سازمانها برای افزایش مزیت رقابتی و سود خود اقدام به سرمایه گذاری با توجه به منابع محدود میکنند. سرمایه گذاری میتواند در پروژه های زیر ساختی، ارائه محصول جدید، فناوری اطلاعات و غیره باشد. سازمانها میبایست علاوه بر تخصیص بهینه منابع با توجه به منابع محدود به یکی از نکات مهم در فرایند انتخاب پروژه، یعنی انطباق و سازگاری پروژه با اهداف و ماموریت های استراتژیک سازمان توجه داشته باشند. از طرفی همواره ریسک و عدم قطعیت موجب به خطر افتادن منابع و سلامت پروژه های انتخابی میگردد. همچنین بین عوامل مذکور تضاد دیده میشود و بهبود یک هدف موجب کاهش هدف دیگر میگردد. هر چه فرصت سرمایه گذاری دارای بازده بالاتری باشد ریسک زیادتری را با خود به همراه داشته و بالعکس. همچنین پروژه هایی با عدم قطعیت بالا ریسک قابل توجهی را برای سازمانها با آستانه تحمل ریسک پایین تحمیل میکنند و شکست چندین مورد از این پروژها میتواند برای آینده شرکت خطرناک باشد.
***************************************************************
انتخاب پروژه ها با رویکرد مدیریت ریسک یکی از ابزارهایی است که میتواند مدیریت سازمان را در جهت نیل به اهداف فوق یاری رساند. با توجه به ضرورت موضوع نیاز است تا سازمانهای سرمایه گذار با طراحی مدل انتخاب پروژه خاص سازمان خود از بین پروژه های موجود به منظور پاسخ گویی به اهداف سازمان، از طرقی بهترین پروژه ها را انتخاب نمایند. بنابراین در این تحقیق به دنبال آن هستیم که با ارائه مدلی جامع در این زمینه بتوانیم ترکیب پروژهها را به نحوی انتخاب کنیم که علاوه بر بیشینه سازی منافع مالی و استراتژیک حاصل از پروژه ها، ریسک پروژه های انتخابی نیز کمینه گردد و یا آستانه تحمل ریسک سازمان در فرآیند انتخاب پروژه در نظر گرفته شود. فرایند تصمیم گیری در مدل طراحی شده مبتنی بر سه جزء اصلی فرآیند، معیار و ابزار، و در سه فاز ارزیابی و غربالگری پروژه ها، رتبه بندی پروژه ها و انتخاب پروژه های برتر میباشد که در نهایت مدل طراحی شده در یک مورد عملی واقع در منطقه آزاد تجاری صنعتی ارس پیاده سازی و مورد سنجش قرار گرفت. نتایج مورد نظر از پیاده سازی مدل طراحی شده در مورد مطالعه نشان میدهد که پروژههای انتخابی با توجه به محدودیتهای موجود ضمن حفظ همراستایی با استراتژیهای سازمان علاوه بر بیشینه سازی منافع مالی، مجموع ریسک سبد انتخابی را نیز کاهش داده است. کلید واژه: رتبه بندی پروژه، انتخاب پروژه های سرمایه گذاری، تصمیم گیری چند شاخصه، تصمیم گیری چند هدفه اهمیت و ضرورت موضوع ارزیابی و رتبه بندی پروژه های سرمایه گذاری با رویکرد شاخص های چند گانه : در سراسر دنیا مدیران ارشد دائما با مسائل متفاوتی مواجه اند که از آن جمله می توان به چگونگی انتخاب مناسب ترین پروژه ها از بین پروژه های مختلف در دست بررسی، یا چگونگی بهره گیری از علوم و دانش موجود برای پیش بینی شکست یا عدم شکست پروژه های تحت بررسی و به عبارت بهتر چگونگی انتخاب پروژه های تحت بررسی خود به منظور ممانعت از سوء مصرف منابع اشاره کرد. در مفهوم کلی، پروژه می تواند به عنوان یک فعالیت بزرگ که از چند فعالیت به هم مرتبط تشکیل شده است و به وسیله سازمان های مختلف انجام می گیرد و دارای اهداف، برنامه و بودجه مشخصی است تعریف شود. یک فعالیت کوتاه مدت، اقدامی کوتاه مدت است که توسط یک سازمان انجام می پذیرد و ممکن است با فعالیت های دیگر ترکیب شود و یک پروژه را به وجود آورد (آرچی بالد، 1992).
