پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت
شکل گیری زنجیره ارزش در کسب و کارها
شکل گیری زنجیره ارزش در کسب و کارها
شکل گیری زنجیره ارزش:
- فعالیت هایی که باعث شکل گیری زنجیره ارزش می شوند را می توان به سه بخش تقسیم کرد:
- فعالیت های مرتبط با درست کردن چیزی، طراحی، خرید مواد خام، ساخت وفعالیت هایی از این دست
- فعالیت های مرتبط با فروش چیزی، جستجو و یافتن مشتری، داد و ستدهای فروش، توزیع محصولات و یا انتقال خدمات پشتیبانی عملیات نظیر منابع انسانی، زیرساخت ها و توسعه فناوری.
با بهره گیری از نظریه و راه کار زنجیره ارزش ما می توانیم بفهمیم که چگونه بخش های یک کسب و کار با هم هماهنگ می شوند. یک مدل کسب وکار ممکن است با هدف طراحی محصولی جدید برای نیازهای پیش بینی نشده تهیه شود و یا ممکن است بر روی راه های بهتر تولید، فروش یا توزیع محصولات و خدمات تمرکز کند.
یک مدل کسب وکار جدید و خوب اغلب اوقات حاصل ترکیب عناصری از هر دو طرف است و مزیت های رقابتی مختلفی را به همراه دارد. که فراتر از یک محصول جدید یا یک فرآیند بهینه سازی در جریان زنجیره ارزش است. به عنوان مثال مدل کسب و کار ابداعی شرکت تویوتا که در برابر رقبای بزرگی همچون فورد و جنرال موتورز موفقیت بزرگی به حساب می آمد بر پایه ابتکار و تنوع در زنجیره ارزش های مختلفی همچون توسعه محصولات، مدیریت فروش و ساخت بود.
مدل کسب وکار شرکت وال مارت نیز بر اساس موقعیت فروشگاه ها، طراحی آنها و مدیریت لجستیک بود. واژه مدل کسب و کار، در فضای دات کام ها مورد استفاده بیشتری قرار گرفت و عمومیت یافت. دات کام های بسیاری که تقریبا از اواسط دهه نود فعالیت خود را آغاز کرده بودند در مسیر تغییر مدل های کسب و کار خود برآمدند. ولی با این وجود متاسفانه بیشتر آنها از گردونه رقابت خارج شدند.
مدل کسب و کار چیزی جز آشکارسازی راهبردهای یک شرکت نیست. طبق گفته ان ماگارتا مدل کسب وکار و فناوری رقابتی با هم پیش می روند. یک فناوری رقابتی توصیف کننده این است که یک کسب و کار چگونه می تواند فعالیت هایش را بهتر از رقبا انجام دهد. سازمان ها وقتی می توانند به کارآیی بالایی برسند که سایر شرکت ها قادر نباشند به آسانی از آن نسخه برداری کنند.
زمانی که تمامی شرکت ها محصولات و خدمات یکسانی را با شیوه های مشابه مشتریان یکسانی ارائه می کنند ساختار آن صنعت تا حد زیادی غیرجذاب خواهد شد. با صراحت تمام می توان گفت که این یک نوع رقابت مخرب است که بسیاری از خرده فروش ها را در اینترنت به سوی نابودی هدایت می کند، کسانی که با مدل های کسب و کار یکسان به سوی بازار حمله می کنند. آنها هیچگونه تلاشی برای متمایز ساختن خدمات خود در مورد مشتریها و بازارهایی که وجود دارند، محصولات و خدماتی که ارائه می دهند و ارزش افزوده ای که باید داشته باشند، نمی کنند.
تعداد کمی همچون eBay که موفقیت هایی را کسب کرده اند در واقع تصمیم گرفتند کسب و کار خود را به شیوه متفاوتی دنبال کنند. به طور خلاصه یک مدل کسب وکار خوب فقط نباید قدرتمند باشد بلکه باید منحصر به فرد نیز باشد.
منابع:
میرقربانی گنجی، سید موسی (1392). “تدوین مدل کسب و کار، تبدیل طرح ها و ایده های شرکت به ارزش های اقتصادی”. مدیریت صنعت هوشمند، سال 16، شماره 11-12
- استراتژی رقابتی، مایکل پورتر، ترجمه مجیدی و مهرپویا، انتشارات رسا.
زنجیره ارزش صنعت
زنجیره ارزش صنعت توسط مایکل پورتر در دههی ۱۹۸۰ معرفی شد. شاید بر این باور باشید که زنجیره ارزش صنعت ایدهای قدیمی است اما همچنان این زنجیره کارایی خود را دارد. برخی تلاش میکنند این زنجیره را رد کرده یا تغییر دهند و یا آن را به چیزی پیچیده تبدیل کنند و برخی دیگر نیز اساساً آن را مفید و با ارزش نمیدانند. با این حال، مفهوم زنجیره ارزش صنعت یک ابزار قوی، مؤثر و ساده است که دربارهی جایگاه، قدرت و توزیع در صنعت صحبت میکند. به بیان ساده، این زنجیره طرحی از یک صنعت و تمام بازیگرانی که در آن دخیل هستند، از تولیدکنندهی مواد اولیه گرفته تا فروشگاههای خردهفروشی را به تصویر میکشد.
یک جنگل و یک صندلی چوبی و تمام بازیگران و رابطهای بین این دو را تصور کنید. در یک طرف زنجیره جنگل و در طرف دیگر یک صندلی چوبی است و تمام شرکتها و بازیگران بین این دو، واسطههایی در این زنجیره را تشکیل میدهند. در این مثال، کارخانهی چوب، تولیدکنندهی صندلی، توزیعکنندگان، خردهفروش یا عمدهفروش به عنوان رابط و واسطه معرفی میشوند. مسئلهی مهم در زنجیره ارزش صنعت این است که شرکت شما باید بداند در کجای این زنجیره قرار دارد. کارخانه و شرکتی که صندلیها را تولید میکند، توزیع کنندگان و خردهفروشان همه در زنجیرهی این صنعت قرار دارند. با یک طرح ساده خواهید فهمید که هر یک از این بازیگران در کجای زنجیره قرار دارند. این اولین نکتهای است که باید به آن توجه کرد. بسیاری از شرکتها جایگاه خود را در این زنجیره نمیدانند و به همین دلیل هم نمیدانند مشتریان و رقبای آنها کجا قرار میگیرند و این میتواند بسیار خطرناک باشد. بهتر است برای شروع، زنجیره ارزش صنعت خود را ترسیم کنید و جایگاهی که قرار دارید و جایگاهی که رقبا و مشتریانتان حضور دارند، پیدا کنید. هرچه اطلاعات بیشتری بدست آورید، موقعیت و جایگاه بهتری در این رقابت کسب خواهید کرد.
برای اینکه بدانیم زنجیره ارزش صنعت چطور کار میکند، به مثال جنگل و صندلی چوبی برمیگردیم. فرض کنید شما الوار را به قیمت ۱ دلار خریداری میکنید و الوارها را به چوببری میبرید و ۴ دلار به آنها میفروشید. الوار به تخته تبدیل میشود که هزینهای ۴ دلاری دارد. تختهها به کارخانه برده میشود و کارخانه به قیمت ۸ دلار، تختهها را به تولیدکنندهی صندلی میفروشد. در نهایت این محصول با قیمت ۱۶ دلار به دست خرده فروش میرسد. در هر مرحله به این دلیل که هر شرکت واسطهای بتواند سودی ببرد، قیمت بالا میرود.
وقتی شما نقشهی زنجیره ارزش صنعت خود را ترسیم کردید و قیمتها و سودی را که در هر مرحله از این زنجیره میتوانید بدست آورید، مشخص کردید، از یک زاویهی کلی به آن نگاه کنید. آیا میتوانید جایی که باید باشید و جایی که هستید را ببینید؟ آیا میتوانید سود بیشتری کسب کنید و یا حتی دو برابر سود بدست آورید؟ یکی از دلایلی که برخی شرکتها نمیتوانند از زنجیره ارزش شکل گرفته در صنعت خود، سودی کسب کنند این است که به کسب و کار خود تکیه کردهاند و روی زنجیره ارزش تمرکز نمیکنند. نقشه یا طرح زنجیره ارزش صنعت را ترسیم کنید و به فرصتهایی که میتوانید بدست آورید فکر کنید.
هنگامی که به زنجیره ارزش صنعت نگاه میکنید، همانند تولیدکنندهی صندلی، مثل همیشه به صورت سنتی ابتدا محصول را به توزیعکننده، سپس خردهفروش یا عمدهفروش فرستاده و در آخر به دست مشتری میرسانید اما اگر این محصول را مستقیم به مشتری بفروشید چه اتفاقی میافتد؟ سود اضافی که شرکتهای واسطه دریافت میکنند، به خود شما باز میگردد. بنابراین به جای اینکه کالا از یک کسبوکار به کسبوکار دیگر ارسال شود تا به دست مشتری برسد، میتوان آن را از یک کسبوکار مستقیماً به دست مشتری رساند و سود بیشتری کسب کرد که آن را رویکرد B2C مینامند. اکنون شما نقشه را طراحی کردهاید و میدانید کجا هستید ولی نمیدانید چگونه در این زنجیره نقش خود را ایفا کنید؟
سه استراتژی را میتوانید به کار ببرید:
-
استراتژی ادغام عمودی
-
ادغام افقی
-
ادغام موازی
در ادغام عمودی شما رقیب را میخرید
یک کافیشاپ را در نظر بگیرید. تعداد زیادی از این کافیشاپها را میتوان در هر شهری مشاهده کرد و مشتریان پروپا قرص زیادی هم دارند. این کار سود خوبی دارد. تنوع محصولات زیاد بوده و تقاضا هم زیاد است. اگر این ظرفیت را داشته باشید که یک کافی شاپ دیگر را بخرید دو مزیت بدست میآورید. قدرت خرید ایجاد کرده و میتوانید برای هردو کافی شاپ تبلیغ کنید. مشتریان وفادار پیدا کنید و اگر کسبوکارتان رونق گرفت و رشد کرد یک کافی شاپ دیگر هم بخرید. کافیشاپهای زنجیرهای نیز به همین طریق توسعه یافتهاند. از دیگر مزیتهای ادغام عمودی و خرید رقبا این است که میتوانید محصولات جدید معرفی کنید، میتوانید سلیقههای مشتریان جدید و گروههای سنی مختلف را بفهمید و این سلیقه مشتریان در گروههای سنی مختلف را به مشتریان دیگر معرفی کنید. همانطور که در گذشته بیشتر، جوانان و بزرگسالان مشتری کافیشاپها بودهاند اما اکنون، خانوادهها و حتی کودکان به کافیشاپ میآیند. این روند ادامه مییابد و هر چه مجموعه شما بزرگتر میشود، تبلیغات و بازاریابی شما گستردهتر شده، رشد میکنید و وفاداری مشتریان خود را بدست میآورید.
