بازخورد مناسب واقعا چگونه به‌نظر می‌رسد؟

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت_گروه مدیریت:

آیا مردم واقعا تحت‌تأثیر انتقادها و بازخوردها پیشرفت می‌کنند یا رهاشدن از استرس اشتباه‌ها و تمرکز روی ویژگی‌های مثبت، به آن‌ها کمک بیشتری می‌کند؟

یکی از آخرین مطالعاتی که در نشریه‌ی کسب‌وکار هاروارد منتشر شد، نشان می‌داد بازخورددادن به همکاران به‌ندرت مفید واقع می‌شود. محققان این مطالعات معتقدند انتقاد سازنده کمکی به پیشرفت کارمندان نمی‌کند. به‌گفته‌ی آن‌ها، وقتی شما ضعف کسی را گوشزد می‌کنید، فرایند یادگیری او را به‌تأخیر می‌اندازید. به‌توصیه‌ی محققان، مدیران باید کارمندان خود را تشویق کنند که نگرانی کمتری درباره‌ی ضعف‌هایشان داشته باشند و درعوض، روی قوت‌هایشان متمرکز شوند.  

کریگ چاپلو و سیندی مک‌کالی، دو استاد مرکز رهبری خلاق (CCL)، در پاسخ به این تحقیقات، مقاله‌ی دیگری منتشر کردند؛ زیرا تحقیقات و تجارب مرکز CCL حاکی از نتایج متفاوتی بود. آن‌ها در این مقاله تأکید کردند تبادل بازخورد، چه مثبت و چه منفی، امری ضروری است. فرایند بازخورد به مدیران کمک می‌کند ویژگی‌های برتر خود را تقویت کنند و راهی برای بهبود ضعف‌هایشان بیابند. درنتیجه، نهایتا قدرت رهبری مؤثرتری خواهند داشت.

بااین‌حال، چاپلو و مک‌کالی نیز با برخی از ایده‌های تیم تحقیقاتی هاروارد موافق بودند:

۱. بازخورد تند و شدید به رشد و پیشرفت کارمندان منجر نمی‌شود: درواقع، انتقاد سازنده باید با احترام و مراقبت باشد. دیدگاه‌های منفی مکرر یا افراطی به واکنش تدافعی منجر می‌شود و قوه‌ی درک و انگیزه‌ی افراد را از بین می‌برد.

۲. بازخورد مثبت برای یادگیری بسیار حیاتی است: عموم مردم خیلی زود متوجه می‌شوند چه‌ کاری را اشتباه انجام می‌دهند؛ اما به‌همان اندازه نیز مهم است که به ورودی فرایند‌ی اصلاح نیز توجه کنیم و راهی برای بهبود اوضاع بیابیم.

۳. نشان‌دادن راه‌حل مشکل به دیگران، معمولا رویکرد اشتباهی است: درعوض، باید سؤالات بیشتری درباره‌ی موضوع مطرح کرد و از این طریق آن‌ها را به تأمل واداشت. در مرحله‌ی بعد، می‌توان افرادی را راهنمایی کرد که در پی اکتشاف و آزمایش هستند.

راهنمای جامع توسعه قیف فروش

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت_گروه بازاریابی:

قیف فروش بخش مهمی از فرایند فروش است که تجربه‌ی مخاطبان بالقوه از شرکت را شکل می‌دهد و عامل تعیین‌کننده‌ی خرید نهایی شناخته می‌شود.

قیف فروش درحقیقت، سفر مشتری یا مسیر مخاطبان بالقوه است که در فاصله‌ی زمانی «آگاهی از برند» تا لحظه‌ی «اقدام خرید» طی می‌شود. معمولا در حوزه‌ی بازاریابی و فروش، این سفر را با تصویری گرافیکی نشان می‌دهند که توسعه‌ی «لید» را به مجموعه‌ای از مراحل افزایش تعامل و اعتماد تقسیم می‌کند.

آماده‌سازی سند قیف فروش به تیم‌ها کمک می‌کند فعالیت‌های بازاریابی و فروش مرتبط را شناسایی کنند؛ فعالیت‌هایی که به اعتمادسازی و افزایش تعامل مشتریان بالقوه منجر می‌شود. پس از تصویرسازی این وظایف، تیم به‌کمک ابزارهای CRM لیدها را مدیریت می‌کند و روی وظایف و مسئولیت‌های خود متمرکز می‌ماند و تلاش‌های بعدی خود را اولویت‌بندی می‌کند. در این مطلب، مفاهیم و مراحل کامل ساخت و بهبود قیف فروش را برای شما شرح می‌دهیم.

قیف فروش چیست؟

پیش‌ازآنکه از مزایای ساخت قیف فروش صحبت کنیم، بیایید مفاهیم پایه‌ای آن را باهم مرور کنیم. اصولا در طول فرایند فروش، با سه گروه از مردم در ارتباط هستیم:

  • لیدها یا مخاطبان بالقوه
  • مشتریان بالقوه
  • مشتریان

«لید» کسی است که از وجود شرکت و محصول شما باخبر می‌شود یا حتی کسی است که به‌دنبال خرید است؛ هرچند هنوز با محصول شما آشنا نشده باشد. همان‌طورکه می‌بینید، گروه لیدها بسیار بزرگ خواهد بود؛ هرچند شما بعدا از این گروه لیدهای واجدشرایط را انتخاب می‌کنید؛ یعنی لیدهایی که از ویژگی‌های خاصی برخوردار هستند و به‌احتمال بیشتری به مشتریان شما تبدیل می‌شوند. به‌عنوان‌ مثال، اگر غذای حیوانات خانگی می‌فروشید، افراد دارای حیوان خانگی را درمقایسه‌با افراد منتشرکننده‌ی عکس حیوانات خانگی در وبلاگشان، بیشتر واجدشرایط می‌دانید.  

«مخاطب بالقوه» (Prospect) واژه‌ای است که برحسب نوع شرکت استفاده‌های مختلفی دارد. در بسیاری از مواقع، مخاطب بالقوه را با لیدهای واجدشرایط یکی میدانیم. بااین‌حال، اگر به‌دنبال معنی دقیق‌تر این واژه باشید، مخاطبان بالقوه افرادی هستند که به‌نوعی با شرکت شما در تماس بوده‌اند و هنوزهم به کار شما علاقه‌مند هستند. بنابراین، همه‌ی مخاطبان بالقوه لید هستند؛ ولی عکس این جمله درست نیست.

سومین گروه مشتریانی هستند که همه‌ی ما آن‌ها را می‌شناسیم. «مشتریان» افرادی هستند که از شما خرید کرده‌اند. در سطحی بالاتر، می‌توانید مشتریانی را که فقط یک‌بار از شما خرید کرده‌اند، از مشتریانی متمایز کنید که چندین‌بار خرید کرده‌اند. گروه دوم «مشتریان تکراری» نامیده می‌شوند.

همه‌ی این افراد نقش خاصی در قیف فروش شما ایفا می‌کنند. برای مجسم‌کردن قیف فروش، می‌توانید هرم برعکس یا قیف آشپزخانه را در ذهن خود تصور کنید. به تصویر زیر توجه کنید:

همان‌طورکه می‌بینید، لیدها در بالای قیف قرار دارند. این بخش جایی است که شما شبکه‌ی وسیعی راه‌اندازی و سعی می‌کنید تاحدممکن لیدهای بیشتری به قیف فروش خود وارد کنید.

درصد کمی از این لیدها مخاطبان بالقوه‌ی شما خواهند بود؛ یعنی افرادی که واقعا به محصول یا خدمات شما علاقه‌مند هستند و شرایط خرید را نیز دارند. درواقع، ما با نوعی بازی اعداد رو‌به‌رو هستیم. هرچه لیدهای بهتری به قیف فروش جذب کنید، مخاطبان بالقوه‌ی بیشتری خواهید داشت. این موضوع خیلی مهم است؛ زیرا مخاطبان بالقوه‌ی بیشتر به‌معنی افزایش نرخ مشتریان واقعی شما در آینده است.

آخرین بخش قیف ساده‌ی فروش ما به مشتریان اختصاص دارد. درصد کمی از افرا علاقه‌مند به محصولات شما سرانجام خرید می‌کنند. نکته‌ی مهم محاسبه‌ی درصد افرادی است که در قیف فروش به بخش پایین می‌رسند. بنابراین، هنگام کار با قیف فروش، باید دو هدف را دنبال کنید:

  • یافتن لیدهای وفادار و هدایت آن‌ها به فرایند
  • افزایش نرخ افرادی که در قیف فروش به پایین حرکت می‌کنند.

اگر دوست دارید فروش بیشتری تجربه کنید، باید هر دو هدف را جدی تلقی کنید. البته، تصویر بالا نسخه‌ی بسیار ساده‌شده‌ی قیف فروش است. در این مرحله، نگاهی می‌اندازیم به فرایند عمومی فروش و تطبیق آن با قیف بالا.

فرایند فروش

ویژگی‌های فرایند فروش به نوع محصولی بستگی دارد که تولید می‌کنید؛ اما معمولا در اغلب فرایندها، مشتریان مسیر زیر را طی می‌کنند:

آگاهی: در اولین مرحله، باید مشتریان بالقوه را از وجود محصول خود باخبر کنید. برای این منظور، می‌توانید از روش‌های مختلفی مانند بازاریابی رسانه‌های اجتماعی، بازاریابی ایمیلی، تماس‌های سرد (Cold Calls)، شرکت در رویدادها، تبلیغات و بازاریابی دهان‌به‌دهان استفاده کنید. اینکه چگونه می‌خواهید دیگران را از محصول خودآگاه کنید، واقعا به نوع محصولتان برمی‌گردد. به‌عنوان‌ مثال، اگر طراح برنامه‌های تلفن‌همراه هستید، بازاریابی موبایلی راه مؤثرتری برای آگاه‌سازی لیدها است؛ اما اگر محصول شما ماشین چمن‌زنی و قطعات مرتبط با آن است، تبلیغات سنّتی در رادیو راه بهتری برای معرفی برندتان محسوب می‌شود.

آموزش: در مرحله‌ی بعد، باید به مخاطبان بالقوه‌ی خود آموزش دهید. منظور از آموزش، این است که به مردم یاد دهید چرا به محصولات یا خدمت شما نیاز دارند و این محصولات یا خدمات چگونه کار می‌کند. در این مرحله، می‌توانید پروموت‌کردن فروش را آغاز کنید؛ ولی افراط در اقدامات پروموت، تاحدی مشتریان را دل‌زده می‌کند. درعوض، بهتر است به راه‌های دوست‌شدن با مشتریان بالقوه فکر کنید.

