‌تر در انجام کارها می‌شود.

تقریبا همه می‌خواهند کارهای بیشتری انجام دهند. اگر کارهای زیادی روی سرتان ریخته و مجبور به حذف یا کم‌کردن خوابتان هستید، بهتر است از مقاومت دست بردارید و به‌دنبال ایجاد تغییراتی در مسیر شغلی تان باشید. صحبت‌کردن با رئیستان یا یادگیری «نه» گفتن، می‌تواند به حل‌شدن این مشکل کمک کند.

۱۰. خستگی بر اثر کار را آرمانی نکنید

خستگی بر اثر کار را آرمانی نکنید

اهمیت به کار و تلاش‌کردن در زمینهٔ حرفه‌ای مهم است؛ اما کار‌ کردن بیش از حد یا آسیب‌رساندن به خودتان زیاده‌روی محسوب می‌شود. خستگی بیش از حد بر اثر کار هیچ سودی برایتان نخواهد داشت؛ علاوه‌بر‌این، کیفیت کار را هم تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

۱۱. سراغ ایمیل‌های دیروقت نروید

بررسی‌کردن ایمیل‌ در ساعت‌های غیراداری به این معنی است که مشتاق هستید پروژه‌های بیشتری را حتی در وقت استراحت، کامل کنید. اجازه ندهید به این کار عادت کنید.

اعلان‌های کاری را در ساعت‌های غیراداری خاموش کنید. اگر همیشه در زمان استراحت برای انجام کارهای جدید در دسترس باشید، زمان کمتری برای استراحت خواهید داشت.

۱۲. ارزش خود را بشناسید

متوجه ارزش خودتان باشید و بدانید که تفکر و نظرهای شما باارزش هستند. «نه گفتن» به این معنی نیست که شما نچسب، خودخواه و بدجنس هستید! جواب منفی‌دادن یعنی سلامت شما نسبت به تأیید و تحسین دیگران اهمیت بیشتری دارد.

سخن پایانی

زمانی که برنامه‌های فشرده‌ای دارید، هر یک دقیقه زمان باارزشی محسوب می‌شود. آیا مدام این حس به‌سراغ شما می‌آید که مجبور به قبول‌کردن انجام کارهایی هستید که به شما پیشنهاد می‌شود؟ در این صورت، احساس خواهید کرد که ۲۴ ساعت در روز برایتان کافی نیست و دچار استرس و بهره‌وری پایین می‌شوید.

احتمالا با خواندن این مقاله متوجه شده‌اید که اکثر کارهایی که در این فهرست آمده‌اند، باعث می‌شود بر ساعت‌های روز و اولویت بندی کارهایتان کنترل داشته باشید. احساس کنترل‌داشتن روی اوضاع همیشه ذهن شما را از دغدغه‌های اضافی رها کرده و به تصمیم‌گیری‌های آسان‌تر، سریع‌تر و واضح‌تر کمک می‌کند. با انجام این کارها اولویت‌های شما مشخص می‌شوند. هرچه زودتر این تمرین‌ها را انجام دهید، تبدیل‌شدن آنها به عادت‌های مثبت هم زودتر رخ خواهد داد.

نظر شما چیست؟ آیا شما هم حس می‌کنید ۲۴ ساعت در روز زمان کافی برای رسیدگی به کارهایتان نیست؟ راهکار شما برای مقابله با این موضوع چیست؟

سرسختی ذهنی چیست و چطور به‌ دست می‌آید؟

سرسختی ذهنی چیست و چطور به‌ دست می‌آید؟

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_دپارتمان روانشناسی

همهٔ ما در اطراف خودمان آدم های موفق زیادی را می‌شناسیم: دوستمان، همسایهٔ روبه‌رویی، افرادی‌ که در سرتاسر جهان از دستاوردهایشان در اخبار می‌شنویم یا در اینترنت از آنها مطلب می‌خوانیم. همهٔ این افراد ممکن است آدم‌های موفقی باشند که بارها به رازهای موفقیت‌شان فکر کرده‌ایم. هریک از آنها روش‌های مربوط‌ به خودشان را دارند که با آن به موفقیت رسیده‌اند. بااین‌حال، یک راز مشترک بین همهٔ افراد موفق دنیا وجود دارد و آن این است که این افراد سرسختی ذهنی دارند.

