معرفی کتاب Crushing It

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت-گروه خدمات عمومی:

به‌ دست بیاور، کتابی در زمینه‌ی بازاریابی از یک نویسنده‌ی کارآفرین است. اگر علاقه‌ مند به موفقیت در کارآفرینی با تمرکز بر شبکه‌ های اجتماعی هستید، این معرفی کتاب را بخوانید.

گری واینر چاک، نامی معروف در دنیای بازاریابی اینترنتی محسوب می‌شود. گری توانسته است ارزش یک تجارت ۳ میلیون دلاری را در عرض ۵ سال به ۶۰ میلیون دلار برساند.

به‌تازگی از گری وینر چاک مقاله‌ها و نقل قول‌های زیادی به زبان فارسی نقل شده و در یکی دو سال اخیر در ایران طرفداران بیشتری پیدا کرده است. کارآفرینان از او تقلید می‌کنند تا بتوانند به کسب و کارشان رونق بیشتری بدهند و ارزش آن‌را زیادتر کنند. کتاب‌ها و سخنانش روزبه‌روز بیشتر در صفحات وب فارسی به چشم می‌خورد. او به اختصار و به درخواست خودش گری وی Gary Vee نامیده می‌شود.

حوزه اصلی فعالیت گری وی شبکه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال بوده و او در این زمینه سخنرانی‌های انگیزشی زیادی انجام داده است. فیلم این سخنرانی‌ها و همینطور مصاحبه‌های او در وبسایت شخصی اش در دسترس قرار دارد. در یک سخنرانی انگیزشی قوی که در سال ۲۰۰۸ انجام داد، تمرکز اصلی سخنانش بر این جمله بود:

از انجام کاری که دوست ندارید دست بردارید؛ و فقط کاری را انجام دهید که عاشقش هستید.

حرف اصلی کتاب Crushing It

گری وی می‌گوید ایجاد برند شخصی در دنیای امروز یک شاهکار محسوب می‌شود. این کتاب راهنمایی عملی برای ساختن برند شخصی است.

کتابی که اخیرا از این نویسنده‌ی کارآفرین چاپ شده است، به‌دستش بیاور یا بر آن غلبه کن (به انگلیسی: Crushing it) نام دارد. کتاب حاضر در حوزه‌ی کارآفرینی و موفقیت نوشته شده است. در این کتاب گری وی درس‌ها و تشویق‌هایی از تجربیات انسان‌های مؤثر و کارآفرینان با خواننده به اشتراک می‌گذارد. افرادی که مسیرهای امن قابل پیش‌بینی را رها کردند تا آرزوهای خود را با ایجاد کسب‌وکار پررونق و برند شخصی فوق‌العاده‌ی خود پیگیری کنند.

این کتاب نقشه‌ی راهنمای ساخت مسیر موفقیت حرفه‌ای و مالی شما است، اما درباره‌ی ثروتمند شدن نیست. بلکه راهنمایی برای زندگی کردن به‌گونه‌ای محسوب می‌شود که خود می‌پسندید. گری وی کتاب حاضر را در ادامه‌ی کتاب دیگر خود با عنوان crush it (که در سال ۲۰۰۹ جزو پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز بوده)، نوشته است. در کتاب crush it گری وی بر وجود برند شخصی درخشان برای موفقیت در کارآفرینی اصرار داشت. در کتاب حاضر به چرایی اهمیت این موضوع و درست بودن آن حتی بیشتر از گذشته اشاره می‌کند و دیدگاه منحصربه‌فرد خود را درباره‌ی آنچه از اصول باقی‌مانده و آنچه تغییر کرده است، به اشتراک می‌گذارد.

در سطور خواندنی این کتاب شاهد مثال‌هایی از کارآفرینانی هستیم که با پیروی از اصول کتاب قبلی یعنی crush it موفقیت را امکان‌پذیر دانسته و به‌سمت غنی‌تر بودن (نه‌تنها از نظر مالی که از همه لحاظ) رشد کرده‌اند. راز موفقیت آن‌ها (و همینطور خود گری وی) استفاده از شبکه‌های اجتماعی و تمایل آن‌ها به بهره‌برداری از این ابزار با بیشترین ظرفیت (برای برندسازی) است.

در این کتاب عملی، الهام‌بخش و جالب توجه، گری وی هریک از بسترهای شبکه‌های اجتماعی را موشکافانه شرح می‌دهد. او به همه‌ی افراد از یک لوله‌کش ساده تا یک اسکیت‌ باز حرفه‌ای روی یخ به‌ دقت و تفصیل می‌آموزد که چطور از هرکدام از این بسترها برای تقویت و بالابردن برند شخصی خودشان بهره ببرند. او همچنین پیشنهادهای عملی و تئوری به خواننده ارائه می‌دهد تا در پلتفرم‌های قدیمی نظیر فیسبوک، توییتر، یوتیوب، اینستاگرام، پینترست و اسنپ‌ چت، پلتفرم‌های پادکست نظیر اسپاتیفای و soundcloud و سایر پلتفرم‌های نوظهور، چون غول قدرتمندی ظاهر شوند. برای افراد با تجربه‌ تر، کتاب حاضر حاوی نکات ظریف و دقیق امتحان شده و راه‌های خلاق برای غنی کردن استراتژی صحیح و آزموده‌ی خود است.

از متن کتاب به‌دستش بیاور

گری وی در این کتاب تاکید بسیاری بر دنبال کردن علاقه‌های شخصی دارد. او می‌گوید:

کاری ک انجام می دهید برای یک روز و یک ماه و یک سال نیست .بلکه سالها باید انرا تکرار کنید .اگر سال ها کاری را انجام دهید که دوست ندارید ، رها کردن ان بسیار سخت می شود.این چیزی است ک اغلب مردم وقتی  میشنوند رویاهایت را دنبال کن،متوجهش نیستند.

همچنین در جای دیگری از کتاب،نترسیدن از اشتباهات را گوشزد می‌کند:         

نگران نبودن از اشتباه کردن هرکاری را برای من آسان کرده است.نگران فکر و قضاوت مردم نباشید .انجام دادن کارها برای شما یا پیروزی می‌آورد یا درس از شکست را برایتان به همراه دارد. در هر دو حالت شما برنده‌اید. از من می‌شنوید اگر کاری را ۱۰ بار انجام دهید و فقط ۳ بارش را درست انجام بدهید، بسیار بهتر از این است که کاری را فقط ۳ بار ولی هر ۳ بار درست انجامش دهید.           

گری وی ۳ خصوصیت را مهم‌تر از سایر موارد می‌داند:         

سه ویژگی را همواره با خود داشته باشید:تعهد به کار، اشتیاق به ایجاد ارزش و علاقه به آموختن. 

                       

 و در جای دیگری می‌گوید:

اگر  ۱۰۰ درصد با زندگی امروز خود احساس خوشبختی نمی‌کنید، این اتلاف وقت نیست که مسیر دیگری را امتحان کنید تا زندگی خود را بهتر کنید. شما فقط باید انجام آن کار را انتخاب کنید. من از عذر و بهانه آوردن خسته‌ام. چرا مسیر جدیدی را امتحان نمی‌کنید؟ خوش‌بین باشید، از خود صبوری نشان دهید، دهان خود را ببندید و فقط اقدام کنید.

۷ کلید ضروری

نویسنده‌ی کتاب معتقد است ۷+۱ معیار کلیدی برای ایجاد برند شخصی وجود دارد. این معیارها عبارتست از:

  • اصالت و واقعی بودن
  • اشتیاق
  • نیت و مقصود
  • توجه و دقت نظر
  • صبوری
  • سرعت
  • کار و تلاش

او از محتوا به‌عنوان هشتمین اصل یاد می‌کند. گری وی می‌گوید شما به تولید محتوا با کیفیت بالا و متناسب با زندگی خود نیاز مبرمی دارید. اکثر مردم در اینجا اشتباه بزرگی مرتکب می‌شوند. آن‌ها بیش از اندازه نگران استایل و سبک برند خود هستند. مواردی مثل نور، زاویه‌ی دوربین، طراحی و حرکت‌ها. تمام این‌ها در اولویت دوم قرار دارند. وقتی دارید زندگی خود را مستندسازی می‌کنید، زیباشناسی اهمیت چندانی ندارد. بلکه قابل اعتماد بودن و حقیقت را گفتن ملاک اصلی است.

همچنین از ترس‌ها و عذر و بهانه‌هایی سخن به میان آورده است که مانع افراد در مسیر برندسازی شخصی است:

مردم این ترس‌ها را پیش از آغاز برندسازی دارند. آن‌ها عبارت‌اند از: ترس از شکست، ترس از اتلاف وقت و ترس از بیهوده به‌نظر رسیدن.