ارزیابی: مخاطبان بالقوه می‌خواهند بررسی کنند که خریدکردن از شما بهترین گزینه است یا خیر. در این مرحله، بهتر است کمی عقب بمانید و به آن‌ها اجازه دهید ارزیابی خود را انجام دهند. بازهم بسته به صنعتی که در آن کار می‌کنید، ممکن است نسخه‌ای آزمایشی یا دمو محصول را دراختیار مشتریان قرار دهید تا آن را امتحان کنند. اگر فروش مستقیم ندارید، فیلم و ویدئو به‌کمک شما می‌آید. معمولا مخاطبان بالقوه در مرحله‌ی ارزیابی، می‌خواهند درباره‌ی خرید احتمالی خود با دیگران صحبت کنند. بنابراین، پایه‌ی طرفداران وفادار در همین مرحله ساخته می‌شود.

تعامل: شما همه‌ی اطلاعات موردنیاز مخاطبان برای تصمیم‌گیری را دراختیار آن‌ها قرار داده‌اید. حالا آن‌ها فقط باید تصمیم‌گیری کنند. بسیاری از مردم در این مرحله از قیف فروش گیر می‌کنند؛ بنابراین، وظیفه‌ی شما این است که بدون هیچ افراط یا فشار یا تلنگری آن‌ها را نزدیک‌ونزدیک‌تر کنید تا از قیف فروش رد شوند. یکی از گزینه‌های مناسب پاداش یا تخفیف‌های ویژه به‌مدت محدود است.

تعهد: تعهد به این معنی است که افراد تصمیم گرفته‌اند محصول شما را بخرند. برخی از بازاریابان این مرحله را با مرحله‌ی خرید معادل می‌دانند؛ اما بسته به صنعت شما، وقوع گزینه‌های دیگری نیز محتمل است. گاهی اوقات مردم از خریدکردن صحبت می‌کنند (تعهد کلامی)؛ اما پس‌ازآن راه خودشان را می‌روند و هرگز برای خرید بازنمی‌گردند. به‌یاد داشته باشید احتمال بازگشت مخاطبانی که برند یا محصولات شما را رها کرده‌اند، بسیار کم است. بنابراین، اگر کسی می‌گوید قصد خرید دارد، باید بلافاصله پول را دریافت کنید. اجازه ندهید آن‌ها بروند و هفته‌ی دیگر برگردند. هر کاری که می‌توانید، همین حالا انجام دهید.

خرید: در این مرحله، مشتری محصول شما را خریده؛ یعنی سرانجام فروش را تجربه کرده‌اید.

هواداران وفادار یا مشتریان تکرارشونده: گرچه زمانی‌که مشتری واقعی از شما خرید می‌کند، قیف فروش هم به‌پایان می‌رسد، سطح دیگری در خارج از قیف فروش وجود دارد. درواقع، دو سطح وجود دارد که به‌صورت هم‌زمان کار می‌کنند: هواداران وفادار و مشتریان تکراری. هر مشتری می‌تواند به هوادار وفادار شما تبدیل شود. هواداران وفادار ممکن است باردیگر از شما خرید کنند و شاید نکنند. به‌عنوان‌ مثال، کسی که از شما خانه خریده، حتی اگر هوادار وفادار شما باشد، تا مدت‌ها از شما خرید نخواهد کرد. بااین‌حال، مزیت هواداران وفادار این است که شرکت و محصول شما را به دیگران معرفی و توصیه می‌کنند و آن‌ها را به خرید از شما تشویق می‌کنند. این امر به برنامه‌ی «یافتن لیدها» و آگاهی‌بخشی شما کمک زیادی می‌کند. مزیت مشتریان دائمی از هواداران برند هم بیشتر است؛ زیرا آن‌ها بارهاوبارها از شما خرید می‌کنند. ممکن است این افراد برای خرید مجدد به کمک شما نیازی نداشته باشند؛ اما این احتمال هم وجود دارد که دوباره به قیف فروش برگردند. در‌این‌صورت، مراحل آموزش، ارزیابی، تعامل و تعهد تکرار می‌شود. در بخش‌های بعدی این مطلب، بازهم از مشتریان تکراری صحبت می‌کنیم.

تولید لید

در یکی از مطالب قبلی زومیت، توضیح داده‌ایم نرخ تبدیل لید خوب بین ۲۰ تا ۲۵ درصد است. نرخ تبدیل ۲۰ درصد، یعنی ۲۰ نفر از ۱۰۰ لید محصولات یا خدمات شما را خریده‌اند. در این بخش، برخی از راه‌های یافتن و افزایش لید را شرح می‌دهیم:

شبکه‌های اجتماعی: شبکه‌های اجتماعی مکان بسیار مناسبی برای برقراری ارتباط با هواداران هستند؛ اما نباید هیچ‌کدام از فرصت‌های جذب لید را نادیده بگیرید. به گروه‌ها و انجمن‌های مختلف ملحق شوید و با آن‌ها گفت‌وگو و تبادل بازخورد کنید. به‌جای اینکه صرفا لینک وب‌سایت یا وبلاگ خود را زیر همه‌ی پست‌ها به‌اشتراک بگذارید، روی ارزش‌آفرینی متمرکز شوید. از شبکه‌های اجتماعی کوچک‌تر ارزشمند برای صنعت شما غافل نشوید. برای دریافت اطلاعات مشتری، فرم آنلاین تهیه و در پایین پست‌های خود منتشر کنید. از مخاطبان علاقه‌مند به خواندن مطالب مرتبط بخواهید این فرم را پر کنند. در این بخش، ارزیابی عملکرد محتوا مفید واقع می‌شود.

وبلاگ‌نویسی: وبلاگ‌نویسی فرم شخصی و محبوب بازاریابی محتوا است که کارایی فوق‌العاده‌ای در جذب لید دارد. شاید وبلاگ شما اخبار و اطلاعات مرتبط با شرکت و محصولات را به‌اشتراک بگذارد؛ اما هم‌زمان ازطریق سئو، لیدهای زیادی هم به قیف فروش جذب می‌کند. پیشنهاد می‌کنیم برای کسب اطلاعات بیشتر دو مطلب آموزش سئوی داخلی و خارجی وب‌سایت را مطالعه کنید. اگر از وبلاگ خود برای تولید لید استفاده می‌کنید، چند نکته‌ی زیر را به‌یاد داشته باشید:

  • راهی برای جمع‌آوری اطلاعات مثلا دریافت ایمیل مخاطبان در نظر بگیرید؛ زیرا ممکن است برخی از مخاطبان فقط یک‌بار پست‌های وبلاگ را بخوانند و دیگر برنگردند. اگر راه تماسی با آن‌ها نداشته باشید، نمی‌توانید آن‌ها را در قیف فروش حرکت دهید.
  • از تبلیغات بنر اجتناب کنید. البته، کسب درآمد این تبلیغات وسوسه‌انگیز است؛ اما تبلیغات بنر معمولا ازطریق Adwords نمایش داده می‌شوند و برنامه‌های دیگر ‌به رقیبان مستقیمتان تبدیل می‌شوند.
  • پست‌های وبلاگ را هدفمند تنظیم کنید. محتوای شما باید مشتریان را به خرید محصولات خودتان ترغیب کند. به‌علاوه، اگر پست‌های جذابی منتشر کنید که ارتباطی به محصول شما ندارند، نرخ لیدها را افزایش نمی‌دهید.

آیتم‌های ارزشمند و تقریبا رایگان به مردم پیشنهاد کنید. یکی از راه‌های برتر افزایش لید، این است که چیزی را به‌رایگان عرضه کنید. به‌جای اینکه از مردم پول بخواهید، درخواست کنید آدرس ایمیل یا اطلاعات ارتباطی خود را دراختیارتان قرار دهند. همان‌طورکه در این مطلب توضیح داده‌ایم، آیتم رایگانی که دراختیار مخاطبان بالقوه قرار می‌دهید، «آهن‌ربای لید» (Lead Magnet) نام دارد. آهن‌ربای لید باید مرتبط و مفید باشد و زندگی مخاطبان بالقوه را به طریقی راحت‌تر کند. برخی از گزینه‌های رایج آهن‌ربای لید عبارت‌اند از: کتاب الکترونیکی، اینفوگرافیک، وبینار یا دوره‌های آموزشی، ابزارها، تحقیقات و گزارش‌ها.

تبدیل لید به مشتری واقعی

مسئله‌ی واقعی قیف فروش افزایش لید نیست؛ بلکه هدایت لیدها از بالای قیف به سطوح پایین و درنهایت، تبدیل آن‌ها به مشتریانی است که برای خرید پول پرداخت می‌کنند. درادامه، برخی از بهترین راه‌های افزایش نرخ تبدیل لید را به‌طور خلاصه مرور می‌کنیم:

  • کاری کنید که لیدها احساس خاص‌بودن کنند. هیچ‌کس دوست ندارد حس کند که فقط به چشم عدد به او نگاه می‌کنند.
  • ازطریق وجوه مشترک با افراد رابطه برقرار کنید. به‌عنوان‌ مثال، افرادی که گزارش ورزشی مشابهی لایک کرده‌اند.
  • در سریع‌ترین زمان به پرسش‌ها پاسخ بدهید. وقتی کسی اطلاعات خاصی درخواست می‌کند، اطلاعات را در همان لحظه نیاز دارد تا بتواند تصمیم‌گیری کند.
  • دائما با مخاطبان گفت‌وگو و معاشرت کنید. البته، منظور این نیست که رفتار آزاردهنده‌ای نشان دهید؛ اما کاری کنید که آن‌ها همیشه شما را به‌یاد داشته باشند.
  • به مردم انگیزه بدهید. اگر مردم همین حالا خرید کنند، چه پاداش‌ها یا گزینه‌های خاصی می‌توانید برای آنان در نظر بگیرید؟
  • مفید و یاریگر باشید. در صنعت خود، تخصص پیدا کنید تا به‌عنوان نیرویی تأثیرگذار شناخته شوید. دراین‌صورت، مردم توصیه‌های شما را جدی و اعتمادکردنی می‌دانند.
  • به‌اندازه‌ی کافی تحقیق کنید تا بتوانید توصیه‌ها و پیشنهادهای مناسبی به هر فرد ارائه کنید. لیدهای شما چقدر توان مالی دارند؟ بزرگ‌ترین مشکلات آن‌ها چیست؟
  • تاحدممکن لیدها را بخش‌بندی کنید. بخش‌بندی فهرست به شما امکان می‌دهد با روش‌های مرتبطی به مردم دسترسی پیدا کنید و به‌تبع، نرخ فروش افزایش پیدا می‌کند.

