بهداشت، ایمنی و محیطزیست (HSE)را اصطلاحاً HSE گفته میشود که حروف آن مخفف کلمات زیر هست: H: Health بهداشتکار S: Safety ایمنی کار E: Environment محیط زیست
مقدمه:
بهداشت و ایمنی از سال 1885 میلادی باهم مطرح شده اند و هر جا که ایمنی مطرح شده است سخن از بهداشت و محیط نیز به میان آمده است.
مباحث ایمنی بعد از انقلاب صنعتی به دلایل افزایش آمار مرگومیر کارگران مطرح گردید. مسائل محیطزیست نیز بعد از انقلاب صنعتی به وجود آمد و به شکل حادی مطرح گردید.
همچنین به دلیل شرایط و سنگینی کار در معادن زغالسنگ و افزایش بیماریهای ناشی از کار در میان کارگران، بحث بهداشت نیز مطرح گردید و در گام بعدی ارتباط بین بیماری و وقوع حادثه کشف گردید.
بهعبارتدیگر، وقتی کارگری بیمار شود حادثه میآفریند یا اینکه دچار حادثه میشود .
با افزایش بیماریها نیز حوادث افزایش مییابد و اینها بهگونهای به یکدیگر متصل هستند.
به جهت اهمیت این موضوع میبینیم که در قانون کار آمریکا که در سال 1970 تصویبشده است بخشی تحت عنوان ((رایت تونو)) گنجاندهشده است که بر حق کارکنان و کارگران نسبت به شناخت خطرات و مشکلات محیط کارشان تصریح دارد.
این مسئله یکی از حقوق کارکنان است و باید توسط کارفرمایان به آگاهی آنان برسد تا بدانند در چه محیطی کار کنند و در این صورت موضوع تعهد که از الزامات HSE است در او ایجاد میشود و میتواند بهعنوان یک همکار و همراه به کارکنان کمک کند.
که این قانون بهعنوان ارگونومی HSE مطرح است. لذا بهطورکلی میتوان گفت که واژه ایمنی مترادف با امنیت هست به عبارتی امنیت هر موسسه و محیط کاری و حتی هر کشوری ، درگرو ایمنی و رعایت مسائل و تکنیکهای کاربردی و عملی مربوط به آن میباشد.
لذا اگر بخواهیم محیط امنی در محل کار خود و حتی در کشور خود به وجود بیاوریم و نیروی انسانی در آن احساس امنیت کند و تجهیزات، ساختمانها و امکانات به بهترین شکل مورداستفاده قرار بگیرند، باید محیط ما ایمن باشد .
بنابراین در تعریف HSE بهطورکلی تر میتوان ابعاد زیر را نیز عنوان نمود: فنی،پزشکی، فرهنگی و اجتماعی – رفتاری و روانی
در حقیقت HSE، موضوعات بهداشت، ایمنی و محیطزیست را در پروژهها تحت کنترل خود درمیآورد؛ بهعبارتدیگر در هرکدام از شاخههای HSE، مواردی گنجاندهشده که هر یک بهتنهایی شامل موارد متعددی میباشد که در زیر به آنها اشاره میشود.
در سازمان، موضوع بهداشت که شامل بهداشت عمومی (فردی) بهداشت محیط و بهداشت حرفهای میشود حائز اهمیت است. بهداشت فردی بهسلامت مجموعه افراد مربوط میشود و بهداشت محیط پیرامون سازمان را دربرمی گیرد و بهداشت حرفهای نیز شامل یک سری آنالیزهای شغلی میشود.
در هر سازمان، یک سری مخاطرات ایمنی وجود دارد که در صورت عدم رفع آن مغایرتها ممکن است منجر به حوادثی شود.
درزمینهٔ ایمنی در سازمان، مسائل گستردهای مطرح میشود که خود شامل چند دسته است. دسته اول مربوط به ایمنی در عملیات میباشد که خود شامل کار در ارتفاع، جوشکاری و برشکاری، ایمنی تجهیزات و ماشینآلات و… میباشد.
دسته دوم مربوط به ایمنی در سازمان است که شامل ایمنی انبار، مدیریت حریق، محصورسازی، علائم هشداردهنده و … میباشد. و دسته سوم شامل ایمنی اشخاص در سازمان می باشدکه شامل حذف یا کاهش مخاطرات و استفاده از تجهیزات حفاظت فردی است.
محیط زیست محیطی است شامل هوا، آب، خاک، منابع طبیعی، گیاهان، جانوران، انسانها و روابط متقابل بین آنها که سازمان در آن فعالیت مینماید.
محیط میتواند از درون یک سازمان تا سیستم محلی، منطقهای و جهانی گسترش یابد. لازم به ذکر است فعالیتهای سازمان دارای جنبههای محیط زیستی میباشد که میتواند با محیطزیست تأثیر متقابل داشته باشد
به تأثیر مستقیم گازهای گلخانهای در جو یک سیاره روی سطح آن گفته میشود. در این فرایند پرتوهای موجود در جو آن سیاره سطح آنرا به اندازهای گرم میکند که گویا اتمسفر در آن موجود نباشد .
از اینرو موجب دگرگونی آبوهوا میشود.اشتباه است. بین افزایش میزان گازهای گلخانهای موجود در جو با گرم شدن کره زمین ارتباط مستقیمی وجود دارد.
زمین مقداری از انرژی خورشید را جذب میکند و باقی آن را بازمیتاباند. در طی این فرایند طول موج نور تغییر پیدا میکند. بعضی از گازهای موجود در جو زمین، این تابش خروجی را جذب میکنند.
این تابش عمدتاً در محدودهٔ فروسرخ است. مولکول گازهای گلخانهای، بسیار بیشتر از سایر گازها نور فروسرخ را جذب میکند.
جذب انرژی توسط مولکولهای گاز سبب جنبش مولکول و افزایش انرژی آن میشود. وقتی این اتفاق در مقیاس بزرگ رخ دهد، مانند این است که زمین را با یک پتو پوشاندهایم. دمای کل نواحی زمین افزایش مییابد. این پدیده اثر گلخانهای نامیده میشود.