در ادغام افقی شما تأمین کننده یا مشتری را میخرید
یکی از مزایای این نوع یکپارچگی این است که برند خود را با فروش محصولات و خدمات خود در هر دو سازمان توسعه میدهید که به معنای تقویت برند است. مزیت مهم دیگر آن، این است که هرگونه واسطه در زنجیره ارزش صنعت، حذف میشود و از سود بیشتری بهره میبرید.
در ادغام موازی یا همگون، سازمانی دیگر را به دلیل زنجیره ارزش شکل گرفته یا شبکههای توزیع آن میخرید
در این استراتژی شما با تأمینکنندگان مشارکت میکنید اما میتوانید فرصتهای جدیدی با بدست آوردن مشتریان جدید نیز فراهم کنید. تنقلات شیرین و نوشابه هر دو حاوی شکر هستند اما توزیعکنندهها و مشتریان متفاوتی دارند. در این مثال، تنقلات و نوشابه دو تأمینکننده مختلف دارند اگر این دو تأمینکننده با هم به شکل موازی ادغام شوند شما میتوانید از مزایای خرید سازمان و مشتریان جدید بهره ببرید که یک استراتژی برد_ برد است.
منابع:
HTTPS://WWW.YOUTUBE.COM
HTTP://FLEVY.COM
طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت
طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت
جذب متخصصان دانشگاهی و حرفهای صنعتی در طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت
مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت به عنوان یکی از طرحهای ملی از سوی پردیس فناوری کیش است که اکنون این موسسه تصمیم دارد متخصصان دانشگاهی و حرفهای را در زمینههای آموزش، مشاوره و اجرای پروژه در شهر تهران، استانها، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی جذب کند.
به نقل از پردیس فناوری کیش دپارتمان مشاوره تخصصـی صـنعت و مدیریت، این مجموعه با ارائه طرح ملی مشاوره تخصصـی صـنعت و مدیریت که با هماهنگی دبیرخـانه سازمـان منـاطق آزاد و ویژه اقتصـادی ریاست جمهوری (سازمان منطقه آزاد کیش)، بانک کشاورزی و مرکز رسانه دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفته است در نظر دارد با هدف ایجاد و توسعه فرهنگ مشاوره در حوزههای تخصصی برنامهریزیهایی داشته باشد.ضمنا سامانه مشاوره از راه دور در این خصوص ثبت اختراع و تاییدیه علمی لازم را کسب کرده است.
دکـتر داود رمضـانی مـدیر عامـل پردیس فنـاوری کیش اعلام کرد ایـن طرح در چهـار فـاز اجرا خواهـد شـد، که در فـاز نخست این طرح جـذب افراد حقیقی و حقوقی واجد شرایط (افراد دانشگاهی و یا صنعتی بدون محدودیت نوع فعالیت) در شهر تهران، استانها، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی که توانایی لازم در زمینههای آموزش و مشاوره و اجرای پروژه دارند، را در بر میگیرد.
وی در تشـریح این طرح افزود، فراهم شـدن امکان بستر مشاوره حضوری و به ویژه آنلاین به صورت همزمان و چنـد رسانهای، در ابعاد مختلف صـنایع و پیرامون آن از مواردی است، که میتواند بدون در نظر گرفتن فاصـله جغرافیایی و یا محدودیت زمان خدمات خود را ارائه دهد. خدمات مشاورهای این مرکز از مرحله قبل از تاسیس یک واحد صنعتی (طرح توجیهی) تا مراحل رشد و توسعه ادامه خواهد داشت و حتی آسیب شناسی و ارائه برنامههای استراتژیک از خدمات دیگر در این مرکز است. مشاوره در صنعت به معنای عام که دربرگیرنده همه جوانب کسب و کار است به عنوان یک فرهنگ نو ظهور در این طرح تبیین و در حال توسعه است و البته نیازمند همراهی بخشهای مختلف تخصصی دولتی، خصوصی و تک تک متخصصین است.
در فاز کنونی افراد متخصـص (با حداقل دارای یک تخصص و یا مهارت) میتوانند جهت عضویت و بهرهمندی از مزایای طرح مذکور به پورتال این پردیس به نشانی www.kishtech.ir و یا سایت www.kishindustry.ir مراجعه و پس از مطالعه طرح و مزایای آن فرم مربوطه را تکمیل کنند و یا باشماره تلفن 02166176196 تماس حاصل کنند.
طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت
جذب متخصصان دانشگاهی و حرفهای صنعتی در طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت
مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت به عنوان یکی از طرحهای ملی از سوی پردیس فناوری کیش است که اکنون این موسسه تصمیم دارد متخصصان دانشگاهی و حرفهای را در زمینههای آموزش، مشاوره و اجرای پروژه در شهر تهران، استانها، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی جذب کند.
- به نقل ازپردیس فناوری کیش دپارتمان مشاوره تخصصـی صـنعت و مدیریت، این مجموعه با ارائه طرح ملی مشاوره تخصصـی صـنعت و مدیریت که با هماهنگی دبیرخـانه سازمـان منـاطق آزاد و ویژه اقتصـادی ریاست جمهوری (سازمان منطقه آزاد کیش)، بانک کشاورزی و مرکز رسانه دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفته است در نظر دارد با هدف ایجاد و توسعه فرهنگ مشاوره در حوزههای تخصصی برنامهریزیهایی داشته باشد.ضمنا سامانه مشاوره از راه دور در این خصوص ثبت اختراع و تاییدیه علمی لازم را کسب کرده است.
دکـتر داود رمضـانی مـدیر عامـل پردیس فنـاوری کیش اعلام کرد ایـن طرح در چهـار فـاز اجرا خواهـد شـد، که در فـاز نخست این طرح جـذب افراد حقیقی و حقوقی واجد شرایط (افراد دانشگاهی و یا صنعتی بدون محدودیت نوع فعالیت) در شهر تهران، استانها، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی که توانایی لازم در زمینههای آموزش و مشاوره و اجرای پروژه دارند، را در بر میگیرد.
وی در تشـریح این طرح افزود، فراهم شـدن امکان بستر مشاوره حضوری و به ویژه آنلاین به صورت همزمان و چنـد رسانهای، در ابعاد مختلف صـنایع و پیرامون آن از مواردی است، که میتواند بدون در نظر گرفتن فاصـله جغرافیایی و یا محدودیت زمان خدمات خود را ارائه دهد. خدمات مشاورهای این مرکز از مرحله قبل از تاسیس یک واحد صنعتی (طرح توجیهی) تا مراحل رشد و توسعه ادامه خواهد داشت و حتی آسیب شناسی و ارائه برنامههای استراتژیک از خدمات دیگر در این مرکز است. مشاوره در صنعت به معنای عام که دربرگیرنده همه جوانب کسب و کار است به عنوان یک فرهنگ نو ظهور در این طرح تبیین و در حال توسعه است و البته نیازمند همراهی بخشهای مختلف تخصصی دولتی، خصوصی و تک تک متخصصین است.
در فاز کنونی افراد متخصـص (با حداقل دارای یک تخصص و یا مهارت) میتوانند جهت عضویت و بهرهمندی از مزایای طرح مذکور به پورتال این پردیس به نشانی www.kishtech.ir و یا سایت www.kishindustry.ir مراجعه و پس از مطالعه طرح و مزایای آن فرم مربوطه را تکمیل کنند و یا باشماره تلفن 02166176196 تماس حاصل کنند.
ویژگیهای رهبران برتر امروز؛ ذهنیت دیجیتال
پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره ی تخصصی صنعت و مدیریت-مدیریت
رهبران برتر، گرایش به جستجوی روشهایی برای بهرهگیری از فناوریهای دیجیتال برای کسب مزیت رقابتی دارند.
اگر میخواهید رهبری بزرگ باشید، قطعاً باید ذهنیت دیجیتالی خود را توسعه دهید. این تنها راهی است که میتوانید ازطریق آن به کسبوکار خود در حداکثر بهرهبرداری از فناوریهای داده و اطلاعات در دستیابی به رشد و سودآوری کمک کنید. میپرسید چرا؟
این روزها فناوریهای دیجیتال و رسانه در همهجا موجود است. ما از آنها برای انجام وظایف، برقراری ارتباط، همکاری، حل مشکلات، اشتراکگذاری محتوا و ایجاد دانش استفاده میکنیم. این فناوری، ستون فقرات اجرای فعالیتها بهصورت اثربخش، کارآمد و انعطافپذیر است.
هر شرکت نیازمند رهبرانی است که ظرفیت اینترنت اشیاء، رسانههای اجتماعی، کلان دادهها، هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل داده را درک میکنند. علاوهبراین، یک رهبر مقتدر باید تمایل به ترکیب این فناوریهای دیجیتال با هم را داشته باشد تا بتواند نتایج مطلوب را کسب کرده و ارزش پنهان آنها را در درون شرکتهایشان آشکار کنند.
ضعف در مدیریت این فناوری موجب از دسترفتن فرصتها و ریسک از دستدادن بازار میشود. برای این منظور ابزارهای ارزیابی ذهنیت دیجیتالی ایجاد شده که باید بخشی از هر برنامه استخدام یا ارتقاء مدیران باشد.
یک ذهنیت دیجیتال مناسب لزوماً تضمینکنندهی موفقیت نیست؛ بااینحال، موقعیت شما را بهعنوان یک همیار عالی تثبیت میکند. بهطور مشابه، هرگونه نقصی که ازطریق ارزیابی شناسایی شود، به فرد (و سازمان) در ایجاد یک برنامهی توسعه کمک میکند تا نقاط ضعف را برطرف سازد.
بهطورخاص، شما بهدنبال این پنج ویژگی در رهبران خود هستید. ویژگیهای زیر نشان میدهند که آیا فرد از ذهنیت دیجیتال «مناسب» برای ایجاد یک تفاوت در کسبوکار شما برخوردار است یا خیر.