ترجمه‌هایی از کتاب crushing it

در کتابخانه ملی ایران یک ترجمه از این کتاب با عنوان چگونه می‌توانید یک کارآفرین موفق باشید (شکست دادن، چیره شدن) با ترجمه‌ی کامران بهمنی توسط انتشارات بهزاد تهران شابک گرفته است. بااین‌حال در کتابخانه مرکزی موجودی ندارد.

همچنین کتاب دیگری تحت عنوان به‌دستش بیاور در سال ۹۷ در کتابخانه ملی ثبت شده که پدیدآور آن محمود بهبهانی است.طبق گفته‌ی بهبهانی، ترجمه‌ی کتاب بومی‌سازی شده است و تفاوت‌هایی با متن اصلی کتاب دارد. این کتاب روی وبسایت کتابراه به‌صورت الکترونیکی قرار داده شده است.

درباره‌ی گری وی

یک کارآفرین پرانگیزه، پرکار و بنیان‌گذار شرکت واینرمدیا که سخنران و نویسنده هم هست. در تمام سخنرانی‌هایش با انگیزه و شور و اشتیاق فراوان مردم را به پیگیری علاقه‌هایشان دعوت می‌کند. او معتقد است مهم‌ترین چیزی که مردم را از موفقیت باز می‌دارد، نگرانی آن‌ها از قضاوت مردم و انجام ندادن آن کارهایی است که علاقه به آن دارند.

گری وی در کودکی در سال ۱۹۷۸ با خانواده‌ی ۸ نفری‌اش از بلاروس به آمریکا مهاجرت کرد. او معمولا خودش را به‌ خاطر موفقیت در کسب حق امتیاز لیموناد در ۷ سالگی و فروش ده‌ها هزار دلار کارت‌های بیس‌بال و اسباب‌ بازی در دوران دبیرستان یک کارآفرین اصیل و خوش‌نژاد می‌نامد. در سن ۱۴ سالگی به تجارت خانوادگی‌اش در زمینه‌ی کیسه‌های یخ با حق‌الزحمه‌ای معادل ۲ دلار در ساعت پیوست. وقتی اینترنت را شناخت و فهمید که فرصت بسیار خوبی برای ارائه‌ی کسب‌وکار خانوادگی‌اش از این طریق فراهم است، اولین فعالیت خود را با راه‌اندازی تجارت الکترونیکی فروشگاه پدرش آغاز کرد. او از همین طریق توانست ارزش کسب‌وکار خانوادگی‌شان را از ۳ میلیون دلار به ۶۰ میلیون دلار برساند.

بعد از آن در سال ۲۰۰۶ در یوتیوب نمایش‌های ویدیویی خودش را شروع کرد. گری وی تقریبا هر روز به‌مدت ۵ سال ویدئوهایی را منتشر کرد. به‌خاطر جذابیت فوق‌العاده ویدیوهای گری وی به تلویزیون ملی هم راه پیدا کرد و باعث شهرت او شد. 

پس از پیشرفت تجارت خانوادگی گری که به اعتقاد وی ازطریق توجه به تاثیر محتوا، ایمیل مارکتینگ و گوگل ادورز به‌دست آمده‌بود، او سفر شخصی خود را در مسیر تولید محتوای تجاری شخصی خودش به‌عنوان کارآفرینی آنلاین آغاز کرد.

بر پایه‌ی تلاش‌های بی‌وقفه و پیش‌رو در زمینه‌ی ایجاد برند شخصی، گری وی استراتژی محتوای جدیدی ارائه داده است. او هم‌ اکنون بیش از ۱۲ میلیون دنبال‌کننده در پلتفرم‌های مختلف شبکه‌های اجتماعی نظیر اینستاگرام، توییتر، یوتیوب، فیسبوک و لینکدین دارد. 

حرف آخر

حقیقتا گری وینر چاک یکی از متخصصان شبکه‌های اجتماعی به‌شمار می‌رود. چرا که برای برندسازی شخصی خودش دقیقا از همین طریق و بسیار خوب و موفق عمل کرده است. بنابراین او صلاحیت صحبت کردن دراین‌باره را دارد. گری وی در این کار باتجربه و خبره است.

شما هم اگر در ایجاد برند شخصی خودتان مصمم هستید، باید به افرادی چون گری وی نگاه کنید. راهی را که رفته است بررسی کنید و برند خودتان را بسازید. کتاب crushing it مجموعه‌ای از نظرات و تجربیات و دیدگاه‌های گری وی در این زمینه است.

به نقل از:زومیت

راهنمای انتخاب رنگ برای کمپین بازاریابی

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت-گروه خدمات عمومی:

رنگ یکی از عوامل تأثیرگذار در موفقیت یا شکست کمپین بازاریابی است که باید با توجه به نوع مخاطب، محتوا و فرهنگ مردم منطقه انتخاب شود.

تحقیقات نشان داده است انتخاب رنگ مناسب در محیط کار روی خلق‌وخو و میزان بهره‌ وری تأثیر مثبت می‌گذارد و روانشناسی رنگ ابزاری قدرتمند برای بازاریابان است. ۹۰ درصد قضاوت مردم در مورد محتوا به رنگی که برای ارائه‌ی آن استفاده شده بستگی دارد و همچنین ۸۵ درصد مردم مبنای خرید را رنگ محصولات قرار می‌دهند. به همین دلیل انتخاب رنگ مناسب در طراحی گرافیکی، اینفوگرافی، شبکه‌های اجتماعی و طراحی صفحه‌ی فرود تأثیر زیادی روی میزان درگیر شدن مخاطبان و فروش محصولات دارد.

هر برندی از رنگ‌های خاص و ثابت در طراحی‌های خود استفاده می‌کند که معمولا همین رنگ‌ها را در کمپین‌های بازاریابی به کار می‌برد. اما اطلاع از روانشناسی رنگ در بازاریابی کمک می‌کند انتخاب بهتری در بخش‌های خاص از محتوای بصری داشته باشید. در ادامه‌ی این مقاله‌ی زومیت به معرفی بیشتر مواردی می‌پردازیم که کمک می‌کنند رنگ کمپین بازاریابی را با دقت بیشتری انتخاب کنید و نتیجه‌ی بهتری از بازاریابی محتوا بگیرید.

۱- شفافیت و خوانایی بسیار مهم است

بهترین رنگ‌ها، رنگ‌هایی هستند که خوانایی محتوا را تضمین کنند. این یعنی رنگ‌هایی که انتخاب می‌کنید باید تفاوت نسبی با یکدیگر داشته باشند. به‌عنوان مثال استفاده از دو رنگ سفید و خاکستری روشن در کنار هم مناسب نیست و خوانایی متن را پایین می‌آورد. از طرف دیگری از رنگ‌هایی با تضاد بالا مانند آبی و نارنجی نیز نباید در کنار هم استفاده کرد.

رنگ‌هایی که استفاده می‌کنید باید برای همه‌ی مردم خوشایند باشد. ۸ درصد مردان و ۰.۵ درصد زنان در شمال اروپا به نوعی کوررنگی مبتلا هستند که تشخیص رنگ سبز و قرمز برایشان دشوار است. برای هدف قرار دادن قشر وسیعی از مردم بهتر است از ترکیب چنین رنگ‌هایی خودداری کنید.

۲- رنگ‌ها نشان دهنده‌ی شخصیت هستند

رنگ‌ها با مشتری‌ها ارتباط برقرار می‌کنند بنابراین هرقدر انتخاب رنگ محتوای بصری با دقت بیشتری انجام شود، تأثیر بهتری روی مخاطب می‌گذارد. انتخاب رنگ بستگی به تصویری دارد که می‌خواهید از برندتان در ذهن مخاطب ماندگار شود. به یاد داشته باشید که محتوا نیز اهمیت دارد، گاهی اوقات رنگ هر بخش از محتوا بر اساس مخاطبانی که هدف قرار می‌دهد تعیین می‌شود یا به پلتفرمی بستگی دارد که محتوا در آن به اشتراک گذاشته می‌شود.

۳- نوع تجارت B2B یا B2C؟

نگ نارنجی نشان دهنده‌ی گرما و ارتباط است و معمولا در ذهنمان آن را به نور و خورشید ربط می‌دهیم. بنابراین بسیاری از برندهای B2C (تجارت شرکت با مشتری) مانند آمازون از این رنگ استفاده می‌کنند. در مورد رنگ زرد نیز روانشناسی مشابهی وجود دارد.