گازهای گلخانهای:
(به انگلیسی: گاز گلخانهای) گازهایی هستند که باعث اثر گلخانهای در جو میشوند. این گازها میتوانند تا مدت زیادی حرارت را در خود نگه دارند، و امروزه اضافه شدن بیش از حد گازهای گلخانهای به جو زمین، باعث افزایش دمای زمین شدهاست.
از مهمترین این گازها میتوان از بخار آب و دیاکسیدکربن نام برد. از دیگر گازهای گلخانهای میتوان متان را نام برد که دراثر خوردن چوب توسط موریانه تولید میشود.
گازهای گلخانهای عبارتاند از ترکیبات گازی که در «اثر گلخانهای» نقش دارند. عمدهترین گازهای طبیعی از این دسته عبارتاند از: بخار آب (۶۰ درصد)، دیاکسید کربن (۲۶ درصد) و ازن.
دیگر گازها که اهمیت کمتری دارند عبارتاند از: متان، اکسید نیتروژن، سولفید هگزافلوراید، هالوکربنها مثل فرئون و دیگر CFCها.
ترکیبات گازی عمده اتمسفری یعنی اکسیژن و نیتروژن (N۲ and O۲) جزء گازهای گلخانهای محسوب نمیشوند به این دلیل که گازهای دو ملکولی همسان مثل: N۲, O۲, H۲ و غیره نقشی در جذب اشعه فروسرخ ندارند.
نقش انسان در افزایش این گازها:
فعالیتهای صنعتی و کشاورزی انسانها در افزایش این گازها نقش دارند. بیشترین اثر فعالیتهای انسانی بر افزایش گاز دیاکسید کربن است. موارد زیر نمونهای از نقش انسان در افزایش این گازها میباشند:
سوختهای فسیلی و جنگل زدایی – افزایش دیاکسیدکربن
چرای دامها و کشتهای غرقابی مثل برنج – افزایش غلظت متان
نام پدیدهای است که منجر به افزایش میانگین دمای زمین و سطح اقیانوسها شدهاست.طی ۱۰۰ سال گذشته، کرهٔ زمین بهطورغیرطبیعی حدود ۰٫۷۴ درجهٔ سلسیوس گرمتر شده که این موضوع دانشمندان را نگران کردهاست.
برخی از دانشمندان معتقدند که دهههای پایانی قرن بیستم، گرمترین سالهای ۴۰۰ سال اخیر بودهاست.گزارشها حاکی از آن است که ۱۰ مورد از گرمترین سالهای جهان تنها از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۷ به ثبت رسیدهاست که این میزان در ۱۵۰ سال گذشته بیسابقه بودهاست. به نظر میرسد فعّالیّتهای صنعتی در ایجاد این مشکل بسیار مؤثّر بودهاند و به گرمشدن کرهٔ زمین کمک میکنند.
از سال ۱۸۸۰ اندازهگیری دمای هوای کرهٔ زمین آغاز شدهاست و تاکنون نیز ادامه دارد. گفته میشود گرمشدن کرهٔ زمین، در سال ۲۱۰۰ باعث خشکسالی شدید، گرمای سوزان و توفانهای وحشتناک خواهد شد.
به عقیدهٔ بسیاری از دانشمندان با افزایش آگاهیهای عمومی، مصرف بهینه سوخت و انرژی، افزایش سطح فضای سبز و جلوگیری از تخریب جنگلها، بازیافت مواد و استفاده از انرژیهای جایگزین سوختهای فسیلی مانند باد و خورشید میتوان این پدیده و اثرات منفی آن بر زندگی بشر را کنترل کرد. در نشست آبوهوایی کانکون مکزیک که در ماه دسامبر ۲۰۱۰ تشکیل شد ۱۹۳ کشور شرکتکننده تصمیم گرفتند تا صندوقی ۱۰۰ میلیارد دلاری را به منظور کمک به کشورهای در حال توسعه در مبارزه با گرمایش زمین تأسیس کنند.
علل :
گازدیاکسید کربن، که عمدتاً از کاربرد سوختهای فسیلی ناشی میشود، به عنوان یکی از عوامل افزایش دمای زمین مطرح است.
هیئت بین دولتی تغییرات آبوهوایی (IPCC) میگوید تغییرات جوی که در سراسر جهان مشاهده میشود به احتمال خیلی زیاد ناشی از عواملی است که بشر در آنها دست دارد.
آکادمی ملی علوم آمریکا نیز فعّالیت انسانها و تولید گازهای گلخانهای را علّت اصلی این پدیده معرفی میکند.
دانشمندان با استفاده از دادههای جمعآوری شده از گیاهان، یخچالها و سایر نمونهها به این نتیجه دست یافتهاند و معتقدند که این تحقیقات بهطور قطعی تأیید میکند که فعالیتهای انسانی بر آب و هوا تأثیر میگذارد.
ولی برخی دانشمندان معتقدند که افزایش حرارت در سالهای اخیر را میتوان به فعّالیّتهای خورشیدی و تابش آن نسبت داد. این گروه میگویند تصاعد دیاکسیدکربن و سایر گازهای گلخانهای کمتر از آن است که تغییرات مشاهده شده را توجیه کند.
بیشک انسان در آنچه امروزه به عنوان گرم شدن جهانی از آن یاد میشود، نقش مؤثری داشتهاست. دخالت و برداشت بی حد و حصر نوع بشر در طبیعت باعث دگرگونی عظیمی شده که نمیتوان آن را انکار کرد.
از جمله عوامل طبیعی گرم شدن زمین :
میتوان به دورههای فعالیت خورشیدی، فوران آتشفشانهای بزرگ، چرخههای میلانکوویچ، گردش دماشوری اقیانوس و برخورد سیارکها یا دنبالهدارها اشاره کرد.