۱. کنجکاوی
چارچوب ذهنی دیجیتال نیازمند تفکری باز است. رهبران امروز نیاز به اشتیاق درک همهی توانمندیهای فراهمشده توسط فناوری دارند و باید بتوانند با هنر بهکارگیری امکانات فناوری، انرژی خود را افزایش دهند. جیمز کر، نویسنده مقاله نقل میکند:
وقتی اولینبار به نیروی کار وارد شدم، یک مربی با ذهن کنجکاو داشتم که همیشه از ایدههای جدید استقبال میکرد، در مورد فردی که آن ایده را ارائه میکرد، زود قضاوت نمیکرد. او همیشه از من میپرسید: «چگونه میتوان از تکنولوژی برای بهترکردن این کار استفاده کرد؟
۲. پذیرش ابهامات
فناوری دیجیتال همواره در حال تکامل است. درنتیجه، عدماطمینان و ابهام زیادی در این حوزه وجود دارد. رهبران امروز باید بهراحتی در ناحیهی خاکستری عمل کنند و بهطور مداوم در روشهای جدید استفاده از فناوری برای ارتقاء مشارکت کارکنان، رضایت مشتریان و بهدستآوردن مزیت رقابتی پیشگام باشند.
استیو جابز در مناطق خاکستری بسیار راحت و خوب عمل میکرد. او برای خلق یک تلفن بهظاهر غیرمعمول که بتواند موسیقی پخش کند، عکس بگیرد و به اینترنت دسترسی پیدا کند، دیگر باید چه تلاشی میکرد؟
۳. مهارت تکنولوژیک
نیازی نیست که رهبران در استفاده از فناوری پیشگام باشند، هرچند که داشتن خصیصهی پیشگامبودن عالی خواهد بود؛ بااینحال، رهبران باید استفاده از تکنولوژی جدید را تمرین کرده و هیچ ترسی از بهکارگیری تکنولوژیهای ناآشنا نداشته باشند. این خصیصه بخش مهمی از رهبری در عصر دیجیتال است.
۴. مطلع از فناوریهای دیجیتال
انتظار میرود که رهبران امروز به معماران در راهحلهای جدید دیجیتالی برای کسبوکار خود کمک کنند؛ بنابراین آنها باید از آنچه در دسترس است، آنچه فناوری ارائه میدهد و چگونگی استفاده از آن برای تحول کسبوکار آگاه باشند. این تنها راه برای رهبران است تا بهطور فعال فناوری را در جریان کار روزانهی خود ادغام کنند.
شما درحال حاضر با مشتریانی کار میکنید که ممکن است از لحاظ اطلاعات دیجیتالی مطلعترین افرادی باشند که تابهحال ملاقات کردهاید. آنها آخرین ابزارها و اپلیکیشنها را در مشت خود دارند و میدانند چگونه از آنها به بهترین نحو استفاده کنند. این خصیصه آنها را به رهبرانی فوقالعاده برای عصر دیجیتال تبدیل میکند.
بههمین ترتیب، درک ارزش دادهها و نحوهی ایجاد آن، کلید آزادکردن ظرفیتهای کسبوکار است. ازطریق ترکیب تکنولوژیهای دیجیتالی و بینشهای اطلاعاتی جدید است که راهحلهای بنیادی برای شرکتها ایجاد میشود. امروز نیاز به شناخت دانش عملی برای انجام کار مورد نیاز در فردا است.
۵. آیندهنگری
یک رهبر با ذهنیت دیجیتال برتر دارای یک تمرکز خدشهناپذیر بر آینده است. آنها کسب رضایت مشتریان را در اولویت قرار داده و همیشه در حال فکرکردن به راههای بهتر برآوردهکردن انتظارات آنها ازطریق استفادهی مناسب از تکنولوژی هستند.
جف بزوس آشکارا متمرکز بر آینده است. او همیشه روبهجلو عمل کرده و در حال شناسایی روشهای جدید و جالب استفاده از تکنولوژی برای کسب رضایت کامل مشتری است. چشمانداز استارتاپ بلواوریجین، زندگی و کار کردن میلیونها نفر از مردم در فضا است. این یعنی آیندهنگری!
تمام این پنج ویژگی نشاندهندهی پایههای ذهنیت «درست» دیجیتال برای اثربخش بودن در دنیای کسبوکار رقابتی امروز است. شما نیاز به شناسایی و توسعه رهبران نوآور، کارآفرین و منتقد دارید که تمایل دارند تا آینده را از طرف کسبوکار خود به جلو ببرند. آنها با ترکیب و مهار فناوریهای دیجیتال به روشهای جدید و هیجانانگیز آینده را تعریف خواهند کرد.
چرا مدیران از ایدههای کارمندان استقبال نمیکنند
پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره ی تخصصی صنعت و مدیریت-مدیریت
هرچند مدیران باید مشوق اندیشههای خلاق و نوآورانه باشند، اما به دلایلی ممکن است سد راه جریان ایدهپردازی در سازمان شوند.
طبیعتا زمانیکه کارکنان با ایدههای جدید در محل کارشان حاضر میشوند و برای حل مسائل و دغدغههای پیشروی سازمان چارهاندیشی میکنند، سازمانها نیز باید متقابلا رو به نوآوری آورده و عملکرد بهتری از خود به نمایش بگذارند. چرا که نیروی انسانی شاغل در خط مقدم سازمان، اغلب اولین کسانی هستند که مسائل را از نزدیک میبینند. بنابراین دیدگاه آنها میتواند کمک شایانی به بهبود تصمیمات مدیریتی و ارتقاء فرآیندهای سازمانی کند.
هرچند این یک اصل بدیهی بهنظر میرسد، بااینحال مدیران همیشه روی خوشی به نظرات کارکنان خود نشان نمیدهند. در حقیقت، حتی ممکن است نگرانیها و دغدغههای ملموس کارکنان خود را نادیده گرفته و به شیوهای عمل کنند که آنها را از صحبت کردن در موقعیتهای مختلف باز میدارد.
این یک تناقض است: چرا مدیران با وجود سودمندی ایدهها و دیدگاههای زیردستانشان، تن به پذیرش این نظرات و ترغیب کارکنان به ایدهپردازی نمیدهند؟ تحقیقات پرشمار اخیر در مورد این موضوع نشان میدهد که مدیران اغلب به روال موجود کارشان خو گرفته و بهشدت دچار روزمرگی شدهاند. آنها ترجیح میدهند تا وضعیت موجود خود را حفظ کنند، و بههمین سبب از شنیدن صدای زیردستان و پذیرش ایدههای جدید واهمه دارند. در مقالهی اخیر که درنشریهی علوم سازمانی منتشر شده است، محققان جنبهی دیگری از این موضوع را بررسی کردهاند؛ تحقیقات آنها حاکی از آن است که مدیران اغلب نه بهخاطر خودمحوری و خودرأی بودن، بلکه بهواسطهی اقتضائات و روندهای موجود در سازمان، موفق به ایجاد فرهنگ گفتوگوی پایین به بالا نمیشوند.
یافتههای محققان نشان داد که دو مانع موجب میشود تا مدیران در ایجاد فرهنگ گفتوگو و ایدهپردازی ناکام بمانند: یا آنکه از قدرت کافی برای عمل به ایدههای زیردستانشان برخوردار نیستند، یا احساس میکنند که ناچار هستند چشماندازی کوتاهمدت برای خود اتخاذ کنند.
این مثال را در نظر بگیرید: خانم جين، مدير توليدی متعهد به سازمان است که میخواهد در جایگاه خود به پیشبرد اهداف سازمان کمک کند. جین میداند که برخی از کارکنان نزدیکتر به خطوط تولید، احتمالا ایدههای خوبی دارند که میتواند روند کار را در بخش کارگاهی بهبود بخشد. اما، در سازمان جین، مدیران بدون طی تشریفات اداری خستهکننده و مجوز دفتر مرکزی قادر به انجام هیچگونه تغییراتی نیستند. بهعلاوه، جین چندان هم مشتاق نیست که زمان خود را صرف بهینهسازی و یافتن ایدههای سازنده کند، زیرا او فقط بابت دستاوردهای قابل دسترس در کوتاهمدت مانند تحقق ضربالعجلها و اهداف کوچک پاداش میگیرد.
مطمئنا، جین میتواند کارکنان خود را تشویق به گفتوگو و ایدهپردازی کند. اما او میداند که اگر چنین کند، از او انتظار خواهد رفت که بهسرعت این ایدهها را عملیاتی کند؛ کاری که البته در کوتاهمدت قادر به انجامش نیست. او همچنین میداند که اجرای تغییرات و شیوههای جدید، گرچه در دراز مدت سودمند است، اما در یک بازهی زمانی کوتاه منجر به اختلال در جریان تولید میشود. و با نزدیک شدن به موعد دستیابی به اهداف فصلی تولید، جین فرصت گفتوگو پیرامون تغییر و تحول را نخواهد یافت.
مشاهدات پژوهشگران نشان میدهد که مدیران دیگر بسیاری با وضعیت مشابه جین روبهرو هستند. آنها اغلب در محیطهایی کار میکنند که اختیار ایجاد تغییرات را ندارند. این قبیل مدیران گرفتار ساختارهای متمرکز تصمیمگیریاند که قدرت در دستان رأس سلسله مراتب قرار داشته و آنها فقط واسطه و عامل اجرا هستند. حتی زمانیکه مدیران اختیار عمل دارند، همچنان شرایط و واقعیتهای جاری در سازمان ایجاب میکند که بهجای درنظرگرفتن ثبات و رشد بلندمدت به موفقیتهای کوتاهمدت چشم بدوزند. در چنین شرایطی، مدیران خوشقلب نیز ممکن است از اجرایی کردن ایدههای کارکنان خود سر باز زده و حتی ایدههای نو را در نطفه خفه کنند.
مطالعات محققان
محققان چهار مطالعه در اینخصوص انجام دادند. ابتدا ۱۶۰ دانشجو در نقش مدیر و در یک آزمایش رفتاری بهکار گرفته شدند. در این آزمایش آنها باید بر کار یک کارمند مجازی نظارت میکردند. محققان یا با استفاده از دستورالعملهای متقن و بسیار دقیق اختیارات سوژهها را محدود یا با تفویض اختیار کافی در نحوهی تکمیل این وظایف، احساس استقلال را در آنها تقویت کردند. دانشجویانی که در نقش مدیر بازی میکردند، میتوانستند نظرات و ایدههای کارکنانشان را جویا شوند. محققان تاثیر میزان خودمختاری و استقلال عمل دانشجویان بر تمایل آنها به دریافت ایدههای زیردستانشان را نیز مورد آزمایش قرار دادند. همانطور که انتظار میرفت، مدیرانی که اختیارات کمتری داشتند، میل چندانی به ترغیب کارمند خود به ایدهپردازی و طرح موضوع نشان ندادند. درواقع، این دسته از مدیران در مقایسه با کسانی که اختیارات بالاتری داشتند، ۲۵ درصد زمان کمتری را صرف بحث در مورد مسائل کاری کردند.
