كارگاه طراحی و نصب سیستم های خورشیدی

كارگاه مقدماتی طراحی و نصب سیستم های خورشیدی (فتوولتائیک)

خانگی ، تجاری ، صنعتی

 

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت_گروه فنی و مهندسی :

كارگاه مقدماتی طراحی و نصب سیستم های خورشیدی (فتوولتائیک) با رويكرد كاملا علمي و عملي براي توانمند سازي دانشجويان رشته هاي برق ، مکانیک ، صنایع و تکنسین های برق و مکانیک و آسانسور، كارآموزان و شاغلين نصب سیستم های خورشیدی توسط اساتيد برجسته پرديس فناوري كيش برگزار مي گردد.

 

لينك ثبت نام

زمان برگزاري  : ساعت ۹ الي ۱۶.۳۰
تاريخ برگزاري: شنبه ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸
صدور گواهينامه معتبر بين المللي
هزينه شركت در كارگاه: ۲۸۷/۰۰۰ تومان
تلفن تماس : ۶۶۱۷۶۱۹۶ تهران

09059626900 

هوآوی یک قدم دیگر به سامسونگ نزدیک شد

۲۰۱۸ سال بسیار پرماجرایی برای هواوی بود ولی با وجود این مشکلات، در دو فصل مالی، موفق به پشت سر گذاشتن اپل در زمینه‌ی فروش گوشی‌های هوشمند شد و روی هم رفته در این سال توانست بعد از سامسونگ و اپل مقام سوم را از آن خود کند. این شرکت در سال گذشته حدود ۲۰۶ میلیون گوشی روانه‌ی بازار کرد که این رقم برای سال ۲۰۱۷ تنها ۱۵۳ میلیون دستگاه بود.

حالا با توجه به گزارش مالی مربوط به عملکرد در نخستین فصل ۲۰۱۹، می‌توان گفت که شرکت هواوی همچنان در مسیر پیشرفت قدم برمی‌دارد و به تصاحب جایگاه سامسونگ در سال ۲۰۲۰ نزدیک‌تر شده است. طبق این گزارش، هواوی بین ماه‌های ژانویه و مارس ۲۰۱۹ موفق به فروش ۵۹ میلیون گوشی شده که افزایش حدودا ۵۰ درصدی نسبت به آمار فروش ۳۹ میلیون گوشی در مدت مشابه سال ۲۰۱۸ را نشان می‌دهد. این یعنی به احتمال زیاد هواوی بار دیگر توانسته اپل را پشت سر بگذارد زیرا این شرکت در مدت مشابه سال گذشته ۵۲ میلیون آیفون را روانه‌ی بازار کرده که با توجه وضعیت فروش آیفون‌ها، در سال جاری این آمار پایین‌تر خواهد بود.

انتظار می‌رود که هواوی در سال ۲۰۱۹ بتواند ۲۵۰ تا ۲۶۰ میلیون گوشی را بفروشد.

از آنجایی که اپل برای افزایش آمار فروش آیفون‌ها به احتمال زیاد به چندین ماه دیگر نیاز دارد و طی این مدت هواوی می‌تواند همچنان آمار فروش خود را افزایش دهد، پس این فاصله در سال ۲۰۱۹ تا حد زیادی بیشتر از گذشته خواهد شد. روی هم رفته، انتظار می‌رود که هواوی در سال ۲۰۱۹ بتواند ۲۵۰ تا ۲۶۰ میلیون گوشی را بفروشد که البته این رقم برای تصاحب جایگاه سامسونگ کافی نیست ولی با توجه به این رشد می‌تواند در سال آینده جانشین سامسونگ به‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده گوشی‌های هوشمند شود.

علاوه بر موارد ذکر شده، باید خاطرنشان کنیم که طی نخستین فصل مالی ۲۰۱۹، هواوی موفق به اخذ درآمد ۲۷ میلیارد دلاری شده که ۳۹ درصد بیشتر از مدل مشابه سال گذشته است. همچنین بخش‌های مربوط به تجهیزات مخابراتی و گجت‌های مصرفی این شرکت رشد قابل توجهی داشته‌اند و انتظار می‌رود تا پایان سال ۲۰۱۹ درآمد دریافتی این بخش‌ها دوبرابر شود. تمام این موارد نشان می‌دهد که علی‌رغم تمام تلاش‌های آمریکا برای محدود کردن شرکت هواوی، این شرکت همچنان در بخش‌های مربوط به گوشی‌های هوشمند و تجهیزات مخابراتی فروش قابل توجهی دارد.

چگونه مانند حرفه ای ها بحران را مدیریت کنیم!؟

پردیس فناوری کیش -طرح مشاوره تخصصی مدیریت و صنعت-مدیریت:

هیچ بحرانی وجود ندارد که قابل مدیریت نباشد. اما موفقیت شما در مدیریت بحران بستگی به قدرت اراده، مهارت‌ها و اسراتژی‌های‌تان دارد.

اهداف فروش یکی پس از دیگری محقق می‌شوند، کسب‌و‌کارتان رونق دارد و هر روز وارد بازاری جدید می‌شوید. اما کسب‌و‌کار بازی پیچیده‌ای است که همیشه مسیری هموار را طی نمی‌کند. بنابراین، پذیرش اصل تغییر مستمر در شرایط کسب‌وکار دیگر انتخاب نیست، ضرورت است.

درعین‌حال، ما اغلب زمانی به شناخت بیشتر از خود و کسب‌و‌کارمان می‌رسیم که دچار مسئله‌ای غیرمنتظره و شرایط بحرانی شویم. شاید کمتر فرد یا سازمانی را بیابیم که مدعی باشد تا به‌حال هیچ‌گونه بحرانی را پشت سر نگذاشته است. بحران شرایطی غیرمنتظره و غافلگیرکننده است که عموما نمی‌‏توان از راه‌‏های پیشین به آن عکس‏‌العملی مناسب نشان داد یا در قبالش تصمیم‌گیری درست کرد. بااین‌حال، عواملی چون تجربه، مهارت، سرعت، هوشمندی، خلاقیت و موقعیت‌سنجی مانع از سرگردانی و غافل‌گیری در هنگام بروز بحران می‌شود. نکاتی که در ادامه می‌خوانید نیز به شما کمک می‌کند تا مثل حرفه‌ای‌ها از پس بحران‌ها بربیایید:

از پیش برنامه‌ریزی کنید

فهرستی از پنج موردی را تهیه کنید که ممکن است در آینده‌ی نزدیک کسب‌و‌کار شما را دچار چالش جدی و مشکلات بزرگ کنند. فرض کنید که صاحب یک پیتزافروشی هستید. در این‌صورت مواردی مثل لانه‌کردن حیوانات موذی، یا حضور پیشخدمت گستاخی که همیشه باعث دلخوری مشتری می‌شود و نیز فست‌فود رقیبی که به‌تازگی در همسایگی‌تان افتتاح شده، مهم‌ترین موضوعاتی هستند که ممکن است روزی شما را حسابی به دردسر بیندازند.

لذا، علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد. در هنگام برنامه‌ریزی برای پیشگیری و مواجهه با مشکلات، احساسات شخصی و ملاحظات را کنار گذاشته و تصور کنید که می‌خواهید به یکی از دوستان خود مشورت بدهید. به‌علاوه فردی را به‌عنوان مسئول روابط‌عمومی خود انتخاب کنید تا با مشتریان، رسانه‌ها و سرمایه‌گذاران‌تان گفت‌و‌گو کرده، نظرات‌شان را انعکاس دهد و بتواند با آن‌ها ارتباط سازنده‌ای برقرار کند.

همدلی کنید

یک عذرخواهی ساده و صادقانه اغلب حتی عصبانی‌ترین مشتریان را آرام می‌کند. بااین‌حال، این هشدار را جدی بگیرید: بسیار مهم است که عذرخواهی از جانب شخص مدیر بوده و به انتشار بیانیه‌های غیرمستقیم عذرخواهی در وب‌سایت شرکت یا حساب توئیتر اکتفا نشود.

عذرخواهی شخصی و رودررو علاوه‌بر آنکه وجهه‌ای انسانی‌تر دارد، نشان می‌دهد که شما در مقام مدیر یک کسب‌و‌کار درد، خشم و دلخوری مشتری را درک می‌کنید. ضمن آنکه این رویکرد مانع از بالاگرفتن موضوع و داغ شدن بحث در شبکه‌های اجتماعی یا دیگر رسانه‌ها خواهد شد. در صورت امکان، به‌طور عمومی نیز متعهد به رسیدگی به موضوع و عدم تکرار آن شوید.

واقعه‌ی تلخ شرکت هواپیمایی یونایتد در سال ۲۰۱۷–یعنی هنگامی که یک مسافر به‌دلیل اشتباه شرکت در بلیت‌فروشی اضافه از ترک صندلی خود امتناع کرده و سپس به‌زور و کشان‌کشان از هواپیما بیرون انداخته شده بود– نمونه‌ای از شیوه‌ی نادرست و افتضاح مدیریت بحران و عذرخواهی است.