اقلیم در مناطق مختلف دنیا با عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا مشخص میشود. ایران فلاتی است مرتفع که در عرض جغرافیایی (۴۰–۲۵)درجه در نیمکرهٔ شمالی و در منطقهٔ گرم واقع است. تقسیمات اقلیمی، که بر اساس مطالعات و پیشنهادهای دانشمندان محیطشناس ایرانی تدوین شده عموماً در حیطهٔ معماری شامل تقسیمبندیهای چهارگانه به شرح زیر است:
اقلیم گرم و خشک (فلات مرکزی ایران)
اقلیم سرد کوهستانی (مناطق کوهستانی غرب کشور)
اقلیم معتدل و مرطوب (کرانهٔ جنوبی دریای خزر)
اقلیم گرم و مرطوب (کرانهٔ شمالی خلیج فارس و دریای عمان)
اقلیم شناسی
آبوهواشناسی یا اقلیمشناسی به دانش مطالعه اقلیم و مشخصات متوسط آب و هوایی در یک دوره بلند مدت گفته میشود. این شاخه از دانش نوین شاخهای است از رشتهٔ دانشهای جوی و نیز زیر رشته جغرافیای طبیعی بوده که خود جزئی از علوم زمین به شمار میرود.
امروزه اقلیمشناسی دربرگیرندهٔ اقیانوس شناسی و زیست-زمین شیمی است. اقلیمشناسی در سطح ابتدایی آن میتواند با واژهٔ پیشبینی هواشناسی نامیده شود که به کمک روشهای کمی انجام میشود. مدلهای اقلیمی در طیف گستردهای از اهداف از بررسی تغییرات آب و هوایی و سامانههای اقلیمی نا پیشبینی آینده بهکار گرفته میشوند.
در خصوص اقتصاد، دو نگرش متفاوت وجود دارد. اقتصاد در نگاه مدرن گاه به عنوان يك «علم» مطرح است كه همچون رياضيات و علوم فني، مبتني بر سلسله مفروضاتي شكل گرفته است. از سوي ديگر برخي معتقدند اقتصاد را نميتوان مانند ديگر رشتههاي فني و مهندسي بيطرف دانست. اصول و ارزشهاي فرهنگي شكلدهنده اقتصاد هستند و عملاً اقتصاد را نميتوان مستقل از فرهنگ و با توجه به وابستگي اقتصاد به فرهنگ، نبايد مبناي مشتركي براي رفتارهاي اقتصادي در همه فرهنگها و جوامع تعريف نمود.
شيوه اثربخشي فرهنگ بر اقتصاد
غرب با تأكيد بر راسيوناليسم (عقلانيت ابزاري)، ميكوشد تا اصولي جهانشمول براي رفتار اقتصادي جوامع تجويز نمايد، در حالي كه عنصرِ فرهنگ حتي وراي عقلانيت مادي، در تعيين ساختار و رفتار اقتصادي نقشآفرين است. به عنوان مثال اگر طبق عقلانيت ابزاري، اصالت سودآوري مطرح باشد و انسان موجودي طالب سود –به عنوان مطلوب نهايي- انگاشته شود، هر بازار و صنعتي كه سودآوري داشته باشد بايد لاجرم جزئي از اقتصاد يك جامعه قرار گيرد.
در حالي كه اين مسئله نادرست بوده و در واقع فرهنگ دليل اصلي رفتارهاي اقتصادي و تعيينكننده چگونگي بروز اين رفتارهاست.
مكانيسم تأثير فرهنگ بر اقتصاد از الگو يا مكتب خاصي – همچون اصالت سود- پيروي نميكند و هر گونه انديشه بشري ميتواند بروز ويژه و منحصر از رفتار وي داشته باشد. به عنوان مثال صنعت «گوشت خوك» يا اقتصاد «جنسي» به رغم سودآوري سرشار اقتصادي، در بسياري از كشورهاي اسلامي اساساً موضوعيت ندارد و اين امر، خود دليلي بر مدعاي غلبه فرهنگ بر تصميمگيري بر مبناي اصول عقلانيت ابزاري است.
با توجه به اين موضوع نميتوان الگويي جامع و جهانشمول براي رفتار اقتصادي انسان در نظر گرفت مگر اينكه تفاوت فرهنگي انسانها را از اساس انكار نموده و دچار يكسانانگاري در متد زيست بشري شويم. نظام سرمايهداري كه در عصر حاضر بنا به دلايل متعدد سياسي و… توانسته استيلاي خود را بر جهان اظهار كند، تا چندي پيش اصرار بر اين يكسانسازي ارزشي در رفتار اقتصادي داشت و برمبناي همين اصل از دهكده جهاني سخن ميگفت، كه حتي در ساليان گذشته نقدهاي بسياري بر همين طرز تفكر از سوي اساتيد اقتصاد و فلسفه غرب نيز وارد شده است. تجربه يكسانسازي، پيشتر نيز درحالي در كشورهاي بلوك شرق تحت تأثير مكتب ماركسيسم به اجرا درآمد و قائل به انكار تفاوتهاي فرهنگي و رفتاري انسانها بود كه امروزه با فروپاشي بلوك شرق، ديگر خبري از مروجان اين تئوري ضدفطرت نيست. اقتصاد داراي مباني فرهنگي است و اصل وجود رابطه بين اقتصاد و فرهنگ، امري واضح است. اساساً هر نظام اقتصادي، فرهنگ مختص به خودش را دارد و مباني دارد كه طبق مباني فرهنگ آن جامعه به وجود ميآيد.
