آشنایی با رشته انسانی
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصن صنعت_گروه منابع انسانی
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصن صنعت_گروه منابع انسانی
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین_گروه منابع انسانی
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه مهندسی شیمی
– فشار بخار اشباع پايين در دماي عملياتي، تا وجود آن در گاز تصفيه شده در حداقل ممكن باشد؛
– همزمان جذب كننده بايد خاصيت جذب بالا در اينتروال وسيعي از غلظت تركيبات اسيدي از گاز را داشته باشد؛
– ويسكوزيته پايين، تا تامين كننده برخورد بين فازي با گاز باشد؛
– خاصيت حلاليت پاييني نسبت به هيدروكربن ها داشته باشد؛
– عدم خاصيت خوردگي؛
– ثبات بالا نسبت به اكسيد شدن؛
– ثبات بالا نسبت به واكنش هاي جانبي؛
– قيمت ارزان؛
– از آنجايي كه به هر حال مقداري از اين مواد، خواسته و يا ناخواسته به آب هاي سطحي و زيرزميني راه مي يابند، پس بايد داراي سميت كم، قابليت تجزيه كامل و سازگار با محيط زيست باشند.
با افزايش غلظت آمين در محلول، فشار بخار اشباع در آنها افزايش مي يابد.
حلاليت هيدروكربن ها در آمين ها افزايش يافته و از حلاليت ، (–CHm) با افزايش عدد گروه هاي متيلني
آمين ها در آب كم مي شود.
فشار بخار اشباع آمين ها را در محلول كم مي كنند و افزايش عدد آنها در مولكول ،(–OH) اكسي گروه ها باعث افزايش حلاليت آنها در آب شده از حل شدن هيدروكربن ها جلوگيري مي كند.
مسمومیت خاک میتواند در اثر افزایش نمکهای خاک توسط ماشینآلات کشاورزی یا آلودگی مستقیم آن توسط افراد یا کارخانهها به ایجاد شود. در این صورت خاک ناحاصلخیز و حتی سمی برای برخی گیاهان میشود.
گرم شدن زمین نیز در از بین رفتن منابع آب به خصوص در مناطقی، چون آسیای مرکزی، آفریقای شمالی و دشتهای بزرگ ایالات متحده نقش میدارد.
علل آلودگی آبها ممکن است فیزیکی یا شیمیایی باشند:
آلودگی آبها همچنین موجب بارشهای اسیدی میگردد که برای محیط زیست سمی میباشند.
زیستبومها به لحاظ تاریخی شبیه به مفهوم اکوسیستمها هستند و از مناطق جغرافیایی، عرض جغرافایی، شرایط آب و هوایی مرتبط با محیط زیست بر روی زمین، مانند جمعیت گیاهان، حیوانات و شرایط محیط زندگی شان، اغلب به عنوان اکوسیستم نامیده میشوند.
پردیس فناوری کیش طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت گروه علوم ومهندسی محیط زیست
در تعریف ساده فاضلاب صنعتی چیست و چگونه طبقهبندی میشود باید گفت که فاضلاب صنعتی، به آبی گفته میشود که در تولید و ساخت یک محصول تجاری مورد استفاده قرار گرفته و بعنوان محصول ثانویه از سیستم خارج میشود.
فاضلابهای صنعتی، محصول جانبی کارخانجات تولیدی هستند. کارخانجات مختلفی که میتوانند مواد غذایی، پوشاک، نوشیدنی، کاغذ و انواع مواد شیمیایی مورد نیاز ما را تولید کنند. در تمامی این محصولات آب بعنوان یک ماده مصرفی در بخشی از فرایند تولید مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به تنوع کارخانجات صنعتی و حجم بالای فاضلاب صنعتی در کشور نیازمند شناسایی روشهای مناسب برای مدیریت و تصفیه فاضلابهای صنعتی هستیم. اولین گام در مدیریت فاضلابهای صنعتی شناخت کامل از فاضلاب خروجی کارخانجات است.
یکی از اولویتهای فعالیت واتک، مرکز تخصصی شتابدهی حوزه آب، تصفیه و باز چرخانی است. در این مقاله به بررسی و طبقهبندی انواع فاضلابهای صنعتی میپردازیم.
میتوان صنایع فعال در کشور را از نظر میزان تولید فاضلاب به ۳ دسته اصلی تقسیم کرد:
تولید کاغذ جز صنایع پر مصرف از منظر انرژی و آب است. مقدار اکسیژن بیوشیمیایی (BOD) و مقدار اکسیژن شیمیایی (COD)، مواد جامد و ترکیبات آلی از جمله اصلیترین آلایندههای موجود در فاضلاب کاغذسازی و خمیرسازی هستند. صنعت کاغذ و خمیر کاغذ از جمله صنایعی هستند که مقدار فاضلاب زیادی تولید میکنند.