رنگ آبی در عین حال آرامش‌بخش بوده و نشان‌دهنده‌ی خرد، قدرت و اعتماد است به همین دلیل معمولا در برندهای B2B (تجارت شرکت با شرکت) مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگر دقت کرده باشید متوجه می‌شوید اکثر برندهایی که با پول یا سلامتی مردم در ارتباط هستند مانند Visa و PayPal از رنگ آبی استفاده می‌کنند.

۴- لوکس بودن یا قابلیت دسترسی؟

رنگ‌های خنثی مانند سفید، نقره‌ای و مشکی توسط بسیاری از برندهای لوکس که می‌خواهند ظرافت و زیبایی را با سبک طراحی مینیمالیستی (ساده) همراه کنند استفاده می‌شود. به‌عنوان مثال رنگ مشکی نشان دهنده‌ی کمال و قدرت است و توسط برندهای لوکسی مانند Ralph Lauren و Moët & Chandon استفاده می‌شود. رنگ بنفش نشان‌دهنده‌ی وفاداری است و انتخاب خوبی برای برندهایی با ارتباطات لوکس است.

اما اگر می‌خواهید به‌عنوان برندی در دسترس و سرگرم‌کننده شناخته شوید بهتر است از رنگ‌های روشن و شاد استفاده کنید. مردم، رنگ قرمز را یادآور انرژی می‌دانند درحالی‌که رنگ زرد، نشان‌دهنده‌ی شادی و خوش‌بینی بوده و رنگ سبز، نشان‌‌دهنده‌ی اعتبار و دوستی است. اگر می‌خواهید محصول یا خدماتتان چنین احساسی را در مشتری ایجاد کند بهتر است از این رنگ‌ها استفاده کنید.

۵- رنگ‌های امروزی یا کلاسیک؟

رنگ‌های سفید و نقره‌ای در لوگوی برند، مانند اپل، تسلا، زارا احساس و ظاهری امروزی را به مشتری القا می‌کنند. برای برندهایی که قصد دارند در صنعت خود حرف اول را بزنند، مدرن و پیشرفته به نظر رسیدن بسیار مهم است. به همین دلیل بسیاری از شرکت‌های فناوری از این رنگ استفاده می‌کنند.

درحالی‌که رنگ بنفش به دلیل سابقه‌ی تاریخی، ظاهری کلاسیک دارد. به همین ترتیب رنگ مشکی استفاده شده در بسیاری از برندهای قدیمی مانند Chanel کلاسیک است و امنیت و پختگی را نشان می‌دهد.

۶- مشتریان هدف مهم هستند

نظرسنجی‌ها نشان داده است مخاطبان مختلف، رنگ‌های مختلفی را ترجیح می‌دهند بنابراین انتخاب رنگ رابطه‌ی مستقیمی با مخاطبان هدف دارد. به‌عنوان مثال رنگ آبی هم برای مردان و هم برای زنان خوشایند است اما تحقیقات نشان داده ۵۷ درصد مردان و تنها ۳۵ درصد زنان این رنگ را ترجیح می‌دهند. دومین رنگ مورد علاقه‌ی مردان سبز است درحالی‌که زنان رنگ بنفش را می‌پسندند.

ادراک رنگ‌ها همچنین رابطه‌ی مستقیمی با فرهنگ دارد. به‌عنوان مثال در لیبریا (کشوری در غرب آفریقا) مردم تنها دو رنگ را درک می‌کنند، ترکیبی از زرد، قرمز و نارنجی که با نام ziza می‌شناسند و ترکیبی از بنفش، سبز و آبی که به آن hui می‌گویند. در زیمباوه نیز تنها چهار لغت برای توصیف رنگ‌ها استفاده می‌شود.

بنابراین فرهنگ منطقه‌ای که زندگی می‌کنید نیز در انتخاب رنگ و برقراری ارتباط با مخاطب مهم است. به‌عنوان مثال رنگ قرمز در آمریکا نشان‌دهنده‌ی عشق و شور و علاقه است اما در هند مظهر پاکی است.

پیش از انتخاب رنگ برای کمپین بازاریابی مخاطبان هدف، نوع محتوایی که به اشتراک می‌گذارید و سایر عوامل را در نظر بگیرید تا بتوانید مخاطبان بیشتری را جذب کنید و تأثیر بهتری روی آن‌ها بگذارید.

طرح اصلاح پول ملی ایران

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت_گروه اقتصاد:

طرح اصلاح پول ملی ایران اشاره به طرح حذف صفر و تغییر نام احتمالی واحد پولی ایران دارد. با توجه به تورم بالا در ایران و پایین آمدن ارزش پول ملی قرار بر حذف چند صفر (به پیشنهاد بانک مرکزی، حذف ۴ صفر) از پول ایران شده‌است. همچنین قرار است برای انتخاب نامی برای پول ملی جدید از مردم و مجلس نظرخواهی شود. ریال که در سال ۱۳۰۸ به جای تومان، واحد پول رسمی ایران شد در میان مردم ایران کاربردی ندارد و مردم هنوز از تومان به عنوان واحد پولی استفاده می‌کنند.

انتخاب نام برای پول ملی جدید

هم‌اکنون نام واحد پول اصلی ایران ریال و واحد پول فرعی تومان است. بانک مرکزی برای انتخاب نام پول ملی جدید از مردم و مجلس نظرخواهی می‌کند. غلامرضا مصباحی مقدم (رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس نهم) گفته‌است: «آنچه در افواه مردم وجود دارد تومان است و عمده بده‌بستان‌های مردم بر اساس تومان صورت می‌گیرد. حتی مسئولان کشور هم در محاسبات و محاورات شان کمتر از ریال استفاده می‌کنند؛ بنابراین اگر ما هم از تومان به جای ریال استفاده کنیم به جای سه صفر می‌توان چهار صفر را از پول ملی کشور حذف کرد.»این درحالیست که بسیاری، واژه‌های «تومان» و «ریال» را به دلیل ریشه غیر ایرانیشان نمی‌پسندند و بجای آن دریک، پارسی و ایرانی را پیشنهاد کرده‌اند.

دلایل بانک مرکزی برای اصلاح پول ملی

بانک مرکزی ایران در این باره اعلام کرده‌است: تورم انباشته ۴ دهه اخیر اقتصاد کشور موجب کاهش قدرت خرید واحد پول کشور شده‌است. این واقعیت در کنار محدودیتهایی که جهت چاپ اسکناس درشت وجود داشت منجر به گسترش قابل توجه حجم اسکناس در جریان گردیده که تبعات آن در زیر آمده‌است:

الف– استفاده از ارقام بزرگ در مبادلات ساده روزمره

ب- مشکلات مرتبط در زمینه‌های محاسباتی و حسابداری دفاتر

ج- ناامنی در حمل مقادیر زیاد پول حتی برای مبادلات روزمره

د- معطل شدن در صف بانک‌ها و معضلات شمارش حجم بالای اسکناس و سکه

ه- تغییر واحد پول کشور از ریال به تومان به دلیل بزرگ شدن ارقام پولی

و- اجبار در استفاده از ایران‌چک با توجه به مشکلات حقوقی ناظر بر آن

ز- هزینه بالای چاپ و امحای اسکناس‌های درجریان با توجه به حجم انبوه اسکناس

ح- بالا بودن استهلاک اسکناس به دلیل نگهداری آن در حجم زیاد

مشکلات واحد پولی ریال

با وجود کنار گذاشتن رسمی تومان در سال ۱۳۰۸ (زمان رضاشاه پهلوی) و جایگزینی واحد پولی اسپانیایی ریال به جای آن، مردم واحد پولی فرنگی و نامأنوس ریال را به کار نگرفتند و ۱۰ ریال را برابر ۱ تومان گرفتند. با وجود گذشت سالیان بسیار هنوز واحد ریال بین مردم ایران جا نیفتاده است و واحد تومان کاربرد دارد.

استفاده مردم ایران از واحد پولی تومان به جای ۱۰ ریال باعث سردرگمی و مشکلاتی شده‌است. چون پول رسمی بر اساس ریال است و مردم در ذهن‌شان فقط تومان را به کار می‌گیرند مجبورند هر گاه که قیمتی را به ریال می‌شنوند آن را به تومان تبدیل کنند و این موضوع یک تلاش ذهنی بی‌فایده را بر ایرانیان تحمیل می‌کند که گاهی با خطا همراه می‌شود. در بسیاری از مواقع نیز مشخص نیست که قیمت درج شده به تومان است یا ریال. چنین وضعیتی که دو واحد پولی متفاوت به این شکل (یکی رسمی و دیگری در میان مردم) وجود داشته باشد تنها در ایران حکم فرماست. این موضوع برای گردشگران خارجی در ایران نیز باعث مشکل می‌شود.