انكار فرهنگِ اقتصادي از سوي غرب
ليبراليسم گرچه با تكيه بر اقتصاد بازار، متكي به عدم دخالت هرگونه جهتگيري فرهنگي و نظام ارزشي بر فرايندهاي اقتصادي است و دخالت ايدئولوژي در اقتصاد را مانع توسعه معرفي ميكند، اما حتي بسياري از اقتصاددانان غرب نيز خود به اين مسئله اذعان مينمايند كه همين طرز تفكر، خود برخاسته از ايدئولوژي است كه فرهنگ مدرنيته بر فضاي غرب مسلط نموده است. فرهنگي كه ميتوان در عصر حاضر تجلي آن را در نظام «سرمايهداري» مشاهده كرد. اصالت سرمايه در اقتصاد غرب، ساليان درازي توسط فيلسوفان مدرن طي طريق نموده تا به عنوان ارزش كليدي جامعه غربي پذيرفته شده است. اگر ليبراليسم تأكيد و ادعا بر آزادي در نفي يا پذيرش هرگونه انديشه دارد، پس چرا مخالفان نظام سرمايهداري در دولتهاي غربي، به هرج و مرج طلبي متهم ميشوند؟ آيا اگر در اصول فلسفي جهانشناسي نظام سرمايهداري نظير «فردگرايي» و «انسانمحوي»، «اصالت سود» تشكيك صورت گيرد، در مقام عمل آيا سيستم اقتصادي غرب آن را خواهد پذيرفت؟ يا اين ادعاي آزادي و بيجهت بودن اقتصاد، امري محال است تا سيستم اقتصادي ساير كشورها نيز به بهانه يكسان بودن مباني و اصول علم اقتصاد- و اساساً «علم» خواندن اقتصاد- همگرا و همراستا با اين سيستم سرمايهداري گام بردارد؟
سير تجربه تاريخ اقتصادي خود غرب نيز مؤيد تأثير همهجانبه فرهنگ بر رفتار اقتصادي است. به عنوان مثال اروپا در بدو رنسانس، نظام اقتصادي ويژه خود را داشت و نوعي از اقتصاد متكي بر تفكر مسيحي را دنبال ميكرد. حتي در ابتداي رنسانس، تفكري در جامعه به وجود آمده بود كه انسان ميتواند از معيشت و اقتصاد بگذرد و مستمراً به عبادت بپردازد. اين در حالي است كه با گذشت حدود400 سال و پس از آن كه مباني تفكر ليبرال در جامعه غربي حاكم شد، اقتصاد سرمايهداري نيز شكل گرفت. در اقتصاد سرمايهداري، استعمار داخلي و خارجي موضوعيت يافت و اساساً فرهنگ استعماري و اقتصاد سرمايهداري در نسبت بسيار نزديك با يكديگرند. كشورهايي كه فرهنگ استعمارگري در آنان پررنگتر است، پس از مدتي به قدرتهاي برتر اروپا تبديل ميشوند. به عنوان مثال انگلستان كه از نظر ژئوپولتيك، موقعيت برخي كشورهاي اروپايي را ندارد اما به دليل استعمار، به يكي از قدرتهاي اصلي صنعتي اروپا تبديل ميشود.
استفاده از ابزارهاي فرهنگي براي اقتصاد
يكي ديگر از دلايلي كه ادعاي استقلال فرهنگ از اقتصاد را به چالش ميكشد، استفاده از ابزار فرهنگ براي ترويج يا تحديد يك رفتار اقتصادي است. گرچه غرب، دخالت فرهنگي در چرخه اصطلاحاً طبيعي اقتصاد را محكوم ميكند، اما در همين غرب، ابزار تبليغات به منظور شكلدهي به رفتار فرهنگي منجر به بروز يك رفتار اقتصادي بسيار مورد استفاده است. جالب اينجاست كه حتي همين تبليغات تجاري، مبتني بر «فايدهانگاري» نيستند و چه بسا مشوق رفتارهاي اقتصادي يا تهيه محصولاتي هستند كه اساساً هيچ فايدهاي براي مصرفكننده ندارند و از طريق تهييج احساسات و «مفيدنمايي» محصولات، فرد را مجاب به بروز رفتاري اقتصادي مينمايند. البته بعد «اصالت سود» نهايتاً در تبليغات تجاري نيز به چشم ميخورد، اما سؤال جدي اينجاست كه «اصالت سود براي چه كسي» موضوعيت دارد؟ اصالت سودآور بودن براي مصرفكننده، يا براي «سرمايهدار». اينجاست كه دم خروس لفاظيها خود را نشان ميدهد و مشخص ميشود اصالتِ سود هم صرفاً براي تأمين منافع سرمايهداران كارايي دارد و عموم مردم جامعه بايد رفتار خود را در جهتي تنظيم كنند كه سرمايهداران به منفعت بيشتري برسند.
فرهنگ اقتصادي برخاسته از اسلام نيز بر تكثر فرهنگي
دين اسلام به تفاوت فرهنگي اصالت ويژه ميدهد و اين تفاوتها را ويژگي خلقت انسان برميشمرد «وجعلناكم قبائل و شعوبا لتعارفوا». برخلاف ساير نظامات كه ميكوشند براي انسانها، پايه رفتاري مشترك ارائه دهند، در اسلام تأكيد اصلي بر تفاوتهاي فرهنگي و در مقابل شكلدهي به يك نظام هنجاري از «بايدها و نبايدها» است. به عبارتي اسلام بر خلاف رويههاي حاكم در سيستمهاي اقتصادي غرب كه سالياني كشاورزي را مبناي نهايي اقتصاد برميشمردند (فيزيوكراتيسم)، روزگاري بازرگاني را به عنوان مبناي مشترك و اساس اقتصاد جوامع ترويج ميكردند (مركانتليسم) و در برههاي كار را تنها عامل مولد اقتصاد ميدانستند (ماركسيسم) و اكنون به پول و سرمايه به عنوان مهمترين محرك اقتصاد مينگرند (كاپيتاليسم)، در نظام اقتصادي اسلام، تفاوتهاي فرهنگي از ابتدا معين كننده نظام حاكم بر اقتصاد يك جامعه است. لزومي ندارد كشوري با فقدان پايههاي كشاورزي و به عنوان مثال وجود نيروي كار فراوان، زيردست كشور ديگر با منابع زميني سرشار قرار گيرد يا كشوري كه از نظر جغرافيايي ميتواند اقتصاد خود را مبتني بر تجارت شكل دهد، بنا به فرامين صادره نظام سرمايهداري، همواره كارگزار كشورهاي ابرقدرت سرمايهداري باشد.
لذا به نظر ميرسد، به رغم كوشش برخي اقتصاددانان اسلامي براي يافتن يك اصل جهانشمول براي بنانهادن نظام اقتصاد اسلامي، از قضا انعطاف اسلام مقابل مدلهاي مختلف اقتصادي بر مبناي فرهنگ خود نقطه قوتي است كه حذف آن ميتواند مشكلآفرين باشد.
