پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت_گروه مدیریت:
آیا کارمندان دورکاری که در فضای کار اشتراکی فعالیت میکنند، بیش از آنکه به سازمان اصلی خود وابسته باشند، هویت شغلی خود را با محیط کار فعلی تعریف میکنند؟
از زمانیکه اولین فضای کار اشتراکی، در سال ۲۰۰۵ در سانفرانسیسکو ایجاد شد تاکنون بیش از ۱۴ هزار دفتر کار اشتراکی دیگر در سراسر جهان افتتاحشده است. درحالیکه نسل قبلی محیطهای کار، بهدنبال فراهم کردن پشتیبانی و منابع دیگری برای کارمندان بود که در خانه یا کافهها در دسترس نبود، محیطهای کار امروزی به فضایی تبدیلشدهاند که نیازهای سازمانهای بزرگ را نیز برآورده میکنند. ازیکطرف، این دفاتر، برای کارمندانی مفید هستند که بهصورت ریموت یا دورکاری فعالیت میکنند، زیرا آنها را اجارههای سنگین و بلندمدت دفاتر مستقل، راحت میکنند. از طرف دیگر، کسبوکارهای کوچکی که در مراحل ابتدایی راه خود هستند و هنوز طرح قابلاطمینان یا نرخ رشد چشمگیری ندارند، بهلطف انعطافپذیری بالای محیط کار اشتراکی، عملیات خود را کاملاً به این دفاتر منتقل میکنند.
طی چند سال گذشته، محققین مطالعاتی را آغاز کردهاند مبنی بر اینکه فضای کار اشتراکی، چه تأثیری بر کارمندان منفرد دارد. رفاه، برندینگ، زیباییگرایی و فرهنگ منحصربهفرد افرادی که کنار هم زیر یک سقف کار میکنند، برخی از فاکتورهای تأثیرگذار موردمطالعه بودند. محققان دریافتند که مزایای دفاتر کار اشتراکی برای کارمندان، بیشتر از محیط کار سنتی است. کارمندان در محیط کار اشتراکی، سطوح بالاتری از انعطافپذیری و پیشرفت (بهمعنای انرژی و سرزندگی و همچنین یادگیری در طول کار) را تجربه میکنند. بهعلاوه، آنها توانایی و مهارت بیشتری در شبکهسازی به دست میآورند و بیشتر و عمیقتر حس میکنند که «یک جامعه» هستند. بااینحال محققین مدتها نمیدانستند که این مزایا، چه تأثیری بر کسبوکار اصلی کارمندان دارد.
محققان و استادان دانشکدهی کسبوکار دانشگاه میشیگان در آخرین مجموعه تحقیقات خود، تصمیم گرفتند به یک سؤال مرتبط پاسخ دهند: «فرهنگ قوی و سطح بالای فضای کار اشتراکی، چگونه بر هویت حرفهای کارمندان و سازمانهای آنها تأثیر میگذارد؟»
تیم میشیگان میخواست بداند که کارمندان تا چه حد هویت حرفهای خود را باتوجهبه فضای کار اشتراکی میشناسند و آیا این موضوع، تأثیری بر احساس تعلق و تعهد کارمندان نسبت به سازمان و کارفرمای اصلی دارد یا خیر. فراموش نکنیم که سازمانها، منابع ارزشمندی را روی پروش فرهنگسازمانی و تقویت ارتباط بین کارکنان خود سرمایهگذاری میکنند. اما در یک محیط کار اشتراکی که میزبان چندین شرکت و سازمان است، توجه کارمندان به پیامها، هنجارها و ارزشهای مختلفی جلب میشود.
محققین بین سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، با شرکت ویورک (WeWork) همکاری کردند تا بیش از هزار نفر از اعضای جدید آنها را در آمریکا زیر نظر قرار داده و بررسی کنند. ۷۱ درصد از این جامعه، بهصورت تماموقت کار میکردند. کارمندان تماموقت، یا برای شرکتهایی کار میکردند که کلاً در ویورک واقعشده بودند یا کارمندان و تیمهای دورکار بودند. ۲۹ درصد باقیمانده، صاحبان کسبوکار، پیمانکاران، کارفرمایان تکنفره و کارکنان نیمهوقت را شامل میشدند. محققان در یک نظرسنجی از جامعهی آماری خواستند که میزان موافقت خود را با چنین عباراتی تعیین کنند: «من در ویورک اشتراکات زیادی با دیگران دارم.» و «من اشتراکات زیادی با اعضای سازمان خود دارم.» کارشناسان ازطریق این مقایسه متوجه میشدند که کارمندان، هویت شغلی خود را با محیط کار اشتراکی WeWork میشناسند یا با سازمان خود. کارشناسان، هویت حرفهای را ارتباط کارمندان (به لحاظ احساسی، روانشناختی و ذهنی) با کارفرما تعریف و آن را بین مقیاس یک تا پنج، اندازهگیری میکنند، بهطوریکه عدد یک نشانگر کمترین میزان تعلق و عدد پنج نشانگر بیشترین ارتباط است.