یک ویدئو از حادثه که چهره‌ی خونین مسافر و کشیده شدن او در راهروی هواپیما را به تصویر کشیده بود، تنها ظرف چند ساعت در سطح رسانه‌های مختلف پخش شد. بیانیه‌ی اولیه شرکت یونایتد در مورد این حادثه که بابت «جابجایی صندلی مسافر» عذرخواهی کرده بود، اوضاع را به مراتب بدتر کرد. چرا که صندلی مسافر جابه‌جا نشده بود، بلکه او به‌اجبار از صندلی خود به بیرون کشانده شده و در حادثه‌ای دردناک و تحقیرآمیز که مدت‌ها در صدر اخبار جهان بود از هواپیما بیرون انداخته شده بود. انتشار این عذرخواهی درکنار ویدئویی از ضرب‌وشتم و اخراج این مسافر در شبکه‌های سراسری موجی از خشم و اعتراض را در میان افکار عمومی برانگیخت.

متن بیانیه‌ی عذرخواهی یونایتد به‌ظاهر توسط یک وکیل تنظیم شده بود و تا روزها خبری از موضع مدیران این شرکت نبود. هرچند که اسکار مونوز، مدیر اجرایی این شرکت پس از ۴ روز اقدام به انتشار ویدئوی عذرخواهی خود کرد که البته بسیار دیرهنگام بود.

از خطرکردن نهراسید

تجربه نشان داده است که واحدهای روابط عمومی به‌ویژه در هنگام بحران، رویکردی اغلب بسیار تدافعی در قبال عملکرد خود اتخاذ می‌کنند. آن‌ها با رعایت جانب احتیاط از مشتری می‌خواهند که اگر موردی باعث خدشه‌وارد شدن به کسب‌و‌کار و سودآوری آن می‌شود، از بیان روشن و صریح آن خودداری کنند. اما مردم انتظاری جز شفافیت از مسئولان و رهبران کسب‌وکار ندارند. پس بدون ترس از مخاطرات احتمالی، مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرید و نسبت به رفع آن اقدام کنید. احتیاط بیش از حد به‌دلیل ناتوانی در تصمیم‌گیری به‌موقع می‌تواند موجب تشدید بحران شود.

اقدام کنید

در صورت لزوم، به هر طریق ممکن از مشتریان آسیب‌دیده حمایت کنید. به این‌ترتیب، صرف‌نظر از غیرمنتظره بودن شرایط پیش‌آمده، از روش‌های اصولی و نیروی انسانی مناسب برای واکنش صحیح به شرایط جدید استفاده کنید. وعده‌های واقع‌گرایانه و قابل تحقق بدهید. اشکال کار را پیدا کنید و سپس ضمن اقدام مناسب، به مستندسازی روند کار خود در رسیدگی به مشکلات پرداخته و سعی کنید که از مشکلات پیشین درس بگیرید.

آرامش‌تان را حفظ کنید

حتی باتجربه‌ترین و انعطاف‌پذیرترین افراد ممکن است در شرایطی آرامش خود را در مواجهه با موقعیت‌های آشفته از دست بدهند. احساس ترس از سرعت باورنکردنی رویدادها و نگرانی از بروز وقایع ناخوشایند قابل درک است. اما ادامه یافتن احساس ترس، خشم و عدم‌اطمینان می‌تواند به نابودی شما در بازار بینجامد. هرچند که باید با شتاب مناسب به بحران واکنش نشان دهید، اما این بدان معنا نیست که عجله کنید. سعی کنید سریع اما بدون عجله تصمیم بگیرید!

صدور یک بیانیه‌‌‌ی عجولانه یا اظهارنظر فوری و اقدام شتاب‌زده پیرامون بحران در نتیجه‌ی اطلاعات غلط و همچنین سردادن وعده‌های توخالی اوضاع را بدتر خواهد کرد. به‌قول قدیمی‌ها، یک صبر کن و هزار افسوس مخور! کمی در اطراف قدم بزنید و خود را به یک نوشیدنی مهمان کنید. ۱۵ تا ۲۰ دقیقه خلوت‌اندیشی، موجب دور شدن‌تان از کانون مشکلات شده و کمک‌تان می‌کند تا بهترین راه‌حل را برای آن‌ها پیدا کنید.

در نظر داشته باشید که ممکن است در عرض چند روز یا چند هفته، بحرانی جدید دوباره نام شرکت شما را سر زبان‌ها بیندازد. با‌این‌حال، اگر شرایط را به‌خوبی مدیریت کنید، می‌توانید خاطرات مثبت را جایگزین ذهنیت منفی افکار عمومی نسبت به خود کرده و در درازمدت به تقویت اعتبار و شهرت‌ خود و برندتان نیز کمک کنید.

توانمندسازی تیم‌های تغییرپذیر و تحول‌گرا

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت-مدیریت

کارمندان در مواجهه با تغییرات دنیای کسب‌وکار و نقش جدید خود، عصبی و مضطرب می‌شوند. اما مدیر می‌تواند آن‌ها را به تیم‌های تحول‌گرا و ریسک‌پذیر تبدیل کن

بیش از ۹۰ درصد از مدیران عامل بر این باورند که شرکت آن‌ها در طول پنج سال آینده، بیشتر از پنج سال گذشته دستخوش تغییر خواهد شد. بنابراین نیروی کاری که آماده است و می‌تواند این تغییرات را تحت کنترل خود درآورد، به وجه تمایز شکست و پیروزی شرکت‌ها تبدیل خواهد شد.

رهبران در همه‌ی سطوح، باید آموزش تعامل و اثرگذاری بر تغییرات را در اولویت قرار دهند. درست است که کارمندان باید رهبری و اشتغال شخصی را یاد بگیرند، ولی روند تحولات به این موضوعات ختم نمی‌شود. شما به‌منظور کاربردپذیر کردن تغییرات، باید الهام‌بخش تیم خود باشید و آن‌ها را به خلاقیت و نوآوری تشویق کنید. اما نوآوری زمانی اتفاق می‌افتد که کارمندان بتوانند در فضای خاکستری کار کنند. فضای خاکستری جایی است که وجود ابهام، بلامانع تلقی می‌شود و به‌جای قوانین سخت‌گیرانه، اصول کسب‌وکار در حال اجرا هستند.

پنج تمرینی که در ادامه‌ی مطلب توضیح می‌دهیم، به رهبران کمک می‌کند تیم خود را برای پذیرش و حتی ایجاد تغییرات، آماده کنند.

داستان افرادی را تعریف کنید که فراتر از وضعیت فعلی سازمان حرکت کرده‌اند: اگر از کارمندان بخواهید که در فضای خاکستری کار کنند، احتمالاً احساس عدم اطمینان خواهند کرد. آن‌ها باید با قاطعیت بدانند که حرکت به سمت عدم اطمینان، نتایج مثبتی به همراه دارد. داستان‌های موفقیت، نمونه‌های به‌یادماندنی و ملموسی از نتایج (فراتر رفتن از وضعیت موجود)، در اختیار کارمندان قرار می‌دهد. پیش از شروع داستان‌سرایی، از خودتان بپرسید:

  • برای افرادی که با آن‌ها کار می‌کنم، چه چیزی پرمفهوم و ارزشمند است؟
  • ایده‌ی اصلی داستان که کارمندان باید به خاطر بسپارند چیست؟
  • کدام قسمت‌های مهم داستان آن‌ها را جذب می‌کند تا پابه‌پای ماجرا پیش بروند؟

برای مثال به یکی از بیمارستان‌هایی اشاره می‌کنیم که تصمیم داشت مدل بخش مراقبت از بیمار خود را تغییر دهد. مشاوران بیمارستان برای طراحی بخش‌های کلیدی مدل جدید، از برخی کارمندان خواستند که در تیم‌های طراحی کار کنند. کارمندان پیش‌ازاین چنین نقشی به عهده نداشتند و به همین علت بسیار عصبی شده بودند. مشاوران ۵۰ نفر از کارکنان را در تالار اجلاس بیمارستان دورهم جمع کردند تا پروژه و نقش آن‌ها را معرفی کنند. مسئولان می‌دانستند که کارمندان از این تقاضا عصبی هستند، بنابراین یکی از صحنه‌های فیلم «انجمن شاعران مرده» را بازسازی کردند. در این صحنه رابین ویلیامز از دانش‌آموزان می‌خواست روی میز خود بایستند و جهان را به شیوه‌ای متفاوت ببینند. ویلیامز به دانش‌آموزان می‌گفت: «فکر نکنید که من نمی‌دانم این مأموریت، چقدر شما را می‌ترساند.» پس‌ازاین صحنه، یکی از پرستاران نزد مشاور رفت و اظهار کرد که او نیز دقیقاً احساس مشابهی دارد. مشاور با او صحبت کرد و اطمینان خاطر داد که تجربه و دانش او، تا حد زیادی در نقش جدید نیز مفید واقع می‌شود. در حال حاضر این پرستار، به‌عنوان یکی از بهترین مشارکت‌کنندگان طراحی جدید شناخته می‌شود.