اما آنچه در نظام اقتصادي اسلام بر آن تأكيد شده است، اولاً همان نظام هنجاري است كه حدود شرعي اقدامات و رفتارهاي اقتصادي را تعيين مينمايد. از جمله حفظ قواعد و مرزهاي شرعي در رفتار اقتصادي ميتوان به حفظ اين حدود در مصرف اقتصادي (مثلاً پرهيز از اسراف يا حرمت مصرف محرمات) حدود شرعي در توليد و توزيع (مثلاً حرمت توليد و توزيع شراب)، حدود شرعي در فروش (مثل غش در تبليغ محصول، كم فروشي و…) و نيز حدود شرعي در تعاملات و تبادلات مالي (مثل پرهيز از ربا) اشاره نمود. ثانياً علاوه بر اين حدود شرعي، بايد روح تمامي فعاليتهاي اقتصادي در راستاي شكلدهي به جامعه توحيدي باشد. در اين بعد ديگر صرفاًً شكل ظاهري احكام و حدود مدنظر نيست و رفتارهاي اقتصادي كه خلاف روح نظام توحيدي باشند –از هر جنس فعاليت- نميتوانند مقبول باشند. به عنوان مثال رفتارهايي كه غايت آنها منجر به «تكثر» و «افزايش فاصله فقير و غني» گردد، گرچه نفس فعاليت از جنس محرمات نباشد، اما در اقتصاد اسلامي مردود است.
البته آنچه در خصوص تأثير تفاوت فرهنگي بر اصول اقتصاد اسلامي گفته شد، مبتني بر نظريات برخي محققان اقتصاد اسلامي است و چنانچه اشاره شد، برخي اقتصاددانان اسلامي، معتقد به مسئله فوق نيستند و به نظر ميرسد موضوع اين نوشتار، بايد ميان اين دو گروه به بحث و ديالوگ گذاشته شود تا زمينه همگرايي بيشتر پيرامون ماهيت اقتصاد اسلامي فراهم شود.
فرجام سخن
گرچه برخي نظريات اقتصادي كوشيدهاند تا با در نظر گرفتن مباني مشتركي چون «رفتار عقلاني» يا «اصالت سود»، منشأ واحدي براي همه رفتارهاي اقتصادي ابناي بشر تعريف نمايند، اما آنچه در عمل رخ ميدهد و نمونههاي آن اشاره شد، نشان ميدهد عملاً چنين اتفاقي فارغ از تفاوتهاي فرهنگي و جهتگيري ارزشي انسانها رخ نميدهد.
با توجه به اهميت دو مقوله فرهنگ و اقتصاد و تأثيرات كلان آنها بر وضعيت جامعه، ميتوان ادعا كرد كه اين دو، بر يكديگر هم تأثيرات متقابلي دارند. در زمينه ارتباط ميان اقتصاد و فرهنگ، دو نظريه مطرح شده است؛ نگاه اول مبتني بر نظريات ماركس وبر است كه نقش فرهنگ را در مقايسه با اقتصاد، برجسته ميداند و اساساً اعتقاد دارد توسعه صنعتي در جوامعي كه به توسعه فرهنگي نرسيدهاند اتفاق نخواهد افتاد. ديدگاه دوم كه ماركس به آن اعتقاد دارد بر نقش اقتصاد بر ساخت فرهنگ جوامع تأكيد ميكند. از نظر ماركس، اقتصاد زيربناي اصلي هر جامعه است و فرهنگ و ساير موضوعات، مسائل روبنايي آن جامعه به حساب ميآيند. چه اقتصاد را مبناي فرهنگ دانسته و چه فرهنگ را منشأ رفتارهاي اقتصادي بدانيم، مهم آن است كه اين دو مفهوم، در نهايت خاستگاه مشتركي دارند كه همان «جامعه» است. توجه به جامعه و تفاوتهاي ميان افراد و ارزشها و منافع گروههاي نقشآفرين در جوامع، مجموعاً به فرهنگ و اقتصاد شكل ميدهند و همانگونه كه نميتوان مسئله فرهنگ را فارغ از اقتصاد مورد تحليل قرار داد، در ارائه مدل و الگوي اقتصادي نميتوان به تفاوتهاي فرهنگي انسانها بيتوجهي كرد.
کارگاه 2 روزه آشنایی با استاندارد آسانسورهای الکتریکی ، با رويكرد كاملا علمي و عملي براي توانمند سازي دانشجويان رشته هاي فني آسانسور، كارآموزان و شاغلين بخش آسانسور و پله برقي توسط اساتيد برجسته پرديس فناوري كيش برگزار مي گردد.
جذب متخصصان دانشگاهی و حرفهای صنعتی در طرح ملی مشاوره صنعت و مدیریت
مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت به عنوان یکی از طرحهای ملی از سوی پردیس فناوری کیش است که اکنون این موسسه تصمیم دارد متخصصان دانشگاهی و حرفهای را در زمینههای آموزش، مشاوره و اجرای پروژه در شهر تهران، استانها، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی جذب کند.
به نقل ازپردیس فناوری کیش دپارتمان مشاوره تخصصـی صـنعت و مدیریت، این مجموعه با ارائه طرح ملی مشاوره تخصصـی صـنعت و مدیریت که با هماهنگی دبیرخـانه سازمـان منـاطق آزاد و ویژه اقتصـادی ریاست جمهوری (سازمان منطقه آزاد کیش)، بانک کشاورزی و مرکز رسانه دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفته است در نظر دارد با هدف ایجاد و توسعه فرهنگ مشاوره در حوزههای تخصصی برنامهریزیهایی داشته باشد.ضمنا سامانه مشاوره از راه دور در این خصوص ثبت اختراع و تاییدیه علمی لازم را کسب کرده است.
دکـتر داود رمضـانی مـدیر عامـل پردیس فنـاوری کیش اعلام کرد ایـن طرح در چهـار فـاز اجرا خواهـد شـد، که در فـاز نخست این طرح جـذب افراد حقیقی و حقوقی واجد شرایط (افراد دانشگاهی و یا صنعتی بدون محدودیت نوع فعالیت) در شهر تهران، استانها، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی که توانایی لازم در زمینههای آموزش و مشاوره و اجرای پروژه دارند، را در بر میگیرد.