نتایج حاکی از آن بود که کارمندان، هویت حرفهای خود را تا حد بسیار زیادی با سازمانی که در آن کار میکنند میشناسند، حتی پس از مدتها کار کردن در فضای ویورک. اکثریت امتیازات جمعآوریشده درزمینهی ارتباط هویت حرفهای و سازمان، بالای ۴ امتیاز بود. بهطورکلی کارمندان هویت حرفهای خود را بسیار کمتر از چیزی که تصور میشد، به ویورک مرتبط میدانستند. به عبارتی امتیازی که اکثریت آنها به رابطهی هویت حرفهای و محیط کار ویورک داده بودند، در همان مقیاس پنج نقطهای، یک امتیاز پایینتر بود. تفاوت بارز در امتیازات، نظر محققین را جلب کرد و آنها تصمیم گرفتند علت را بیابند.
تیم تحقیقاتی در پایان مطالعات خود از کارمندان خواست که توضیح دهند ویورک، چگونه بر هویت حرفهای آنها اثر میگذارد. برخی از پاسخدهندگان، کاملاً بیطرف بودند و میگفتند: «اینجا فقط یک فضای کاری است.» برای این افراد، مزایای اصلی عضویت در ویورک، استفاده از عناصر کاربردی مانند امکانات دفتر و راحتی مکان بود. اما سایر کارمندان اظهار کردند که ویورک، نقش مهمی در شکلدهی هویت حرفهای و سازمانی آنها ایفا میکند. این گروه، امتیازات بالاتری به هر دو گزینه (تأثیر ویورک – تأثیر سازمان) داده بودند، هرچند هنوز هم فاصلهی امتیازات سازمان و امتیازات ویورک، کاملاً مشهود بود. بهعلاوه این افراد در ساعات کاری خود، بهرهوری و انرژی بیشتری را تجربه میکردند.
یافتههای محققین نشان میداد که هویت برند ویورک، هویت سازمانهایی را که در این فضا ساکن شدهاند، تضعیف نمیکند. بهعلاوه اگر محیط کاری افراد با پیامها و ارزشهای سازمان آنها سازگار و هماهنگ باشد، کارمندان نتایج مثبتی را تجربه میکنند. هنگامیکه تیم تحقیقاتی در حال سازماندهی نظرات کارمندان دربارهی چگونگی تأثیرگذاری ویورک بر هویت حرفهای آنها بود، سه تم کلیدی را تشخیص داد. هرکدام از این موضوعات ثابت میکنند فضای کار اشتراکی، چگونه به بهبود رابطهی کارکنان و سازمان منجر میشود و چگونه کارمندان باور دارند که دیگران (مشتریان، سایر کارمندان، رقبا) آنها را درک میکنند.
کارمندانی که در محیط کار اشتراکی فعالیت میکنند، احساس حرفهای بودن و اعتبار بیشتری دارند. درحالیکه مدلهای دورکاری قبلی، چنین احساسی را به کارمندان نمیدادند. درواقع زمانیکه شما بهجای دفتر کار خانگی یا کافه، در یک دفتر کار واقعی کار میکنید، این پیام را برای دیگران ارسال میکنید که باید کار شما را جدی بگیرند و خودتان را هم یک کارمند جدی ببینند. مدتها است که محیط کار، به یکی از نمادهای «مشروع شناختن» شغل تبدیلشده است. درواقع «مشروعیت شغلی» اصطلاحی بود که برخی از کارمندان حاضر در نظرسنجی، در پاسخهای خود بهکاربرده بودند. یکی از مالکان کسبوکارهای خرد، که در دفتر نیویورک ویورک کار میکرد، گفته بود: «من هویت خودم را با سایر استارتاپهای ساکن در ویورک میشناسم.» او حس میکرد که کار کردن در فضای اشتراکی ویورک باعث شده مشتریان و همکاران، شرکت کوچک او را به رسمیت بشناسند. برخی از پاسخ دهنگان نیز به خاطر کار کردن در محیط باپرستیژ و معتبر ویورک، احساس افتخار و اعتمادبهنفس میکردند. بیش از نیمی از پاسخ دهنگان نیز تصدیق کرده بودند که مکان یا لوکیشن دفتر ویورک، یک امتیاز محسوب میشود.