مطالعات نشان می‌دهند که سرسختی ذهنی یکی از مؤلفه‌های اصلی موفقیت است. آنجلا داکورث (Angela Duckworth) در کتاب مشهورش با عنوان سرسختی (Grit) نوشته است:

راز رسیدن به دستاوردهای برجسته، استعداد نیست بلکه ترکیبی خاص از اشتیاق و پشتکار است.

این همان چیزی است که آن را سرسختی ذهنی می‌نامیم. سرسختی ذهنی نقش مهمی در دستیابی به اهدافمان دارد.

گاهی اوقات درمسیرِ رسیدن به اهداف مان احساس خستگی می‌کنیم و به‌ جایی می‌رسیم که موفقیت برایمان ناممکن جلوه می‌کند. اینجاست که امیدمان را از دست می‌دهیم و هدفمان را رها می‌کنیم.

بنابراین می‌توان گفت سرسختی ذهنی همان توانایی چسبیدن به هدف، در زمان‌هایی است که شرایط سخت شده و موانع نمایان می‌شوند. فقط افرادی می‌توانند از موانع عبور کنند که میزان سرسختی ذهنی‌شان زیاد باشد. دیگران ممکن است به‌راحتی رؤیاهایشان را رها کنند.

سرسختی ذهنی مختص افراد خاصی نیست

خبر خوب اینکه سرسختی ذهنی چیزی نیست که فقط عده‌ای خاص از آن بهره‌مند باشند. همهٔ ما می‌توانیم این ویژگی را در خودمان ایجاد کنیم و با تقویت آن به اهدافمان برسیم. سرسختی ذهنی به ما کمک می‌کند سخت کار کنیم و به اهداف و آرزوهای بلندمدت خودمان بچسبیم.

این مفهوم به‌خوبی ویژگی‌های افراد موفق را توصیف می‌کند. برای مثال، افراد موفق همیشه سعی می‌کنند خوشی و لذت را به‌ تعویق بیندازند و سخت کار کنند. آنها در مقابله با وسوسه‌ها عالی عمل می‌کنند و همهٔ تلاششان را برای غلبه بر ترس هایشان انجام می‌دهند. شاید فکر کنید مگر آدم‌های موفق از چیزی می‌ترسند؟ مسلما بله. آنها هم می‌ترسند ولی شجاع هستند. تفاوت این‌دو از زمین تا آسمان است.

برای دست‌یافتن به سرسختی ذهنی تمرین کنید

برای تقویت سرسختی ذهنی باید ذهنیتی مثبت داشته باشید، روی دلایل کاری که می‌خواهید انجام دهید تمرکز کنید و از افرادی‌ که در کنارتان هستند تا حمایت‌تان کنند، کمک بگیرید. برای این منظور باید ۷ عادت زیر را که سبب ذخیرهٔ انرژی ذهنی‌تان می‌شود در خودتان ایجاد کنید. به شما اطمینان می‌دهیم که سرسختی ذهنی را به‌ دست خواهید آورد.

۱. همیشه طوری عمل کنید که انگار همه‌چیز تحت‌کنترل شماست

سرسختی ذهنی - همیشه طوری عمل کنید که انگار همه‌چیز تحت‌کنترل شماست

خیلی‌ها فکر می‌کنند شانس در موفقیت یا شکست نقش مهمی دارد؛ مثلا اگر موفق شوند، می‌گویند شانس با ما یار بود؛ اگر شکست بخورند می‌گویند بدشانسی آوردم.

بیشتر افراد موفق هم ممکن است به نقش شانس در موفقیت یا شکست‌شان توجه داشته باشند؛ اما فرقشان با آدم‌های معمولی این است که افراد موفق هرگز منتظر شانس نمی‌مانند و از آن طرف، هرگز نگران بدشانسی هم نیستند. بنابراین طوری عمل می‌کنند که انگار موفقیت یا شکست‌شان به‌طور کامل دست خودشان است. اگر موفق شوند، خودشان باعث آن شده‌اند؛ اگر هم شکست بخورند، باز هم خودشان مسبب آن‌اند.