درنهایت، داستان‌های شما باید یک پیام مشترک را به اشتراک بگذارند. داستان‌های قدرتمند، امنیت روانی ایجاد می‌کنند. به‌علاوه به کارمندان نشان می‌دهند که ایجاد تغییر، خوب است و پاداش می‌گیرد. شما باید تعریف کنید که چگونه شخصیت‌های داستان و همچنین خود شرکت، از قدم نهادن به فضای خاکستری سود می‌برند.

دیالوگ برقرار کنید: از دیگران دعوت کنید سؤال بپرسند و احساسات، تجربیات و بینش خود را به اشتراک بگذارند. تغییر باعث تشدید واکنش‌های احساسی می‌شود که نه‌تنها افراد را توانمند نمی‌کند بلکه برعکس، به عقب‌نشینی وامی‌دارد. شما برای تشویق کارمندان به پذیرش تغییرات، باید گفتمان‌هایی را برنامه‌ریزی کنید که آن‌ها را از واکنش، به کنش (عمل) هدایت کند. محققان توصیه می‌کنند در جلساتی نیم‌ساعته در مورد احساسات کارمندان نسبت به تغییرات و همچنین رفتارهایی که بر تغییرات اثرگذار خواهد بود، بحث کنید. این جلسات، «پست گوش دادن» نام دارند. پست گوش دادن در اصل تجهیزاتی است که امواج رادیویی و میکروویو را باهدف تحلیل محتوا، زیر نظر می‌گیرد. برنامه‌ی جلسات نیم‌ساعته نیز مثل همین تسهیلات به شما کمک می‌کند اطلاعات کلیدی را درک کنید و به دیگران هم کمک می‌کند دست به اقدام بزنند. مراحل این جلسات به شرح زیر است:

۱- دستور کار: هدف جلسه را برای تیم تعریف کنید. پرسنل را تشویق کنید در مورد اینکه تغییرات چگونه آن‌ها را متأثر می‌کند، صحبت کنند. به‌عنوان‌مثال بگویید: «ما اینجا هستیم تا درباره‌ی تغییراتی که تجربه می‌کنیم، حرف بزنیم. می‌خواهیم درک کنیم که این تغییرات، چگونه ما را چه به لحاظ شخصی و چه در قالب یک تیم، تحت تأثیر قرار می‌دهد.» از همه دعوت کنید نظر خود را در این خصوص بیان کنند. از آن‌ها بپرسید تیم چگونه می‌تواند کنترل بیشتری بر تغییرات داشته باشد.

۲- گوش دادن: اعضای تیم را تشویق کنید که گفت‌وگو را با بیان تجربیات خود در قالب استعاره و تمثیل، آغاز کنند. در این صورت آن‌ها احساس امنیت بیشتری برای بیان احساسات خود خواهند داشت. به‌عنوان‌مثال شما احساس می‌کنید که باید مانند یک تردست، همه‌ی توپ‌ها را در هوا نگه‌ دارید. این موضوع را با تیم به اشتراک بگذارید. زمانی‌که اعضای تیم استعارات خود را بیان می‌کنند، خوب گوش دهید و افرادی را که مخالف جریان هستند، یا تغییرات آن‌ها را شدیداً به چالش کشیده، به خاطر بسپارید. صدای افرادی که منزوی‌تر، یا خشمگین‌تر هستند، اطلاعات کلیدی خوبی در اختیار شما قرار می‌دهد.

۳- اشتراکات و تمایزات: از تیم بپرسید که چه موضوعات مشترکی بین تجربه‌ی افراد مختلف مشاهده می‌کنند. از آن‌ها بپرسید: «فکر می‌کنید وجه اشتراک همه‌ی ما چیست؟ چه چیزهایی را هر یک از ما به شیوه‌ی متفاوت حس می‌کنیم؟» موضوعات کلیدی را خلاصه و جمع‌بندی کنید و آنچه را که شنیده‌اید، تصدیق کنید.

۴- اقدام: اقدامات لازم را شناسایی کنید. این ایده‌ها باید از طرف تیم مطرح شود و شما نقش تسهیل‌کننده‌ی امور را به عهده بگیرید. در این مرحله نیز چنین سؤالاتی بپرسید: «چه چیزی را می‌توانیم کنترل کنیم یا روی چه چیزی می‌توانیم تأثیر بگذاریم؟» «چگونه می‌خواهیم این وضعیت را عوض کنیم؟» «هر یک از شما چه نقشی در اجرای برنامه به عهده می‌گیرد؟»

در جلسات تیمی و دیدارهای دونفره، از اعضای تیم سؤالات شرطی بپرسید: «اگر اتفاق دیگری رخ بدهد، چه کنیم؟» مطرح کردن سؤالات شرطی به تیم فرصت می‌دهد که با جسارت بیشتری نظر خود را ابراز کند. البته نباید در این سؤالات شرطی، شرایطی را مطرح کنید که تفاوت زیادی با راه‌حل‌ها و رفتارهای وضعیت فعلی ندارد. به‌عنوان‌مثال نظر آن‌ها را درباره‌ی وقوع بدترین حالت ممکن، یا حالات حدی جویا شوید. به‌عنوان‌مثال: «اگر همه‌ی ما فریلنسر بودیم، شما چگونه به این جریان نگاه می‌کردید؟» «اگر از ابتدا این فرایند را درست طراحی نکرده باشیم، چه می‌شود؟» «اگر محصول ما ناگهان از بازار خارج شود، چه‌ کنیم؟» سؤالات افراطی یا حدی، باعث می‌شوند که کارمندان هوشمندانه و جسورانه فکر کنند. اغلب کارمندان از ابتدا نمی‌دانند که چقدر توانایی دارند. شما باید اولین قدم‌های آن‌ها را شناسایی کرده و پاداش دهید. سپس درخواست‌های بیشتری را مطرح کنید. ایده‌های مطرح‌شده را با چنین جملاتی تقویت کنید: «این ایده عالی است. می‌توانیم آن را در یک سطح بالاتر نیز اجرا کنیم.» به‌این‌ترتیب شما پیام مهمی را به کارمندان ارسال می‌کنید، مبنی بر اینکه افراد تأثیرگذار بر تغییرات، مردم عادی هستند نه افرادی استثنا.

انتظاراتی را که از اعضای تیم ازجمله خودتان می‌رود به‌طور واضح بیان کنید و مسئولیت اشتباهات را نیز مشخص کنید. سپس، اشتباهات را به‌عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد معرفی کنید. مایکل آلتر، رئیس پیشین Sure Payroll، تصدیق اشتباهات را یکی از اصول کاربردپذیری استراتژی کسب‌وکار می‌دانست. زمانی‌که او به این شرکت ملحق شد، برای شتاب بخشیدن به اهداف رشد، به کارکنانی نیاز داشت که ریسک‌پذیر باشند و تغییر ایجاد کنند. آلتر پس از داستان‌سرایی در مورد تجربیات شخصی، استفاده از قیاس و تشبیه و تکنیک‌های دیگری که هیچ‌کدام به موفقیت قابل‌توجهی نرسیدند، به فکر رسمی سازی شکست افتاد. او رقابتی را بانام «بهترین اشتباهات جدید» راه‌اندازی کرد و جوایزی برای منحصربه‌فردترین و جالب‌ترین اشتباهات کارمندان در نظر گرفت. این رقابت، تنها دو قانون داشت: اول اینکه کارمندان صرفاً باید اشتباهات خودشان را معرفی می‌کردند. دوم، فقط اشتباهات جدید در مسابقه پذیرفته می‌شد. آن‌ها در جلسات شرکت، مورد اشتباهات معرفی‌شده بحث می‌کردند و به گزینه‌های واجد شرایط جایزه می‌دادند. ایده‌ی آلتر تا ۶ سال بعد نیز به‌عنوان یکی از نوآورانه‌ترین راهکارها شناخته می‌شد.

از مشارکت‌ها و شبکه‌های فرا سازمانی پشتیبانی کنید تا کارمندان، با ذهنی باز، دیدگاه‌های جدیدی ارائه دهند. کارمندان برای اینکه به یک تیم تحول‌گرا و پویا تبدیل شوند، باید صداهای مختلفی را بشنوند و با چشم‌اندازهای جدیدی آشنا شوند. با مطرح کردن سؤالات زیر به کارمندان کمک کنید که فراتر از مرزهای همیشگی بیندیشند:

  • چه افراد جدیدی را باید در برنامه درگیر کنیم؟
  • چه بخش‌هایی از سازمان می‌تواند به برنامه‌ی ما کمک کند؟
  • چه کسی را در خارج از شرکت می‌شناسید که چشم‌انداز خوبی در خصوص این موضوع/ مسئله دارد؟
  • چگونه می‌توانیم با ارتباط برقرار کنیم؟
  • من چگونه می‌توانم به برقراری ارتباط کمک کنم؟

حرف آخر: این روزها، سازمان‌های موفق دیگر همان سازمان‌هایی نیستند که از بالا به پایین تغییر می‌کنند یا نوآوری را از افراد خاصی انتظار دارند. تیم‌های موفق، تحول‌گرایی و چابکی را به قلب فرهنگ خود تبدیل می‌کنند. به همین دلیل هم رهبری تغییرات، نه یک وظیفه‌ی ضمنی، بلکه یکی از بزرگ‌ترین مسئولیت‌های شما است. پنج تمرین روزانه‌ای که در این مطلب معرفی شدند، گام‌هایی عالی برای آغاز این مسیر هستند.

طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت

طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت

جذب متخصصان دانشگاهی و حرفه‌ای صنعتی در طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت

مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت به عنوان یکی از طرح‌های ملی از سوی پردیس فناوری کیش است که اکنون این موسسه تصمیم دارد متخصصان دانشگاهی و حرفه‌ای را در زمینه‌های آموزش، مشاوره و اجرای پروژه در شهر تهران، استان‌ها، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی جذب کند.

به نقل از پردیس فناوری کیش دپارتمان مشاوره تخصصـی صـنعت و مدیریت، این مجموعه با ارائه طرح ملی مشاوره تخصصـی صـنعت و مدیریت که با هماهنگی دبیرخـانه سازمـان منـاطق آزاد و ویژه اقتصـادی ریاست جمهوری (سازمان منطقه آزاد کیش)، بانک کشاورزی و مرکز رسانه دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفته است در نظر دارد با هدف ایجاد و توسعه فرهنگ مشاوره در حوزه‌های تخصصی برنامه‌ریزی‌هایی داشته باشد.ضمنا سامانه مشاوره از راه دور در این خصوص ثبت اختراع و تاییدیه علمی لازم را کسب کرده است.

جذب متخصصان دانشگاهی و حرفه‌ای صنعتی در طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت

دکـتر داود رمضـانی مـدیر عامـل پردیس فنـاوری کیش اعلام کرد ایـن طرح در چهـار فـاز اجرا خواهـد شـد، که در فـاز نخست این طرح جـذب افراد حقیقی و حقوقی واجد شرایط (افراد دانشگاهی و یا صنعتی بدون محدودیت نوع فعالیت) در شهر تهران، استان‌ها، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی که توانایی لازم در زمینه‌های آموزش و مشاوره و اجرای پروژه دارند، را در بر می‌گیرد.

وی در تشـریح این طرح افزود، فراهم شـدن امکان بستر مشاوره حضوری و به ویژه آنلاین به صورت هم‌زمان و چنـد رسانه‌ای، در ابعاد مختلف صـنایع و پیرامون آن از مواردی است، که می‌تواند بدون در نظر گرفتن فاصـله جغرافیایی و یا محدودیت زمان خدمات خود را ارائه دهد. خدمات مشاوره‌ای این مرکز از مرحله قبل از تاسیس یک واحد صنعتی (طرح توجیهی) تا مراحل رشد و توسعه ادامه خواهد داشت و حتی آسیب شناسی و ارائه برنامه‌های استراتژیک از خدمات دیگر در این مرکز است. مشاوره در صنعت به معنای عام که دربرگیرنده همه جوانب کسب و کار است به عنوان یک فرهنگ نو ظهور در این طرح تبیین و در حال توسعه است و البته نیازمند همراهی بخش‌های مختلف تخصصی دولتی، خصوصی و تک تک متخصصین است.

در فاز کنونی افراد متخصـص (با حداقل دارای یک تخصص و یا مهارت) می‌توانند جهت عضویت و بهره‌مندی از مزایای طرح مذکور به  پورتال این پردیس به نشانی www.kishtech.ir و یا سایت www.kishindustry.ir مراجعه و پس از مطالعه طرح و مزایای آن فرم مربوطه را تکمیل کنند و یا باشماره تلفن 02166176196 تماس حاصل کنند.

انتشار محتوا:اخبار رسمی

ویژگی‌های رهبران برتر امروز؛ ذهنیت دیجیتال

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره ی تخصصی صنعت و مدیریت-مدیریت

رهبران برتر، گرایش به جستجوی روش‌هایی برای بهره‌گیری از فناوری‌های دیجیتال برای کسب مزیت رقابتی دارند.

اگر می‌خواهید رهبری بزرگ باشید، قطعاً باید ذهنیت دیجیتالی خود را توسعه دهید. این تنها راهی است که می‌توانید ازطریق آن به کسب‌وکار خود در حداکثر بهره‌برداری از فناوری‌های داده و اطلاعات در دستیابی به رشد و سودآوری کمک کنید. می‌پرسید چرا؟

این روزها فناوری‌های دیجیتال و رسانه در همه‌جا موجود است. ما از آن‌ها برای انجام وظایف، برقراری ارتباط، همکاری، حل مشکلات، اشتراک‌گذاری محتوا و ایجاد دانش استفاده می‌کنیم. این فناوری، ستون فقرات اجرای فعالیت‌ها به‌صورت اثربخش، کارآمد و انعطاف‌پذیر است.

هر شرکت نیازمند رهبرانی است که ظرفیت اینترنت اشیاء، رسانه‌های اجتماعی، کلان داده‌ها، هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل داده را درک می‌کنند. علاوه‌براین، یک رهبر مقتدر باید تمایل به ترکیب این فناوری‌های دیجیتال با هم را داشته باشد تا بتواند نتایج مطلوب را کسب کرده و ارزش پنهان آن‌ها را در درون شرکت‌هایشان آشکار کنند.

ضعف در مدیریت این فناوری موجب از دست‌رفتن فرصت‌ها و ریسک از دست‌دادن بازار می‌شود. برای این منظور ابزارهای ارزیابی ذهنیت دیجیتالی ایجاد شده که باید بخشی از هر برنامه استخدام یا ارتقاء مدیران باشد.

یک ذهنیت دیجیتال مناسب لزوماً تضمین‌کننده‌ی موفقیت نیست؛ بااین‌حال، موقعیت شما را به‌عنوان یک همیار عالی تثبیت می‌کند. به‌طور مشابه، هرگونه نقصی که ازطریق ارزیابی شناسایی شود، به فرد (و سازمان) در ایجاد یک برنامه‌ی توسعه کمک می‌کند تا نقاط ضعف را برطرف سازد.

به‌طورخاص، شما به‌دنبال این پنج ویژگی در رهبران خود هستید. ویژگی‌های زیر نشان می‌دهند که آیا فرد از ذهنیت دیجیتال «مناسب» برای ایجاد یک تفاوت در کسب‌وکار شما برخوردار است یا خیر.

۱. کنجکاوی

چارچوب ذهنی دیجیتال نیازمند تفکری باز است. رهبران امروز نیاز به اشتیاق درک همه‌ی توانمندی‌های فراهم‌شده توسط فناوری دارند و باید بتوانند با هنر به‌کارگیری امکانات فناوری، انرژی خود را افزایش دهند. جیمز کر، نویسنده مقاله نقل می‌کند:

وقتی اولین‌بار به نیروی کار وارد شدم، یک مربی با ذهن کنجکاو داشتم که همیشه از ایده‌های جدید استقبال می‌کرد، در مورد فردی که آن ایده را ارائه می‌کرد، زود قضاوت نمی‌کرد. او همیشه از من می‌پرسید: «چگونه می‌توان از تکنولوژی برای بهترکردن این کار استفاده کرد؟

۲. پذیرش ابهامات

فناوری دیجیتال همواره در حال تکامل است. درنتیجه، عدم‌اطمینان و ابهام زیادی در این حوزه وجود دارد. رهبران امروز باید به‌راحتی در ناحیه‌ی خاکستری عمل کنند و به‌طور مداوم در روش‌های جدید استفاده از فناوری برای ارتقاء مشارکت کارکنان، رضایت مشتریان و به‌دست‌آوردن مزیت رقابتی پیش‌گام باشند.

استیو جابز در مناطق خاکستری بسیار راحت و خوب عمل می‌کرد. او برای خلق یک تلفن به‌ظاهر غیرمعمول که بتواند موسیقی پخش کند، عکس بگیرد و به اینترنت دسترسی پیدا کند، دیگر باید چه تلاشی می‌کرد؟

۳. مهارت تکنولوژیک

نیازی نیست که رهبران در استفاده از فناوری پیش‌گام باشند، هرچند که داشتن خصیصه‌ی پیش‌گام‌بودن عالی خواهد بود؛ بااین‌حال، رهبران باید استفاده از تکنولوژی جدید را تمرین کرده و هیچ ترسی از به‌کارگیری تکنولوژی‌های ناآشنا نداشته باشند. این خصیصه بخش مهمی از رهبری در عصر دیجیتال است.