پژوهشگران در مطالعهی بعدی خود تعداد ۴۲۴ کارمند دورکار را جهت انجام آزمایش رفتاری دیگری استخدام کردند. طی یک مطالعه موردی، از شرکتکنندگان خواسته شد خود را بهعنوان یک مدیر فرض کنند که این فرصت را دارد تا از پرسنل خود برای بهبود عملکرد تیم کمک بگیرد. احساس استقلال و میزان اختیارات شرکتکنندگان در دو طیف هدایت شد: در حالت اول آنها دارای استقلال و نفوذ وسیع بودند و در حالت دوم، اختیاراتشان توسط بوروکراسیهای سفت و سخت محدود شده بود. نتایج این آزمایش نشان داد مدیرانی که اختیارات پایینی دارند در مقایسه با مدیران مستقل، ۳۰ درصد احتمال کمتری دارد که از کارکنان خود بازخورد بگیرند.
محققان همچنین به ارزیابی جهتگیری بلندمدت و دوراندیشی مدیران و میزان گرایش آنها به تصمیمگیریهای بلندمدت یا اکتفا به نتایج کوتاهمدت پرداختند. نتایج نشان داد حتی مدیران دارای آزادی عمل اما فاقد چشمانداز طولانیمدت، تفاوتی با همتایان دیگرشان نداشتند. به اینترتیب آنها نیز کمتر تمایل داشتند که فرصت گفتمان و ایدهپردازی را در اختیار زیردستانشان قرار دهند. بنابراین، مدیران تنها زمانی بهدنبال ایدهها و بازخوردهای زیردستانشان بودند که در عین اختیار عمل، به موفقیت درازمدت تیم خود نیز علاقهمند باشند.
پژوهشگران به تکرار نتایج آزمایش خود در میان تعداد دیگری از گروههای واقعی از مدیران و کارکنان در سازمانهای مختلف در ایالات متحده (۱۴۵ گروه) و هند (۲۰۰ گروه) پرداختند. در طول این آزمایش، سطح اختیارات مدیران در سازمان و همچنین چشمانداز بلندمدت آنها در گزارشها ثبت میشد. کارکنان نیز میزان استقبال از ایدههایشان را به محققان گزارش میکردند. میتوان گفت که نتایج این آزمایش در هر دو کشور مشابه و قابل مقایسه بود.
بهعنوان مثال، مدیران غیرمستقل سازمانهای آمریکایی به نسبت همتایان دارای اختیارات گستردهتر، ۱۵٪ کمتر از ایدههای زیردستان خود استقبال کردند. علاوهبر این، مدیران در صورت داشتن اختیارات کافی و نیز چشمانداز بلندمدت، از ایدههای کارمندان خود بیشتر استقبال میکنند. ازاینرو، تنها وجود یک عامل کافی نبوده و حمایت از جریان ایدهپردازی در سازمان مستلزم آن است که مدیران هم دارای اختیارات بوده و هم چشمانداز داشته باشند.
نتایج
ما ترجیح میدهیم که مدیران را مقصر اصلی نهادینهنشدن فرهنگ گفتمان و مانع ایدهپردازی در سازمان جلوه دهیم. چرا که ازدیدگاه ما، خودخواهی یا ترس مدیران میانی از تغییر، مانع از شنیده شدن صدای کارکنان توسط آنها میشود. اما محققان نظر متفاوتی دارند. یافتههای آنها نشان میدهد که انتظار از مدیران برای تشویق کارکنان به ایدهپردازی، آن هم زمانیکه از اختیار کافی برخوردار نبوده و شرایط و واقعیات سازمان اقتضاء میکند که بر نتایج کوتاهمدت تمرکز کنند، توقعی غیرمنطقی و بیجا است.
ارزیابی میزان تاثیر رویکردهایی چون مدیریت ذرهبینی روی احساس اختیار مدیران میانی و نیز بررسی چگونگی تاثیر عدم دوراندیشی مدیران بر نادیده انگاشتن ایدههای سازندهی کارکنان، امری ضروری برای سازمانها است. در عینحال، تقویت دوراندیشی و اولویتندادن به خواستههای کوتاهمدت، میتواند موجب ترغیب نوآوری و ارتقای خلاقیت در تیمهای کاری شود. بهاینترتیب، اختصاص منابع بیشتر و اختیاردهی گستردهتر به آن دسته از مدیرانی که دوراندیشیشان را به اثبات رساندهاند، میتواند مزایای فراوانی را عاید سازمان کرده و جریان ایدهپردازی در آن را تقویت کند.
استعداد بیش از حد میتواند قاتل بهرهوری تیم شود
پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت-مدیریت
اثر موسوم به «بیشاستعدادی» به این موضوع میپردازد که چرا فوقستارهها نمیتوانند درکنار یکدیگر تیمهای ستاره بسازند.
فرض کنید ایدهی بزرگی داشتید که اکنون در عرصهی عمل به شکوفایی رسیده است. پس از جذب سرمایهی کافی، حالا وقتش رسیده که برای تحقق اهداف خود تیمی کارآمد و متشکل از افراد مناسب استخدام کنید. در این حالت فکر میکنید که باید بهدنبال جذب چه نوع افرادی باشید؟ عقل سلیم حکم میکند که درپی استخدام باهوشترینها باشید. اما به نظر برخی متخصصان در اینصورت در «دام هوش» گرفتار خواهید شد.
دیوید رابسون، در کتاب خود با عنوان «تلهی هوش»، به بررسی پدیدهی استعداد زیادی میپردازد. او در این کتاب بر نکتهای فراموششده اما فراگیر تأکید میکند:
بیشاستعدادی در یک تیم همیشه معادل عملکرد بهتر نیست. برعکس، استعداد بیش از حد گاهی اوقات میتواند موجب شکست یک پروژه شود!
مالکوم گلادول نویسندهی کتاب «در یک چشم بههم زدن» نیز در مقالهای در نشریهی نیویورکر که در سال ۲۰۰۲ به چاپ رسیده است، به تشریح اثرات قابلتوجه پدیدهی «استعداد زیادی» در فروپاشی شرکت انرون در سال ۲۰۰۱ میپردازد. بهگفتهی گلادول، تاکید بیش از حد بر استعداد، موجب پرورش فرهنگی در این سازمان شد که در آن توهم استعداد بر مواردی چون تعامل و اعتراف به اشتباه سایه میانداخت.
بااینحال، رابسون تاکید دارد که استعداد زیادی یا همان بیشاستعدادی در تمام زمینهها هم تعیینکننده و اثربخش نیست. بهطورمثال، نتایج مطالعهی مشترک محققان دانشگاههای اینسید، کلمبیا و وریجه هلند در سال ۲۰۱۴ نشان داد زمانی یک تیم بیشتر نسبت به آثار «بیشاستعدادی» آسیب پذیر است، که پویایی و شالودهی آن تیم بر مبنای تعامل و تشریکمساعی باشد.
شاید مسابقات قهرمانی فوتبال یورو ۲۰۱۶ را بهخاطر بیاورید. در جریان این مسابقات، تیم انگلیس در کمال ناباوری و با بیست و یک ستاره، بازی را به تیم تکستارهی ایسلند واگذار و از جام حذف شد. اما اثر بیشاستعدادیدر ورزشی مثل بیسبال که به نسبت فوتبال نیاز به مشارکت کمتری دارد، نسبتا نادر و ناچیز است.
رابسون در کتاب تلهی هوش، به بررسی برخی از استراتژیهای استخدامی میپردازد که میتوانند مانع از بروز تناقض «بیشاستعدادی» شوند.
بیشاستعدادی، آتش جنگ قدرت را شعلهور میکند
یک تیم پرستاره، بیشتر از تیمی متشکل از افرادی عادی که به زیردستبودن خو گرفتهاند، در معرض دعوا بر سر قدرت قرار دارد.
در تیمهای پرستاره، هر کدام از پرچمداران نیازمند حفظ موقعیت و محکم کردن جای پای خود بهعنوان رهبر تیم هستند. این خواستههای موازی عموما باعث ایجاد تنش و اصطکاک در میان نقشهای کاری شده و پویایی تیم را تهدید میکند.
نسبت به تعریف ساختار تیم و نقش هر فرد، و نیز اختصاص قلمروی عملکرد به هر یک از اعضای تیم توجه کنید. تعیین یک استراتژی تصمیمگیری قبل از اتخاذ تصمیم میتواند تعارضهای خودخواهانه را در طول فرایند تصمیمگیری به حداقل برساند.
بیشاستعدادی، رقابت را بر مشارکت مقدم میداند
چنانچه یکی از اعضای تیم احساس کند که موقعیت او توسط همکاران بلندپروازش تهدید میشود، ممکن است در واکنش به آن و بهجای همکاری تیمی، اولویت را بر حفظ موقعیت شخصی خود بگذارد. تهدید موقعیت موجب از میان رفتن اعتماد و کمرنگشدن فضای همکاری در تیم میشود.
استخدام نیروی کار ماهر در ارتباطات اجتماعی که به ارتقاء تعامل و مشارکت در تیم کمک میکند، تاثیر مثبت بیشتری بر بهرهوری تیم خواهد داشت تا اینکه تنها به جذب استعدادها اکتفا کنیم.
رابسون پیشنهاد میکند: «در مورد درک عاطفی افراد قضاوت کنید و افرادی را در تیم بهکار بگیرید که در همدلی و برقراری ارتباطات مهارت داشته باشند. آیا آنها گاهوبیگاه همکارانشان را به گوشهای میکشند و به صحبتهای او گوش میدهند، یا اینکه تمایل دارند مکالمه را قطع و بر آن مسلط شوند؟»
بیشاستعدادی منجر به هدررفت ظرفیتها میشود
رهبران سلطهجویی که مانع از ایدهپردازی افراد مستعد میشوند، باعث اتلاف بخش قابلتوجهی از استعداد و ظرفیت بالقوهی تیم میشوند.
درعینحال، افراد مستعدی که به نقشها و جایگاههای رهبری و مدیریت عادت کردهاند، از عزت نفس پایین، بدبینی و کاهش انگیزه رنج میبرند.
میتوان ازطریق تخصیص مرتب زمان به هر یک از اعضا برای مشارکت در جلسات تیمی و به اشتراکگذاری شفاف تصمیمها از اتلاف ظرفیتها اجتناب کرد. تضمین موقعیت افراد در تیم نیز، ارزش کارکنان با استعداد را به آنها نشان میدهد.
