شکل گیری زنجیره ارزش در کسب و کارها
شکل گیری زنجیره ارزش:
- فعالیت هایی که باعث شکل گیری زنجیره ارزش می شوند را می توان به سه بخش تقسیم کرد:
- فعالیت های مرتبط با درست کردن چیزی، طراحی، خرید مواد خام، ساخت وفعالیت هایی از این دست
- فعالیت های مرتبط با فروش چیزی، جستجو و یافتن مشتری، داد و ستدهای فروش، توزیع محصولات و یا انتقال خدمات پشتیبانی عملیات نظیر منابع انسانی، زیرساخت ها و توسعه فناوری.
با بهره گیری از نظریه و راه کار زنجیره ارزش ما می توانیم بفهمیم که چگونه بخش های یک کسب و کار با هم هماهنگ می شوند. یک مدل کسب وکار ممکن است با هدف طراحی محصولی جدید برای نیازهای پیش بینی نشده تهیه شود و یا ممکن است بر روی راه های بهتر تولید، فروش یا توزیع محصولات و خدمات تمرکز کند.
یک مدل کسب وکار جدید و خوب اغلب اوقات حاصل ترکیب عناصری از هر دو طرف است و مزیت های رقابتی مختلفی را به همراه دارد. که فراتر از یک محصول جدید یا یک فرآیند بهینه سازی در جریان زنجیره ارزش است. به عنوان مثال مدل کسب و کار ابداعی شرکت تویوتا که در برابر رقبای بزرگی همچون فورد و جنرال موتورز موفقیت بزرگی به حساب می آمد بر پایه ابتکار و تنوع در زنجیره ارزش های مختلفی همچون توسعه محصولات، مدیریت فروش و ساخت بود.
مدل کسب وکار شرکت وال مارت نیز بر اساس موقعیت فروشگاه ها، طراحی آنها و مدیریت لجستیک بود. واژه مدل کسب و کار، در فضای دات کام ها مورد استفاده بیشتری قرار گرفت و عمومیت یافت. دات کام های بسیاری که تقریبا از اواسط دهه نود فعالیت خود را آغاز کرده بودند در مسیر تغییر مدل های کسب و کار خود برآمدند. ولی با این وجود متاسفانه بیشتر آنها از گردونه رقابت خارج شدند.
مدل کسب و کار چیزی جز آشکارسازی راهبردهای یک شرکت نیست. طبق گفته ان ماگارتا مدل کسب وکار و فناوری رقابتی با هم پیش می روند. یک فناوری رقابتی توصیف کننده این است که یک کسب و کار چگونه می تواند فعالیت هایش را بهتر از رقبا انجام دهد. سازمان ها وقتی می توانند به کارآیی بالایی برسند که سایر شرکت ها قادر نباشند به آسانی از آن نسخه برداری کنند.
زمانی که تمامی شرکت ها محصولات و خدمات یکسانی را با شیوه های مشابه مشتریان یکسانی ارائه می کنند ساختار آن صنعت تا حد زیادی غیرجذاب خواهد شد. با صراحت تمام می توان گفت که این یک نوع رقابت مخرب است که بسیاری از خرده فروش ها را در اینترنت به سوی نابودی هدایت می کند، کسانی که با مدل های کسب و کار یکسان به سوی بازار حمله می کنند. آنها هیچگونه تلاشی برای متمایز ساختن خدمات خود در مورد مشتریها و بازارهایی که وجود دارند، محصولات و خدماتی که ارائه می دهند و ارزش افزوده ای که باید داشته باشند، نمی کنند.
تعداد کمی همچون eBay که موفقیت هایی را کسب کرده اند در واقع تصمیم گرفتند کسب و کار خود را به شیوه متفاوتی دنبال کنند. به طور خلاصه یک مدل کسب وکار خوب فقط نباید قدرتمند باشد بلکه باید منحصر به فرد نیز باشد.
منابع:
میرقربانی گنجی، سید موسی (1392). “تدوین مدل کسب و کار، تبدیل طرح ها و ایده های شرکت به ارزش های اقتصادی”. مدیریت صنعت هوشمند، سال 16، شماره 11-12
- استراتژی رقابتی، مایکل پورتر، ترجمه مجیدی و مهرپویا، انتشارات رسا.