بخش‌بندی لیدها

پس از مرحله‌ی جذب لیدها به قیف فروش، زمان بخش‌بندی فرامی‌رسد؛ یعنی باید فهرست اسامی مخاطبان بالقوه را به گروه‌های کوچک‌تر تقسیم کنید. طبیعتا در اولین قدم، باید فهرست خود را به دو گروه مشتریان بالقوه (افرادی که ممکن است از شما خرید کنند) و لیدهای غیرخریدار تقسیم کنید. پس‌ از این گام، متوجه می‌شوید تعداد زیادی از لیدها هرگز به پایین قیف فروش راه پیدا نمی‌کنند. فرض کنیم شما مالک پیتزافروشی هستید. در‌این‌صورت، فرم ساده‌ی قیف فروش به‌شکل زیر است:

البته در حالت بهینه، باید مراحل بیشتری به قیف فروش اضافه کنید که بعدا به آن اشاره می‌کنیم. به‌منظور تولید لید و جمع‌آوری اطلاعات مشتری، برنامه‌ی وفاداری تنظیم کنید. طبق این برنامه، مردم به‌ازای خرید خود امتیازاتی دریافت می‌کنند که در خرید بعدی، تخفیف نقدی محسوب می‌شود. سپس، برای آن‌ها کوپنی ویژه ازطریق ایمیل ارسال کنید. یک درصد از لیدها ایمیل را بازمی‌کنند و ۱ درصد از افرادی که ایمیل را بازکرده‌اند، بعدا از شما پیتزا می‌خرند. در اینجا، این سؤال مطرح می‌شود: اگر به‌جای طی‌کردن این فرایند لیدها را بخش‌بندی کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟

فرض کنیم به‌جای اینکه ایمیل یکسان را برای کل فهرست لیدها ارسال کنید، آن‌ها را براساس نوع پیتزاهایی تقسیم‌ می‌کنید که معمولا می‌خرند؛ مثلا پیتزای پنیر ساده، پیتزای پپرونی، پیتزای مخلوط، پیتزای ویژه و انواع دیگر. هرکسی که در گروه «انواع دیگر پیتزا» قرار دارد، تخفیف عمومی دریافت می‌کند؛ اما برای افرادی که در گروه‌های دیگر هستند، ایمیل‌های متفاوتی می‌فرستید. برای مثال، اگر کوپن تخفیف پیتزای ویژه را برای افرادی ارسال کنید که غالبا پیتزای مخلوط یا پپرونی می‌خرند، تلاش بی‌فایده‌ای کرده‌اید؛ اما اگر همین کوپن را برای افرادی بفرستید که عاشق پیتزای ویژه هستند، تأثیر شگفت‌آور آن را مشاهده کنید. پس، باید تخفیف‌های خود را برمبنای گروه‌های مختلف سفارشی‌سازی کنید.

راه‌های دیگری نیز برای بخش‌بندی لیدها وجود دارد. برای مثال، می‌توانید مردم را براساس حجم سفارش گروه‌بندی کنید؛ مثلا افرادی که بیشتر از ۱۰۰,۰۰۰ تومان سفارش می‌دهند و افرادی که بین ۵۰,۰۰۰ تا ۱۰۰,۰۰۰ تومان سفارش می‌دهند و افرادی که کمتر از ۵۰,۰۰۰ تومان سفارش می‌دهند. اگر کوپن ۱۰ درصد تخفیف را برای افرادی در نظر بگیرید که بیش از ۱۰۰,۰۰۰ تومان سفارش می‌دهند، فقط افرادی که در این حجم بالا سفارش می‌دهند، از تخفیف شما بهره‌مند می‌شوند و افرادی که کمتر از ۵۰,۰۰۰ تومان خرید می‌کنند، هیچ مزیتی نمی‌برند. باوجوداین، افرادی تشویق می‌شوند که در گروه سفارش‌های بین ۵۰,۰۰۰ تا ۱۰۰,۰۰۰ تومان قرار دارند و در نوبت‌های بعدی، حجم سفارش خود را کمی افزایش دهند.

برای بخش‌بندی فهرست لیدها، می‌توانید به عوامل مهم دیگری نیز توجه کنید؛ مثلا رویکرد متفاوتی برای مردان و زنان در پیش بگیرید یا افرادی که فرزند دارند و افرادی که ندارند. موقعیت مکانی لیدها می‌تواند عامل مهمی در بخش‌بندی شما محسوب شود. هرچه روابط شخصی‌تری با لیدها داشته باشید، بهتر می‌توانید آن‌ها را به پایین قیف فروش هدایت کنید.

مشتریانی که مکررا خرید می‌کنند

بخش مهمی از فرایند فروش که غالبا در قیف‌های فروش نشان داده نمی‌شود، جذب مشتریان با هدف افزایش فروش آتی است. گاهی اوقات مشتری تکرارشونده ندارید؛ زیرا برخی محصولات فقط یک‌بار فروخته می‌شوند؛ اما در اغلب مواقع، به مشتریان تکرارشونده نیاز دارید. مشتریان تکرارشونده به دو گروه تقسیم می‌شوند:

  • افرادی که محصول مشابهی را دوباره می‌خرند
  • افرادی که محصولات دیگری از شما می‌خرند

به‌عنوان‌ مثال، اگر گل‌فروشی داشته باشید، ممکن است شخصی هر هفته یک دسته‌گل از شما بخرد؛ اما اگر نویسنده هستید، احتمالا کسی که یک‌بار یکی از کتاب‌های شما را خریده، باردیگر همان کتاب را نمی‌خرد؛ هرچند اگر کتاب بعدی خود را منتشر کنید، او با علاقه‌ی زیاد آن را تهیه می‌کند. در هر دو حالت، وقتی دو اتفاق رخ می‌دهد، مردم به مشتریان تکرارشونده تبدیل می‌شوند:

  • زمانی‌که مردم محصولات یا خدماتی را دوست دارند که در ابتدا خریده‌اند.
  • آن‌ها شرکت شما را دوست دارند.

هرگز تأثیر اولیه را دستِ‌کم نگیرید. مطمئن شوید مشتریانی که اولین‌بار از شما خرید می‌کنند، محصولات یا خدماتی باکیفیت دریافت می‌کنند. همچنین، همیشه روی هویت و شخصیت برند و فرهنگ‌ سازمانی خود متمرکز بمانید؛ زیرا این عناصر جذابیت شرکت شما را تعیین می‌کنند.

علائم مشکلات اساسی در قیف فروش

در یکی دیگر از مقالات زومیت، به تحقیقات سیلزفورس درزمینه‌ی راه‌اندازی قیف فروش در شرکت‌های سراسر دنیا اشاره‌ کرده بودیم. طبق این تحقیقات، حدود ۶۸ درصد از شرکت‌های مطالعه‌شده حتی زحمت ارزیابی و بررسی قیف فروش‌ را به‌خود نداده‌اند. برخی نشانه‌ها حاکی از این هستند که قیف شما با مشکلات جدی مواجه است. این نشانه‌ها عبارت‌اند از:

مسیر خرید مشتری هموار نیست: مخاطبان بالقوه باید به‌راحتی در قیف فروش حرکت کنند. اگر روندی که در پیش‌گرفته‌اید، مشتری را گیج و سرگردان می‌کند، نباید انتظار سودآوری داشته باشید. برای مثال، اگر فرایند خرید در وب‌سایت شما طولانی و مستلزم تکمیل فرم‌های متعدد و ورود چندباره‌ی اطلاعات است، حتی مشتریان سایق خود را نیز از دست می‌دهید.

تعداد مشتریان وفادار کمتر از نرخ موردانتظار است: اگر میزان فروش شما کمتر از میزانی است که پیش‌بینی می‌کردید، قطعا جایی از قیف فروش شما با مشکل مواجه است. اغلب اوقات دلیل اصلی ناتوانی در گلوگاه‌های قیف فروش است. بهتر است هرچه‌زودتر به‌کمک ابزارهایی مانند گوگل آنالیتکس (GoogleAnalytics) پیشرفت قیف فروش خود را رصد و پیگیری کنید. همچنین، آزمون A/B نیز به شما کمک می‌کند عواملی را بیابید که به فروش بیشتر منجر می‌شوند.

بی‌توجهی به مشتریان قدیمی: اگر همه‌ی وقت و منابع بازاریابی شرکت را صرف تولید لیدهای جدید کنید و از مشتریان قدیمی غافل بمانید، اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اید. طبق آمار، مشتریان وفادار حدود ۶۷ درصد بیشتر از مشتریان جدید خرید می‌کنند. اگر به مشتریان سابق خود بی‌توجهی کنید، درآمد زیادی از دست می‌دهید؛ زیرا آن‌ها اصلی‌ترین منبع درآمدزایی کسب‌و‌کار شما هستند.

جمع‌بندی

درپایان، به این سؤال جواب می‌دهیم که چه کسانی، در چه زمانی، چرا و چگونه باید از قیف فروش استفاده کنند:

چه شرکت‌هایی: همه‌ی شرکت‌ها باید قیف فروش داشته باشند تا ازطریق آن لیدها را به مشتریان واقعی تبدیل کنند.

چگونه: قیف فروش برنامه‌ای است که مشتریان را از وجود محصولات شما باخبر می‌کند و به آن‌ها آموزش می‌دهد تا پس از ارزیابی اولیه، درباره‌ی خرید تصمیم‌گیری کنند.

چه زمانی: می‌توانید از همان روز اول عرضه‌ی محصول، فرایند قیف فروش را آغاز و به‌آرامی مخاطبان بالقوه را به‌سمت خرید هدایت کنید.

چرا: قیف فروش به شما اجازه می‌دهد ROI خود را پیگیری کنید و راهکارهای بهتری برای حفظ مشتریان در نظر بگیرید.

محتوای تولیدشده کاربر؛ راهی مقرون‌به‌صرفه و تأثیرگذار برای بازاریابی

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت_گروه بازاریابی :

محتوای تولیدشده‌ی کاربر یکی از روش‌های مؤثر و مقرون‌به‌صرفه برای برگزاری کمپین‌های تبلیغاتی و افزایش ارتباطات برند با مشتری است.

زمانی‌که از خریدن محصول یا خدمت جدید صحبت به‌میان می‌آید، مشتری به حرف چه کسی بیشتر توجه می‌کند؟ برندی که محصولات خود را تبلیغ می‌کند یا شخصی که پیش‌ازاین محصول را امتحان کرده و کیفیت آن را تضمین می‌کند؟ مطمئنا همه‌ی ما گزینه‌ی دوم را ترجیح می‌دهیم و به حرف دوستان یا اعضای خانواده اعتماد بیشتری می‌کنیم که پیش از ما محصول یا خدمات مدنظر را امتحان کرده‌اند.