ضرورت اصلاح

از اواخر دههٔ ۱۳۸۰ به دلیل تورم بالا و پایین آمدن ارزش پولی ایران قرار بر حذف صفر از پول ایران شده‌است. علاوه بر این، به دلیل اینکه واحد پولی ریال ریشهٔ اسپانیایی دارد و دارای سابقهٍ تاریخی در ایران نیست و مهمتر از همه در میان مردم مقبولیت نیافته‌است قرار شده‌است واحد پولی جدید به جای آن برگزیده شود؛ و با اینکه در سال ۱۳۰۸ ریال واحد پولی رسمی ایران شد ولی هنوز تومان در میان مردم رواج دارد و ریال کاربردی میان مردم ندارد. قرار است در اینباره از مردم نظرخواهی بشود و احتمال برگزاری همه‌پرسی نیز وجود دارد.

اگرچه واحد پولی ایران، ریال است، اما مردم معاملات خود را برپایهٔ تومان انجام می‌دهند. بسیاری از آنها در نوشتن یا خواندن صفرها در عملیات بانکی (تبدیل تومان به ریال) یا هنگام خواندن گزارش‌های اقتصادی در رسانه‌ها دچار مشکل می‌شوند. امروزه واحد پول ریال نسبت به تومان در زندگی مردم نقش چندانی ندارد و از سوی دیگر، داد و ستد روزانه مردم بیشتر با تومان انجام می‌شود و ارتباط قیمت‌ها با ریال برای جامعه قابل لمس نمی‌باشد.

نظرسنجی برای اصلاح پول ملی

بانک مرکزی ایران برای اصلاح پول ملی، اقدام به نظرسنجی اینترنتی کرده‌است تا نظر مردم را نیز در اینباره بداند.

بدین منظور بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران سایتی را برای نظرسنجی در مورد نام واحد پول جدید و حذف صفر از واحد پول راه‌اندازی کرد.

«بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران هدف عمده از درج نظرسنجی یادشده در پایگاه مزبور، تشویق هموطنان به داشتن ارتباط مستمر با بانک مرکزی و پیدایش نوعی تعامل فی‌مابین بانک مرکزی و مردم اعلام کرد. به همین خاطر این امکان در اختیار کاربران قرار گرفت تا در فرصت‌های آتی هم بتوانند مستمراً نتایج نظرسنجی را دنبال نمایند.

این پایگاه حدوداً تا دو سال بعد از اجرای طرح اصلاح واحد پول و رواج سکه و اسکناس جدید با مردم همراه خواهد بود و اطلاعات لازم را در اختیار قرار خواهد داد. فعالیت «فرم» نظرسنجی فعلی نیز تا زمانی که میزان مشارکت به سطح مطلوبی برسد تداوم خواهد یافت.
از ابتدای امر بانک مرکزی در بالای فرم نظرسنجی اعلام کرد که «نتایج این نظرسنجی از نظر مبانی آماری قابل تعمیم به کل جامعه نمی‌باشد.» دلیل این امر آن است که نظرسنجی اینترنتی از پراکندگی نمونه آماری علمی برخوردار نیست و لذا تأکید شده‌است که نتایج حاصله قابل تعمیم به کل جامعه نمی‌باشد.

از ابتدای راه‌اندازی پایگاه اطلاع‌رسانی، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران نظر سنجی‌های تخصصی موازی در قالب طرح‌های آماری را شروع کرد که به صورت میدانی از قشرها گوناگون جامعه انجام شد و از پراکندگی نمونه‌ای علمی نیز برخوردار بود. جمع‌بندی «نظرسنجی‌ها» یکی از معیارهایی بود که در تعیین نام واحد اصلی و فرعی پول ملی ملاک تصمیم‌گیری بود. اما سایر ابعاد کارشناسی و ملاحظات فرهنگی، تاریخی، آواشناسی، قومیتی و ارزشی نیز قطعاً باید مورد توجه باشد. برآیند همگی این ابعاد، مشخص خواهد کرد که نام واحدهای اصلی و فرعی پول ملی چه خواهد بود.

تصریح به واژه «پارسی» به عنوان یکی از گزینه‌ها برای نام‌گذاری پول ملی، الزاماً به مفهوم آن نیست که این واژه برای نام‌گذاری مورد استفاده قرار گیرد. بلکه دلیل تصریح به این واژه و سایر واژه‌ها، پیشنهادها و نقطه نظرات عدیده و مکتوبی است که طی ماه‌های گذشته به بانک مرکزی واصل شده‌است. قاعدتاً عدم ذکر واژه «پارسی»، در میان گزینه‌ها بانک مرکزی را در معرض این پرسش قرار می‌داد که چرا علی‌رغم پیشنهادها متعدد ارایه‌شده و انتظار منعکس شده در جامعه، از ذکر آن خودداری کرده‌است.
شرکت کنندگان در نظر سنجی‌ها آزاد هستند که جدا از واژه‌های تصریح شده، عبارت دیگری را برای نام پول ملی پیشنهاد کنند. در پایان مجدداً تأکید می‌شود نتایج نظرسنجی‌ها یکی از معیارهای چندگانه تصمیم‌گیری برای نام پول ملی است.»

جدال آب و آتش

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت_گروه خدمات اجتماعی:

یکسال از غرق شدن نفتکش سانچی گذشت.

یک سال از حادثۀ غرق شدن نفتکش ایرانی سانچی در آبهای دریای چین و در نزدیکی منطقۀ انحصاری-اقتصادی ژاپن گذشت.

سانچی، نفتکش ۲۷۴ متریِ متعلق به شرکت ملی نفتکش ایران، در پاناما به ثبت رسیده بود و با پرچم این کشور آمریکای مرکزی در دریا رفت و آمد می‌کرد.

این کشتی ژانویۀ سال گذشته میلادی از بندر عسلویه با محموله‌ ۱۳۶ هزار تنی از میعانات سبک نفتی به ارزش حدود ۶۰ میلیون دلار رهسپار کرۀ جنوبی شد اما هرگز به مقصد نرسید و در پی حادثه‌ای مرگبار و تلخ پس از ۹ روز سوختن در آتشی که به گفته کارشناسان دمای آن در آخرین دقایق به ۹۰۰ درجه سانتیگراد رسیده بود، در آبها دریای چین غرق شد.

۹ روزی که بر سانچی گذشت

۶ ژانویه، برخورد دو کشتی: حادثه روز شنبه ۶ ژانویه سال ۲۰۱۸ میلادی (۱۶ دی‌ ۱۳۹۶) حدود ساعت ۸ شب به وقت محلی (۱۴ به وقت ایران) در آبهای شرقی دریای چین روی داد.

نفتکش سانچی با ۳۲ خدمه (۳۰ ایرانی و ۲ بنگلادشی) در حدود ۳۰۰ کیلومتری ساحل شانگهای با یک کشتی فله‌بر چینی به نام «کریستال» حاوی ۶۴ هزار تن غله از مبدا آمریکا به مقصد استان «گوانگ دونگ» در جنوب چین برخورد کرد. در پی این برخورد، آتش عرشۀ نفتکش را دربرگرفت و انفجار روی داد.

این نفتکش به سه رادار و یک سیستم ایمنی مضاعف مجهز بوده است اما پس از برخورد، هیچ علامت و تقاضایی دریافت نشده است که کارشناسان احتمال می‌دهند علت آن انفجار مهیب اولیه‌ای باشد که در کشتی سانچی روی داده و فرصت عکس‌العمل را از خدمۀ نفتکش گرفته است.

برخلاف حریق در سانچی، کشتی کریستال که موتور، عرشه و دیگر بخش‌هایش آسیبی ندیده بود، توانست به راه خود را ادامه دهد و در یکی از بنادر چین پهلو بگیرد. در میان سرنشینان سانچی چهار نفر دانشجو و یک خانواده نیز حضور داشتند.

۸ ژانویه، پیدا شدن اولین جسد: مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی ایران از کشف جسد یکی از ناپدید شدگان کشتی سانچی خبر داد و اعلام کرد که جسد پیدا شده برای شناسایی هویت به شانگهای منتقل شده است.

۱۰ ژانویه، آغاز عملیات بین‌المللی اطفاء حریق: شرکت ملی نفت چهار روز پس از آتش گرفتن سانچی از آغاز عملیات اطفاء حریق این نفتکش خبر داد. ایسنا به نقل از محسن بهرامی، سخنگوی این شرکت نوشت: «از ساعت ۵ صبح به وقت ایران عملیات اطفاء حریق آغاز شده است. دو کشتی آتش‌خوار درگیر شده و اطفاء حریق را انجام می‌دهند.»