وی در تشـریح این طرح افزود، فراهم شـدن امکان بستر مشاوره حضوری و به ویژه آنلاین به صورت همزمان و چنـد رسانهای، در ابعاد مختلف صـنایع و پیرامون آن از مواردی است، که میتواند بدون در نظر گرفتن فاصـله جغرافیایی و یا محدودیت زمان خدمات خود را ارائه دهد. خدمات مشاورهای این مرکز از مرحله قبل از تاسیس یک واحد صنعتی (طرح توجیهی) تا مراحل رشد و توسعه ادامه خواهد داشت و حتی آسیب شناسی و ارائه برنامههای استراتژیک از خدمات دیگر در این مرکز است. مشاوره در صنعت به معنای عام که دربرگیرنده همه جوانب کسب و کار است به عنوان یک فرهنگ نو ظهور در این طرح تبیین و در حال توسعه است و البته نیازمند همراهی بخشهای مختلف تخصصی دولتی، خصوصی و تک تک متخصصین است.
در فاز کنونی افراد متخصـص (با حداقل دارای یک تخصص و یا مهارت) میتوانند جهت عضویت و بهرهمندی از مزایای طرح مذکور به پورتال این پردیس به نشانیwww.kishtech.ir و یا سایت www.kishindustry.irمراجعه و پس از مطالعه طرح و مزایای آنفرم مربوطه را تکمیل کنند و یا باشماره تلفن 02166176196 تماس حاصل کنند.
این شهر قرار است مقر جدید این شرکت باشد و ۲۵ هزار کارمند را در خود جای دهد
هوآوی، شرکت بزرگ چینی فعال در زمینه تکنولوژی، در حال اتمام ساخت مرکز عظیمی است که با الهام از معماری اروپایی و برگرفته از سبک فرهنگی این قاره طراحی شده است.
CNBC ، گزارشی از محوطه 9 کیلومتری این کمپس و ساختمانهای تازه ساز هوآوی تهیه کرده، عمارتی که تا 25 هزار کارمند را در خود جای میدهد.
محوطه فضای باز این مرکز، به بخشهای کوچکتر تقسیم میشود که هرکدام یک شهر نام دارد و مخصوص کارمندان قسمتهای مختلف شرکت است. هر کدام از این شهرهای اختصاصی هوآوی، عنوانی برگرفته از شهرهای اروپایی دارند مانند شهر Granada در جنوب اسپانیا:
نام قسمتهای مختلف این مرکز عبارت است از پاریس در فرانسه، ورونا در ایتالیا و بروژ در بلژیک. این مرکز هنوز در حال ساخت است و تا کنون 12 قسمت یا به عبارتی شهر از آن ساخته شده است.
این مرکز در حال ساخت هوآوی، در شهر Dongguan در جنوب کشور چین در شمال شهر شنژن-محل کنونی مرکز اصلی شرکت- قرار دارد.
در حال حاضر، 14 هزار کارمند در مرکز جدید مشغول به کار شدهاند.
بیش از 50 هزار کارمند دیگر هوآوی، هنوز در مرکز قبلی در شهر شنژن کار میکنند.
مرکز Dongguan هوآوی آنقدر بزرگ است که داخل آن قطاری قرار دارد تا کارمندان را بین شهرکهای مختلف جابهجا کند.
در این مرکز حتی پُلی وجود دارد که از روی یک دریاچه عبور کرده و قسمتهای مختلف را به یکدیگر متصل میکند. این پل، مشابه پل آزادی در شهر بوداپست لهستان است.
این از معدود دفعاتی است که هوآوی مقر خود را روی رسانههای خارجی باز کرده است.
رنگ یکی از عوامل تأثیرگذار در موفقیت یا شکست کمپین بازاریابی است که باید با توجه به نوع مخاطب، محتوا و فرهنگ مردم منطقه انتخاب شود.
تحقیقات نشان داده است انتخاب رنگ مناسب در محیط کار روی خلقوخو و میزان بهره وری تأثیر مثبت میگذارد و روانشناسی رنگ ابزاری قدرتمند برای بازاریابان است. ۹۰ درصد قضاوت مردم در مورد محتوا به رنگی که برای ارائهی آن استفاده شده بستگی دارد و همچنین ۸۵ درصد مردم مبنای خرید را رنگ محصولات قرار میدهند. به همین دلیل انتخاب رنگ مناسب در طراحی گرافیکی، اینفوگرافی، شبکههای اجتماعی و طراحی صفحهی فرود تأثیر زیادی روی میزان درگیر شدن مخاطبان و فروش محصولات دارد.
هر برندی از رنگهای خاص و ثابت در طراحیهای خود استفاده میکند که معمولا همین رنگها را در کمپینهای بازاریابی به کار میبرد. اما اطلاع از روانشناسی رنگ در بازاریابی کمک میکند انتخاب بهتری در بخشهای خاص از محتوای بصری داشته باشید. در ادامهی این مقالهی زومیت به معرفی بیشتر مواردی میپردازیم که کمک میکنند رنگ کمپین بازاریابی را با دقت بیشتری انتخاب کنید و نتیجهی بهتری از بازاریابی محتوا بگیرید.
۱- شفافیت و خوانایی بسیار مهم است
بهترین رنگها، رنگهایی هستند که خوانایی محتوا را تضمین کنند. این یعنی رنگهایی که انتخاب میکنید باید تفاوت نسبی با یکدیگر داشته باشند. بهعنوان مثال استفاده از دو رنگ سفید و خاکستری روشن در کنار هم مناسب نیست و خوانایی متن را پایین میآورد. از طرف دیگری از رنگهایی با تضاد بالا مانند آبی و نارنجی نیز نباید در کنار هم استفاده کرد.