به‌عبارتِ‌دیگر، پیش از خرید محصول، نظر افراد معتمد خود را جویا می‌شویم و سپس براساس آن، تصمیم‌گیری می‌کنیم. این، دقیقا همان مفهوم محتوای تولید‌شده‌ی کاربر است. محتوای تولیدشده‌ی کاربر (User-generated content) که به‌اختصار UGC گفته می‌شود، محتوایی است که کاربران و مشتریان درباره‌ی برند یا محصولات آن تولید می‌کنند و به‌اشتراک می‌گذارند.

UGC رایگان است و کاملا به محتوایی بستگی دارد که کاربر در شبکه‌های اجتماعی یا سایر پلتفرم‌ها به‌اشتراک می‌گذارد. درواقع، محتوای تولیدشده‌ی کاربر روشی مؤثر برای افزایش ارتباط برند با مخاطبان خود است. طبق گزارش AdWeek، حدود ۸۵ درصد از کاربران معتقدند محتوای بصری تولید‌شده‌ی سایر مشتریان برند درمقایسه‌با عکس یا ویدئوهای تولید‌شده‌ی برند، نقش پررنگ‌تری در تصمیم‌گیری آن‌ها ایفا کرده است. نکاتی که هنگام استفاده از محتوای تولید‌شده‌ی کاربر باید رعایت کنید، عبارت‌اند از:

  • محتوای تولیدشده باید اصیل و معتبر باشد.
  • محتوای تولیدشده باید برای کاربران مختلف به‌اشتراک گذاشته شود.
  • به مخاطبان نشان دهید عضوی از جامعه‌ای بزرگ هستند.
  • محتوای تولیدشده را به‌یادماندنی و سرگرم‌کننده کنید.

استفاده از محتوای تولیدشده‌ی کاربر در‌حال‌گسترش است و به راهی سرگرم‌کننده و مطمئن برای افزایش ارتباط برند با مشتری تبدیل می‌شود. درادامه، مثال‌هایی را بررسی می‌کنیم که می‌توانید از محتوای تولیدشده‌ی کاربر برای کسب‌وکارتان استفاده کنید.

۱. راه‌اندازی یک مسابقه‌ی تولید محتوا

انگیزه‌‌دادن به مخاطبان، یکی از راه‌های مؤثر برای به‌اشتراک‌گذاشتن محتوای مدنظر به‌وسیله‌ی کاربران است. کمپین‌های تبلیغاتی موفق، کمپین‌هایی هستند که ارزش مخاطبان برند را افزایش می‌دهند. به‌عنوان مثال، می‌توانید یکی از محصولات خود را به‌عنوان جایزه به آن‌ها اهدا کنید.

بااین‌حال، بهتر است در انجام این کار زیاده‌روی نکنید. نتیجه‌ی نظرسنجی از ۴۰۰ مشتری نشان می‌دهد تنها ۳۲ درصد مردم با هدف برنده‌شدن جایزه در مسابقات شرکت می‌کنند و محتوای تولیدشده‌ی خود را به‌اشتراک می‌گذارند. درمقابل، ۶۰ درصد مردم ترجیح می‌دهند محتوای خود را به‌منظور افزایش تعداد لایک یا اشتراک‌گذاری مجدد آن به‌وسیله‌ی برند معروف منتشر کنند.

برای نمونه، برند دوربین عکاسی کانن در کمپین‌های تبلیغاتی خود از مخاطبان می‌خواهد عکس‌های گرفته‌شده با دوربین این شرکت را با دیگران به‌اشتراک بگذارند. کاربران عکس‌هایی که با دوربین کانن گرفته‌اند، در صفحات مجازی خود و با هشتگ مسابقه به‌اشتراک می گذارند و کانن با انتخاب بهترین عکس، برنده را در صفحه‌ی خود معرفی می‌کند. بدین‌ترتیب، سایر مخاطبان نیز برای شرکت در مسابقه تشویق می‌شوند.

۲. استفاده از داده‌های کاربران

دنبال‌کنندگان هر کسب‌وکار در شبکه‌های اجتماعی، نقش مهمی در کمپین‌های محتوای تولید‌شده‌ی کاربر ایفا می‌کنند. کلمات کلیدی مرتبط با کسب‌وکار خود را شناسایی و آن‌ها را در شبکه‌های اجتماعی جست‌وجو کنید. بعد از پیداکردن محتوای به‌اشتراک گذاشته‌شده‌ی کاربران به آن‌ها پیغام دهید.

فرستادن ایمیل یا پیغام در شبکه‌های اجتماعی، مانند اینستاگرام و فیسبوک، معمولا بهترین راه برقراری ارتباط با مخاطب است. همیشه پیش از اشتراک‌گذاری مجدد محتوای تولید‌شده‌ی کاربر از آن‌ها اجازه بگیرید.

اسپاتیفای در سال ۲۰۱۶، با استفاده از بیلبوردهای تبلیغاتی کمپین جالبی در آمریکا و انگلیس و فرانسه طراحی کرد. این شرکت کمپین خود را براساس داده‌ی کاربران و عادت‌ها و رفتارهای آنان طراحی کرده بود. بدین‌صورت که کارهایی جالب و عجیبی را در بیلبوردهای تبلیغاتی نوشته بود که کاربران تا‌به‌حال در پلتفرم اسپاتیفای انجام داده بودند. این کمپین به‌اندازه‌ای موفق بود که اسپاتیفای تا چند سال بعد، از همین روش برای تبلیغ برند خود استفاده می‌کرد.

۳. افزایش ارزش اشتراک‌گذاری محتوای تولیدشده

تولید محتوای باکیفیت، تنها زمانی ارزش دارد که درگیرکننده باشد و با دیگران به‌اشتراک گذاشته شود. چه عاملی باعث می‌شود کاربر هنگام خواندن مطالب مختلف در شبکه‌های اجتماعی، پستی از یک برند را برای دوستان خود به‌اشتراک بگذارد؟

تیم بازاریابی کوکاکولا در سال ۲۰۱۱، ایده‌ی جالبی برای کمپین تبلیغاتی خود ارائه داد؛ بدین‌شکل که ۱۵۰ نام معروف را روی بطری‌های خود چاپ کرد و از مشتریان خواست تصویر بطری را با دیگران به‌اشتراک بگذارند. بعد از اجرای کمپین، مردم بطری محبوب خود را می‌خریدند و تصویر آن را در صفحات مجازی با دوستان خود به‌اشتراک می‌گذاشتند. این کمپین تبلیغاتی به‌اندازه‌ای موفق بود که در ۸۰ کشور دیگر نیز اجرا شد و تمام آن‌ها موفقیت‌آمیز بودند.

هنگام برگزاری کمپین‌های UGC، هشتگ مخصوصی طراحی کنید تا پیگیری آن‌ها راحت‌تر باشد. همچنین، اقدام به عمل واضحی طراحی کنید و از مخاطبان خود بخواهید پست را با دیگران به‌اشتراک بگذارند. انجام این کار شاید ساده به‌نظر برسد؛ اما استفاده از یک یا چند لغت نامناسب باعث می‌شود مخاطب از اشتراک‌گذاری پست با دوستان خود منصرف شود.

۴. تبدیل‌کردن اشتیاق مشتری به محتوا

هدف مردم از حضور در شبکه‌های اجتماعی این است که به دیگران بگویند چه شخصیتی دارند و با دوستان خود در ارتباط باشند و برندهای محبوب خود را دنبال کنند. بنابراین، علاقه‌مندی و اشتیاق مخاطبان خود را پیدا کنید و ببینید این افراد به چه نوع محتوایی علاقه‌مند هستند و هرچند وقت یک‌بار محتوای دلخواه خود را با دیگران به‌اشتراک می‌گذارند.

به‌عنوان مثال، بینش مخاطبان فیسبوک (Facebook Audience Insights) یکی از راه‌های مؤثر شناخت مخاطبان از روی صفحه‌های لایک‌کرده‌، میزان استفاده از فیسبوک، خریدهای آنلاین، موقعیت جغرافیایی و زبانی آن‌ها است. هشتگ‌های توییتر و اینستاگرام و نیز پست‌های به‌اشتراک گذاشته‌شده در لینکدین، راه‌های دیگری برای شناخت مخاطب و موضوعات پرطرفدار هستند که می‌توانید کمپین‌های تبلیغاتی خود را براساس آن‌ها طراحی کنید.

شرکت Copa90 رسانه‌ای ورزشی است که با همکاری اسنپ‌چت کمپین جالبی برای طرفداران فوتبال طراحی کرد. آن‌ها داستان‌هایی شامل تصاویری از طرفداران مشتاق فوتبال را حین انجام حرکات فوتبال و تماشای مسابقه منتشر می‌کردند. این باعث شد علاقه‌مندان به اخبار فوتبال آخرین به‌روزرسانی از وضعیت تیم محبوب خود را با محتوایی باکیفیت و خلاقانه پیگیری کنند.

همچنین اگر GoPro# را در فیسبوک یا اینستاگرام جست‌وجو کنید، میلیون‌ها پستی را مشاهده خواهید کرد که کاربران تصویر آن را با استفاده از دوربین‌های GoPro ثبت کرده‌اند. مشتریان وفادار این برند تصاویر خود را در شبکه‌های اجتماعی با هشتگ Gopro منتشر می‌کنند و درواقع، از این راه علاقه‌ی خود به عکاسی را با انتشار محتوای باکیفیت به‌اشتراک می‌گذارند.  

تولید آبمیوه و مربای زرشک

تولید آبمیوه و مربای زرشک یک سرمایه‌گذاری مناسب

تولید آبمیوه و مربای زرشک یک سرمایه‌گذاری مناسب

ایران بزرگترین تولیدکننده زرشک دنیاست و سرمایه‌گذاری در تولید محصولات جانبی از این محصول سرمایه‌گذاری مطمئنی به شمار می‌رود. صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی نیز از گزینه‌های مناسب سرمایه‌گذاری است که در کشور کمتر به آن توجه شده‌است. طرح حاضر به  فرآوری زرشک و تولید شربت ، کنسانتره و مربای زرشک اختصاص دارد. با توجه به وجود مواد اولیه مناسب و مرغوب در ایران خصوصا در مناطقی مانند خراسان جنوبی ، فراوری زرشک ایده مناسبی برای سرمایه‌گذاری است.

طرح حاضر به فراوری زرشک و تولید محصولات مختلف اختصاص دارد.