۴. مطلع از فناوری‌های دیجیتال

انتظار می‌رود که رهبران امروز به معماران در راه‌حل‌های جدید دیجیتالی برای کسب‌وکار خود کمک کنند؛ بنابراین آن‌ها باید از آنچه در دسترس است، آنچه فناوری ارائه می‌دهد و چگونگی استفاده از آن برای تحول کسب‌وکار آگاه باشند. این تنها راه برای رهبران است تا به‌طور فعال فناوری را در جریان کار روزانه‌ی خود ادغام کنند.

شما درحال حاضر با مشتریانی کار می‌کنید که ممکن است از لحاظ اطلاعات دیجیتالی مطلع‌ترین افرادی باشند که تابه‌حال ملاقات کرده‌اید. آن‌ها آخرین ابزارها و اپلیکیشن‌ها را در مشت خود دارند و می‌دانند چگونه از آن‌ها به بهترین نحو استفاده کنند. این خصیصه آن‌ها را به رهبرانی فوق‌‎العاده برای عصر دیجیتال تبدیل می‌کند.

به‌همین ترتیب، درک ارزش داده‌ها و نحوه‌ی ایجاد آن، کلید آزادکردن ظرفیت‌های کسب‌وکار است. ازطریق ترکیب تکنولوژی‌های دیجیتالی و بینش‌های اطلاعاتی جدید است که راه‌حل‌های بنیادی برای شرکت‌ها ایجاد می‌شود. امروز نیاز به شناخت دانش عملی برای انجام کار مورد نیاز در فردا است.

۵. آینده‌نگری

یک رهبر با ذهنیت دیجیتال برتر دارای یک تمرکز خدشه‌ناپذیر بر آینده است. آن‌ها کسب رضایت مشتریان را در اولویت قرار داده و همیشه در حال فکرکردن به راه‌های بهتر برآورده‌کردن انتظارات آن‌ها ازطریق استفاده‌ی مناسب از تکنولوژی هستند.

جف بزوس آشکارا متمرکز بر آینده است. او همیشه روبه‌جلو عمل کرده و در حال شناسایی روش‌های جدید و جالب استفاده از تکنولوژی برای کسب رضایت کامل مشتری است. چشم‌انداز استارتاپ بلواوریجین، زندگی و کار کردن میلیون‌ها نفر از مردم در فضا است. این یعنی آینده‌نگری!

تمام این پنج ویژگی نشان‌دهنده‌ی پایه‌های ذهنیت «درست» دیجیتال برای اثربخش بودن در دنیای کسب‌وکار رقابتی امروز است. شما نیاز به شناسایی و توسعه رهبران نوآور، کارآفرین و منتقد دارید که تمایل دارند تا آینده را از طرف کسب‌وکار خود به جلو ببرند. آن‌ها با ترکیب و مهار فناوری‌های دیجیتال به روش‌های جدید و هیجان‌انگیز آینده را تعریف خواهند کرد.

چرا مدیران از ایده‌های کارمندان استقبال نمی‌کنند

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره ی تخصصی صنعت و مدیریت-مدیریت

هرچند مدیران باید مشوق اندیشه‌های خلاق و نوآورانه باشند، اما به دلایلی ممکن است سد راه جریان ایده‌پردازی در سازمان شوند.

طبیعتا زمانی‌که کارکنان با ایده‌های جدید در محل کارشان حاضر می‌شوند و برای حل مسائل و دغدغه‌های پیش‌روی سازمان چاره‌اندیشی می‌کنند، سازمان‌ها نیز باید متقابلا رو به نوآوری آورده و عملکرد بهتری از خود به نمایش بگذارند. چرا که نیروی انسانی شاغل در خط مقدم سازمان، اغلب اولین کسانی هستند که مسائل را از نزدیک می‌بینند. بنابراین دیدگاه آن‌ها می‌‌تواند کمک شایانی به بهبود تصمیمات مدیریتی و ارتقاء فرآیندهای سازمانی کند.

هرچند این یک اصل بدیهی به‌نظر می‌رسد، بااین‌حال مدیران همیشه روی خوشی به نظرات کارکنان خود نشان نمی‌دهند. در حقیقت، حتی ممکن است نگرانی‌ها و دغدغه‌های ملموس کارکنان خود را نادیده گرفته و به شیوه‌ای عمل کنند که آن‌ها را از صحبت کردن در موقعیت‌های مختلف باز می‌دارد.

این یک تناقض است: چرا مدیران با وجود سودمندی ایده‌ها و دیدگاه‌های زیردستان‌شان، تن به پذیرش این نظرات و ترغیب کارکنان به ایده‌پردازی نمی‌دهند؟ تحقیقات پرشمار اخیر در مورد این موضوع نشان می‌دهد که مدیران اغلب به روال موجود کارشان خو گرفته‌ و به‌شدت دچار روزمرگی شده‌اند. آن‌ها ترجیح می‌دهند تا وضعیت موجود خود را حفظ کنند، و به‌همین سبب از شنیدن صدای زیردستان و پذیرش ایده‌های جدید واهمه دارند. در مقاله‌ی اخیر که درنشریه‌ی علوم سازمانی منتشر شده است، محققان جنبه‌ی دیگری از این موضوع را بررسی کرده‌اند؛ تحقیقات آن‌ها حاکی از آن است که مدیران اغلب نه به‌خاطر خودمحوری و خودرأی بودن، بلکه به‌واسطه‌ی اقتضائات و روندهای موجود در سازمان، موفق به ایجاد فرهنگ گفت‌وگوی پایین به بالا نمی‌شوند.

یافته‌های محققان نشان داد که دو مانع موجب می‌شود تا مدیران در ایجاد فرهنگ گفت‌وگو و ایده‌پردازی ناکام بمانند: یا آنکه از قدرت کافی برای عمل به ایده‌های زیردستان‌شان برخوردار نیستند، یا احساس می‌کنند که ناچار هستند چشم‌اندازی کوتاه‌مدت برای خود اتخاذ کنند. 

این مثال را در نظر بگیرید: خانم جين، مدير توليدی متعهد به سازمان است که می‌خواهد در جایگاه خود به پیشبرد اهداف سازمان کمک کند. جین می‌داند که برخی از کارکنان نزدیک‌تر به خطوط تولید، احتمالا ایده‌های خوبی دارند که می‌تواند روند کار را در بخش کارگاهی بهبود بخشد. اما، در سازمان جین، مدیران بدون طی تشریفات اداری خسته‌کننده و مجوز دفتر مرکزی قادر به انجام هیچ‌گونه تغییراتی نیستند. به‌علاوه، جین چندان هم مشتاق نیست که زمان خود را صرف بهینه‌سازی و یافتن ایده‌های سازنده کند، زیرا او فقط بابت دستاوردهای قابل دسترس در کوتاه‌مدت مانند تحقق ضرب‌العجل‌ها و اهداف کوچک پاداش می‌گیرد.

مطمئنا، جین می‌تواند کارکنان خود را تشویق به گفت‌و‌گو و ایده‌پردازی کند. اما او می‌داند که اگر چنین کند، از او انتظار خواهد رفت که به‌سرعت این ایده‌ها را عملیاتی کند؛ کاری که البته در کوتاه‌مدت قادر به انجامش نیست. او همچنین می‌داند که اجرای تغییرات و شیوه‌های جدید، گرچه در دراز مدت سودمند است، اما در یک بازه‌ی زمانی کوتاه منجر به اختلال در جریان تولید می‌شود. و با نزدیک شدن به موعد دستیابی به اهداف فصلی تولید، جین فرصت گفت‌و‌گو پیرامون تغییر و تحول را نخواهد یافت.

مشاهدات پژوهشگران نشان می‌دهد که مدیران دیگر بسیاری با وضعیت مشابه جین رو‌به‌رو هستند. آن‌ها اغلب در محیط‌هایی کار می‌کنند که اختیار ایجاد تغییرات را ندارند. این قبیل مدیران گرفتار ساختارهای متمرکز تصمیم‌گیری‌اند که قدرت در دستان رأس سلسله مراتب قرار داشته و آن‌ها فقط واسطه و عامل اجرا هستند. حتی زمانی‌که مدیران اختیار عمل دارند، هم‌چنان شرایط و واقعیت‌های جاری در سازمان ایجاب می‌کند که به‌جای درنظرگرفتن ثبات و رشد بلندمدت به موفقیت‌های کوتاه‌مدت چشم‌ بدوزند. در چنین شرایطی، مدیران خوش‌قلب نیز ممکن است از اجرایی کردن ایده‌های کارکنان خود سر باز زده و حتی ایده‌های نو را در نطفه خفه کنند.