آقای بهرامی همچنین از امیدواری به زنده بودن شماری از سرنشینان نفتکش خبر داد و گفت: «از آنجا که اتاق موتور کشتی بطور مستقیم تحت تاثیر آتش قرار نگرفته و حدود ۱۴ متر زیر آب است، هنوز این امیدواری وجود دارد که سرنشینان این نفتکش زنده باشند.»

مقامات چین در مجموع هشت کشتی و گارد ساحلی کرۀ جنوبی نیز یک کشتی و یک بالگرد برای کمک به عملیات جست‌وجو به محل حادثه فرستادند. آمریکا نیز یک فروند هواپیما را از جزیره اوکیناوای ژاپن رهسپار محل کرد تا به همراه دیگر نیروهای امداد در این عملیات شرکت کند.

شرایط نامناسب دریا عملیات جستجو و نجات را با اختلال مواجه کرده‌ بود و بر این اساس خبرگزاری رویترز به نقل از مقامات وزارت اقیانوس‌ها و شیلات کرۀ جنوبی اعلام کرد که با توجه به تجربۀ حریق در دیگر نفتکش‌ها، احتمالا این نفتکش تا یک ماه آینده همچنان در آتش خواهد سوخت.

۱۲ ژانویه، ورود سانچی به آبهای ژاپن، فرستادن نیروی کمک از ایران به چین: وزش بادهای شدید سانچی را که همچنان در آتش می‌سوخت به سمت ژاپن حرکت داد و به نزدیکی جزیرۀ «آمامی اوشیما» برد. شماری از اعضای گارد ساحلی ژاپن پس از اطلاع از این موضوع با هواپیما و قایق‌های گشت‌زنی به این منطقه رفتند.

اگرچه مقامات ایران پیشتر از آغاز مذاکرات با ژاپن برای کمک به اطفاء حریق خبر داده بودند اما سخنگوی گارد ساحلی ژاپن اعلام کرد که چین پیشنهاد کمک ژاپن برای مهار آتش و نجات دریانوردان را رد کرده و گفته‌ است که در صورت نیاز از آنان کمک خواهند خواست.

مقامات ایران همچنین اعلام کردند که به زودی یک گروه امداد و نجات وابسته به ارتش ایران متشکل از ۱۲ تکاور برای کمک به عملیات جستجو و شناسایی دریانوردان ایرانی، وارد چین خواهند شد.

ایران همچنین از دیدار نماینده ایران در سازمان جهانی دریانوردی با دبیرکل آیمو و درخواست استفاده از امکانات امداد و نجات کشورهای اطراف محل وقوع حادثه یعنی ژاپن و کرۀ جنوبی برای اطفاء حریق و نجات جان سرنشینان سانچی خبر داد.

۱۳ ژانویه، کشف دو جسد دیگر و جعبه سیاه: یک هفته پس از وقوع حادثه چهار تن از اعضای تیم نجات چین که با لباس‌های مخصوص وارد نفتکش سانچی شده بودند، علاوه بر دستگاه ثبت‌کنندۀ داده‌های دریایی موسوم به جعبه سیاه نفتکش، جسد دو دریانورد را نیز روی عرشه پیدا کردند.

جعبه سیاه مطابق با کنوانسیون‌های بین‌المللی به کشور «صاحب پرچم» نفتکش یعنی پاناما منتقل شد و همزمان، مقامات ایران نیز از آغاز روند دریافت نمونه ژنتیکی (DNA) خانواده‌های خدمۀ کشتی سانچی خبر دادند.

اعضای تیم نجات چینی قصد رفتن به بخش سالم کشتی را نیز داشتند که به دلیل حرارت بالا مجبور به ترک نفتکش شدند.

درمجموع تنها پیکر سه تن از سرنشینان سانچی به نام‌های میلاد آروی، مجید نقیان و محمد کاووسی پیدا شد.

۱۴ ژانویه، غرق شدن کشتی: سانچی روز یکشنبه ۱۴ ژانویه ساعت ۸:۴۶ به وقت گرینویچ، بطور کامل در دل دریا فرو رفت و آخرین نشانه‌های آن محو شد. آخرین مکان تایید شدۀ نفتکش، حدود ۳۱۵ کیلومتری غرب سوکوزاکی در جزیره «آمامی اوشیما» بود.

سانچی در حالی غرق شد که تیم ۱۲ نفرۀ تکاوران ایران به محل حادثه رسیده بودند اما انفجارهای شديد، گسترش آتش و انتشار گازهای سمی امكان نزديك شدن آنها به سانچی را نداد.

دو هفته پس از غرق کشتی، کار بررسی جعبه سیاه و همچنین استفاده از رباتهای ارزیاب برای بررسی بخش‌های مختلف کشتی که در عمق ۱۱۰ متری دریا بود، آغاز شد. این رباتها حفره‌ای ۳۵ متری را در محل برخورد کشتی چینی با سانچی پیدا کردند.

۵ مه، علت حادثه اعلام شد: روند رسیدگی به پروندۀ غرق شدن نفتکش سانچی با حضور نمایندگان کشورهای پاناما (کشور صاحب پرچم)، هنگ کنگ (کشور صاحب پرچم کشتی فله‌بر کریستال)، کشور چین (کشور محل وقوع حادثه) و درنهایت ایران و بنگلادش آغاز و نتیجۀ بررسی‌ها روز شنبه ۱۵ اردیبهشت اعلام شد.

نادر پسندیده، مدیرکل امور دریایی سازمان بنادر و دریانوردی ایران هنگام گزارش نتیجۀ کار این کمیته اعلام کرد که سه کشور ایران، پاناما و بنگلادش علت اصلی حادثه را «تغییر مسیر کشتی فله‌بر کریستال ۱۵ دقیقه قبل از حادثه» دانسته‌اند اما چین و هنگ کنگ معتقدند که «کشتی سانچی در این اتفاق به عنوان کشتی راه دهنده حضور داشته که باید پیش از برخورد با کشتی چینی تغییر مسیر می‌داده و در این زمینه کشتی کریستال مقصر نیست.» به گفتۀ او هر دو کشتی سانچی و کریستال بخش‌هایی از مقررات ایمنی دریانوردی را نادیده گرفته‌اند.

با این وجود بسیاری از کارشناسان منتقد می‌گویند که نمی‌توان این موضوع را نادیده گرفت که منطقۀ حادثه منطقه‌ای پرتردد و مملو از صدها کشتی‌ ماهیگیری بوده و به همین دلیل قدرت مانور نفتکش سانچی بسیار کم بوده است. بنابراین نفتکش برای هر تغییر مسیر نیاز به زمان زیادی داشته است.

دیگر اینکه سانچی به سیستمی مشابه با ترمز مجهز نبوده و به همین دلیل در این کشتی‌ها درنهایت تنها می‌توان موتور نفتکش را متوقف کرد که توقف کشتی بعد از خاموش کردن موتور نیز به زمان زیادی نیاز دارد. درمورد چرخاندن سکان کشتی و تغییر مسیر نیز باید گفت که این کار در مسیرهای پرتردد خطر بالایی دارد.

فاجعۀ زیست محیطی

انفجار و غرق شدن سانچی، بدترین فاجعۀ زیست محیطی دریایی طی ۲۵ سال گذشته محسوب می‌شد. در پی این حادثه یک لکۀ نفتی به وسعتی بیش از ۱۸ کیلومتر در سطح دریا بوجود آمد و بسرعت گسترش یافت و به ادعای چینی‌ها به اندازه‌ای نزدیک به مساحت شهر پاریس رسید.

به گفتۀ کارشناسان، سوخت کشتی به دلیل سنگین بودن روی دریا قابل رویت نیست اما به شدت سمی است و موجب آلوده شدن آب و نابودی آبزیان می‌شود. همین موضوع نگرانی‌های بسیاری را دربارۀ تاثیرات منفی حادثه سانچی بر اکوسیستم و گونه‌های مختلف نهنگ‌ها، ماهیان و دیگر آبزیان و پرندگان بوجود آورد.

این گمان نیز مطرح است که مقامات چینی با یقین به مرگ سرنشینان سانچی در همان لحظات اول حادثه، در تلاش برای جلوگیری از گسترش یک فاجعه زیست محیطی بوده‌اند و استفاده نکردن از فوم برای خاموش کردن آتش سانچی نیز به این دلیل بوده که مایع مخازن سانچی در‌‌ همان نقطه بسوزد و از انتشار آن در دریا جلوگیری شود.

