پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه فنی و مهندسی
تبدیل مس به طلا:
بعد از ارائه جدول تناوبی توسط مندلیف، پرونده نیمه باز تبدیل تدریجی مس به طلا برای همیشه بسته شد و جزء علوم بی اساس طبقهبندی شد. پیش از آنکه علم شیمی به عنوان یکی از اصلیترین رشتههای علمی شناخته و معرفی شود، بسیاری از پدیدههایی که امروزه در محدوده قلمرو علم شیمی قابل توضیح و تفسیر است با استفاده از قوانین علم کیمیا مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار میگرفت. یکی از مهمترین تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده بود چگونگی تبدیل مس به طلا بود.
مس و طلا به ترتیب با اعداد اتمی ۲۹ و ۷۹ دو عنصری هستند که تعداد پروتونهای آنها میتواند بسیاری از خصوصیات و ویژگیهای آنها را تعیین کند. از آنجاییکه مس عنصر مقاومی است آزاد شدن سه پروتون در این عنصر مستلزم صرف انرژی قابل توجهی است که در نتیجه سبب میشود هزینه انرژی لازم برای تبدیل آن بیش از ارزش نهایی طلای به دست آمده باشد. تبدیل مس به طلا علاوه بر اینکه از نظر تئوری قابل تأیید است از نظر عملی نیز امکانپذیر بودهاست. برنده جایزه نوبل شیمی سال ۱۹۵۱ موفق شده بود در سال ۱۹۸۰ میلادی مقدار اندکی از مس را به طلا تبدیل کند. این در حالی است که پیش از این نیز یک فیزیکدان روسی که در یک مرکز تحقیقات هستهای در نزدیکی سیبری کار میکرد متوجه شده بود که پوسته مسی رآکتور آزمایشی این مرکز به مرور زمان به طلا تبدیل شده بود و با استفاده از این تغییر توانسته بود به راهکاری برای تبدیل مس به طلا دست پیدا کند.
امروزه میتوان با استفاده از شتابدهندهها، عناصر را به یکدیگر تبدیل کرد. در سیستمهای شتابدهنده عناصر مختلف تحت تأثیر میدانهای الکتریکی یا مغناطیسی قرار میگیرند. حرکت عناصر در مسیر شتابدهندههای ضلعی یا مدور سبب برخورد آنها با پروتونها و نوترونهای آزاد شده و در نتیجه عناصر یا ایزوتوپهای جدید ساخته میشود. ایجاد چنین تغییراتی از طریق رآکتورهای هستهای نیز امکانپذیر است. در طبیعت نیز همواره با افزودن پروتون یا نوترون به اتمهای هیدروژن در رآکتور هستهای یک ستاره میتوان عناصر جدیدی را تولید کرد.
البته در خصوص عناصر سنگینتر از آهن که عدد اتمی آن ۲۶ است انجام چنین فرایند مشابهی تنها از تغییرات هستهای ایجاد شده در یک ابرنواختر امکانپذیر است. اگر چه ممکن است چنین به نظر برسد که استفاده از این راهکار برای تولید طلا از مس متداول و مرسوم نخواهد بود اما نکته قابل توجه این است که اساساً انجام چنین واکنشی امکانپذیر و شدنی است. سنگهای معدنی نظیر سولفید سرب (گالن)، کربنات سرب (کروسیت) و سولفات سرب (انگلیست) اغلب متشکل از عناصری مانند روی، طلا و نقره هستند. اگر این سنگهای معدنی را خرد کنیم با استفاده از روشهای شیمیایی میتوان طلا را از مس جدا کرد.
در بیان سرّ کیمیا شیخ بهایی چنین شعری سروده است :
از طلق«1»درهمی، وز فرّار«2»درهمی
وانگاه از عقاب«3»دو جزءِ مُکرَّمی«4»
پس حلّ و عقد«5»کن تو نه با کوره و دمی
واللهُ شاهدٌ هو إکسیرُ أعظمی«6»
که اگر بر سرّ آن وقوف یافتی، مکتومش بدار از نااهل«7»؛ و آنرا در بیان این شعر منتسب به علیّ بن ابیطالب – علیه افضل التحیّة و الثَّناء – در ایّام شَباب«8» در نجف اشرف به پارسی سرودم، که فرموده است:
خُذِ الفرّارَ و الطّلقا
وَ شَیئاً یُشبِهِ البَرقا«9»
فإن مَزَّجتَهُ سَحقاً«10»
مَلَکتَ الغربَ وَ الشَّرقا!
(1) طلق: تلک، یکی ازاجسام معدنی برنگ سفید نقره ای شفاف
(2) فرّار: جیوه
(3) عقاب: نشادر/ نوشادر: ملحی (نمکی) است جامد و مُتبَلوِر و بی رنگ و بو، که از ترکیب جوهر نمک (اسید کلریدریک) و آمونیاک به دست می آید و نام علمیش کلرور آمونیوم است. (لغتنامه دهخدا)
(4) مُکرَّم: گرامی کرده شده و بزرگ داشته شده؛ بزرگ و معظّم
(5) حلّ و عقد: تجزیه و ترکیب
(6) یعنی: خدا گواهست که این همان اِکسیر اعظم است (که مس را به طلا تبدیل میکند).
(7) مکتوم: پوشیده
(8) شَباب: جوانی
(9) یعنی: چیزی را که شبیه به برق است. شاید منظور حضرت علی(ع) در هزار و چهارصد سال پیش، پیشگویی از ظهور نیروی برق در عصر ما باشد، که میتوان از نشادر نیز برق بدست آورد.اوایل که رادیو آمده بود، یک نمونه رادیو استکانی بود که توسط دهها استکان و ماده شمیایی نوشادر، برق لازم برای روشن شدن رادیو تامین میشد. و میدانیم که بمباران الکترونی اتم (برای تبدیل به اتم دیگر) نیز با نیروی برق صورت میگیرد. پس شاید نقش نشادر در این ترکیب، سوخت نیروی برق جهت بمباران الکترونی مس و تبدیل آن به طلا باشد!
(10) سَحق: کوبیدن، مالیدن و نرم کردن