مطالعات محققان

محققان چهار مطالعه در این‌خصوص انجام دادند. ابتدا ۱۶۰ دانشجو در نقش مدیر و در یک آزمایش رفتاری به‌کار گرفته شدند. در این آزمایش آن‌ها باید بر کار یک کارمند مجازی نظارت می‌کردند. محققان یا با استفاده از دستورالعمل‌های متقن و بسیار دقیق اختیارات سوژه‌ها را محدود یا با تفویض اختیار کافی در نحوه‌ی تکمیل این وظایف، احساس استقلال را در آن‌ها تقویت کردند. دانشجویانی که در نقش مدیر بازی می‌کردند، می‌توانستند نظرات و ایده‌های کارکنان‌شان را جویا شوند. محققان تاثیر میزان خودمختاری و استقلال عمل دانشجویان بر تمایل آن‌ها به دریافت ایده‌های زیردستان‌شان را نیز مورد آزمایش قرار دادند. همان‌طور که انتظار می‌رفت، مدیرانی که اختیارات کمتری داشتند، میل چندانی به ترغیب کارمند خود به ایده‌پردازی و طرح موضوع نشان ندادند. درواقع، این دسته از مدیران در مقایسه با کسانی که اختیارات بالاتری داشتند، ۲۵ درصد زمان کمتری را صرف بحث در مورد مسائل کاری کردند.

پژوهشگران در مطالعه‌ی بعدی خود تعداد ۴۲۴ کارمند دورکار را جهت انجام آزمایش رفتاری دیگری استخدام کردند. طی یک مطالعه موردی، از شرکت‌کنندگان خواسته شد خود را به‌عنوان یک مدیر فرض کنند که این فرصت را دارد تا از پرسنل خود برای بهبود عملکرد تیم کمک بگیرد. احساس استقلال و میزان اختیارات شرکت‌کنندگان در دو طیف هدایت شد: در حالت اول آن‌ها دارای استقلال و نفوذ وسیع بودند و در حالت دوم، اختیارات‌شان توسط بوروکراسی‌های سفت و سخت محدود شده بود. نتایج این آزمایش نشان داد مدیرانی که اختیارات پایینی دارند در مقایسه با مدیران مستقل، ۳۰ درصد احتمال کمتری دارد که از کارکنان خود بازخورد بگیرند.

محققان همچنین به ارزیابی جهت‌گیری بلندمدت و دوراندیشی مدیران و میزان گرایش آن‌ها به تصمیم‌گیری‌های بلندمدت یا اکتفا به نتایج کوتاه‌مدت پرداختند. نتایج نشان داد حتی مدیران دارای  آزادی عمل اما فاقد چشم‌انداز طولانی‌مدت، تفاوتی با همتایان دیگرشان نداشتند. به این‌ترتیب آن‌ها نیز کمتر تمایل داشتند که فرصت گفتمان و ایده‌پردازی را در اختیار زیردستان‌شان قرار دهند. بنابراین، مدیران تنها زمانی به‌دنبال ایده‌ها و بازخوردهای زیردستان‌شان بودند که در عین اختیار عمل، به موفقیت درازمدت تیم خود نیز علاقه‌مند باشند.

پژوهشگران به تکرار نتایج آزمایش خود در میان تعداد دیگری از گروه‌های واقعی از مدیران و کارکنان در سازمان‌های مختلف در ایالات متحده (۱۴۵ گروه) و هند (۲۰۰ گروه) پرداختند. در طول این آزمایش، سطح اختیارات مدیران در سازمان و همچنین چشم‌انداز بلندمدت‌ آن‌ها در گزارش‌ها ثبت می‌شد. کارکنان نیز میزان استقبال از ایده‌هایشان را به محققان گزارش می‌کردند. می‌توان گفت که نتایج این آزمایش در هر دو کشور مشابه و قابل مقایسه بود.

ما مدیران را مقصر اصلی نهادینه‌نشدن فرهنگ گفتمان و مانع ایده‌پردازی در سازمان جلوه می‌دهیم

به‌عنوان مثال، مدیران غیرمستقل سازمان‌های آمریکایی به نسبت همتایان دارای اختیارات گسترده‌تر، ۱۵٪ کمتر از ایده‌های زیردستان‌ خود استقبال کردند. علاوه‌بر این، مدیران در صورت داشتن اختیارات کافی و نیز چشم‌انداز بلندمدت، از ایده‌های کارمندان خود بیشتر استقبال می‌کنند. از‌این‌رو،  تنها وجود یک عامل کافی نبوده و حمایت از جریان ایده‌پردازی در سازمان مستلزم آن است که مدیران هم دارای اختیارات بوده و هم چشم‌انداز داشته باشند.

نتایج

ما ترجیح می‌دهیم که مدیران را مقصر اصلی نهادینه‌نشدن فرهنگ گفتمان و مانع ایده‌پردازی در سازمان جلوه دهیم. چرا که ازدیدگاه ما، خودخواهی یا ترس مدیران میانی از تغییر، مانع از شنیده شدن صدای کارکنان توسط آن‌ها می‌شود. اما محققان نظر متفاوتی دارند. یافته‌های آن‌ها نشان می‌دهد که انتظار از مدیران برای تشویق کارکنان به ایده‌پردازی، آن هم زمانی‌که از اختیار کافی برخوردار نبوده و شرایط و واقعیات سازمان اقتضاء می‌کند که بر نتایج کوتاه‌مدت تمرکز کنند، توقعی غیرمنطقی و بیجا است.

ارزیابی میزان تاثیر رویکردهایی چون مدیریت ذره‌بینی روی احساس اختیار مدیران میانی و نیز بررسی چگونگی تاثیر عدم دوراندیشی مدیران بر نادیده انگاشتن ایده‌های سازنده‌ی کارکنان، امری ضروری برای سازمان‌ها است. در عین‌حال، تقویت دوراندیشی و اولویت‌ندادن به خواسته‌های کوتاه‌مدت، می‌تواند موجب ترغیب نوآوری و ارتقای خلاقیت در تیم‌های کاری شود. به‌این‌ترتیب، اختصاص منابع بیشتر و اختیاردهی گسترده‌تر به آن دسته از مدیرانی که دوراندیشی‌شان را به اثبات رسانده‌اند، می‌تواند مزایای فراوانی را عاید سازمان کرده و جریان ایده‌پردازی در آن را تقویت کند.

استعداد بیش از حد می‌تواند قاتل بهره‌وری‌ تیم شود

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت-مدیریت

اثر موسوم به «بیش‌استعدادی» به این موضوع می‌پردازد که چرا فوق‌ستاره‌ها نمی‌توانند درکنار یکدیگر تیم‌های ستاره بسازند.

فرض کنید ایده‌ی بزرگی داشتید که اکنون در عرصه‌ی عمل به شکوفایی رسیده است. پس از جذب سرمایه‌ی کافی، حالا وقتش رسیده که برای تحقق اهداف خود تیمی کارآمد و متشکل از افراد مناسب استخدام کنید. در این حالت فکر می‌کنید که باید به‌دنبال جذب چه نوع افرادی باشید؟ عقل سلیم حکم می‌کند که درپی استخدام باهوش‌ترین‌ها باشید. اما به نظر برخی متخصصان در این‌صورت در «دام هوش» گرفتار خواهید شد.

دیوید رابسون، در کتاب خود با عنوان «تله‌ی هوش»، به بررسی پدیده‌ی استعداد زیادی می‌پردازد. او در این کتاب بر نکته‌ای فراموش‌شده اما فراگیر تأکید می‌کند:

بیش‌استعدادی در یک تیم همیشه معادل عملکرد بهتر نیست. برعکس، استعداد بیش از حد گاهی اوقات می‌تواند موجب شکست یک پروژه شود!

مالکوم گلادول نویسنده‌ی کتاب «در یک چشم به‌هم زدن» نیز در مقاله‌ای در نشریه‌ی نیویورکر که در سال ۲۰۰۲ به چاپ رسیده است، به تشریح اثرات قابل‌توجه پدیده‌‌ی «استعداد زیادی» در فروپاشی شرکت انرون در سال ۲۰۰۱ می‌پردازد. به‌گفته‌ی گلادول، تاکید بیش از حد بر استعداد، موجب پرورش فرهنگی در این سازمان شد که در آن توهم استعداد بر مواردی چون تعامل و اعتراف به اشتباه سایه می‌انداخت.

بااین‌حال، رابسون تاکید دارد که استعداد زیادی یا همان بیش‌استعدادی در تمام زمینه‌ها هم تعیین‌کننده و اثربخش نیست. به‌طورمثال، نتایج مطالعه‌ی مشترک محققان دانشگاه‌های اینسید، کلمبیا و وریجه هلند در سال ۲۰۱۴ نشان داد زمانی یک تیم بیشتر نسبت به آثار «بیش‌استعدادی» آسیب پذیر است، که پویایی و شالوده‌ی آن تیم بر مبنای تعامل و تشریک‌مساعی باشد.

شاید مسابقات قهرمانی فوتبال یورو ۲۰۱۶ را به‌خاطر بیاورید. در جریان این مسابقات، تیم انگلیس در کمال ناباوری و با بیست و یک ستاره، بازی را به تیم تک‌ستاره‌ی ایسلند واگذار و از جام حذف شد. اما اثر بیش‌استعدادیدر ورزشی مثل بیسبال که به نسبت فوتبال نیاز به مشارکت کمتری دارد، نسبتا نادر و ناچیز است.