انتقادات وارد شده به چین

در طی این حادثه خانواده‌های خدمه سانچی درخواست داشتند تا ایران به چین فشار بیاورد تا کشور جمهوری خلق چین برای اطفای حریق و نجات خدمه سانچی کمک کند.خانواده‌های نگران و داغدار خدمه سانچی از تمامی کشورها تقاضای کمک نمودند. شکوفه عبدالله‌زاده همسر احسان ابولی قاسم‌آبادی گفت: «چرا چین کم‌کاری می‌کند و جان خدمه ایرانی برایشان اهمیتی ندارد ».منصوره یحیایی همسر محمد کاوسی گفت: «اگر روز اول طوفان و دود بود چرا در روزهای بعد که مشکلی نبود چینی‌ها هیچ کاری نکردند» ابراهیم فیاض جامعه‌شناس بیان کرد: «چین نه خودش به سانچی کمک کرد و نه به کشور دیگری اجازه کمک داد». وی افزود: «ایران از ترس غرب بیشتر به شرق نزدیک شده اما این اتفاق برای چین بی‌اهمیت بود و اگر این اتفاق در نزدیکی کشورهای اروپایی یا آمریکا اتفاق می‌افتاد چنین وضعیتی پدید نمی‌آمد اما چین که می‌توانست کاری کند هیچ کاری انجام نداد». فیاض افزود «آنقدر که غرب قابل اعتماد است چین قابل اعتماد نیست و ایران در آینده بیشتر از چین ضربه می‌خورد». محمد راستاد مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی گفت: «هم ایران چون اکثر خدمه سانچی ایرانی بودند و هم پاناما چون سانچی تحت پرچم پاناما بود و همچنین ذینفعان دیگر که در این ماجرا دخیل بودند می‌توانند از چین شکایت کنند، و مسئله شکایت از چین حقوقی است و با جدیت در سازمان بین‌المللی دریانوردی پیگیری می‌شود».

روش های اینده بازاریابی دیجیتالی

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت-گروه خدمات عمومی:

آيا از آینده‌ی بازاریابی دیجیتال خبر دارید؟ دوست دارید پیش‌گویی بعضی از بزرگان این حوزه را بشنوید؟ به‌نظر شما بازاریابی دیجیتال در سال ۲۰۱۹ چگونه خواهد بود؟

«‌آینده بسیار شبیه گذشته، فقط دورتر است.» این جمله را دن کویزنبری بازیکن بیس‌بال گفته است.

در این مقاله پیش‌بینی‌هایی برای بازاریابی در سال ۲۰۱۹ با کمک نظرسنجی از بعضی رهبران فکری آورده شده است. پیش‌گویی‌هایی از متخصصین رشد بازاریابی دیجیتال و لیزا اپولینسکی که یک سخنران و صاحب شرکت 3DogWrite است. او برای پیش‌بینی بازاریابی دیجیتال در سال جدید به سه نکته‌ی مهم اشاره می‌کند:

  • دیجیتال، دیجیتال و دیجیتال. او می‌گوید: مخاطبین مشارکت دیجیتالی بهتر و شخصی‌تری را خواستارند. تجربه‌ی کاربران دیجیتال نیازمند یکپارچگی بیشتر و اتصال قوی‌تر میان ابزارهای دیجیتال خواهد بود.
  • این رسوایی است. اپولینسکی گفته است: سرباری محتوای دیجیتال به‌مفهوم مرور و بهینه‌سازی پیام‌های دیجیتال به‌گونه‌ای است که آن‌ها را موثق و معتبر و مناسب حفظ کند. با رشد اخیر فاش شدن اطلاعات و داده‌ها نظیر آنچه برای فیسبوک رخ داد، تنظیمات امنیتی افزایش و در عوض جمع‌آوری اطلاعات از کاربران روی شبکه‌های اجتماعی و سایر کانال‌های دیجیتالی کاهش پیدا خواهد کرد.
  • یک درجه بالاتر. بازاریابان برای حفظ موقعیت خود در دیجیتال مارکتینگ، آموزش‌هایی به پیشرفت حرفه‌ای خود با برنامه‌ای برای مدرک دیجیتال مارکتینگ (نظیر آنچه دانشگاه فلوریدای جنوبی ارائه می‌دهد) اضافه خواهند کرد.
  • با دیوید نیومن نویسنده‌ی محبوب کتاب Do IT marketing  و صاحب وب‌سایت Speaker profitformula که با مدیران و کارآفرینانی کار می‌کند که می‌خواهند از مهارت‌های خود کسب درآمد کنند، صحبت و سوالی مطرح شد.

چرا کارت ویزیت از دور خارج نمی‌شود؟

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت-گروه خدمات عمومی:

کارت ویزیت  بخشی جدانشدنی از یک کسب‌وکار است که جدای از اطلاعات روی آن، به ایجاد روابط در کسب‌وکارها کمک می‌کند.

سال گذشته سال خیلی خوبی در زمینه فروش کتاب‌های فیزیکی در جهان بوده است. بعد از چندین سال افول، فروش‌ها جانی دوباره گرفتند و بیش از ۱۸ میلیون کتاب در سال ۲۰۱۷ فروخته شد. در حوزه موسیقی نیز وضع به همین منوال است؛ چرا که بر خلاف رشد فزاینده موسیقی دیجیتال، صفحات گرامافون ۱۴ درصد از کل فروش آلبوم‌های فیزیکی فروخته شده در سال ۲۰۱۷ را تشکیل می‌دادند.

البته این آمار زیاد هم تعجب آور نیست؛ چرا که در برخی موارد، محصولات فیزیکی از محصولات دیجیتالی جلو می‌زنند؛ به این دلیل که می‌توان با آن‌ها یک رابطه عاطفی شکل داد.

آن دسته از کسانی که صفحات گرامافون خریداری کرده‌اند؛ حتما از طریق کامپیوتر و موبایل نیز موسیقی گوش می‌دهند؛ اما قطعه‌هایی که واقعا برایشان اهمیت دارد را به مجموعه موسیقی فیزیکی‌شان افزوده‌اند. همین‌طور، جای تعجب ندارد که خریداران کتاب فیزیکی را در حال مطالعه کتاب با استفاده از کتاب‌خوان‌‌ها ببینیم. اما وقتی صحبت از کتاب مورد علاقه‌ی آنها می‌شود، ترجیح می‌دهند که یک کپی از آن را در قفسه نگه‌داری کنند.

این ارتباط عاطفی دقیقا همان چیزی است که در دنیای کارت‌های ویزیت وجود دارد. تلاش‌های بی‌شماری صورت گرفته تا کارت‌های ویزیت را با ابزار‌های دیجیتال نظیر بارکدهای QR جایگزین کنند؛ با این حال روزانه ۲۷ میلیون کارت ویزیت چاپ می‌شود.

منشا کارت‌های ویزیت به قرن پانزدهم در چین برمی‌گردد که با استفاده از آن به محلی‌ها خبر بازدید شخص بزرگی را می‌دادند. در فرانسه قرن ۱۷، افراد طبقه‌ی مرفه‌تر جامعه از کارت‌ها برای معرفی خود در بازدید از مکانی استفاده می‌کردند. نوعی از آداب معاشرت به‌خصوص نیز در مورد کارت‌ها رشد کرد که استفاده از آن‌ها را شامل می‌شد و اکثر خانه‌های بزرگ، یک سینی مخصوص کارت داشتند و بازدیدکنندگان کارت خود را در آن قرار می‌دادند.

با رشد انقلاب صنعتی، تجار از آن‌ها به مثابه تبلیغات قابل حمل استفاده کردند و همزمان با کاهش کاربردشان در جامعه کم کم به ابزاری ضروری در تجارت تبدیل شدند. امروزه در ژاپن، همچنان استفاده از کارت‌های ویزیت نیاز به یک آداب معاشرت دقیق دارد که باید رعایت شود.

امروزه، افراد هنوز در حال خرج کردن مقادیر زیادی پول برای کارت‌های ویزیت خود هستند. چنانکه گران قیمت‌ترین کارت ویزیت به قیمت ۱۵۰۰ دلار به ازای هر کارت خرج دارد. پخش کردن کارت‌ها امروزه معمولا به ندرت اتفاق می‌افتد؛ ولی وقتی یک کارت ویزیت به محاطب می‌دهیم ترجیح بر این است که قابل یادآوری باشد. به همین دلیل است که کارت‌های ویزیت نقشی اساسی در یک خاطره از یک جلسه حضوری ایفا می‌کنند.

یک مخاطب در تلفن همراهتان ممکن است از یک ایمیل یا یک شبکه اجتماعی آمده باشد. اگر کارت ویزیت کسی را دارید احتمالا وی را رو در رو ملاقات کرده‌اید و این کارت در ذهن شما خواهد ماند. این موضوع همیشه به‌خاطر نام اتفاق نمی‌افتد گاهی اوقات لوگو، رنگ و فونت است که کار اصلی را انجام ‌می‌دهد. مخاطبان در گوشی شما به‌وسیله خود گوشی استایل‌دهی می‌شوند تا اینکه انعکاسی از شخصیت هر فرد باشند.