رنگهایی که استفاده میکنید باید برای همهی مردم خوشایند باشد. ۸ درصد مردان و ۰.۵ درصد زنان در شمال اروپا به نوعی کوررنگی مبتلا هستند که تشخیص رنگ سبز و قرمز برایشان دشوار است. برای هدف قرار دادن قشر وسیعی از مردم بهتر است از ترکیب چنین رنگهایی خودداری کنید.
۲- رنگها نشان دهندهی شخصیت هستند
رنگها با مشتریها ارتباط برقرار میکنند بنابراین هرقدر انتخاب رنگ محتوای بصری با دقت بیشتری انجام شود، تأثیر بهتری روی مخاطب میگذارد. انتخاب رنگ بستگی به تصویری دارد که میخواهید از برندتان در ذهن مخاطب ماندگار شود. به یاد داشته باشید که محتوا نیز اهمیت دارد، گاهی اوقات رنگ هر بخش از محتوا بر اساس مخاطبانی که هدف قرار میدهد تعیین میشود یا به پلتفرمی بستگی دارد که محتوا در آن به اشتراک گذاشته میشود.
۳- نوع تجارت B2B یا B2C؟
نگ نارنجی نشان دهندهی گرما و ارتباط است و معمولا در ذهنمان آن را به نور و خورشید ربط میدهیم. بنابراین بسیاری از برندهای B2C (تجارت شرکت با مشتری) مانند آمازون از این رنگ استفاده میکنند. در مورد رنگ زرد نیز روانشناسی مشابهی وجود دارد.
رنگ آبی در عین حال آرامشبخش بوده و نشاندهندهی خرد، قدرت و اعتماد است به همین دلیل معمولا در برندهای B2B (تجارت شرکت با شرکت) مورد استفاده قرار میگیرد. اگر دقت کرده باشید متوجه میشوید اکثر برندهایی که با پول یا سلامتی مردم در ارتباط هستند مانند Visa و PayPal از رنگ آبی استفاده میکنند.
۴- لوکس بودن یا قابلیت دسترسی؟
رنگهای خنثی مانند سفید، نقرهای و مشکی توسط بسیاری از برندهای لوکس که میخواهند ظرافت و زیبایی را با سبک طراحی مینیمالیستی (ساده) همراه کنند استفاده میشود. بهعنوان مثال رنگ مشکی نشان دهندهی کمال و قدرت است و توسط برندهای لوکسی مانند Ralph Lauren و Moët & Chandon استفاده میشود. رنگ بنفش نشاندهندهی وفاداری است و انتخاب خوبی برای برندهایی با ارتباطات لوکس است.
اما اگر میخواهید بهعنوان برندی در دسترس و سرگرمکننده شناخته شوید بهتر است از رنگهای روشن و شاد استفاده کنید. مردم، رنگ قرمز را یادآور انرژی میدانند درحالیکه رنگ زرد، نشاندهندهی شادی و خوشبینی بوده و رنگ سبز، نشاندهندهی اعتبار و دوستی است. اگر میخواهید محصول یا خدماتتان چنین احساسی را در مشتری ایجاد کند بهتر است از این رنگها استفاده کنید.
۵- رنگهای امروزی یا کلاسیک؟
رنگهای سفید و نقرهای در لوگوی برند، مانند اپل، تسلا، زارا احساس و ظاهری امروزی را به مشتری القا میکنند. برای برندهایی که قصد دارند در صنعت خود حرف اول را بزنند، مدرن و پیشرفته به نظر رسیدن بسیار مهم است. به همین دلیل بسیاری از شرکتهای فناوری از این رنگ استفاده میکنند.
درحالیکه رنگ بنفش به دلیل سابقهی تاریخی، ظاهری کلاسیک دارد. به همین ترتیب رنگ مشکی استفاده شده در بسیاری از برندهای قدیمی مانند Chanel کلاسیک است و امنیت و پختگی را نشان میدهد.
۶- مشتریان هدف مهم هستند
نظرسنجیها نشان داده است مخاطبان مختلف، رنگهای مختلفی را ترجیح میدهند بنابراین انتخاب رنگ رابطهی مستقیمی با مخاطبان هدف دارد. بهعنوان مثال رنگ آبی هم برای مردان و هم برای زنان خوشایند است اما تحقیقات نشان داده ۵۷ درصد مردان و تنها ۳۵ درصد زنان این رنگ را ترجیح میدهند. دومین رنگ مورد علاقهی مردان سبز است درحالیکه زنان رنگ بنفش را میپسندند.
ادراک رنگها همچنین رابطهی مستقیمی با فرهنگ دارد. بهعنوان مثال در لیبریا (کشوری در غرب آفریقا) مردم تنها دو رنگ را درک میکنند، ترکیبی از زرد، قرمز و نارنجی که با نام ziza میشناسند و ترکیبی از بنفش، سبز و آبی که به آن hui میگویند. در زیمباوه نیز تنها چهار لغت برای توصیف رنگها استفاده میشود.
بنابراین فرهنگ منطقهای که زندگی میکنید نیز در انتخاب رنگ و برقراری ارتباط با مخاطب مهم است. بهعنوان مثال رنگ قرمز در آمریکا نشاندهندهی عشق و شور و علاقه است اما در هند مظهر پاکی است.
پیش از انتخاب رنگ برای کمپین بازاریابی مخاطبان هدف، نوع محتوایی که به اشتراک میگذارید و سایر عوامل را در نظر بگیرید تا بتوانید مخاطبان بیشتری را جذب کنید و تأثیر بهتری روی آنها بگذارید.
آيا از آیندهی بازاریابی دیجیتال خبر دارید؟ دوست دارید پیشگویی بعضی از بزرگان این حوزه را بشنوید؟ بهنظر شما بازاریابی دیجیتال در سال ۲۰۱۹ چگونه خواهد بود؟
«آینده بسیار شبیه گذشته، فقط دورتر است.» این جمله را دن کویزنبری بازیکن بیسبال گفته است.
