همه چیز درباره خلاقیت به زبان ساده

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت_گروه کارآفرینی:

شرکت‌هایی که برای مدت زمانی طولانی موفق بوده‌اند آن‌هایی هستند که بیشترین خلاقیت و نوآوری را داشته‌اند. این سازمان‌ها از دیگران تقلید نمی‌کنند؛ در‌عوض، ممکن است از ایده نوآورانه دیگران به عنوان سکوی پرتابی برای رسیدن به برنامه، محصول یا خدمت منحصر به فردی بهره گیرند. آن‌ها ترجیح می‌دهند از رقبا پیشی بگیرند تا این که بخواهند با آن‌ها رقابت کنند. اگر ببینند شرکت دیگری در حال تقلید از کار آن‌هاست، چیزی تولید می‌کنند که بهتر و تازه‌تر باشد. به بیان دیگر، می‌توانند قابلیت خلاقیت و نوآوری خود را جهت موفقیت بلند مدت به کار گیرند.

 

در واقع، تمام شرکت‌ها میتوانند خلاق‌تر و نوآور‌تر باشند؛ فرقی نمی‌کند که چه میزان تجربه، محصول یا خدمات دارند. زمانی که خلاقیت و نوآوری را در تمام جنبه‌های کسب و کارتان وارد می‌کنید، می‌توانید در بازار در حال تغییر از رقبای خود پیشی بگیرید.

تعریف خلاقیت(Creativity)

خلاقیت نوعی عملکرد دانش، کنجکاوی، تخیل و ارزیابی است. هر چه اساس دانشتان قوی‌تر باشد، هر چه کنجکاوتر باشید، ایده‌ها و الگوهای بیشتری خواهید داشت که منجر به ایجاد محصولات و خدمات خلاقانه، جدید و نوآورانه می‌شود. اما تنها داشتن دانش برای تشکیل الگو‌های جدید کافی نیست. اجزا و بخش‌ها باید به نحوی متفاوت با یکدیگر ترکیب شوند. سپس ایده‌های پراکنده و مختلف باید ارزیابی شوند و به ایده‌هایی کاربردی بدل شوند. به بیان دیگر، یک فرآیند اتفاق می‌افتد.اما واقعا این ایده‌ها از کجا می آیند؟

برای این که بتوانید این فرآیند را به خوبی طی کنید، باید ابتدا درک خوبی از سه سطح مهم خلاقیت داشته باشید که کشف، اختراع و خلق هستند.

1. کشف:

پایین‌ترین سطح از خلاقیت کشف است. همان‌طور که از نام آن بر‌می‌آید، کشف زمانی رخ می‌دهد که از چیزی آگاه می‌شوید و آن را پیدا می‌کنید. برای مثال، هنری به نام «هنر اکتشافی» وجود دارد. ممکن است  سنگ به شکلی منحصر به فرد باشد یا تکه چوبی، الگوی جالبی داشته باشد. اگر تا به حال تکه سنگ یا چوبی طبیعی خریده‌اید، آن هنر، هنر اکتشافی نام دارد. بسیاری از اختراعات با کشفی ساده شروع می‌شوند.

2. اختراع:

سطحی بالاتر از کشف؛ اختراع نام دارد. برای مثال، الکساندر گراهام بل تلفن را اختراع کرد. اما باید از خود بپرسید که «آیا تلفن بدون بل هم اختراع می‌شد؟» پاسخ آری است. در نهایت تلفن اختراع می‌شد، چون علم آن وجود داشت. شاید زمان بیشتری طول می‌کشید، اما بالاخره اتفاق می‌افتاد. پس در حالی که اختراع بالاتر از کشف است، چیزی است که اتفاق می‌افتد. اگر شما چیزی را اختراع نکنید کس دیگری آن را اختراع می کند.

3. خلق:

خلق بالاترین درجه خلاقیت است. برای مثال، نمایش «اتللو» کاملا خلق شده است. درام الیزابتی بدون شکسپیر هم در جریان بود، اما هیچ کس دیگری نمی‌توانست اتللو را بنویسد. به همین ترتیب، چیزهایی هستند که تنها سازمان شما می‌تواند آن‌ها را خلق کند! کلید موفقیت این است که بفهمید آن چیز‌ها چه هستند.