رابسون در کتاب تله‌ی هوش، به بررسی برخی از استراتژی‌های استخدامی می‌پردازد که می‌توانند مانع از بروز تناقض «بیش‌استعدادی» شوند.

بیش‌استعدادی، آتش جنگ قدرت را شعله‌ور می‌کند

یک تیم پرستاره، بیشتر از تیمی متشکل از افرادی عادی که به زیردست‌بودن خو گرفته‌اند، در معرض دعوا بر سر قدرت قرار دارد.

در تیم‌های پرستاره، هر کدام از پرچمداران نیازمند حفظ موقعیت و محکم کردن جای پای خود به‌عنوان رهبر تیم هستند. این خواسته‌های موازی عموما باعث ایجاد تنش و اصطکاک در میان نقش‌های کاری شده و پویایی تیم را تهدید می‌کند.

نسبت به تعریف ساختار تیم و نقش هر فرد، و نیز اختصاص قلمروی عملکرد به هر یک از اعضای تیم توجه کنید. تعیین یک استراتژی تصمیم‌گیری قبل از اتخاذ تصمیم می‌تواند تعارض‌های خودخواهانه را در طول فرایند تصمیم‌گیری به حداقل برساند.

بیش‌استعدادی، رقابت را بر مشارکت مقدم می‌داند

چنانچه یکی از اعضای تیم احساس کند که موقعیت او توسط همکاران بلندپروازش تهدید می‌شود، ممکن است در واکنش به آن و به‌جای همکاری تیمی، اولویت را بر حفظ موقعیت شخصی خود بگذارد. تهدید موقعیت موجب از میان رفتن اعتماد و کمرنگ‌شدن فضای همکاری در تیم می‌شود.

استخدام نیروی کار ماهر در ارتباطات اجتماعی که به ارتقاء تعامل و مشارکت در تیم کمک می‌کند، تاثیر مثبت بیشتری بر بهره‌وری تیم خواهد داشت تا اینکه تنها به جذب استعدادها اکتفا کنیم.

رابسون پیشنهاد می‌کند: «در مورد درک عاطفی افراد قضاوت کنید و افرادی را در تیم به‌کار بگیرید که در همدلی و برقراری ارتباطات مهارت داشته باشند. آیا آن‌ها گاه‌و‌بی‌گاه همکارانشان را به گوشه‌ای می‌کشند و به صحبت‌های او گوش می‌دهند، یا اینکه تمایل دارند مکالمه را قطع و بر آن مسلط شوند؟»

بیش‌استعدادی منجر به هدررفت ظرفیت‌ها می‌شود

رهبران سلطه‌جویی که مانع از ایده‌پردازی افراد مستعد می‌شوند، باعث اتلاف بخش قابل‌توجهی از استعداد‌ و ظرفیت بالقوه‌ی تیم می‌شوند.

در‌عین‌حال، افراد مستعدی که به نقش‌ها و جایگاه‌های رهبری و مدیریت عادت کرده‌اند، از عزت نفس پایین، بدبینی و کاهش انگیزه رنج می‌برند.

می‌توان ازطریق تخصیص مرتب زمان به هر یک از اعضا برای مشارکت در جلسات تیمی و به اشتراک‌گذاری شفاف تصمیم‌ها از اتلاف ظرفیت‌ها اجتناب کرد. تضمین موقعیت افراد در تیم نیز، ارزش کارکنان با استعداد را به آن‌ها نشان می‌دهد.

رابسون اشاره می‌کند که اگرچه نسبت مطلوب حضور فوق‌ستاره‌ها در یک تیم مشارکتی طبق برخی مطالعات عددی بین ۵۰ تا ۶۰ درصد است، اما این ارقام می‌تواند با وجود مدیریت بهینه تغییر کند. منظور از مدیریت بهینه، وجود یک رهبر استراتژیک است که نقشی شفاف در تیم ایفا می‌کند، تهدیدات متوجه موقعیت افراد را حذف و موانع همکاری را برطرف می‌سازد. به‌این‌ترتیب، او قادر است تیم خود را از اثرات و پیامدهای منفی بیش‌استعدادی محافظت کند.

تولد حضرت علی اکبر و روز جوان

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت ومدیریت

حضرت علی اکبر فرزند امام حسین علیهما السلام در بین سال های 33 تا 35 ه از مادری به نام لیلا دختر ابی مرّه در شهر مدینه چشم به جهان گشود. وی در مکتب انسان ساز پدر شیوه های صحیح دفاع از مکتب و اطاعت از امامت و حمایت از آرمان های مقدس آن را آموخت. او در روز عاشورا اولین نفر از بنی هاشم بود که پس از مبارزه جانانه جام شهادت سر کشید. روز میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام به روز جوان نامگذاری شده است.

شناسنامه حضرت علی اکبر علیه السلام
حضرت علی اکبر (ع) فرزند بزرگ امام حسین در سال 33 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود.

مادر بزرگوار وی لیلا دختر ابی مره است. لیلا برای امام حسین پسری آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیه ترین کس به رسول خدا، رویش روی رسول، گفتگویش گفتگوی رسول خدا ، هر کسی که آرزوی دیدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست، تا آنجا که پدر بزرگوارش می فرماید “هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم”؛ به همین جهت روز عاشورا وقتی اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد، امام حسین چهره به آسمان گرفت و گفت «اللهم اشهد علی هؤلاء القوم فقد برز الیهم غلام اشبه الناس برسولک محمد خلقا و خلقا و منطقا و کنا اذا اشتقنا الی رؤیة نبیک نظرنا الیه…».

حضرت علی اکبر علیه السلام اولین شهید عاشورا از بنی هاشم بود. شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر و رزم آوری و بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. سخنان و فداکاریهای وی نیز به خوبی مؤید این مطلب است .



زندگی نامه حضرت علی اکبر علیه السلام
وقتی حضرت اعلام کرد عزم سفر دارد و می خواهد از مدینة النّبی بیرون برود، حضرت علی اکبر علیه السلام پرچم وفاداری نسبت به امام را پیشاپیش قافله به اهتزاز درآورد.

کاروان حماسه و ایثار پس از پشت سر نهادن منازل ذو حُسم، بیضه و عُذیب الهجانات به موقفی به نام بنی مقاتل رسید. عقبة بن سمعان که از یاران و همراهان امام بود و بسیاری از روایات واقعه عاشورا از وی نقل شده می گوید: شب هنگام در رکاب امام حرکت کردیم و چون ساعتی را پیمودیم، امام حسین علیه السلام را خواب سبکی فرا گرفت. در حالی که سر مبارکشان روی قربوس زین اسب بود و به زودی دیدگان آن سرور آزادگان گشوده شد و فرمود: «انّا لله و انّا الیه راجعون الحمد الله ربّ العالمین» و دو یا سه بار آیه استرجاع را تکرار فرمود؛ حضرت علی اکبر علیه السلام با درایت و فراستی که داشت، متوجّه حال پدر گردید مشاهده کرد آن ستاره پرفروغ اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مدام آیه مذکور را بر زبان جاری می نماید. مرکب خویش را به سوی اسب پدر هدایت کرد و خطاب به ایشان گفت: «پدر جان! از چه جهت آیه استرجاع را تلاوت می کنید. امام فرمود: فرزند عزیزم اندکی که خواب رفتم، سواری عنان اسب را کشید و گفت: «القوم یسیرون و المنایا تسری الیهم» این قوم در حال حرکتند در حالی که مرگ به سوی آنان می آید.

علی اکبر علیه السلام پس از لحظه ای مکث، با قوّت قلب وشهامتی شگفت روی به پدر بزرگوار خویش کرد و گفت: «یا ابة لا اراک الله السوء و السنا علی الحقّ» پدر جان! خداوند حادثه ای ناگوار پدید نیاورد. آیا ما بر حق نیستیم؟ امام در جوابش فرمود: «بلی والّذی الیه مرجع العباد؛ آری، به خداوندی که بازگشت بندگان به سوی اوست، ما بر حقّیم.» علی اکبر با شنیدن این پاسخ چون گُل شکفت و با آرامشی خاصّ امام علیه السلام را مورد خطاب قرار داد و گفت: «یا ابه اذا لانبالی نموت محقّین» ای پدر! [وقتی بر حق بودن ما مسلّم است] در این صورت باکی نیست و بر حق جان می دهیم. امام علیه السلام وقتی مشاهده فرمود فرزند در این مصاحبه معرفتی سربلند و پیروز بیرون آمد، شاد شد. او را مخاطب قرار داد و فرمود: «جزاک الله من ولد خیر ما جزی ولدا عن والده» خدایت پاداشی نیکو عطا کند؛ نیکوترین پاداش که باید فرزندی از پدر خویش دریافت کند.