آشنایی با زرشک

زرشک درختچه ای است دارای ساقه ای خاردار که ارتفاع آن تا ۴ متر نیز میرسد . چوب این درخت قهو ه ای ، قرمز و یا زردرنگ می باشد . برگهای آن بیضی شکل با دندانه های اره ای و گلهای آنخوشه ای و زردرنگ است شاخه های زرشک تیغ زیادی درد . میوه زرشک قرمز رنگ ، گوشتی بیضوی شکل و دارای طعمی ترش است قسمت مورد استفاده این گیاه ریشه ، پوست رشه و ساقه ، برگ گل و میوه آن است.

خواص طبی زرشک

مصرف طبی زرشک به دوره مصر باستان می رسد که فراعنه و ملکه ها، این گیاه را با تخم رازیانه به منظور درمان طاعون مصرف می کردند. زرشک از نظر طب قدیم ایران سرد و خشک است و ایجاد قبض و تقویت قلب و کبد از خواص ان محسوب می شده است.

امروزه، گفته میشود این گیاه درد مفصلی، روماتیسم و تورم ناگهانی پسوریازیسرا تسکین می بخشد . انواع عفونتهایی که زرشک می تواند در درمان آنها مؤثر واقع شود عبارت است از: عفونت گلو، مجاری ادراری، مجاری معده ای- روده ای، ریه ها، عفونتهای مخمری و اسهال.

محصولات

محصولات تولیدی این طرح شامل انواع فراورده های غذایی مانند آب زرشک به عنوان آب میوه، مربای زرشک، کنسانتره، رب زرشک ف سس و نکتار می باشد.

رب زرشک

رب زرشک از زرشک تازه ، تمیز، کاملا رسیده و عاری از آلودگی که پس از فشردن ، صاف کردن و غلیظ کردن بصورت محصولی نیمه سیال تا حداقل ۶۵ درصد ماده خشک در آب با روش حرارتی تحت خلاء بدست می آید .

این محصول در انواع غذاهای ایران به صورت چاشنی بکار برده می شود.

سس زرشک

همانند رب زرشک ، سس زرشک نیز جهت استفاده در غذاها بخصوص پلومرغ باعث طعم دهی غذا میگردد . این سس از ترکیب رب زرشک با روغن زیتون و ادویه جات نظیر فلفل بدست می آید.

شربت میوه

شربت زرشک یا آب زرشک محصولی از آ ب میوه صاف شده و یا کنسانتره با آب و شکر به کمک حرارت بدست می آید.

بازار طرح

ایران تنها کشور تولید کننده زرشک اهلی می باشد و حدود ۹۰ % محصول نیز در داخل ایران مصرف میگردد . الباقی آن بصورت صادرات چمدانی در امارات متحده عربی و نیز ایالات متحده آمریکا مصرف می گردد.

بیشترین حجم مصرف محصول در داخل کشور، به زرشک بسته بندی شده اختصاص دارد و کمتر از محصولات جانبی استفاده می شود. علت این امر نیز عدم سرمایه گذاری مناسب برای تولید محصولات متعدد از زرشک می باشد. بر اساس تحقیقات انجام شده آب زرشک و مربای زرشک از تقاضای مناسبی در کشور برخوردار می باشد. علاوه بر خانوارها، صنایع مختلف مانند دارویی بهداشتی و غذایی نیز از مصرف کنددگان محصولات طرح می باشند.

روش تولید

روش Evaporation بعنوان روش تولید مناسب در این طرح پیشنهاد می گردد. از مزایای این روش  سرمایه گذاری کمتر و کاهش هزینه های بهره برداری،  مدیریت ساده تر و قابل انعطاف در پروسه تولید کارخانه،  تولید کنستانتره با خلوص بالا و ظرفیت بیشتر و تعمیرات و نگهداری ساده تر و ارزان تر است.

شاخص‌های فنی اقتصادی

مطابق محاسبات دریک آنلاین، برای ایجاد یک واحد فراوری زرشک با ظرفیت اقتصادی حدود ۱۰۰ میلیارد ریال سرمایه گذاری مورد نیاز است. زمین مورد نیاز طرح ۴۰۰۰ متر مربع می باشد که حدود ۳۰۰۰ متر برای واحد تولید بکار می رود. نرخ بازدهی طرح حدود ۳۰ درصد بوده و با گذشت ۳٫۵ سال سرمایه طرح بازگشت می یابد.

ارزیابی نهایی

با توجه به وجود ماده اولیه مناسب و فراوان در کشور تولید محصولات جانبی زرشک فرصت مناسبی ارزیابی می گردد. با توجه به خواص درمانی محصولات طرح امکان صادرات آنها نیز وجود دارد.

تأثیر محیط کار اشتراکی بر هویت حرفه‌ای کارمندان

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت_گروه مدیریت:

آیا کارمندان دورکاری که در فضای کار اشتراکی فعالیت می‌کنند، بیش از آنکه به سازمان اصلی خود وابسته باشند، هویت شغلی خود را با محیط کار فعلی تعریف می‌کنند؟

از زمانی‌که اولین فضای کار اشتراکی، در سال ۲۰۰۵ در سانفرانسیسکو ایجاد شد تاکنون بیش از ۱۴ هزار دفتر کار اشتراکی دیگر در سراسر جهان افتتاح‌شده است. درحالی‌که نسل قبلی محیط‌های کار، به‌دنبال فراهم کردن پشتیبانی و منابع دیگری برای کارمندان بود که در خانه یا کافه‌ها در دسترس نبود، محیط‌های کار امروزی به فضایی تبدیل‌شده‌اند که نیازهای سازمان‌های بزرگ را نیز برآورده می‌کنند. ازیک‌طرف، این دفاتر، برای کارمندانی مفید هستند که به‌صورت ریموت یا دورکاری فعالیت می‌کنند، زیرا آن‌ها را اجاره‌های سنگین و بلندمدت دفاتر مستقل، راحت می‌کنند. از طرف دیگر، کسب‌وکارهای کوچکی که در مراحل ابتدایی راه خود هستند و هنوز طرح قابل‌اطمینان یا نرخ رشد چشمگیری ندارند،  به‌لطف انعطاف‌پذیری بالای محیط کار اشتراکی، عملیات خود را کاملاً به این دفاتر منتقل می‌کنند.

طی چند سال گذشته، محققین مطالعاتی را آغاز کرده‌اند مبنی بر اینکه فضای کار اشتراکی، چه تأثیری بر کارمندان منفرد دارد. رفاه، برندینگ، زیبایی‌گرایی و فرهنگ منحصربه‌فرد افرادی که کنار هم زیر یک سقف کار می‌کنند، برخی از فاکتورهای تأثیرگذار موردمطالعه بودند. محققان دریافتند که مزایای دفاتر کار اشتراکی برای کارمندان، بیشتر از محیط کار سنتی است. کارمندان در محیط کار اشتراکی، سطوح بالاتری از انعطاف‌پذیری و پیشرفت (به‌معنای انرژی و سرزندگی و همچنین یادگیری در طول کار) را تجربه می‌کنند. به‌علاوه، آن‌ها توانایی و مهارت بیشتری در شبکه‌سازی به دست می‌آورند و بیشتر و عمیق‌تر حس می‌کنند که «یک جامعه» هستند. بااین‌حال محققین مدت‌ها نمی‌دانستند که این مزایا، چه تأثیری بر کسب‌وکار اصلی کارمندان دارد.

محققان و استادان دانشکده‌ی کسب‌وکار دانشگاه میشیگان در آخرین مجموعه تحقیقات خود، تصمیم گرفتند به یک سؤال مرتبط پاسخ دهند: «فرهنگ قوی و سطح بالای فضای کار اشتراکی، چگونه بر هویت حرفه‌ای کارمندان و سازمان‌های آن‌ها تأثیر می‌گذارد؟»

تیم میشیگان می‌خواست بداند که کارمندان تا چه حد هویت حرفه‌ای خود را باتوجه‌به فضای کار اشتراکی می‌شناسند و آیا این موضوع، تأثیری بر احساس تعلق و تعهد کارمندان نسبت به  سازمان و کارفرمای اصلی دارد یا خیر. فراموش نکنیم که سازمان‌ها، منابع ارزشمندی را روی پروش فرهنگ‌سازمانی و تقویت ارتباط بین کارکنان خود سرمایه‌گذاری می‌کنند. اما در یک محیط کار اشتراکی که میزبان چندین شرکت و سازمان است، توجه کارمندان به پیام‌ها، هنجارها و ارزش‌های مختلفی جلب می‌شود.

محققین بین سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، با شرکت وی‌ورک (WeWork) همکاری کردند تا بیش از هزار نفر از اعضای جدید آن‌ها را در آمریکا زیر نظر قرار داده و بررسی کنند. ۷۱ درصد از این جامعه، به‌صورت تمام‌وقت کار می‌کردند. کارمندان تمام‌وقت، یا برای شرکت‌هایی کار می‌کردند که کلاً در وی‌ورک واقع‌شده بودند یا کارمندان و تیم‌های دورکار بودند. ۲۹ درصد باقیمانده، صاحبان کسب‌وکار، پیمانکاران، کارفرمایان تک‌نفره و کارکنان نیمه‌وقت را شامل می‌شدند. محققان در یک نظرسنجی از جامعه‌ی آماری خواستند که میزان موافقت خود را با چنین عباراتی تعیین کنند: «من در وی‌ورک اشتراکات زیادی با دیگران دارم.» و «من اشتراکات زیادی با اعضای سازمان خود دارم.» کارشناسان ازطریق این مقایسه متوجه می‌شدند که کارمندان، هویت شغلی خود را با محیط کار اشتراکی WeWork می‌شناسند یا با سازمان خود. کارشناسان، هویت حرفه‌ای را ارتباط کارمندان (به لحاظ احساسی، روان‌شناختی و ذهنی) با کارفرما تعریف و آن را بین مقیاس یک تا پنج، اندازه‌گیری می‌کنند، به‌طوری‌که عدد یک نشانگر کمترین میزان تعلق و عدد پنج نشانگر بیشترین ارتباط است.

نتایج حاکی از آن بود که کارمندان، هویت حرفه‌ای خود را تا حد بسیار زیادی با سازمانی که در آن کار می‌کنند می‌شناسند، حتی پس از مدت‌ها کار کردن در فضای وی‌ورک. اکثریت امتیازات جمع‌آوری‌شده درزمینه‌ی ارتباط هویت حرفه‌ای و سازمان، بالای ۴ امتیاز بود. به‌طورکلی کارمندان هویت حرفه‌ای خود را بسیار کمتر از چیزی که تصور می‌شد، به وی‌ورک مرتبط می‌دانستند. به عبارتی امتیازی که اکثریت آن‌ها به رابطه‌ی هویت حرفه‌ای و محیط کار وی‌ورک داده بودند، در همان مقیاس پنج نقطه‌ای، یک امتیاز پایین‌تر بود. تفاوت بارز در امتیازات، نظر محققین را جلب کرد و آن‌ها تصمیم گرفتند علت را بیابند.