اگر انرژی ذهنی‌تان را صرف نگرانی دربارهٔ اتفاقات احتمالی در آینده نکنید، آنگاه انرژی کافی برای تلاش‌کردن خواهید داشت؛ بنابراین اتفاقاتی که مطلوبتان است، رخ خواهند داد.

شانس را نمی‌توانید کنترل کنید، اما خودتان را حتما می‌توانید.

۲. چیزهایی را که نمی‌توانید تأثیری روی آنها داشته باشید، کنار بگذارید

قدرت ذهنی مانند قدرت ماهیچه‌هاست. آدمی با توانایی‌های نامحدود وجود ندارد. بنابراین به این فکر کنید که قدرت ذهنتان هم محدود است و لازم نیست توان آن را برای چیزهایی مصرف کنید که هیچ تأثیری در آنها ندارید.

برای نمونه، برخی افراد مدام نگران مسائل سیاسی هستند، برخی دیگر نگران خانواده‌شان هستند، بعضی‌ها هم دغدغهٔ گرم‌شدن کرهٔ زمین را دارند. هرچه هست، شما به آن اهمیت می‌دهید و انتظار دارید برای دیگران هم مهم باشد.

اگر واقعا مسائلی وجود دارند که نگران آنها هستید، هرکاری از دستتان برمی‌آید انجام دهید و آن را رها کنید. دیگر چرا به آن فکر می‌کنید؟ اگر در خانواده کسی مشکلی دارد، به او گوش دهید و با او همدلی کنید. اگر کمک می‌خواهد، هر کاری می‌توانید برایش بکنید. نگران طبیعت هستید، ردپای کربن خودتان را کاهش دهید و پلاستیک کمتری مصرف کنید. در کمپین‌های داوطلبانه شرکت کنید و عادت‌های خوب را انتشار دهید.

دیگر چه کاری از دستتان ساخته است؟ تا همین‌ جا کافی است. شما سهمتان را ادا کرده‌اید. خودتان را تغییر دهید و سعی نکنید دیگران را تغییر دهید. آنها تا خودشان نخواهند، تغییر نخواهند کرد.

۳. از گذشته فقط درس بگیرید، نه اینکه به خودتان سنجاقش کنید

گذشته ارزشمند است. نه‌تنها از اشتباهات خودتان، بلکه از اشتباهات دیگران هم بیاموزید.

سپس رهایش کنید.

گفتنش آسان‌تر از انجام دادنش است، قبول. اما باور کنید این به زاویهٔ دیدِ خودتان بستگی دارد. هنگامی‌که اشتباهی مرتکب می‌شوید، آن را به‌چشم فرصتی ببینید برای یادگیری چیزی‌ که نمی‌دانید. اگر هم دیگران اشتباهی را انجام می‌دهند، آن را فرصتی برای مهربانی، بخشش و درک متقابل بدانید.

مدام به گذشته‌ها فکر نکنید. گذشته نباید شما را محدود کند؛ فقط باید به شما آموزش دهد. فکر کنید و ببینید که چه‌چیزی خوب پیش نرفت؛ اما این کار را فقط برای این انجام دهید که بررسی کنید دفعهٔ بعد، شما و دیگران چه‌کار می‌توانید بکنید که این‌ بار درست پیش برود.

۴. در شادی موفقیت دیگران سهیم باشید

سرسختی ذهنی - در شادی موفقیت دیگران سهیم باشید

بسیاری از افراد موفقیت را نوعی «بازی با مجموع صفر» در نظر می‌گیرند؛ یعنی اگر او موفق است، جایی برای موفقیت من وجود ندارد و من باید از موفقیت او ناراحت باشم. این افراد تصور می‌کنند درخشیدنِ کسی باعث می‌شود دیگران به‌ چشم نیایند.

عصبانیت از موفقیت دیگران، قاتل انرژی ذهنی است: همان انرژی‌ای که می‌توانیم در جاهایی بهتر به‌ کار ببریم و از آن بهترین استفاده را ببریم، انرژی‌ای که برای سرسختی ذهنی به آن نیاز داریم.