رابسون اشاره میکند که اگرچه نسبت مطلوب حضور فوقستارهها در یک تیم مشارکتی طبق برخی مطالعات عددی بین ۵۰ تا ۶۰ درصد است، اما این ارقام میتواند با وجود مدیریت بهینه تغییر کند. منظور از مدیریت بهینه، وجود یک رهبر استراتژیک است که نقشی شفاف در تیم ایفا میکند، تهدیدات متوجه موقعیت افراد را حذف و موانع همکاری را برطرف میسازد. بهاینترتیب، او قادر است تیم خود را از اثرات و پیامدهای منفی بیشاستعدادی محافظت کند.
لیست شگفت انگیزترین شغل های دنیا
شگفت انگیزترین شغل های دنیا
نوشیدن فنجانهای قهوه یا تست سرسرههای آبی به نظر تفریحاتی میآید که در اوقات فراغت از کار انجام میدهید. البته برخی افراد هستند که با انجام دادن این فعالیتها، پول دریافت میکنند! در ادامه با شگفت انگیزترین شغل های دنیا و میزان حقوق این مشاغل آشنا خواهید شد.
مسوول بررسی تفریحات شهر کانکون
بسیاری از کسانی که با مشاغل مدیریتی در ارتباط هستند، فشار و استرس زیادی را متحمل میشوند. البته این مساله در مورد موقعیت شغلی که جدیدا به عنوان مسوول بررسی تفریحات شهر کانکون اختصاص یافته، متفاوت است. برای این پست شغلی، نیاز به فردی دارند که بین مارس و اگوست در این شهر زندگی کرده و تجربیات خود را در مورد این مدت با دنیا به اشتراک بگذارد.
کسی که در این جایگاه شغلی قرار میگیرد، در طول مدت اقامت خود در هتلهای لوکس سکنی خواهد گزید و در پایان، ۶۰ هزار دلار حقوق دریافت خواهد کرد. باور کنید یا نه، شگفت انگیزترین شغل های دنیا بیش از این شما را متعجب خواهد کرد.
مسوول توییتر سلطنتی
آیا دوست دارید برای ملکه کار کنید؟ خدمات تشریفات بریتانیا، در جستجوی فردی است که ملکه را به صورتی دیگر در چشم دنیا به نمایش بگذارد. کسی که مسوول این کار شود، علاوه بر این، در وب سایت ملکه مطالبی را خواهد نوشت. کسی که در این شغل استخدام شود، ۳۸۷۰۰ دلار برای توییت کردن دریافت خواهد نمود.
پروفسور بازی
آیا دوست دارید در مورد نحوه تفکر کودکان یاد بگیرید؟ دانشگاه کمبریج، به دنبال پروفسوری است که از نقش بازی در مهارتهای حل مساله، خود کنترلی و کار تیمی کودکان قرن ۲۱ اطلاعات لازم را کسب کند. پروفسور بازی به مطالعه اهمیت نقش بازی در آموزش خواهد پرداخت و برای این شغل، دستمزدی معادل ۱۰۸ هزار دلار، دریافت خواهد نمود. با این تفاسیر دیدن پروفسور بازی در میان هیجان انگیزترین شغل های دنیا جای تعجب ندارد.
اینستاگرامر رویال کاریبین اینترنشنال
رویال کاریبین اینترنشنال در پی استخدام فردی است که به مدت سه هفته در تابستان از سه کشتی مختلف آنها استفاده کند. برای سوار شدن به بهترین کشتیهای گردشگری دنیا، هر روز باید سه عکس از سفر خود تهیه کنید و آنها را در اینستاگرام پست کنید. علاوه بر این با انجام این کار، مبلغ ۶۷۱۱۱ دلار دستمزد، دریافت خواهید کرد.
نگهداری از دیواره بزرگ مرجانی
در سال ۲۰۰۹، در استرالیا، آگهی مربوط به بهترین شغل دنیا چاپ شد. در این آگهی استخدام نیاز به فردی بود که به مدت ۶ ماه از دیواره بزرگ مرجانی مراقبت کند. هرچند این موقعیت شغلی منحصر به فرد نیست و به تعدادی بیش از یک کارمند در این شغل نیاز است، اما کاندیدهایی که موفق به استخدام شوند، علاوه بر سکنی گزیدن در یک جزیره خصوصی، سالیانه مبلغ ۱۲۰ هزار دلار دستمزد، دریافت خواهند نمود.
تستر سرسرههای آبی
توجه داشته باشید این شغل مناسب افرادی است که مشکل بیماری قلبی ندارند. هرچند تسترهای سرسرههای آبی، به جای جای دنیا سفر خواهند کرد، و استاندارد بودن سرسرهها و استخرها را مورد بررسی قرار میدهند. در واقع سرسره سواری، برای این افراد، سالیانه ۲۸۵۰۰ دلار دستمزد به ارمغان خواهد آورد و این کار را در میان جالبترین شغل های دنیا قرار میدهد.
تستر شکلات
در این موقعیت شغلی رویایی، هر روز باید به تست طعم شکلات بپردازید و در نهایت درآمدی سالیانه معادل، ۵۴ هزار دلار داشته باشید. این جایگاه شغلی ممکن است که کار در بخش خرید یک سوپر مارکت بوده یا به عنوان مسوول تست طعم محصولات یک کمپانی ساخت شکلات، به منظور تحقیقات در عرصه رقابت باشد.
مراقبت از پاندا
وظیفه اصلی شما، نگهداری و مراقبت از پانداهاست. در مرکزی تحقیقاتی که در چین قرار دارد، سالیانه ۳۲ هزار دلار برای مراقبت از این حیوانات دوست داشتنی، به شما میپردازند. مراقب باشید که با دیدن لیست شگفت انگیزترین شغل های دنیا از شغل فعلی خود نامید نشوید!
تستر تخت خوابهای لوکس
ممکن است، کسب درآمد از خواب به نظر احمقانه بیایید، اما واقعا برخی شرکتها به دنبال استخدام افرادی برای خوابیدن هستند. الگو و کیفیت خواب شما در این جایگاه شغلی به دقت مورد ارزیابی قرار میگیرد تا از کیفیت متریالهای مختلف مورد آزمون، توسط شرکت سازنده اطمینان حاصل شود.
هرچند میزان درآمد دقیقی برای این شغل وجود ندارد، اما به طور متوسط ماهیانه دستمزدی حدود ۵۶۰۰ دلار برای خوابیدن در تخت خوابهای لوکس به شما پرداخت میشود.
مدیر سرگرمی
موزه راهآهن یورک، یک جایگاه شغلی تحت عنوان مدیر سرگرمی دارد. در حال حاضر این شغل توسط کودک ۶ سالهای تصاحب شده است. این کودک پس از اینکه مجذوب قطارها شد، به این موزه نامهای نوشت و از آنها درخواست نمود تا برای یک جایگاه خالی شغلی با وی مصاحبهای ترتیب دهند.
پس از دریافت این نامه، موزه تصمیم گرفت جایگاه شغلی مدیر سرگرمی را احداث نموده و این جایگاه شغلی را برای استخدام به این کودک پیشنهاد بدهد. وظیفه اصلی او اطمینان از سرگرم شدن سایر کودکان در هنگام بازدید از این موزه است.
بازبین گجتها
قبل از عرضه گجتها به بازار، بازبین گجت، به عنوان آخرین مرحله، آنها را مورد ارزیابی قرار میدهد. این افراد علاوه بر تست این محصولات باید در مورد آنها اطلاعات لازم را به صورت حرفهای ارائه دهند.
هرچند معمولا این اسباب بازیهای دنیای تکنولوژی پس از تست به شرکتهای سازنده بازگردانده میشوند، اما ارزیاب گجت سالیانه ۷۷ هزار دلار درآمد خواهد داشت. آیا شما هم هر چه بیشتر در میان شگفت انگیزترین شغل های دنیا به جستجو میپردازید، اثری از شغل فعلی خود نمیبینید؟!
خنده درمانگر
هرچند ممکن است، در هنگام معاشرت با دوستانتان به طور رایگان بخندید، اما خنده درمانگرها به طور ویژهای آموزش دیدهاند، تا با خنداندن افراد دردهای روانی و جسمی آنها را التیام بدهند. حقوق سالیانه خنده درمانگر به طور متوسط ۴۲۲۶۷ دلار در سال است.
بغل کن حرفهای
همه عاشق نوازش هستند، چه با این مساله موافق باشید، چه مخالف، بغل کردن، عالی است. حال نکته جالب اینکه، برخی افراد به طور حرفهای برای اینکار آموزش دیده، و حقوق میگیرند. یک بغل کن حرفهای برای بغل کردن یک فرد غریبه و آرام کردن وی پس از یک روز سخت کاری، ۶۰ دلار در ساعت حقوق میگیرد. حقیقتا یکی از عجیبترین شغلهای دنیا همین حرفه است!
متخصص مزه
این شیمیدانها سالیانه مبلغ ۸۰ هزار دلار برای استفاده از تخصصی که در شیمی دارند به منظور تولید طعمهای مصنوعی خوشمزه دریافت میکنند. این طعم دهندههای مصنوعی پس از تولید و اطمینان از عدم ایجاد مشکل برای سلامت انسانها به بازار عرضه میشوند.
نویسنده نامههای بابانوئل
وظیفه این اشخاص پاسخ دادن به نامههایی است که هر ساله با نزدیک شدن کریسمس برای بابانوئل ارسال میشود. علاوه بر اینکه، امکان راهاندازی شرکت خودتان به این منظور وجود دارد، میتوانید در یکی از شرکتهایی که این خدمات را ارائه میدهند، مشغول به کار شوید. درآمد شما بسته به میزان نامههایی است که به آنها پاسخ میدهید.
تستر بستنی
وظیفه شما به عنوان تستر بستنی، اطمینان از کیفیت طعم و مزه بستنیهایی است که تولید شدهاند. در این شغل علاوه بر خوردن روزانه بستنی، سالیانه ۵۶۰۰۰ دلار درآمد خواهید داشت. پس تستر بستنی هم به عنوان یکی از شگفت انگیزترین شغل های دنیا به این لیست راه پیدا میکند.
نقشه بردار گوگل ارث
آیا برای شما نیز، این سوال پیش آمده است که چه کسی، مسئول تهیه عکسها در گوگل ارث و گوگل مپ است؟ این عکسها توسط دوچرخه سواران گوگل مپ، که سالیانه ۵۸۰۰۰ دلار درآمد دارند، تهیه میشوند.
هرچند برای تهیه این عکسها باید، با سه چرخهای که یک دوربین ۳۶۰ درجه بزرگ بر روی آن نصب شده، در محیطهایی که امکان ورود اتومبیل در آنها وجود ندارد، به سه چرخه سواری بپردازید، اما کار برای گوگل سختیهای خاص خود را نیز دارد!