تیم تحقیقاتی در پایان مطالعات خود از کارمندان خواست که توضیح دهند وی‌ورک، چگونه بر هویت حرفه‌ای آن‌ها اثر می‌گذارد. برخی از پاسخ‌دهندگان، کاملاً بی‌طرف بودند و می‌گفتند: «اینجا فقط یک فضای کاری است.» برای این افراد، مزایای اصلی عضویت در وی‌ورک، استفاده از عناصر کاربردی مانند امکانات دفتر و راحتی مکان بود. اما سایر کارمندان اظهار کردند که وی‌ورک، نقش مهمی در شکل‌دهی هویت حرفه‌ای و سازمانی آن‌ها ایفا می‌کند. این گروه، امتیازات بالاتری به هر دو گزینه (تأثیر وی‌ورک – تأثیر سازمان) داده بودند، هرچند هنوز هم فاصله‌ی امتیازات سازمان و امتیازات وی‌ورک، کاملاً مشهود بود. به‌علاوه این افراد در ساعات کاری خود، بهره‌وری و انرژی بیشتری را تجربه می‌کردند.

یافته‌های محققین نشان می‌داد که هویت برند وی‌ورک، هویت سازمان‌هایی را که در این فضا ساکن شده‌اند، تضعیف نمی‌کند. به‌علاوه اگر محیط کاری افراد با پیام‌ها و ارزش‌های سازمان آن‌ها سازگار و هماهنگ باشد، کارمندان نتایج مثبتی را تجربه می‌کنند. هنگامی‌که تیم تحقیقاتی در حال سازمان‌دهی نظرات کارمندان درباره‌ی چگونگی تأثیرگذاری وی‌ورک بر هویت حرفه‌ای آن‌ها بود، سه تم کلیدی را تشخیص داد. هرکدام از این موضوعات ثابت می‌کنند فضای کار اشتراکی، چگونه به بهبود رابطه‌ی کارکنان و سازمان منجر می‌شود و چگونه کارمندان باور دارند که دیگران (مشتریان، سایر کارمندان، رقبا) آن‌ها را درک می‌کنند.

کارمندانی که در محیط کار اشتراکی فعالیت می‌کنند، احساس حرفه‌ای بودن و اعتبار بیشتری دارند. درحالی‌که مدل‌های دورکاری قبلی، چنین احساسی را به کارمندان نمی‌دادند. درواقع زمانی‌که شما به‌جای دفتر کار خانگی یا کافه، در یک دفتر کار واقعی کار می‌کنید، این پیام را برای دیگران ارسال می‌کنید که باید کار شما را جدی بگیرند و خودتان را هم یک کارمند جدی ببینند. مدت‌ها است که محیط کار، به یکی از نمادهای «مشروع شناختن» شغل تبدیل‌شده است. درواقع «مشروعیت شغلی» اصطلاحی بود که برخی از کارمندان حاضر در نظرسنجی، در پاسخ‌های خود به‌کاربرده بودند. یکی از مالکان کسب‌وکارهای خرد، که در دفتر نیویورک وی‌ورک کار می‌کرد، گفته بود: «من هویت خودم را با سایر استارتاپ‌های ساکن در وی‌ورک می‌شناسم.» او حس می‌کرد که کار کردن در فضای اشتراکی وی‌ورک باعث شده مشتریان و همکاران، شرکت کوچک او را به رسمیت بشناسند. برخی از پاسخ دهنگان نیز به خاطر کار کردن در محیط باپرستیژ و معتبر وی‌ورک، احساس افتخار و اعتمادبه‌نفس می‌کردند. بیش از نیمی از پاسخ دهنگان نیز تصدیق کرده بودند که مکان یا لوکیشن دفتر وی‌ورک، یک امتیاز محسوب می‌شود.

کارکنانی که از کمک‌هزینه‌ی شرکت خود بهره‌مند می‌شوند، حس می‌کنند که کارفرما صرف‌نظر از مکان کار، نیازهای آن‌ها را جدی می‌گیرد. درنتیجه این کارکنان معتقدند که کارفرما، برای آن‌ها ارزشی معادل کارمندان حضوری قائل است. یکی از پاسخ‌دهندگان گفته بود: «دفتر مرکزی شرکت ما در کالیفرنیا واقع‌شده و ۹۰ درصد از کارمندان، به‌صورت تمام‌وقت و حضوری در محل دفتر مرکزی کار می‌کنند. به همین علت وقتی من و تیم مرا در وی‌ورک ساکن کردند، حس کردیم که از فضای سازمان دور شده‌ایم. درعین‌حال ما می‌دانیم که شرکت برای ما ارزش و اهمیت قائل است، زیرا برای دورهم نگه‌داشتن ما در یک دفتر اداری، هزینه می‌پردازد.» یکی دیگر از پاسخ‌دهندگان دیگر نیز که در دنور سکونت داشت، اذعان کرده بود که شرکت او را ارزشمند می‌داند و اتمسفر و معاشرت انسانی در دفتر وی‌ورک، به او احساس مهم بودن می‌دهد. اظهارات مشابه زیاد دیگری هم وجود داشت مبنی بر اینکه فضای کاری، چه تأثیری روی تصویر کارمندان از خودشان می‌گذارد. این امر به‌نوبه‌ی خود، رابطه‌ی هویت حرفه‌ای افراد با سازمان را نیز تقویت می‌کند.

فضای کاری اشتراکی به کسب‌وکارهای نوپا کمک می‌کند تأثیر مثبتی بر مشتریان بالقوه‌ی خود داشته باشند. یکی از وکلایی که در منطقه‌ی خلیج سانفرانسیسکو کار می‌کند، گفته بود: «من معمولاً با کارآفرینان جوان و استارتاپ‌های حوزه‌ی فناوری همکاری می‌کنم. همچنین با بسیاری از کارگران جوان بسیار ماهر نیز کار می‌کنم.» این وکیل معتقد بود که طراحی دفتر وی‌ورک، به کسب‌وکار او را جلوه‌ای حرفه‌ای می‌دهد و تأثیر مثبتی بر رابطه‌ی او با موکلان دارد. مالک یک شرکت بالغ فناوری در منطقه DC نیز گفته بود: «من در حال اجرای تغییرات بزرگی در کسب‌وکار خود هستم. منتقل کردن کارمندان شرکت به محیط وی‌ورک، بخشی از استراتژی من بود تا آن‌ها را وادار کنم به شیوه‌ی متفاوتی فکر کنند. فضای کار اشتراکی بخشی از هویت جدید ما است.» این مالک معتقد بود که روش جدید کار، هم به مشتریان و هم به کارمندان کمک می‌کند ذهنیت روشنی نسبت به تغییرات به دست آورند. این امر باعث می‌شود کسب‌وکار او بهتر دیده شود و رشد کند. برخی از کارمندانی که شرکت‌هایشان خارج از وی‌ورک مستقر بود، اظهار می‌کردند که برند WeWork روی تصویر برند شخصی آن‌ها تأثیر گذاشته است. یکی از پاسخ‌دهندگان گفته بود: «اخیراً سازمان ما در تلاش بود که خود را بازتعریف کند. به همین دلیل مدل استارتاپی را در پیش گرفت. ساکن شدن ما در وی‌ورک به سازمان کمک می‌کند به‌جای گیرکردن در گذشته، پرانرژی و با تمرکز بر آینده عمل کند.»

نتایج این پژوهش، یکی از نتایج کلیدی تحقیقات سال‌های قبل را نیز تائید می‌کند: کار کردن در محیط کار اشتراکی، هم به متغیرهای کاربردی و مالی و هم به متغیرهای تجربی و فرهنگی بستگی دارد. فضای کار اشتراکی در سطح پایه، سرویسی است که امکان دسترسی و اشتغال در یک دفتر کار را تسهیل می‌کند. بااین‌حال، این فضا یک محصول اجتماعی نیز هست که احساس تعلق را در اعضای خود به وجود می‌آورد. به‌علاوه، فضایی است که طیف دموگرافیک وسیعی را هدف قرار می‌دهد، به‌عنوان‌مثال زنان، رنگین‌پوستان، شرکت‌های اجتماعی، وکلا، معماران و کسب‌وکارهای مد و فشن، به‌راحتی در آن کار می‌کنند.

ازآنجاکه دفاتر کار اشتراکی، به‌صورت بلندمدت اجاره داده نمی‌شوند و ارائه‌دهندگان خدماتی متعددی نیز در این زمینه وجود دارند، امکان جابجایی در آن‌ها آسان است. به همین دلیل اعضا به‌راحتی فضایی را انتخاب می‌کنند که نشان‌دهنده‌ی هویت حرفه‌ای و شخصی و همچنین هویت مطلوب کسب‌وکار آن‌ها باشد.  

آخرین یافته‌های تحقیقات هم نشان می‌دهد زمانی‌که سازمان‌ها، وقت می‌گذارند و بهترین فضای کار اشتراکی را که با اهداف آن‌ها درزمینه‌ی کارمندان و رشد کسب‌وکار هماهنگ است، انتخاب می‌کنند، کارمندان سطوح بالاتری از پیشرفت را تجربه می‌کنند. البته خود سازمان‌ها نیز از این انتخاب منتفع می‌شوند زیرا کارمندان، هویت حرفه‌ای خود را بیشتر با ارزش‌ها و اهداف سازمان مرتبط می‌دانند.

زندان سلیمان ؛

زندان سلیمان

محلی‌ها می‌گویند حضرت سلیمان دیو‌هایی که از او نافرمانی می‌کردند را به درون سیاه چاله می‌انداخته و زندانی می‌کرده است.

می‌گویند یکی از دیوهای سرکش انگشتری با نشان و نام اعظم خداوند را از حضرت سلیمان ربوه و حضرت هم او را درون این گودال زندانی کرده و دیوارهای بلندی در اطراف آن ساخته تا دیو نتواند از آن خارج شود. دیو هم آنقدر خطرناک و خشمگین است که از دهانش گاز‌های سمی و بخار بیرون می‌دهد و اگر کسی پا به درون این سیاه چاله بگذارد توسط این موجود شاخ و دم‌دار کشته می‌شود.