وقتی دوستتان کاری فوق‌العاده انجام می‌دهد، این بدان معنا نیست که شما نمی‌توانید کار فوق‌العاده‌ای انجام دهید. اتفاقا موفقیت او در حوزه خودش، ممکن است مکمل موفقیت شما در حوزه فعالیت خودتان باشد. همیشه سعی کنید افراد موفق را به‌سمت خودتان بکشانید. حضور چند فرد موفق در کنار هم، می‌تواند به‌ پیشرفت کلی همهٔ شما کمک کند. اصلا اگر آدم‌های ناموفق دور و برتان باشند، ممکن است شما را هم تا سطح خودشان پایین بکشند!

۵. گله و شکایت را کنار بگذارید

کلماتی‌که به‌ کار می‌برید قدرت دارند، به‌ویژه روی خودتان. منفی باشند یا مثبت، فرقی نمی‌کند. آنها قدرتشان را روی شما و دیگران اِعمال می‌کنند.

نالیدن و شکایت‌کردن از وضعِ موجود و مشکلاتتان، همه‌چیز را بدتر خواهد کرد.

بنابراین اگر چیزی خوب پیش نمی‌رود، وقتتان را برای نالیدن تلف نکنید. آن انرژی ذهنی را برای بهتر کردن شرایط صرف کنید. به‌جای حرف‌زدن درباره اینکه چه‌چیزی خوب پیش نمی‌رود، درباره این صحبت کنید که چه کارهایی انجام دهید تا اوضاع بهتر شوند؛ حتی اگر مجبور شوید با خودتان گفت‌وگو کنید.

درباره دوستان و همکارانتان هم همین کار را بکنید. به‌جای اینکه خودتان را به شانه‌ای برای گریه‌کردن آنها تبدیل کنید، از آنها بخواهید ناله و شکایت نکنند. به آنها تفهیم کنید که دوستان خوب باید به هم کمک کنند تا مشکلات‌شان رفع شود نه اینکه با هم بنشینند و به زمین و زمان فحش بدهند!

۶. به‌فکر تأثیرگذاشتن روی دیگران نباشید

کسی‌که شما را به‌خاطر لباس‌ها، اتومبیل، دارایی‌ها و موقعیت شغلی تان دوست دارد، درواقع اشیای متعلق به شما را دوست دارد نه خودتان را. بنابراین روی این افراد انرژی ذهنی‌تان را صرف نکنید.

چنین روابطی همان‌قدر که سطحی هستند، غیرواقعی هم هستند. بنابراین خودتان باشید و به این فکر نکنید که چطور روی دیگران تأثیر بگذارید تا شما را دوست داشته باشند. آنچه شما را شادتر می‌کند، ایجاد روابط واقعی با دیگران است.

وقتی ذهنتان را از این افراد آزاد کنید، انرژی ذهنی بیشتری برای افرادی خواهید داشت که واقعا در زندگی‌تان اهمیت دارند.

۷. حساب موهبت‌هایتان را داشته باشید

سرسختی ذهنی - حساب موهبت‌هایتان را داشته باشید

هر شب، قبل‌از خاموش‌کردن چراغ، چند لحظه درنگ کنید و در آن لحظات، نگرانی درباره نداشته‌هایتان را کنار بگذارید. درباره هر چیزی که دیگران دارند و شما ندارید هم فکر نکنید.

حالا به داشته‌هایتان فکر کنید. واقعا باید شکرگزار آنها باشید، این‌طور نیست؟

وقتی این خصوصیات را در خودتان تقویت کنید، انرژی ذهنی‌ای که تاکنون هدر می‌دادید برمی‌گردد و ذخیره می‌شود. حالا هرقدر هم که به مشکل بربخورید، بازهم با انرژی زیاد پیش می‌روید و به هدفتان می‌چسبید. این همان سرسختی ذهنی است که در ابتدای مطلب، روش رسیدن به آن را قول دادیم!

حالا بنشینید و ارزیابی کنید که آیا هدفی در زندگی‌تان وجود داشته است که آن را رها کرده باشید؟ فکر می‌کنید چه عاملی باعث شد که دیگر به آن نچسبید؟ اگر سرسختی ذهنی داشتید، به آن می‌رسیدید؟