استخراج مواد معدنی و انواع کانیهای فلزی و غیرفلزی نیازمند مصرف آب است. فاضلاب خروجی از کارخانجات معدنی عبارتست از ذرات معدنی، فلزات، انواع اسید، نمکها و روغنهای هیدرولیک.
پتروشیمیها بعنوان یکی از تولیدکنندههای عمده فاضلاب صنعتی در کشور محسوب میشوند. عمده آلایندههای موجود در فاضلاب پتروشیمی از نوع آلی هستند. مقدار اکسیژن بیوشیمیایی (BOD) و مقدار اکسیژن شیمیایی (COD)، مواد جامد و ترکیبات آلی از جمله اصلیترین آلایندههای موجود در پتروشیمیها و صنایع نفتی است.
عمده آلایندههای موجود در فاضلاب کارخانجات فولادسازی عبارتند از مقدار اکسیژن بیوشیمیایی (BOD) و مقدار اکسیژن شیمیایی (COD)، فلزات، روغن و چربی، اسیدها، فنول و سیانید.
صنایع غذایی از جمله صنایع تولید کننده فاضلاب زیاد به شمار میروند. عمده آلایندههای موجود در صنایع غذایی زیست تخریب پذیر بوده و غیر سمی هستند. مقدار اکسیژن بیوشیمیایی (BOD) و ذرات جامد معلق (SS) عمده آلایندههای موجود فاضلاب صنایع غذایی هستند.
صنایع نساجی از جمله صنایع تولید کننده فاضلاب متوسط هستند. عمده آلایندههای موجود در فاضلاب صنایع نساجی ناشی از رنگدانهها و انواع افزودنیهای لازم برای رنگ رزی است. مقدار اکسیژن بیوشیمیایی (BOD) و ذرات جامد معلق (SS)، سولفات و کروم عمده آلایندههای موجود فاضلاب صنایع نساجی هستند.
استفاده از مواد آلی با ساختار پیچیده در صنایع شیمیایی، میتواند باعث تولید فاضلاب حاوی مقدار اکسیژن شیمیایی (COD)، انواع ترکیبات آلی، فلزات سنگین، ذرات جامد معلق (SS) و سیانید شود.
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه مهندسی شیمی
گاز طبيعي را از وجود سولفيد هيدروژن هر چند كه مقدار آن كم باشد تصفيه مي كنند، چون مقدار مجاز آن در
لوله ها انتقال حداكثر 20 ميلي گرم در متر مكعب مي باشد.
در اغلب موارد تصفيه گاز را نه تنها براي جداسازي مواد زائد تا حد استاندارد، بلكه به منظور جداسازي مواد
ارزشمند صنعتي از آن انجام مي دهند. به عنوان مثال 30 % توليدات جهاني گوگرد از گازهاي طبيعي غني از سولفيدهيدروژن بدست مي آيد. بعضي از آنها مثل ميدان گازي هارمتن، پانتر- ريور، و باربري در كانادا و مي سي سي پي در آمريكا، ژائو لان گيوانگ در كره شمالي تا 70 % حجمي داراي سولفيد هيدروژن مي باشند.
با توجه به خصوصيات ابسوربنت هاي مورد استفاده، به روش هاي: جذب شيميايي، جذب فيزيكي، جذب
تركيبي و اكسيداسيوني (اكسايشي) تقسيم مي شوند.
با تركيبات CO و 2 H2S روش هاي جذب شيميايي (كميسورپشن) 9 بر اساس تاثيرات (واكنش هاي) شيميايي
فعالي (ابسوربنت ها) چون آمين ها (منو، دي، تري و متيل دي اتانول آمين ها، دي ايزوپروپانول آمين) و بازها استوار است.
روش هاي جذب فيزيكي بر پايه حل فيزيكي مواد زائد در ابسوربنت هايي چون گليكول ها (دي و تري اتيلن
متيل پريليدون، تري بوتيل فسفات، سولفولان، متانول و غيره بنا نهاده شده است. – N ،( گليكول
روش هاي جذب تركيبي در استفاده هم زمان هر 2 فرآيند فوق (جذب شيميايي و فيزيكي) خلاصه مي شوند.