دقت کنید که خلاقیت(Creativity) و نوآوری (Innovation) متفاوت هستند. خلاقیت به تولید ایده‌های جدید و ناب گفته می‌شود. نوآوری به کاربرد ایده اطلاق می‌گردد. پس می‌توان گفت که نوآوری کاربرد خلاقیت است.

10 استراتژی برای بالا بردن خلاقیت و نوآوری

حالا که سطوح مختلف خلاقیت را درک کردید، می‌توانید استراتژی‌هایی برای افزایش قابلیت خلاقیت و نوآوری شرکت خود به کار گیرید.

1.  افراد خلاق واقعی قابلیت ادراک و استفاده از تمام حس‌های خود را پرورش داده‌اند، که می‌تواند در طول زمان ضعیف شود. زمانی برای تقویت آن بگذارید.

2. نوآوری بر مبنای دانش است. پس باید دائم حوزه دانش خود را گسترش دهید. چیزهایی بخوانید که معمولا نمی‌خوانید.

3. ادراکات شما می‌تواند منطق شما را تحت الشعاع قرار دهد. دقت کنید که چگونه مسائل را درک می‌کنید. یعنی نحوه قضاوت خود از مسائل را تغییر دهید.

4. تخیل هدفمند را تمرین کنید و آن را به‌عنوان مفهومی واقعی ببینید.

5. با فاصله گرفتن از ایده‌ها به آن‌ها فرصت «پرورش» دهید. برای مثال، می‌توانید وقتی روی پروژه‌ای بزرگ کار می‌کنید، زمانی به خود استراحت دهید. به نواختن موسیقی برای چند دقیقه بپردازید. به این ترتیب ذهنتان به جای دیگری هدایت می‌شود و به خلاقیت و نوآوری بیشتر شما کمک می‌کند.

6. تا جایی که می‌توانید تجربه کنید. رویارویی با مسائل ایده‌های بیشتری را وارد ضمیر ناخودآگاه‌تان می‌کند. به‌طور فعالانه مسائل جدیدی را برای افزایش تجربه خود بجویید.

7. الگو‌ها را به‌عنوان بخشی از مسئله در نظر بگیرید. تشخیص الگویی جدید بسیار مفید است اما مراقب باشید که بیش از اندازه درگیر آن نشوید.

8. مشکل را از ابتدا تعریف کنید. مشکل شما مشکل نیست؛ مشکل چیز دیگریست. وقتی مشکل واقعی را تعریف می‌کنید، می‌توانید آن را حل کنید و به مسیر خود ادامه دهید. در نهایت، اگر مشکل واقعی را به درستی تعریف کنید، بسیار سریع تر آن را حل می کنید.

9. به بخش‌هایی توجه کنید که دیگران توجهی ندارند، تا چیزهایی را ببینید که دیگران ندیده‌اند.

10. در ابتدای فرآیند نوآوری ایده بدهید و سپس متوقف شوید. بسیاری از اوقات چند ایده به ذهن ما می‌رسد، شروع به نوآوری می‌کنید، بعد از آن به ایده‌های بیشتری می‌رسید و هیچ وقت هیچ ایده‌ای را عملی نمی کنید. گاهی اوقات باید بخش «تولید ایده» از فرآیند خلاقیت را خاموش کنید. واقعا وارد بخش عمل و اجرا شوید تا بتوانید ایده‌ را به واقعیت تبدیل کنید

با خلاقیت، موفقیت‌تان را خلق کنید

هر چه شما و تیم‌تان خلاق‌تر و نوآورتر باشید، به موفقیت بلند مدت بیشتری دست می‌یابید. پس به جای این که دائم سراغ «ایده بزرگ بعدی» در صنعت‌تان بروید، به کسب و کار کنونی‌تان رنگ و بوی خلاقیت و نوآوری ببخشید. زمانی که این کار را عملی کنید، نوآور صنعت خود می‌شوید؛ می‌شوید همان کسی که رقبا سعی می‌کنند از آن تقلید کنند.