حتی وضعیت کارت ویزیت‌ها نیز می‌توانند حقایقی را برملا سازند. آن کارت‌های کهنه‌ای که هنوز نگه می‌دارید، مخاطبانی هستند که شما مدام به آن‌ها بازمی‌گردید. در دنیای دیجیتالی و پر از سروصدا، کارت‌های ویزیت همیشه جایگاه خود را دارند.

تصوری که کارت های ویزیت، در ذهن ایجاد می‌کنند شاید مهم تر از اطلاعات روی آن‌ها باشد. به هرحال، اگر فقط نام و عنوان شغلی خود را بنویسید اکثر مخاطبان ممکن است اطلاعات را در گوگل جستجو کرده و در تماس با شما قرار بگیرند. کارت شما باید چیزی بیشتر از این را فراهم کند اما از حد و حدود متعارف خارج نشود. آیا کسی هست که به فکس شرکت شما نیاز پیدا کند؟ آن‌ها ممکن است حتی آدرس پستی شما را هم نیاز نداشته باشند.

طبیعتا اضافه کردن مولفه‌های دیگری نظیر کانال‌های شبکه‌های اجتماعی وسوسه کننده است تا مخاطبان جدید در آن‌ها شما را دنبال کنند. اما موقعیت مناسب این کار را نیز در نظر بگیرید. چنانچه کسب‌و‌کار شما بسیار رسمی بوده و توییتر شما چیزی غیر از این است، آن را نادیده بگیرید.

چگونه فروشگاهی فیزیکی در کنار فروشگاه آنلاین داشته باشیم؟

به باور بسیاری از کارشناسان، صنعت خرده‌فروشی در آستانه‌ی «آخرالزمانی» قرار دارد و تحولات ناشی از آن از مدتی پیش آغاز شده است.
زمزمه‌های اخیر درباره‌ی تعطیلی برخی شعب فروشگاه زنجیره‌ای Sears و در‌ عین‌ حال خبر راه‌اندازی و اداره‌ی بیش از ۶۰۰ زنجیره‌ی خرده‌فروشی حضوری آمازون، حکایت از این دارد که صنعت خرده‌فروشی در میانه‌ی تغییراتی چشمگیر قرار گرفته است.
مسلما راه‌ اندازی فروشگاه‌های فیزیکی آمازون گو (Amazon Go) از آن خبرهایی است که آینده‌ی صنعت خرده‌ فروشی را نشان می‌دهد. این اخبار از تغییری بزرگ در قواعد بازی تجارت الکترونیک نشان دارد. ادغام فروشگاه‌های آنلاین و حضوری و تلاش فروشگاه‌های فیزیکی برای به‌دست‌آوردن سهم بازار تجارت الکترونیک از یک سو و خیز فروشگاه‌های اینترنتی برای حضور در فضای خرده‌ فروشی  فیزیکی به‌ منظور تکمیل زنجیره‌ی تأمین و دستیابی به بازارهای بزرگ‌تر از دیگر سو، همگی نشان‌ دهنده‌ی تغییری شگرف در صنعت خرده‌ فروشی است.
درواقع، مشتریانی که روزگاری برای خرید به فروشگاه‌های زنجیره‌ای هجوم می‌آوردند و سپس با فراگیرشدن فروشگاه‌های آنلاین به این شکل از خرید روی آوردند، همچنان ترجیح می‌دهند خریدشان را در فروشگاه‌های سنّتی یا به اصطلاح «خشت‌وگِلی» (Brick and Mortar) انجام دهند.
فرآیند و محصول و فضای ارتباط با مشتری در کسب‌و‌کارهای خشت‌وگِلی، فیزیکی است و این قبیل مراکز صرفا به طریقه‌ی سنّتی و معمولا بدون استفاده از اینترنت فعالیت می‌کنند. این دست مراکز فروش به‌دلیل آنکه تجربه‌ای عمیق‌تر از تعامل با برند را در اختیار مشتری قرار می‌دهند، با اقبال مصرف‌کنندگان کنونی مواجه شده‌اند.براساس مطالعه‌ی مؤسسه‌ی ان‌اف‌آر، ۷۹درصد از مصرف‌کنندگان اعتقاد دارند تجربه‌ی آن‌ها از خرید و نیز کم‌ّ وکیف تعامل با برند است که فراوانی و میزان خرید آن‌ها و نیز تعداد مراجعاتشان به فروشگاه را معین می‌کند. علاوه براین، تقریبا ۶ نفر از هر ۱۰ خریدار به بهانه‌ی برگزاری رویدادهای خاص در فروشگاه از جمله امکان امتحان‌کردن محصولات، جشنواره‌‌های فروش ویژه، نمایش عرضه‌ و معرفی محصولات جدید، جلسات آموزشی مرتبط‌ با شیوه‌ی استفاده از محصولات خاص و نیز رویدادهای تجربی و میدانی دیگر تدارک‌دیده‌شده‌ی خرده‌فروشان، به فروشگاه‌ها مراجعه می‌کنند.

مشتری از مراجعه به فروشگاه‌های سنّتی، تجربه‌ی شخصی عمیق‌تری کسب می‌کند

درنتیجه، به‌دلیل تجربه‌ی شخصی عمیق‌تری که مشتری از مراجعه به فروشگاه‌های سنّتی و حضوری کسب می‌کند، توسعه‌ی روزافزون فروشگاه‌های «کلیک‌به‌خشت» (Click and Mortar) را شاهد هستیم. منظور از فروشگاه کلیک‌به‌خشت فروشگاهی است که علاوه‌بر فروش مجازی، به راه‌اندازی فروشگاه فیزیکی و انجام عملیات فروش از این‌ طریق نیز مبادرت کند.

درواقع، هم‌اکنون برندهای فروشگاهی بسیاری در کنار فعالیت‌های آنلاین خود به راه‌اندازی شعب فیزیکی اقدام می‌کنند. امروزه، برندهایی مثلEverlane و Warby Parker و Wayfair که به‌صورت آنلاین فعالیت می‌کنند، به‌منظور ایجاد راهی جدید برای ارتباط با مخاطبانشان به گشایش فروشگاه‌های خشت‌وگِلی روی آورده‌اند. این قبیل فروشگاه‌ها امکان مشاهده و لمس و تجربه‌ی محصولات و برندهای مختلف را برای مشتری فراهم می‌کنند و باعث تعامل عمیق‌تر با مشتری و وفادارسازی او به برند می‌شوند.همان‌طورکه می‌دانیم، تبدیل‌شدن از فروشگاه مجازی به فروشگاه فیزیکی و فعالیت هم‌زمان در هر دو فضا، فرایندی مسئله‌ساز و گاه ناممکن برای بسیاری از برندها است. اجاره‌های بلندمدت و سنگین و لزوم سرمایه‌گذاری کلان و هزینه‌های مربوط‌ به تدارکات عملیاتی، این فرایند را وقت‌گیر و پرهزینه می‌کند. باوجود تمایل مصرف‌کنندگان برای انواع جدیدی از تجارب خرید، الگوی فعلی ظرفیت لازم برای ایجاد این دست تجربه‌ها را ندارد؛ بنابراین، نیازمند ایجاد الگویی تازه در صنعت فروشگاه‌داری هستیم. درواقع، اگر این صنعت بخواهد به حیاتش در عصر دیجیتال ادامه بدهد، خود را با نیازمندی‌های این عصر نیز باید تطبیق دهد.

با وجود جنب‌و‌جوش‌ها و تلاش‌های بسیار برای پیاده‌سازی و به‌کارگیری فناوری در حوزه‌های مختلف به‌منظور بهبود تجربه‌ی مشتری، اغلب نقش خرده‌فروشان سنّتی در این معادله نادیده گرفته می‌شود. ازاین‌رو، الگوی سنّتی خرده‌فروشی توفیق چندانی در استقرار و به‌کارگیری فناوری نداشته است. این صنعت، گویی در چرخه‌ای باطل گیر افتاده و دربرابر تغییر مقاومت می‌کند.درواقع، مدل فعلی خرده‌فروشی تازمانی‌که نتواند ساختارهایش را برای تحقق نیازهای جدید برندها و مصرف‌کنندگان بهبود دهد، به پیشرفت شایان‌توجهی دست نخواهد نیافت. خرده‌فروشی‌ها درنهایت درمی‌یابند پذیرش تغییر و سوارشدن بر موج تحول می‌تواند به آن‌ها درجهت اجرای روان‌تر استراتژی‌ها و عملیات بازگشت سرمایه کمک کند. بنابراین، فراهم‌کردن ابزارهای مناسب و بسترهای لازم برای رشد و توسعه، استفاده از فناوری برای ساده‌سازی فرایندهای عملیاتی، تأمین سیستم پشتیبانی قوی به‌منظور تضمین موفقیت در درازمدت و فراهم‌آوردن بسترهای لازم برای برندها به‌منظور ایجاد تجربه‌ای مطلوب برای مصرف‌کنندگان، ازجمله الزامات تحول در این صنعت محسوب می‌شود.