يكي از فرآيندهاي جذب تركيبي، فرآيند سولفينول است كه واحدهاي زيادي از آن احداث شده است. در واحدهاي
مدرن ، هم زمان از سولفولان و متيل دي اتانول آمين به عنوان ابسوربنت استفاده مي شود.
به گوگرد عنصري توسط جذب كننده ها H2S روش هاي جذب اكسيداسيوني براساس تبديل بازگشت ناپذير
استوار است. جذب كننده ها در اين روش حاوي كاتاليست هايي اكسيد كننده مي باشند و معمولا به شكل محلول
قليايي – آبي مثل تركيب محلول نمك 2 سديمي اتيلن دي آمين تترااستيك اسيد با كلريدآهن در آب و يا محلول گرم
نمك هاي نشادري فلزات قليايي هستند.
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه مهندسی شیمی
عوامل مختلفي در انتخاب نوع جداسازها موثرند كه جداساز بايد با توجه به اين عوامل انتخاب شود. به عنوان
مثال، جداسازهاي عمودي نسبت به نوسانات ارتفاع آب حساس نيستند، بنابراين براي تعيين ارتفاع آب در آنها، مي توان از ساختارهاي ساده و ارزان استفاده كرد. نسبت به فضاي اشغالي مي توانند راندمان بيشتري داشته باشند، ساختار داخلي ساده تري دارند و براي آن دسته از گازهايي كه داراي ذرات جامد هستند مناسب ترند.
در جداسازهاي كروي، سرمايه گذاري اوليه نسبت به واحد بازدهي گاز كمترين مقدار در بين جداسازهاست كه
اين مزيت اساسي اين نوع جداساها محسوب مي شود. از اين جداسازها زماني كه چاه دبي كم و ثابت دارد استفاده ميكنند چون مونتاژ و جايجايي آنها راحت است، تميز كردن آنها نيز آسان و فضاي زيادي را اشغال نمي كنند. بخصوص در جداسازي 2 مرحله اي، مي توان يكي را بر روي ديگري مونتاژ كرد.
با افزايش فشار، تراكم مواد زيادتر شده، بنابراين كندانسيشن بيشتر مي شود. بيشترين تراكم در بين هيدروكربن
ها در متان مشاهده شده و با افزايش جرم مولكولي هيدروكربن ها اين مقدار كاهش مي يابد. اين موضوع را مي توان در تشكيل “بخارهاي تنزلي” توضيح داد. در اين صورت افزايش فشار باعث افزايش دما شده تا حدي كه ماده در اين فشار به نقطه جوش خود مي رسد و تبخير مي شود. بنابراين افزايش فشار تا زماني كه باعث افزايش غير معمول نشود باعث جداسازي بيشتر مي شود.
تحقيقات نشان داده است كه هر چه دما كمتر شود، تبديل برش C5,C6 به مایع کمتر میشود.همچنین بیشترین حجم مایع در دماي 10 درجه سانتي گراد اتفاق مي افتد. همچنين نتيجه اين تحقيقات نشان داده شده است كه بيشترين حجم جداسازي ميعانات تثبيت شده تا دماي 10 – درجه سانتي گراد اتفاق مي افتد.بنابراين اگر هدف اوليه از
جداسازي، بدست آوردن ميعانات تثبيت شده باشد، اينتروال ايده آل براي اين مورد، دماي 1- الي 10 – مي باشد.
يكي از عوامل موثر در جداسازي، محتواي گاز مي باشد. در اين زمينه ميعانات هيدروكربني نقش زيادي را ايفاء
مي كنند. هرچه ويسكوزيته اين ميعانات بالاتر باشد، خروج ذرات گازي كه در اين ميعانات به دام افتاده اند كندتر
صورت مي گيرد. بنابراين كار جداساز به كندي پيش مي رود. در اين صورت بايد سرعت ورودي كمتر شود تا
جداسازي در فرصت بيشتري انجام شود.
با توجه به ساختارهاي دروني مختلفي كه در جداسازها وجود دارد، روش هاي متعددي در مورد طراحي
جداسازها وجود دارد. حتي براي محاسبه و يا طراحي يك نوع جداساز (افقي، عمودي، يا كروي و غيره) روش هاي مختلفي را پيشنهاد مي كنند كه پرداختن به همه آنها در اين فرصت كوتاه امكان پذير نيست. بنابراين در ذيل روشي پيشنهاد مي شود كه اصول كلي طراحي همه جداسازها را در بر مي گيرد و در پايان با توجه به ساخت جداسازهاي مختلف در كارخانه هاي متعددي كه موجود مي باشد، اين روش به انتخاب يكي از اين جداسازها منجر مي شود و در آنجا با توجه به مسائل مختلفي همچون، سرمايه گذاري اوليه، فضاي اختصاصي و غيره مي توان، نوع افقي، عمودي و يا كروي شكل آن را از كاتالوگ هاي موجود انتخاب نمود.