شمه ای از فضائل و مناقب حضرت علی اکبر علیه السلام
تربیت شایسته امام حسین (ع) سبب شد که علی اکبر به بهترین صفات کمال آراسته شود. عواملی همچون: اصالت خانوادگی، تربیت و وراثت، کسب علم و فضایل که از عناصر تشکیل دهنده شخصیت هر کس است، در وجود و زندگی او فراهم بود. خلق و خوی او و رفتار و حرکات و ادب و متانتش در حدّ اعلای برجستگی و درخشندگی بود. آن گونه که گفته و نوشته اند، رفتارش یادآور حرکات و رفتار پیامبر خدا (ص) بود و همین سبب می گشت تا در چهره او شخصیت پیامبر را مشاهده نمایند و با دیدن او یاد حضرت رسول (ص) را در ذهن ها زنده کنند. علی اکبر، نسخه ای برابر با اصل نسبت به رسول خدا و شاخه ای از آن شجره طیبه و ریشه پاک بود و وارث همه خوبی های خاندان عصمت و طهارت به شمار می رفت.

علی اکبر (ع)، از جوانی مجموعه ای از خوبی ها و فضیلت ها و نمونه ای روشن از فضایل عترت پاک پیامبر بود. حتی کسی چون معاویه هم که دشمن خاندان عصمت بود، به فضایل او اقرار داشت.

رابطه سرشار از ادب و احترام علی اکبر (ع) به پدر و علاقه و محبت پدر به فرزند، در همه مراحل زندگی این دو الگوی فضیلت وجود داشت و نهایت و اوج آن، در صحنه عاشورا دیده می شود که به آن اشاره می کنیم.

تربیت ولایی و تأدیب شایسته، سبب شده بود علی اکبر همواره در خدمت و اطاعت پدر بزرگوارش باشد و در نهایت ادب، گوش به فرمان و آماده جان نثاری شود.



میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام، روز جوان
جوانی، بهار عمر و فصل طربناک زندگی است. هیچ دوره ای از زندگی چون روزگار جوانی، سرسبز و خرّم نیست، و هیچ انسانی همانند زمان جوانی، توان مند و پرانرژی نیست. بسیاری از پیروزی ها و کامیابی ها، تنها در سایه جوانی امکان پذیر است و بسیاری از آرزوها و هدف ها، فقط در فرصت جوانی قابل دست یابی است. جوانی فرصتی است که بر خلاف بسیاری از فرصت های دیگر، تنها یک بار در اختیار همه قرار می گیرد و چون به انجام خویش برسد، هرگز امکان تکرار نخواهد داشت. پس «فرصت جوانی»، طلایی ترین فرصت ها و ناب ترین موهبت هاست و نمی توان در این نکته تردید کرد که هدر دادن روزگاران خوش جوانی و تباه کردن این بهار زندگانی، به اندوهی انبوه و حسرتی متراکم خواهد انجامید، اما این روزگار، اقتضاهایی دارد؛ اقتضاهایی که بخشی از آنها به جوان بر می گردد و بخشی نیز به آنها که با جوان در تعاملند. آنها که به جوان بر می گردد، «نازها» و «نیازها»ی جوانی است. نازها، یعنی «سرزندگی، شیک پوشی، آراستگی، جمال گرایی، آرمان گرایی و…؛ و نیازها، یعنی عبادت و تضرع؛ دانش اندوزی، مهار و تعدیل غرایز، تهذیب نفس، ورزش، مطالعه، مسئولیت پذیری و….

حضرت علی اکبر علیه السلام، الگوی جوانان
جوان، محتاج اسوه و الگوست. اسوه و الگوی جوان، باید جوان باشد؛ تا فضایل و کمالات این جوان دست یافتنی و ملموس باشد.

قرآن برای زندگی بشر، اُسوه و الگو معرفی می کند؛ «و لکم فی رسول الله اسوه حسنه». اگر پیامبر و سبک زندگی نبوی اسوه و الگوست، هر شخص و سبک دیگری اگر بخواهد اسوه و الگو باشد، باید رنگ و بوی پیامبر را داشته باشد و «اشبه الناس خلقاً خُلقاً و منطقاً برسول الله» باشد.

امام حسین علیه السلام حضرت علی اکبرعلیه السلام را عصارة بنی هاشم و شبیه ترین مردم به پیامبر صلی الله علیه وآله دانسته، فرمود هر وقت دلمان برای رسول الله تنگ می شد، مشتاق زیارت علی اکبر می شدیم و زیارت و ملاقات علی اکبر علیه السلام بود که دلمان را در فراق پیامبر صلی الله علیه وآله تسلی می بخشید.

پس اگر کسی شیفتة جمال و کمال پیامبر صلی الله علیه وآله است، می تواند از رخسار و فضایل علی اکبر هم به پیامبر صلی الله علیه وآله برسد.

در سایه سار قلم
همه در حیرتم امشب، که شب هفده ماه ربیع است و یا یازده غره ی شعبان معظم، شب میلاد محمد شده یا آینه ی طلعت نورانی احمد، به سر دست حسین است و یا آمده از غار حرا باز محمد؛ عجبا این گل نورسته علی اکبر لیلاست، بگو یوسف زهراست، بگو اینه ی طلعت طاهاست، بگو دسته گل فاطمه ی ام ابیهاست، بگو روح بتول است، بگو جان رسول است، سلام و صلوات همه بر خُلق و خصالش، به جلالش به جمالش همه مبهوت کمالش همه مشتاق وصالش که سراپاست همه اینه ی احمد و آلش، چه به خلقت چه به طینت چه به صورت چه به سیرت چه به قامت چه به هیبت، همه بینید در این خال و خط و چهره ی گل روی رسول دو سرا را.

 

افزایش میزان اتلاف وقت ایرانی‌ها در شبکه‌های اجتماعی

بسیاری از جوانان به فعالیت‌های اجتماعیِ شبکه‌ای اشتغال دارند و در انتخاب سبک زندگی خود از روابط و مناسبات اینترنتی استفاده می‌کنند. در سال‌های اخیر با توجه به افزایش استفاده از شبکه‌های اجتماعی در کشورمان شاهد تغییر در مجموعه‌ای از رفتارها، عادات و عقاید مردم کشورمان هستیم. از همین رو، قصد داریم در این گزارش به بررسی عوامل گرایش مردم به ویژه جوانان به شبکه‌های اجتماعی بپردازیم.

شبکه‌های اجتماعی پاتوق جدید برای معاشرت‌های اجتماعی
شبکه‌های اجتماعی اینترنتی به زبانی ساده، صفحات اینترنتی هستند که افراد با عضویت در آنها می‌توانند دوستیابی کنند، به بحث و تبادل نظر بپردازند، تصاویر و فیلم‌هایی را که دوست دارند به اشتراک بگذارند و این فرصت را می‌یابند تا درباره علاقه‌مندی‌ها و مطالب دیگران اظهارنظر کنند و خودشان نیز مطالبی را مطابق باسلیقه و نظر خود منتشر کنند و حتی در دنیای مجازی، تصویری خیالی از خود ارائه کنند. با ظهور فناوری‌های مدرن و به خصوص اینترنت و ورود شبکه‌های اجتماعی به زندگی افراد، نوع جدیدی از روابط بین فردی شکل گرفته است که از آن به ارتباطات مجازی تعبیر می‌شود. در واقع، این ارتباطات مجازی بین فردی در قالب شبکه‌سازی‌های اجتماعی، بر پایه مشارکت همگانی بنا شده‌اند. ایجاد ارتباطات جمعی و میان فردی، تشکیل اجتماعات مجازی، اطلاع رسانی، تبادل اطلاعات و نظرات از شناخته شده‌ترین کارکردهای این فضاها هستند.

نتایج مطالعات انجام شده در این رابطه
براساس مطالعاتی صورت گرفته بر روی میزان گذراندن وقت کودکان و نوجوانان حاکی از این است که آنان به طور متوسط ۶ ساعت‌ونیم از یک روز و حدود ۴۴ ساعت در هفته را به رسانه‌ها اختصاص می‌دهند و تنها یک روز و حدود ۵ ساعت از روز را با والدین و فقط ۵۰ دقیقه را به انجام تکالیف اختصاص می‌دهند و با وجود گسترش تکنولوژی‌های در دسترس حدود ۳ ساعت از یک روز را به تماشای تلویزیون اختصاص می‌دهند. آنچه که موجب تشدید گرایش نوجوانان و جوانان به فعالیت‌های فراغتی شده است گسترش رسانه‌های الکترونیکی و دسترسی به فضای مجازی است. استفاده نوجوانان و جوانان سراسر دنیا از اینترنت درحال افزایش است، ولی تغییرات قابل توجهی در استفاده از اینترنت در کشور‌های گوناگون دنیا و گروه‌های اجتماعی – اقتصادی وجود دارد و برآورد‌های اخیر سایر محققان نشان می‌دهد که افراد ۸ تا ۱۸ ساله به طور متوسط ۸ ساعت از هر روز را به استفاده از چندرسانه‌ای‌ها اختصاص می‌دهند.