حتما متوجه شده‌اید که این داستان فقط یک افسانه‌ی محلی است و واقعیت ندارد. هیچ‌وقت در دنیای واقعی دیوی در کار نبوده که حضرت سلیمان بخواهد او را تبعید یا تنبیه کند. اما ماجرای سیاه‌چاله  کاملا واقعی است. این گودال در دل کوهی به ارتفاع ۱۰۰ متر در فاصله سه کیلومتری غرب تخت سلیمان در استان آذربایجان غربی واقع شده است و شکل و شمایل عجیبی دارد و بنا بر داستان بالا به زندان دیو یا زندان سلیمان معروف است.

زندان سلیمان

زندان سلیمان یک کوه معمولی نیست، کوهی تو خالی است و درون آن گودال بزرگی قرار دارد که طول آن ۸۰ متر و قطر دهانه‌ی آن تقریبا به ۶۵ متر می‌رسد!

جالب است بدانید که می‌گویند این کوه در زمان مانایی‌ها، نیایشگاه بوده است و این را می‌توان از باقیمانده‌ی آثار بنای سنگی که در اطراف دهانه و در بالای کوه واقع شده است، متوجه شد.

زندان سلیمان

در قدیم که مردم سواد و دانش کافی نداشتند خیال می‌کردند دود و بخاری که از دهانه‌ی کوه بیرون می‌آید حاصلِ خشم و عصبانیت دیوی است که در آن زندانی شده. اما زندان سلیمان در واقع یک کوه مخروطی‌شکل آتشفشانی است و دودهایی که از آن بیرون می‌آید هم ناشی از فعل و انفعالات دهانه‌ی آتشفشان است.

البته باید اشاره کنیم که برخلاف بقیه کوه‌های آتشفشانی، سنگ‌های سازنده‌ی زندان سلیمان از نوع آذرین نیستند و این کوه میان‌تهی از سنگ‌های رسوبی تشکیل شده است. این کوه هزاران سال پیش، بر اثر رسوب کانی‌های آب دریاچه آن به وجود آمده‌است.

ارتفاع این کوه از زمین مجاور خود ۹۷ تا ۱۰۷ متر است.

زندان سلیمان ؛ سیاه‌چاله‌ای برای حبس دیوهای سرکش

اگر از این کوه بالا بروید، در دهانه آن با حفره‌ای هولناک و بزرگ مواجه می‌شوید که با نگاه کردن به انتهای آن سرگیجه خواهید گرفت.

افرادی که توانسته‌اند خودشان را به بالای کوه برسانند، نگاه کردن به درون حفره را یکی از عجیب‌ترین و هولناک‌ترین تجربیاتشان دانسته‌اند. اگر از این کوه بالا بروید، در دهانه آن با حفره‌ای هولناک و بزرگ مواجه می‌شوید که با نگاه کردن به انتهای آن سرگیجه خواهید گرفت.

زندان سلیمان ؛ سیاه‌چاله‌ای برای حبس دیوهای سرکش

«زندان سلیمان» چگونه شکل گرفته است؟

دانشمندان معتقدند در شکل‌گیری این کوه، دریا یا عامل دیگری نقش نداشته است که رسوبات خود را به چنین شکلی در بیاورد. در حقیقت، چشمه‌ای در این منطقه وجود داشته و دارد که در ابتدا باعث ایجاد دریاچه‌ای همانند دریاچه تخت سلیمان شده است.

آب این دریاچه پر از املاح و گوگرد بوده است. به مرور زمان، املاح در این دریاچه ته نشین شده و به حالت رسوبی در آمده است.

این فرایند در طی هزاران سال باعث بالا آمدن رسوبات دریاچه و شکل گیری کوهی شده است که درون خود حفره‌ای دارد.

زندان سلیمان ؛ سیاه‌چاله‌ای برای حبس دیوهای سرکش

کوه زندان سلیمان یا زندان دیو به عنوان اولین اثر طبیعی آذربایجان غربی در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است

شغل های بسیار عجیب با درآمدهای عالی

همه ما گاهی نام برخی مشاغل به گوشمان می رسد که به نظرمان چندان عادی نیست و جالب است بدانیم چه کسانی به چنین فعالیت های مشغول هستند. مثلا در کشور خودمان هستند کسانی که برای پوشاندن پلاک ماشین ها در محدوده طرح ترافیک، پول گرفته و روی صندوق می نشینند یا پشت ماشین راه می روند تا شماره پلاک دیده نشود.

اما فارغ از مشاغل عجیب داخلی، آیا تاکنون شغلی به نام «گریه کن در مراسم ختم» به گوشتان خورده؟ یا تست کننده غذای حیوانات؟ یا فردی که برای خوابیدن روی تخت پول می گیرد؟

جالب است که همه این مشاغل عجیب درآمدهای بسیار بالایی هم دارند. مثلا کسی که در مراسم عزا حسابی گریه کرده و اشک بقیه حاضرین را هم در می آورد برای هر ساعت اشکی که می ریزد و ناله ای که می کند، ۴۰ دلار آمریکا دستمزد دریافت می کند، یعنی مبلغی حدود  ۱۵۰هزار تومان به پول ما.

یا مثلا کسی که در صف ایستاده و نوبت می گیرد، هفته ای حدود یکهزار دلار درآمد دارد. برای اینکه با دیگر مشاغل عجیب و پردرآمد دنیا آشنا شوید، اینفوگرافیک زیر را مشاهده کنید.

                                                       

شکل گیری زنجیره ارزش در کسب و کارها

شکل گیری زنجیره ارزش در کسب و کارها

شکل گیری زنجیره ارزش در کسب و کارها

شکل گیری زنجیره ارزش:

  • فعالیت هایی که باعث شکل گیری زنجیره ارزش می شوند را می توان به سه بخش تقسیم کرد:
  • فعالیت های مرتبط با درست کردن چیزی، طراحی، خرید مواد خام، ساخت وفعالیت هایی از این دست
  • فعالیت های مرتبط با فروش چیزی، جستجو و یافتن مشتری، داد و ستدهای فروش، توزیع محصولات و یا انتقال خدمات پشتیبانی عملیات نظیر منابع انسانی، زیرساخت ها و توسعه فناوری.

با بهره گیری از نظریه و راه کار زنجیره ارزش ما می توانیم بفهمیم که چگونه بخش های یک کسب و کار با هم هماهنگ می شوند. یک مدل کسب وکار ممکن است با هدف طراحی محصولی جدید برای نیازهای پیش بینی نشده تهیه شود و یا ممکن است بر روی راه های بهتر تولید، فروش یا توزیع محصولات و خدمات تمرکز کند.

یک مدل کسب وکار جدید و خوب اغلب اوقات حاصل ترکیب عناصری از هر دو طرف است و مزیت های رقابتی مختلفی را به همراه دارد. که فراتر از یک محصول جدید یا یک فرآیند بهینه سازی در جریان زنجیره ارزش است. به عنوان مثال مدل کسب و کار ابداعی شرکت تویوتا که در برابر رقبای بزرگی همچون فورد و جنرال موتورز موفقیت بزرگی به حساب می آمد بر پایه ابتکار و تنوع در زنجیره ارزش های مختلفی همچون توسعه محصولات، مدیریت فروش و ساخت بود.

مدل کسب وکار شرکت وال مارت نیز بر اساس موقعیت فروشگاه ها، طراحی آنها و مدیریت لجستیک بود. واژه مدل کسب و کار، در فضای دات کام ها مورد استفاده بیشتری قرار گرفت و عمومیت یافت. دات کام های بسیاری که تقریبا از اواسط دهه نود فعالیت خود را آغاز کرده بودند در مسیر تغییر مدل های کسب و کار خود برآمدند. ولی با این وجود متاسفانه بیشتر آنها از گردونه رقابت خارج شدند.

مدل کسب و کار چیزی جز آشکارسازی راهبردهای یک شرکت نیست. طبق گفته ان ماگارتا مدل کسب وکار و فناوری رقابتی با هم پیش می روند. یک فناوری رقابتی توصیف کننده این است که یک کسب و کار چگونه می تواند فعالیت هایش را بهتر از رقبا انجام دهد. سازمان ها وقتی می توانند به کارآیی بالایی برسند که سایر شرکت ها قادر نباشند به آسانی از آن نسخه برداری کنند.

زمانی که تمامی شرکت ها محصولات و خدمات یکسانی را با شیوه های مشابه مشتریان یکسانی ارائه می کنند ساختار آن صنعت تا حد زیادی غیرجذاب خواهد شد. با صراحت تمام می توان گفت که این یک نوع رقابت مخرب است که بسیاری از خرده فروش ها را در اینترنت به سوی نابودی هدایت می کند، کسانی که با مدل های کسب و کار یکسان به سوی بازار حمله می کنند. آنها هیچگونه تلاشی برای متمایز ساختن خدمات خود در مورد مشتریها و بازارهایی که وجود دارند، محصولات و خدماتی که ارائه می دهند و ارزش افزوده ای که باید داشته باشند، نمی کنند.

تعداد کمی همچون eBay که موفقیت هایی را کسب کرده اند در واقع تصمیم گرفتند کسب و کار خود را به شیوه متفاوتی دنبال کنند. به طور خلاصه یک مدل کسب وکار خوب فقط نباید قدرتمند باشد بلکه باید منحصر به فرد نیز باشد.

منابع:

میرقربانی گنجی، سید موسی (1392). “تدوین مدل کسب و کار، تبدیل طرح ها و ایده های شرکت به ارزش های اقتصادی”. مدیریت صنعت هوشمند، سال 16، شماره 11-12

  1. استراتژی رقابتی، مایکل پورتر، ترجمه مجیدی و مهرپویا، انتشارات رسا.