یکی از وظایف مهم مدیران پروژه، انتخاب پروژه ها برای اجرا در سازمان ها می باشد. انتخاب پروژه، فرایند ارزیابی منحصر بفرد پروژه و یا گروهی از پروژه ها برای اجرا می باشد. یکی از نکات مهم در فرایند انتخاب پروژه، انطباق و سازگاری پروژه با اهداف و ماموریت های استراتژیک سازمان می باشد. هر سازمانی که برای بهبود و یا افزایش سود سرمایه گذاری می کند یک پورتفولیو سرمایه گذاری دارد. یک پورتفولیو از پروژه ها، یک گروه از پروژه هاست (شامل صدها پروژه و یا فقط تعدادی محدودی پروژه )و این پورتفولیو می تواند پروژه هایی در یک یا چند برنامه باشد که تحت رهبری و مدیریت یک سازمان انجام می شود. از سوی دیگر به ندرت پیش می آید که منابع کافی برای انجام هر پروژه ای که پیشنهاد می شود وجود داشته باشد . از این رو این پروژه ها بایستی برای منابع کمیاب که از طرف حامی مالی پروژه مشخص می شود با یکدیگر رقابت کنند به همین دلیل نیاز است تا از بین پروژه های موجود به منظور پاسخ گویی اهداف سازمان، از طرقی بهترین پروژه ها انتخاب شود. انتخاب ترکیب مناسب از پروژه های سودرآور بالقوه فعالیت های مهمی در بسیاری از سازمان ها هستند (مردیچ و منتال، 1995؛ کوپر،1993؛ مارتینو، 1995).
اكثر شركتها در ايجاد، حفظ و تنظيم پروژهها دچار مشكل مي شوند. غالباً شركت ها پروژه هايي را انجام مي دهند و از آنها حمايت مي كنند كه با اهداف بلند مدت و استراتژيكشان همراستايي کامل نداشته و يا كلاً با آن متضاد است. دليل آن را مي توان در نظر نگرفتن عوامل كليدي موثر در ايجاد و تنظيم اين سبد و نيز در نظر نگرفتن محدوديت هاي موجود درون و برون سازماني دانست. عدم وجود فرآيند نظام مند انتخاب و حذف پروژه ها در شركت ها و سازمان ها موجب مي شود پروژه ها به صورت غير تخصصي و سليقه اي انتخاب شوند. در نتیجه در نظر نگرفتن توان داخلي شركت ها هنگام انتخاب و تنظيم سبد پروژه باعث شده است شركتها در انجام تعهدات زماني و جريان نقدي حاكم بر شركتها دچار مشكل شوند و قادر به تامين هزينه هاي جاري خود نباشند و تا مرز ورشكستگي نيز پيش روند. مديريت سبد پروژه فرايند تصميم گيري پويايي را مهيا مي سازد كه مي توان در آن ارزش ها را مورد سنجش قرار داد پروژه هاي سازمان را اولويت بندي كرد و در نهايت منابع محدود سازماني را براي دستيابي به اهداف كلان سازمان به درستي بين پروژه ها تخصيص داد (بهزاد ابونيا عمران، 1387). نحوه اجرای این مدیریت پورتفولیو، بین سازمان ها متفاوت است و می تواند شامل استفاده از فرایند های صریح و تکنیک هایی برای ساده سازی باشد (کوپر و همکاران، 1998). با توجه به گستردگي مفاهيم و مدل هاي ارائه شده در موضوع انتخاب پروژه و مديريت سبد پروژه، ليكن مدل هاي موجود عمدتا به صورت تئوري و کلی بوده و چندان به مرحله عملياتي وارد نشده اند به طوریکه با توجه به تفاوت ماهیت رشته فعالیت های مختلف، اساسا ارائه یک چارچوب کلی برای همه سازمان ها از کارایی کافی برخودار نخواهد بود. همچنین در مفاهیم مدیریت سبد پروژه ها، تطابق اهداف و استراتژي هاي پروژه با اهداف و استراتژي هاي سازمان مطلبي به مراتب مهم تر از سود پروژه ها بوده است كه بايستي به آن توجه ويژه اي داشت.
در اين تحقيق سعي بر آن است با ارائه يك چارچوب مفهومي و معرفي ابزارها و تكنيك هاي مفيد در هر مرحله، مدلي مناسب براي تسهيل در مديريت پروژه هاي سرمايه گذاري برای سازمانهای پروژه محور بدست آيد. در نهایت مدل طراحی شده را در یک مورد مطالعه در منطقه آزاد ارس برای انتخاب طرح سرمایه گذاری بهینه به کار میگیریم.
مرجع :https://www.dgload.com