مدیر اجرایی جعلی
غربیها، خصوصا مردان غربی به عنوان مدیران اجرایی جعلی در چین استخدام میشوند. این افراد علاوه بر دریافت لقب مدیر اجرایی، به طور هفتگی مبلغ ۱۰۰۰ دلار دستمزد میگیرند. وظیفه آنها در این جایگاه شغلی، ارائه چند سخنرانی و حضور در برخی رویدادهای مهم است. با اینکار به نظر میرسد، این شرکتها با دنیای غرب در ارتباط هستند، هرچند در میزان مسوولیت آنها تفاوتی ایجاد نمیشود.
تگ کننده نت فلیکس
آیا باورتان میشود، برای تماشای نت فلیکس به شما پول پرداخت شود؟ این به نظر واقعی نمیآید، اما هست. تگ کننده نتفلیکس یک جایگاه شغلی واقعی است که استخدام شونده، باید به تماشای فیلم و سریالهای نت فلیکس بپردازد و برای آنها تگ مناسب را در سیستم ذخیره کند.
روانشناس حیوانات
در این شغل باید به آنالیز رفتار حیوانات بپردازید و برای صاحبانشان دلیل مشکلات رفتاری آنها را توضیح دهید. برای این شغل باید دامپزشک باشید یا در یکی از شاخههای مشابه پی اچ دی داشته باشید، تا سالیانه ۳۰ هزار دلار درآمد کسب کرده و به یک جایگاه عالی در میان شگفت انگیزترین شغل های دنیا دست پیدا کنید.
تستر آبنبات
این شغل که آرزوی هر کودکی است، توسط بعضی بزرگسالان در سراسر دنیا انجام میشود و سالیانه ۳۱۰۰۰ دلار برای آنها درآمد به همراه دارد. با استخدام به عنوان تستر آبنبات، باید محصولات کمپانی و رقبای آن را تست کنید. این کار بدون شک در بین عجیب ترین شغل های دنیا جای میگیرد.
تستر بازیهای رایانهای
کسب درآمد از بازی کردن بهروزترین بازیهای رایانهای ممکن است که واقعی به نظر نرسد، اما به عنوان تستر بازیهای کامپیوتری وظیفه دارید، از عدم وجود باگ در بازیها و لذت بخش بودن آنها اطمینان حاصل کنید. گیمرهایی که در این شغل انجام وظیفه میکنند، سالیانه ۵۸۰۰۰ دلار درآمد دارند.
سازنده لگوی حرفهای
ممکن است، مهارتی که در کودکی با اسباب بازیهای لگو کسب کردهاید، منجر به درآمد شود. برخی افراد با ساخت مدلهای مختلف لگو و فروش آنها به خریداران مختلف کسب درآمد میکنند. به طور میانگین، یک سازنده لگوی حرفهای سالیانه ۳۷۰۰۰ دلار درآمد خواهد داشت.
ارزیاب برند در شبکههای اجتماعی
در این جایگاه شغلی، با مهارتی که در شبکههای اجتماعی دارید، در صفحات مختلف حضور پیدا کرده و از کامنتها نوت برداری میکنید. هدف از اینکار بررسی نحوه ارائه برند در شبکهها اجتماعی است و برای اینکار ۷۹ هزار دلار در سال درآمد کسب خواهید نمود.
بازبین هتل
کمپانیهایی که خدمات تور مسافرتی را ارائه میدهند، نیاز به استخدام افرادی دارند که به سراسر دنیا سفر کرده و از کیفیت هتلهای مختلف اطلاعات لازم را کسب کند. این افراد واجد صلاحیت، پس از بازبینی از هتلهای مختلف، اطلاعات لازم را برای کمپانی ارسال میکنند.
جهانگرد حرفهای
جهانگردهای حرفهای معمولا دارای یک وبلاگ یا شبکه اجتماعی موفق هستند، که در مورد جاذبههای گردشگری که در طول سفر خود، با آنها مواجه شدند، در آنها یادداشت و تصویر میگذارند. به طور میانگین هر جهانگرد حرفهای در سال حدود ۵۳۰۰۰ دلار درآمد خواهد داشت، هرچند میزان دقیق درآمد جهانگردهای حرفهای با توجه به تجربیات، مکان جغرافیایی، تاییدیههای دریافتی و حامیان آنها بسیار متفاوت است.
منتقد فیلم
اگر در معرفی و نقد فیلمهای که دیدهاید، تبحر دارید، عنوان شغلی منتقد فیلم برای شما مناسب است. منتقدین فیلم برای فیلمهایی که در طول هفته دیدهاند، نظرات خود را مینویسند. این شغل علاوه بر درآمد ۸۲ هزار دلاری برای منتقدین حرفهای، امکان حضور در مراسمات ویژهای که در هالیوود برگزار میشود را به آنها میدهد. بنابراین جای شکی برای قرار دادن منتقد فیلم در میان شگفت انگیزترین شغل های دنیا باقی نمیماند.
نویسنده کلوچههای فورچون
احتمالا از خودتان پرسیدهاید، که نویسنده پیشبینیهای درون کلوچهها کیست؟ -نوعی از کلوچه وجود دارد که در آن متنی قرار داده شده و در مورد آینده پیشبینی میکند -چیزی شبیه فال حافظ خودمان، مترجم-
هر کسی اگر صلاحیتهای لازم را داشته باشد، میتواند، متنهای کلوچهای را بنویسد و برای اینکار ۵۳ هزار دلار درآمد داشته باشد.
سرگرم کننده در کشتیهای تفریحی
نه تنها کسی که به عنوان مسوول سرگرمی در کشتیهای تفریحی استخدام میشود، درآمدی ماهیانه معادل ۴۵۰۰ دلار خواهد داشت، بلکه برای شاد بودن و شاد کردن، یک اتاق در کشتی تفریحی هم نصیبش میشود.
سازنده قلعههای شنی
این کار نیازمند ترکیبی از مهارتهای هنری و آزاد کردن کودک درونتان است. علاوه بر این، نیازمند ابزارهایی فراتر از سطل و بیل برای ساختن، قلعههای شنی به عنوان یک کار هنری هستید. اگر خوش شانس باشید، این شغل درآمدی معادل ۶۵ هزار دلار در سال، برای شما به ارمغان خواهد آورد.
علاوه بر تابش خورشید بر روی پوستتان، تشکر و دلگرمی مردم را به همراه کمکهای سخاوتمندانهشان، در کنار خود خواهید داشت.
جوینده توپ گلف
تاکنون برایتان این سوال پیش آمده که چه بر سر توپهایی که به درون آب میافتد، میآید؟ شغل جوینده توپ گلف، شیرجه زدن در زیر آب و از دور خارج کردن این توپهاست. به طور معمول علاوه بر جمع کردن، ۴۰۰۰ توپ گلف در روز، برای این جوینده حقوقی معادل ۳۳ هزار دلار در سال دستمزد تعیین شده است.
برنامه ریز جشن سلبریتیها
شاید برای شما حضور و ملاقات با سلبریتیها در جشنهایشان جذاب به نظر برسد. درحالیکه با سازماندهی جشن برای سلبریتیها، دستمزدی معادل ۶۸ هزار دلار نیز دریافت خواهید نمود. آیا این مساله برای قرار گرفتن در بین شگفت انگیزترین شغل های دنیا کافی نیست.
پری دریایی
شاید بهتر باشد، از شغل فعلی خود استعفا داده و به ارتقای مهارتهای شنایتان بپردازید؛ چراکه تبدیل به پری دریایی شدن، دیگر یک رویا نیست. با استخدام به عنوان پری دریایی، به طور کلی به فعالیتهایی شبیه مدلینگ دست خواهید زد. تنها تفاوت اصلی در این است که با پوشیدن لباس پری دریایی به حالتهای خاصی پوزیشن میگیرید.
در واقع کل روز یک گوشه نشستهاید در حالیکه عده زیادی به شما، زل زدهاند و در پایان نیز، به داخل آب شیرجه میزنید. شغل عجیب پری دریایی شدن، درآمدی سالیانه ۶۲ هزار دلار به همراه دارد.
تستر قهوه
گایان مانوورا شغل رویایی هر معتاد به قهوهای در دنیا را دارد. او به عنوان تستر قهوه برای لاینز کافی وظیفه دارد تا به جای جای دنیا سفر کرده و بهترین دانههای قهوه را پیدا کند. گایان در هفته بیش از ۵۰۰ فنجان قهوه را تست میکند.
بهترین شغل در دنیا چیست؟
بهترین شغل دنیا نصیب سورل آمور شده است. وی پس از شکست دادن ۱۷۰۰۰ رقیب خود، جایگاه بهترین شغل دنیا را نصیب خود کرد. این شغل علاوه بر درآمدی ۴۰ هزار دلاری، سفری سه ماهه به دور دنیا، هر ماه اقامت در ۱۲ مکان لوکس و در ۱۲ مقصد جهانی را برای او به ارمغان آورده است.
این ستاره یوتیوب، در مکانهای جذاب مختلفی نظیر قلعه پنج ستاره اسکاتلندی تا آبشار کاستاریکا را تجربه خواهد کرد.
توصیههای متخصصان برای عبور از بحران و رونق کسبوکار
پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت-مدیریت
هیچ صنعتی از گرداب بحران اقتصادی در امان نخواهد بود. اما با آمادگی مناسب، میتوان ضمن پیشگیری از آسیبها، رشد کسبوکار را نیز محقق کرد.
شرایط فعلی حاکم بر اقتصاد، بسیاری از کسبوکارها را دچار چالش و تنگنا کرده است. در چنین موقعیتی، کسبوکار دچار رکود میشود، فروش افت محسوسی کرده و یافتن نیروی کار ماهر و امین دشوار میشود. بحران و آشفتگی اقتصادی، شرکتها را با محدودیتهای زیادی مواجه میسازد. بااینحال، کتمان بحران نمیتواند مانع از بروز آن شود. ضمن آنکه بسیاری از متخصصان نیز بر این باورند که ظرفیت واقعی بنگاههای اقتصادی و توانمندی مدیران آن برای رهبری، در زمان بحران مشخص میشود.
اما روی دیگر سکهی بحران، فرصت است. در هنگام بروز نشانههای بحران، باید با اتخاذ دیدگاهی متفاوت، فرصتهای نهفته در دل بحران را کشف کرده و اسباب رشد و توسعهی کسبوکار خود را فراهم سازید. با این توصیف و در ادامهی این مقاله، توصیههای ۲۱ متخصص برجسته برای عبور از مشکلات و مهار موانع پیشرو و فرصتهای رونق کسبوکار را بررسی میکنیم.