زنجیره ارزش صنعت

زنجیره ارزش صنعت توسط مایکل پورتر در دهه‌ی ۱۹۸۰ معرفی شد. شاید بر این باور باشید که زنجیره ارزش صنعت ایده‌ای قدیمی است اما همچنان این زنجیره کارایی خود را دارد. برخی تلاش می‌کنند این زنجیره را رد کرده یا تغییر دهند و یا آن را به چیزی پیچیده تبدیل ‌کنند و برخی دیگر نیز اساساً آن را مفید و با ارزش نمی‌دانند. با این حال، مفهوم زنجیره ارزش صنعت یک ابزار قوی، مؤثر و ساده است که درباره‌ی جایگاه، قدرت و توزیع در صنعت صحبت می‌کند. به بیان ساده، این زنجیره طرحی از یک صنعت و تمام بازیگرانی که در آن دخیل هستند، از تولیدکننده‌ی مواد اولیه گرفته تا فروشگاه‌های خرده‌فروشی را به تصویر می‌کشد.
یک جنگل و یک صندلی چوبی و تمام بازیگران و رابط‌های بین این دو را تصور کنید. در یک طرف زنجیره جنگل و در طرف دیگر یک صندلی چوبی است و تمام شرکت‌ها و بازیگران بین این دو، واسطه‌هایی در این زنجیره را تشکیل می‌دهند. در این مثال، کارخانه‌ی چوب، تولیدکننده‌ی صندلی، توزیع‌کنندگان، خرده‌فروش یا عمده‌فروش به عنوان رابط و واسطه معرفی می‌شوند. مسئله‌ی مهم در زنجیره ارزش صنعت این است که شرکت شما باید بداند در کجای این زنجیره قرار دارد. کارخانه و شرکتی که صندلی‌ها را تولید می‌کند، توزیع کنندگان و خرده‌فروشان همه در زنجیره‌ی این صنعت قرار دارند. با یک طرح ساده خواهید فهمید که هر یک از این‌ بازیگران در کجای زنجیره قرار دارند. این اولین نکته‌ای است که باید به آن توجه کرد. بسیاری از شرکت‌ها جایگاه خود را در این زنجیره نمی‌دانند و به همین دلیل هم نمی‌دانند مشتریان و رقبای آن‌ها کجا قرار می‌گیرند و این می‌تواند بسیار خطرناک باشد. بهتر است برای شروع، زنجیره ارزش صنعت خود را ترسیم کنید و جایگاهی که قرار دارید و جایگاهی که رقبا و مشتریانتان حضور دارند، پیدا کنید. هرچه اطلاعات بیشتری بدست آورید، موقعیت و جایگاه بهتری در این رقابت کسب خواهید کرد.
برای اینکه بدانیم زنجیره ارزش صنعت چطور کار می‌کند، به مثال جنگل و صندلی چوبی برمی‌گردیم. فرض کنید شما الوار را به قیمت ۱ دلار خریداری می‌کنید و الوار‌ها را به چوب‌بری می‌برید و ۴ دلار به آن‌ها می‌فروشید. الوار به تخته تبدیل می‌شود که هزینه‌ای ۴ دلاری دارد. تخته‌ها به کارخانه برده می‌شود و کارخانه به قیمت ۸ دلار، تخته‌ها را به تولیدکننده‌ی صندلی می‌فروشد. در نهایت این محصول با قیمت ۱۶ دلار به دست خرده فروش می‌رسد. در هر مرحله به این دلیل که هر شرکت واسطه‌ای بتواند سودی ببرد، قیمت بالا می‌رود.
وقتی شما نقشه‌ی زنجیره ارزش صنعت خود را ترسیم کردید و قیمت‌ها و سودی را که در هر مرحله از این زنجیره می‌توانید بدست آورید، مشخص کردید، از یک زاویه‌ی کلی به آن نگاه کنید. آیا می‌توانید جایی که باید باشید و جایی که هستید را ببینید؟ آیا می‌توانید سود بیشتری کسب کنید و یا حتی دو برابر سود بدست آورید؟ یکی از دلایلی که برخی شرکت‌ها نمی‌توانند از زنجیره ارزش شکل گرفته در صنعت خود، سودی کسب کنند این است که به کسب و کار خود تکیه کرده‌اند و روی زنجیره ارزش تمرکز نمی‌کنند. نقشه یا طرح زنجیره ارزش صنعت را ترسیم کنید و به فرصت‌هایی که می‌توانید بدست آورید فکر کنید.
هنگامی که به زنجیره ارزش صنعت نگاه می‌کنید، همانند تولیدکننده‌ی صندلی، مثل همیشه به صورت سنتی ابتدا محصول را به توزیع‌کننده، سپس خرده‌فروش یا عمده‌فروش فرستاده و در آخر به دست مشتری می‌رسانید اما اگر این محصول را مستقیم به مشتری بفروشید چه اتفاقی می‌افتد؟ سود اضافی که شرکت‌های واسطه دریافت می‌کنند، به خود شما باز می‌گردد. بنابراین به جای اینکه کالا از یک کسب‌وکار به کسب‌وکار دیگر ارسال شود تا به دست مشتری برسد، می‌توان آن را از یک کسب‌وکار مستقیماً به دست مشتری رساند و سود بیشتری کسب کرد که آن را رویکرد B2C می‌نامند. اکنون شما نقشه را طراحی کرده‌اید و می‌دانید کجا هستید ولی نمی‌دانید چگونه در این زنجیره نقش خود را ایفا کنید؟
سه استراتژی را می‌توانید به کار ببرید:

  • استراتژی ادغام عمودی

  • ادغام افقی

  • ادغام موازی

در ادغام عمودی شما رقیب را می‌خرید

یک کافی‌شاپ را در نظر بگیرید. تعداد زیادی از این کافی‌شاپ‌ها را می‌توان در هر شهری مشاهده کرد و مشتریان پروپا قرص زیادی هم دارند. این کار سود خوبی دارد. تنوع محصولات زیاد بوده و تقاضا هم زیاد است. اگر این ظرفیت را داشته باشید که یک کافی شاپ دیگر را بخرید دو مزیت بدست می‌آورید. قدرت خرید ایجاد کرده و می‌توانید برای هردو کافی شاپ تبلیغ کنید. مشتریان وفادار پیدا کنید و اگر کسب‌وکارتان رونق گرفت و رشد کرد یک کافی شاپ دیگر هم بخرید. کافی‌شاپ‌های زنجیره‌ای نیز به همین طریق توسعه یافته‌اند. از دیگر مزیت‌های ادغام عمودی و خرید رقبا این است که می‌توانید محصولات جدید معرفی کنید، می‌توانید سلیقه‌های مشتریان جدید و گروه‌های سنی مختلف را بفهمید و این سلیقه مشتریان در گروه‌های سنی مختلف را به مشتریان دیگر معرفی کنید. همانطور که در گذشته بیشتر، جوانان و بزرگسالان مشتری کافی‌شاپ‌ها بوده‌اند اما اکنون، خانواده‌ها و حتی کودکان به کافی‌شاپ می‌آیند. این روند ادامه می‌یابد و هر چه مجموعه شما بزرگتر می‌شود، تبلیغات و بازاریابی شما گسترده‌تر شده، رشد می‌کنید و وفاداری مشتریان خود را بدست می‌آورید.

در ادغام افقی شما تأمین کننده یا مشتری را می‌خرید

یکی از مزایای این نوع یکپارچگی این است که برند خود را با فروش محصولات و خدمات خود در هر دو سازمان توسعه می‌دهید که به معنای تقویت برند است. مزیت مهم دیگر آن، این است که هرگونه واسطه در زنجیره ارزش صنعت، حذف می‌شود و از سود بیشتری بهره می‌برید.

در ادغام موازی یا همگون، سازمانی دیگر را به دلیل زنجیره ارزش شکل گرفته یا شبکه‌های توزیع آن می‌خرید

در این استراتژی شما با تأمین‌کنندگان مشارکت می‌کنید اما می‌توانید فرصت‌های جدیدی با بدست آوردن مشتریان جدید نیز فراهم کنید. تنقلات شیرین و نوشابه هر دو حاوی شکر هستند اما توزیع‌کننده‌ها و مشتریان متفاوتی دارند. در این مثال، تنقلات و نوشابه دو تأمین‌کننده مختلف دارند اگر این دو تأمین‌کننده با هم به شکل موازی ادغام شوند شما می‌توانید از مزایای خرید سازمان و مشتریان جدید بهره ببرید که یک استراتژی برد_ برد است.

منابع:
HTTPS://WWW.YOUTUBE.COM
HTTP://FLEVY.COM

طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت

طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت

جذب متخصصان دانشگاهی و حرفه‌ای صنعتی در طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت

مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت به عنوان یکی از طرح‌های ملی از سوی پردیس فناوری کیش است که اکنون این موسسه تصمیم دارد متخصصان دانشگاهی و حرفه‌ای را در زمینه‌های آموزش، مشاوره و اجرای پروژه در شهر تهران، استان‌ها، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی جذب کند.

به نقل از پردیس فناوری کیش دپارتمان مشاوره تخصصـی صـنعت و مدیریت، این مجموعه با ارائه طرح ملی مشاوره تخصصـی صـنعت و مدیریت که با هماهنگی دبیرخـانه سازمـان منـاطق آزاد و ویژه اقتصـادی ریاست جمهوری (سازمان منطقه آزاد کیش)، بانک کشاورزی و مرکز رسانه دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفته است در نظر دارد با هدف ایجاد و توسعه فرهنگ مشاوره در حوزه‌های تخصصی برنامه‌ریزی‌هایی داشته باشد.ضمنا سامانه مشاوره از راه دور در این خصوص ثبت اختراع و تاییدیه علمی لازم را کسب کرده است.

جذب متخصصان دانشگاهی و حرفه‌ای صنعتی در طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت

دکـتر داود رمضـانی مـدیر عامـل پردیس فنـاوری کیش اعلام کرد ایـن طرح در چهـار فـاز اجرا خواهـد شـد، که در فـاز نخست این طرح جـذب افراد حقیقی و حقوقی واجد شرایط (افراد دانشگاهی و یا صنعتی بدون محدودیت نوع فعالیت) در شهر تهران، استان‌ها، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی که توانایی لازم در زمینه‌های آموزش و مشاوره و اجرای پروژه دارند، را در بر می‌گیرد.

وی در تشـریح این طرح افزود، فراهم شـدن امکان بستر مشاوره حضوری و به ویژه آنلاین به صورت هم‌زمان و چنـد رسانه‌ای، در ابعاد مختلف صـنایع و پیرامون آن از مواردی است، که می‌تواند بدون در نظر گرفتن فاصـله جغرافیایی و یا محدودیت زمان خدمات خود را ارائه دهد. خدمات مشاوره‌ای این مرکز از مرحله قبل از تاسیس یک واحد صنعتی (طرح توجیهی) تا مراحل رشد و توسعه ادامه خواهد داشت و حتی آسیب شناسی و ارائه برنامه‌های استراتژیک از خدمات دیگر در این مرکز است. مشاوره در صنعت به معنای عام که دربرگیرنده همه جوانب کسب و کار است به عنوان یک فرهنگ نو ظهور در این طرح تبیین و در حال توسعه است و البته نیازمند همراهی بخش‌های مختلف تخصصی دولتی، خصوصی و تک تک متخصصین است.

در فاز کنونی افراد متخصـص (با حداقل دارای یک تخصص و یا مهارت) می‌توانند جهت عضویت و بهره‌مندی از مزایای طرح مذکور به  پورتال این پردیس به نشانی www.kishtech.ir و یا سایت www.kishindustry.ir مراجعه و پس از مطالعه طرح و مزایای آن فرم مربوطه را تکمیل کنند و یا باشماره تلفن 02166176196 تماس حاصل کنند.

انتشار محتوا:اخبار رسمی