کارکنانی که از کمکهزینهی شرکت خود بهرهمند میشوند، حس میکنند که کارفرما صرفنظر از مکان کار، نیازهای آنها را جدی میگیرد. درنتیجه این کارکنان معتقدند که کارفرما، برای آنها ارزشی معادل کارمندان حضوری قائل است. یکی از پاسخدهندگان گفته بود: «دفتر مرکزی شرکت ما در کالیفرنیا واقعشده و ۹۰ درصد از کارمندان، بهصورت تماموقت و حضوری در محل دفتر مرکزی کار میکنند. به همین علت وقتی من و تیم مرا در ویورک ساکن کردند، حس کردیم که از فضای سازمان دور شدهایم. درعینحال ما میدانیم که شرکت برای ما ارزش و اهمیت قائل است، زیرا برای دورهم نگهداشتن ما در یک دفتر اداری، هزینه میپردازد.» یکی دیگر از پاسخدهندگان دیگر نیز که در دنور سکونت داشت، اذعان کرده بود که شرکت او را ارزشمند میداند و اتمسفر و معاشرت انسانی در دفتر ویورک، به او احساس مهم بودن میدهد. اظهارات مشابه زیاد دیگری هم وجود داشت مبنی بر اینکه فضای کاری، چه تأثیری روی تصویر کارمندان از خودشان میگذارد. این امر بهنوبهی خود، رابطهی هویت حرفهای افراد با سازمان را نیز تقویت میکند.
فضای کاری اشتراکی به کسبوکارهای نوپا کمک میکند تأثیر مثبتی بر مشتریان بالقوهی خود داشته باشند. یکی از وکلایی که در منطقهی خلیج سانفرانسیسکو کار میکند، گفته بود: «من معمولاً با کارآفرینان جوان و استارتاپهای حوزهی فناوری همکاری میکنم. همچنین با بسیاری از کارگران جوان بسیار ماهر نیز کار میکنم.» این وکیل معتقد بود که طراحی دفتر ویورک، به کسبوکار او را جلوهای حرفهای میدهد و تأثیر مثبتی بر رابطهی او با موکلان دارد. مالک یک شرکت بالغ فناوری در منطقه DC نیز گفته بود: «من در حال اجرای تغییرات بزرگی در کسبوکار خود هستم. منتقل کردن کارمندان شرکت به محیط ویورک، بخشی از استراتژی من بود تا آنها را وادار کنم به شیوهی متفاوتی فکر کنند. فضای کار اشتراکی بخشی از هویت جدید ما است.» این مالک معتقد بود که روش جدید کار، هم به مشتریان و هم به کارمندان کمک میکند ذهنیت روشنی نسبت به تغییرات به دست آورند. این امر باعث میشود کسبوکار او بهتر دیده شود و رشد کند. برخی از کارمندانی که شرکتهایشان خارج از ویورک مستقر بود، اظهار میکردند که برند WeWork روی تصویر برند شخصی آنها تأثیر گذاشته است. یکی از پاسخدهندگان گفته بود: «اخیراً سازمان ما در تلاش بود که خود را بازتعریف کند. به همین دلیل مدل استارتاپی را در پیش گرفت. ساکن شدن ما در ویورک به سازمان کمک میکند بهجای گیرکردن در گذشته، پرانرژی و با تمرکز بر آینده عمل کند.»
نتایج این پژوهش، یکی از نتایج کلیدی تحقیقات سالهای قبل را نیز تائید میکند: کار کردن در محیط کار اشتراکی، هم به متغیرهای کاربردی و مالی و هم به متغیرهای تجربی و فرهنگی بستگی دارد. فضای کار اشتراکی در سطح پایه، سرویسی است که امکان دسترسی و اشتغال در یک دفتر کار را تسهیل میکند. بااینحال، این فضا یک محصول اجتماعی نیز هست که احساس تعلق را در اعضای خود به وجود میآورد. بهعلاوه، فضایی است که طیف دموگرافیک وسیعی را هدف قرار میدهد، بهعنوانمثال زنان، رنگینپوستان، شرکتهای اجتماعی، وکلا، معماران و کسبوکارهای مد و فشن، بهراحتی در آن کار میکنند.
ازآنجاکه دفاتر کار اشتراکی، بهصورت بلندمدت اجاره داده نمیشوند و ارائهدهندگان خدماتی متعددی نیز در این زمینه وجود دارند، امکان جابجایی در آنها آسان است. به همین دلیل اعضا بهراحتی فضایی را انتخاب میکنند که نشاندهندهی هویت حرفهای و شخصی و همچنین هویت مطلوب کسبوکار آنها باشد.
آخرین یافتههای تحقیقات هم نشان میدهد زمانیکه سازمانها، وقت میگذارند و بهترین فضای کار اشتراکی را که با اهداف آنها درزمینهی کارمندان و رشد کسبوکار هماهنگ است، انتخاب میکنند، کارمندان سطوح بالاتری از پیشرفت را تجربه میکنند. البته خود سازمانها نیز از این انتخاب منتفع میشوند زیرا کارمندان، هویت حرفهای خود را بیشتر با ارزشها و اهداف سازمان مرتبط میدانند.