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه مهندسی شیمی
يكي از روش هاي متعدد جداسازي، استفاده از روش نشست صوتي مي باشد. در اين روش از امواج ماوراي
صوت استفاده مي شود. امواج ماوراي صوت، امواجي با فركانس بزرگتر از 20 هزار هرتز هستند كه گوش نسبت به آنها حساس نيست ولي با آثاري كه اين امواج دارند م يتوان به وجود آنها پي برد. اين اثرات از برخورد موج با هوا ، مايعات و تغييراتي كه در آنها و موارد ديگر بوجود مي آيد، ايجاد م يشوند. امواج مافوق صوت داراي خواص فيزيكي زيادي هستند كه از اين خواص مي توان در توجيه آثار شيميايي و بيولوژيكي امواج مافوق صوت استفاده كرد.
در محيط پراكندگي اي كه امواج ماوراي صوت انتشار م ييابند، فشار در يك نقطه معين محيط نسبت به مقدار
متوسط آن متناوباً كم و زياد م يشود، يا به عبارت ديگر در دو طرف حد وسط آن نوسان مي يابد (نتيجه ارتعاش طولي).
در نتيجه تغيير فشار، حالت پايداري سيستم پراكندگي از بين رفته و مواد در لايه هاي جداگانه اي تجمع مي كنند. در اين حالت، ذرات مايع و جامد رسوب كرده و از جداساز خارج مي شوند. اين روش به خاطر استفاده از نيروي زياد الكتريكي هنوز جايگاه مناسبي در صنعت پيدا نكرده است.
هواگردی است که برخاستن و پیشرانش آن بهوسیلهٔ یک یا دو چرخانهٔ افقیِ بزرگ صورت میگیرد. چرخانهٔ بالگرد را ملخ مینامند.
هلیکوپتر را در ردهی هواگردهای بالمتحرک طبقهبندی کردهاند تا بتوان آنها را از هواگردهای ثابتبال متمایز کرد. هلیکوپتر در دنیای امروز از مهمترین و پراستفادهترین وسایل حمل و نقل بهشمار میآید. این وسیله در سه محور میتواند حرکت کند. خلبانِ هلیکوپتر باید از دو دست و دو پای خود برای خلبانی استفاده کند، که این امر نیاز به مهارت و قدرت تفکر بالا دارد.
طرح اولیهٔ ساخت بالگرد را چینیها، برای اولین بار حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد برای ساخت اسباببازیهای فرزندانشان به کار بردند. لئوناردو دا وینچی و یک روسی به نام میخائیل لومونوسوف نیز از کسانی بودند که طرحهایی از بالگرد را ارائه دادند، ولی نتوانستند از حرکت بخش اصلی بدنه به دور خود جلوگیری کنند. مدل کوچکی از یک بالگرد، که «چاینیز تاپ» نام داشت، در سال ۱۷۸۳ وارد عرصه شد. ۱۳ سال بعد، «سر جورج کیلی» انواع آزمایشی این چاینیز تاپها را ساخت و بالگرد بخاری را طراحی کرد. در عرض صد سال بعد، طرحهایی که ساخته میشد همگی مشکل موتور داشتند. واژهٔ انگلیسی Helicopter اولین بار در سال ۱۸۶۱ توسط یک دانشمند فرانسوی ــ که اولین مدل کوچک با موتور بخار را ساخت ــ مورد استفاده قرار گرفت.
همچنین اولین مدل موتور الکتریکی را توماس ادیسون اختراع کرد. اولین پرواز موفقیتآمیز نیز در سال ۱۹۰۷ در فرانسه، البته توسط یک ماکت کوچک، انجام شد که در این پرواز، بالگردِ مدل بهمدت ۲۰ ثانیه در ارتفاع ۳۰ سانتیمتری سطح زمین معلق ماند. هفت سال بعد از ساخته شدن اولین بالگردی که میتوانست پرواز کند، دو افسر نیروی هوایی مجارستانی بالگردی ساختند که اتفاقاً پروازهای متعددی در ارتفاعات بالا انجام داد، ولی هرگز اجازهٔ پرواز آزاد نداشتند. بالگردهای ساختهشده انتظارات را برآورده نمیکرد، تا اینکه در سال ۱۹۳۶ شرکت آلمانی «فوک ولف» بالگردی ساخت که سرعت آن ۷۰ مایل بر ساعت و تا ارتفاع ۱۱ هزار پایی بود.