در این مقاله پیشبینیهایی برای بازاریابی در سال ۲۰۱۹ با کمک نظرسنجی از بعضی رهبران فکری آورده شده است. پیشگوییهایی از متخصصین رشد بازاریابی دیجیتال و لیزا اپولینسکی که یک سخنران و صاحب شرکت 3DogWrite است. او برای پیشبینی بازاریابی دیجیتال در سال جدید به سه نکتهی مهم اشاره میکند:
دیجیتال، دیجیتال و دیجیتال. او میگوید: مخاطبین مشارکت دیجیتالی بهتر و شخصیتری را خواستارند. تجربهی کاربران دیجیتال نیازمند یکپارچگی بیشتر و اتصال قویتر میان ابزارهای دیجیتال خواهد بود.
این رسوایی است. اپولینسکی گفته است: سرباری محتوای دیجیتال بهمفهوم مرور و بهینهسازی پیامهای دیجیتال بهگونهای است که آنها را موثق و معتبر و مناسب حفظ کند. با رشد اخیر فاش شدن اطلاعات و دادهها نظیر آنچه برای فیسبوک رخ داد، تنظیمات امنیتی افزایش و در عوض جمعآوری اطلاعات از کاربران روی شبکههای اجتماعی و سایر کانالهای دیجیتالی کاهش پیدا خواهد کرد.
یک درجه بالاتر. بازاریابان برای حفظ موقعیت خود در دیجیتال مارکتینگ، آموزشهایی به پیشرفت حرفهای خود با برنامهای برای مدرک دیجیتال مارکتینگ (نظیر آنچه دانشگاه فلوریدای جنوبی ارائه میدهد) اضافه خواهند کرد.
با دیوید نیومن نویسندهی محبوب کتاب Do IT marketing و صاحب وبسایت Speaker profitformula که با مدیران و کارآفرینانی کار میکند که میخواهند از مهارتهای خود کسب درآمد کنند، صحبت و سوالی مطرح شد.
بازاریابی شخصیتر. تنها چیزی که نمیتوان برون سپاری کرد و مسئولیتش را به دیگران سپرد چیست؟ و نیومن پاسخ داد: «حضور فیزیکی شما، حداقل هنوز امکانش نیست. بنابراین استراتژیهای بازاریابی نظیر سخنرانی، شبکهسازی، ساخت ارتباطات و دیده شدن بهصورت موثق و قابل اعتماد، روزبهروز اهمیت بیشتری پیدا میکنند، همچنان که داراییهای دیجیتال کالاییسازی میشوند. مدیران و کارآفرینانی که میخواهند در موقعیت رهبران فکری حوزهی خود باشند، در رویدادهای صنعتی بیشتری سخنرانی و در همایشهای کلیدی بیشتری شرکت خواهند کرد. آنها سمینارهای آموزشی و گردهماییهای بیشتری برگزار میکنند و راههای دیگری برای بازاریابی تواناییهای خود خواهند یافت و برنامههای زنده و شخصی را پیگیر خواهند بود.
افزودن ارزش به تبلیغات. نیومن میگوید: «حتی تبلیغات هم در نهایت ارزشمند میشوند و چیزی را به ما نمایش خواهند داد که دنبالش هستیم. به جای کنارههای آزاردهنده روی وبسایتها یا وقفههای ناخواسته که در ویدیوها میبینیم.»
اینجا ۲ پیشگویی از متخصص فرهنگی بازاریابی جهانی و نویسندهای بهنام جان وید که در سطح بینالمللی سخنرانی و مشاوره میکند، آورده شده است:
بازاریابی انسانی. وید گفته است: «بهعنوان یک واکنش شدید به سرویسهای ضعیف دیجیتالی، لو رفتن اطلاعات و حتی فضای سیاسی موجود، بازاریابان در سال جدید روی برخورد انسانوارتر با مشتریان خود تمرکز خواهند کرد. آنها راههایی را پی خواهند گرفت که به خرید بیشتر مشتریان و ایجاد مشتریان وفادارتر منجر میشود.»
بازاریابی داخلی پادشاه خواهد بود. مدیران از بازاریابان خود خواهند خواست که انرژی بیشتری برای بازاریابی مشتریان داخلی (کارمندان) صرف کنند. چرا که نرخ استخدام پایین است و کارمندان ناراضی دستهدسته شغل خود را بهدلیل تنزل ابقای استعدادهای بالاتر ترک میکنند.
در پایان سه مورد از پیشگوییهای دیگر را با هم میخوانیم.
زنجیرهی واکنشی جذب مشتری. برای محصولات یا خدمات باکیفیت و گرانقیمت، بازاریابان به راه حلهای کوتاه مثل یک گوی جادویی نگاه نمیکنند، بلکه بر رویکرد کلی بازاریابی خود تمرکز خواهند کرد. معجزه در مجموعهای از بازاریابی با روشهای گوناگون رخ میدهد. آنهایی در این مسیر برنده اند که بر یک مسیر خودنگه دار برای جذب مشتریانی که قیمت بالایی می پردازند، تمرکز میکنند.
سخاوت و دست ودلبازی برند. محتوای ارزشمند رایگان بیشتر، دورههای آزمایشی و نمونههای رایگان زیادتر در دستور کار روزانه قرار خواهد گرفت. حتی در دنیای دیجیتال نیز حقایق بنیادین با گذشت زمان خودشان را نشان میدهند و بزرگترین حقیقت این است که شما باید بدهید تا بگیرید. قانون رفتار متقابل به درستی و اطمینان قانون جاذبه ی زمین است.
جنبههای سرگرمی. دنبال سرگرمی بیشتر در بازاریابی خود باشید تا میان شلوغی بازار دیده شوید. سرگرمی و تفریح میتواند توجه افراد را به خود جلب کند. اخیرا مرد بزرگ دنیای بازاریابی یعنی دیوید اگیلوی گفته است: «شما نمیتوانید روح و روانها را در یک کلیسای خالی نجات دهید.»
بیایید با واقعیت روبه رو شویم. نیازی به نیروهای ماورا طبیعی و علم غیب نیست که بدانیم بازاریابی روزبهروز بیشتر بهسمت دیجیتالی شدن پیش میرود. این بهمعنای استریمهای زندهی بیشتر، پیامهای ویدیویی بیشتر و محتوای آنلاین فراوانتر با تقویت ارتباطات با بازارهای بکر و دست نخورده است.