راههای دسترسی به مشتریان خود را متنوعتر و بیشتر کنید
چنانچه کسبوکاری سنتی هستید و فعالیتی در فضای آنلاین ندارید، قبل از هرچیز و به منظور رونق و گسترش مسیرهای فروش خود به فکر راهاندازی یک فروشگاه اینترنتی یا پایگاه دادهی آنلاین باشید.
ترتیبی اتخاذ دهید که کاربران بتوانند اطلاعات تماس و بهویژه ایمیل خود را در این پایگاه ثبت کنند. در مرحلهی بعد و پس از دریافت تعداد مناسبی ایمیل از مخاطبانتان میتوانید ضمن راهاندازی یک کمپین ایمیلمارکتینگ، پیام خود را در معرض دید مخاطبان بیشتری قرار دهید. بهعلاوه، از کمک متخصصان بازاریابی دیجیتال در ایجاد و ادارهی شبکههای اجتماعی متناسب با محصول و برند خود غافل نشوید.
اما اگر کسبوکاری کاملا آنلاین هستید، میتوانید همچنان از استراتژیهای سنتیتر و ابزارهای رایج ترویج مستقیم مانند ارائهی کاتالوگ محصولات به منظور جذب مشتریان بالقوهی جدید بهره ببرید.
حال پس از بهکارگیری رویکرد چند کاناله (بهرهگیری از چند کانال ارتباطی با مشتریان) و ارزیابی میزان اثربخشی هریک از این کانالها در دستیابی به اهداف فروش، میتوانید شیوهی درست و بهصرفهی هزینهکرد بودجهی بازاریابی خود را معین کنید.
نیروی کاری را که مشتاق فرصت دیگری برای ادامهی زندگی خود هستند جذب کنید
فقدان نیروی کار ماهر و کارامد، یکی از موانع اصلی بر سر راه رشد و توسعهی بنگاههای اقتصادی بهویژه در زمان بحران است. برای جذب نیروهای مستعد به روشهای مرسوم اکتفا نکنید و دامنهی جستوجوی خود را گستردهتر سازید. بهطورمثال، هرچند کارفرمایان چندان راغب به جذب افراد سابقهدار نیستند و نداشتن سوءسابقه عمدتا یکی از پیششرطهای اصلی استخدام توسط آنها است، اما متخصصان توصیه میکنند که از فرصت جذب افراد ماهر و مستعدی که ممکن است بهنوعی دارای محکومیتهای قضایی باشند چشمپوشی نکنید. البته، افرادی که مرتکب جرایم سنگین و خطرناک نشده، مهارت داشته و در دوران محکومیت نیز مهارتهای مفید دیگری را نیز درکنار دانستههای پیشینشان آموخته باشند.
این قبیل افراد عموما اشتیاق فراوانی به کار و بازگشت به جامعه دارند و به دلایل متعدد، انگیزهی بیشتری هم از خود نشان میدهند. برخی کشورها نیز با ارائهی مشوقهای متنوع از جمله بخششهای مالیاتی و برنامههای توسعهی انسانی، اعتبارات و امتیازهایی را برای کارفرمایانی که اقشار آسیبپذیر و افراد دارای سوءسابقه را جذب میکنند قائل میشوند.
از روش ۶۰ /۲۰/۲۰ برای مدیریت زمان استفاده کنید
یشنهاد متخصصان این است که بهجای آنکه زمانتان را صرف امور بیهوده و برنامهریزیهای نادرست کنید، رویکردی استراتژیک به مدیریت زمان در پیش بگیرید.
در ابتدا، ۶۰ درصد وقت خود را صرف وظایفی کنید که ارزشی واقعی عاید کسبوکارتان میکنند یا قابل انجام توسط دیگران نیستند. ۴۰ درصد دیگر وقتتان را به دو بخش تقسیم کنید: ۲۰ درصد در برنامهریزی و ۲۰ درصد در استراتژی. برنامهریزی بهمعنای اختصاص وقت به منابع و برنامههای عملیاتی کسبوکار است؛ و منظور از استراتژی، زمانی است که برای ارزيابی چگونگی ارتقاء عملکرد کسبوکار، تجربهی مشتری و يا مدل سودآوری صرف میشود.
سر از حساب و کتاب دربیاورید
استفاده از یک نرمافزار حسابداری مناسب، بهویژه برای کسبوکارهایی که اصطلاحا از آب و گل درآمدهاند ضرورت دارد. هنگامی که اصول اولیهی حسابداری را درک کنید، میتوانید شناختی درست از مباحثی مثل تغییرات موجودی و تبدیل آن به جریان نقدینگی داشته باشید و به رونق کسبوکارتان کمک کنید. الان زمانش رسیده که دست به حساب شوید و با استفاده از شاخصهای عددی به ارزیابی وضعیت موجود کسبوکارتان پرداخته و برای رونق بیشتر آن برنامهریزی کنید.
امنیت سایبری را جدی بگیرید
شرکتها باید نسبت به تقویت زیرساختهای سایبری خود اقدام کنند. ایجاد زیرساختهای امنیت سایبری صرفا شما را آمادهی مقابله با تهدیدات پیشرو نمیکند. بلکه آنچه اهمیت بیشتری دارد این است که یک جایگاه امنیتی مستحکم در فضای سایبر موجب پدیدار شدن فرصتهایی میشود که میتوان از آن به سود خود و در جهت رونق تجارت بهره برد.
شرکتها اکنون باید خود را برای به چالش کشیدن زیرساختهای امنیت اطلاعات خود آماده کنند. ازاینرو باید موقعیتشان را مستحکم و امنیت سایبری کسبو کار خود را در حد آن چیزی که از شرکتهای بزرگ و نهادهای دولتی انتظار میرود تقویت کنند. امنیت اطلاعات را نه صرفا به منزلهی سپری برای محافظت در مقابل تهدیدات، بلکه شکلی از سرمایهگذاری برای رشد در اقتصاد دیجیتالی در نظر بگیرید.
با نگاهی استراتژیک اقدام به تملّک کسبوکارهای مکمل کنید
یک کسبوکار، بهکمک کنترل هزینهها و بهحداکثر رساندن سود رشد میکند. بهاینترتیب، از محل تملک کسبوکارهای کوچکی که خدمات جانبی و مکمل شما را ارائه میکنند، نهتنها هزینههای اصلی کسبو کار خود را کنترل خواهید کرد بلکه مشتریان این شرکتها را نیز به دست میآورید. ضمن آنکه با تصاحب برندهایی که مورد اعتماد بازار هستند، در بازارهای جدید و صنایعی ورود خواهید کرد که پیش از آن سهمی در آن نداشتید.
یک جعبه ابزار تجاری ایجاد کنید
جعبه ابزار کسبوکار شما باید شامل موارد زیر باشد:
- یک طرح کسبوکار (بیزنس پلن) به منظور حفظ سازمان در مسیر رشد و جلوگیری از شکست در مسیر پیشرفت.
- یک طرح بازاریابی (مارکتینگپلن) که موجب رشد سهم شما در بازار شده و پایگاهی از مشتریان وفادار برایتان فراهم میکند.
- یک دستورالعمل در حوزهی منابع انسانی که به منظور حفظ نیروی کار ماهر، تنظیم قوانین و مقررات و اطمینان از رعایت قوانین کار تدوین شده است.
- یک نرمافزار حسابداری یا داشبورد مدیریتی که میتواند گزارشهای مالی جاری را با لمس یک دکمه تولید کند، و از این طریق امکان پیگیری تمام فعالیتهای تجاری را فراهم کند.
- سختافزار، شبکههای کامپیوتری و زیرساخت فناوری اطلاعات.
استفادهی نادرست از رسانههای اجتماعی را متوقف کنید
عادت فروختن ازطریق شبکههای اجتماعی را از سرتان بیرون کنید. بازاریابی و فروش دو موضوع متفاوت از یکدیگر هستند و استراتژی فروشمحوری در رسانههای اجتماعی نیز راهبردی شکستخورده و نخنما است. در عوض، اقدام به تولید و انتشار محتوای کاربرپسند کرده و امکان ارتباط عمیقتر با مخاطبانتان را به این طریق فراهم کنید. محتوای شما میتواند شامل اخبار و تازهها، نکات و ترفندها، فیلمهای آموزشی و حتی ویدیوهای سرگرمکننده از پشت صحنهی کسبوکارتان باشد.
مبنای تمام روابط، بخشندگی است. پس درنهایت سخاوت، دانش و بینش خود را به مشتریانتان عرضه کنید. به این ترتیب زمانیکه یک مشتری بالقوه تصمیم به خرید میگیرد، به برندی رجوع خواهد کرد که پیشینهی ذهنی خوبی به آن داشته و به آن اعتماد دارد.
از قدرت گوگل و امکانات آن استفاده کنید
سرویس Google My Business یک ابزار شگفت انگیز و رایگان برای کسبوکارهای کوچک و محلی است. کسبوکارهای کوچک میتوانند به کمک خدمات رایگان گوگل در این زمینه که با نام رسمی Google Places نیز شناخته میشود، بهصورت رایگان و بجای اینکه از سرویس تبلیغات کلیکی پولی PPC یا Pay-Pay-Click گوگل استفاده کنند، برند خود را در گوگل تبلیغ کنند
در ابتدا اقدام به ایجاد صفحهی رایگان خود در سرویس Google My Business کنید، سپس:
- آن را تکمیل کنید (بهویژه بخش توضیحات مرتبط با کسبوکار).
- به داشبورد مدیریت این سرویس مسلط شوید.
- بهطور مرتب محتوا بگذارید.
- پاسخ تمام دیدگاهها بهويژه نظرات منفی را بدهید.
- صفحهی خود را بهروز نگه دارید.
نسل جدید نیروی کار را جذب کنید
بسیاری از بنگاههای اقتصادی برای استخدام نیروی کار جوان و نسل جدید بازار کار به اندازهی کافی آماده نیستند. ازاینرو، شرکتها باید ضمن برنامهریزی پیشدستانه برای استخدام نیروهای تازهنفس، در مورد تواناییها و نقاط ضعف گروههای سنی مختلف تحقیق کنند. در مرحلهی بعد، به بازنگری در سوالات مصاحبههای شغلی خود بپردازید تا به این ترتیب بتوانید برترین استعدادهای شغلی را از میان نسلهای جدید استخدام کنید. شیوهی درست برقراری ارتباط و صحبتکردن با نسلهای جدید را بیاموزید تا آنها نیز متقابلا به اهمیت مسئولیتها، وظایف و موقعیت خود در سازمان شما پی ببرند.