در سال ۱۹۴۰ و همزمان با پیشرفت در ساخت موتورهای هممحور (موتورهایی که در آن نیروی پیشران و پسران هر دو ملخ توسط یک موتور تولید میشود) اولین بالگرد برای استفادههای نظامی توسط سیکورسکی ساخته شد و اولین پرواز آن در سال ۱۹۴۰ در آمریکا با موفقیت صورت گرفت که آن را دو خلبان تا ارتفاع ۱ کیلومتری زمین در مدت ۱ دقیقه بالا بردند.
برای ساخت ماشینی که فقط به جهت بالا حرکت میکند نیاز به بالی داریم که بر اثر جنبش، مقداری هوا را به پایین بفرستد تا بر اثر کنش و واکنشِ ماشین به بالا حرکت کند. البته جنبش دَوَرانی راحتترین راه برای رسیدن به این امر است. برای این کار، تنها کافی است که چند پره همانند پرههای یک پنکه، به میلهای (شَفت) در بالای ماشین وصل کنیم تا با چرخش خود، عمل بالا بردن را انجام دهد.
ملخهای یک بالگرد شباهت زیادی به ملخهای یک هواپیما دارد، با این تفاوت که باریکتر و بلندتر است؛ زیرا با سرعت بیشتری در هوا باید بچرخد و نیروی بیشتری تولید کند. با چرخش ملخ بالگرد، بر اثر فقدان نیروی تکیهگاه، بدنهٔ بالگرد تمایل دارد در جهت عکس چرخش ملخ اصلی بچرخد.
برای جلوگیری از این کار، نیاز به نیرویی است تا از چرخش بدنه ممانعت کند. این نیرو به وسیلهٔ ملخ دم بالگرد ایجاد میشود. پس، در اصل هر نوع چرخش یک بالگرد توسط این ملخ کوچک انتهایی انجام میشود؛ بدینصورت که با افزایش یا کاهش قدرت ملخ دُم توسط خلبان بالگرد حول محور خود میچرخد. برای مثال، بالگردی را در نظر بگیرید که ملخ اصلی آن چپگرد است. برای اینکه حول محور خود نچرخد، نیاز به ملخ دُمی دارد که گشتاور را در جهت خلاف حرکت ملخ اصلی اِعمال کند، که کم و زیاد کردن قدرت این ملخ بهصورت خودکار در حرکت عمودی حول محور Y مطابق با گشتاور ملخ اصلی اِعمال میشود. اما در صورت نیاز، خلبان میتواند کنترل ملخ دُم را بهصورت کامل در دست بگیرد.
ملخ اصلی بالگرد، مهمترین قسمت یک بالگرد را تشکیل میدهد. بالگرد بهوسیلهٔ همین قسمت به بالا و پایین و دو طرف پرواز میکند. برای انجام این امور، در ابتدا ملخها باید از استحکام کافی برخوردار باشند و همچنین قادر به تنظیم زاویهٔ آنها بود تا عمل موردنظر انجام شود. در بالگرد، این تنظیم زاویه بهوسیلهٔ صفحات لغزنده (swash plate assembly) انجام میشود.
نوعی هلیکوپتر تهاجمی ساخت شرکت بل است که در دهه ۱۹۶۰ بر اساس هلیکوپتر چندمنظوره پرطرفدار یواچ-۱ ایروکوای طراحی شد. این هلیکوپتر اولین پرواز خود را در سال ۱۹۶۵ انجام داده و از سال ۱۹۶۷ وارد ارتش آمریکا شد. این هلیکوپتر در دو نوع اصلی تکموتوره و نوع پرقدرتتر دوموتوره ساخته شد. تمامی مدلهای تک موتوره با نام “هیویی کبرا” (به انگلیسی: Huey Cobra) شناخته میشوند.
تمامی مدلهای هلیکوپتر کبرا در نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا از دهه ۱۹۸۰ با هلیکوپتر ایاچ-۶۴ آپاچی جایگزین شد. البته تعدادی از آنها همچون بسیاری از هلیکوپترهای جنگی دیگر آمریکا کاربرد غیرنظامی پیدا کرده و به عنوان هلیکوپتر آتشنشان برای اطفای حریق جنگلها استفاده میشوند. اما مدلهای ارتقایافته دوموتوره کبرا معروف به ایاچ-۱ دبلیو و ایاچ-۱ زد همچنان هلیکوپتر جنگنده اصلی تفنگداران دریایی ارتش ایالات متحده هستند.