حال چه می‌شود اگر بتوانیم فناوری‌ها و فرایندهایی که کارآمدی خود را در صنایع دیگر و به‌خصوص تجارت الکترونیک اثبات کرده‌اند، در تجارت‌های خشت‌ و گِل اعمال کنیم؟

درک ضرورت و انتخاب استراتژی مناسب به‌ عنوان بخشی از فرایند تحول بسیار اهمیت دارد. اگر قصد دارید درکنار فروش آنلاین، فروشگاه حضوری راه‌اندازی کنید، نکات زیر را درنظر بگیرید:

خرده‌فروشی سنّتی همچنان زنده است؛ اما به فناوری نیاز مبرم دارد

بسیاری از امور زندگی ما به‌لطف فناوری آسان شده است؛ پس چرا از فناوری در تسهیل فرایندهای اداره‌ی کسب‌وکارمان استفاده نکنیم؟ فروشگاه‌های سنّتی باید خود را با وضعیت درحال‌تغییر وفق دهند و به تحول دیجیتالی روی بیاورند؛ وگرنه از دور رقابت خارج خواهند شد. هم‌اکنون، خدمات متعددی نظیر Square ،Shopify ،Dor ،Zendesk و QuickBooks فرایندهای اغلب خسته‌کننده و وقت‌گیر، اما لازم برای اداره‌ی فروشگاه‌ها را خودکار کرده‌اند. این برنامه‌ها و نرم‌افزارها به حذف و خودکارسازی وظایف معمول و روزمره در فروشگاه‌ها مانند عملیات فروش، ارزیابی پاخور فروشگاه، پشتیبانی از مشتری و امور حسابداری کمک و زمان لازم را برای تمرکز بیشتر بر تعامل با مشتریان و توسعه‌ی کسب‌و کار و کمک به رشد و شکوفایی جامعه‌ی محلی فراهم کرده‌اند؛ جامعه‌ای که در آن به کار مشغولیم.

به انجمن بپیوندید یا خود در ایجاد آن پیش‌قدم شوید

انجمن‌های حمایتی و صنفی علاوه‌بر نقش خود در پشتیبانی از بسیاری از امور روزمره‌ی بنگاه‌های اقتصادی، به رشد و توسعه‌ی آن‌ها نیز کمک می‌کنند. با گروهی از افراد، مربیان، دوستان و مشتریان هم‌فکر خود شبکه‌ای ارتباطی ایجاد کنید؛ افرادی که به یاری‌رساندن به شما و کسب‌وکارتان متعهد هستند. علاوه‌بر شبکه‌ی محلی، می‌توانید نیم‌نگاهی نیز به سازمان‌های بزرگ ملی بیندازید. اتاق‌های بازرگانی و انجمن‌های صنفی محلی و اتحادیه‌های تجاری می‌توانند دراین‌زمینه یاری‌تان کنند. پیوستن به خرده‌فروشی‌های چندبرندی نیز راهی آسان برای شبکه‌سازی و تبدیل‌شدن به بخشی از مقصد خرید بزرگ‌تر محسوب می‌شوند و در‌عین‌حال، به افزایش محبوبیت و شهرت کسب‌وکارتان کمک می‌کنند.

مسئولیت اجتماعی‌تان را ادا کنید

راهی برای ادای دِین خود به جامعه پیدا کنید. می‌توانید بخشی از محصولاتتان را به مناسبت‌های مختلف اهدا کنید، کمپین‌های اجتماعی راه بیندازید، در امور اجتماعی داوطلب شوید و در فعالیت‌های مؤسسات خیریه‌ی همسو با ارزش‌های کاری خود سهیم شوید.مسئولیت اجتماعی راهی عالی برای صرفه‌جویی در منابع و تثبیت جایگاه اجتماعی ما است. . مشتریان امروزی مایل‌اند بدانند که پول خود را کجا خرج می‌کنند. بنابراین، احتمال خرید مصرف‌کنندگان از برندهایی بیشتر است که ارزش‌هایی مشترک با آن‌ها و اجتماعشان دارند.

ایجاد تجربه‌ای ناب برای مشتری

وقتی کسب‌وکاری در رفع خواسته‌های مصرف‌کنندگان خود ناتوان باشد و تجربه‌ی مشتری اولویت آن نباشد، مصرف‌کنندگان نیز به رقیب روی می‌آورند و در پی کسی خواهند رفت که بتواند این نیازها را برطرف و تجربه‌ای‌ دلچسب برای آن‌ها فراهم کند. تجربه‌ی مشتری همان انتظارات آگاهانه یا ناآگاهانه‌ی او از ارتباط با برند ما است؛ انتظاراتی که از تمام تعاملات مشتری با برند نشئت می‌گیرد.ازاین‌رو ارتباط پیوسته و مؤثر با مصرف‌کنندگان، کلید ایجاد تجربه‌ای مطلوب برای وی و عاملی است که به بازگشت مشتری و تکرار خرید می‌انجامد. فراموش نکنید هیچ‌کس با واردشدن به فروشگاهی که رابطه‌ی انسانی در آن وجود ندارد، تجربه‌ی شیرینی به‌دست نخواهد آورد. بنابراین، همواره در فکر روش‌های نوآورانه برای ایجاد تجربه‌ای منحصربه‌فرد برای مشتریان خود باشید؛ تجربه‌ای که آن‌ را در جایی غیر از فروشگاه شما نمی‌یابند. خرده‌فروشان موفق هنر فروش را احیا خواهند کرد؛ چراکه باور دارند هسته‌ی اصلی خرده‌فروشی‌های فیزیکی موفق، تجارب و احساسات خاصی است که در حین خرید به مشتری القا می‌شود.ایده‌هایی مثل ویترین‌ها و قفسه‌های تعاملی جذاب، سفارشی‌ سازی در نقطه‌ی فروش، ارائه‌ی نمونه‌ی محصولات و امکان تحویل در همان روز سفارش، مدیریت هوشمند موجودی، به‌کارگیری فناوری اینترنت اشیا ازجمله‌ راهکارهایی هستند که به ایجاد تجربه‌ای متمایز برای مشتریان حضوری کمک می‌کنند. «مدیریت تجربه‌ی مشتریان» فراتر از خدمات معمول به مشتری است و راهبردی متمایزکننده به‌شمار می‌آید که تعاملات مشتری را درجهت برآورده‌کردن انتظاراتش و درنتیجه، افزایش رضایت و وفاداری و حمایت مشتری طراحی می‌کند. می‌توان با پیاده‌سازی فرایندهای مدیریت تجربه‌ی مشتریان، ارزشی منحصربه‌فرد برای آن‌ها ایجاد کرد تا نه‌تنها به برندتان وفادار شوند؛ بلکه آن را به دوستان و خانواده‌ی خود نیز معرفی کنند؛ روشی که به‌طور حتم، ارزشمندترین و اثربخش‌ترین نوع تبلیغات است.

شاید گمان کنیم رشد افسارگسیخته‌ی فروشگاه‌های مجازی، صنعت خرده‌فروشی سنّتی را به‌سوی زوال و مرگ تدریجی پیش می‌برد؛ اما آمارهای متعددی نشان می‌دهد مصرف‌کنندگان همچنان به مراجعه به فروشگاه‌های فیزیکی علاقه نشان می‌دهند. باوجوداین، نمی‌توان تحول شتابان این صنعت را کتمان کرد؛ بنابراین، بازیگران این صنعت برای رشد و توسعه باید نوآوری‌های فناورانه را برای ارتقای تجربه‌ی مشتریان به‌ کار بگیرند.اولویت‌ دادن به مشتری و تنظیم عرضه و محصولات براساس ارائه‌ی بهترین تجربه خرید در فروشگاه‌ها، توجه به دغدغه‌های جامعه‌ی محلی و تمرکز بر ارائه‌ی خدماتی که به بقا و بالندگی کسب‌وکار ما کمک می‌کند، به طراحی الگویی جدید در صنعت خرده‌فروشی می‌انجامد که هم مطلوب خریداران و هم موردنیاز برندها است و مسیر آینده‌ی این صنعت را روشن می‌کند.