وقتی همه ترمز میگیرند شما گاز بدهید
مایكل شوماخر، قهرمان چندین سال متوالی در مسابقات رالی جهان، در جواب به سوالی پیرامون رمز موفقیتش گفته بود:
تنها رمز موفقیت من این است كه زمانی كه دیگران ترمز میگیرند، من گاز میدهم!
پس زمانیکه دیگران در حال تعلل هستند، وقت خود را صرف بررسی دادهها، سادهسازی سیستمها، و برنامهریزی برای روزها و هفتههای بعدتان کنید. اختصاص زمانی هرچند کوتاه به این موارد، علاوهبر فراهم کردن امکان برنامهریزی استراتژیک، به شما کمک میکند تا مشکلات کوچک را قبل از تبدیل شدنشان به مسائل مهم، شناسایی و مرتفع کنید.
تلاش کنید تا حد امکان از همهچیز باخبر باشید
سعی کنید که همواره از آمار و ارقام مرتبط با کسبوکارتان مطلع باشید: حاشیه سود، سود خالص، نمرات اعتباری، نقدینگی و آمارهای دیگر از جمله اعدادی است که باید همیشه در معرض دیدتان باشد. به این ترتیب همواره در خصوص وضعیت مالی و عملکرد کسبوکار خود در هر لحظه آگاهی خواهید داشت. علاوهبر این بکوشید که مشتریان خود را نیز بشناسید: اینکه چه کسی هستند، کجا هستند، و برای جذب و حفظ آنها باید چه کرد
یک شورای مشورتی تشکیل دهید
تشکیل یک هیئت مشورتی، از بهترین اقداماتی است که میتوانید در راستای افزایش راندمان و رشد کسبوکار خود انجام دهید. ایجاد شورای مشاورین به تناسب چالشها و فرصتهایی که شرکت با آن مواجه است،یک ابزار قدرتمند مدیریتی است که میتواند دسترسی به متخصصان را با هزینهای نسبتا اندک میسر کند. چنین رویکردی ایدههای جدید را وارد کسبوکارتان کرده و به شما کمک میکند تا سازمان خود را به شکل بهتری اداره کنید.
تیمی کوچک را گلچین کنید و دستکم هر فصل جلسهای با آنها بهمنظور رسیدگی به مسائل جاری، تدوین استراتژی، و ارزیابی مستمر روند پیشرفت خود ترتیب دهید. برخورداری از یک هیئت مشورتی، ضمن ارزشافزایی و تسریع روند رشد کسبوکار، به منزلهی چراغ راه شما در تمرکز روی اهداف و دستیابی به آنها است.
در دام فرار از مالیات نیافتید
سعی نکنید که با فرار از مالیات و کاهش درامدهای مشمول مالیات، کسبوکار خود را دچار چالش کنید. هدف کسبوکار شما نه مقابله و پیروزی دربرابر دولت، بلکه سودآوری است.
سوالات خود را بپرسید و دانشتان را به اشتراک بگذارید
از ترس آنکه به کمتجربگی متهم شوید، هرگز از پرسیدن ابهامات خود و نظرخواهی از صاحبان دیگر کسبوکارها طفره نروید. حقیقت این است که شما کارشناس نیستید، بلکه کارآفرین هستید! خودتان نیز همواره بکوشید تا تجربهها و دانشتان از بازار را با دیگران به اشتراک بگذارید. تبادل اطلاعات و تسهیم دانش موجب میشود که دیگران به جدیت و قابل اطمینان بودنتان در راهاندازی کسبوکار و ارادهی محکم شما در مشارکت و همکاری با خود پی ببرند.
برای فروش کسبوکار خود برنامهریزی کنید
برنامهی جانشینی و واگذاری سهام کسبوکار یکی از مهمترین تصمیمات در حفظ برند و جایگاه آن در بلندمدت است. سونامی کارآفرینانی که زادهی نسل انفجار جمعیت (نسل ایکس) هستند (بیش از نیمی از کسبوکارهای کوچک در سطح جهان در اختیار این نسل است) به این معنی است که امروز بیشتر از همیشه، موضوع تغییر و انتقال مالکیت از نسل ایکس به کارکنان نسلهای جدیدتر در قالب تعاونیهای کارگری و اعطای سهام پرسنلی اهمیت یافته و باید مورد توجه قرار گیرد.
بهموجب طرح مالکیت سهام کارکنان (ESOP)، پرسنل شرکت در منافع بنگاه سهیم شده و شرکت سهام خود را اغلب بدون هیچگونه تحمل هزینه اضافی و در قالب بخشی از پاداش کارکنان به آنها عرضه میکند.
نتقال تدریجی مالکیت به کارکنان و واگذاری سهام به کسانی که بهخوبی کسبوکار شما را میشناسند، ضمن حفظ عملکرد برند شما موجب حفظ میراثتان خواهد شد. همچنین اجرای چنین طرحی درکنار شاغل نگاهداشتن نیروی انسانی، آنها را در مالکیت سهام و منافع آن سهیم میکند. ضمن آنکه علاوهبر افزایش انگیزهی پرسنل، موجب کاهش برخی هزینهها در سازمان خواهد شد.
یک برنامه استراتژیک تدوین کنید
اهداف کوتاه مدت سهماهه، ششماهه یا سالیانه تعیین و برنامهای منعطف برای دستیابی به این اهداف تدوین کنید. اما قبل از هرچیز مطمئن شوید که برنامهی شما منابع مورد نیازتان را پیشبینی و شامل شود: نقدینگی، نیروی انسانی، تجهیزات، موجودی، و هزینههای سربار عملیاتی. بهعلاوه، اطمینان حاصل کنید که نتیجه و خروجی نهایی این برنامه، خدمات یا محصولاتی باشد که مشتریان بهدنبال آن هستند.
شاخصهایی را نیز بهمنظور نظارت بر روند پیشرفت خود در دستیابی به اهدافتان تنظیم کنید. برنامههایتان را مبتنی بر میزان اختلاف عملکرد خود با اهدافتان تنظیم کنید. اگر قادر به تحقق اهداف خود نبودهاید، علل آن را جویا شوید: آیا عدم تحقق اهداف، ناشی از کمبود منابع بوده است؟ آیا عملکرد واحد بازاریابی مطلوب نبوده است؟ یا در انتخاب درست مشتریان هدف مرتکب اشتباه شدهاید؟
اعداد دروغ نمیگویند!
ایجاد سیستمهای با عملکرد صحیح و استقرار فرایندهای سالم و بدون نقص، در شناسایی نابسامانیها در هزینهها و درآمدها و در نتیجه افزایش سودآوری ضروری است. پیادهسازی سیستمهای فروش؛ و استقرار نظام مدیریت موجودی و فرایندهای حسابداری، و نیز تدوین فرایندها و رویهها به شما کمک میکند تا بتوانید سریعتر به اشتباهات و نقائص خود و کسبوکارتان پیببرید. درعینحال، مدیران باتجربهتر و صاحبان باسابقهی کسبو کار، بیشتر ترجیح میدهند تا بجای اعداد و ارقام و خروجیهای سیستمی، به دادههای کیفی و دیدگاههای تجربی خود اکتفا کنند.
CFIMITYM
دنیای کسبوکار، شیفتهی کلمات اختصاری مثلROI، URL، EIN، SMART،SWOT است، اما CFIMITYM یکی از مهمترین آنها است که تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته است. منظور از CFIMITYM این است که جریان نقدینگی مهمتر از هر عامل دیگری در کسبوکار است. زیرا عدم نقدینگی، یکی از بزرگترین دلایل شکست کسبوکارهای کوچک است. ذخایر نقدی ناکافی (یا بهقول بازاریها «کفگیر ته دیگ خوردن») سریعتر از هر عامل دیگری قادر است شما را متوقف کند. چون به این ترتیب حتی توانایی پرداخت صورتحسابها و حقوق پرسنل را نیز نخواهید داشت.
فقدان پول نقد یکی از بزرگترین دلایل شکست کسبوکارهای کوچک است
از هزینهی فرصت غافل نشوید
هرچند که عموما سطری با عنوان هزینهی فرصت در صورت سود و زیان شرکتها دیده نشده است، اما شناسایی و تعیین هزینهی فرصت در یک کسبوکار اهمیت بالایی در مدیریت بهینهی سازمان دارد. هدف اصلی از طرح هزینهی فرصت، بررسی تخصیص بهینهی منابع موجود است. لذا این مفهوم، نقش مهمی در تضمین استفادهی کارا از منابع کمیاب بازی میکند. هزینهی فرصت محدود به هزینههای مالی نمیشود و شامل هر آن چیزی میشود که دارای ارزش بوده ولی از آن صرفنظر شده باشد.
هزینهی فرصت به چندین صورت خود را نشان میدهد. شایعترین مثال آن، مالک کسبوکاری است که وقت خود را صرف وظایفی میکند که کارایی لازم را نداشته و اولویت هزینهکرد نیستند. در حالیکه میتوان از محل برونسپاری برخی امور، در استفاده از منابع صرفهجویی کرد. مثال دیگر، در مورد کسبوکارهایی است که مخارج زیادی را بهدلیل جذب مشتریانی که تناسبی با مدل کاری و بازار هدفشان ندارند متحمل میشوند. چنین رویکردی در جذب مشتری ممکن است باعث تخصیص نادرست منابع شود، که به نوبه خود باعث کاهش رشد یا تضعیف برند سازمان خواهد شد. رویهمرفته، رشد سریعتر زمانی اتفاق میافتد که هزینهی فرصت مورد توجه قرار گیرد.
در انزوا نمانید
راهاندازی و مالکیت یک کسبوکار میتواند شما را به لاک انزوا فرو ببرد. شاید تنها پرواز کردن در اوج وسوسهانگیز باشد، اما ارمغان آن چیزی جز اضطراب و تنهایی نیست. همیشه گروهی شاخص از افراد قابل اعتماد را کنارتان داشته باشید، در غیراینصورت ارتش یکنفرهی شما نهایتا به بنبست خواهد رسید. چون نمیتوانید بدون کمک دیگران به جایگاه قابل قبولی در بازار برسید. بنابراین شروع به شبکهسازی و ایجاد تیمی از افراد غیرهمفکر و در عینحال همدل، و تعامل با مشاوران باتجربه و راهنمایان دلسوز کنید. کسانی را که میتوانند در هزارتوی بازار همراهتان شوند و برایتان ارزشآفرینی کنند با خود هممسیر سازید تا به کمک یکدیگر از گردنههای سخت اقتصادی عبور کنید.